اولین بار که امیرحسن چهلتن را دیدم، سر کلاس‌های موسسه کارنامه بود. مرد خوش‌رویی که حسن طبع داشت و کلاس را نه با درشتی و بی‌اعتنایی و تک‌صدایی ـ مثل بعضی از استادان گرامی! ـ که با همکاری و ارتباط متقابل می‌گذراند.

چهلتن در طی سال‌های فعالیتش سعی کرده تا ارتباطش را با جامعه ایرانی حفظ کند، چراکه تمام داستان‌های منحصر به همین جامعه می‌شود. او همواره سعی کرده تا در آثارش حرکت تاریخی جامعه ایرانی را به تصویر بکشد و تحلیل کند.

امیرحسن چهلتن سال‌هاست که آثارش را در ایران چاپ نمی‌کند و ترجیح می‌دهد چاپ آن‌ها را به ناشران مورداعتمادش در آلمان بسپارد. باعث تاسف است که رمان‌های اخیر او چون «گل سرخ نیشابور» و «محفل عاشقان ادب»، به خاطر موانعی چون سانسور به زبان فارسی منتشر نشده‌اند تا مخاطب فارسی‌زبان بتواند از آن‌ها بهره ببرد.

زندگی‌نامه امیرحسن چهلتن: از تهران تا شهرت جهانی

امیرحسن چهلتن نویسنده، رما‌ن‌نویس و مقاله‌نویس برجسته ایرانی در ۹ مهر ۱۳۳۵ متولد شد. او که از اعضای کانون نویسندگان ایران است، به دلیل سبک خاص نویسندگی و نگاه عمیق به مسائل تاریخی و اجتماعی ایران شهرت جهانی پیدا کرده و از طرف مطبوعات آلمان لقب «بالزاک ایران» را دریافت کرده است.

چهلتن در خانواده‌ای متولد شد که اهل ادب و فرهنگ بودند و به واسطه محفل‌های ادبی‌ای که برگزار می‌کردند، توانستند فرزندشان را از سن کم با مفاهیم مهمی آشنا کنند.

چهلتن در دوران دبیرستان در رشته ریاضی تحصیل می‌کرد، اما به سرودن شعر و نوشتن داستان نیز مشغول بود.

او در هجده سالگی وارد دانشگاه شد و در ۱۳۵۸ مدرک کارشناسی برق خود را از دانشگاه علم و صنعت دریافت کرد. سپس برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و در ۱۳۶۰ مدرک کارشناسی‌ای را اخذ کرد.

چهلتن در دوران دانشجویی اولین آثار خود را منتشر کرد. در سال ۱۳۵۵ مجموعه داستان «صیغه» و در سال ۱۳۵۷ مجموعه «دخیل بر پنجره فولاد» را به چاپ رساند.

همین‌طور اولین رمان او، «روضه قاسم»، در سال ۱۳۶۲ نوشته شد، اما به دلیل سانسور تا ۱۳۸۲ اجازه انتشار نیافت.

چهلتن وقتی کارشناسی ارشدش را تمام کرد، به ایران بازگشت و در التهاب سال‌های جنگ موظف شد تا به عنوان افسر وظیفه در جبهه حضور یابد. این تجربه تاثیر عمیقی بر او گذاشت و بعدتر این نویسنده داستان‌هایی چون «مونس مادر، اسفندیار» و «کات منطقه ممنوعه» را با مضمون جنگ خلق کرد.

چهلتن در طول زندگی ادبی‌اش بارها گرفتار سانسور شده اما هرگز دست از نوشتن برنداشته است. او در طی سال‌های فعالیت خود به دفعات کارگاه‌های داستان‌نویسی برگزار کرده و با موسساتی چون کارنامه همکاری‌های طولانی‌مدت داشته است.

فعالیت‌های ادبی و عضویت در کانون نویسندگان ایران

امیرحسن چهلتن در پاییز ۱۳۸۰ به عنوان عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران انتخاب شد. او در دوره بیست و چهارم جایزه کتاب سال برای رمان «سپیده‌دم ایرانی» نامزد شد، اما در اعتراض به سیاست‌های سانسور وزارت ارشاد از نامزدی انصراف داد و در نامه‌ای عمومی نوشت:

«تا زمانی که حتی یک کتاب برای دریافت مجوز معطل یا از حق انتشار محروم مانده باشد، خود را اخلاقاً مجاز به شرکت در این رقابت نمی‌دانم.»

نقش امیرحسن چهلتن در کانون نویسندگان ایران و تاثیر آن بر آثارش

کانون نویسندگان ایران به عنوان نهادی که از سال ۱۳۴۷ برای حمایت از نویسندگان مستقل و مقابله با محدودیت‌های دولتی شکل گرفت، همواره با فشارهای سیاسی مواجه بوده است.

چهلتن در این فضا، به‌ویژه در دوره‌ای که سانسور شدت گرفته بود، از طریق حضور در جلسات، امضای بیانیه‌ها و دفاع از نویسندگان سرکوب‌شده به تقویت صدای کانون کمک کرد.

همان‌طور که چهلتن نقشی محوری را در طی سال‌های فعالیت خود در کانون نویسندگان ایفا کرده است، کانون نویسندگان نیز، متقابلا، بر روند آثار این نویسنده تاثیرگذار بوده است.

کانون نویسندگان، به عنوان نهادی که برای دفاع از آزادی قلم و مقابله با سانسور شکل گرفته، چهلتن را به سوی خلق آثاری سوق داد که به نقد قدرت و مسائل اجتماعی می‌پردازند.

رمان‌هایی چون «تهران، خیابان انقلاب» و «سپیده‌دم ایرانی» با روایت تاثیرات انقلاب ۵۷، جنگ ایران و عراق و سرکوب‌های اجتماعی، نشان‌دهنده تعهد چهلتن به افشای حقیقت و بازتاب روحیه کانون در به چالش کشیدن محدودیت‌های سیاسی است.

آثار برجسته امیرحسن چهلتن: معرفی کتاب‌ها

۱. سپیده‌دم ایرانی

«سپیده‌دم ایرانی» اثری تحلیلی درباره تاریخ معاصر ایران است.

رمان «سپیده‌دم ایرانی» یکی از آثار برجسته امیرحسن چهلتن است که در سال ۱۳۸۰ منتشر شد و نامزد جایزه کتاب سال شد.

این رمان، مانند بسیاری از آثار چهلتن، در بستر تاریخ معاصر ایران روایت می‌شود و با نثری روان و چندلایه تاثیرات تحولات تاریخی و اجتماعی بر زندگی افراد را به تصویر می‌کشد.

«سپیده‌دم ایرانی» درمورد مردی شصت ساله به نام ایرج بی‌رشک است که با وقوع انقلاب تصمیم می‌گیرد بعد از ۲۸ سال به وطنش بازگردد. ایرج در بازگشت به ایران به یاد گذشته خود در این کشور می‌افتد.

ایرج در دهه ۱۳۲۰، که دهه‌ای پرتلاطم بود، به عضویت حزب توده درمی‌آید. او در همان دوران با مهین، زنی که عاشقش است، ازدواج می‌کند.

ایرج به دلیل عضویت در حزب یکی از کسانی است که در ترور ناموفق محمدرضا پهلوی دست دارد. پس از عملیات ترور، او مجبور می‌شود از ایران فرار کند و به شوروی پناه ببرد.

با ورود به شوروی، به جای اینکه از ایرج توسط رفیق‌هایش استقبال شود، به او اتهام جاسوسی زده می‌شود. پیامد این اتهام برای ایرج این است که به پانزده سال کار در اردوگاه کار اجباری محکوم می‌شود. محکومیتی که زندگی ایرج را به ورطه نابودی می‌کشاند.

حالا که ایرج به ایران بازگشته، تصوری از گذشته‌اش دارد که می‌خواهد آن را بازسازی کند. اما آرام‌آرام با واقعیت تلخی روبه‌رو می‌شود که آن را پیش‌بینی نکرده بوده است. ایرج زن موردعلاقه‌اش  را از دست داده، چون در طی این مدت با او در ارتباط نبوده است.

مسیر زندگی مهین و ایرج براثر حوادث سیاسی و اجتماعی کاملا از هم جدا شده است و رابطه این دو دیگر زیرساخت مشترکی ندارد. به همین دلیل آن‌ها نمی‌توانند با یکدیگر احساس صمیمیت کنند.

ایرج به همین دلیل احساس غربت و تنهایی شدیدی می‌کند. میهن نیز این احساس تنهایی و جداماندگی را دارد. هر دو کاراکتر باید این احساس را بپذیرند و با آن کنار بیایند.

چهلتن برای ارائه اطلاعات به خواننده، دائما از تکنیک فلش بک استفاده می‌کند. این کار باعث گسترش کاراکترهای داستان هم می‌شود و ما می‌توانیم بفهمیم که هر کدام چه پیشینه‌ای دارند.

شاید مهم‌ترین ایراد کتاب این باشد که شخصیت‌های اصلی آن، یعنی ایرج و میهن، صدایی از آن خود ندارند، بلکه گویا موظف بوده‌اند صدای نویسنده را انعکاس دهند. این حضور صدای نویسنده، گاهی اوقات آزاردهنده می‌شود و در مکالمات و گفت‌وگوهای بین این دو کاراکتر واضح است.

از دیگر نکات منفی «سپیده‌دم» ایرانی این است که نوستالژی و یادآوری «گذشته باشکوه» تا حد خفه‌کننده‌ای در آن حضور دارد. این شیفتگی نسبت به گذشته باعث می‌شود حتی عناصری که ارزش چندانی نداشته‌اند هم برای نویسنده تبدیل به عناصری اسطوره‌ای و شگفت‌انگیز شوند.

چهلتن در این رمان می‌خواهد نشان دهد چگونه شخصیت اصلی به خاطر باورها و مواضع سیاسی‌اش، عمر و زندگی خود و خانواده‌اش را به تباهی کشیده است. «سپیده‌دم ایرانی» یکی از بهترین آثار امیرحسن چهلتن است که تاکنون به زبان‌های آلمانی و عربی هم ترجمه شده است.

در بخشی از «سپیده‌دم ایرانی» به قلم امیرحسن چهلتن می‌خوانیم:

«یک بیچارگی‌ به‌خصوص! و این حالت حقیقی‌ درونش بود؛ حس و حالی آشنا! حالتی که در همه‌ عمر بیش از هر حالت دیگری تجربه کرده بود همین بیچارگی‌ به‌خصوص بود.»

کتاب سپیده دم ایرانی اثر امیرحسن چهل تن
30 %

195,000

136,500 تومان

۲. تهران شهر بی‌آسمان

«تهران شهر بی‌آسمان» یکی از بهترین آثار امیرحسن چهلتن است.

کتاب «تهران شهر بی‌آسمان» یکی از مهم‌ترین کتاب‌هایی است که درمورد لمپنیسم در جامعه ایرانی نگاشته شده است. این کتاب در سال ۱۳۸۱ نوشته شد و زیر تیغ بی‌رحم سانسور رفت و تقریبا نیمی از آن سانسور شد.

«تهران شهر بی‌آسمان» همانطور که از نامش پیداست، درمورد شهر تهران است. مهم‌ترین نکته این است که نویسنده سعی دارد تهران را در فاصله دو جنگ، یعنی جنگ جهانی دوم و جنگ هشت‌ساله شناسایی کند.

کرامت، شخصیت محوری داستان، یک بچه شهرستانی و فقیر است که به تهران می‌آید. او قرار است مثل بقیه آدم‌ها همه تحولات را با این شهر پشت سر بگذارد. اما او سرنوشت جالبی دارد.

کرامت وقتی بزرگ‌تر می‌شود و می‌بیند نمی‌تواند از پس هزینه‌های روزمره خود برآید، تصمیم می‌گیرد دست به دزدی بزند. در میانه همین دزدی‌ها دستگیر می‌شود و به خاطر سن کمش به دارالتادیب فرستاده می‌شود. اما دارالتادیب هیچ اثری بر او ندارد و اتفاقا به خاطر هم‌نشینی‌ با دزدهای حرفه‌ای بدتر از قبل می‌شود.

پس از آزادی، کرامت به صورت اتفاقی با شعبون بی‌مخ آشنا می‌شود و به دار و دسته او می‌پیوندد. کرامت در داستان چهلتن نماینده آدم‌هایی است که از راه‌های غیرقانونی به مال و منال زیادی می‌رسند و به واسطه قدرتی که کسب می‌کنند، می‌توانند در تعیین سرنوشت یک ملت اثرگذار باشند.

کرامت حاضر به انجام هر کاری است و نوکر بی‌بروبرگرد شعبون است. کم‌کم وضع کرامت بالا می‌گیرد و قصابی و طلافروشی و … باز می‌کند. او از طرف زنان زیادی که به زندگی‌اش هم می‌آیند، تغذیه می‌شود. هر کدام از این زن‌ها بذل و بخششی به او می‌کنند و کمک می‌کنند تا کرامت ثروتمندتر از قبل شود.

کرامت که فدایی شعبون و شاه است، اما کم‌کم رنگ عوض می‌کند. با مرگ تختی از شاه کدورت به دل می‌گیرد. وقتی هم که آخرین معشوقه‌اش، طلا، را از دست می‌دهد غبار بیشتری بر دلش می‌نشیند. حالا انگار همه‌ خاطرات به ذهنش هجوم می‌آورند، همه تحقیرها و عقده‌ها و دیده نشدن‌ها. به همین خاطر کرامت به صرافت انتقام از دربار می‌افتد.

حالا کرامت، که مردم را در کودتای ۳۲ مرداد به حد مرگ می‌زد و خانه مصدق را غارت کرده بود، ناگهان انقلابی می‌شود و آب توبه به سر می‌ریزد و در خیابان‌ها به تظاهرات می‌رود.

انقلاب باعث نمی‌شود ویژگی‌های شخصیتی کرامتی متحول شوند، بلکه کرامت فقط سوراخ دعای جدید را پیدا کرده و از طریق وارد کردن غیرمجاز دارو و فروش عتیقه‌جات به فعالیت‌های غیرقانونی‌اش ادامه می‌دهد.

همان‌طور که گفتیم، کرامت نمادی از قشر نان به نرخ روز خور است که هیچ پایبندی و اعتقاد دینی ـ سیاسی‌ای ندارند و هر کجا بادی وزد، آن‌ها هم به همان سمت می‌روند. چهلتن قصد دارد نشان دهد جامعه افراد لمپن خود را دست‌کم می‌انگارد، آدم‌هایی که اتفاقا به واسطه قدرتی که کسب می‌کنند، سرنوشت‌ساز هستند و به پایگاه‌های قدرت اعتبار می‌بخشند، اما از طرف جامعه نادیده انگاشته می‌شوند.

کتاب از طریق جریان سیال ذهن روایت می‌شود و به قولی تکه‌پاره است. این وظیفه دشواری است که چهلتن از پس اجرایش به خوبی برآمده است. اما ممکن است در جاهایی از متن مجبور شوید به عقب بازگردید و متن را دوباره بخوانید. البته این نکته منفی‌ای برای کتاب «تهران شهر بی‌آسمان» نیست.

«تهران شهر بی‌آسمان» یکی از بهترین آثار امیرحسن چهلتن است که برای من از «سپیده‌دم ایرانی» هم خواندنی‌تر و جذاب‌تر است.

در بخشی از کتاب «تهران شهر بی‌آسمان» به قلم امیرحسن چهلتن می‌خوانیم:

«آن روزها روزهای خوشش بود. بتول هرچه در می‌آورد به او می‌داد. حتی یک بار وقتی گره‌ای به کارش پیدا شد هرچه طلا داشت فروخت، پول جرینگه کرد و داد دستش.

کرامت قصابی باز کرد. بتول طلبش را روی یخ نوشت و گذاشت آفتاب. هیچ وقت اسمی از آن نیاورد. می‌دانست بدهش نیست. همان وقت‌ها بود که کرامت زیر پایش نشست تا باغچه را بفروشد و چلوکبابی باز کنند. سرمایه از او و کار از کرامت.»

کتاب تهران،شهر بی آسمان اثر امیرحسن چهل تن

۳. عشق و بانوی ناتمام

«عشق و بانوی ناتمام» درمورد رنج‌های زنان ایرانی است.

«عشق و بانوی ناتمام» یکی دیگر از آثار پرطرفدار امیرحسن چهلتن است که درباره زنی است که سرنوشت غم‌انگیز خود را به نویسنده‌ای می‌سپارد تا روایت کند.

زن شخصیت اصلی در اواخر دوران پهلوی و بعد از انقلاب در یکی از محله‌های تهران زندگی می‌کند. همان‌طور که اشاره شد، این زن نویسنده‌ای را استخدام می‌کند تا داستان زندگی‌اش را بنویسد. هدف زن از این کار این است تا شاید بتواند افکار مشوش خود را سروسامان دهد و سرانجام بتواند خاطراتش را از ذهنش پاک کند. اما سرگذشت این زن سرگذشتی عادی نیست.

چهلتن می‌خواهد با نشان دادن سرگذشت زن نشان دهد زن ایرانی تا چه حد تنها و بی‌پشتوانه است. این تنهایی باعث می‌شود زنان در معرض خشونت قرار بگیرند و نتوانند از خود دفاع کنند.

رمان «عشق و بانوی ناتمام» دارای پنج بخش است که داستان اصلی آن عشق‌های نافرجام است. به غیر از عشق، لمپنیسم هم از مسائل دیگری‌ست که توجه نویسنده را به خود جلب کرده است. چهلتن در «تهران شهر بی‌آسمان» هم نشانمان داده که برایش اهمیت دارد تا به لمپنیسم در جامعه ایرانی بپردازد.

نویسنده قصد دارد تا رفتارهای لمپن‌گونه مرد ایرانی تحصیل‌کرده قشر متوسط را با زنان زندگی‌اش نشان دهد. این نکته مهمی است که چهلتن بر آن دست می‌گذارد.

این رمان هم مثل بقیه رمان‌های چهلتن در یک بستر سیاسی و اجتماعی اتفاق می‌افتد. «عشق بانوی ناتمام» کتابی است که بیشتر از دیگر آثار چهلتن به رنج زنان در جامعه زن‌ستیز ایرانی اختصاص دارد و می‌خواهد از نگاهی نزدیک با محافل زنانه آشنا شود.

در بخشی از کتاب «عشق و بانوی ناتمام» به قلم امیرحسن چهلتن می‌خوانیم:

«و من ناگهان احساس سبکی کردم. انگار چیزی از روح باران قطره‌قطره بر تنم نشست کرد. چیزهای اضافی و مزاحم را پس می‌زد و اصلا جانشین تکه‌هایی از روحم می‌شد.

انگار نکبت و پلشتی و رسوبات کینه و نفرت را از تن می‌کند و می‌برد. بعد باران نم‌نم و ملایم شد. صدای غل‌غل آب جوی‌ها جانشین تلاطم آب ناودان‌ها و شیروانی‌ها شد.

به زیر بساط دکانی پناه بردم. تکیه داده بودم و اشک می‌ریختم و آن وقت صدای ترمز یک ماشین و صدایی بم و تحکم‌آمیز مثل یک پادزهر دوباره نیروی زندگی را به تنم سرازیر کرد.»

کتاب عشق و بانوی ناتمام اثر امیرحسن چهل تن نشر نگاه
20 %

200,000

160,000 تومان

۴. دیگر کسی صدایم نزد

«دیگر کسی صدایم نزد» از بهترین آثار امیرحسن چهلتن است.

«دیگر کسی صدایم نزد» چهارمین کتابی‌ست که از امیرحسن چهلتن معرفی می‌کنیم. این کتاب درواقع یک مجموعه داستان کوتاه است که شامل کارهای زیر می‌شود:

«دفتر اول»، «صله رحم»، «دیگر کسى صدایم‌ نزد»، «دیوار سمج شیشه‌اى»، «ته شب»، «چشم‌هایى به رنگ دریا»، «دفتر دوم»، «دسته گلى براى مرگ»، «اسرار مرگ میرزا ابوالحسن‌خان حکیم»، «داستان مرگ یک انسان»، «مرگ دیگر چیز مهمى نیست»، «پنجره نمى‌گذاشت به مرگ فکر کنم» و «پنجره سبز برگ‌ها».

در این مجموعه فقط به یکی از داستان‌ها می‌پردازیم و آن هم داستان «مرگ دیگر چیز مهمی نیست» است. این داستان روایت زنی سرسخت است که در جهانی بی‌رحم و پر از فقدان برای زندگی تلاش می‌کند.

قمر، شخصیت اصلی داستان، زنی میانسال و تنهاست که پس از مهاجرت صاحب‌خانه‌اش به فرنگ، به عنوان نگهبان در خانه او در تهران زندگی می‌کند.

قمر با درد شدید سینه دست و پنجه نرم می‌کند و وقتی پیش پزشکان می‌رود به او می‌گویند که نگران نباشد و چیز مهمی نیست. اما آن‌ها می‌دانند که یک توده خطرناک در بدنش وجود دارد.

در این گیر و دار، قمر با نگهبان خانه کناری، یعنی مشهدی حبیب آشنا می‌شود. وجه مشترک هردو این است که تنها هستند و همین مسئله آن‌ها را به یکدیگر نزدیک می‌کند. درنهایت قمر و مشهدی با یکدیگر ازدواج می‌کنند، اما دو ماه بعدی حبیب بر اثر سرطان پیشرفته فوت می‌کند.

این مرگ باعث می‌شود حال قمر رو به وخامت رود. پایان داستان را برایتان لو نمی‌دهیم، اما از خلاصه‌ای که تا همین جا گفتیم معلوم است که در این مجموعه داستان کوتاه نیز تمرکز چهلتن بر جامعه ایرانی و تنهایی زنان قرار دارد.

اگر وقت خواندن رمان‌های بلند را ندارید، اما کنجکاوید تا اثری از امیرحسن چهلتن مطالعه کنید، حتما مجموعه داستان کوتاه «دیگر کسی صدایم نزد» را در نظر داشته باشید. حتی اگر حوصله نداشتید کل این مجموعه را هم بخوانید، دو داستان «داستان مرگ یک انسان» و «مرگ دیگر چیز مهمى نیست» را از دست ندهید!

در بخشی از کتاب «دیگر کسی صدایم نزد» به قلم امیرحسن چهلتن می‌خوانیم:

«چند وقت است که دیگر کسی صدایم نزده است!؟ خدا می‌داند. یکسال! دو سال! آخر چند سال!؟ خدا می‌داند.

دیگر هیچ‌کس توی این خانه نیست که صدایم بزند. امروز چند شنبه است؟ به‌گمانم دوشنبه باشد. اصلا چه فرق می‌کند. چه موقع روز است؟ به‌من چه که ساعت چند است. هروقت که می‌خواهد باشد. اصلا به‌چه درد آدم می‌خورد که بداند ساعت چند است؟»

کتاب دیگر کسی صدایم نزد اثر امیرحسن چهل تن

رمان‌های برنده جایزه امیرحسن چهلتن: از «محفل عاشقان ادب» تا «گل سرخ نیشابور»

به غیر از رمان «سپیده‌دم ایرانی» که در دهه هشتاد نامزد جایزه بهترین کتاب سال شد، آثار دیگری هم از امیرحسن چهلتن اقبال این را داشته‌اند که برنده جایزه‌ شوند.

«محفل عاشقان ادب» رمانی به زبان آلمانی است که چهلتن درباره زندگی خودش نوشته است. این رمان از اواخر کودکی و ابتدای نوجوانی نویسنده آغاز می‌شود. چهلتن سعی دارد تا در ترسیم فضای خانوادگی و روابط بینافردی صادق باشد و بی‌تکلف اطلاعات را در اختیار خواننده‌اش قرار دهد.

چهلتن در این کتاب از پنج‌شنبه‌هایی حرف می‌زند که دوستان پدر و مادرش به خانه‌شان می‌آمدند تا درمورد ادبیات گپ بزنند. البته این گپ زدن‌ها دور از آنچه که معمولا در محافل ادبی رخ می‌دهد بوده و این محفل تا سال‌ها حفظ می‌شود. از خلال گفت‌وگوهای این محفل، چهلتن می‌خواهد به تحلیل وقایع تاریخی و انقلاب بپردازد.

در سال ۲۰۲۰، در حالی که فقط چهار ماه از انتشار «محفل عاشقان ادب» می‌گذشت، این کتاب توانست جایزه خانه فرهنگ‌های جهان در برلین را از آن خود کند. این کتاب باعث تحسین منتقدان زیادی شد.

از دیگر کتاب‌های امیرحسن چهلتن که شهرتی جهانی یافته است، کتاب «گل سرخ نیشابور» است. این کتاب توسط یوتا هیملرایش به آلمانی ترجمه و توسط انتشارات سی.اچ.بک در آلمان منتشر شد. متاسفانه کتاب تا این لحظه در ایران به چاپ نرسیده است.

«گل سرخ نیشابور» درمورد جوانی انگلیسی به نام دیوید است که پس از سال‌ها انتظار به آرزوی خود می‌رسد و به زادگاه شاعر محبوبش، خیام، سفر می‌کند. او هم مثل بقیه مسافران غربی، در هنگام سفر به ایران هشدارهای بسیاری دریافت کرده است و می‌داند که ممکن است با اتفاقات غیرقابل‌ پیش‌بینی‌ای مواجه شود.

دیوید در تهران یک دوست ایرانی به اسم نادر دارد. نادر و نامزدش، نسترن، از دیوید پذیرایی می‌کنند و مهمان‌دوستی ایرانی‌ها را نشانش می‌دهند. اما این گروه سه‌نفره تا انتهای داستان همین‌طور خوشحال و خندان باقی نمی‌مانند و علاقه مشترک آن‌ها به خیام منجر به ایجاد یک مثلث عشقی می‌شود.

«گل سرخ نیشابور» هم به مفاهیم انسانی مثل عشق و حسادت می‌پردازد و هم به سیاست و تفاوت‌های شرق و غرب.

این رمان هم مانند دیگر آثار چهلتن در کشور خود نویسنده به چاپ نرسیده است و سرنوشت آن در ایران هم‌چنان مشخص نیست. علاوه بر آلمان، این رمان در اتریش و سوئیس نیز رونمایی شده و تازه‌ترین اثر چهلتن به شمار می‌رود. انتظار می‌رود «گل سرخ نیشابور» نیز جوایز بین‌المللی زیادی کسب کند.

منبع: دیجی‌کالا مگ

source

توسط chehrenet.ir