دنیای سینمایی مارول به قدرت ستارههای ایفاکنندهی نقش قهرمانان خود متکی است، اما بسیاری از بزرگترین نامهای این دنیای سینمایی که نقش قهرمانان آن را ایفا میکنند به همان اندازه برای بازی در نقش ضد قهرمانها هم مناسب هستند. میتوان گفت که بدون جذابیت شخصیتهای اصلی، فیلمهای دنیای سینمایی مارول به این اندازه محبوب نمیشدند. هر قهرمان به شدت به جذابیت بازیگر خود متکی است تا مخاطبان را به شخصیت خود علاقهمند نگه دارد. این ویژگی وقتی که بازیگران بیشتر به خاطر ایفا کردن نقش ضد قهرمانها شناخته میشوند میتواند مشکلساز شود. تا کنون، دنیای سینمایی مارول از انتخاب بازیگرانی که برای ایفای نقشهای شرور شهرتی به هم زدهاند، اجتناب کرده است و اطمینان حاصل کرده که در درجهی اول مخاطبان قادر به نسبت دادن چهرههای بازیگران معروف به قهرمانان خود هستند. با این حال، غیر معمول نیست که ستارههای پردرآمد مارول ریشههای سینمایی در نقشهای شرور داشته باشند. در موارد دیگر، آنها ممکن است پس از بازی در نقش قهرمانهای مارول تجربهی تازهی بازی در نقش یک ضدقهرمان نفرتانگیز را تجربه کنند و با بازی در نقشی متفاوت خوشان را به چالش بکشند.
۱۰. کریس اوانز در نقش کاپیتان آمریکا
شاید استثنای آشکار سیاست معمول مارول در اجتناب از انتخاب چهرههای شرور برای قهرمانان اصلی خود، کریس ایوانز باشد؛ این بازیگر که یکی از محبوبترین قهرمانهای مارول است تاریخچه طولانیای در بازی به عنوان ضد قهرمانها دارد. اگرچه او در بسیاری از فیلمها کاملاً شرور نیست، اما بخش زیادی از حرفهی کریس ایوانز صرف بازی در نقش شخصیتهای زودجوش و غیرقابلتحمل شده است؛ مانند نقشآفرینی او به عنوان جانی استورم در فیلم «چهار شگفتانگیز» (Fantastic Four) شرکت فیلمسازی فاکس. با این حال، آخرین نقش شرور معروف اوانز نقش رنسوم درایزدیل در فیلم «چاقوکشی» (Knives Out) بود. در ابتدا، اگرچه او هنوز هم یک فرد خام و غیرقابلتحمل است، اما به نظر میرسد رنسوم تنها عضو عاقل خانوادهی درایزدیل-ترومبی باشد.
به زودی اما مشخص میشود که او پشت تمام وقایع فیلم بوده است. با این وجود او پرستار هارلان، مارتا، را به عنوان قاتل پدربزرگش معرفی میکند. سرنخهایی از عمق واقعی شرارت او چندین بار در طول فیلم قبل از افشای بزرگ به نمایش گذاشته میشود؛ از جمله واکنش منفی برخی از سگهای خانواده به حضور رنسوم. در خلاصهی فیلم «چاقوکشی» آمده است: «وقتی رماننویس جنایی مشهور، هارلان ترومبی، درست پس از تولد ۸۵ سالگیاش در املاک خود مرده پیدا میشود، کارآگاه کنجکاو و شیکپوش بنوا بلانک به طرز مرموزی برای تحقیق فراخوانده میشود. از خانوادهی ناکارآمد هارلان تا کارکنان وفادارش، مظنونهای زیادی وجود دارند. بلانک از میان شبکهای از سرنخهای گمراهکننده و دروغهای خودخواهانه عبور میکند تا حقیقت پشت مرگ نابهنگام هارلان را کشف کند.»
۹. کریس همسورث در نقش ثور
یکی از بازیگرانی که حرفهشان توسط دنیای سینمایی مارول به طور کامل تغییر کرد، کریس همسورث بود. قبل از انتخاب شدن به عنوان ثور، همسورث بازیگری نسبتاً ناشناخته بود. اگرچه خدای رعد و برق ممکن است به سرعت بتواند در یک سریال به یک شخصیت کمدی تبدیل شود، اما همسورث توانست خود را به عنوان یکی از قهرمانهای جدی و توانمند مارول به اثبات برساند. او در نقشهای قهرمانانهی دیگری مانند نقشآفرینیاش در مجموعه فیلمهای «استخراج» (Extraction) هم خودش را به اثبات رسانده است. اخیراً، همسورث بالاخره توانست از نقشهای همیشگی قهرمانانهاش فاصله بگیرد و به عنوان جنگسالار فاسد، دمنتوس، در «فیوریوسا: حماسهی مکس دیوانه» (Furiosa: A Mad Max Saga) بازی کند.
همسورث در این پیشدرآمد پساآخرالزمانی نه تنها یک شرور است، بلکه بهویژه نفرتانگیز است، او مایل به ربودن کودکان و کشتن مردان خود در پی قدرت است. او حتی در شرارت هم خیلی خوب نیست و به طور مداوم توسط اعضای گروه خود تضعیف میشود و نمیتواند به طور کامل بر غنائم جنگی خود تسلط داشته باشد. با این حال، همسورث در این نقش بیاندازه سرگرمکننده است، او خشمگینانه با لهجهی استرالیایی بومی خود فریاد میزند در حالی که در جاده خشم سرعت میگیرد. «فیوریوسا» که پیشدرآمدی بر «مکس دیوانه: جاده خشم» (Mad Max: Fury Road) میباشد، یک فیلم ماجراجویی اکشن است که داستان زندگی فیوریوسای سرسخت و بیباک را روایت میکند. کمی پس از آغاز پایان جهان، فیوریوسا ربوده میشود و به حضور یک جنگسالار قدرتمند آورده میشود و اکنون مجبور است برای او کار کند. برای یافتن راه بازگشت به خانه، فیوریوسا باید با دنیای جدید سخت و خشک سازگار شود و به فیوریوسایی که همهی ما آن را میشناسیم، تبدیل گردد.
۸. رابرت داونی جونیور در نقش مرد آهنین
پس از این که رابرت داونی جونیور برای مدتی طولانی چهرهی اصلی دنیای سینمایی مارول و یکی از قهرمانهای اصلی مارول بود، تصور کردن او به عنوان یک شرور سخت و ناممکن مینمود. اگرچه او قبلاً ایفاکنندهی نقش شخصیتهای ناخوشایند بوده است، اما خیلی کم پیش آمده است این بازیگر برجسته به عنوان یک ضدقهرمان کامل شناخته شود. خوشبختانه، تلاشهای او در به تصویر کشیدن دریاسالار لوئیس استراوس در «اوپنهایمر» (Oppenheimer) ثابت کرد که رابرت داونی جونیور میتواند بسیار بیشتر از یک شخصیت قهرمان باشد.
استراوس که مردی است با اعتماد به نفس پایین، با غرور و خودبینیاش شناخته میشود و به دلیل رقابت یکطرفهاش با فیزیکدان برجسته، اوپنهایمر، یک سری جلسات امنیتی علیه او ترتیب میدهد. افشای این نکته در انتهای فیلم که این عمل مغروضانهی استراوس به دنبال یک سوتفاهم بوده است، نشان میدهد که این مرد تا چه حد حاضر است به خاطر کوچکترین توهمهای ذهنی خود پیش برود. اجرای هیجانانگیز رابرت داونی جونیور به عنوان استراوس برای او جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به ارمغان آورد. «اوپنهایمر» فیلمی از کریستوفر نولان است که داستان فیزیکدان نظری جی. رابرت اوپنهایمر، مرد پشت بمب اتمی را دنبال میکند. کیلیان مورفی در این فیلم نقش اوپنهایمر را ایفا کرد. فیلمنامهی این فیلم بر اساس کتاب «پرومتئوس آمریکایی: پیروزی و تراژدی جی. رابرت اوپنهایمر» نوشتهی کای برد و مارتین جی. شروین است.
۷. اسکارلت جوهانسون در نقش بیوهی سیاه
بیوهی سیاه اسکارلت جوهانسون یکی از اولین قهرمانانی بود که به دنیای سینمایی مارول معرفی شد. او به شکلی بیحاشیه نقش مکمل بسیاری از فیلمهای مارول را بر عهده داشت. تلاشهای جوهانسون به عنوان ناتاشا رومانوف به راحتی قابل تقدیر است. این نکته که او یکی از بهترین قهرمانهای مارول است باعث میشود که بازیاش در نقش یک تهدید غیرانسانی در فیلم «زیر پوست» (Under Skin) سال ۲۰۱۳ شوکهکنندهتر به نظر برسد؛ یک فیلم ترسناک از شرکت آ۲۴. این فیلم آوانگارد، جوهانسون را به عنوان موجودی که به سادگی به عنوان زن شناخته میشود، به تصویر میکشاند.
این موجود در جادههای روستایی اسکاتلند پرسه میزند. زن یک موجود بیگانه است که مردان را به نابودی میکشاند و سپس آنها را به یک قلمرو متافیزیکی مرموز جذب میکند. اگرچه زن ممکن است قهرمان فیلم «زیر پوست» باشد و اگرچه فیلم روایت زندگی او را با نوعی تراژدی به تصویر میکشاند، اما او قطعاً یک شرور است. «زیر پوست» یک تریلر علمی-تخیلی به کارگردانی جاناتان گلیزر و با بازی اسکارلت جوهانسون است. جوهانسون در این فیلم نقش زن، یک بیگانه از دنیای دیگر که مردان را در اسکاتلند شکار میکند، بازی میکند. با وجود دریافت تحسینهای فراوان پس از اکران، «زیر پوست» در گیشه شکست خورد و تنها کمی بیش از نیمی از بودجهی خود را به دست آورد.
۶. جرمی رنر در نقش هاکای
جرمی رنر یکی از چهرههای دوستانه و راحت هالیوود است. با بازی در نقش مرد خانواده، هاکای، در دنیای سینمایی مارول، نقشآفرینی رنر به عنوان یکی از شخصیتهای مکمل که یکی از انتقامجویان اصلی بود مورد تقدیر قرار گرفت و در نهایت با سریال اختصاصی خودش، او توانست در مرکز توجهات قرار بگیرد. اگرچه رنر تلاشهایی برای ایفای نقشهای قهرمانانهی دیگر در فیلمهایی مانند «هانسل و گرتل: شکارچیان جادوگر» (Hansel & Gretel: Witch Hunters) انجام داده است، اما او همچنین نقش یکی از شرورترین قاتلان سریالی واقعی را در یک تریلر جنایی کمتر شناخته شده هم بازی کرده. در «دامر» (Dahmer) سال ۲۰۰۲، جرمی رنر نقش قاتل سریالی، جفری دامر، یک جنایتکار واقعی که ۱۷ مرد جوان را به قتل رسانده و آدمخواری کرده است، بازی میکند. با وجود روایت وحشتناک خود، «دامر» توانست مخاطبان زیادی را درگیر ماجراهای خودش کند که بخشی از آن به لطف اجرای عالی رنر است. ممکن است تصور چهرهی هاکای در حال ارتکاب چنین جنایاتی دشوار باشد، اما «دامر» ثابت میکند که رنر قادر است در صورت لزوم، یک آفتابپرست واقعی باشد.
۵. بندیکت کامبربچ در نقش دکتر استرنج
بندیکت کامبربچ با موفقیت ناگهانی سریال «شرلوک» (Sherlock) از بیبیسی که داستانهای کلاسیک آرتور کانن دویل را برای دوران مدرن بازتفسیر کرد، به شهرت رسید. برتری کامبربچ به عنوان یک نابغهی عجیب و غریب او را به انتخابی عالی برای دکتر استرنج تبدیل کرد؛ نقشی که کامبربچ خیلی زود ثابت کرد که لایق آن است. کامبربچ اما هرگز با نقشهای شرور غریبه نبوده است. او به واسطهی دیگر فیلمهای سینمایی مجموعهای پرفروش مانند سهگانهی «هابیت» (The Hobbit) پیتر جکسون با چنین نقشهایی آشنا شده بود. با وجود این که سهگانهی «هابیت» نتوانست جادوی کتاب اصلی و فیلم انیمیشن معروف دههی ۸۰ میلادی را به تصویر بکشاند، بندیکت کامبربچ به عنوان اژدها اسماگ یکی از بهترین انتخابهای این مجموعه بود.
او حاضر بود برای حفظ شخصیت ترسناک یک موجود قدرتمند در یک لباس سبز استودیویی بخزد. کامبربچ توانست تهدیدآمیزبودن را به شکلی شگفتانگیز به صدای این موجود تزریق کند. «هابیت: برهوت اسماگ» (The Hobbit: The Desolation of Smaug) به کارگردانی پیتر جکسون، سفر بیلبو بگینز (مارتین فریمن) را در کنار تورین اوکنشیلد (ریچارد آرمیتاژ) و گروه کوتولههایش دنبال میکند و در حالی که آنها برای بازپسگیری اربور از اژدها اسماگ (با صدای بندیکت کامبربچ) سفر میکنند، با متحدان و خطرات جدیدی روبرو میشوند. کامبربچ همچنین به عنوان خان بدنام در «پیشتازان فضا: به سوی تاریکی» (Star Trek Into Darkness) سال ۲۰۱۳ هم ظاهر شد و توانست نقش یک ضد قهرمان را به خوبی ایفا کند
۴. آنتونی مکی در نقش فالکون
شوخطبعیها و اجرای آنتونی مکی او را به یک نقش مکمل عالی برای کاپیتان آمریکا در فیلم «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» (Captain America: The Winter Soldier) تبدیل کرد. از زمان معرفیاش، مکی به عنوان یکی از فعالترین قهرمانهای مارول باقی مانده است و با تلاش فراوان، توانسته است فالکون که قهرمانی نسبتاً ناشناخته بوده است را به یک شخصیت محبوب طرفداران تبدیل کند. با این حال، اجرای مکی به عنوان یک شرور بود که او را در ابتدا به شهرت رساند. او در کنار رپر معروف، امینم، در داستان نیمهزندگینامهای «۸ مایل» (۸ Miles) به عنوان پاپا داک بدنام بازی کرد؛ یک رپر و رهبر گروه خلافکاری. پاپا داک در چندین جبهه بی-رابیت امینم را به چالش میکشد و زندگی و شهرت او را تهدید میکند. به طرز خندهداری، معروفترین صحنهی پاپا داک لحظهای است که بی-رابیت میتواند به طور غافلگیرکنندهای پاپاداک مکی را در نبرد رپ اوج فیلم بیاعتبار کند. امینم در درام نیمهزندگینامهای «۸ مایل» سال ۲۰۰۲ به عنوان نسخهای خیالی از خود، جیمی اسمیت جونیور معروف به بی-رابیت، که سعی میکند به عنوان یک رپر در دیترویت نامی برای خود بسازد، نقشآفرینی میکند. هم فیلم و هم موسیقی متن آن، که شامل آهنگ برندهی اسکار «خودت را گم کن» بود، تحسین گستردهای از منتقدان دریافت کردند.
۳. پل راد در نقش مرد مورچهای
پل راد که بیشتر به خاطر نقشهای کمدیاش شناخته شده است، انتخاب مارول برای به تصویر کشیدن اسکات لنگ، مرد مورچهای، بود. با بازی در فیلمهای کمدی معروفی مانند «گوینده: افسانه ران برگندی» (Anchorman: The Legend of Ron Burgundy)، «تابستان داغ آمریکایی مرطوب» (Wet Hot American Summer) و «دوستت دارم مرد» (I Love You, Man)، راد به طور طبیعی توانست ویژگیهای کمیک خاص خود را وارد دنیای سینمایی مارول کند. با این حال، این بازیگر و کمدین یک نقش شرور کمتر شناخته شده نیز در کارنامهی خود دارد. در فیلم علمی-تخیلی نئو-نوآر «بیصدا» (Mute) سال ۲۰۱۸، پل راد که یکی از قهرمانهای مارول است نقش کاکتوس بیل را ایفا میکند؛ یک جراح که یک کلینیک بازار سیاه را اداره میکند. او همچنین همسر سابق نادیرا است که در مسیر خوشبختی او با لئو، قهرمان فیلم با بازی الکساندر اسکاشگارد، قرار میگیرد.
یک فیلم سایبرپانک با بازی آیکون کمدی، پل راد، به عنوان یک جراح قاتل بازار سیاه به همان اندازه عجیب است که به نظر میرسد و انتقادهای فراوانی که به این فیلم وارد شدند نقضکنندهی تواناییهای راد در به تصویر کشیدن یک مرد واقعاً شرور نیستند. دانکن جونز یک دنیای علمی-تخیلی نئو-نوآر را در «بیصدا» کاوش میکند؛ یک فیلم از نتفلیکس که در آن یک مرد بیصدا به دنیای زیرزمینی برلین میرود تا نامزد گمشدهی خود را پیدا کند. لئو مردی بیصدا است که در یک کلوب شبانه در برلین کار میکند. او در رابطه با شریک زندگیاش که در شرایط مرموزی او را گم کرده است، سرنخهایی دریافت میکند. برای پیدا کردن او، لئو به استعدادهای خشونتآمیز خود تکیه میکند و مسیر خود را برای دستیابی به حقیقت ادامه میدهد.
۲. بری لارسون در نقش کاپیتان مارول
«انتقامجویان: پایان بازی» (Avengers: Endgame) بری لارسون را به عنوان کاپیتان مارول معرفی کرد، اولین قهرمان زن دنیای سینمایی مارول که در نهایت فیلم خود را هدایت کرد و یکی از قدرتمندترین شخصیتهای این دنیای سینمایی است. در حالی که فیلمهای انفرادی بری لارسون در دنیای مارول بازخوردهای متفاوتی داشتهاند، هرگز این احساس به وجود نمیآید که هر یک از ناکامیهای شخصیت او در جذب مخاطب به دلیل اجرای او باشد. بری لارسون به وضوح یک بازیگر با استعداد است و نقشهای او در طیف وسیعی از شخصیتهای متفاوت پراکنده هستند. در «اسکات پیلگریم در برابر دنیا» (Scott Pilgrim vs. the World)، بری لارسون نقش یکی از هفت نامزد سابق شرور رامونا فلاورز و تنها زن گروه، موسیقیدان فوقستاره، انوی آدامز، را بازی میکند.
جالب اینجا است که لارسون تنها ستارهی مارول نیست که نقش یک نامزد سابق شرور را در این فیلم بازی کرده است. اوانز که یکی دیگر از قهرمانهای مارول است هم در این فیلم نقش لوکاس لی، یکی دیگر از نامزدهای سابق شرور را ایفا میکند. هم بری لارسون و هم کریس اوانز نقشهای خود را برای سریال انیمیشنی «اسکات پیلگریم در برابر دنیا» محصول نتفلیکس هم تکرار کردند؛ سریالی که بازیگران فیلم اصلی را دوباره گرد هم آورد. این فیلم بر اساس سری رمانهای گرافیکی «اسکات پیلگریم» نوشتهی لی اومالی ساخته شده و داستان موسیقیدان تنبلی (مایکل سرا) را دنبال میکند که تلاش میکند با برنده شدن در نبرد گروهها که توسط یکی از قدرتهای بزرگ موسیقی، گیدئون گریوز (جیسون شوارتزمن) سازماندهی شده است، قرارداد ضبطی را به دست آورد. پس از ملاقات با رامونا فلاورز (مری الیزابت وینستد) و عاشق او شدن، اسکات میآموزد که باید هفت نامزد سابق شرور او را نیز شکست دهد. کریس ایوانز، آبری پلازا، براندون روث، کیران کالکین، آنا کندریک و بری لارسون بازیگران برجستهای هستند که در این فیلم نقشآفرینی میکنند.
۱. پل بتانی در نقش ویژن
پس از دیدن اجرای شگفتانگیز بازیگر انگلیسی پل بتانی به عنوان ویژن در دنیای سینمایی مارول، تصور او به عنوان یک شرور سخت است. ویژن نه تنها یکی از قدرتمندترین اعضای انتقامجویان است، بلکه یکی از مهربانترینها نیز هست. او همیشه مودبانه رفتار میکند؛ بدون این که برایش مهم باشد وضعیت چگونه باشد. پل بتانی یک بازیگر بسیار باتجربه است و توانسته یکی از مزاحمترین شرورهای سینمایی اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی را در فیلم «رمز داوینچی» (The Da Vinci Code) به تصویر بکشاند. در اقتباس از رمان معمایی موفق دن براون، پل بتانی نقش سیلاس، معروف به آلبینو را بازی میکند؛ یک راهب متعصب به آلبینیسم.
سیلاس یک زاهد خودآزار است که به دنبال به دست آوردن جام مقدس برای اپوس دئی، یک گروه مذهبی مخفی و قدرتطلب، است. تضاد شدید بین شرارت بتانی به عنوان سیلاس و نقشآفرینیاش به عنوان یکی از قهرمانهای مارول به نام ویژن، تماشای «رمز داوینچی» را پس از دنیای سینمایی مارول به یک مورد واقعی از شوک فرهنگی تبدیل میکند. بر اساس کتاب دن براون به همین نام، «رمز داوینچی» بر روی داستان رابرت لنگدان تمرکز دارد که یک جامعهی مذهبی مخفی را با استفاده از سرنخهایی در نقاشیهای داوینچی کشف میکند و حالا میتواند مسیحیت را برای همیشه تغییر دهد. تام هنکس در نقش رابرت لنگدان در کنار آدری توتو، ژان رنو، ایان مککلن و پل بتانی در این فیلم نقشآفرینی میکند.
منبع: screenrant
source