شینیچیرو واتانابه با انیمه «لازاروس» (Lazarus) دوباره به ژانر علمی-تخیلی بازگشته است. انیمههای این کارگردان بهنام، همه از امضای خاص خودش برخوردارند، اما آن عنوانی که تا امروز نام واتانابه را در ذهن انیمهبازها ماندگار کرده، «کابوی بیباپ» (Cowboy Bebop) است که این کارگردان را به عنوان یک هنرمند آیندهنگر با سلیقهی موسیقایی عالی به عالم شناساند. با اینکه تقریبا سی سال از پخش اصلی «کابوی بیباپ» میگذرد، اما همچنان بهعنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین انیمههای تمام دوران جایگاه مهمی در تاریخ انیمه دارد.
آنچه باید درباره «لازاروس»، انیمه جدید خالق «کابوی بیباپ» بدانید
زمانی که انیمه «کابوی بیباپ» در سال ۲۰۰۱ به غرب معرفی شد، رویکرد مخاطبان به انیمه را به کلی تغییر داد. پیش از آن برای اغلب بینندگان انیمه به کارتونهای کمدی و بچگانهی ژاپنی محدود میشد؛ اما «کابوی بیباپ» چیزی بود که مخاطبان تاکنون مانندش را ندیده بودند. باوجود دستاورد واتانابه در داستانگویی در ژانر علمی-تخیلی، علاقهی او به روایت داستانهای کاملا شخصی مدتی واتانابه را از این ژانر و دنیاهای دیستوپیایی دور کرده و به سمت پروژههایی چون «سامورایی چامپلو» (Samurai Champloo)، «کرول و تیوزدی» (Carole & Tuesday) و «بچهها در شیب» (Kids on the Slope) برد.
شینیچرو واتانابه اما با تازهترین انیمه خود، «لازاروس»، به ریشهها بازگشته است. این انیمه، به سبک «کابوی بیباپ»، یک دنیای آیندهنگرانهی علمی-تخیلی را با واقعگرایی ترکیب میکند و موسیقی جاز با آن همراه شده است و تاکنون بینندگان و منتقدان شیفتهی آن شدهاند.
داستان انیمه «لازاروس» چیست؟
«لازاروس»، که در استودیو «ماپا» (MAPPA)، سازندهی انیمههای «جوجوتسو کایسن» (Jujutsu Kaisen) و «مرد ارهبرقی» (Chainsaw Man) ساخته شده، داستان گروهی از محکومین سابق را دنبال میکند که یک سرمایهگذار خصوصی آنها را دنبال دکتری میفرستد که با داروی تازهاش، آخرالزمان بشریت را رقم زده است.
داستان «لازاروس» در آیندهای نهچندان دور اتفاق میافتد که شباهتهای زیادی با اکنون ما دارد. سال ۲۰۴۹ است و بشریت در آستانهی انقراض. دکتر اسکینر دارویی خارقالعاده ساخته به نام «هاپنا» (Hapna) که نهتنها مسکن به شمار میآید، بلکه یکسری بیماریها را درمان میکند و حتی حال خوبی هم به مصرفکنندگانش میدهد؛ خلاصه، این دارو هرکسی را راضی میکند؛ اما این شادی دوام ندارد. دکتر اسکینر برای سه سال غیبش میزند و وقتی سروکلهاش پیدا میشود، خبر وحشتناکی دارد: دارویی که او ساخته نهتنها درد را تسکین نمیدهد، بلکه منشأ درد است؛ چراکه هرکسی که این دارو را مصرف کرده در عرض ۳۰ روز آینده میمیرد!
اسکینر میخواهد بشریت را بهخاطر تمام گناهانش علیه محیط زیست مجازات کند؛ برای همین، با اینکه درمانی برایش دارد، حاضر نیست آن را به بیماران بدهد؛ انگار میخواهد ببیند واکنش مردم در برابر رستگاریای که به آخرالزمانی قریبالوقوع تبدیل شده چه خواهد بود. اولین واکنش آنها اضطراب و شورش است. درحالی که دولت به شهروندانش اطمینان میدهد درمانی برای هاپنا وجود دارد، مردم به خیابانها میریزند. اینجاست که گروه لازاروس وارد عمل میشود.
شخصیتهای انیمه «لازاروس»
اگر «کابوی بیباپ» را دیده باشید، گروه لازاروس برایتان کمی آشنا به نظر میرسد. اعضای این گروه متشکل از محکومین سابق هستند که با وعدهی لغو حکماشان در صورت موفقیت دور هم جمع میشوند تا هرچه سریعتر دکتر اسکینر را پیدا کنند.
- اولین عضو گروه، داگلاس ملقب به داگ است، یک مأمور مخفی سابق اما توانمند با هوش بالا که تیم لازاروس را مدیریت میکند. او قدرت فیزیکی و ذهنی بالایی دارد و در دانشگاه فیزیک خوانده و ازقضا پیش از ماجرای داروی هاپنا، دکتر اسکینر را الگوی خود قرار میداده!
- دیگری یک زن روسی به نام کریستین است که با وجود ظاهر شاداب و دوستانهاش، در استفاده از اسلحههای مختلف تخصص بالایی دارد و تیرش همیشه به هدف میخورد.
- سومی یک نوجوان هنگکنگی به نام الینا است که خلاف کریستین، در ارتباط گرفتن با آدمها مشکل دارد؛ اما در دنیای ارتباطات مجازی کسی روی دستش نمیآید. او در عالم اینترنت به عنوان «اسکریمر دیوانه» شناخته میشود و یک هکر قهار است. الینا صادقانه دربارهی افسردگیاش حرف میزند و اینکه چطور این وضعیت موجب شد بخواهد داروی هاپنا را مصرف کند.
- یک پسر ۱۶ سالهی کانادایی به نام لیلند هم داریم با تخصص ویژه در زمینهی پهپاد. او بیشتر از این دوست ندارد از خودش حرف بزند و اطلاعات زیادی نمیدهد.
- اکسل گیلبرتو، جدیدترین عضو گروه است که مثل بقیه، هرش لیندمان (رهبر تیم لازاروس و رابط آنها با دولت ایالات متحده) او را استخدام کرده. اکسل اما علاقهای به عضویت ندارد. او ترجیح میدهد کار همیشگیاش را ادامه دهد که به نظر میرسد مطالعه دربارهی ارتفاع و مسافت و چگونگی پارکور کردن از روی موانع باشد و با اینکه بیخانمان است، مدام از زندان میگریزد. اکسل، خلاف اسپایک اشپیگل در «کابوی بیباپ»، پسر سرکشی است که مراعات کسی یا چیزی را نمیکند و بیشتر شبیه تام کروز به مواجههی دشمنانش میرود و چون پارکورکار است، یک حرکت اشتباه ممکن است به قیمت جانش تمام شود؛ اما او عاشق همین هیجان است.
خالق انیمه «لازاروس» و عوامل سازندهی آن چه کسانی هستند؟
همانطور که گفتم، شینیچرو واتانابه سازندهی پشت انیمه «لازاروس» است که نویسندگی و کارگردانی آن را برعهده داشته و امضایش کاملا پای انیمه خورده. «لازاروس» بهنوعی جانشین معنوی شاهکار واتانابه، «کابوی بیباپ» به حساب میآید که به گفتهی خود کارگردان، در دنیای «کابوی بیباپ» هم اتفاق میافتد. او در مصاحبهای با «انیمه نیوز نتورک» (Anime News Network) گفت: «من همیشه فکر کردهام که [داستان] انیمههایم همه در یک دنیا اتفاق میافتند.»
به گفتهی واتانابه، «لازاروس» به او فرصت داده تا کاری کاملا تازه انجام بدهد. این «کار کاملا تازه» به همکاری با نامی آشنا اما غیرمنتظره اشاره دارد که در ساخت «لازاروس» مشارکت داشته است: چاد استاهلسکی، کارگردان فیلمهای «جان ویک»! استاهلسکی و تیم او برای صحنههای اکشن انیمه «لازاروس» به کمک واتانابه آمدهاند و اکثریت صحنههای اکشن انیمه را طراحی کردهاند.
با اینکه نام استاهلسکی بهعنوان مشاور صحنههای اکشن برای انیمه خورده، اما حدود دخالت او در «لازاروس» از اینها هم بیشتر بوده است. او و تیماش نهتنها صحنههای اکشن را (که در «لازاروس» بسیار پیدا میشوند) طراحی و کارگردانی کرده، بلکه تمام این صحنهها را به صورت لایواکشن ساخته و به انیماتورهای استودیو «ماپا» دادهاند تا بهعنوان رفرنس از آنها استفاده کنند.
واتانابه توضیح داده که همیشه علاقهی زیادی به فیلمهای «جان ویک» و سبک مدرن اکشن آنها داشته. برای همین، سراغ استاهلسکی را گرفته تا از او راهنمایی بگیرد؛ اما استاهلسکی حتی بیشتر از واتانابه مشتاق همکاری بوده و اذعان داشته «کابوی بیباپ» و «سامورایی چامپلو» تأثیر زیادی بر او داشتهاند. برای همین، استاهلسکی مشتاقانه و بدون توقعات مالی با واتانابه برای انیمه «لازاروس» همکاری کرده است.
واتانابه گفته پیش از همکاری با استاهلسکی میدانسته که استودیوی آنها نمیتواند از پس هزینههای چنین مشارکتی برآید: «ما دربارهی هزینهی این پروژه نگران بودیم. باید از استاهلسکی عذرخواهی میکردم و برای همین همان اول ماجرا به او گفتم ما هیچوقت با بودجههای هالیوودی کار نکردهایم. چاد اما گفت اصلا نگران هزینه نباش. «کابوی بیباپ» و «سامورایی چامپلو» سالها منبع الهام من بودهاند. بگذار این کار را برایت بکنم.»
سبک استاهلسکی در فیلمهای «جان ویک»، با ترکیب خاص اسلحه و کونگفو، بهدرستی کنار نوع اکشن واتانابه مینشیند. انیمههای واتانابه همیشه بر احساسی واقعگرایانه تأکید میکنند، انگار هر حرکت وزن دارد. حتی در صحنههای اکشنی که در آنها اکسل خلاف نیروی جاذبه حرکت میکند، همچنان به جزئیاتی چون تأثیر شتاب در حرکاتش توجه شده است. مانند این اکشنهای خوشساخت را به ویژه در قسمت چهارم میتوانید پیدا کنید که در آن اعضای تیم میخواهند از طریق کلوب یک میلیاردر حوزهی فناوری، خودشان را به او نزدیک کنند. واتانابه دربارهی چگونگی گنجاندن ایدههای استاهلسکی در اپیزودهای مختلف «لازاروس» توضیح داده:
«اپیزود اول چون هنوز آغاز همکاری ما بود، آنقدر از ویدیوهای استاهلسکی استفاده نکردیم. اما به مرور تا اپیزود چهارم دیگر ریتم کار دستمان آمد…برای برخی از صحنهها مشخصا به چاد و تیماش میگفتیم که به چه اکشنی نیاز داریم. اما گاه آنها پیش از آنکه ما چیزی بگوییم، خودشان ایدههایی برایمان میفرستادند و ما از آن ایدهها هم اینجا و آنجای انیمه گذاشتهایم. کلید این همکاری، رابطهی متقابل است؛ مثلا در صحنههای اکشن جان ویک مدام هدشات میزند، اما چنین حرکتی با اکسل نمیخواند که یک قاتل حرفهای نیست.»
به جز صحنههای اکشن، انیمههای شینیچیرو واتانابه به موسیقی متن خود شناخته میشوند. در «لازاروس» موسیقی، به ویژه در لحظات اکشن بر عهدهی موزیسین الکترونیک/جاز و نوازندهی برجستهی ساکیسفون، کاماسی واشنگتن (Kamasi Washington)، و دیگرانی چون فلوتینگ پوینتس (Floating Points) بوده که اساسا با نتهای تیز خود سکانسهای اکشن را پیش میبرند. موسیقی اتمسفریک بونوبو (Bonobo) هم در لحظات آرامتر به ویژه در روایتهای تأملبرانگیز آغازین هر اپیزود برجسته میشود.
«لازاروس» چند قسمت دارد؟
این انیمه ۱۳ اپیزود دارد که پخش آن از ۱۰ آوریل آغاز شده و به صورت هفتگی منتشر میشود. انیمه «لازاروس» ابتدا از سرویس پخش آنلاین Adult Swim پخش شده و سپس به پلتفرم Max میرود.
منابع الهام انیمه «لازاروس» و بازنمایی امروز ما در آیندهای علمی-تخیلی
در انیمه «لازاروس» این دارو و تلاش برای درمان آن، نگاهی میاندازد به تاریخ خودمان که سرمایهداران مسیرش را تعیین کردهاند. مانند بحران هاپنا را بهسادگی میتوان در موج سوءاستفاده از مسکنها در دههی نود میلادی در ایالات متحده دید. با اینکه داستان با بازتاب تلخ صنعت پزشکی و بحرانهای محیط زیستی آغاز میشود، اما به آن محدود نیست. همانطور که عنوان «لازاروس» از علایق موسیقایی واتانابه نشأت میگیرد، موسیقی به منبع الهامی برای داستان این انیمه هم تبدیل شده است. واتانابه خود اذعان داشته که در ساخت «لازاروس» متأثر از موزیسینهای موردعلاقهاش بوده که بسیاری از آنها بهخاطر اوردوزها و سوءاستفاده از مسکنها جان خود را از دست دادهاند. واتانابه خود در این مورد در مصاحبه با The Verge گفت:
«اولین چیزی که [برای انیمه] به ذهنم رسید، تصویر قهرمان داستان، اکسل، بود…همچنین میدانستم که میخواهم داستانی دربارهی بشریت بگویم که با آخرالزمان دست و پنجه نرم میکند…وقتی مردم دربارهی آخرالزمان در داستان فکر میکنند، معمولا آخر دنیا به خاطر جنگ یا حملهی بیگانهها محقق شده است. اما با این داستان [لاازاروس] نابودی همهچیز با ساخت یک مسکن آغاز میشود: هاپنا. بحران مسکنها در دنیای واقعی خودمان یکی از منابع الهام من بوده است و همچنین بسیاری از موزیسینهایی که دوستشان دارم اما بهخاطر اوردوز روی اینها مردهاند.
در گذشته شما میشنیدید که فلان موزیسین بهخاطر اوردوز روی مواد مرده، اما در طول زمان بیشتر مواردی مثل پرینس (Prince) را میبینید که بهخاطر مصرف مسکنهای تجویزشده جانشان را از دست میدهند. مرگ پرینس هنوز شوکهام میکند.»
در «لازاروس»، داروی کشنده نشاندهندهی ناامیدی انسانهایی است که از واقعیت زندگی خود میگریزند. حتی در این دنیای علمی-تخیلی، همچنان شرکتهای سرمایهداری هستند که قدرت را کنترل میکنند و شکاف ثروت از همیشه بزرگتر است. این شکاف را میتوانید در کارگردانی هنری «لازاروس» ببینید که در آن شبکههای حمل و نقل آیندهنگرانه درست در کنار محلههای فقیرنشین قرار گرفته.
انیمه «لازاروس» همچنین یک کمدی تلخ از نحوهی واکنش ما به آخرالزمان نشان میدهد. با اینکه مدت زیادی نمانده تا آدمهای زیادی جان خود را از دست بدهند، همچنان همهچیز به روال عادی خود پیش میرود؛ انگار نه انگار که یک کشتار دستهجمعی در شرف وقوع است. همزمان، مجلات به جای آنکه منابع خود را صرف پیدا کردن دکتر اسکینر کنند، جلوی خانهاش اردو میزنند تا محتوای لازم برای مجلات زرد خود را به دست آورند.
انیمه «لازاروس» یکی از بهترین انیمههای بهار ۲۰۲۵ است و در میان تمام ساختههای واتانابه، بیشتر از همه به دغدغههای امروزی میپردازد. او خود گفته بود بااینکه برای بازگشت به ژانر علمی-تخیلی هیجان دارد، اما میخواسته انیمه به واقعیتی غلیظشده از امروز خودمان شبیه باشد. «لازاروس» یکجور فانتزی است، از آن فانتزیهایی که شما را مجاب میکند بخواهید دربارهی آیندهی خودتان فکر کنید؛ مثل راوی که در آغاز هر اپیزود ما را به تفکر وامیدارد: «چرا زندگی همیشه از ما میخواهد اینهمه درد و غم و رنج و مزخرفات دیگر را تحمل کنیم؟!» پنج سال گذشته با تمام درد و غم و مزخرفات دیگر، چشم ما را به روی نعمتی به نام آرامش باز کرده. اما همیشه انیمههایی وجود دارند که حتی اگر به آشوب دنیای امروز خودمان طعنه میزنند، همچنان با ترکیب نقاشیها زیبا و کمدی پوچگرایانه، سرگرمی خوبی برایمان فراهم میکنند و «لازاروس» یکی از بهترینهایشان است.
منبع: Salon
source