تصاویر انفجار و آتش‌سوزی بندر شهید رجایی، تصور حال مردم بندرعباس و جنوب و غصه‌ی کشته‌شده‌های این فاجعه و تن زخمی مجروحان قلب هر انسانی را تکان می‌دهند. اطلاعیه‌های هلال احمر و وزارت کشور را دنبال می‌کنیم به دنبال اینکه از دور کاری یا کمکی، اهدای خون یا وسیله‌ای شاید حداقل خودمان را تسلی بدهد که کاری انجام داده‌ایم. در اخبار ستون‌های مهیب دود سیاه را می‌بینیم کنار دریا و خبر می‌رسد که عزای عمومی اعلام شده و فستیوال موسیقی کوچه بوشهر که بعد از فراز و نشیب‌های بسیار برای مجوز بالاخره برگزار شده بود به احترام و همدردی با مردم هرمزگان زودتر پایان یافت.

برگزارکنندگان فستیوال کوچه در متن خداحافظی‌شان نوشته‌اند: «جنوب خونه‌ایه با یه نخلی وسطش، یه کُناری گوشه‌ش، یه قایقِ کهنه‌ای کُنجش. یه اتاقیش اهوازه، یکیش بوشهره، یه بزرگ و پهن و قشنگیش بندرعباسه. کوچه رو به شرق، رو به بندر، زانو بغل می‌گیره و از منتهی‌الیه شادی رو به نهایت غم سکوت می‌کنه.»

این حال اندوه و عزاداری ناگهانی را قبلا هم تجربه کرده‌ایم. مثلا در زلزله‌‌های بم، سر پل ذهاب، سیل جنوب و خیلی از فجایع دیگر. ما این طرف دوربین شاهد تصاویریم اما یکی از ترسناک‌ترین مواجهه‌ها مربوط به کسانی است که تصاویر را به ما می‌رسانند. شاید در اینستاگرام دیده باشید تصویر مجری که بعد از زلزله‌ی چند روز پیش استانبول، روی آنتن و زمان برنامه‌ی زنده سعی می‌کند بدون قطع کردن برنامه یا دویدن و بیرون زدن از استودیو با صدای لرزان هم از شدت زلزله بگوید و هم بارها جلوی دوربین از همکارش در اتاق فرمان بخواهد که با مادرش تماس بگیرد. لابد بیانیه‌های مختلف درباره‌ی لزوم مراقبت از روان یکدیگر را در انتشار و بازنشر خبرهای حادثه‌ی بندر شهید رجایی دیده‌اید. فقط خطاب به رسانه‌ها هم نیست در روزگاری که همه‌ی ما رسانه هستیم. می‌خواهم نقبی بزنم به سریالی که سال ۲۰۱۲ توسط شبکه‌ی HBO تولید شده بود.

سریال اتاق خبر

اپیزود اول فصل اول سریال اتاق خبر آرون سورکین درباره‌ی فاجعه‌ای واقعی نظیر انفجار بندر شهید رجایی ماست.

سریال «اتاق خبر» (Newsroom) آرون سورکین بین سریال‌بین‌های ایرانی کمتر دیده شده است. یک دلیلش این است که اتفاقات سریال مربوط به تحریریه‌ی یک برنامه‌ی خبری است که خب شاید کمتر آدم‌ها کنجکاوش باشند و دلیل دیگر دیالوگ‌های سریع و زیاد و نسبتا دشوار آن که به خبرهای روز آمریکا می‌پرداخت و به هر حال دنبال کردن درام سریال را سخت می‌کرد. در همان فصل اول، اپیزود اول، تیم تازه‌ یک هشدار خبری دریافت می‌کند. هشداری که در ابتدا به رنگ زرد است و به همین دلیل تیم قدیمی به آن توجه نمی‌کند. چیزی که می‌خواهم برایتان تعریف کنم ربطی به کل داستان این اپیزود ندارد. مربوط به آن هشدار خبری است. یک انفجار درست وسط آب در ساحل لوئیزیانا. انفجاری که اول کار حتی هشدار قرمز هم نمی‌گیرد. کسی توجه نمی‌کند که انفجار یک سکوی نفتی وسط آب جدا از تعداد کشته‌ها، زخمی‌ها و همه‌ی آسیب‌های دیگر یک فاجعه‌ی محیط زیستی جهانی به راه می‌اندازد.

تصاویر آن انفجار بعدتر در برنامه‌ی آن شب اتاق خبر پخش می‌شود. شبیه همین تصاویری است که ما از بندر شهید رجایی می‌بینیم. شعله‌هایی که می‌گویند ۱۵۰ متر ارتفاع دارد. راستش اینجا را حداقل ما جلو هستیم. در سریال تا بعد از پخش برنامه‌ی خبری، هشدار انفجار سکوی نفتی قرمز نمی‌شود. یعنی حساسیت آن را تشخیص نداده‌اند. ما ولی بعد از همان خط اول خبر انفجار در بندر شهید رجایی، پیش از آنکه موج انفجار به کانتینرهای دیگر برسد، می‌دانستیم این هشدار خبری قرمز است. پیش از آنکه عزای عمومی اعلام شود و فستیوال کوچه زودتر از موعد به پایان برسد، صف آدم‌ها برای دادن خون نشان می‌داد که ما فهمیده‌ایم ابعاد این فاجعه چقدر بزرگ است.

نکته‌ی مهم اینجاست که در سریال، خبر انفجار پوشش داده می‌شود. همدردی‌ها اعلام می‌شود و تیم خبری سراغ افراد مطلع می‌رود اما کسی بدون داده تحلیل نمی‌کند. این شاید تنها برتری آن‌ها به ما باشد. ما بدون داده تحلیل می‌کنیم. بدون اینکه به قدر کافی بدانیم نتیجه می‌گیریم.

7 فیلم تکان‌دهنده‌ی برتر درباره‌ی بلایای طبیعی

بیایید به جایش دعا کنیم آتش زودتر خاموش شود و آن تصویر هلیکوپتر اطفای حریق روبه‌روی ستون دود که یادآور سکانسی از مینی‌سریال «چرنوبیل» بود فقط تبدیل به یک عکس شود.

دیجی‌کالا مگ به همه‌ی ایران این فاجعه‌ی بزرگ را تسلیت می‌گوید و با هموطنان‌مان همدری می‌کند.

پی‌نوشت: این ستون قرار است از این به بعد یکشنبه‌ها در دیجی‌کالا مگ منتشر شود. اینکه بخش اول آن چنین غم‌انگیز از کار درآمد هم از بد روزگار است.

14 فیلم‌ برتر ژانر فاجعه در قرن بیست‌ویکم تا کنون

source

توسط chehrenet.ir