دواین جانسون هرگز بازیگر محبوب منتقدان نبوده اما یکی از قابل اعتمادترین ستاره‌های گیشه در 15 سال گذشته به حساب می‌آید. او هرآنچه که از یک ستاره سینما در قرن 21 انتظار داریم را در خود داشت، در فرنچایزهایی مثل «سریع و خشمگین» و «جومانجی» درخشید و فیلم‌های اورجینالی مانند «سن آندریاس» و «آسمان‌خراش» را به بلاک‌باسترهای پول‌ساز تبدیل کرد؛ و باید بدانید که این روزها کمتر پیش می‌آید یک بازیگر بتواند مخاطبان را به سالن‌های سینما بکشاند. با وجود این، راک دنبال فرصت بود تا خودش را به چالش بکشد و به منتقدان هم ثابت کند که بازیگر توانمندی است. از شانس خوبش، دست سرنوشت دواین جانسون را به یک فیلمساز درجه‌یک مثل بنی سفدی رساند و او در فیلم «ماشین کوبنده» فرصت پیدا کرد تا استعدادهای دراماتیکش را شکوفا کند. اما متاسفانه این فیلم به یک شکست تجاری بزرگ تبدیل شد و تقریبا همه را ناامید کرد.

شکست تجاری «بلک آدام» و «رد وان» یک هشدار به دواین جانسون بود که باید مسیرش را تغییر دهد و چیزهای تازه‌ای را امتحان کند؛ شاید در یک فرم متفاوت و یک فضای تازه. بنابراین، فیلم «ماشین کوبنده» به مثابه یک معجزه بود، اثری که شرایط را فراهم می‌کرد تا جانسون از منطقه امن -و پرسونای آشنای همیشگی- فاصله بگیرد. او در این فیلم، نقش مارک کر، یکی از قهرمانان سابق یو‌اف‌سی را بازی می‌کند که با انواع بحران‌ها روبه‌رو می‌شود، از اعتیاد به مواد و قرص‌ها، تا یک رابطه‌ی عاشقانه‌ی پیچیده و مبارزات سنگین. با حضور دواین جانسون در یک نقش پیچیده و با توجه به واکنش‌های مثبت منتقدان، انتظارات از فیلم بالا بود اما هیچ‌چیز مطابق انتظار پیش نرفت.

شروع ناامیدکننده‌ی «ماشین کوبنده» دواین جانسون در گیشه

این فیلم که محصول استودیوی محبوب اِی24 هم هست، در هفته اول تنها 6 میلیون دلار فروخت و در جایگاه سوم گیشه قرار  گرفت. این ضعیف‌ترین افتتاحیه‌ی کارنامه‌ی هنری جانسون بود. پیش از این، فیلم «سریع‌تر» در سال 2010 با 8.5 میلیون دلار افتتاح شده بود، دورانی که جانسون محبوبیت زیادی نداشت. فروش 6 میلیون دلاری برای یک فیلم کوچک مهجور از اِی24 نسبتا معقول است اما «ماشین کوبنده» نه کوچک است و نه مهجور، این فیلم با بودجه 50 میلیون دلاری ساخته شده و در حقیقت یکی از پرخرج‌ترین آثار این استودیو است.

جالب است که در همین مقطع، «یک نبرد پس از دیگری» را هم داشتیم که افتتاحیه‌ی درخشانی نداشت اما با تشکر از تحسین منتقدان و تبلیغات دهان به دهان، در هفته‌های بعدی خوب فروخت. «ماشین کوبنده» اما به سرعت محو شد. جانسون و امیلی بلانت، تلاش زیادی برای تبلیغ فیلم کردند. «ماشین کوبنده» در جشنواره ونیز هم به نمایش درآمد و بنی سفدی، جایزه بهترین کارگردانی را به خانه برد. همه‌چیز برای موفقیت فیلم مهیا بود اما سینمادوستان، علاقه‌ای به آن نداشته ندادند ؛ حتی نمره آن در سینماسکور، به B منفی رسید که برای چنین اثر درام پرزرق‌وبرقی، قابل قبول نیست.

شاید اولین دلیل عملکرد ضعیف فیلم، طریقه‌ی بازاریابی آن باشد. ما در دورانی هستیم که بخش‌های تبلیغاتی استودیوها بیش از هر زمان دیگری از محصول موجود جدا شده‌اند. «ماشین کوبنده» به عنوان یک فیلم درام با محوریت بوکس به سبک «کشتی‌گیر» (2008) ساخته‌ی دارن آرونوفسکی و «مشت‌زن» (2010) ساخته‌ی دیوید او. راسل تبلیغ شد؛ در واقع این تصور به وجود آمد که با یک فیلم «استاندارد» و مبتنی بر فرمول‌ها روبه‌رو هستیم که درباره کشمکش‌های فیزیکی و ذهنی معمول ورزشکارانی است که قهرمان می‌شوند.

واقعیت اما چیز دیگری بود. بنی سفدی که «جواهرات تراش نخورده» (2019) را در کارنامه دارد، اینجا تمام هنجارهای ژانری و روایی را کنار گذاشته است. فیلم سفدی بسیار آزادتر، از نظر احساسی انتزاعی‌تر و آرام‌تر از چیزی است که بازاریابی‌اش نشان می‌داد. طرفداران کشتی‌کج و یو‌اف‌سی که می‌خواستند نمایش افسارگسیخته‌ای از ورزش‌های رزمی ببینند، به شدت ناامید شدند، و از طرف دیگر، تبلیغات فیلم آن را به اندازه‌ای تجاری به نمایش گذاشت که توجه سینمادوستان جدی -و طرفداران استودیوی اِی24- را جلب نکند.

اعتبار دواین جانسون در هاله‌ای از ابهام

اما بزرگترین دلیل شکست «ماشین کوبنده» بی‌تردید خود جانسون است. فیلم‌های او در سا‌ل‌های اخیر، به‌هیچ‌وجه خوب نبوده‌اند. «هرکول» (2014)، «گارد ساحلی» (2017) و «رمپیج» (2018) همگی یک آغاز دوباره برای مجموعه‌های محبوب کلاسیک بودند اما موردتوجه قرار نگرفتند و دنباله‌ای هم برای آن‌ها ساخته نشد. به همین ترتیب، «گشت‌وگذار در جنگل» (2021) با سروصدای فراوان در سرویس استریم دیزنی پلاس قرار گرفت اما در حقیقت یک تقلید شرم‌آور از فرمول‌های جواب‌پس‌داده‌ی دیزنی بود که مشابه آن‌ را در مجموعه‌ی «دزدان دریایی کارائیب» دیده بودیم.

«اعلان قرمز» (2021)، دیگر فیلم‌ جنجالی جانسون با بودجه‌ی نجومی 200 میلیون دلاری از سرویس نتفلیکس منتشر شد و برخلاف انتظار، حضور وی در کنار ستارگان دیگری همچون رایان رینولدز و گل گدوت به نتیجه‌ی مثبتی ختم نشد. «اعلان قرمز» از آن فیلم‌هایی بود که برخلاف زرق‌و‌برق‌های ظاهری‌اش، شتاب‌زدگی و بی‌حوصلگی در آن موج می‌زند و با کلیشه‌ پیوند خورده است.

آیا دوران سوپراستار بودن دواین جانسون به پایان رسیده است؟

از طرف دیگر، او در دنیای واقعی هم نشان داد که چندان دوست‌داشتنی نیست. جانسون از سال 2014 قرار بود که نقش بلک آدام را در دنیای دی‌سی برعهده بگیرد و با شخصیت شزم زورآزمایی کند اما او به عمد تلاش کرد تا از فضای رنگارنگ «شزم» فاصله بگیرد، «بلک آدام» را به یک مجموعه‌ی مستقل تبدیل کند و برداشتی سیاه و جدی از این ضدقهرمان ارائه دهد. این همه‌ی ماجرا نیست، جانسون در ادامه اجازه نداد تا بلک آدام در فیلم «شزم» حضور پیدا کند یا برعکس، زکری لی‌وای حضوری افتخاری در فیلم «بلک آدام» داشته باشد.

عملکرد مالی ضعیف «ماشین کوبنده» -و ضرر حدودا 50 میلیون دلاری آن برای استودیوی اِی24- حالا بیش از هر زمان دیگری، آینده حرفه‌ای دواین جانسون را تحت تاثیر قرار داده است. او در فضای مجازی، به شکست فیلم واکنش نشان داد و طوری رفتار کرد که گویی در یک مسابقه‌ی قهرمانی شکست خورده است. او به‌زودی قرار است در فیلمی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی بازی کند اما به نظر نمی‌رسد که دیگر به تنهایی بتواند عامل اصلی فروش یک فیلم لقب بگیرد. و احتمالا دیر یا زود، مجبور خواهد شد تا به وادی بلاک‌باسترهای بی‌مغز بازگردد. همه‌چیز البته به گیشه ختم نمی‌شود، شاید جانسون در دراز مدت با بازی در نقش‌های چالش‌برانگیز، بتواند مخالفانش را راضی کند که «یک بازیگر واقعی» است؛ این خودش دستاورد کمی نیست.

منبع: collider

source

توسط chehrenet.ir