مجموعه «بلیچ» (bleach) اثر تایتو کیتو بیشک از موفقترین انیمههای بعد از سال ۲۰۰۰ است ولی با داشتن ۷۰۰ فصل مانگا و بیش از ۳۰۰ قسمت انیمه ممکن است شروع کردن آن امری دور از دسترس به نظر بیاید؛ به خصوص وقتی که هیچ اطلاعی از ترتیب درست تماشای آن نداشته باشید.
داستان «بلیچ» با حضور ایچیگو کوروساکی آغاز میشود: یک نوجوان ژاپنی که در شهر کاراکورا زندگی میکند. ایچیگو از همه نظر شبیه به هم سن و سالان خودش است؛ به جز چند مورد کوچک: موهای (طبیعی) نارنجیرنگش، روحیهی سرکش و نافرمانش و توانایی او در دیدن ارواح.
یک روز ایچیگا با روکیا کوچیکی ملاقات میکند. روکیا یک نگهبان ارواح یا خدای مرگ (شینیگامی) است که ارواح گمگشتهی شرور (هولو) را شکار میکند. روکیا که در مبارزهاش آسیب دیده، قدرت معنویاش را که در قالب یک شمشیر است به ایچیگو میدهد تا در مدت بهبود یافتنش، هالوها را شکار کند.
فضای کلی داستان «بلیچ» در ابتدا تشابه انکارناپذیری به انیمه «یویوهاکوشو» (YuYu Hakusho) دارد؛ داستانی فانتزی با شخصیت اصلی پانک در محیط شهری، همراهی یک شینیگامی، اشرار اهریمنی و … . تا این که شخصیتهای اصلی به سرزمین روکیا، جامعهی ارواح، میروند. از این نقطه به بعد «بلیچ» با نمایش مبارزات مرگبار شینیگامیها برای محک زدن قدرتهای منحصر به فردشان، بیشتر به این دنیای معنوی ارواح میپردازد تا جهان زندگان.
ترتیب خط سیر زمانی پخش انیمهی «بلیچ»
بر اساس مانگا، انیمه «بلیچ» پنج قوس روایی(آرک) اصلی دارد که چهار آرک اول به ترتیب در انیمهی اصلی در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲ به اقتباس درآمده.
۱. الههی مرگ جایگزین (Substitute Soul Reaper)
قسمت ۱ تا ۲۰
ایچیگو در تلاش است بین شکار هولوها و درس و مشق مدرسهاش تعادل ایجاد کند.
این بخش حس و حال فیلمهای ابرقهرمانی را دارد.
۲. جامعهی ارواح (Soul Society)
قسمت ۲۱ تا ۶۳
روکیا به دنیای ارواح برگردانده شده تا به دلیل سپردن قدرتهایش به یک انسان مجازات شود. با نقشهی نجات جان روکیا، ایچیگو و دوستانش به جامعهی ارواح نفوذ میکنند.
این آرک همهی عناصری که «بلیچ» را به انیمهای که میشناسیم تبدیل کرده در خود دارد و مسیر داستان را مشخص میکند؛ بنابراین اگر این بخش از داستان برایتان جالب نبوده، احتمالا از ادامهی ماجرا نیز لذت نخواهید برد.
۳. آرانکار/هوئهکو موندو (Arrancar/Hueco Mundo)
قسمتهای ۱۱۰ تا ۱۶۷، ۱۹۰ تا ۲۹۹ و ۲۶ تا ۳۱۰
آرانکارها، گروهی دیگر از شخصیتهای منفی در دنیای «بلیچ» هستند که اوریهیمه، دوست ایچیگو، را میدزدند و به بُعد بیابانی دنیای ارواح، هوئکو موندو، میبرند. در نتیجه ایچیگو به نجات دوستش میشتابد.
داستان کلی این بخش، تشابه زیادی به بخش قبل دارد. تفاوت اصلی در این است که شخصیتهای منفی آرک قبل، حالا همراه قهرمان اصلی داستان هستند.
۴. مامورِ گمگشته (Lost Agent)
قسمت ۳۴۳ تا ۳۶۶
در پایان آرک سوم، بعد از از دست دادن قدرتهایی که روکیا به او داده بود، ایچیگو با گروهی به نام فولبرینگرها ملاقات میکند. فولبرینگرها انسانهایی با آگاهی معنوی هستند که به ایچیگو قول همکاری در مسیر بازیافتن قدرتهایش را میدهند.
در پایان این قسمتها انیمه برای بازهای متوقف شد، در حالی که مانگا بخش آخر داستان را ادامه داد و در سال ۲۰۱۶ به پایان رسید. انیمه نیز ده سال بعد از آخرین قسمت پخش شده، با اقتباس از فصل پایانی مانگای بلیچ دوباره آغاز شد.
فصل آخر با عنوان «بلیچ: جنگ خونین هزارساله» (Bleach: Thousand Year Blood War) روایت بازگشت کویینسیها -دشمنان دیرینهی شینیگامیها- به جامعهی ارواح و تلاششان در از بین بردن آن است. جنگی که برای پیروزی در آن، ایچیگو به درون خود سفر میکند تا قدرت کافی را به دست بیاورد. این فصل شامل ۵۲ قسمت خواهد بود که به چهار بخش ۱۳ قسمته تقسیم شده. بخش اول در سال ۲۰۲۲ و بخش دوم در ۲۰۲۳ اکران شده و با اکران بخش سوم در اکتبر ۲۰۲۳، اینطور پیشبینی میشود که انیمهی «بلیچ: جنگ خونین هزارساله» در سال ۲۰۲۵ به طور کامل به پایان برسد.
ترتیب قسمتهای فیلر انیمه «بلیچ»
بعد از توضیح قسمتهای اصلی «بلیچ» به بحث شیرین و بحث برانگیز دیدن یا ندیدن فیلرها میرسیم.
مثل انیمهی برادرش «ناروتو» (Naruto)، وقتی فصلهای مانگاهای منتشر شده «بلیچ» برای اقتباس تمام میشد، سازندگان انیمه قسمتهای مختص انیمه را پخش کردند تا بین پخش قسمتهای هفتگی فاصله نیافتد؛ معمولا این قسمتها با عنوان «فیلر» یا «پرکننده» شناخته میشوند. از آن جایی که بعد از پایان فیلرها انیمه باید به مسیر مانگا برگردد، این قسمتهای خارج از مانگا نمیتوانند پیامدهای ماندگاری در داستان داشته باشند.
بانت (Bount)
قسمتهای ۶۴ تا ۱۰۹
جامعهی ارواح به مقابله با بانتها میروند، خونآشامهایی که به جای خون از روح انسانها تغذیه میکنند یا بهتر است بگوییم روحآشام.
این بخش از ضیعفترین قسمتهای «بلیچ» به شمار میرود.
کاپیتان جدید شوسوکه آماگای (Captain Shusuke Amagai)
قسمت ۱۶۸ تا ۱۸۹
یک کاپیتان جدید فرماندهی جوخهی سوم شینیگامیها را برعهده گرفته، اما آیا او واقعاً همان کسی است که ادعا میکند؟
این فیلر در میانهی آرک اصلی «آرانکار» است، پیشنهاد میشود بعد از اتمام کامل «آرانکار» به سراغ این فیلر بروید
انقلاب زانپاکوتو (Zanpakutō Rebellion)
قسمت ۲۳۰ تا ۲۶۵
اشباحی که در شمشیر شینیگامیها هستند و به آن قدرت میبخشند، علیه ارباب شمشیرها شورش میکنند.
مثل بخش «آماگای» این بخش هم در میانهی آرک «آرانکار» پخش شده، با وجود این که از نظر زمانی در خط داستان قرار ندارد.
ارتش مهاجم گوتی ۱۳ (Gotei 13 Invading Army)
قسمتهای ۳۱۱ تا ۳۴۲
همزمان با از دست رفتن تدریجی قدرت ایچیگو، فرماندهان شینیگامیها یکی یکی ناپدید میشوند.
قسمتهای پرکنندهی دیگری هم درمیانه قسمتهای اصلی بخشهای مختلف قرار گرفتهاند؛ مثلا قسمتهای ۳۳ و ۵۰ داستان خواهرهای کوچکتر ایچیگو را دنبال میکند که در نبود او مسئولیت مبارزه با هولوها را برعهده میگیرند. دیدن این قسمتها آنقدرها هم که فکر میکنید خالی از لطف نیست. زمانی که خط اصلی داستان شخصیتهای دنیای انسانی را رها میکند، در این چند قسمت به آنها سر میزنیم.
قسمتهای ۱۲۸ تا ۱۳۷ و قسمتهای ۱۴۷ تا ۱۴۹ هم در میانهی آرک «آرانکار» هستند و داستان اصلی را جلو نمیبرند اما تصویر بهتری از شخصیتهای منفی ارائه میدهند.
آرک «زانپاکوتو» از شخصیت هرکدام از شینیگامیها و ارتباطشان با شمشیرهایشان میگوید، ارتباطی که در جوهرهی تبدیل شدن به یک شینیگامی مبارز قرار دارد. ما تا قبل از این بیشتر در جریان ارتباط ایچیگو و شبح زانپاکوتوی خودش -زانگتسو- بودیم.
قسمت ۳۴۲ انیمه نیز لحظات خداحافظی ایچیگو و روکیا را تاثیرگذارتر از مانگا به تصویر میکشد.
اگر میخواهید با سرعت نور «بلیچ» را ببینید، پیشنهاد میکنیم که از قسمتهای فیلر گذر کنید. اما اگر شخصیتها و فضای داستان برایتان جالب است و میخواهید وقت بیشتری برایشان بگذارید، این چند قسمت اضافی برای شماست!
انیمیشنهای سینمایی بلیچ ارزش دیدن دارند؟
چهار انیمه سینمایی به ترتیب در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ بر اساس انیمهی «بلیچ» اکران شد.
این فیلمها با حضور شخصیتهای اصلی مجموعه و شخصیتهای فرعی جدید و دشمنانی که لزوما به خط اصلی داستان برنمیگردند، به ماجراهای تازهی مختص خودشان میپردازد. به نحوی، این فیلمها قسمتهای فیلر ۹۰ دقیقهای هستند.
۱. بلیچ: خاطرات هیچکس (Bleach: Memories of Nobody)
ایچیگو و روکیا با سنا، شینیگامیای که حافظهاش را از دست داده است، برخورد میکنند. در همین زمان ارواح گمگشتهای که در برزخ بین دنیای انسانها و جامعهی ارواح گیر افتادهاند، به شهر کاراکورا حمله میکنند.
۲. بلیچ: انقلاب خاک الماس (Bleach: The DiamondDust Rebellion)
کاپیتان اوشیرو هیتسوگایا جوخهاش را برای بازگرداندن یک شیء ارزشمند دزدیده شده رهبری میکند.
۳. بلیچ: محو شدن در سیاهی (Bleach: Fade To Black)
فردی ناشناخته خاطرات روکیا را از ذهن همه پاک میکند. ایچیگو و روکیا در حین تلاش برای پردهبرداری از این مسئله، از شینیگامیهایی که این دو را نمیشناسند فرار میکنند.
۴. بلیچ: فصل جهنم (Bleach: Hell Verse)
شورن ارباب جهنم، یوزو کوروساکی را میدزدد و در نتیجهاش ایچیگو و همراهانش باید به نجاتش بروند.
فیلمهای سینمایی در خط زمانی انیمه یا مانگا جایگاه مشخصی ندارند، اما همگی کاپیتانهای شینیگامیها را به عنوان همراه ایچیگو معرفی میکنند، پس بهتر است بعد از دیدن آرک دوم به سراغ آنها بروید.
در سال ۲۰۱۸ یک اقتباس لایو اکشن از آرک اول بلیچ اکران شد، که آنقدرها به محتوای اصلی پایبند نبود. تا اکنون هیچ موخرهای برای این فیلم سینمایی ساخته نشده و خبری از ساختش نیز به گوش نمیرسد. بنابراین اگر از قبل با بلیچ آشنا نیستید، این نسخهی لایو اکشن نقطهی خوبی برای شروع نیست!
چرا مانگای بلیچ را بخوانیم؟
با خواندن مانگا کمی از حسنهای انیمه را از دست میدهید، از همه مهمتر موسیقیش را. صدای انیمهی «بلیچ»، از آغاز پرشور و هیجانش تا موسیقی روحانگیز مخصوص ایچیگو، فضای خاص «بلیچ» را میسازد.
اما در قبال از دست دادن موسیقی، یکی از زیباترین اثرهای هنری در دنیای مانگا را خواهید داشت.کوبو بیشتر کاراکترهای داستانش را در فضای سیاه و سفید طراحی کرده است، شینیگامیها با لباسهای سیاه برابر دشمنانشان در لباس سفید با جزئیات مشکی. در نبود رنگ، کوبو با تکنیک فوقالعادهاش از این فضای سیاه و سفید برای جانبخشیدن به فضای داستان استفاده میکند.
تا قبل از جنگ خونین هزار ساله، رنگ و نور انیمه یکنواخت و ملالآور به نظر میرسد و جذابیت مانگا بیشتر از انیمه است؛ از طرفی مانگای «بلیچ» با بیش از ۷۰۰ فصل میتواند خستهکننده باشد. اما به خاطر داشته باشید که هر فصل تنها شامل ۲۰ صفحه با لحظات اکشن زیاد و دیالوگ کم است و خواندن «بلیچ» بسیار سریعتر از دیدن انیمهاش پیش میرود.
در نهایت تصمیم با شماست! چه از طرفداران صداگذاران ژاپنی باشید یا به دنبال لذت بردن از تواناییهای کوبو در به تصویر کشیدن فشن و اکشن در یک قاب، دنبال کردن ایچیگو در داستان «بلیچ» خالی از لطف نیست!
منبع: slash/film
source