دنیای سینمایی مارول سال گذشته با فیلم‌های ناموفق «مرد مورچه‌ای و زنبورک: شیدایی کوانتومی» (Ant-Man and the Wasp: Quantumania) و «مارول‌ها» (The Marvels) علاوه بر شکست سنگین در گیشه طرفدارانش را حسابی ناامید کرد. حالا جدیدترین و البته تنها فیلم این استودیو در سال ۲۰۲۴ یعنی «ددپول و ولورین» (Deadpool & Wolverine) به روزهای اکران سراسری‌اش نزدیک می‌شود و در اولین واکنش‌ها (اکثرا مثبت) امید را در دل مخاطبان و البته استودیو روشن کرده است. جدیدترین فیلم «ددپول» ورود رسمی این شخصیت به دنیای سینمایی مارول را نشان می‌دهد. منتقدان فیلم این دنباله را «سرگرم‌کننده» و «گامی در جهت درست برای مارول» توصیف کرده‌اند. در ادامه با نقدها و نمرات فیلم «ددپول و ولورین» همراه باشید.

فیلم «ددپول و ولورین» به کارگردانی شان لوی و تهیه‌کنندگی کوین فایگی شش سال پس از وقایع «ددپول ۲» اتفاق می‌افتد. وید ویلسون (رایان رینولدز) که بازنشسته شده، زندگی آرامی را سپری می‌کند تا اینکه توسط سازمان واریانس زمانی (TVA)_ سازمانی که خارج از زمان و فضا خط زمانی را کنترل می‌کند_ وارد یک ماموریت جدید می‌شود. ویلسون که جهان خود را در خطر می‌بیند، با اکراه به ولورین (هیو جکمن) بی‌میل‌تر از خودش می‌پیوندد تا در کنار هم در ماموریتی شرکت کنند که تاریخ دنیای سینمایی مارول را تغییر خواهد داد.

این اولین حضور مجدد و همکاری هیو جکمن و رایان رینولدز در نقش‌های ددپول و ولورین بعد از پانزده سال است. این دو بازیگر و شخصیت اولین بار در فیلم «خاستگاه مردان ایکس: وولورین» (X-Men: Origins — Wolverine) در سال ۲۰۰۹ کنار هم قرار گرفتند. از همان ابتدای انتشار خبرهای ساخت فیلم «ددپول و ولورین» حدس و گمان‌هایی مبنی بر موفقیت یا عدم موفقیت این فیلم و به نوعی نجات مارول از مرداب شکست‌های مداوم مطرح بود. حالا در اولین واکنش‌ها، نقدها و نمرات خواهیم دید که آیا ژانر ابرقهرمانی می‌تواند با ددپول شوخ‌طبع با بازی رایان رینولدز در یک رابطه دوستانه و اکشن با شخصیت پیر و جدی ولورین با بازی هیو جکمن دوباره به صدر بازگردد یا خیر؟

نقدها و نمرات فیلم «ددپول و ولورین»؛ روز خوش استودیو مارول

فیلم «ددپول و ولورین» در حال حاضر و پیش از اکران سراسری با نقدها و نمرات متوسط رو به بالا مواجه است و در راتن تومیتوز توانست امتیاز ۸۰ از ۱۰۰ بگیرد. اما در متاکریتیک شرایط فرق داشت و فیلم توانست از مجموع ۴۵ رای (۲۱ رای مثبت، ۱۹ رای میانه و ۵ رای منفی) نمره ۵۴ از ۱۰۰ دریافت کند. برای امتیازات کاربران هم باید منتظر اکران فیلم باشیم تا ببینیم در IMDb چه نمره‌ای دریافت خواهد کرد. با یک نگاه اجمالی به نقدها می‌توان ادعا کرد که استودیو مارول قادر است در این تابستان بودجه ۲۰۰ میلیون دلاری خود را برای این فیلم جبران کند، اما پیش‌بینی اینکه فیلم به سوددهی خواهد رسید یا خیر زود است.

نقدها و نمرات فیلم ددپول و ولورین

در ادامه نقدها و نمرات فیلم «ددپول و ولورین» را بخوانید.

ورایتی- زک شارف | ۷۰ از ۱۰۰

«ددپول و ولورین» شرایط را برای دنیای سینمایی مارول تغییر خواهد داد، زیرا بزرگ‌ترین، جسورانه‌ترین و بی‌باک‌ترین فیلم دنیای سینمایی مارول از زمان‌ «جنگ بی‌نهایت» (Infinity War) و «پایان بازی» (Endgame) است. چیزی که ددپول را خاص می‌کند، جدا از شوخی‌های بزرگسالانه بازیگر اصلی (و ‌نویسنده مشترک) یعنی رایان رینولدز، نحوه شکستن دیوار چهارم است که تقریبا در مورد همه چیز، از جمله تصمیمات سازندگان فیلم نظر می‌دهد. این شوخی‌ها پا را فراتر می‌گذارند تا جایی که شرکت‌های بزرگ‌تر و حتی حسابداران هم از آن بی‌نصیب نمی‌مانند. متل سال گذشته با فیلم «باربی» (Barbie) این کار را کرد و حالا مارول هم از این ترفند سود می‌برد.

«ددپول و ولورین» بیشتر شبیه کارتون‌های لوونی تونز به نظر می‌رسد تا یک داستان کمیک‌بوکی معمولی، زیرا ددپول بدون توضیح به ابعاد مختلف زمانی می‌رود و چندین جایگزین پیدا می‌کند از جمله یک ولورین قدکوتاه‌تر که دلیل انتخاب نامش را توضیح می‌دهد.

کارگردان شاون لوی (که قبلا دو بار با رینولدز کار کرده است) در کمدی قوی‌تر از اکشن است، به این معنی که سکانس‌های اکشن به اندازه کار دیوید لیچ استاد بدلکاری «ماتریکس» (The Matrix) در «ددپول ۲» خوب هماهنگ نشده‌اند. جلوه‌های بصری مشکوک هستند و خیابان‌های شهر اغلب شبیه پشت صحنه فیلم به نظر می‌رسیدند. با این حال مارول در طول سال‌ها از فیلمسازان بسیار نامناسب استفاده کرده و این در حالی است که حداقل لوی زبان رینولدز را (به عنوان نویسنده) خوب می‌فهمد. مثلا در یک قسمت، او ددپول را وادار می‌کند با جسد ولورین بجنگد، که هنوز هم کشنده‌تر از اکثر ابرقهرمانان زنده است.

وقتی ددپول و ولورین با هم به خلا که یک سرزمین بایر تحت نظارت کاساندرا نوا خواهر دوقلوی پروفسور ایکس است تبعید می‌شوند، این فیلم به طرز غیرمنتظره‌ای به عمق می‌رسد. در آنجا در میان چیزی که شبیه بازمانده‌های «مکس دیوانه» است، لوگوی قدرتمند سابق قرن بیستم فاکس مانند مجسمه آزادی در «سیاره میمون‌ها» کنار گذاشته شده است. درست مثل کوره زباله‌سوز در پایان «داستان اسباب‌بازی ۳» نوستالژی شما را غلغلک می‌دهد، بنابراین جای مناسبی است برای اینکه شاهد حضور افتخاری شخصیت‌های مارول باشید که به نوعی وصله ناجور محسوب می‌شوند.

گاردین- پیتر بردشاو | ۶۰ از ۱۰۰

فیلم‌های «ددپول» همیشه نوعی طنز تلخ در خود دارند. اما این فیلمی است که کم و بیش از مخاطب می‌خواهد این روند را جدی نگیرند و دیوار چهارم را به میلیون‌ها تکه تقسیم و بارها به بهانه‌های مختلف به ریز و درشت استودیو و طرفداران اشاره می‌کند. این فیلم سرخوشانه شیطنت‌های خط زمانی کیهانی دنیای سینمایی مارول که اجازه بازگشت شخصیت‌ها را به زندگی می‌دهد مسخره می‌کند و حتی شوخی‌های شرکتی بسیار خسته‌کننده‌ای درباره تصاحب فاکس توسط دیزنی انجام می‌دهد، احتمالا بر اساس این فرض که مردم عادی به اندازه سربازان هالیوود به این موضوع اهمیت می‌دهند. رینولدز اغلب بامزه است، بعضی وقت‌ها خیلی بامزه، گاهی اوقات کاملا غیرقابل تحمل و اغلب ترکیبی عجیب و جالب از این سه مورد.

لحظات خنده‌دار زیادی در فیلم وجود دارد که با ضرب‌آهنگ سریع به جلو می‌رود تا سطح آدرنالین را بالا نگه دارد، اگرچه این جنبه طنز در پایان روی دیگری به خود می‌گیرد. در طول تیتراژ پایانی که به نوعی بزرگداشت بهترین لحظات هیو جکمن در مجموعه مردان ایکس است، حتما احساسات مخاطب را نشانه می‌رود.

همانطور که ددپول می‌گوید او مسیح مارول است، او کسی است که آمده تا یک ناجی قهرمان باشد، شخصیت عجیب و غریبی که با تکیه بر عناصر طنز به کل دنیای سینمایی مارول معنا می‌بخشد و این مجموعه را زنده نگه می‌دارد، شاید تا زمانی که دنیای سینمایی مارول در حالت جدی اصلی خود دوباره به صدر باکس آفیس بازگردد. این فیلم سرگرم‌کننده و خسته‌کننده است.

نقدها و نمرات فیلم ددپول و ولورین

هالیوود ریپورتر- دیوید رونی | ۵۰ از ۱۰۰

شاون لوی کارگردان «ددپول و ولورین» در سومین همکاری‌‌اش با رایان رینولدز هرگز نمی‌توانست آن کسی باشد که شوخی‌های سریع و چندجانبه او را که به طور منظم دیوار چهارم را می‌شکند کنترل کند؛ به خصوص زمانی که این ستاره فیلمنامه اصلی را هم می‌نویسد. اگر فکر می‌کردید «ددپول» یا «ددپول ۲» پر از شوخی‌ و لحظات خنده‌دار است، پس کمربندهای خود را ببندید، زیرا این ویژگی در «ددپول و ولورین» به سطح قابل توجهی افزایش یافته است. این البته برای پرشورترین طرفداران این فرنچایز، به ویژه کسانی که با نوستالژی به دوران فاکس مارول نگاه می‌کنند، خبر خوشایندی خواهد بود.

آیا نقدها، چه خوب و چه بد، برای فیلمی که وعده داده است یک غول پرفروش مخاطب‌پسند باشد، اهمیتی دارد؟ اصلا! آن هم وقتی هر حضور افتخاری و ارجاع و موسیقی طعنه‌آمیز به دنیای سینمایی مارول باعث بلند شدن جیغ شادی از طرف مخاطبان شود. آیا این یعنی فیلم خوب است؟ نه، اما این یک سوال بسیار پیچیده است و پاسخ آن کاملا به این بستگی دارد که شما چه انتظاری از فیلم دارید؟

شوخی‌های فیلم به اندازه صحنه‌های اکشن بخش موفق «ددپول و ولورین» به شمار می‌روند. دلیلش این است که داستان یک آشفته‌بازار از عناصر آشنا است و با وجود انبوهی از اصطلاحات بی‌معنی فنی که توسط مستر پارادوکس، با بازی متیو مک‌فادین گفته می‌شود، وضوح روایی کمی دارد.

برای مخاطبان اصلی شوخی‌های فیلم کافی خواهد بود، حتی اگر برای بقیه ما صحنه‌های اکشن تکراری شود، طرح داستان بی‌هدف به نظر برسد و طنز آنقدر خودآگاه باشد که فیلم خودش را تهدید به نابودی کند. بعد از خود می‌پرسیم که آیا درخواست یک بلاک باستر که حداقل تا حدودی خوب به نظر برسد خیلی زیاد است؟

صادقانه بگویم، به نظرم این فیلم شلوغ و پر از چیزهای اضافی است، اما تقریبا به همان اندازه که از شوخی‌های بی‌ادبانه‌اش خجالت کشیدم، خندیدم و نمی‌توانم انکار کنم که تعداد زیادی از مخاطبان از هر لحظه آن لذت خواهند برد. حتی اگر بخش زیادی از زمان پخش فیلم صرف زد و خورد بین ددپول و ولورین شود، رینولدز و جکمن شیمی خیلی خوبی با هم دارند و به نظر می‌رسد که از حضور در فیلم لذت می‌برند. هر دو کمی احساس به فیلم اضافه می‌کنند؛ هر دو شخصیت سهم خود را از پشیمانی دارند، اما به هر دو در اینجا فرصت رستگاری داده می‌شود؛ به هر دو به یک اندازه اهمیت داده می‌شود.

منبع: hollywoodreporter

source

توسط chehrenet.ir