اگر از شخصیت کیلا در «جان ویک: بخش ۴» (John Wick: Chapter 4) خوشتان آمده، باید فیلمهای هنرهای رزمی کمتر شناخته شدهی اسکات ادکینز را ببینید که او در آنها بدون آرایش سنگین همچنان به مبارزه میپردازد و دشمنانش را از پیش رو بر میدارد. هنگام انتخاب ستارگان اکشن برای «جان ویک: بخش ۴»، اسکات ادکینز یک انتخاب طبیعی بود. کارگردان چاد استاهلسکی هنگام ساختن هر فیلم از مجموعه فیلمهای «جان ویک» تلاش کرده بود تا ادکینز را وارد فیلم کند، اما به دلیل تداخل برنامهها این اتفاق هرگز نیفتاده بود. ادکینز در نقش کیلای چاق و زیر گریم سنگین، با دندانهای طلایی و لباس سایز خیلی بزرگ تقریباً غیرقابل شناسایی است. در واقعیت، ادکینز بسیار خوشتیپ است، به طوری که اغلب ایفای نقشهای منفی را به او میسپارند.
یکی از شاخصههای متمایزکنندهی ادکینز از سایر بازیگران، بدن آمادهی او است؛ این بدنی است که او از طریق تمرینات مادامالعمر هنرهای رزمی به دست آورده. در واقعیت، خانوادهی ادکینز به شغل قصابی مشغول هستند. ادکینز در انگلستان به دنیا آمد و بزرگ شد و اولین آشنایی او با هنرهای رزمی در سن ۱۰ سالگی با جودو آغاز گشت. وقتی ۱۳ ساله بود، او قربانی یک سرقت شد و این تجربه عزم او را برای یادگیری هنرهای رزمی جزمتر کرد. پس از آن، او زندگی خود را به تمرین اختصاص داد؛ ابتدا تکواندو، سپس کیکبوکسینگ و در نهایت مجموعهای از سبکها که بازیگران هنرهای رزمی باید برای پاسخگویی به نیازهای هر فراخوان بازیگری یاد بگیرند.
ادکینز توسط صنعت فیلم کونگ فوی هنگ کنگ کشف شد و اولین فیلم سینمایی او «جاسوس تصادفی» (The Accidental Spy) جکی چان محصول سال ۲۰۰۱ بود. او در آن جا نقش یک بادیگارد و یک اراذل را بازی کرد. او به واسطهی این نقشآفرینیاش به یک بازیگر ثابت برای نقشهای تبهکارانه تبدیل شد. او چند سال در سینمای هنگ کنگ کار کرد و نقشهای تبهکارانه را بازی کرد؛ به ویژه در فیلمهای دیگری از چان مانند «مدالیون» (The Medallion) محصول سال ۲۰۰۳ و جت لی، مانند «رها شده» (Unleashed) محصول سال ۲۰۰۵. پس از آن، ادکینز نقشهایی در تولیدات هالیوودی مانند «پلنگ صورتی» (The Pink Panther) محصول سال ۲۰۰۶، «اولتیماتوم بورن» (The Bourne Ultimatum) محصول سال ۲۰۰۷ و «خاستگاه مردان ایکس: ولورین» (X-Men Origins: Wolverine) محصول سال ۲۰۰۹ به دست آورد.
درخشش اصلی این بازیگر اما از فیلمهای جدید اسکات ادکینز آغاز شد. در این فیلمها او به یک بازیگر نقش اصلی تبدیل شد و به طور مداوم اجراهای قوی ارائه داد. هر فیلم اسکات ادکینز با صحنههای مبارزهی به خوبی طراحی شده میتواند مخاطبان را شگفتزده کند. بهترین فیلمهای اسکات ادکینز همیشه یک سر و گردن بالاتر از آن چه که بیشتر به عنوان سینمای درجهی دو معرفیاش میکردند بود و او را به نقشهای پشتیبان در تولیدات بزرگتر مانند «بیمصرفها ۲» (The Expendables 2) محصول سال ۲۰۱۲ و «سی دقیقه پس از نیمهشب» (Zero Dark Thirty) محصول سال ۲۰۱۲ رساند. اکنون، با نزدیک به ۷۰ فیلم در کارنامهی خود، تمام فیلمهای اسکات ادکینز در کنار هم تبدیل به کارنامهای درخشان از فیلمهای اکشن هیجانانگیز شدهاند.
۱۰. شکستناپذیر ۲: آخرین پایمرد (Undisputed II: Last Man Standing)
- محصول: ۲۰۰۶
- کارگردان: ایزاک فلورنتین
- بازیگران: مایکل جای فایت، بن کراس، مارک ایوانیر، الی دانکر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
مجموعه فیلمهای «شکستناپذیر» به عنوان یک سری دربارهی بوکس که وقایع آن در زندان میگذرد توانست شهرت زیادی برای اسکات ادکینز به ارمغان بیاورد. قسمت نخست این مجموعه داستان را با وینگ ریمز در نقش قهرمان زندانی جورج چمبرز آغاز کرد. در دنباله ریمز را با مایکل جای وایت جایگزین شد و به یک زندان روسی خشن منتقل گشت. ادکینز در این فیلم نقش تبهکار یوری بویکا، قهرمان زندان روسی که توسط یک ارباب جنایت روسی حمایت میشود و دشمن چمبرز است را بازی میکند.
این نقش برجستهی ادکینز بود، نقشی که توجه طرفداران فیلمهای هنرهای رزمی را در همه جا جلب کرد. او به طرز خیرهکنندهای آکروباتیک است و ضربات تنبیهی مرگباری میزند. صحنههای مبارزه جذاب هستند. ادکینز در مقابل وایت منجر به یک ضرب و شتم شدید میشود که چابکی و فیزیک هر دو بازیگر را به نمایش میگذارد. «شکستناپذیر ۲: آخرین پایمرد» یکی از بهترین فیلمهای اسکات ادکینز است که او در آن با نقش منفی خود به عنوان بویکا نمایش را میدزدد، به طوری که بویکا به عنوان نقش اصلی در دو فیلم بعدی این مجموعه یعنی «شکستناپذیر ۳: رستگاری» (Undisputed III: Redemption) محصول سال ۲۰۱۰ و «بویکا: شکستناپذیر» (Boyka: Undisputed) محصول سال ۲۰۱۶ ظاهر میشود. نمام فیلمهای بویکا توانست خیلی زود طرفداران را شیفتهی مهارتهای اسکات ادکینز کند. علاوه بر این تمام فیلمهای یوری بویکا ثابت میکنند که ادکینز توانایی به دوش کشیدن بار یک فیلم را دارد.
۹. نینجا: سایهی یک قطره اشک (Ninja: Shadow of a Tear)
- محصول: ۲۰۱۳
- کارگردان: ایزاک فلورنتین
- بازیگران: کین کوسوگی، میکا هیجی، شون سوگاتا، ویتایا پانسینگام
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰
اگرچه «نینجا: سایهی یک قطره اشک» دنبالهای بر «نینجا» محصول سال ۲۰۰۹ است، اما از نظر داستان و اکشن فیلم قویتری میباشد. ادکینز در این فیلم نقش کیسی بومن را بازی میکند؛ یتیمی که توسط یک قبیلهی نینجا به فرزندی پذیرفته و آموزش داده میشود. فیلم اول این مجموعه چندین کلیشهی داستانهای سفیدپوست نجاتدهنده را در خودش جای داده بود؛ یک استاد که به کیسی ایمان دارد با وجود این که او یک بیگانه است، دختر استاد که به عشق تبدیل میشود، رقیب ژاپنی حسود که به تبهکار تبدیل میگردد و گنجینهی قبیله که همه بر سر آن میجنگند.
دنباله اما یک داستان انتقام کلاسیک است که در آن بومن قاتلان همسرش را در تایلند شکار میکند. صحنههای مبارزهی این بازیگر در «نینجا ۲» که یکی از بهترین فیلمهای اسکات ادکینز است فوقالعاده هستند؛ صحنههای طولانی و پیچیدهای که در آنها ادکینز از مشتزنی سنتی شبیه به کاراته به ضربات هوایی بزرگ و سقوطهای وحشیانه تغییر حالت میدهد. حرکات او محکم و تمیز هستند و سطح بالایی از دقت را نشان میدهند که تنها یک هنرمند رزمی واقعی میتواند نشان دهد. این یکی از فیلمهای اسکات ادکینز انتقام جو است که میتواند مخاطبان را میخکوب کند.
در این فیلم مبارزات بدون پیراهن با بالاترین کیفیت وجود دارند. به نظر میرسد پردهی نقرهای به سختی میتواند فیزیک تراشیدهی ادکینز را در خودش جای دهد. فیلمهای «نینجا» و فیلمهای «شکستناپذیر» ادکینز توسط آیزاک فلورنتین کارگردانی شدهاند که یک هنرمند رزمی مشتاق است و در سینمای اکشن تخصص دارد. او اولین بار از ادکینز برای ایفای نقشهای مکمل در «نیروهای ویژه» (Special Forces) محصول سال ۲۰۰۳ و فیلم ژان کلود ون دام، «چوپان: گشت مرزی» (The Shepherd: Border Patrol) محصول سال ۲۰۰۸ استفاده کرد. فلورنتین و ادکینز در دو فیلم هنرهای رزمی دیگر نیز با یکدیگر همکاری کردهاند؛ «محدودهی نزدیک» (Close Range) محصول سال ۲۰۱۵ و «گروگان» (Seized) محصول سال ۲۰۲۰.
۸. گرگ مبارز (Wolf Warrior)
- محصول: ۲۰۱۵
- کارگردان: وو جینگ
- بازیگران: وو جینگ، یو نان، کوین لی، نی داهونگ
- امتیاز راتن تومیتوز: ۲۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۳ از ۱۰
«گرگ مبارز» یکی از بهترین فیلمهای اسکات ادکینز است که احتمالاً دربارهی آن چیزی نشنیدهاید. این فیلم به پرفروشترین فیلم در چین در آن زمان تبدیل شد و دنبالهی آن، «گرگ مبارز ۲» محصول سال ۲۰۱۷ همچنان عنوان دومین فیلم پرفروش چین را تا زمان نگارش این مطلب دارد. هر دو فیلم توسط بازیگر اصلی آن، قهرمان سابق ووشو و بزرگترین ستارهی چین، وو جینگ نوشته شدهاند. پرفروشترین فیلم فعلی چین هم «نبرد در دریاچهی چانگجین» (The Battle at Lake Changjin) از وو است که سال ۲۰۲۱ ساخته شد.
«گرگ مبارز» یک حماسهی تبلیغاتی چینی است که برخی از مخاطبان غیر چینی ممکن است آن را ناخوشایند بدانند. با این حال، مزیت یک فیلم تبلیغاتی این است که فیلمسازان به واسطهی آن میتوانند از تمام منابع ارتش آزادیبخش خلق چین استفاده کنند. این یک نمایش اسلحه از نوعی دیگر است که بیش از ۳۰ تانک واقعی و انواع هواپیماهای نظامی را به کار میگیرد. گفته میشود که بیش از ۳۰,۰۰۰ گلوله در طول تولید این فیلم شلیک شده و همچنین پنج موشک واقعی. با وجود تمام اسلحهها و شلیکها اما هنوز همهچیز به یک مبارزهی تن به تن بین وو جینگ در نقش لنگ فنگ، یک سرباز نیروهای ویژهی چینی و ادکینز در نقش تام کت، یک عضو سابق نیروی دریایی ایالات متحده که به قاتل مزدور تبدیل شده است، میرسد. به دلیل موفقیت چشمگیر «گرگ مبارز»، تعداد طرفداران چینی ادکینز از طرفداران آمریکاییاش بیشتر است.
۷. دکتر استرنج (Doctor Strange)
- محصول: ۲۰۱۶
- کارگردان: اسکات دریکسون
- بازیگران: بندیکت کامبربچ، ریچل مکآدامز، چیویتل اجیوفور، بندیکت وانگ
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
این یک استثنا در این لیست است. در تمام فیلمهای دیگر، اسکات ادکینز یا قهرمان اصلی یا تبهکار اصلی است. در «دکتر استرنج» اما او به نقش یک دستیار تبهکار بازمیگردد. مدس میکلسن در این فیلم نقش تبهکار اصلی، کاسیلیوس، را بازی میکند. ادکینز نقش لوسیان آستر، یکی از دستیاران کاسیلیوس و یک متعصب دورمامو را ایفا میکند. ادکینز در میان همدستانش برجسته است زیرا تنها کسی است که میتواند یک لباس عضلانی بپوشد تا بازوهای برجستهاش را نشان دهد.
با وجود تمام اکشنهای جادویی، لوسیان در حملهی متعصبان به سانکتوم نیویورک با استرنج (بندیکت کامبربچ) به صورت تن به تن مبارزه میکند. این یک سکانس جاذبهگریز است، زیرا جادو معماری را تحریف میکند و با این حال ادکینز یکی از ضربات پروازی مخصوص خود را اجرا میکند؛ یکی شبیه به آن چه که در «شکستناپذیر ۲: آخرین پایمرد» علیه وایت استفاده کرده بود. لوسیان استرنج را میزند و اگر لباس شناور او را متوقف نمیکرد احتمالا استرنج را شکست میداد. وقتی استرنج برای زخم چاقوی خود از همسر سابقش، کریستین پالمر (ریچل آدامز) کمک میخواهد، نبرد آنها در هواپیماهای استرالیا در بیمارستان ادامه مییابد. آن بخش از مبارزهی ادکینز در مقابل کامبربچ بیشتر شبیه به بقیه مبارزات دنیای سینمایی مارول است و بیش از حد بر جلوههای ویژه تکیه دارد.
ادکینز از پذیرفتن نقش لوسیان ابراز پشیمانی کرده است. در بازنگری، او احساس کرد که اگر بیشتر صبر میکرد ممکن بود نقش مهمتری در دنیای سینمایی مارول به دست آورد. او عضویتی مرزی در باشگاه دوگانهی دنیای سینمایی مارول دارد، زیرا او همچنین نقش سلاح ایکسآی را در «خاستگاه مردان ایکس: ولورین» هم بازی کرده است. شاید روزی او هنوز بتواند به باشگاه سهگانههای دنیای سینمایی مارول بپیوندد؛ زیرا اگر کسی شبیه به یک ابرقهرمان ساخته شده باشد، آن ادکینز است.
۶. سگ وحشی (Savage Dog)
- محصول: ۲۰۱۷
- کارگردان: جسی وی. جانسون
- بازیگران: کیث دیوید، مارکو زارور، کانگ لی، جوجو چان
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵ از ۱۰
«سگ وحشی» یکی دیگر از فیلمهای مسابقهی مرگ زیرزمینی بسیار رایج در ژانر فیلمهای هنرهای رزمی است. این فیلم با ستارگان اکشن برجستهی ژانر هنرهای رزمی پر شده است و نباید در آن به دنبال داستانهای عالی باشید. در هند و چین پس از جنگ جهانی دوم، ادکینز نقش مارتین تیلمان، یک قهرمان بوکس سابق که برای فرار از آزار و اذیت به لژیون خارجی فرانسه پیوست اما به دلیل حمله به زندان فرستاده شد را بازی میکند. این یک فیلم دیگر درباهی یک قهرمان بوکس در زندان است؛ درست مانند مجموعهی سینمایی «شکستناپذیر». علاوه بر این، در این فیلم یکبار دیگر ادکینز در مقابل زارور قرار میگیرد؛ باز هم درست مانند «شکستناپذیر ۳». زارور در این فیلم نقش بوکسور رقیب رئیس جنایتکار راستینیاک را بازی میکند. بازیگران دیگر این فیلم شامل بازیگر هنرهای رزمی، جوجو چان و قهرمان سابق هنرهای رزمی کونگ لی هستند.
دیالوگهای این فیلم خشک هستند، به طوری که فیلم به یک راوی متوسل میشود. همهچیز در این فیلم دربارهی مبارزات است. ادکینز، زارور و لی همگی میتوانند به خوبی مشتزنی کنند. به نظر میرسد که آنها واقعاً یکدیگر را میزنند، شاید نه با تمام نیرو، اما به اندازهای سخت که دردناک باشد. این فیلم دارای پاشیدن خون به شکلی قدیمی است و از جلوههای ویژهی رایانهای دوری میکند. باید این فیلم را سگ خونین نامید. قطع عضو، سر بریدن، فورانهای شریانی و کمی آدمخواری در این فیلم وجود دارد. این مبارزات خشن در گودالهای گل جنگلی رخ میدهند. مبارزات چاقو، مبارزات ماچت، شاتگانها، مسلسلها، نارنجکها و برخی مبارزات عالی هنرهای رزمی در این فیلم کنار هم قرار گرفتهاند. جایی که داستان شکست میخورد، اکشن یک بهانهی خوب برای معتادان به اکشن فراهم میکند.
۵. مرد حادثهآفرین (Accident Man)
- محصول: ۲۰۱۸
- کارگردان: جسی وی. جانسون
- بازیگران: ری استیونسون، دیوید پیمر، ری پارک، مایکل جای وایت
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰
بر اساس یک کمیک بریتانیایی، «مرد حادثهآفرین» فیلمی است مانند «جان ویک» اما برای افراد فقیر. به جای هتل مجلل کانتیننتال، گروه قاتلان در یک میخانهی محلی ملاقات میکنند و به جای لباسهای شیک و سفارشی، افراد معمولی با لباسهای غیررسمی هستند. ادکینز نقش مایک فالون، یک قاتل موتورسوار با لباس چرمی را در این فیلم بازی میکند؛ قاتلی که همیشه قتلهایش را به صورت یک حادثه جلوه میدهد. این فیلم یک کمدی سیاه با چاشنی جسارت بریتانیایی است. «مرد حادثهأفرین» که یکی از بهترین فیلمهای اسکات ادکینز میباشد خونین است و جرات دارد.
ادکینز در این فیلم با برخی از دشمنان رزمی درجهی یک مانند ملکهی مبارزه ایمی جانستون و لرد سیت ری پارک مقابله میکند و همچنین یک مبارزهی دیگر بین ادکینز و مایکل جای وایت هم در این فیلم روی میدهد. صحنههای مبارزه بین استخرهای خون گسترشیافته و هر مبارز در هر لحظه حرکتی جدید برای مخاطبان رو میکند. فیلمبرداری به وسیلهی دوربین لرزان به درستی انجام شده است تا به جای این که اکشن را پنهان کند آن را برجسته نماید. صحنههای مبارزه مرکز توجه هستند و با حس خوبی از طنز احاطه شدهاند.
۴. مرد حادثهآفرین: تعطیلات آدمکش (Accident Man: Hitman’s Holiday)
- محصول: ۲۰۲۲
- کارگردان: جرج کیربی، هری کیربی
- بازیگران: پری بنسون، سارا چانگ، ری استیونسون، مایکل جی وایت
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
یکی از جدیدترین فیلمهای اسکات ادکینز یک دنبالهی واقعی است که بلافاصله پس از پایان فیلم قبلی آغاز میشود. فالون موظف است از بچهای لوس که فرزند یک رئیس جنایتکار است محافظت کند و این ماموریت برای او خشونت فوقالعادهای به دنبال دارد. دلقکها را بفرستید. جدی میگویم. یکی از قاتلانی که فالون باید با او روبرو شود یک دلقک دیوانه با چکشی است که سر آن یک بلوک سیمانی قرار دارد. همه چیز در این فیلم اکشن است، زیرا ادکینز دوئل پس از دوئل با دیگر قاتلان مبارزه میکند. داستان به اندازهی کافی قدرتمند است تا صحنههای مبارزهی فوقالعاده را کنار هم نگه دارد. مهارتهای رزمی ادکینز همراه با زمانبندی کمدی او در نقطهی اوج قرار دارد.
۳. شرخر (The Debt Collector)
- محصول: ۲۰۱۸
- کارگردان: جسی وی. جانسون
- بازیگران: لوئیس ماندیلور، سلینا لا، تونی تاد، میکیل پاری
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
چه اتفاقی میافتد وقتی صاحب یک دوجوی سنتی که در حال مبارزه است نمیتواند اجاره را پرداخت کند و تصمیم میگیرد به عنوان یک جمعکنندهی بدهی یا شرخر برای مافیا کار کند؟ وقتی ادکینز باشد، خشونت فوقالعاده و طنز به دنبال دارد. ادکینز نقش فرنچ، یک سنسی کهنهکار جنگی که اصلاً فرانسوی نیست را بازی میکند. او با مردی به نام سو (لوئیس مندیلو) برای خلق یک کمدی اکشن دوستانه شریک میشود. این فیلم یک پیچش خلاقانه در سینمای اکشن است، زیرا به ندرت جمعکنندگان بدهی آدمهای خوب هستند. مندیلو یک بوکسور سابق رکورددار است، بنابراین او میتواند به خوبی مشتزنی کند. از طرفی خستگی او فرصت زیادی برای فرنچ تازهکار خلق مینماید. شیمی این دو شخصیت هم در گفتگوهای تند و هم در مبارزاتشان که در آنها سرهای افرادی که به رئیسشان بدهکار هستند را میشکنند، سرگرمکننده است.
ادکینز و مندیلو هر دو نقشهای خود را در دنبالهی سینمایی «شرخر» محصول سال ۲۰۲۰ هم تکرار میکنند. قسمت دوم هم مانند همان قسمت قبلی است؛ به همان اندازه خندهدار و خونین، اگرچه ایدهی آن دیگر بکر و تازه نیست. هر دو فیلم توسط جسی وی. جانسون نوشته و کارگردانی شدهاند که «سگ وحشی» را هم کارگردانی کرده است. مانند چاد استاهلسکی، کارگردان تمام قسمتهای «جان ویک»، جانسون هم کار خود را به عنوان یک بدلکار آغاز کرد و سپس راه خود را به سمت کارگردانی پیش برد. در نتیجه، جانسون چشم تیزبینی برای طراحی مبارزه و فیلمبرداری دارد. همراه با کمدی فراوان، در این فیلم، صحنههای مبارزه مهارتهای ادکینز را به عنوان یک ستاره اکشن به نمایش میگذارند.
۲. ایپ من ۴: پایان (Ip Man 4: The Finale)
- محصول: ۲۰۱۹
- کارگردان: ویلسون ییپ
- بازیگران: دانی ین، وو یو، وانس وو، کنت چنگ
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
مجموعهی سینمایی «ایپ من» نمایش قدرت دونی ین است. ین که نقش کین نابینا را در «جان ویک: بخش ۴» بازی میکند، در این مجموعهی سینمایی ایفاکنندهی نقش اصلی است و این چهارگانهی سینمایی را به یکی از بزرگترین مجموعههای هنرهای رزمی دههی گذشته تبدیل کرده. ایپ من استاد بزرگ واقعی بروس لی بود، اما این فیلمها به طور بسیار آزادانهای از رویدادهای واقعی زندگی او اقتباس میکنند. «ایپ من ۴: پایان» کاملاً تخیلی است، زیرا سفر ایپ من به سان فرانسیسکو را دراماتیزه میکند که هرگز واقعاً اتفاق نیفتاده. به یاد دارید که گفتیم ادکینز به دلیل «گرگ مبارز» در چین چقدر محبوب است؟ قرار دادن او به عنوان تبهکار نهایی برای این فیلم بیشک باز هم بر محبوبیت او میافزاید.
«ایپ من ۴: پایان» دارای آن ملیگرایی خانوادگی است که در فیلمهای چینی امروز بسیار فراگیر است. ادکینز در این فیلم نقش بارتون گدس، یک مربی مبارزهی تن به تن نژادپرست نیروی دریایی ایالات متحده را بازی میکند. این یک نقش کلیشهای در سینمای چینی است به نام گویلوی شرور؛ گویلو به معنای واقعی کلمه به معنای مرد روح است. این یک اصطلاح عامیانه است که برای خارجیهای غیر چینی به کار میرود. ادکینز با بازی نژادپرستانهی خود این شخصیت را به اوج میرساند. گدس آن قدر توهینآمیز و بیش از حد است که وقتی «ایپ من ۴: پایان» به نبرد نهایی میرسد، تماشاگران نمیتوانند صبر کنند تا ببینند ایپ من او را شکست میدهد. در نهایت، «ایپ من ۴: پایان» به عنوان یک فیلم کونگ فو محکم با اکشن عالی و ریتم دراماتیک جذاب بین صحنههای مبارزه ارائه میشود. این یک پایان رضایتبخش برای یک سری فیلمهای برجسته است که بسیاری از مقلدان را به وجود آورد و علاقهی جهانی به کونگ فو را دوباره زنده کرد.
۱. ماجراهای بینکهکشانی مکس کلود (The Intergalactic Adventures of Max Cloud)
- محصول: ۲۰۲۰
- کارگردان: مارتین اوون
- بازیگران: جان هانا، لاشانا لینچ، ایزابل آلن، تامی فلانگان
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۴.۷ از ۱۰
دختری نوجوان به نام سارا (ایزابل آلن) به داخل یک بازی ویدئویی میافتد؛ مانند «ترون»، اما این یکی از آن بازیهای ۱۶ بیتی مانند دههی ۹۰ است، اگرچه وقایع فیلم طی دههی ۸۰ میلادی رخ میدهند. وقتی سارا وارد بازی میشود، شخصیتها زنده میشوند و ادکینز نقش مکس، کاپیتان سفینهی فضایی بازی ویدئویی را بازی میکند که کاریکاتور نهایی مردانه است. دنیای بازی ویدئویی شبیه به یک فیلم علمی-تخیلی دههی ۸۰ میلادی است؛ چیزی که گولان-گلوبوس ممکن است در آن روزها ساخته باشد. در یک سطح، این یک فیلم کودکانه است اگر بتوانید چند کلمه ناسزا را نادیده بگیرید. در سطح دیگر، این یک فیلم نوستالژیک برای افرادی است که دههی ۱۹۸۰ میلادی را تجربه کردهاند. علاوه بر این مبارزاتی در فیلم وجود دارد که به طرز شوکهکنندهای خشونتآمیز هستند. این فیلم تلاش میکند تا خودآگاهی عجیب خود را به چیزی شایستهی سینمای فرقهای تبدیل کند.
ادکینز بهترین تقلید خود از مبارز بازی ویدئویی را انجام میدهد و دقیقاً درست است. ضربات مستقیم بر اساس کتاب درسی همیشه از همان پا. او با نینجاها مبارزه میکند و این به طرز شگفتانگیزی خشونتآمیز است. او یک حرکت وحشتناک انجام میدهد که در آن چاقو را در شانهی یک نینجا فرو میکند و سپس آن را به پایین بازو میکشد؛ مانند پوست کندن یک ماهی. او یک نینجای دیگر را با ضربهای رو به بالا که به زیر فک میزند به سقف میچسباند. صادقانه بگوییم، این فیلم شکست میخورد. بخشهای کوچکی سرگرمکننده هستند، اما هرگز تصمیم نمیگیرد که چه کاری انجام میدهد، مخاطب آن کیست یا هدف همهی اینها چیست. چیزی که آن را نجات میدهد ادکینز است. اجرای بیش از حد او جنبهی دیگری از دامنهی بازیگریاش را نشان میدهد و او تکههایی از خشونت فوقالعادهی خود را به یک فیلم عجیب و غریب میافزاید.
منبع: denofgeek
source