دی‌سی تأیید کرده که سوپرمن و بتمن دوتا از ابرقهرمان‌های برجسته‌ای هستند که قرار است در دنیای سینمایی تازه‌ی دی‌سی به رهبری جیمز گان و پیتر سفرن حضور پیدا کنند. اما به جز فیلم‌ها، یکی از پروژه‌هایی که طرفداران دی‌سی مدت‌ها بود انتظارش را می‌کشیدند، سریال «لنترن‌ها» (Lanterns) یا همان «فانوس‌ها» است که حول گرین لنترن متمرکز می‌شود، ابرقهرمانی که جیمز گان برنامه‌های زیادی برای احیایش دارد. طبق شنیده‌ها، قرار است در این سریال دو گرین لنترن محبوب از کمیک‌ها حضور داشته باشند: هال جردن و جان استوارت؛ اما دلایل زیادی وجود دارد که چرا هال جردن باید گرین لنترن اصلی دنیای سینمایی دی‌سی باشد. این کاراکتر به معنی واقعی کلمه خود گرین لنترن است. تقریبا تمام داستان‌های مهم و معروف کمیک‌های گرین لنترن با مرکزیت هال جردن اتفاق می‌افتند و خیلی از طرفداران نمی‌توانند بپذیرند که شخصیت دیگری جا پای این گرین لنترن بگذارد. البته نمی‌خواهیم انکار کنیم که این شخصیت‌های دیگر هم به نوبه‌ی خود طرفداران خودشان را دارند، اما هال جردن کاراکتر کلاسیک کمیک‌هاست و در هر اقتباسی از گرین لنترن، بی‌شک باید در مرکز داستان قرار بگیرد.

مهم‌ترین داستان‌های «گرین لنترن» حول هال جردن اتفاق می‌افتند

هال جردن و سینسترو

هال جردن گرین لنترن اصلی عصر نقره‌ای کمیک‌های دی‌سی است که ایده و شخصیت کمیک‌ها را در مقایسه با دوران طلایی آلن اسکات کاملا از نو بازتعریف کرد. اگر به عصر نقره‌ای و عصر برنز کمیک‌ها نگاهی بیندازید، می‌بینید که هال در اغلب کمیک‌های این دوره شخصیت عمیقی ندارد؛ اما این ایرادی است که شامل حال تمام کمیک‌های آن دوره‌ی دی‌سی می‌شود و میتوان آن را مهم‌ترین دلیلی دانست که موجب می‌شد خوانندگان کمیک‌ها بیشتر به مارول روی بیاورند که قهرمان‌ها و کمیک‌های لایه‌لایه‌تر و جذاب‌تری داشت. با تمام این اوصاف، از بعد از دوران «بحران در زمین‌های بی‌نهایت» (Crisis on Infinite Earths) بود که هال شروع کرد خودی نشان دادن و به عنوان یک ابرقهرمان درست و درمان ظاهر شد. از اینجا به بعد دیگر هال جردن شد آن گرین لنترنی که امروز می‌شناسید و به ویژه در خط داستانی «جنگ سپاه سینسترو» (Sinestro Corp Wars) خوش درخشید. در این کمیک‌ها هال با رقیب اصلی خود یعنی تال سینسترو روبرو می‌شود که شرور اصلی داستان است. بیشتر عمق کاراکتر سینسترو هم به خود همین هال جردن بازمی‌گردد. رابطه و دوستی سابق این دو نفر یکی از دلایلی است که سینسترو را به عنوان یکی از بهترین شرورهای دی‌سی می‌شناسند که لایق داشتن فیلم اختصاصی خودش است.

اوایل کار هال جردن در سپاه گرین لنترن، این سینسترو بود که هال را آموزش داد. در آن زمان سینسترو با سازه‌های فوق‌العاده و قدرت غیرقابل کنترلش به عنوان یکی از بهترین اعضای گرین لنترن شناخته می‌شد. هال با اینکه اراده و جسارتش را داشت، اما هنوز مهارت کافی استفاده از انگشترش را پیدا نکرده بود و سینسترو کسی بود که دراین‌باره تعلیمش داد و اینکه چگونه سازه‌هایی خلق کند که بتوانند هر سد دفاعی را درهم‌بشکنند. همین رابطه‌ی استاد و شاگردی تبدیل شد به یک دوستی قوی. اما به مرور این دوستی به دشمنی گرایید. به هر حال، این آموزه‌های سینسترو بود که هال جردن را آن قهرمانی کرد که امروزه می‌شناسیم.

به جز این، جذاب‌ترین داستان‌های کمیک‌ها همه با مرکزیت هال جردن اتفاق می‌افتند. یک خط داستانی «گرگ و میش زمردی» داریم که در آن هال جردن به یک ابرشرور بی‌رحم تبدیل می‌شود و به جنگ گای گاردنر و لیگ عدالت می‌رود. بعد از احیای او در کمیک‌های سال ۲۰۰۴ او دوباره به گرین لنترن تبدیل می‌شود و در برخی از مهم‌ترین جنگ‌های کیهانی شرکت می‌کند؛ مثلا هال و گرین لنترن‌های زمینی دیگر در سال ۲۰۰۸ با لنترن‌های زرد جنگیدند که زمینه‌ساز خط داستانی «سیاه‌ترین شب» (Blackest Night) شد. با توجه به اینکه هال جردن و جان استوارت در سریال گرین لنترن‌ قرار است روی یک پرونده در زمین تحقیقات بکنند، احتمال قوی وجود دارد که همین هال جردن از «سیاه‌ترین شب» به سریال بیاید که یکی از جذاب‌ترین داستان‌های گرین لنترن است. حتی اگر به داستان‌های همین الان گرین لنترن نگاهی بیندازید، می‌بینید که جرمی آدامز هم روی هال و دشمنی‌اش با سینسترو، روابط گذشته‌ی او با کیلووگ و رابطه‌ی عاشقانه‌اش با کارول فریس متمرکز شده؛ به عبارت دیگر، هال جردن خود گرین لنترن است و هر کس دیگری که پا در نقش این ابرقهرمان می‌گذارد، تنها در حد یک کاراکتر فرعی باقی می‌ماند. این را می‌توانید از میزان موفقیت کمیک‌های گرین لنترن هم تشخیص دهید که محبوبیت هال جردن بین سایر رفقای او تثبیت‌شده است.

جان استوارت داستان‌های زیادی ندارد

جان استوارت در کمیک‌های دی‌سی

با تمام این حرف‌ها، ممکن است برخی اعتراض کنند که چرا اینقدر کاراکتر جان استوارت را دست‌کم می‌گیرید. بگذارید این مسئله را از همینجا روشن کنیم که اغلب کسانی که با شخصیت جان استوارت خاطره دارند، او را به خاطر کارتون‌های دی‌سی به ویژه «لیگ عدالت» (Justice League) می‌شناسند. جان استوارت همچنین یکی از اولین ابرقهرمانان افریقایی-امریکایی کمیک‌های دی‌سی است که به محبوبیت او بین خوانندگان سیاهپوست کمک کرد. اما اگر به کمیک‌ها رجوع کنید و داستان‌های جان استوارت را در کنار گرین لنترن هال جردن قرار دهید، می‌بینید که استوارت واقعا داستانی ندارد که ارزش اقتباس داشته باشد. در کمیک‌ها و حتی کارتون «لیگ عدالت»، جان استوارت یک شخصیت خشن و ساده است و برخی از طرفداران گرین لنترن حتی او را کسل‌کننده می‌دانند. مگر اینکه جیمز گان قصد داشته باشد به سبک خودش به جان این کاراکتر بیفتد و یک شخصیت کاملا نو از بطن کمیک‌های گرین لنترن جان استوارت استخراج کند؛ وگرنه با وضعیت کنونی تصور یک سریال کامل با محوریت جان استوارت کار سختی است و اینکه بخواهیم او را گرین لنترن اصلی دنیای سینمایی دی‌سی در نظر بگیریم حتی کاری سخت‌تر! هر کسی که کمیک‌ها را خوانده باشد، می‌داند که پس‌زمینه و شخصیت‌پردازی جان استوارت به گرد پای هال جردن هم نمی‌رسد.

کایل رینر یک گرین لنترن فراموش‌شده است

کایل رینر

یک مسیر دیگر که دی‌سی می‌تواند پیش بگیرد این است که بخواهد کاراکتر کایل رینر را به عنوان گرین لنترن به دنیای سینمایی دی‌سی بیاورد؛ ولی به جرئت می‌توان گفت، و مطمئنا خود دی‌سی هم می‌داند، که این مسیر شکست‌خورده است و نباید سراغش برود. بگذارید صادقانه بگوییم، رد پای کایل بر گرین لنترن از جان استوارت هم کمتر است. با اینکه از سال ۱۹۹۴ تا اواخر دهه‌ی نود میلادی کایل رینر تقریبا گرین لنترن اصلی کمیک‌ها به حساب می‌آمد، اما طرفداران اصلا از شخصیت او راضی نبودند. بزرگترین مشکل آن هم به برندینگ بازمی‌گردد. کایل در خط داستانی «گرگ و میش زمردی» (Emerald Twilight) معرفی شد؛ خط داستانی معروفی که در آن هال جردن از ابرقهرمان به یک ابرشرور تبدیل شده و عملا سپاه گرین لنترن را سلاخی می‌کند.

طرفداران همان موقع هم اعتراض کردند که این کار نویسندگان باعث خدشه‌دارشدن تمام میراث این ابرقهرمان می‌شود و حتی تا جایی پیش رفتند که برای خودشان گروه تشکیل دادند (گروهی تحت عنوان H.E.A.T مخفف Hal’s Emerald Attack Team) و دی‌سی و نویسنده‌ی آن روزهای کمیک‌های گرین لنترن، ران مارز، را به باد انتقاد گرفتند. دهه‌ی نود در کل دهه‌ی عجیبی برای دی‌سی بود؛ آن‌ها سوپرمن را در کمیک‌های «مرگ سوپرمن» (The Death of Superman) کشتند و کمر بتمن را هم در «نایت‌فال» (Knightfall) شکستند و در «گرگ و میش زرمردی» هم از یک ابرقهرمان محبوب، یکی از خشن‌ترین شرورهای دی‌سی را ساختند. در این داستان، هال جردن به خاطر نابودشدن شهر خود به دست یک بیگانه به نام منگول (Mongul) دیوانه می‌شود و تمام خشم و نفرت خود را سر سپاه گرین لنترن خالی می‌کند. با حمله کردن هال به دوستانش، او حلقه‌های قدرتشان را گرفته و در فضای سرد به حال خودشان می‌گذارد تا بمیرند و آخرسر به شرور پرالکس (Parallax) تبدیل می‌شود.

یکی از اعضای سپاه کهکشانی که توانسته بود از چنگ هال بگریزد، به زمین می‌رود و انگشتری به یک هنرمند خیابانی می‌دهد که همان کایل رینر است و این شروع تازه‌ای بود برای یک سری کمیک‌ها که در آن گرین لنترن کایل است و شرور اصلی هال جردن. با اینکه دوران کایل در کمیک‌ها یک دهه به طول انجامید و اگر در دهه‌ی نود این کمیک‌ها را می‌خواندید احتمالا کایل برایتان نوستالژی داشته باشد، اما او همچنان در سایه‌ی عظمت هال جردن است. البته توانست طرفدارانی هم برای خودش پیدا کند که شخصیت خاکی و زمینی‌تر او را دوست داشتند؛ ولی باز هم گرین لنترن کایل رینر با هال جردن قابل مقایسه نیست. برای همین وقتی محبوبیت کمیک‌های دی‌سی رو به افول گذاشت، دی‌سی سریع سراغ جف جانز رفت تا گرین لنترن را احیا کند. او هم که عاشق کاراکتر هال جردن و عصر نقره‌ای کمیک‌ها و «بحران در زمین‌های بی‌نهایت» بود؛ پس در وهله‌ی اول، هال جردن را، که تا جایی که خبر داشتیم خودش را برای نجات خورشید فدا کرده بود، بازگرداند و مقصر اصلی تمام سلاخی‌ها را پرالکس معرفی کرد که یک موجود مجزا از هال است. برای قضیه‌ی دوست‌دختر سیزده‌ساله‌ی هال جردن هم توجیهات تازه‌ای آورد و خلاصه دوباره هال افسانه‌ای را به گرین لنترن اصلی کمیک‌ها تبدیل کرد. جف جانز در طول این دوره‌ی بسیار موفق، که یک دهه ادامه یافت، جهان گرین لنترن را گسترش داد و انواع سپاه‌های مختلف با رنگ‌های مختلف ایجاد کرد و با این حال، همچنان هال جردن را چهره‌ی اصلی کمیک‌ها نگه داشت.

مثلا، در اواسط دهه‌ی ۲۰۰۰ سپاه‌ها مختلف لنترن‌ها از رنگ‌های مختلف همه به جان هم افتاده بودند. جنگ نور (The War of Light) با حمله‌ی سپاه سینسترو آغاز شد که علیه سپاه لنترن‌های قرمز ادامه پیدا کرد، به لنترن‌های نارنجی رسید و به یک جنگ آخرالزمانی علیه سپاه لنترن‌های سیاه انجامید؛ جنگی که نیازمند همکاری همه‌ی لنترن‌های رنگ‌های مختلف با هم بود تا بتوانند بالاخره از پس سیاه‌ها برآیند؛ اما فکر می‌کنید چه کسی رهبری همه‌ی لنترن‌ها را در این جنگ عظیم برعهده داشت؟ درست حدس زدید، هال جردن. او در هر نبردی پیشتاز بود و دنبال مصالحه. او تمام تلاش خود را کرد تا همه‌ی گروه‌های رقیب در میان لنترن‌ها را با هم متحد کند. هال جردن در این کمیک‌ها، که در فاصله‌ی ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ میلادی منتشر می‌شد، نقش خود را به عنوان یک دیپلمات هم نشان داد و ثابت کرد که همانقدر که می‌تواند جنگ به راه بیندازد، می‌تواند صلح بر پا کند. برای همین سال ۲۰۱۱ یکی از اولین اقتباس‌های سینمایی از کمیک‌های دی‌سی که استودیوی برادران وارنر سراغش رفت، همین گرین لنترن هال جردن بود که می‌دانید رایان رینولدز را هم برای نقش اصلی انتخاب کردند و توقع داشتند قهرمان دی‌سی بتواند به همان اندازه‌ی «مرد آهنی» (Iron Man) مارول محبوب شود؛ که البته همه می‌دانیم «گرین لنترن» چه فیلم چه افتضاحی از آب درآمد.

هیچ گرین لنترن دیگری نمی‌تواند جای هال جردن را بگیرد

پرالکس

از سال ۲۰۰۴ تاکنون که هال جردن به عنوان یک قهرمان احیا شد، گرین لنترن‌های زیادی آمده و رفته‌اند که هیچکدام آنقدر اهمیت ندارند؛ اما پیش از این خبرهایی درباره‌ی حضورشان در سریال «لنترن‌ها» شنیده بودیم. با اینکه مرکزیت هال جردن در فرنچایز اثبات‌شده است، اما جف جانز به کاراکترهای دیگر هم فضا داد تا داستان‌های خودشان را داشته باشند و احتمالا سروکله‌ی آن‌ها هم در سریال یا دنیای سینمایی دی‌سی پیدا شود؛ مثلا کایل رینر و گای گاردنر در داستان‌های «سپاه گرین لنترن» (Green Lantern Corps) فانوس سبز را بین خودشان تقسیم می‌کردند. سیمون باز یک عرب۰امریکایی بود که یک دوره گرین لنترن شد و جسیکا کروز هم یک زن لاتین که لباس گرین لنترن به تن کرد. به جز الن اسکات، که اولین گرین لنترن و برای عصر طلایی کمیک‌ها بود و هیچ ارتباطی با سپاه گرین لنترن امروزی ندارد، در فهرست کسانی که تاکنون در نقش این ابرقهرمان بوده‌اند می‌توان از کلی کوئینتلا یک دختر یازده ساله‌ی بولیویایی نام برد که در ابتدا برای تیم نوجوانان ابرقهرمانی Young Justice ساخته شد. جو مولاین قهرمان خوب اما فراموش‌شده‌ی دیگری است که داستانش در سیاره‌ای دور از زمین اتفاق می‌افتد و از همان اول هم هرگز قرار نبود بر خط داستانی اصلی تأثیر بگذارد. تای فام شخصیت اصلی کمیک کودکانه «گرین لنترن: میراث» (Green Lantern: Legacy) است که او هم بخشی از خط اصلی نیست.

پس می‌ماند هال جردن، جان استوارت و کایل رینر که معلوم است از میان آن‌ها کدامشان شایستگی بیشتری برای بالا نگه‌داشتن فانوس گرین لنترن دارد. مخصوصا که آخرین گرین لنترن دنیای سینمایی دی‌سی، هال جردن رایان رینولدز بود با آن فیلم مثال‌زدنی‌اش و دی‌سی حالا این فرصت را دارد که شخصیتی که به خاطر این فیلم منفور شد را برای سینما و تلویزیون احیا کند؛ اما شاید جیمز گان این بار ایده‌ی تازه‌ای برای هال جردن خود داشته باشد. با توجه به شایعاتی که حول سریال «لنترن‌ها» وجود دارد، با قطعیت می‌گوییم که قرار است هال و جان را در دنیای دی‌سی جیمز گان ببینیم؛ اما در حدود و چگونگی آن کمی ابهام داریم، چون آنطور که از نام‌هایی که ردوبدل شده برمی‌آید، سازندگان سریال «لنترن‌ها» دنبال یک هال جردن جاافتاده‌تر و یک جان استوارت جوان‌تر می‌گردند.

شایعات زیادی حول این شکل گرفته که بالاخره چه کسی نقش گرین لنترن را بازی خواهد کرد. در ابتدا اسم جاش برولین، تانوس دنیای سینمایی مارول، به میان آمد، اما انگار او پیشنهاد دی‌سی را رد کرد؛ اما برولین هواداران را دست‌خالی نگذاشت و اشاراتی به این داشت که احتمالا نقش هال جردن را کایل چندلر بازی کند. چندلر برای بازی در نقش اریک تیلور در سریال «جمعه شب‌های روشن» (Friday Night Lights) جایزه برده است، در سریال «نسخه اولیه» (Early Edition) هم بازی کرده و شاید او را در «آرگو» (Argo) و «منچستر بای د سی» (Manchester by the Sea) هم دیده باشید. اگر این شایعات درست از آب دربیایند، مشخص است که جیمز گان می‌خواهد مسیر کاملا تازه‌ای با هال جردن پیش ببرد؛ مخصوصا که برولین که ۵۶ سال دارد و چندلر هم ۵۹ ساله است و با این بازیگران، به نظر می‌رسد دی‌سی برای نقش هال جردن دنبال یک بازیگر سن‌بالا می‌گردد. کاراکتر دیگری که حضورش در سریال حتمی است، همان گرین لنترن عصر برونز کمیک‌ها یعنی جان استوارت است. برای بازیگر او هم نام‌های مختلفی ذکر شده، از آرون پیر بگیر تا استفان جیمز. آرون پیر را در جدیدترین فیلم او روی نتفلیکس، «مرز یاغیان» (Rebel Ridge) کنار دان جانسون می‌توانید ببینید که در همین فیلم هم ثابت می‌کند می‌تواند در نقش‌های اکشن عالی باشد. استفان جیمز را بیشتر به خاطر سریال «بازگشت به خانه» (Homecoming) و «فانوس ۲۳» (Beacon 23) می‌شناسند.

یک هال جردن تازه می‌تواند خاطرات بد گرین لنترن را از ذهن طرفداران بزداید

هال جردن گرین لنترن

نمی‌توانیم از گرین لنترن حرف بزنیم و از فیلم ۲۰۱۱ نگوییم. حالا هم که بحث‌ها حول ساخت سریال «لنترن‌ها» و فیلم‌های احتمالی پس از آن بالا گرفته، همه نگران هستیم که نکند محصول نهایی چیزی شبیه فیلم رایان رینولدز از آب دربیاید. این فیلم نه تنها نقدهای به‌شدت ضعیفی گرفت، بلکه در گیشه هم شکست قاطعی برای دی‌سی محسوب می‌شد که میراث گرین لنترن کمیک‌ها را نابود کرد. حتی خود رایان رینولدز هم که نقش هال جردن را در فیلم «گرین لنترن» بازی می‌کند، آن را دستمایه‌ی خیلی از شوخی‌هایش قرار داده است و سروکله‌ی این جوک‌ها حتی در فیلم‌های «ددپول» او هم پیدا می‌شوند، ازاین‌رو سریال گرین لنترن نباید اشتباهات فیلم رایان رینولدز را تکرار کند. با اینکه بازگرداندن هال جردن برای یک فیلم یا سریال دیگر ریسک زیادی به حساب می‌آید، در عین حال، این فرصت را هم به دی‌سی می‌دهد تا بالاخره یک اقتباس شایسته از گرین لنترن هال جردن بسازد و طرفداران وفادار او را هم راضی کند. مثل روز روشن است که هال تا دلتان بخواهد داستان‌های جذاب دارد که به درد اقتباس سینمایی یا تلویزیونی می‌خورند و اگر خوب ساخته شوند، می‌توانند بالاخره لکه‌ی ننگ فیلم ۲۰۱۱ را از دامن دی‌سی پاک کنند. پروژه‌های بعدی گرین لنترن اساسا می‌توانند دی‌سی را از رخوت نجات دهند و یک بنای محکم برای ساخت دنیای سینمایی که دلش می‌خواهد بسازند. متأسفانه، فعلا هر کس اسم گرین لنترن را می‌شنود یاد فیلم بدساخت مارتین کمپل می‌افتد. اما اگر هال جردن دوباره در مرکزیت داستان قرار گیرد، می‌توانیم امیدوار باشیم که شخصیت او در اذهان عمومی بازتعریف شود.

از همین نکته می‌توانیم پیش‌بینی کنیم چرا دی‌سی و جیمز گان می‌خواهند هال جردن جاافتاده‌تری را به دنیای سینمایی دی‌سی بیاورند؛ چون دنبال همین بازتعریف کردن کاراکتر او هستند. در فیلم «گرین لنترن» رایان رینولدز نقش یک هال جردن جوان را بازی می‌کرد و داستان هم درباره‌ی اوایل دوران او به عنوان یک ابرقهرمان بود. با یک هال جردن پیرتر، دی‌سی به جای آنکه دوباره داستان روزهای اولیه‌ی او را تعریف کند، می‌تواند به بسیاری از داستان‌های دیگر هال جردن از کمیک‌ها بپردازد که ۶۵ سالی است دارند منتشر می‌شوند؛ از رقابت‌های او با سینسترو گرفته تا مأموریت‌هایش کنار اعضای دیگر سپاه گرین لنترن، این‌ها همه پتانسیل بالایی برای اقتباس دارند و لازم نیست یک لایواکشن دیگر درباره‌ی اولین روزهای این ابرقهرمان ساخته شود. اگر هال جردن مثل بازیگر خود حدود ۵۰-۶۰ سال سن داشته باشد، می‌توانیم بخش ۲۸۱۴ را هم ببینیم که شامل اعضای زمینی گرین لنترن می‌شود؛ یعنی همان کایل رینر، جسیکا کروز، سیمون باز و دیگران که شایعات به حضور آن‌ها در سریال «لنترن‌ها» هم اشاره کرده‌اند و می‌توانند گروه شخصیت‌های فرعی دور هال جردن را به خوبی تکمیل کنند.

منبع: CBR

source

توسط chehrenet.ir