استنلی کوبریک را معمولا از این حیث میشناسند که تقریبا موفق شده در طیف وسیع ژانرهای سینمایی، فیلمهای درخشان و خیرهکنندهای در قالب مرزهای خلاقانهی درام، ترسناک، تاریخی یا کمدی بسازد.
درونمایهی آثار کوبریک، نمایشی از موضوعاتی بسیار جدی و مهم است. به عنوان نمونه در «۲۰۰۱: یک ادیسۀ فضایی» (۲۰۰۱: A Space Odyssey) به یک فلسفهی پیچیده و عمیق میپردازد یا «پرتقال کوکی» (A Clockwork Orange) دربارهی خشونت است و «درخشش» (The Shining) وحشت ماوراءطبیعی منحصربهفردی را نمایش میدهد. اما این فیلمهای سختگیرانه هرگز بدان معنا نسیت که کوبریک فیلمی در ژانر کمدی نساخته باشد، بدین ترتیب او با استفاده از حس شوخطبعی و جهان فکری خلاقانهی خود، کمدی سیاه «دکتر استرنج لاو» (Dr. Strangelove) را در سال ۱۹۶۴ خلق کرد.
«دکتر استرنج لاو» از طریق یک طنز سیاسی بسیار تکاندهنده و شخصیتپردازیهای حسابشده، داستانی متمایز و عمیقی را درباره جنگ روایت میکند. با وجود اینکه، کوبریک اصلاً قصد نداشت فیلم را به صورت کمدی بسازد، اما توانست که در عمق و گسترهی جهان پیرامون یک فیلم با لحنی خاص هماهنگ شود و به واقع آن را هم کاملا خیرهکننده ساخت. درواقع این اثر طنزی از نگرانیهای اجتماعی و سیاسی را به تصویر میکشد که زمانی در چارچوب و بستر اتحاد جماهیر شوروی و ایالاتمتحده روبه رشد بود.
در «دکتر استرنج لاو» بازیگر و نماد کمدی انگلیس، پیتر سلرز سه شخصیت متفاوت را به نمایش میگذارد. این فیلم براساس رمان مهیج پیتر جورج در سال ۱۹۵۸ به نام «هشدار قرمز» (Red Alert) ساخته شد. رمان جورج کمدی نبود و کوبریک در ابتدای ساخت فیلم خود قصد داشت به متن اصلی رمان وفادار باقی بماند. کوبریک در جایی گفته بود: «من کار روی فیلمنامه را با این نیت آغاز کردم تا فیلمی به عنوان یک درمان جدی برای مشکل جنگ هستهای بسازم».
کوبریک در ایدههای اولیه خود، مفاهیمی را مطرح کرد که به نظرش بسیار مضحک و طنزآمیز بودند، بنابراین از ارائهی آنها منصرف شد. اما بلافاصله دریافت که قوه تخیلش کاملا به درستی عمل کرده و اتفاقا این ایدهها بهترین انتخاب هستند، پس در نهایت رویکرد خود را کاملا تغییر داد.
به تاویل فیلسوف اتریشی، لودویگ ویتگنشتاین، جدیترین موضوعات را تنها میتوان در قالب شوخی مورد بحث قرار داد و بدین شکل، پوچ بودن وضعیت جنگ سرد را در نظر داشت. به همین دلیل کوبریک متوجه شد، تنها مسیری که مضمون فیلمش را بهتر آشکار میکند، بیگمان کمدی سیاه است.
استنلی کوبریک درباره فیلم خود گفته بود: «بیشتر طنزی که در اثر وجود دارد، درواقع از نمایش رفتار روزمره انسان در یک موقعیت کابوسوار ناشی میشود». با این رویه، دیدگاه و برخورد او با جنگ سرد بسیار هوشمندانه بود و ماهیت طنزآمیز سیاست اواسط قرن بیستم را بسیار چشمگیر به نمایش میگذارد. همچنین این کارگردان با ساخت فیلم خلاقانهی «دکتر استرنج لاو» نشان داد که جنگ هستهای، اساسا مضحک است و باید در ژانر کمدی به نمایش گذاشته شود.
منبع: Faroutmagazine
source