وقتی انیمیشن «گیسوکمند» (Tangled) در سال 2010 منتشر شد، همه آن را یک بازگشت به فرم برای دیزنی می‌دانستند که از سبک جدید آثارِ آن زمانِ این شرکت استفاده می‌کرد. این انیمیشن با درآمدی نزدیک به 600 میلیون دلار در مقابل بودجه 260 میلیون دلاری که چند قطعه موسیقی معاصرتر با صدای ستاره پاپ دهه 90 و اوایل 2000 یعنی مندی مور داشت، با فیلم‌های دوران رنسانس دیزنی رقابت کرد.

این فیلم رابطه‌ی پرحرارت و البته پرچالش بین یک دزد زیرک به نام فلین رایدر و پرنسس گمشده و اسیر یعنی راپانزل را دنبال می‌کند. تبدیل این دو شخصیت از دو دوست غیرمنتظره به دو عاشق جدایی‌ناپذیر به شکل زیبایی با عناصر ماجراجویانه‌ی فیلم هم‌راستا است. انیمیشن «گیسوکمند» اقتباسی از داستان محبوب و شخصیت افسانه‌ای به نام راپانزل (Rapunzel) است و بسیاری از نقاط کلیدی همان داستان را استفاده می‌کند، اما تاکید و تمرکز بیشتری بر روی اکشن دارد. این تغییر در جهت‌گیری و نام انیمیشن به منظور جذب مخاطبان گسترده‌تر اتخاذ شد و هدف آن دوری از الگوی تکراری فیلم‌های پرنسسی دیزنی بود.

نام انیمیشن «گیسوکمند» در ابتدا «راپانزل» و «ژولیده» در نظر گرفته شده بود

انیمیشن گیسوکمند

با توجه به اینکه انیمیشن «گیسوکمند» آغازگر دهه جدید برای دیزنی بود، انتظارات زیادی از آن وجود داشت. فیلم قبلی دیزنی یعنی «شاه‌دخت و قورباغه» (The Princess and The Frog) هم در گیشه نسبتا خوب عمل کرده بود و در سطح جهانی توانست 267 میلیون دلار در مقابل بودجه 105 میلیون دلاری بفروشد. بعد از آن مدیران دیزنی به دنبال رویکردی گسترده‌تر بودند که کم‌تر به جنسیت خاصی وابسته باشد. در مقاله‌ای از سال 2010 که در روزنامه لس‌آنجلس تایمز منتشر شد، اد کتمول رییس سابق استودیوی انیمیشن‌سازی والت دیزنی و یکی از بنیان‌گذاران پیکسار گفت:

ما نمی‌خواستیم خودمان را به یک چهارچوب خاص محدود کنیم. برخی ممکن است فرض کنند که «راپانزل» یک افسانه‌ی دخترانه است. در حالی که اصلا اینطور نیست. ما فیلم می‌سازیم تا توسط همه مورد تقدیر و توجه قرار بگیرد.

برآورد شده بود که فیلم «شاه‌دخت و قورباغه» به خاطر وجود کلمه «شاه‌دخت» در عنوانش برای مخاطبان مرد جذابیت نداشته باشد. از آنجا که راپانزل با داستانی درباره یک پرنسس با موهای بلند است که تنها در یک برج زندگی می‌کند دیزنی تغییراتی ایجاد کرد تا نشان دهد که تفسیر آن‌ها از منبع داستان در واقع یک بازآفرینی خواهد بود. دیزنی تغییرات مشخصی در شخصیت‌های سنتی راپانزل و پرنس در این داستان ایجاد کرد. مثلا با وجود اینکه راپانزل دختری ساده و بی‌خبر از دنیای بیرون بود، اما به او شخصیتی خلاق و کنجکاو دادند. یا مثلا فلین رایدر نه تنها یک شاهزاده نیست بلکه یک دزد تحت تعقیب است که برای بهتر شدن شخصیت و زندگی خود تلاش می‌کند.

هر کدام از پرنسس‌های دیزنی اهل کجا هستند؟

داستان عشق آن‌ها هنوز بسیار ملموس است، اما بیشتر شبیه به یک شعله‌ی آرامِ شمع است تا دیگر انیمیشن‌های دیزنی که در آن‌ها قهرمانان معمولا در نگاه اول به یکدیگر علاقه‌مند می‌شوند و عشقی آتشین بینشان شکل می‌گیرد. بین راپانزل و فلین یک جذابیت اولیه وجود دارد، اما فیلم نشان می‌دهد که آن‌ها قبل از اینکه به سرعت وارد یک رابطه شوند، سعی می‌کنند یکدیگر را بشناسند و بعد به هم اعتماد کنند. زمانی که فلین در پایان فیلم جانش را برای راپانزل فدا می‌کند، این لحظه به‌ویژه دلخراش و احساسی می‌شود، چون ارتباط آن‌ها با یکدیگر قابل باور و عمیقا تاثیرگذار است.

تریلرهای انیمیشن «گیسوکمند» نشان می‌داد که باید منتظر یک فیلم اکشن و هیجان‌انگیز باشیم

انیمیشن گیسوکمند

اولین تریلر انیمیشن «گیسوکمند» به طرز شگفت‌انگیزی رمزآلود بود و تنها بخش‌هایی از دیالوگ‌ها و برج را نشان می‌داد و حتی عنوان فیلم را هم فاش نمی‌کرد، هرچند که مشخص بود این فیلم، اقتباس مورد انتظار دیزنی از داستان «راپانزل» است. تریلر دوم فیلم با فرار فلین از دست نگهبانان و گشت و گذار او در جنگل آغاز می‌شد، با متنی که بعد از ظاهر شدن روی صفحه فلین را بی‌باک و خطرناک توصیف می‌کرد.

این تریلر به ندرت راپانزل را نشان می‌داد و در عوض به قابلیت‌های گیسوی بلند او اشاره داشت. بسیاری از این لحظات حتی در فیلم هم وجود نداشتند. تریلر به فلین و ماجراجویی‌های جسورانه‌اش به‌عنوان یک دزد توجه بیشتری می‌کرد. همچنین تریلر شامل آهنگ راک «دردسر» از پینک (P!nk) بود که به فیلم حال و هوای پرتنش‌تری می‌بخشید و آن را در درجه اول به‌عنوان یک کمدی اکشن و در درجه دوم داستان یک پرنسس معرفی می‌کرد.

تریلر رسمی دوم زمان بیشتری را به راپانزل اختصاص می‌داد، اما هنوز هم توسط فلین روایت می‌شد، که این امر با توجه به اینکه او روایت فیلم را نیز بر عهده داشت عجیب نبود. به هدف راپانزل هم نگاهی می‌اندازد و نشان می‌دهد که فلین او را به‌عنوان دختری توصیف می‌کند که فقط منتظر بود زندگی‌اش از جایی آغاز شود و ارجاعی به آهنگ معرفی راپانزل به نام «وقتی زندگی‌ام آغاز می‌شود» (When Will My Life Begin) داشت. یکی از شخصیت‌های قابل توجه که تقریبا به طور کامل در تریلر غایب است، مادر گاتل شرور است که تنها از پشت یا گوشه در چند نما دیده می‌شود. دیزنی احتمالا می‌خواست تماشاگران از شدت شرارت و خباثت این شخصیت غافلگیر شوند.

10 حقیقت جالب مخصوص بزرگسالان درباره انیمیشن‌های دیزنی

با توجه به موفقیت تجاری و انتقادی انیمیشن «گیسوکمند» به نظر می‌رسد که استراتژی بازاریابی دیزنی موفق بوده است. با این حال، همه فکر نمی‌کردند که تغییر عنوان جذاب باشد. فلوید نورمن، انیماتور سابق دیزنی و پیکسار، این تغییر عنوان را مسخره کرد و امیدوار بود که دیزنی به عنوان اصلی «راپانزل» یا «ژولیده» بازگردد. به گفته مقاله‌ای از لس‌آنجلس تایمز، این انیماتور که روی انیمیشن‌های «مولان» (Mulan) و «کارخانه هیولاها» (Monsters Inc) کار کرده بود اظهار داشت:

ایده تغییر عنوان یک داستان و شخصیت کلاسیک مانند راپانزل به گیسوکمند چیزی فراتر از احمقانه است. من هنوز امیدوارم که دیزنی در نهایت عقل خود را به کار بیاندازد و عنوان فیلم را به آنچه که باید باشد، بازگرداند.

«گیسوکمند» راه را برای عناوین بیشتر فراجنسیتی هموار کرد

انیمیشن یخ‌زده

پس از موفقیت انیمیشن «گیسوکمند»، دیزنی مصمم بود که به این رویکرد فراجنسیتی ادامه دهد. فیلم‌های بعدی دیزنی و پیکسار یعنی «ملکه برفی» (The Snow Queen) و «خرس و کمان» (The Bear and the Bow) در نهایت به «یخ‌زده» (Frozen) و «دلیر» (Brave) تغییر نام دادند. این تعهد به عناوین تک‌کلمه‌ای و صفت‌گونه، در حالی که بر روی شخصیت‌های زن متمرکز بود دامنه وسیع‌تری را ایجاد کرد. به‌ویژه «دلیر» و «یخ‌زده» در پیروی از مدل «گیسوکمند» عمل کردند و تریلرهایی را منتشر کردند که بر روی اکشن و سفر پیش‌روی قهرمان داستان تمرکز داشتند.

به‌طور مشابه، تریلرهای اولیه‌ی هر دو فیلم، تحولات عمده‌ی داستان و شخصیت‌ها را مخفی نگه داشتند، تا جایی که در تبلیغات اولیه «یخ‌زده»، السا به‌عنوان نیرویی مخالف برای آنا و کریستوف به تصویر کشیده شد. «دلیر» به‌عنوان یک فیلم ماجراجویانه پرتنش با نگاهی به بازسازی نقش‌های جنسیتی تبلیغ شد و این نکته را فاش نکرد که تبدیل شدن مادرِ مریدا به خرس، کاتالیزوری برای ترمیم رابطه آن‌ها خواهد بود.

فیلم‌های پرنسسی مدرن به طور مداوم عناوینی را انتخاب کرده‌اند که به خاطر جهت‌گیری جنسیتی برای مخاطبان بیگانه نباشد. البته استثناهایی هم مانند «رالف خرابکار» (Wreck-It-Ralph) و «6 قهرمان بزرگ» (Big Hero 6) هستند که مخاطبان مرد را به خود جذب می‌کنند. در حالی که دیزنی بیشتر در صدد تولید دنباله‌ها و بازسازی‌ها است، قابلیت فروش آن‌ها کم‌تر به محدودیت جنسیتی در عناصر تبلیغاتیشان وابسته شده و به جای آن از قدرت نوستالژی بهره می‌برد.

بازسازی‌های فیلم‌های کلاسیک این کمپانی که شامل پرنسس‌ها می‌شود، به حمایت از قدرت بیشتر این شخصیت‌ها می‌پردازد، به طوری که جاسمین در نسخه 2019 فیلم «علاالدین» (Aladdin) ترانه‌ی انگیزه‌بخش خود را داشت. بازیگر ریچل زگلر که قرار است در بازسازی «سفیدبرفی» (Snow White) نقش سفیدبرفی را ایفا کند، اعلام کرده است که این نسخه از فیلم روایت فمینیستی‌تری خواهد داشت.

10 خواهر و برادر برتر انیمیشن‌های دیزنی؛ از السا و آنا تا بچه‌های شگفت‌انگیز

مشخص نیست که اگر «گیسوکمند» با همان عناصر داستانی عنوان «راپانزل» را حفظ می‌کرد، همان موفقیت را به دست می‌آورد یا نه. تصور اینکه چیزی به سادگی یک عنوان بتواند مخاطبان را از تماشای یک فیلم بازدارد دشوار است، اما دیزنی نمی‌خواست خطر کند. قرار دادن راپانزل و فلین در سطحی برابر به‌عنوان شخصیت‌های اصلی داستان ممکن است در ابتدا یک انتخاب مبنی بر بازاریابی بوده باشد، اما بلافاصله به بخشی ضروری از داستان تبدیل شد.

وجود دو شخصیت اصلی متضاد با اهداف متفاوت، داستانی جذاب ایجاد می‌کند و به تماشاگران این امکان را می‌دهد که با شخصیت‌های بیشتری ارتباط برقرار کنند. تماشای اینکه چگونه ماجراها و ماجراجویی‌های فلین و راپانزل با یکدیگر در هم تنیده می‌شوند، شیمی آن‌ها را تقویت کرده و به طور طبیعی یک درگیری و کشش بین آن‌ها ایجاد می‌کند، نه اینکه به زور از ترفندهای داستانی استفاده شود. با اینکه نام راپانزل از عنوان حذف شده است، او از داستان حذف نشده و همچنان یکی از مهم‌ترین و برجسته‌ترین شخصیت‌های دیزنی برای پسران و دختران به شمار می‌رود.

منبع: cbr

source

توسط chehrenet.ir