در میان انبوه انیمههای مدرن که با جلوههای بصری پرزرقوبرق و داستانهای پیچیده و تاریک که پر از دنیاهای موازی شده! رقابت میکنند، انیمه جدید «آن شرلی» (Anne of Green Gables)، که از ۵ آوریل ۲۰۲۵ از شبکه اناچکی ژاپن و پلتفرم کرانچیرول پخش شده، چون گوهری نایاب میدرخشد. انیمه آن شرلی بازگشت به دوران کلاسیک دنیای انیمهها است و یک بازسازی جدید از رمان کلاسیک «آن از گرین گیبلز» اثر لوسی مود مونتگمری است. این انیمه نهتنها ادای دینی به انیمه خاطرهانگیز ۱۹۷۹ است که با هنر هایائو میازاکی و ایسائو تاکاهاتا در جهان و البته ایران جاودانه شد، بلکه با روایتی تازه و جلوههای بصری خیرهکننده، نسلی جدید را به سوی خود فرا میخواند.
معرفی انیمه «آن شرلی»؛ بازسازی یک میراث فرهنگی با نگاهی مدرن
انیمه اصلی آن شرلی (۱۹۷۹)، ساخته استودیو نیپون انیمیشن که یادآور بسیاری از انیمههای کودکی ماست، یکی از آثار برجسته مجموعه «تئاتر شاهکارهای جهانی» بود که با کارگردانی ایسائو تاکاهاتا و طراحی صحنه و لیاوت توسط هایائو میازاکی، به شاهکاری ماندگار تبدیل شد. این انیمه در ایران، با پخش از شبکههای تلویزیونی در دهههای ۶۰ و ۷۰ (وبازپخش صد باره در دیگر سالها!) با دوبله ماندگار مریم شیرزاد و نصرالله مدقالچی، به پدیدهای فرهنگی بدل شد و برای نسلی از ایرانیان، نمادی از امید، تخیل، و استقامت بود. موسیقی تیتراژ و دیالوگهای احساسی «آن» هنوز در خاطر بسیاری زنده است.
نسخه جدید، تولید استودیو ماپا (MAPPA)، که بهخاطر آثاری چون «مرد ارهای» (Chainsaw Man) شهرت دارد و در نگاه اول آثار این استودیو ربطی به دنیای آن شرلی ندارد، این میراث را با فناوری انیمیشن پیشرفته و داستانی بازسازیشده احیا کرده است. تصاویر این انیمه، با رنگهای گرم و جزئیات بصری دقیق، یادآور نقاشیهای دستی میازاکی است که با تکنیکهای دیجیتال مدرن درآمیختهاند. داستان، وفادار به رمان اصلی، بر زندگی آن شرلی، دختری یتیم با تخیلی بیحد، تمرکز دارد که در جزیره پرنس ادوارد کانادا به دنبال هویت و خانوادهای تازه است. این بازسازی نهتنها نوستالژی مخاطبان قدیمی را زنده میکند، بلکه با افزودن لایههای عاطفی و اجتماعی جدید، نسل جوان را نیز به خود جذب میکند.
چرا این داستان هنوز برای ما آینه است؟
«آن شرلی» در ایران بیش از یک شخصیت انیمهای است؛ آیینهای است که در آن خودمان را میبینیم. پخش انیمه ۱۹۷۹ در دهههای پس از انقلاب با دوبله شاهکارش، این داستان را به بخشی از حافظه جمعی ایرانیان بدل کرد. آن شرلی، با روحیهای که سختیها را به فرصتی برای تخیل و امید بدل میکرد، برای نسلی که در چالشهای اجتماعی و اقتصادی رشد کرد، شخصیتی الهامبخش بود. او در کنار دختران دیگری چون پولینا و هایدی و… به نوجوانان آن روزها امید داشتن را آموخت و توانست زندگی تلخ را در آن سالها تبدیل به زندگی شیرین کند. امروز، در سال ۱۴۰۴، انیمه جدید با چند قسمت اولیهاش موجی در شبکههای اجتماعی ایرانیان به راه انداخته است و خیلیها مثل من منتظر دوبله شدن این اثر هستند. اما چرا این داستان هنوز ما را به سوی خود میکشد؟ زیرا آن شرلی، با جستوجوی بیوقفهاش برای تعلق و هویت، دغدغههای ما را بازتاب میدهد. در زمانهای که پرسشهایمان درباره هویت، خانه، و امید بیش از همیشه پررنگ است، آن شرلی، بیش از هر قهرمان انیمهای، شبیه ماست. شما خود را در کدام لحظه از داستان او میبینید؟
آن شرلی، قهرمان داستان، دختری است که با وجود گذشتهای پر از رنج، با نیروی تخیل و خوشبینیاش، جهانی تازه میسازد. انیمه جدید این درونمایه را با عمقی بیشتر به تصویر میکشد و موضوعاتی چون هویت، پذیرش خود، و قدرت دوستی را کاوش میکند. برخلاف بسیاری از انیمههای مدرن که بر اکشن یا فانتزی متمرکزند، آن شرلی در ژانر برشی از زندگی (یا همان Slice of Life) میدرخشد و داستانی آرام اما تأثیرگذار ارائه میدهد. این انیمه برای مخاطبان ایرانی، که با داستانهای عاطفی و شخصیتمحور ارتباط عمیقی برقرار میکنند، تجربهای غنی و معنادار فراهم میکند.
برتری فنی و هنری
استودیو ماپا با بهرهگیری از انیماتورهای برجسته و فناوری پیشرفته، گرین گیبلز را بهگونهای بازآفرینی کرده که هر فریم آن اثری هنری است. مناظر سرسبز جزیره، خانههای روستایی، و جزئیات لباسها با دقت بینظیری طراحی شدهاند. استودیو ماپا در این اثر از تکنیک Sakuga (انیمیشن پرجزئیات در سکانسهای کلیدی) بهگونهای استفاده کرده که هر حرکت آن شرلی یادآور ‘کینماتیک بدن’ در آثار تاکاهاتا است. صحنههای دویدن او در مزارع با ‘فوکوس تنفسدار دوربین’ (Breathing Focus)، که مشخصه سبک میازاکی است، ترکیب شده و حسی پویا و زنده خلق میکند. همچنین، استفاده از Painterly Lighting در صحنههای غروب آفتاب گرین گیبلز، هارمونی رنگهایی خلق کرده که میان ایموشنای سینماتیک (Utsushi-e no Sekai) نسخه ۱۹۷۹ و پالت دیجیتال مدرن در نوسان است. موسیقی متن، ساخته یوگو کانو (آهنگساز JoJo’s Bizarre Adventure)، ترکیبی از ملودیهای کلاسیک و مدرن است که روح نوستالژیک داستان را حفظ میکند. صداپیشگی، بهویژه اجرای آئویی یوکی در نقش آن شرلی، به شخصیت عمق و احساسی تازه بخشیده است. این کیفیت فنی، تماشای انیمه را به تجربهای بصری و شنیداری لذتبخش تبدیل میکند.
اما این را باید از خود بپرسیم که آیا انیمه جدید آن شرلی صرفاً بازسازی نوستالژیک نسخه ۱۹۷۹ است یا اثری مستقل که هویتی تازه خلق کرده؟ این پرسش در میان نقدها و نظرات مخاطبان در شبکههای اجتماعی بارها مطرح شده است. برخی منتقدان، مانند تحلیلگران Anime News Network، معتقدند که ماپا با تکیه بر میراث میازاکی و تاکاهاتا، از سایه نوستالژی برای جلب مخاطبان قدیمی بهره برده است. بااینحال، نقدهای متشر شده توسط کاربران و بینندگان در شبکههای آنلاینچی چون کرانچیرول و پستهای هواداران در شبکه اجتماعی مثل ایکس نشان میدهد که این انیمه با افزودن دیالوگهای مدرن و سکانسهایی که به مسائل امروزی مانند سلامت روان میپردازند، فراتر از یک بازسازی عمل کرده است. این انیمه، اگرچه روی شانههای غولهای ۱۹۷۹ ایستاده، با جسارت راه خود را میسازد و بهجای تکرار گذشته، آن را بازآفرینی میکند. شما اگر این انیمه را دیدهاید، باو دارید که این اثر را باید ادامهای شایسته برای انیمه کلاسیک آنشرلی دانست یا گامی نو؟ من باور دارم انیمه جدید آن شرلی تنها به بازسازی گذشته بسنده نکرده، بلکه با افزودن مضامینی چون برابری جنسیتی، پذیرش تفاوتها، و اهمیت سلامت روان، داستان را به روز کرده است. بر اساس نظریه جدیدی به اسم ‘Mukokuseki’ (بیهویتی ملی در انیمه)، چهره آن شرلی در این نسخه عامدانه پانآسیایی (چهرهای که ترکیبی از ویژگیهای ظاهری چند فرهنگ آسیایی را دارد، طوری که مشخصاً به یک قوم یا کشور خاص تعلق ندارد.) طراحی شده تا برای مخاطبان جهانی قابلپذیرش باشد،
انیمه جدید آن شرلی نهتنها بازگشتی باشکوه به یکی از محبوبترین داستانهای ایرانیان است، بلکه با روایتی تازه، تصاویر خیرهکننده، و پیامهایی عمیق، تجربهای ضروری برای هر دوستدار انیمه و فرهنگ به شمار میرود. این انیمه، که هماکنون در پلتفرم کرانچیرول چند قسمت اولیهاش منتشر شده و با استقبال گسترده هوادارانش روبهرو شده، دعوتی است برای بازآفرینی نوستالژی و کشف دوباره آن شرلی، دختری که به ما آموخت حتی در تاریکی، میتوان نوری یافت.
منبع: دیجیکالا مگ
source