قرار است در سال 2025 میلادی فیلم تازهای از فرنچایز «غارتگر» اکران شود. نامش «غارتگر: سرزمین بد» (Predator: Badlands) است و الی فانینگ نقش اصلی را بازی خواهد کرد. گفتهها و شنیدهها اطراف قصهی فیلم و حال و هوایش بسیار است اما خود سازندگان هنوز خبر رسمی و مشخصی از آن ارائه ندادهاند. فقط میدانیم که داستانش در آینده و در سیارهای تک افتاده میگذرد و قصهی غارتگری را روایت میکند که از قبیلهی خود جدا شده است. از قرار معلوم انیمیشنی هم در همین حال و هوا در حال آمادهسازی است که «غارتگر: قاتل قاتلان» (Predator: killer Of Killers) نام دارد. همین نزدیکی به پخش دو اثر تازه ما را وا میدارد تا سری به این فرنچایز سینمایی بزنیم و فیلمهای «غارتگر» را یکی یکی بر اساس کیفیت مرور کنیم.
اول بار سال 1987 بود که سر و کلهی این موجود شرور پیدا شد و فرصت ادغام سه ژانر وحشت، علمی- تخیلی و اکشن را در اختیار فیلمسازان قرار داد. موجودی درشت اندام و عظیمالجثه که هیچ چیز سر راهش نبود و حتی میتوانست دمار از روزگار آرنولد شوارتزنگر، آن هم در دههی هشتاد درآورد. با آن دستان عضلانی و چهرهای مخوف مشخص نبود که سر و کلهاش از کجا پیدا شده، فقط آمده بود تا جان بستاند و قربانیان را به مسلخ ببرد. زمانه، زمانهی ساخته شدن فیلمهای اکشن با قهرمانان عضلانی بود. همان قهرمانانی که هیچ چیز جلودارشان نبود و میتوانستند با زور بازوی خود هر حریفی را به آن دنیا بفرستند. اما ناگهان هماوردی سر برآورد که میتوانست آنها را تکه و پاره کند. جان مکتیرنان، کارگردان آن فیلم هم تا توانست به شکلی بیواسطه به نمایش سکانسهای خون و خونریزی دست زد تا فیلمهای «غارتگر» از همان ابتدای پیدایش زیرمجموعهای از ژانر وحشت طبقهبندی شوند.
مثل هر فرنچایز دیگری با پیدا شدن سر و کلهی فیلمهای بعدی مجموعه، گسترهی حضور موجود مخوف قصه بیشتر شد و حال میشد سری به ریشههای وجودشای هم زد. مثلا این که این موجودات زمینی نیستند و از سیارهای دیگر آمدهاند و از بخت بد سر راه آرنولد شوارتزنگر و همقطارانش در فیلم اول قرار گرفتهاند. اما نکتهی عجیب زمانی اتفاق افتاد که پای کراساُورها هم به میان آمد. یعنی دو موجود از دو سری فرنچایز مختلف سر راه هم قرارگرفتند تا به هیولاهای یک فیلم واحد تبدیل شوند. موجود ترسناک فرنچایز «بیگانه» (Alien) که خودش دستی در آدمکشی داشت و روی پردهی سینما مدتها مردان و زمان مختلف را به مسلخ برده بود، حال هماوردی در قامت خودش میدید تا فیلمهای «غارتگر» صاحب دو فیلم بسیار عجیب و غریب شوند.
داستان تمام این فیلمها در همین حوالی میگذشت. جایی میانههای قرن بیست و بیست و یک. اما سال 2022 قصهی غارتگران به قرنها قبل رفت و یکی از بهترین کارهای مجموعه ساخته شد. اثری سراسر ترسناک که این بار تفاوتی آشکار با آثار پیش از خود داشت؛ دیگر خبری از قهرمانان عضلانی مرد نبود و حال دختری در نقش قهرمان قرار میگرفت و به شکار میپرداخت. نام فیلم هم «شکار» بود اما موجود ترسناکش همان غارتگر آشنای آثار پیشین بود. در چنین شرایطی با پخش شدن انیمیشن تازه و فیلم بلند سینمایی جدید در سال 2025، تعداد فیلمهای «غارتکر» به 9 عدد میرسد و این فهرست دست به جمعبندی همین آثار در دسترس زده است.
7. بیگانه علیه غارتگر: مرثیه (Alien VS Predator: Requiem)
- کارگردان: گرگ استراس و کالین استراس
- بازیگران: استیون پاسکول، ریکو آیلسورث و جان اورتیز
- محصول: 2007، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: 4.6 از 10
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 12٪
داستان فیلم دنبالهی داستان فیلم «بیگانه علیه غارتگر» است که در سال 2004 اکران شد و به موقع به آن میرسیم. هر دو فیلم از یک نقطه ضربه خوردهاند که آنها را در جایگاه انتهایی فهرست فیلمهای «غارتگر» قرار داده است؛ جهان پشت این دو موجود یک سر با هم تفاوت دارد اما سازندگان تصور کردهاند به صرف این که هر دو هیولا موجوداتی ترسناک هستند و از مکانی غیر از کرهی زمین آمدهاند، میتوان آنها را به جان هم انداخت و این چنین پول خوبی به جیب زد. اما نتیجه رسما فاجعهای تمام عیار شد که نمیشد حتی تا به انتهایش آنها را دید.
این فیلم دوم که از کبود امکانات هم رنج میبرد. کارگردان آشکارا آدم کاربلدی نیست و جلوههای ویژه هم چیزی نزدیک به فاجعه است. زوایای دوربین عجیب و غریب و استفادهی بی جا از دوربین روی دست به اثر لطمه زده و مبارزات این دو غول بی شاخ و دم هم چندان چنگی به دل نمیزنند. موضوع این جا است که چه بیگانه و چه غارتگر جلال و جبروتی در فیلمهای دیگر داشتند که هالهای رازآمیزی اطرافشان قرار میداد و حال که مدام از این سو به آن میدوند و به جان هم میافتند، خبری از آن شکوه خوفناک نیست.
در «بیگانه علیه غارتگر: مرثیه» که شخصیتهای انسانی درستی هم وجود ندارند تا مخاطب با دیدن آنها و دنبال کردن سرنوشتشان به وجد آید و تا به انتها تماشای فیلم را تحمل کند. حقیقتا تحمل این یکی از مجموعه فیلمهای «غارتگر» صبر بسیار میخواهد و فقط از دلباختگان این هیولاها بر میآید. نکته این که در چنین قابی این غارتگر فیلم است که در جای قهرمان قرار میگیرد.
«پس از درگیریهای بین بیگانه و غارتگر در فیلم قبل، بیگانهای تازه از دل غارتگری بیرون میآید و دوباره با دیگران مبارزه میکند. در این میان سفینه سقوط کرده و به زمین میرسد. حال آخرین غارتگر باقی مانده تقاضای کمک میکند اما بیگانه موفق شده به فاضلابی نفوذ کند و درون چند بیخانمان تخمگذاری کند و …»
6. بیگانه علیه غارتگر (Alien VS Predator)
- کارگردان: پل اس اندرسون
- بازیگران: جان دیویس، گوردون کارول و دیوید گیلر
- محصول: 2004، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان و کانادا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: 5.7 از 10
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 21٪
سال 2004 عدهای دور هم نشستند و تصور کردند که ساختن یک کراساُور با دو هیولای معروف ژانر وحشت میتواند کار جذابی باشد. یکی از دل مجموعه فیلمهای «بیگانه» (Alien) میآمد. ریدلی اسکات کارگردان اولین فیلم آن مجموعه ترس از کشف دنیایی ناشناخته در عصر تسخیر فضا توسط انسان را به فیلمی پر آب و تاب تیدیل کرده بود که حسابی مخاطب را میترساند. اما فیلمهای «غارتگر» از جهانی کاملا متفاوت میآمدند؛ آنها محصول دوران روشنبینی دههی 1980 بودند و قرار بود که در برابر ارتش آمریکا قد علم کنند. یکی ریشهای عمیقا ترسناک داشت، در حالی که دیگری از دل ژانر اکشن بیرون میآمد.
در چنین قابی بود که فیلم «بیگانه علیه غارتگر» هم اثر چندان قابل قبولی از کار درنیامد و نتیجه تبدیل به فیلمی فراموش شدنی شد. نکته این که تهیه کنندگان فیلم را فراموش نکردند و در سال 2007 دنبالهای از آن روانهی پردهی سینما کردند که این یکی هم بدتر بود! جلوههای ویژهی این یکی تا حدودی قابل قبول از کار درآمده. کارگردانی هم بهتر از فیلم بعدی است اما باز هم قصهی فیلم تا حدود بسیاری احمقانه است.
داستان فیلم ملغمهای از فیلم «موجود» (The Thing) اثر باشکوه جان کارپنتر به سال 1982 میلادی با فیلمهای علمی- تخیلی ترسناک است. مثلا قرار بوده که دست درازی بشر به طبیعت زیر تیغ تند انتقاد سازندگان برود اما همهی اینها وقتی قصهای وجود ندارد و همه چیز سرسری برگزار شده، اصلا به چشم نمیآیند. سکانسهای ترسناک فیلم هم نه شوری برمیانگیزند و نه هیجانی ایجاد میکنند. خلاصه که همه چیز در حد ایدهای که قرار بوده جذاب باشد، باقی مانده است تا یکی از بدترین فیلمهای «غارتگر» ساخته شود.
«به نظر میرسد در جایی دورافتاده بقایایی از یک تمدن قدیمی وجود دارد. افرادی برای کشف حقیقت ماجرا به آن مکان اعزام میشوند. مشخص میشود که اجساد و استخوانهای بسیاری در این منطقه وجود دارد و کشتاری عظیم در این مکان اتفاق افتاده است. همزمان یک سفینه از غارتگران هم به مدار زمین میرسد و …»
5. غارتگر (The Predator)
- کارگردان: شین بلک
- بازیگران: بوید هالبروک، اولیویا مان و توماس جین
- محصول: 2018، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: 5.3 از 10
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 34٪
«غارتگر» از آن بازسازیهایی است که سعی میکنند قصهی یک اثر قدیمی را به روز کنند و آن داستان سابق را در بستری تازه تعریف کنند. در این جا هم مانند فیلم اول مجموعه با تعدادی نظامی سر و کار داریم. فرق فیلم اول در این بود که کاری به منشا غارتگران نداشت و حضور آنها را در هالهای از ابهام برگزار میکرد و کاری به ریشهها نداشت. اما این فیلم تازه با توجه به مخاطب تازه این گونه نیست. بالاخره یکی از ایراداتی که نسل تازهی تماشاگر از فیلمها میگیرد به جواب نگرفتن برخی سوالهایش در انتهای اثر است و چندان در قید و بند لذت بردن از ابهام نیست.
طبیعتا کیفیت سکانسهای اکشن فیلم خوب است. استانداردهای هالیوودی در این جا رعایت شده اما این برای یکی از فیلمهای «غارتگر» کافی نیست تا آن را اثری موفق بنامیم. به همین دلیل هم احتمالا به جز طرفداران این هیولا کسی از تماشای آن سرگرم نخواهد شد. نکتهی دیگر به رویکرد تازهی سازندگان بازمیگردد؛ فیلم اول مجموعه اثری ترسناک است تا اکشن اما این یکی کاملا برعکس از کار درآمده. این رویکرد تازه میتوانسته به نقطه قوت فیلم تبدیل شود که البته این اتفاق شکل نگرفته. دلیل این موضوع هم به قصهی سردستی اثر بازمیگردد. فیلم اول «غارتگر» گرچه داستان جمع و جوری داشت اما به قصهگویی چندان وابسته نبود اما این یکی هم نیاز به قصهای بهتر دارد و هم به شخصیتپردازی بهتر.
«فردی به طور ناخواسته کاری میکند که پای موجودی فرازمینی و ترسناک به زمین باز شود. حال یک غارتگر به شهری کوچک حمله کرده و این احتمال وجود دارد که حضورش باعث شود که تمام دنیا در خطر قرار بگیرد. در چنین قابی فقط تعدادی نظامی سر راه این ترسناکترین شکارچی کهکشان قرار دارند و …»
4. غارتگر 2 (Predator 2)
- کارگردان: استیون هاپکینز
- بازیگران: دنی گلاور، گری باستر، روبن بلیدز و بیل پکستون
- محصول: 1990، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: 6.3 از 10
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 29٪
داستان قسمت دوم «غارتگر» ده سال پس از اتفاقات فیلم اول اتفاق میافتد. حال پای آن موجود ترسناک به شهری چون لس آنجلس باز شده و چند مامور پلیس به جای نظامیهای فیلم اول باید از شهر دفاع کنند. نکته این که این دومی بر خلاف اثر اول چندان فیلم موفقی از کار درنیامد و حتی در باکس آفیس هم شکست خورد. باید زمانی میگذشت تا این مجموعه فیلمها به آثاری کالت تبدیل شوند و «غارتگر 2» به عنوان یکی از فیلمهای «غارتگر» دیده شود و کسانی دست به تحسین از آن بزنند. البته بازی دنی گلاور در طول این سالها در قالب یک مامور پلیس جان بر کف همواره تحسین شده است.
مشکل عمدهی فیلم حضور نه چندان قابل باور این موجود عجیب و غریب در شهری چون لس آنجلس است. داستان درگیری پلیس با دو کارتل بزرگ مواد مخدر ناگهان به حضور یک غارتگر پیوند میخورد. همین چند خط باعث میشود که مخاطب ناآشنا با مجموعه فیلمهای «غارتگر» تصور کند با یک اثر پارودیک روبه رو است. اما ابدا این گونه نیست و با اثری شدیدا جدی طرف هستیم. نکته این که سازندگان فیلم تلاش کردهاند با بردن داستان فیلم به آینده و ساختن فضایی پساآخرالزمانی قصهی خود را قابل باور کنند اما چندان در رسیدن به این هدف موفق نبودهاند.
نکتهای که باید به آن توجه کرد رویکرد متفاوت سازندگان نسبت به فیلم اول است؛ در این جا هم مانند دیگر فیلمهای مجموعه تمرکز بیش از آن که بر ایجاد ترس در مخاطب باشد بر ساختن موقعیتهای اکشن است. در واقع از این منظر این فیلم دوم تاثیر بیشتری روی فیلمهای بعد از خود تا دارد تا اثر اول از مجموعه فیلمهای «غارتگر».
«در سال 1997 لس آنجلس با موج شدیدی از گرما دست در گریبان است. در این میان جنگی فرسایشی بین نیروهای پلیس و کارتلهای مواد مخدر جامائیکایی و کلمبیایی در جریان است. غارتگری به یکی از این درگیریهای مسلحانه نگاه میکند. او میبیند که یکی از ماموران پلیس جانش را برای نجات دو تن از همقطارانش به خطر میاندازد. ناگهان این هیولا وارد مخمصه میشود و به اعضای کارتل کلمبیایی حمله میکند تا این که …»
3. غارتگران (Predators)
- کارگردان: نیمرود آنتال
- بازیگران: آدرین برودی، تافر گریس و آلیس براگا
- محصول: 2010، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: 6.4 از 10
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 65٪
«غارتگران» تلاش تازهای از سوی هالیوود برای جان بخشیدن به فرنچایزی بود که پس از دو فیلم ناموفق «بیگانه علیه غارتگر» در قرن تازه نفسش به شماره افتاده و میرفت که فراموش شود. نکته این که اثر خوبی هم از کار درآمد. اولین نکته در دست یافتن به این موفقیت برگزار کردن قصهی شخصیتها با ابهام بسیار بود؛ یعنی همان نکتهای که فیلم اول را موفق از کار درآورد. قصه از این جا آغاز میشود که عدهای نظامی ناگهان خود را در سیارهای ناشناخته میبینند و حال باید از پس تعدادی غارتگر برآیند. ظاهرا این سیاره محل زندگی آنها است اما فیلم توضیح چندانی در این خصوص نمیدهد و فقط به قصهی سلاخ و قربانی میپردازد.
فیلم که تمام میشود مخاطب احساس میکند با قصهی وارونهی اثر اول از مجموعه فیلمهای «غارتگر» روبه رو است. اگر در فیلم اول غارتگری در سیاره ما در برابر تعدادی نظامی تا بن دندان مسلح قرار میگیرد، در این جا کاملا قضه برعکس است. نکتهی بعد که فیلم را شایستهی احترام میکند به کارگردانی خوب آن بازمیگردد. نیمرود آنتال موفق شده بین اکشن موجود در قابش با سکانسهای ترسناک توازنی برقرار کند و چند سکانس خوب از دل این توازن بیرون بکشد.
از سوی دیگر نام فیلم هم خبر از یک تغییر رویکرد میدهد؛ دیگر صرفا با یکی دو هیولا طرف نیستیم و قهرمانان قصه باید از پس تعداد زیادی از آنها برآیند. عملی که شدیدا غیرممکن به نظر میرسد.
«یک نظامی سابق ناگهان در حال سقوط بین زمین و آسمان به هوش میآید. او در دل جنگلی انبوه متوجه میشود که تعدادی از نظامیان دیگر هم مانند او هستند و نمیدانند که چه باعث شده سر از این مکان درآورند. آن چه از آن بیخبر هستند خطری است که در کمین نشسته است؛ هیولاهایی آنها را زیر نظر دارند و قرار است یک به یک به شکار آنها بپردازند اما …»
2. شکار (Prey)
- کارگردان: دن تراختنبرگ
- بازیگران: امبر میدتاندر، داکوتا بیورز و استورمی کیپ
- محصول: 2022، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: 7.2 از 10
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 93٪
«شکار» اثری بود که مجموعه فیلمهای «غارتگر» شدیدا به آن نیاز داشت. اثری کاملا متفاوت از هر جهت. اول این که بر خلاف رویکرد حاکم بر فیلم دوم به این سوی این فرنچایز، ترس را جایگزین اکشن کرد تا بیشتر اثری ترسناک محسوب شود تا اثری اکشن. دوم این که از فضاهای مدرن فاصله گرفت و به قرن هجدهم رفت و به دل قبایل بدومی سرخ پوستی رفت. سوم هم این که زنی را به عنوان قهرمان در مرکز قابش قرار داد. نکته این که این تغییرات هیچ کدام تحمیلی به نظر نمیرسند و سازندگان «شکار» از آنها استفادهای دراماتیک کردهاند.
داستان فیلم در قرن هجدهم و میان قبیلهی کومانچی میگذرد. این توجه به سرخ پوستها و انتخاب آنها به عنوان قهرمان داستان و شخصیتهای مرکزی، متناسب با همین شرایط روز و توجه به حقوق اقلیتها در سینمای آمریکا است اما کارگردان بر خلاف بسیاری از همتایانش در این روزگار موفق شده که کاری کند این موضوع به نقطه قوت فیلمش تبدیل شود. سکانسهای اکشن و تصاویر صحنههای نبرد موفقترین بخش فیلم است که دقیقا از همین انتخاب سرچشمه میگیرد. پس فیلم «شکار» نه تنها فیلم ترسناک قابل قبولی است، بلکه اکشن خوب و مهیجی هم از کار درآمده است.
«در سال 1719، دختری به نام نارو که از قبیلهی کومانچی است، آرزو دارد که مانند برادرش شکارچی ماهری شود اما همه او را به عنوان شفا دهنده پذیرفتهاند. او روزی به برادرش اصرار میکند که به همراه دیگر جنگجویان برای پیدا کردن یکی از اعضای قبیله که توسط حیوانی زخمی شده، اعزام شود و برادرش هم میپذیرد اما نه به خاطر مهارتهایش در رزم، بلکه به عنون شفا دهنده. آنها آن شکارچی زخمی را پیدا میکنند و بازمیگردند اما برادر نارو میماند تا حیوان را پیدا کند. در مسیر بازگشت نارو و همراهش متوجه ردپاهای عجیب و غریبی میشوند که به هیچ موجودی تعلق ندارد. نارو بازمیگردد که برادرش را پیدا کند اما …»
1. غارتگر (Predator)
- کارگردان: جان مکتیرنان
- بازیگران: آرنولد شوارتزنگر، کوین پیترهال و کارل ویترز
- محصول: 1987، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: 7.8 از 10
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 80٪
هنوز هم مهمترین اثر مجموعه فیلمهای «غارتگر» و البته بهترینش همین اولی است. اثری که پای قهرمانان اکشن بزن بهادر و غیر قابل شکست را به سینمای وحشت باز کرد. البته در برابر آنها موجودی قرار داد که هیچ کدام به تنهایی حریفش نبوند. در چنین قابی اثری جریانساز ساخته شد که میرفت به فیلمی کالت تبدیل شود و آغازگر یک فرنچایز پولساز شود که تا به امروز هم ادامه دارد.
اصلی در سینمای ترسناک وجود دارد که همواره رعایت میشود: این که قهرمانان سینمای ترسناک، نباید آن قهرمانان بزن بهادر سینمای اکشن باشند که همهی مشکلات را از پیش رو برمیدارند. چرا که مخاطب دیگر از چیزی نمیترسد و با خیال راحت منتظر میماند تا او سر برسد و هیولای داستان را از بین ببرد و خیال همه را راحت کند. حال تصور کنید که بازیگر نقش آن قهرمان هم آدمی مانند آرنولد شوارتزنگر با آن کاریزما و آن سابقه باشد؛ در این صورت آن موجود ترسناک باید فرار کند نه جناب آرنولد. جان مکتیرنان اما موفق شد با ساختن یک هیولای بسیار قدرتمند و توانا بر این احساس غلبه کند و فیلم قابل قبولی بسازد که کسی چون آرنولد را هم حسابی به دردسر میاندازد.
باید این نکته را در ذهن داشت که فیلمساز در نمایش خشونت به مخاطب خود باج نمیدهد.
«یک گروه زبدهی ارتش آمریکا وارد منطقهای جنگلی میشود تا گروهی آدمکش مزدور را از پای دربیاورد. در همان ابتدا آنها متوجه میشوند که تعدادی زیادی انسان در این جنگل سلاخی شدهاند. ابتدا این تصور به وجود میآید که این جنایت، کار همان گروه قاتلان است اما یک موجود فضایی در دل جنگل پناه گرفته است؛ موجودی قدرتمند که توانایی بالایی در استتار کردن دارد …»
منبع: دیجیکالا مگ
source