شما چقدر به یک فرد ایمان دارید؟ وقتی دربارهٔ نوع اعتماد ترسیم شده در قسمت اول لست آو آس صحبت میشود این اولین سؤالی است که به ذهن میرسد؛ داستانی که کاملاً از معنویت مجزا بوده و عمیقاً بر روی رابطه یک مرد با دخترخواندهاش تمرکز داشت. برداشت من از پایان لست آو آس این بود که جول میلر با تصمیم خود احتمال بقای درازمدت بشریت را از بین برد. او این کار را برای نجات یک دختر کرد اما مهمتر از همه این کار را کرد تا درد ازدستدادن دخترش را یکبار دیگر تجربه نکند. این داستانی دربارهٔ الی است؛ یک دختر که به یک مرد اعتماد کرد، به یک پدر که به اعتمادش خیانت کرد. اگر بازی اول دربارهٔ این بود که چطور جول مردی بود که در نهایت باعث نابودی ما شد، دربارهٔ یک ضد ناجی، پس لست آو اس پارت 2 نگاهی نزدیکتر به عواقب شخصی اعمال او از دو زاویه دید میکند.
بهعنوان یک دنبالهٔ تراز اول یا همان AAA و برخلاف انتظار دنبالهی بازیهای بزرگ، لست آو آس پارت 2 داستان متفاوتی را به ما ارائه میکند. معرفی ابی اندرسون و بهسرعت نشاندادن کشتهشدن جول توسط او از نظر روایی عملی بسیار جاهطلبانه است. خشونت در ظاهر بیمعنای مرگ جول میتواند بهاندازهٔ تغییر زاویه دید گیجکننده شود، اما همین تغییر زاویه دید دقیقاً همان چیزی است که داستان ارائه میدهد. جاه طلبی روایت داستان دختر دکتری که جول در پایان تقریباً بی عیب و نقص بازی اول به قتل میرساند چیزی است که وجود این دنباله را توجیه میکند. جالب است که یکی از راههایی که لست آو آس پارت 2 خودش را متمایز میکند، وارد کردن خدا به معامله است.
از دیدگاه تقلیلگرایانه، لست آو آس 2 بازیای دربارهٔ دو زن است که بهتدریج به نتیجهای مشابه دربارهٔ چرخهٔ نسل به نسل خشونت میرسند. یکی سریعتر از دیگری سقوط میکند اما هر دو تقریباً همهکس و همه چیزی که برایشان مهم است را در جریان کنارآمدن با عواقب اعمالشان از دست میدهند. این تلخ و ناخوشایند است ولی هر دو شخصیت زنده میمانند و داستان ابی به پایانی میرسد که میشود آن را یک پایان خوش مبهم، در مقایسه با بازگشت غمانگیز الی به یکخانه خالی تلقی کرد. با تنها بررسی شخصیتها، میشود از این داستان معنایی استخراج کرد. شخصیت ابی با پیشروی داستان شاید بهاندازه شخصیت الی قابل همذاتپنداری میشود و در نتیجه قادر است حقه روایی بازی را محقق کند. ما با قاتل جول همذاتپنداری میکنیم شاید حتی بیشتر از الی دوستداشتنیمان. هرچند در اینجاست که من در درک ابهام به مشکل برمیخورم، همانطور که در آن زمان و هنوز هم در درک اعمال پایانی جول در بازی اول بهغیراز برداشتی که همیشه از آن داشتهام مشکل دارم. باور و برداشت من تزلزلناپذیر است و وقتی به این داستان نگاه میکنم تا علتش را بیابم آن را پیدا میکنم. لست آو آس پارت 2 نمیتواند ایمان را از خانواده جدا کند.
دین به طور اختصاصی فقط توسط دینا، معشوقهٔ الی و همتای واقعی او، مورد بحث قرار میگیرد؛ کسی که مشخص میشود باردار است درحالیکه آن دو در سیاتل در تعقیب قاتلان جول هستند. وقتی الی و دینا مشغول گردش در شهر هستند به یک کنیسهٔ متروکه میرسند. بازیکن میتواند یک گفتگوی اختیاری دربارهٔ معنای یهودیت با دینا داشته باشد درباره اینکه باورداشتن به دین در یک جهان پسا آخرالزمانی چه معنا و مفهومی دارد. برای دینا، ایمان خانواده، غذا و فرهنگ است. این مکان به شکل معجزهآسایی مملو از خاطرات خوب است با اینکه او تا پیشازاین در آن قدم نگذاشته بود. این قدرتی است که یک مکان پرستش و مقدس بر روی او دارد. حتی الی کوتهبین متوجه آن میشود. این یک سکانس اختیاری است اما بخشی حیاتی برای درک جایگاه دینا در داستان به شمار میآید.
یهودیت دینا که صد البته تنها ترسیم یک دین واقعی در دنیای بازی محسوب میشود، ایمانی جدی و پاک است. دینا نیکی بی چونوچرایی است در دریایی از مصالحههای بیشمار و اعتقاد و ایمانش او را به چیزی گرهزده است که الی مشخصاً از آن بهرهای نمیبرد. او فردی مؤمن است و این او را به یک روزنهٔ امید برای الی تبدیل میکند. زندگیاش و علاقهاش نعمتی است که او آزادانه به الی میدهد، الی که این نعمت را میبیند اما در نهایت نمیتواند از جول عبور کند، حتی وقتی این دو با هم شروع به بزرگ کردن یک کودک میکنند. الی جایی برای ایمان ندارد. این طبیعت بلعیدهشدن توسط یک ایدهٔ یگانه و کوتهبینانه است. در لست آو آس پارت 2، مأموریت الی برای انتقام بیمارگونه است، حتی وراثتی است و بیماری که او از پدرش به ارث برده. برای حتی در نظر گرفتن باور داشتن به چیزی به بزرگی ایمان، الی باید از آنچه که بهعنوان مسئولیت خود به جول میبیند چشم پوشی کند. او نمیتواند جهانی را متصور شود که در آن کس دیگری حکم نهایی را صادر میکند. برای الی، باور داشتن به خدا به معنای تسلیم شدن است. در آغاز بازی، ابی باوری مثل الی دارد. او نیز یک دینا دارد. دینایی که به او گوش میدهد.
نحوه و علت دیدار ابی و لِو نوجوان و خواهرش یارا اهمیت زیادی برای داستان ندارد. دینهای جانی بینشان فراتر از جهانی است که یکدیگر از دست مبتلایان قارچی نجات میدهند. بااینحال همانطور که اطرافیانشان به شکل فجیعی میمیرند، این دو باید به کل دنیای یکدیگر تبدیل شوند و درست مثل بخش اعظم سری، این عملکرد بازیگران و اجرای آنهاست که شخصیتها را بهشدت باورپذیر میکند. لو یک شخصیت جالب است زیرا که به ایمانش پایبند میماند. سرافایتهایی که او را بزرگ کردند و پس زدند یک فرقهٔ مذهبی و در جنگ با جبههٔ همسو با ابی یعنی Washington Liberation Front بودند. لو یک مرد ترنس است، مسئلهای که باعث میشود مادر ناآگاهش او و خواهرش را به میانهٔ میدان نبردی بفرستد که هر دو طرفین خواهان مرگ آنها هستند. بعداً ما متوجه میشویم که ایمان او به پیامبرش بهموجب تروما متزلزل نشده، بلکه جانی دوباره یافته است. به گفتهٔ پیامبرش «تنها وقتی ضعیف هستم میتوانم قدرت واقعیام را به دوش بکشم».
ابی که نقش مکمل الی را دارد کلهشق است اما وقتی کار بهجای باریک میرسد تصمیم میگیرد به چیزی بزرگتر از خودش باور داشته باشد. لو به او تحمل، ایمان و بخشش را یاد میدهد. او پس از اینکه لو کموبیش به او میگوید «لطفاً با این نام مرا صدا نکن» از مورد خطاب قراردادن او با لفظ «اِسکار» (Scars) یک ناسزای تخیلی که WLF برای سرافایت ها استفاده میکنند، دست میکشد. پس از الی تمام کسانی که ابی برایشان اهمیت قائل است را میکشد، این اثر لو است که به ابی اجازه میدهد از کشتن الی صرفنظر کند اما این فقط بخشش الی نیست که شکلدهندهٔ ایمان ابی است بلکه باور به امیدی که روزی با تلخی در صورت معشوقش به آن خندیده بود: وجود فایرفلایها. امیدی که در نهایت به ثمر میرسد.
دینا و لو به پروتاگونیستها گزینهای برای باور میدهند. الی از این باور دست کشیده و دینا را در تعقیب انتقام ترک میکند. ابی از طرف دیگر به لو، به فایرفلای ها باور میکند. یکی پذیرش را انتخاب میکند و دیگری پسزنی را. ابی خدا و منزل را یکجا پیدا میکند و الی بدون یکی قادر به داشتن هیچ یک نیست. علیرغم این موقعیت، دینا و لو از شکنجهٔ زندگی در این جهان مصون نیستند. در پایان بازی، هر یک از آنها با مشکلات و سختیها بسیاری دستوپنجه نرم کردهاند. اگر روحشان تا این حد پاک است و ایمانشان تا این حد استوار پس حتماً دلیلی برای رنجکشیدنشان وجود دارد نه؟ اگر لست آو آس پارت 2 یک بازی کاتولیک بود، شاید میشد به جوابهایی ساده رسید اما اینطور نیست. رنجکشیدن به رستگاری منتهی نمیشود. لست آو آس 2 یک بازی است که یهودیت را نشان داده و دین یهود به حفظ جان انسان بیش از هر چیزی اهمیت میدهد. در دین یهود وقتی والدینتان از دنیا میروند شما به مدت 12 ماه عزاداری میکنید. این عزاداری در مراحل مختلف انجام میشود و هر یک محدودیتهای سختگیرانهتری نسبت به مرحلهٔ قبل از خود دارند. نخست آنینوت است، دورهای که تا دفن ادامه دارد. سپس شیوا است که پس از هر خاکسپاری یهودی رخ میدهد و هفت روز طول میکشد. بعد شناه است که دورهای یازدهماهه است و به سوگواری و تامل اختصاص دارد.
الی هر بار که تصمیم میگیرد به دنبال ابی برود در مرحلهٔ متفاوتی از سوگواری قرار دارد اما حتی ماهها بعد ما متوجه میشویم که هنوز هم عزادار است. شاید او اگر در طول سال اول راهنمایی میشد از تراژدی که رخ میدهد جلوگیری میشد. لست آو آس پارت 2 به قدرت پروسه باور دارد. خدا این جهان را به حال خود رها کرده است. در اینجا، ایمان بسیار بیشتر از باور به خداست، این یک راه درک آن است که زیر وحشتهای قابل رویت برنامهای وجود دارد. برنامهای برای ساخت یک جهان جدید. این جهانبینی مشکلساز میشود وقتی بازی باور را بهعنوان وسیلهای برای تمایز بین قهرمانان و ضدقهرمانان خود مورد استفاده قرار میدهد.
پایان بازی را میشود بهصورت پوچگرایی محض تفسیر کرد اما ابهام پایان داستان در پتانسیل الی نهفته است. حال جهان اخلاقی بازی کوچکتر و به افراد خوب و بد تقسیم شده است و الی در تقاطعی میان این دو قرار دارد. شما فراتر از هر چیز، جان او را حفظ کردهاید حالا نوبت اوست که تصمیم بگیرد با آن چهکار بکند. این برعهدهٔ شماست که به الی ایمان داشته باشید یا نه. اینکه آیا او فراتر از پیکسلهای روی صفحهنمایشتان وجود دارد یا نه اهمیتی ندارد.
منبع: noescapevg
source