موشک کروز یک جنگافزار هوشمند و پیشرفته به شمار میرود که قواعد نبردهای مدرن را بازنویسی کرده است. این سلاح که بیشتر به یک ربات پرنده انتحاری شباهت دارد تا یک موشک سنتی، با توانایی پرواز در ارتفاع بسیار پایین و چسبیدن به پستی و بلندیهای زمین، به یک شبح تقریبا نامرئی برای سامانههای راداری تبدیل شده است. برخلاف موشکهای بالستیک که مسیری قوسی و قابل پیشبینی را طی میکنند، یک موشک کروز با اتکا به موتور جت خود، میتواند ساعتها در آسمان بماند و با دقتی خیرهکننده، اهداف خود را از صدها یا حتی هزاران کیلومتر دورتر هدف قرار دهد.
برای دیدن خلاصه این مقاله با هوش مصنوعی کلیک کنید!
موشک کروز چیست؟
هنگامی که نام «موشک» به گوش میرسد، تصویری از یک پرتاب عمودی و آتشین در ذهن شکل میگیرد. اما یک موشک کروز این تصور را به چالش میکشد. در پاسخ به این پرسش که موشک کروز چیست، باید گفت که عملکرد آن بیشتر به یک هواپیمای بدون سرنشین یکبار مصرف نزدیک است تا یک موشک کلاسیک. تفاوت اصلی آن با پهپادها در این است که خود موشک، سلاح نهایی محسوب میشود؛ کلاهک جنگی جزئی جدانشدنی از بدنه آن است و ماموریتش با برخورد به هدف پایان مییابد. در حالی که یک پهپاد، سکویی برای حمل و شلیک مهمات به شمار میرود و معمولا پس از عملیات به پایگاه خود بازمیگردد.

ریشههای این فناوری به جنگ جهانی اول و طرحهایی مانند «Kettering Bug» در آمریکا بازمیگردد. اما نخستین کاربرد گسترده و تاثیرگذار این مفهوم، بمب پرنده V-1 آلمان در جنگ جهانی دوم بود. موشک V-1 با موتور پالسجت پر سر و صدایش میتوانست کلاهکی جنگی را به فواصل 240 تا 400 کیلومتری برساند. با این حال، V-1 دقتی بسیار پایین داشت و به سادگی توسط پدافند هوایی و جنگندهها رهگیری میشد. در حقیقت، میتوان گفت که ضعفها و محدودیتهای V-1، اهداف اصلی مهندسی برای طراحی یک موشک کروز مدرن را طی 80 سال آینده مشخص کرد: دستیابی به دقت نقطهزن، برد عملیاتی بسیار بالا و بقاپذیری در برابر پیشرفتهترین سیستمهای دفاعی دشمن.
پرواز در سایهها: راز بقای موشک کروز
کارایی و مرگباری یک موشک کروز، مدیون مغز الکترونیکی و شیوه پرواز هوشمندانه آن است. این سلاح تمام عمر خود را درون اتمسفر زمین و در یک مسیر پروازی غیربالستیک سپری میکند.
حرکت موشک کروز
برجستهترین ویژگی در حرکت موشک کروز، قابلیت پرواز در ارتفاع بسیار کم است. این جنگافزارها برای پرواز در حالت «چسبیده به زمین» (Terrain-hugging) یا «چسبیده به سطح دریا» (Sea-skimming) طراحی شدهاند. در بسیاری از موارد، یک موشک کروز میتواند در ارتفاعی بین 30 تا 50 متر از سطح زمین یا امواج حرکت کند. هدف اصلی از این کار، پنهان ماندن از دید رادارها است. رادارهای زمینی در شناسایی اهدافی که در ارتفاع پایین پرواز میکنند با چالش جدی روبرو هستند، زیرا سیگنالهای بازگشتی از موشک در میان بازتابهای زمین، تپهها و ساختمانها که به «کلاتر زمینی» معروف است، گم میشود.

برای اینکه موشک بتواند در چنین ارتفاعی بدون برخورد با موانع پرواز کند، به سیستمهای هدایتی بسیار پیچیدهای نیاز دارد. از آنجایی که پرواز ممکن است ساعتها به طول بینجامد، یک سیستم هدایت اینرسی (INS) به تنهایی کافی نیست و به مرور زمان دچار خطا میشود. به همین دلیل، موشکهای کروز مدرن از چندین لایه هدایتی برای اصلاح مسیر خود بهره میبرند:
- INS (Inertial Navigation System): سیستم پایه ناوبری که با استفاده از ژیروسکوپ و شتابسنج، موقعیت موشک را تخمین میزند.
- GPS (Global Positioning System): سیستم موقعیتیاب جهانی که به طور پیوسته موقعیت دقیق موشک را مشخص کرده و خطاهای انباشته شده در INS را تصحیح میکند. این سیستم ارزان و بسیار دقیق است اما در برابر ایجاد اختلال و پارازیت (Jamming) آسیبپذیری دارد.
- TERCOM (Terrain Contour Matching): در این روش هوشمندانه، موشک از یک ارتفاعسنج راداری برای اسکن پستی و بلندیهای زمین زیر پای خود استفاده میکند. سپس این نقشه لحظهای را با یک نقشه سهبعدی دقیق که از قبل در حافظه آن ذخیره شده، مقایسه میکند تا موقعیت دقیق خود را پیدا کند. این سیستم به GPS وابسته نیست.
- DSMAC (Digital Scene Matching Area Correlation): این سیستم معمولا در فاز نهایی حمله وارد عمل میشود. یک دوربین (اپتیکی یا فروسرخ) در دماغه موشک، تصویری از هدف تهیه کرده و آن را با تصویر مرجعی که در حافظهاش ذخیره دارد، تطبیق میدهد. این فناوری به موشک اجازه میدهد با دقتی شگفتانگیز (گاهی کمتر از 10 متر) به یک نقطه خاص مانند یک پنجره در یک ساختمان برخورد کند.
پیشرفتهترین موشکهای کروز، مانند نسخههای Block IV و V موشک Tomahawk، یک گام فراتر رفته و به لینک داده ماهوارهای دوطرفه مجهز شدهاند. این قابلیت به اپراتور اجازه میدهد تا در میانه پرواز، ماموریت موشک را تغییر دهد، آن را به سمت هدف جدیدی هدایت کند یا حتی به آن دستور دهد به یک هدف متحرک مانند یک کشتی در حال حرکت حمله کند.
خصوصیات موشک کروز

ویژگیهای فیزیکی این سلاحها بسته به نوع ماموریت و سکوی پرتاب آنها تفاوتهای زیادی دارد. این بخش به برخی از مهمترین خصوصیات موشک کروز میپردازد.
طول موشک کروز
طول موشک کروز یک متغیر مهندسی است که اغلب توسط لانچر (پرتابگر) آن تعیین میشود. برای نمونه، طول موشک BGM-109 Tomahawk آمریکا بدون بوستر کمکی به 5.56 متر میرسد (با بوستر 6.25 متر). قطر این موشک 0.52 متر (52 سانتیمتر) است، زیرا برای شلیک از لولههای اژدرافکن استاندارد 21 اینچی (533 میلیمتری) زیردریاییها طراحی شده است. در مقابل، موشک هواپرتاب JASSM (AGM-158) با طول 4.27 متر، کوتاهتر ساخته شده تا به راحتی در محفظه داخلی بمب هواپیماهای رادارگریز جای گیرد.
صدای موشک کروز
یکی از تصورات اشتباه رایج درباره صدای موشک کروز است. این موشکها صدای غرش شدید و کوتاه یک راکت را ندارند. نیروی محرکه آنها یک موتور جت کوچک، معمولا از نوع توربوفن (مانند Tomahawk) یا توربوجت، تامین میکند. در نتیجه، صدای آنها بیشتر به صدای یک هواپیمای جت کوچک یا یک موتورسیکلت سنگین از فاصله دور شباهت دارد.
سرعت یا پنهانکاری: یک انتخاب استراتژیک

یکی از مهمترین خصوصیات موشک کروز مدرن، به خصوص در مدلهای غربی، سرعت زیرصوت (Subsonic) آن است. برای مثال، موشک Tomahawk با سرعتی حدود 880 کیلومتر بر ساعت (یا Mach 0.74) پرواز میکند که تقریبا با سرعت یک هواپیمای مسافربری برابری میکند. این یک انتخاب مهندسی آگاهانه است. طراحان، سرعت را فدای دو مزیت بزرگتر کردهاند:
- برد: موتورهای توربوفن در سرعتهای زیرصوت، مصرف سوخت بسیار بهینهای دارند و به موشک اجازه میدهند هزاران کیلومتر را طی کند.
- پنهانکاری: پرواز در ارتفاع بسیار پایین با سرعتهای مافوق صوت بسیار دشوار و پرخطر است. سرعت پایین به موشک اجازه میدهد با دقت بیشتری عوارض زمین را دنبال کرده و از دید رادارها پنهان بماند.
قدرت تخریب موشک کروز
قدرت تخریب موشک کروز به طور مستقیم به نوع کلاهک جنگی (Warhead) آن بستگی دارد. موشکهای کروز بزرگ میتوانند هم کلاهکهای متعارف و هم کلاهکهای هستهای را حمل کنند. کلاهکهای متعارف خود به چند دسته تقسیم میشوند که هرکدام برای ماموریتی خاص طراحی شدهاند:
- کلاهک انفجاری واحد (Unitary): این رایجترین نوع است که شامل یک کلاهک بزرگ و یکپارچه حاوی مواد منفجره قوی (HE) میشود. موشکهایی مانند Tomahawk و JASSM معمولا یک کلاهک 450 کیلوگرمی (1,000 پوندی) حمل میکنند که برای تخریب ساختمانها و زیرساختها ایدهآل است.
- کلاهک نفوذگر (Penetrator): این نوع که به «سنگرشکن» (Bunker Buster) نیز شهرت دارد، بدنهای از فولاد بسیار سخت دارد که به آن اجازه میدهد قبل از انفجار، در چند متر بتن مسلح یا خاک نفوذ کند. این کلاهک برای انهدام اهداف مستحکم زیرزمینی طراحی شده است.
- کلاهک ترکششونده (Fragmentation): این کلاهک برای ایجاد حداکثر آسیب به اهداف «نرم» مانند سامانههای راداری، هواپیماهای پارکشده روی باند فرودگاه یا نیروهای نظامی طراحی شده است. به جای یک انفجار متمرکز، هزاران ترکش فلزی را در منطقهای وسیع پخش میکند.
- کلاهک خوشهای (Submunitions): برخی مدلهای قدیمیتر (مانند BGM-109D Tomahawk) به جای یک کلاهک بزرگ، صدها بمب کوچک (Bomblets) حمل میکردند که بر روی یک منطقه وسیع مانند یک پادگان یا فرودگاه رها میشدند.
بسیاری از سیستمهای موشک کروز که در دوران جنگ سرد طراحی شدند، مانند AGM-86 ALCM یا BGM-109A Tomahawk، در اصل برای حمل کلاهکهای هستهای استراتژیک (مانند کلاهک W80) ساخته شده بودند. اگرچه امروزه بیشتر این نسخههای هستهای از خدمت خارج شده یا در حالت ذخیره نگهداری میشوند.
موشک کروز در برابر رقبای خود
درک تفاوت میان موشک کروز و دیگر سیستمهای پرتابی، برای فهم استراتژیهای نظامی مدرن بسیار حیاتی است.
کروز در برابر موشک بالستیک
این دو، دو فلسفه کاملا متفاوت در حوزه جنگافزارها هستند. یک موشک بالستیک با استفاده از یک موتور راکتی بسیار قدرتمند به یک مسیر قوسی (Ballistic Arc) پرتاب میشود. این موشک در بردهای بلند، از جو زمین خارج شده و سپس با سرعتی بسیار زیاد (مافوق صوت یا فراصوت) به سمت هدف خود سقوط آزاد میکند. در مقابل، یک موشک کروز تمام مسیر را مانند یک هواپیما، با اتکا به نیروی آیرودینامیکی بالهایش و با استفاده از موتور جت، در داخل جو پرواز میکند.
جدال اصلی این دو، تقابل «قابلیت شناسایی» در برابر «قابلیت رهگیری» است. یک موشک بالستیک به دلیل امضای حرارتی عظیم در زمان پرتاب، به راحتی توسط ماهوارهها شناسایی میشود، اما به دلیل سرعت نهایی بسیار بالا، رهگیری آن فوقالعاده دشوار است. از طرف دیگر، یک موشک کروز به دلیل پرواز در ارتفاع پایین به سختی توسط رادارها شناسایی میشود، اما اگر شناسایی شود، به دلیل سرعت پایین، رهگیری آن توسط جنگندهها یا سیستمهای پدافندی آسانتر خواهد بود.
| ویژگی | موشک کروز | موشک بالستیک |
| مسیر پرواز | افقی، شبیه به هواپیما، داخل جو | قوسی (Arc)، خروج از جو (در بردهای بلند) |
| نیروی محرکه | موتور جت (هوا-تنفس)، در تمام مسیر فعال | موتور راکتی، فقط در فاز پرتاب فعال |
| سرعت | آهسته (معمولا زیرصوت، ~Mach 0.8) | بسیار سریع (مافوق صوت تا فراصوت، Mach 5 تا Mach 25) |
| هدایت | در تمام مسیر فعال و قابل مانور | عمدتا در فاز پرتاب؛ مانورپذیری محدود |
| روش دفاعی | پنهانکاری (پرواز در ارتفاع پایین) | سرعت (غلبه بر پدافند با سرعت محض) |
نسل بعدی: ورود موشک هایپرسونیک
دسته سوم و جدیدی که در حال ظهور است، موشک هایپرسونیک نام دارد. این سلاحها تلاش میکنند تا بهترین ویژگیهای هر دو سیستم را با هم ترکیب کنند. یک موشک هایپرسونیک (با سرعت 5 برابر سرعت صوت یا Mach 5 و بیشتر) میتواند مانند یک موشک کروز در ارتفاع پایین و داخل جو پرواز کند و مانور دهد، اما همزمان سرعتی نزدیک به موشکهای بالستیک دارد. این ترکیب (سرعت بالا + مانورپذیری در ارتفاع پایین) رهگیری آنها را با فناوریهای دفاعی کنونی تقریبا غیرممکن میسازد.
بهترین موشک کروز جهان

انتخاب «بهترین موشک کروز جهان» تقریبا غیرممکن است، زیرا تعریف «بهترین» به ماموریت و دکترین نظامی هر کشور بستگی دارد.
- اگر معیار سرعت باشد، موشکهای روسی/هندی BrahMos (با سرعت Mach 3) یا موشکهای روسی مانند Kh-32 (با سرعت Mach 4.6) در صدر قرار میگیرند.
- اگر معیار برد (در میان موشکهای متعارف) باشد، موشک Kh-101 روسیه با برد ادعایی 4,500 کیلومتر، یک مدعی جدی است.
- اگر معیار پنهانکاری (Stealth) باشد، موشک آمریکایی AGM-158 JASSM یکی از پیشرفتهترینها محسوب میشود.
- و اگر معیار اثباتشدگی در نبرد، انعطافپذیری و قابلیت شبکهمحور باشد، موشک BGM-109 Tomahawk آمریکا (بهویژه نسخههای جدید Block IV و V) با سابقه شلیک هزاران فروند در نبردهای واقعی، همچنان یکی از بهترین موشک های کروز جهان است.
| نام موشک | کشور | برد (کیلومتر) | سرعت | کلاهک (کیلوگرم) |
| BGM-109 Tomahawk | آمریکا | 1,700 km (Block IV) | زیرصوت (~Mach 0.74) | 450 kg |
| AGM-158 JASSM-ER | آمریکا | > 926 km | زیرصوت | 450 kg (نفوذگر) |
| Kh-101 | روسیه | 4,500 km (ادعایی) | زیرصوت | 400 kg |
| BrahMos | هند / روسیه | ~600 km | مافوق صوت (Mach 3.0) | 200-300 kg |
موشکهای کروز آمریکا
ایالات متحده سابقهای طولانی در توسعه و استفاده از موشک کروز آمریکا دارد و زرادخانه آن نشاندهنده تکامل دکترین نظامی این کشور است. ستون فقرات موشکهای کروز آمریکا، به خصوص در نیروی دریایی، موشک BGM-109 Tomahawk است. این موشک که از دهه 1980 در خدمت قرار دارد، یک سلاح زیرصوت، دوربرد (با بردی بین 1,700 تا 2,500 کیلومتر بسته به مدل) و با کلاهک 450 کیلوگرمی است. Tomahawk برای پرتاب از کشتیهای جنگی و زیردریاییها طراحی شده و نخستین استفاده گسترده از آن در جنگ خلیج فارس در سال 1991 بود. «عکس موشک کروز» تاماهاک در حال شلیک عمودی از عرشه یک ناوشکن، به یکی از نمادهای قدرت نظامی مدرن تبدیل شده است.

با این حال، آینده موشکهای کروز آمریکا به خانواده AGM-158 JASSM تعلق دارد. این یک موشک هواپرتاب پنهانکار است که برای «جنگ در محیطهای پرخطر» طراحی شده. نسخه JASSM-ER (با برد افزایشیافته) میتواند بیش از 926 کیلومتر پرواز کند. فلسفه JASSM، «ایمنی پرتابگر» است؛ این موشک به هواپیمای گرانقیمتی مانند F-35 یا B-2 اجازه میدهد تا سلاح خود را از فاصلهای بسیار دور و خارج از برد پدافند هوایی دشمن شلیک کرده و بلافاصله منطقه را ترک کند.
دوربردترین موشک کروز جهان
پاسخ به این سوال، یک جهش فناورانه عجیب را آشکار میکند. دوربردترین موشک کروز جهان، موشک 9M730 Burevestnik روسیه (با نام ناتو: SSC-X-9 Skyfall) است. چیزی که این موشک را منحصربهفرد میکند، سیستم پیشران آن است: این موشک از نیروی محرکه هستهای بهره میبرد. Burevestnik به جای سوخت جت، یک راکتور هستهای مینیاتوری حمل میکند که هوای ورودی را داغ کرده و نیروی پیشران تولید میکند.
به همین دلیل، برد این موشک با میزان سوخت محدود نمیشود و منابع روسی آن را «عملا نامحدود» توصیف کردهاند. این مفهوم، جدید نیست. آمریکا پروژهای مشابه به نام «Project Pluto» در دهه 1950 داشت، اما آن را به دلیل خطرات زیستمحیطی (انتشار مواد رادیواکتیو در طول مسیر) رها کرد. برد نامحدود Burevestnik به این معناست که میتواند با پرواز از مسیرهای غیرمنتظره (مانند قطب جنوب)، تمام سیستمهای دفاع موشکی موجود را که برای مقابله با مسیرهای بالستیک قابل پیشبینی طراحی شدهاند، دور بزند.
لانچر موشک کروز

یک موشک کروز به اندازه پلتفرمی که آن را پرتاب میکند، انعطافپذیر است. لانچر موشک کروز میتواند در هوا، دریا یا زمین مستقر شود.
- پرتاب دریایی: رایجترین روش برای قدرتهای دریایی است که شامل شلیک از سیستمهای پرتاب عمودی (VLS) بر روی ناوشکنها و رزمناوها یا شلیک از لولههای اژدرافکن زیردریاییها میشود.
- پرتاب هوایی: موشکهای کروز از بمبافکنهای سنگین (مانند B-52) یا حتی جنگندههای تاکتیکی (مانند Rafale یا Typhoon) پرتاب میشوند.
- پرتاب زمینی: این شامل پرتابگرهای متحرک (TELs) یا حتی سیلوهای ثابت زیرزمینی است.
شاید نگرانکنندهترین تحول در فناوری لانچر موشک کروز، سیستمهای «کانتینری» باشد. برای مثال، سیستم موشکی Kalibr روسیه میتواند در یک کانتینر باری استاندارد پنهان شود. این ایده به طور بالقوه هر کشتی باری، قطار یا کامیونی را در جهان به یک سکوی پرتاب موشک مرگبار و غیرقابل شناسایی تبدیل میکند.
جمعبندی
موشک کروز از یک «بمب پرنده» غیردقیق در جنگ جهانی دوم، به یکی از پیچیدهترین و تعیینکنندهترین ابزارهای قدرت نظامی در قرن بیست و یکم تکامل یافته است. این سلاح یک مفهوم واحد نیست، بلکه طیف گستردهای از جنگافزارها را شامل میشود؛ از ابزارهای تاکتیکی دقیق و شبکهمحور مانند Tomahawk Block V و JASSM پنهانکار، تا سلاحهای مافوق صوت سریع مانند BrahMos و حتی سلاحهای استراتژیک با برد نامحدود و نیروی محرکه هستهای مانند Burevestnik.
رقابت تسلیحاتی در این حوزه در دو مسیر اصلی ادامه دارد: فلسفه غرب بر پایه پنهانکاری، هوش مصنوعی و جنگ شبکهمحور، و فلسفه شرق که بر سرعت خام (هایپرسونیک) به عنوان ابزاری برای شکست دادن پدافند متمرکز شده است. در هر دو صورت، موشک کروز همچنان به عنوان یک ابزار دقیق، انعطافپذیر و مرگبار، در مرکز استراتژیهای نظامی مدرن باقی خواهد ماند.
منبع: دیجیکالا مگ
source

