اولین تریلر سریال «آگاتا همه‌جانبه» (Agatha All Along) مدتی قبل منتشر شد، تقریبا دو سال و نیم پس از معرفی رسمی آن در نوامبر ۲۰۲۱. اما تاریخ اصلی را باید فوریه ۲۰۲۱ در نظر بگیریم، زمانی که اپیزود هفتم سریال «وانداویژن» منتشر و در آن ترانه‌ی محبوب آگاتا همه‌جانبه پخش شد؛ این ترانه به اندازه‌ای پرسروصدا بود که دیزنی فکر کرد ارزشش را دارد که یک نسخه‌ی فرعی برای «آگاتا» بسازد و آن‌ها پس از سه سال این کار را انجام دادند، در دورانی که کمتر کسی برای سریال‌های مارول هیجان‌زده می‌شود.

سه سال و یک دنیا تفاوت

 سریال آگاتا

دنیای سینمایی مارول در این مدت با تغییرات مهمی روبه‌رو شده است. سال ۲۰۲۱، مارول هنوز در حال کاشتن بذر بود. «انتقام‌جویان: پایان بازی» با موفقیت گیشه را فتح کرده بود و «مرد عنکبوتی :راهی به خانه نیست» در آستانه‌ی انجام دوباره‌ی این کار بود. (آن‌هم در روزهایی که همه‌گیری کووید-۱۹ سینماها را تحت‌تاثیر قرار داد و بسیاری از سالن‌ها تعطیل شدند.) دنیای سینمایی مارول با موفقیت از دنیای سینما به تلویزیون و استریم انتقال یافت و «وانداویژن» رکورد بیشترین بیننده برای سریالی از سرویس دیزنی پلاس را شکست؛ رکوردی که چندان دوام نیاورد و مدتی بعد توسط یک سریال دیگر از مارول، یعنی «فالکون و سرباز زمستان» شکسته شد. به عبارت دیگر، همه‌چیز به بهترین شکل ممکن پیش می‌رفت و به نظر می‌رسید چیزی نمی‌تواند این جهان سینمایی -و حالا تلویزیونی- هیجان‌انگیز را متوقف کند.

این دو سریال به همراه «لوکی» که تابستان آن سال پخش شد، با موفقیت، دنیای سینمایی مارول را به تلویزیون منتقل کردند. «وانداویژن» در شبکه‌های اجتماعی جنجال‌های زیادی هم به پا کرده بود و طرفداران تئوری‌های متعددی را پیرامون آن مطرح می‌کردند. «وانداویژن» نه تنها یک مجموعه تلویزیونی پرطرفدار بود، بلکه به لطف همه‌گیری کووید-۱۹ که به تعطیلی سینماها منجر شد، از معدود چیزهای باارزشی بود که در دسترس قرار داشت و از نظر کیفی هم با آثار سینمایی پرخرج برابری می‌کرد. موفق‌ترین مجموعه سینمایی تاریخ، بدون اینکه از قدرتش کاسته شود، قدم‌هایش در دنیای تلویزیون را هم محکم برداشته بود.

یا حداقل با آن چند سریال اول، به نظر می‌رسید که مارول قدم‌هایش را محکم برداشته است. اما همان‌طور که شخصیت‌های سینمایی به سریال‌ها وارد شدند، و شخصیت‌های سریال‌ها به سینما، این دنیای بزرگ پیچیده‌تر شد، بی‌کیفیت‌تر و دنبال کردنش هم سخت‌تر. «دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی» آرک داستانی واندا از سریال «وانداویژن» را ادامه داد و باعث شد تا بینندگان احساس کنند که دیزنی انتظار دارد بینندگان همه‌ی سریال‌ها را ببینند، این درخواست کاملا غیرمنطقی بود.

بعدها، این خواسته ابعاد گسترده‌تری پیدا کرد. برای مثال کسانی که به پای تماشای «مارول‌ها» نشستند، برای درک کامل آن باید پنج فیلم و سریال مختلف را تماشا می‌کردند. («کاپیتان مارول»، «انتقام‌جویان: پایان بازی» و سریال‌های «تهاجم مخفی»، «وانداویژن» و «خانم مارول») در آن دوره، دیزنی و مارول هنوز درک نکرده‌ بودند که مخاطب سینما با تلویزیون در بسیاری از مواقع فرق دارد. کسی که فیلم تماشا می‌کند، لزوما طرفدار سریال‌ها نیست؛ ضمن اینکه بسیاری از تماشاگران به دلیل شرایط شغلی و… فرصت کافی برای تماشای یک سریال را ندارند اما شاید بتوانند دو ساعت از آخر هفته خود را به یک فیلم اختصاص دهند. از طرف دیگر، کیفیت آثار آن‌ها هم به‌تدریج سوال‌برانگیز شد، تا حدی‌ که بسیار از طرفداران جدی مارول فیلمی مانند «مرد مورچه‌ای و زنبورک: شیدایی کوانتومی» را نادیده گرفتند.

آغاز لغزش مارول

 سریال آگاتا

«دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی» آخرین فیلم مارول بود که به مرز فروش یک میلیارد دلار نزدیک شد و در مجموع ۹۵۵.۸ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشت. پُربیراه نگفته‌ایم اگر ادعا کنیم موفقیت این فیلم بذرهای افول دنیای سینمایی مارول را کاشت. این موفق‌ترین فیلم مارول پس از «راهی به خانه نیست» است و برای مخاطبان گسترده‌ای که آن را دیدند، این پیام را داشت که اگر می‌خواهند با روایت ادامه‌دار فیلم همراه شوند، باید تکالیف استریم خود را انجام دهند و سریال‌ها را حتما تماشا کنند. «پلنگ سیاه: واکاندا تا ابد» کاری برای خنثی کردن این دیدگاه‌ها انجام نداد و چندین شخصیت از سریال‌ها به آن آورده شد -که اکثر مخاطبان با آن‌ها آشنایی نداشتند- و چند شخصیت هم با این هدف در فیلم حضور داشتند که در ادامه سریال اختصاصی برایشان ساخته شود.

«نگهبانان کهکشان بخش ۳» به اثر موفقی تبدیل شد، اما در گیشه‌ی جهانی از «باربی»، «فیلم برادران سوپر ماریو» و «اوپنهایمر» شکست خورد. و سایر فیلم‌های دنیای سینمایی مارول که از زمان «دکتر استرنج ۲» به اکران در آمده‌اند، بازده کمتری داشته‌اند. «پلنگ سیاه: واکاندا تا ابد» ۵۰۰ میلیون دلار کمتر از نسخه‌ی اول فروخت. «مرد مورچه‌ای و زنبورک: شیدایی کوانتومی» عملکرد کاملا ناامیدکننده‌ای داشت، در حالی که قرار بود کانگ فاتح، شرور اصلی مجموعه پس از تانوس را به شکل رسمی معرفی کند. و «مارول‌ها» را باید یک تراژدی بزرگ بدانیم.

«مارول‌ها» پس از اینکه رکورد پایین‌ترین فروش در هفته اول (در میان آثار دنیای سینمایی مارول) را به نام خود ثبت کرد، در هفته دوم هم تنها ۱۰.۲ میلیون دلار فروخت، یعنی یک افت فروش حدودا ۸۰ درصدی که در این دنیای سینمایی بی‌مانند بود و هیچ‌کدام از ۳۲ فیلم قبلی در هفته‌ی دوم چنین افت فروش شوکه‌کننده‌ای را تجربه نکرده بودند. «مارول‌ها» در نهایت به اولین فیلم دنیای سینمایی مارول تبدیل شد که از مرز فروش ۱۰۰ میلیون دلار -در گیشه‌ی آمریکای شمالی- عبور نمی‌کند. شاید نیازی به توضیح بیشتر نباشد که استودیوی مارول روزهای خوبی را سپری نمی‌کند و شاید موفقیت «ددپول و ولورین» -که به‌زودی از راه می‌رسد- به تنهایی کافی نباشد تا بگوییم مارول به روزهای خوب گذشته بازگشته است.

سریال «آگاتا همه‌جانبه» یک اسپین‌آف گران‌قیمت است که بر اساس موفقیت یک ترانه‌ی کوتاه -و یک شخصیت فرعی که حالا کمتر کسی او را به خوبی در یاد دارد- ساخته شده؛ مجموعه‌ای که در حقیقت محصول غرور کاذب مارول است، محصول دورانی که آن‌ها فکر می‌کردند هیچکس نمی‌تواند به پادشاهی بزرگ آن‌ها خدشه‌ای وارد کند و هر چه که بسازند، پرمخاطب خواهد بود.

با عملکرد تحسین‌برانگیز «وانداویژن» و «لوکی»، دیزنی تصور می‌کرد که می‌تواند هر چیزی را به موفقیت تبدیل کند. رویکرد آن‌ها در آن روزها غیرمنطقی هم نبود، زیرا مارول پیش‌ از آن، از شخصیت‌هایی که هیچکس -جز طرفداران جدی کمیک‌ها- حتی نامشان را هم نشنیده بود، مانند «نگهبانان کهکشان» فیلم‌های پرفروش ساخته بود. حتی شخصیت‌های نه چندان مشهور آن‌ها، مثل کاپیتان مارول، دکتر استرنج و مرد مورچه‌ای هم در گیشه موفق عمل کرده بودند؛ گویی مارول و دیزنی می‌توانستند از سنگ، طلا بسازند. پس چرا نباید به یک نسخه‌ی فرعی درباره‌ی آگاتا، چراغ سبز نشان می‌دادند؟

حالا، سه سال بعد، دیگر خبری از هیجان طرفداران برای این سریال‌ها نیست؛ هیچکس در مورد مجموعه‌های تلویزیونی پرخرج و جدید مارول، از جمله «تهاجم مخفی» و «اکو» صحبت نمی‌کند. حتی تنها دلیلی که در رسانه‌ها از «تهاجم مخفی» صحبت شد، این بود که برای سکانس تیتراژ آغازین از هوش مصنوعی کمک گرفته بود. «آگاتا» می‌تواند به یک موفقیت نسبی برسد، کاترین هان و آبری پلازا بازیگران محبوبی هستند اما واقعیت این است که این سریال خیلی دیر به مهمانی رسیده است، آن‌قدر دیر که دیگر نمی‌تواند تفاوتی ایجاد کند.

منبع: thegamer

source

توسط chehrenet.ir