حتما برایتان این سوال پیش آمده که دادائیسم، داداگری یا مکتب دادا (Dadaism) دقیقا چیست. این مکتب پس از جنگ جهانی اول، توسط هنرمندانی چون هوگو بال (Hugo Ball) و ریچارد هولسنبک (Richard Huelsenbeck) به وجود آمد. بعد از اتفاقات ترسناک جنگ جهانی، تعدادی هنرمند تصمیم گرفتند که برای نشان دادن انزجار خود نسبت به جامعه بورژوایی یک گروه هنری انتقادی را تشکیل دهند. هنرمندان این جنبش با استفاده از جهان فکری آزادانه و مفاهیمی طنزآمیز به موضوعات سیاسی و اجتماعی مهمی اشاره میکردند. شناخت و کاوش در هنر ساختارشکن و نمادین دادا، قطعا تجربهای متفاوت و شگفتانگیزی خواهد بود، بنابراین در این مقاله به ویژگیهای منحصربهفرد این سبک نگاهی میاندازیم.
دادائیسم چیست؟
داداگری به عنوان اولین جنبش هنری مفهومی شناخته میشود. بدونشک برای هنرمندان جنبش دادائیسم، برخلاف امپرسیونیسم و نقاشیهای اکسپرسیونیسم، زیبایی و ساختار مسئلهی پراهمیتی نبود، بنابراین آنها تمام حدومرزها را کنار میگذاشتند تا بدون هیچ ترس و نگرانیای آثار خود را با خصوصیات تصویری متمایز بیافرینند. علاوه بر این، هنرمندان دادا از طریق عناصر انتزاعی و ساختارشکن به مفاهیم تازهای رسیدند و درنهایت توانستند که زیربنای ویژگیهای نوین و کلیدیای را در هنر ایجاد کنند. استدلال داداها برمبنای این بود که تحت هر شرایطی، هنر باید ایدههای نایاب ذهنی را به مخاطبان نشان دهد، نه صرفا یک اثر خوشساخت.
۱- «چشمه» اثر مارسل دوشان
برای درک بیشتر جهان بصری سبک دادائیسم بهتر است که ابتدا از مجسمهی «چشمه» (Fountain) اثر مارسل دوشان شروع کنید. بیشک با دیدن این کار، مقابل چنین پرسشی قرار خواهید گرفت که آیا درحال تماشای یک اثر هنری هستید یا خیر؟ درواقع «چشمه» یک اثر هنری به شمار میرود که اتفاقا مفهوم عمیقی نیز در خود جای داده است. دوشان با این کار قصد داشت نشان دهد که معنای هنر تغییر کرده و احتمالا در آینده فروپاشی دنیای هنر را بیشتر خواهیم دید.
سبک دادائیست را بیشتر با آثار مارسل دوشان میشناسند؛ هنرمندی که نقاشیها، کلاژها و مجسمههای چشمگیر بسیاری در آرتورک خود دارد. او همچنین با سبک کوبیسم، فوتوریسم و هنر مفهومی اولیه برخوردهایی داشت و با مهارت خود توانست تأثیری به یادماندنی بر هنر مدرنیستی قرن بیستم بگذارد. کارهای این هنرمند پس از جنگ جهانی اول به بلوغ رسید و بعدها از هنر به عنوان ابزاری برای اعتراض فرهنگی استفاده کرد. از نسخه اصلی مجسمهی «چشمه» که در سال ١٩١٧ ساخته شد، چیزی باقی نمانده اما سال ١٩۶۴ یک ماکت شبیه به آن از جنس سفال ساخته شد.
۲- «ساخت و ساز برای خانمهای نجیب» اثر کورت شویترس
هنر اینستالیشن یا چیدمان از ترکیب چیزهای مختلف بایکدیگر به وجود میآید که درمیان دادائیستها، کورت شویترس استاد این کار بود. او نقاشی، مجسمهسازی و شعر را با سبکهای سوررئالیسم، ساختگرایی و دادائیسم تلفیق میکرد تا به دنیای جادویی و بینظیری از تصاویر برسد. یکی از بهترین آثار هنری کورت «ساخت و ساز برای خانمهای نجیب» (Construction For Noble Ladies) به حساب میآید. این اثر مملو از اشکال انتزاعی چشمگیر است که با تکنیک کلاژ و اجسام بازیافتی تصویری را به نمایش میگذارد. این اثر نمونهای بینظیر از سبک مجسمهسازی «found object» است که از تعدادی وسیله مانند قیف، چرخ های شکسته، قطار اسباببازی فلزی ساخته شده است. و در آخر این نقاشی به ما میگوید: میتوان حتی از اشیاء دور ریختنی آثار هنریشاهکاری خلق کرد، البته اگر بر تمام اصول فرم واقف باشید!
۳- «منتقد هنر» اثر رائول هاوسمان
رائول هاوسمان از مهمترین رهبران جنبش دادائیسم در برلین به شمار میرفت که به طرز عجیبی استاد بازی با تصاویر بود. این هنرمند اتریشی در ابتدای کار خود، پیرو سبک اکسپرسیونیست بود اما بعدتر به سمت جنبش دادائیسم گرایش پیدا کرد. یکی از مهمترین کارهای این هنرمند، تصویرسازی «منتقد هنر» (The Art Critic) به شمار میرود که از تکههای عکس مجله و روزنامه و با تکنیک کولاژ ساخته شده است. رائول در این اثر از منتقدین سطحینگر و ناکارآمد دنیای هنر انتقاد میکند و استدلالهای پوچ آنها را بیارزش میداند.
۴- «بریده شده با چاقوی آشپزخانه» اثر هانا هوش
هانا هوش در تکنیک فوتومونتاژ (کولاژ عکس) کاملا پیشرو بود و معمولا در آثار خود به موضوعاتی چون فمینیسم، برابری جنیستی و سیاست میپرداخت. اثر «بریده شده با چاقوی آشپزخانه» (Cut with the Kitchen Knife) تناقضات میان جنبش دادائیسم و اتفاقات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن زمان را به تصویر میکشد. هانا در بخشی از این اثر با طنزی جالب، شخصیتهای سیاسی دولت وایمار و ارتش را ترسیم کرده است و در قسمت دیگر کادر، شمایلی از کمونیستها و هنرمندان را میبینیم. افزون بر این، این کولاژ نقشه تعدادی کشور اروپایی را نشان میدهد که زنان آنها اجازه رای داشتند.
۵- «سر مکانیکی» اثر رائول هاوسمان
مجسمهی «سرمکانیکی» (The Mechanical Head) متعلق به رائول هاوسمان است که ظاهر انتزاعی آن، قطعا شما را شگفتزده میکند. این اثر از سردیس پلاستیکی، خطکش، ساعت جیبی، کیف پول، قطعات دوربین ساخته شده که از این طریق، نحوهی تعامل انسان با اشیاء و دنیای اطرافش را بازنمایی میکند. درحقیقت چهرهی مجسمه به تنهایی معنا و بیان خاصی را انتقال نمیدهد، اما اشیای اطراف صورت آن توانسته مفهوم و موضوع عمیقی را ارائه دهد.
۶- «جلو پیراهن و چنگال» اثر ژان آرپ
ژان آرپ تمام ایدههای خود را به واسطه سادهترین اشکال انتزاعی، سطح، حجم و فرم اجرا میکرد که این واقعا اعجابانگیز بود. غالباً این هنرمند به عنوان استاد چیرهدست خلق تصاویری مینیمال و آبستره شناخته میشود که با کاوش در ناخودآگاه انسان مفاهیم متمایزی را به نمایش میگذاشت. ژان آرپ نقاش، مجسمهساز و شاعر آلمانی-فرانسوی بود و یکی از بنیانگذاران جنبش دادائیست محسوب میشد. اثر «جلو پیراهن و چنگال» (Shirt Front and Fork) یکی از بهترین مجسمههای آرپ به حساب میآید که روی چوب حکاکی شده است. چنگال سمت راست تصویر قابلتشخیص است اما قطعه سمت چپ شبیه دندانی بزرگ دیده میشود، درحالی که هنرمند قصد داشته تصویر یک پیراهن مردانه را نشان دهد.
۷- «جنبش شادی: رقص در بهار ۲» اثر فرانسیس پیکابیا
نقاشی آبستره فرانسیس پیکابیا، نمایشی بیبدیل از بازی با فرمهای انتزاعی برای به تصویر درآوردن حرکت سیالِ شخصیتهای رقصنده است. هنگامی که این قطعه سال ١٩١٣ در نمایشگاه انجمن نقاشان و مجسمهسازان آمریکایی بر دیوار آویخته شد، شک و تردید مخاطبان آمریکایی به دلیل آشنایی نداشتن با چنین نقاشیهای انتزاعی متمایز را نیز برانگیخت. از آنجایی که جنبش دادا با زیباییشناسی مرسوم همسو نبود، بنابراین این استقبال انتقادی پاسخی مهم به نگاه و رویکرد آنها بود. با وجود تمام واکنشها، هنوز هم رویکرد نوآورانه پیکابیا در نقاشی «جنبش شادی: رقص در بهار ۲» (Joyful Movement: Dances at the Spring2)، نمونهی بنیادین و اثرگذار تجربیات اولیه دادائیسم است و یکی از معروفترین نقاشیهای جهان در این سبک به حساب میآید.
۸- «امپراطور اوبو» اثر ماکس ارنست
ماکس ارنست نقاش، مجسمهساز، گرافیست و شاعر آلمانی و همچنین از اعضای اولیه جنبش دادائیسم و سوررئالیسم بود. درواقع این هنرمند به صورت تجربی با اشکال مختلف بازی میکرد، بلکه بتواند تصاویر موردنظر خود را خلق کند. نقاشی منحصربهفرد «امپراطور اوبو» (Ubu Imperator) یک شخصیت انساننما را به تصویر میکشد که ویژگیهای بصری عجیب و غیرقابل درکی دارد. این اثر به موضوع بیعدالتیهای جامعه بورژوازی میپردازد و کاراکتر اصلی آن، تمثیلی از طمع و قدرتطلبی است. در پسزمینه، چشمانداز یک بیابان دیده میشود و بخش دیگر اثر به مفاهیم ضد دادائیست میپردازد.
منبع: .Thecollector. .thecollector
source