گای ریچی این روزها حسابی پرکار شده است؛ از فیلم‌های اکشن و پرستاره‌ای مثل «وزارت جنگ ناجوانمردانه» (The Ministry of Ungentlemanly Warfare) گرفته، تا تقلیدش از «ایندیانا جونز» در «چشمه جوانی» (Fountain of Youth) و سریال «آقایان» (The Gentlemen) که در دنیای فیلم ۲۰۱۹ خودش می‌گنجد. «سرزمین اوباش» (Mobland) سریال پرستاره‌ی دیگری از گای ریچی است که تهیه‌کنندگی و کارگردانی آن را برای شبکه‌ی «پارامونت» برعهده داشته و چهره‌هایی چون تام هاردی، پیرس برازنان و هلن میرن در آن بازی می‌کنند. سریال «سرزمین اوباش»، مثل اغلب آثار این کارگردان، نگاهی کاملا انگلیسی به دنیای جرم و جنایت می‌اندازد، این بار با مرکزیت خانواده‌های گنگستری لندن‌نشین که برای رسیدن به رأس هرم قدرت با یکدیگر رقابت می‌کنند. در نقد سریال «سرزمین اوباش» به گای ریچی و سبک او می‌پردازم که به حد اعلای پختگی رسیده و به نظر می‌رسد دیگر جایی برای پیشرفت ندارد.

هشدار؛ در نقد سریال «سرزمین اوباش» خطر لو رفتن داستان وجود دارد

نقد سریال «سرزمین اوباش»؛ دارودسته‌ی لندنی‌ها و چرخه‌ی بی‌پایان انتقام

نقد سریال سرزمین اوباش

«آقایان» یکی از غافلگیری‌های کارنامه‌ی گای ریچی بود؛ سریالی مهیج، کمیک و هوشمندانه که از ساخته‌های سینمایی اخیر او بهتر از آب درآمد و حتی مرا به حضور ریچی در عالم سریال‌های تلویزیونی امیدوار کرد. با اینکه پیش‌فرض «سرزمین اوباش» هم چنین وعده‌ای می‌دهد و درست راست کار این کارگردان است، اما با دیدنش متوجه خواهید شد که «سرزمین اوباش» نه «آقایان» است و نه حتی نسخه‌ی بهتر سریال «ری داناوان» (Ray Donovan) که در ابتدا قرار بود اسپین‌آفی بر آن باشد، بلکه به تقلیدی شلوغ و بی‌محتوا از مجموعه‌های خوش‌ساختی مثل «گنگ‌های لندن» (Gangs of London) می‌ماند.

داستان با جنگ بین هریگن‌ها و استیونسن‌ها شروع می‌شود؛ دو خانواده‌ی گنگستری در لندن که رقابتشان به سال‌های دور بازمی‌گردد. پس از قتل پسر ریچی استیونسن (جف بل) و وسط کشیده شدن پای ادی هریگن (انسن بون)، نوه‌ی کانرد (پیرس برازنان) رئیس خانواده‌ی قدرتمند ایرلندی در لندن، هریگن‌ها دست به دامن هری داسوزا (تام هاردی) می‌شوند تا مثل همیشه گندی که اعضای خانواده بالا می‌آورند، جمع کند.

هری در این میان، درگیر مشکلات زناشویی هم هست. ازآنجا که امروزه طبق یک قرار نانوشته هیچ فیلم و سریالی بدون صحنه‌ی تراپی ساخته نمی‌شود (حتی در آخرالزمان قارچی «آخرین بازمانده از ما» هم باید صحنه‌ی تراپی اضافه کنند) خط داستانی کش‌دار و بی‌خاصیتی از رابطه‌ی متزلزل هری و همسرش در «سرزمین اوباش» گنجانده شده که مدام می‌خواهند به مشاوره بروند، اما چندتایی سر بریده و ساختمان‌های منفجرشده سر راه مشاوره‌ی ازدواج آن‌ها سنگ می‌اندازد.

هلن میرن و پیرس برازنان

با کل اعضای هریگن‌ها، استیونسن‌ها، خانواده‌ی هری و شخصیت‌های فرعی دیگر، «سرزمین اوباش» کاراکتر کم ندارد؛ با اینکه پس از وقت‌گذرانی با آن‌ها می‌توانید نام‌هایشان را به خاطر بسپارید، ‌اما انگار این خود فیلمنامه است که فراموش می‌کند اصلا چرا در وهله‌ی اول این شخصیت‌ها را معرفی کرده است.

اپیزودهای آغازین، که گای ریچی کارگردانی آن‌ها را بر عهده داشته، با هدفی روشن و منطبق بر خط داستانی اصلی پیش می‌روند، اما به مرور چالش‌های خاله‌زنکی موجب افت سریال به ویژه در اپیزودهای میانی می‌شوند؛ از رابطه‌ی هری با همسرش، تا مسئله‌ی عروس خانواده و آنتوان، یا تلاش همین عروس برای اغوای هری، رابطه‌ای که بین دختر هری و ادی هریگن شکل می‌گیرد و بسیاری دیگر. این وسط کلی قضایای دیگر هم داریم، مثل کشتن آرچی و پیدا شدن بدنش، فلش‌بک‌های تراماتیک هری و کوین هریگن (پدی کانسیداین) در زندان، پلیسی که به صورت نفوذی برای دوستی با زن هری می‌فرستند و غیره. اما «سرزمین اوباش» به جای بستن این خطوط داستانی، ترجیح می‌دهد تازه در دو اپیزود آخر کاراکتری تازه معرفی کنند. بازیگر او هم کسی نیست جز توبی جونز که مثل آچارفرانسه در تلویزیون انگلستان دست به دست می‌شود.

پیرس برازنان

فیلمنامه‌ی «سرزمین اوباش»، که رونان بنت، سازنده‌ی سریال «روز شغال» (The Day of the Jackal) آن را با همکاری جز باترورث نوشته، فقط جلوی پایش را نگاه می‌کند؛ می‌خواهد همزمان چندین خطوط داستانی را پیش می‌برد، اما انگار هربار همه‌ی آن‌ها را فراموش می‌کند تا دوباره یک خط داستانی تازه به ماجرا بیفزاید؛ مثلا یک اپیزود کامل فقط به ختم تامی (پسر ریچی استیونسن) پرداخته می‌شود، بدون اینکه داستان ذره‌ای جلو برود.

این قضیه به ویژه از اپیزود سوم به بعد محرز است؛ داستان جلو نمی‌رود، بلکه در یک دور باطل می‌چرخد. هر عملی از سوی هریگن‌ها با عکس‌العملی از استیونسن‌ها مواجه می‌شود و داستان تنها به نشان دادن کشمکش‌های خانوادگی کفایت می‌کند. درحالی که این روابط، هرگز به اندازه‌ی رقابت‌های خانواده‌های گنگستری جذابیت ندارند. حذف خشونت‌آمیز کاراکتر برندن تنها اتفاق برجسته‌ای است که در طول اپیزودهای میانی شاهدش هستیم؛ تازه آن هم که به خاطر دست‌وپاچلفتی بودن کاراکتر برندن است و اگر آن‌چنان وحشیانه با اره‌برقی خونش را نمی‌ریختند، کک‌مان هم نمی‌گزید که پسر ارشد کانرد مرده است.

فراموشکاری نویسندگان تا آخر سریال به اوج خود می‌رسد؛ تاجایی که انگار خودشان هم از هویت واقعی ادی هریگن غافلگیر می‌شوند. ماجرای سوءاستفاده‌های جنسی از کوین و همسرش ناگهان از موضوعی فرعی، تازه در اپیزود آخر اهمیتی چشمگیر می‌یابد. این اپیزود آخر هم که فقط وقت تمیزکاری و کشتن هر کاراکتر اضافه‌ای است که بازیگرش نمی‌تواند در فصل دوم حضور داشته باشد. شرور اصلی داستان هم از ریچی استیونسن، به کت مک‌الیستر تغییر پیدا می‌کند که او هم تازه از اواخر فصل به داستان اضافه می‌شود.

15 سریال مافیایی برتر تاریخ از بهترین تا بدترین

«سرزمین اوباش» روی دوش بازیگرانش پیش می‌رود

هلن میرن

همانطور که گفتم، در «سرزمین اوباش» با خانواده‌های گنگستری سروکار داریم که بر سر مواد، توسعه‌ی قدرت یا صرفا اثبات اسم و رسم خود با هم به رقابت‌های خونینی می‌پردازند. در چنین سریالی، همه‌چیز روی دوش کاراکترها و بازیگرانی که نقش آن‌ها را ایفا می‌کنند می‌افتد و گای ریچی هرچه ایراد داشته باشد، اما یک چیز را خوب می‌داند: اینکه باید از چه مهره‌هایی برای کاراکترهایش بهره ببرد. همانطور که هوشمندانه در «آقایان» تئو جیمز را در محوریت سریال قرار داد، در «سرزمین اوباش» هم با گذاشتن تام هاردی به‌عنوان نقش اصلی برد کرده است.

هاردی به سبک همیشگی خود، در نقش هری داسوزا هم یک قهرمان خسته اما حرفه‌ای است که به وقتش کار را از آب درمی‌آورد. هریِ تام هاردی در مواجهه با دخترش، که ناگهان در اپیزودهای پایانی به ادی دلبستگی پیدا می‌کند، پدری دلسوز و نگران است؛ در مقابل ریچی استیونسن و نوچه‌هایش، یک نماینده‌ی قدرتمند از هریگن‌ها و در ارتباط با کانرد و کت مک‌الیستر یک آدم کاربلد که حد و حدود خودش را می‌شناسد. با اینکه تام هاردی در «سرزمین اوباش» لازم نیست آنقدر دستانش را – که همیشه در جیب ژاکت بلستاف‌اش فروکرده – کثیف کند، اما همان چندتایی صحنه‌ی اکشن هم که در سریال گنجانده شده، برای نشان دادن توانایی اجرای فیزیکی تام هاردی کافی است. البته اوج این توانایی را می‌توانید در فیلم تازه‌ی او، «ویرانی» (Havoc)، ببینید که در آن حسابی خون و خونریزی به راه می‌اندازد.

با اینکه «سرزمین اوباش» با درخشش تام هاردی و لهجه‌ی ایرلندی غلیظ پیرس برازنان شروع می‌شود، اما به مرور می‌بینید که ستاره‌ی درخشان سریال کسی نیست جز هلن میرن بزرگ که در نقش میو، یک‌تنه تمام هریگن‌ها و استیونسن‌ها را حریف است. با اینکه میرن در نقش میو خیلی پایش را از عمارت هریگن‌ها بیرون نمی‌گذارد، اما همیشه به نظر می‌رسد اوست که کل زمین بازی را در مشت‌اش دارد. رفت و برگشت‌های هلن میرن با برازنان باری دیگر بر قدرت بازیگری میرن صحه می‌گذارد که اخیرا جز «سرزمین اوباش»، کنار هریسون فورد در سریال «۱۹۲۳» هم کولاک کرده است.

نقد فیلم «ویرانی»؛ یک سکانس اکشن بی‌پایان!

فرمول گای ریچی دیگر تکراری شده است

نقد سریال سرزمین اوباش

گای ریچی مدت‌هاست فرمولی را پیدا کرده و به آن چسبیده است؛ فرمولی که متأسفانه یا خوشبختانه همیشه جواب می‌دهد: کاراکترهایی حرفه‌ای که بازیگران پرآوازه نقش آن‌ها را بازی می‌کنند، همه‌اشان هم باید در میانه‌ی هر جمله‌اشان چندتایی فحش و کنایه بیاورند، کمی اکشن و خشونت را هم فراموش نکنید و در نهایت، چشم در برابر چشم.

کل «سرزمین اوباش» هم همین است؛ داستانی از چرخه‌ی قدرت و انتقام با کاراکترهای جذاب که به‌موقعش از خشونت ابایی ندارند. برای همین، «سرزمین اوباش» به هیچ وجه سریال بدی نیست؛ اما دیگر تکراری شده است. پس از یک کارنامه‌ی پربار، وقتی دوباره نام گای ریچی پای پروژه‌ای می‌خورد و نتیجه یک عنوان فرمولیک دیگر از آب درمی‌آید، نمی‌توانم حس نکنم که این کارگردان با تکرار خود، بیننده را به هوای داستانی تازه گول می‌زند. حتی فیلم تازه‌اش با ناتالی پورتمن و جان کراسینسکی برای اپل‌تی‌وی، «چشمه جوانی»، هم همین حس را منتقل می‌کند.

نکات مثبت

  • اجرای قوی بازیگران، به ویژه هلن میرن
  • فیلمبرداری، طراحی صحنه و نورپردازی عالی

نکات منفی

  • تکراری شدن چرخه‌ی رقابت و انتقام
  • موسیقی متن فراموش‌شدنی از مت بلامی
  • معرفی کاراکترها و خطوط داستانی متعدد و بی‌ربط


تعجب می‌کنم که چطور رونان برنت، که شورانر سریال است، در «روز شغال» توانست سریالی کم‌نقص با دیدگاهی نو ارائه دهد؛ اما در «سرزمین اوباش» به کلیشه‌ها و مشغول نگه داشتن ذهن مخاطب به آن‌ها بسنده کرده است. گویا، با اینکه نام ریچی به عنوان شورانر سریال نخورده، اما سرمشقی که او برای برنت و کارگردانانی که روی اپیزودهای مختلف «سرزمین اوباش» کار کرده‌اند گذاشته، سرمشقی تکراری و سطحی‌نگر است که جز ظواهر سریال به چیز دیگری کار ندارد.

در نهایت، تنها اگر در یکی از این دو دسته باشید، از «سرزمین اوباش» لذت می‌برید: یا اساسا هیچ ایده‌ای از کیستی ریچی و چیستی آثارش ندارید و فقط می‌خواهید یک سریال گانگستری متوسط با بازیگران خوب تماشا کنید، یا از طرفداران دوآتشه‌ای هستید که تمام فیلم‌ها و سریال‌های گای ریچی را باولع بالا می‌کشند و فرقی ندارد چندبار ریچی یک ایده را قرقره کند و به آن‌ها بدهد، همچنان وفادارانه پای این کارگردان می‌نشینید. پس از این سریال فراموش‌شدنی و فیلم اخیر ریچی، اشتیاق من یکی که دیگر برای آثار تازه‌ی او کور شده است.

شناسنامه سریال «سرزمین اوباش» (MobLand)

سازنده: رونان بنت
نویسنده: رونان بنت، جز باترورث
بازیگران: تام هاردی، پیرس برازنان، هلن میرن، لارا پولور، توبی جونز
محصول: ۲۰۲۵، انگلستان
امتیاز سایت IMDb به سریال: ۸.۵ از ۱۰
امتیاز سریال در سایت راتن تومیتوز: ۷۵٪
خلاصه داستان: هری داسوزا، معتمد خانواده‌ی جنایی قدرتمند ایرلندی، هریگن‌ها، است که در بحبوحه‌ی جنگ با خانواده‌ی رقیب، استیونسن‌ها، مدام به او نیاز پیدا می‌کنند. همزمان، هری درگیر مشکلات خانوادگی با همسر و دخترش است که توقع بیشتری از او دارند. با بالا گرفتن رقابت هریگن‌ها و استیونسن‌ها، پای پلیس و خانواده‌های خلافکار دیگر هم به قضیه باز می‌شود…

نقد سریال «سرزمین اوباش» دیدگاه شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست.

منبع: دیجی‌کالا مگ

source

توسط chehrenet.ir