«النور کبیر» (Eleanor the Great) اولین فیلم اسکارلت جوهانسون در مقام کارگردان است که در بخش نوعی نگاه جشنواره کن 2025 به نمایش درآمد و تا اینجا نقدهای ضدونقیضی دریافت کرده است.

فیلم قصه‌ی یک پیرزن 94 ساله به نام النور را روایت می‌کند که همسرش را از دست داده و با بهترین دوستش -که از بازماندگان هولوکاست است- زندگی می‌کند. پس از مرگ رفیقش، النور تصمیم می‌گیرد مدتی را با دخترش زندگی کند و آنجا به اشتباه، وارد یک گروه گفتگو می‌شود که از بازماندگان هولوکاست تشکیل شده است. النور تصمیم می‌گیرد تا سرگذشت رفیق فقیدش را به عنوان خاطرات خود روایت کند و حرفهایش توجه یک خبرنگار جوان را جلب می‌کند.

نقدهای فیلم «النور کبیر» اسکارلت جوهانسون

فیلم «النور کبیر» که در جشنواره کن 2025 روی پرده رفت، سوژه‌ی عجیبی دارد و نقدهای منفی آن عمدتا ناشی از این مسئله هستند که دروغ‌گویی و جعل هویت را تشویق می‌کند و انتظار دارد با شخصیت اصلی‌اش همذات‌پنداری کنیم. فیلم در سایت راتن‌تومیتوز با 14 نقد، میانگین امتیاز 57 درصد را دارد (8 نقد مثبت و 6 نقد منفی)، و در سایت متاکریتیک هم با 7 نقد، میانگین امتیازش فعلا 50 درصد است (2 نقد مثبت و 5 نقد متوسط). واکنش تماشاگران به فیلم مثبت‌تر بوده است و فعلا میانگین امتیاز 8.4 از 10 را در سایت آی‌ام‌دی‌بی دارد که احتمالا با اکران گسترده، به زیر 8 خواهد رسید.

کلایدر – جیسون گربر

جدیدترین نقش جون اسکویب، شخصیت اصلی فیلم «النور کبیر»، اولین تجربه کارگردانی اسکارلت جوهانسون است. جوهانسون بر اساس فیلمنامه تونی کامن، روایتی ساده اما موثر از داستان النور می‌سازد که با کاریزمای بازی اسکویب کیفت بهتری ‍‍پیدا می‌کند.

داستان، النور، ساکن فلوریدا را دنبال می‌کند که در دفاع از نزدیک‌ترین افراد به خود مهارت دارد، حتی اگر این کار شامل تحقیر یک فروشنده دست‌وپا چلفتی باشد. او با بهترین دوستش، بسی (ریتا زوهر)، یک بازمانده هولوکاست با لهجه غلیظ زندگی می‌کند. وقتی دوست عزیزش از دنیا می‌رود، النور به زادگاه خود، نیویورک، بازمی‌گردد تا با دخترش لیزا (جسیکا هکت) و نوه‌اش (ویل پرایس) وقت بگذراند. لیزا که مطلقه است و در حال بزرگ کردن فرزندش،‌‌ سعی می‌کند نیازهای مادر تندخویش را که تازه از فلوریدا برگشته، مدیریت کند. لیزا برای اینکه مادرش را از خانه بیرون بکشد، او را در یک جلسه آوازخوانی در مرکز محلی یهودی‌ها ثبت‌نام می‌کند.

النور آنجا به یک گروه خاص ملحق می‌شود. این صرفا گروهی از دوستان نیست که گپ می‌زنند، این یک گروه بازمانده است، افرادی که گردهم آمده‌اند تا ناگفتنی‌ها را بیان کنند و حقیقت را درباره وحشت‌هایی که در دوران کودکی شاهد آن بوده‌اند، بگویند. نینا (ارین کلیمن)، مهمان جوانی که اخیرا مادرش را از دست داده است، از طرف دوره روزنامه‌نگاری دانشگاه نیویورک، آنجا حضور دارد. پدرش، راجر (چیوتل اجیوفور)، یک مجری خبر تلویزیونی کاریزماتیک است.

این دو زن که سنین آنها با دهه‌ها فاصله از هم جدا شده است، با یکدیگر دوست می‌شوند و با گذشت زمان، دروغ‌ها بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌شوند، زیرا زندگی بسی به جای تجربیات خود النور روایت می‌شود. کمی درباره کل مفهوم فیلم: با توجه به آنچه در جهان در حال وقوع است، داستانی درباره جعل ارتباط فرد با هولوکاست، در ظاهر، نفرت‌انگیز است، صرف نظر از شرایط. در دوران پسا-حقیقت و اخبار جعلی، درس‌های تاریخ تحریف‌شده در رسانه‌های اجتماعی مصرف می‌شوند و شنیع‌ترین توطئه‌ها به عنوان واقعیت پذیرفته می‌شوند، بنابراین ایده کلی چندش‌آور است، حتی وقتی یک پیرزن ۹۴ ساله خوش‌نیت که می‌خواهد داستان‌های دوست فقید خود را زنده نگه دارد، چیزهایی را روایت میکند که از زندگی خودش نیستند. دستکاری حقایق و پذیرش رنج شخص دیگری برای بهبود وضعیت خود، سوژه یک فیلم ترسناک است، نه یک درام کمدی و بسیاری بلافاصله از چنین داستانی ناراحت خواهند شد.

«النور کبیر» شاید به اندازه نامش کبیر نباشد، اما همچنان ارزش تحسین دارد. جوهانسون، که خود یک بازیگر خیره‌کننده است، اجراهای گرم و پیچیده‌ای از گروه بازیگرانش گرفته است. فیلمبرداری رضایت‌بخش است، و مکان‌های نیویورک را به روشی کمی ساده و شاعرانه به تصویر می‌کشد که با طبیعت ساده مکان‌ها همخوانی دارد. این یک سفر عاطفی برای همه دست‌اندرکاران است، و برای تماشاگرانی که مایل به تحمل برخی از تناقضات ذاتی هستند، نکات بسیار زیادی اینجا وجود دارد که واقعاً عالی است.

۱۰ فیلم برتر درباره‌ی پیری؛ گاسپار نوئه هم به این سوژه علاقمند است!

گاردین – پیتر بردشاو

این فیلمِ عجیب درباره پیامدهای هولوکاست، خود دچار قضاوت اشتباه و ناآگاهی است. جون اسکویب نقش النور مورگنستاین را بازی می‌کند. او در فلوریدا ساکن است و آپارتمانی را با بهترین دوستش، بسی استرن (ریتا زوهر)، به اشتراک می‌گذارد. بسی نیز بیوه و یهودی است، اما برخلاف النور که متولد آمریکاست، بسی بازمانده هولوکاست است و مرگ برادر عزیزش او را آزار می‌دهد؛ خاطره‌ای که هرگز به صورت عمومی فاش نکرده و فقط به النور گفته است.

وقتی بسی می‌میرد، النور به آپارتمان کوچک دختر مضطرب و مطلقه خود، لیزا (جسیکا هکت) و نوه‌اش (ویل پرایس) در نیویورک بازمی‌گردد و از همان ابتدا احساس غم و تنهایی می‌کند. بنابراین به یک گروه اجتماعی سالمندان یهودی در شهر می‌پیوندد، اما با وحشت متوجه می‌شود، خیلی دیر، که این گروه به طور خاص برای بازماندگان هولوکاست است. و بنابراین، النور که به طرز دلخراشی مشتاق جا افتادن و یافتن رفیق است، تظاهر می‌کند که یک بازمانده است و خاطرات بسی را روایت می‌کند و به خود می‌گوید که با این کار، یاد بسی را گرامی خواهد داشت.

چه چیزی ممکن است اشتباه پیش برود؟ خب، دانشجوی روزنامه‌نگاری دانشگاه نیویورک، نینا (ارین کلیمن)، که به بهترین دوست النور تبدیل می‌شود، در این گروه شرکت می‌کند. مادر مرحوم نینا یهودی بود، و نینا تحت تأثیر داستان شگفت‌انگیز النور و قصد او برای برگزاری بت میتصوا (جشن تکلیف یهودی) در سنین بالا قرار می‌گیرد؛ مقاله‌ی نینا، او مورد توجه پدرش، راجر دیویس (چیوتل اجیوفور)، مفسر خبری تلویزیون قرار می‌گیرد.

به نظر می‌رسد صحنه برای یک کمدی سیاه آماده شده است: یک تحقیر غیرقابل تصور. اما وقتی اتفاق اجتناب‌ناپذیر رخ می‌دهد، اصلا اتفاق خاصی نمی‌افتد، گویی خود فیلم می‌خواهد از النور شیرین و پیر در برابر کار فوق‌العاده احمقانه و خطرناکی که انجام داد، محافظت کند. ما به سرعت به موضوع خسته‌کننده و بی‌اهمیت نیاز راجر به کنار آمدن با غم خود می‌پردازیم، گویی این موضوع به همان اندازه مهم یا جالب است. همه دفاع النور را در مورد گرامی‌داشت یاد بسی می‌پذیرند و داستان توسط هیچ‌کس دیگری پیگیری نمی‌شود. اما همه بزرگسالان می‌دانند که تظاهر به بازمانده بودن از هولوکاست یک مسئله جدی است، زیرا چنین مواردی می‌تواند توسط نئونازی‌ها و انکارکنندگان هولوکاست مورد سوءاستفاده قرار گیرد. و بسیار ساده‌لوحانه است که «روزنامه‌نگاران» در این فیلم اصلاً به این موضوع اشاره‌ای نمی‌کنند.

سپس مسئله خانه سالمندان مطرح می‌شود. لیزا دائماً اشاره می‌کند که النور در خانه سالمندان بهتر خواهد بود. النور عصبانی و قاطعانه می‌گوید که این را نمی‌خواهد، و تماشاگران نیز ممکن است با او موافق باشند. او بالاخره از نظر ذهنی بسیار تیزبین و از نظر فیزیکی در وضعیت عالی قرار دارد. اما در نهایت، به نظر می‌رسد که او با رفتن به یک آسایشگاه به طور بی‌تفاوت موافقت می‌کند. چرا؟

هالیوود ریپورتر – لاویا گیارکی

اسکارلت جوهانسون در اولین تجربه کارگردانی خود تلاش می‌کند تا تصویری از پیری، تنهایی و غم در آمریکا را از طریق ماجراهای ناخوشایند شخصیت اصلی خود، با بازی جون اسکویب به تصویر بکشد. شما دلتان می‌خواهد «النور کبیر» به خاطر شخصیت اصلی جذاب و ایده اصلی گیرا (فیلمنامه از توری کامن است) موفق شود، اما فیلم در یافتن مسیر خود تقلا می‌کند. فیلم بین صحنه‌های کمدی و لحظات دراماتیک در نوسان است، و در حالی که جوهانسون کارگردان توانمندی است، اما کافی نیست تا بر تغییرات لحنی گیج‌کننده غلبه کند. با این حال، دست‌کم، «النور کبیر» یک تغییر جهت شخصیت‌محور نسبت به انبوه دنباله‌ها، پیش‌درآمدها و هرآنچه استودیوها از فرنچایزهای موجود بیرون می‌کشند، ارائه می‌دهد.

این فیلم که در بخش معتبر «نوعی نگاه» جشنواره کن 2025 به نمایش درآمد، به نظر من انتخاب عجیبی برای این جشنواره است. مکان مناسب‌تری برای این فیلم دل‌گرم‌کننده می‌توانست ساندنس یا جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو باشد؛ نقاط قوت آن یادآور درام‌های کمدی با بودجه متوسط دهه 90 میلادی است.

فیلم داستان النور مورگنستاین (اسکویب)، زن 94 ساله‌ای را دنبال می‌کند که پس از مرگ ناگهانی بهترین دوستش بسی (ریتا زوهر)، مجبور می‌شود به نیویورک بازگردد و با دخترش لیزا (جسیکا هکت) زندگی کند. این انتقال زمانی دشوار می‌شود که این زن 90 و چند ساله متوجه می‌شود که هیچ کس برای او وقت ندارد. یک سوءتفاهم ناخوشایند، او را وارد گروهی از بازماندگان هولوکاست می‌کند، و به جای تصحیح اشتباه، النور داستان‌های بقای هولوکاست بهترین دوست مرده‌اش را به عنوان داستان‌های خودش روایت می‌کند. این مسئله باعث می‌شود النور با نینا (ارین کلیمن)، دانشجوی 19 ساله روزنامه‌نگاری که می‌خواهد درباره تجربیات النور بنویسد، دوست شود.

این یک ایده جسورانه است که می‌توانست بهتر عمل کند. «النور کبیر» اعمال مشکوک شخصیت اصلی را به غم و انزوا نسبت می‌دهد. اما این چارچوب‌بندی به اندازه کافی زود و قوی مطرح نمی‌شود تا قانع‌کننده باشد، بنابراین آنچه می‌توانست مطالعه‌ای جذاب و غم‌انگیز از یک زن سالخورده باشد که پس از مرگ نزدیک‌ترین دوستش به دنبال ارتباط می‌گردد، به وقایع‌نگاری نامنظم و گاهی آزاردهنده از یک نقشه نسبتا عجیب تبدیل می‌شود.

۱۰ فیلم برتر درباره دروغ‌های فاجعه‌آمیز؛ از «سرگیجه» تا «انگل»

فیلم «النور کبیر» با سکانسی عالی آغاز می‌شود که زندگی مشترک النور و بسی را به تصویر می‌کشد. این دو زن دهه‌ها دوست بوده‌اند و پس از فوت همسرانشان، تصمیم می‌گیرند یک خانه کوچک در فلوریدا را به اشتراک بگذارند. روتین زندگی آنها شامل گپ و گفت‌های صبح‌گاهی با قهوه، رفتن هفتگی به فروشگاه مواد غذایی و تماشای مجری مورد علاقه‌شان، راجر (چیوتل اجیوفور) در اخبار شبانگاهی است.

عناصر کمدی فیلم «النور کبیر» عمدتا به خاطر بازی قوی اسکویب در نقش مادری که گاهی اوقات بداخلاق و کمی سلطه‌جو است موفق عمل می‌کنند. در 94 سالگی، شخصیت او هنوز نسبتا مستقل و سرسخت است، و تماشای او در حال طعنه زدن به جوانانی که غیر از این فکر می‌کنند، خنده‌دار است. اما وقتی جوهانسون کمدی را کنار می‌گذارد تا به سمت اتفاقات جدی‌تر متمایل شود، عدم ثبات خودش را نشان می‌دهد. زیرا بازی‌ها با فراز و نشیب‌های جدید داستان همخوانی ندارند. عدم صداقت النور او را در موقعیت‌های خطرناک‌تری قرار می‌دهد، از جمله مجبور شدن به صحبت با دانشجویان روزنامه‌نگاری درباره اخلاق در داستان‌گویی و علاقه یک کانال خبری محلی به پخش گزارشی درباره او.

منبع: screendaily

source

توسط chehrenet.ir