آیا احساس میکنید در یک چرخه اتفاقات منفی گیر افتادهاید؟ آیا از دوران کودکی با گردابی از تصمیمات غلط و احساس خشم همراه بودهاید؟ اگر همچین احساسی را در مورد زندگی خود دارید، ممکن است طبق نظریه کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید، در یک تله زندگی گرفتار شده باشید. یکی از نویسندگان این کتاب، جفری یانگ، در سالهای اولیه خود به عنوان یک درمانگر شناختی، نکتهی مهمی را کشف کرد. او موفق شده بود به بسیاری از بیمارانش کمک کند تا رفتارهای خود را بهتر کنند و افراد شادتر و سالمتری شوند؛ اما همچنین تعداد فزایندهای از بیماران داشت که هرکاری که میکردند، بهبود نمییافتند. او شروع به مشاهده تشابهاتی در میان کسانی کرد که بهتر نمیشدند و در آن زمان بود که ناگهان به حقیقتی مهم پی برد. این بیماران به خصوص همگی در الگوهای تکراری خود تخریبی گرفتار شده بودند که از نوعی آسیبدیدگی در دوران کودکی آغاز میشد. آنها در تلههای زندگی گرفتار بودند.
کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید در مورد حقیقت تلههای زندگی است. خروج از یک تله زندگی کار بسیار دشواری است. این مقاله چکیدهای از کلیت کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید است که میتواند شما را با کلیت تلههای زندگی آشنا کند؛ اما برای درک کامل و به کار بردن دقیق آموزهها باید خود کتاب را تهیه و مطالعه کنید.

معرفی کتاب «زندگی خود را دوباره بیافرینید»؛ تلههای زندگی
کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید با یک مثال در مورد زندگی شخصی به نام میشل شروع میشود. پدر میشل وقتی دو ساله بود او را ترک کرد. مادرش به عنوان سرپرست ماند؛ اما او الکلی بود. گاهی اوقات مادر برای روزها غیبت میکرد و به شدت الکل مصرف میکرد و میشل را در حالتی نگران رها میکرد. حتی وقتی مادرش در خانه بود، در حال مصرف الکل بود و واقعا حضور نداشت. در واقع او هیچ شباهتی به یک مادر نداشت.
حالا میشل با قرار گذاشتن با توماس، محیط کودکی خود را بازسازی کرده است. او ۳۱ ساله است و میخواهد ازدواج کند؛ اما توماس حاضر به رسمی کردن رابطه آنها نیست؛ حتی با وجود اینکه آنها به مدت ۱۰ سال به طور متناوب با هم در رابطه بودهاند. آنها سه بار از هم جدا شدهاند و هر بار که توماس میرود، میشل در گرداب احساسات فلجکنندهای گرفتار میشود. ترس وحشتناکی وجود دارد که این جدایی واقعی است و او هرگز برنمیگردد. غم به قدری بر روی میشل سنگینی میکند که او احساس میکند حتی نمیتواند حرکت کند و حتی وقتی میشل و توماس با هم هستند، او در ترس دائمی زندگی میکند که او دوباره و برای همیشه او را روزی ترک خواهد کرد. میشل در اولین مورد از ۱۱ تله زندگی ما، یعنی تله رهاشدگی گرفتار شده است. این یکی از تلههایی است که در کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید به آن اشاره میشود.
تلههای زندگی زمانی شکل میگیرند که در کودکی چیزی از سوی خانواده یا همسالان ما انجام شود. شاید مورد انتقاد قرار گرفتیم، محروم شدیم، مورد آزار قرار گرفتیم یا، در مورد میشل، توسط والدینمان رها شدیم. ممکن است خانوادههای ما بیش از حد محافظهکار یا بیش از حد سهلانگار بودند و این موضوع به ما آسیب زده است یا شاید در مدرسه طرد شدیم یا مورد آزار قرار گرفتیم.وقتی که به عنوان بزرگسالان محیط آسیبزنندهی کودکیمان را بازسازی میکنیم، تله زندگی خود را میسازیم. در مورد میشل، او توسط والدینش رها شده بود و با اینکه در آن زمان آسیب دیده بود و خودش هم میداند که چقدر احساس بدی را به او منتقل میکرده، هنوز هم آن شرایط را با توماس بازسازی میکند. تلههای زندگی، ما را تحت کنترل میگیرند و نحوهی تفکر، احساس و عمل ما را به کلی تغییر میدهند. آنها به رفتارهای خود تخریبگر منجر میشوند. آنها احساسات طاقتفرسا مانند خشم، اضطراب، ترس و غم را برمیانگیزند. تغییر دادن آنها بسیار دشوار است؛ زیرا در وجود ما ریشه کردهاند.
انواع تلههای زندگی
در ادامه کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید، ما میبینیم که چگونه میتوانیم از این تلهها فرار کنیم. اولین قدم برای فرار از تله زندگیتان، نامگذاری آن است. در بخش بعدی کتاب، ۱۱ تله زندگی و تجربیات آسیبزای دوران کودکی که معمولاً به هر یک از آنها منجر میشود معرفی شدهاند. در حین مرور این لیست، به یاد داشته باشید که ممکن است تنها یک تله زندگی داشته باشید، اما معمولاً چندین تله به طور همزمان شما را تحت فشار قرار میدهند. یک تله زندگی ممکن است غالب باشد، اما دیگر تلهها هنوز وجود دارند و آسیب میزنند.کودکان شش نیاز اساسی دارند – ایمنی، ارتباط با دیگران، خودمختاری، عزت نفس، ابراز وجود و محدودیتهای واقعبینانه. زمانی که این نیازها برآورده میشوند، ما به بزرگسالانی سازگار تبدیل میشویم؛ اما وقتی که این نیازها در کودکی برآورده نشوند، ممکن است تلههای زندگی برای خود ایجاد کنیم که به طور دائمی ما را از مسیر زندگی خودمان منحرف کنند.
اگر در دوران کودکی، ایمنی و امنیت اساسی وجود نداشته باشد، ممکن است به تله رهاشدگی یا مانند میشل به تله بیاعتمادی . انتظار ما همیشه این است که دیگران به ما آسیب خواهند رساند و با دروغ گفتن، تحقیر کردن، آسیب زدن از ما سوءاستفاده خواهند کرد. زمانی که در این تله زندگی گرفتار شدهایم، از تمام روابط نزدیک دوری میکنیم زیرا از این میترسیم که هر کسی که دوستش داریم به ما خیانت کند.
تلههای احساسی
ما همه به عشق، احترام و درک از سوی خانواده و همسالان خود نیاز داریم تا ارتباط واقعی با دیگران برقرار کنیم. زمانی که در دوران کودکی ارتباط برقرار نمیکنیم، دو تله زندگی که ممکن است توسعه یابیم، تله محرومیت عاطفی و تله طرد شدگی اجتماعی است. اگر احساس میکنید که هیچکس واقعاً به شما اهمیت نمیدهد و نیاز شما به عشق هرگز برآورده نخواهد شد، احتمالاً از خانوادهتان عشق کافی دریافت نکردهاید و در تله محرومیت عاطفی گرفتار شدهاید. این یکی دیگر از تلههای احساسی مهمی است که در کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید به آن پرداخته شده است. اگر احساس میکنید که از بقیه جهان متفاوت هستید و از سوی همسالان دوران کودکیتان طرد شدهاید، احتمالاً در تله طردشدگی اجتماعی گرفتار شدهاید. افرادی که در این تلهها گرفتار شدهاند، روابط را قبل از اینکه بتوانند توسعه بدهند، خراب میکنند.
اکنون، برخی از والدین آنقدر محافظهکار هستند یا آنقدر در زندگی فرزندانشان درگیرند که فرزندان هرگز حس خودمختاری را پرورش نمیدهند و به تله وابستگی یا تله آسیبپذیری دچار میشوند. وقتی احساس میکنید که به حمایت ۲۴ ساعته در روز نیاز دارید یا نمیتوانید کارهای پایه زندگی را به تنهایی انجام دهید، در تله وابستگی گرفتار شدهاید. زمانی که از سوی خانواده یا دوستانمان به شدت مورد انتقاد قرار میگیریم، سخت است که عزت نفس و احساسی که ما در حقیقت ارزشمند هستیم را در خود پرورش دهیم. اگر این اتفاق بیفتد، ممکن است در تله شکست گرفتار شویم. تله شکست باعث میشود که احساس کنیم دروناً معیوب هستیم. ما باور داریم که هیچکس ما را دوست نخواهد داشت، بنابراین از عشق دیگران میترسیم.

385,000
254,100 تومان
ما میتوانیم به تله زندگی تسلیم بشویم. اگر به ما اجازه داده نشود نیازها، احساسات و خواستههایمان را ابراز کنیم که باعث میشود خودابرازی ما محدود شود. وقتی که به خاطر احساس گناه نیازهای خود را فدای دیگران میکنید، در تله زندگی تسلیم هستید. اگر بر چیزهایی مانند وضعیت اجتماعی، وضعیت مالی یا ظاهر خود تأکید و انتظارات بیش از حد داشته باشید، ممکن است در تله زندگی استانداردهای بیرحمانه باشید و احتمالاً از شما انتظار میرفته که در دوران کودکی همیشه نمرههای عالی بگیرید و در هر مسابقهای اول شوید. برخی از والدین به فرزندان خود اجازه میدهند بدون هیچ عواقبی آزادانه رفتار کنند. وقتی این اتفاق میافتد، ما از محدودیتهای واقعی بیبهره میمانیم و ممکن است در تله زندگی حقطلبی گرفتار شویم. اگر این اتفاق بیفتد، به احساسات یا نیازهای دیگران اهمیت نمیدهیم و وقتی نیازها و خواستههایمان فوراً برآورده نمیشود، عصبی میشویم.
خلاصه کتاب «زندگی خود را دوباره بیافرینید»؛ رهایی از تلههای زندگی
اصل کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید در مورد رهایی از این تلههای خطرناک است. گرفتار شدن در هر یک از این تلهها میتواند آسان باشد، اما خارج شدن از آنها همیشه دشوار است. بیشتر ما به دنبال راههای فرار ناسالم هستیم که باید درباره آنها آگاه باشیم اگر بخواهیم تغییر واقعی ایجاد کنیم. بیایید اکنون به آنها نگاهی بیندازیم.
اینکه چگونه ما با تلههای زندگی برخورد میکنیم و آنها را توسعه میدهیم به خلق و خوی ما و محیطی که در آن بزرگ میشویم بستگی دارد. به عنوان مثال، دو خواهر و برادر که در یک خانواده بد و سمی بزرگ میشوند، میتوانند به طور متفاوتی واکنش نشان دهند. یکی ممکن است مقابله کند در حالی که دیگری منفعل میشود. ممکن است فرد مبارز با خلق و خوی تهاجمیتری به دنیا آمده باشد، یا شاید یکی از والدین آزارگر و دیگری قربانی بوده است و کودک منفعل به سادگی الگوی قربانی را دنبال کرده است. در حالی که افراد مختلف به تلههای زندگی به شیوههای متفاوتی واکنش نشان میدهند، سه مکانیزم اصلی مقابله وجود دارد – تسلیم، اجتناب و مقابله. برای نشان دادن این سه مکانیزم، کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید به سه مرد – سم، بابی و الکس – نگاه میکنیم. آنها همه در تله زندگی معیوب گرفتار هستند – آنها احساس نقص درونی میکنند. اما هیچکدام از آنها به یک شیوه با آن مقابله نمیکند.
سم یک دانشجوی ۲۰ ساله است که به احساس نقص خود تسلیم میشود. او هنگام ملاقات با شما زیر لب صحبت میکند و مدام از خجالت سرخ میشود. او در برابر دیگران خود را تحقیر میکند و همیشه عذرخواهی میکند؛ حتی زمانی که او مقصر نیست. او در هر زمینهای – از نظر تحصیلی، اجتماعی و مالی – با همسالانش احساس کمتر بودن میکند. تنها دوست او دائماً به او میخندد و سم با هر کلمهای که او میگوید موافق است. سم در خانوادهای بزرگ شده که او را مورد تحقیر و انتقاد قرار میدادند. به عنوان یک بزرگسال، او به گونهای رفتار میکند که اطمینان حاصل کند همچنان تحقیر خواهد شد.
بابی برای فرار از احساس نقص خود، به الکل روی میآورد. او ۴۰ ساله است و هرگز رابطه احساسی نزدیکی نداشته؛ حتی با همسرش. او در کنار دوستانش احساس راحتی بیشتری میکند. جایی که هرگز درباره هیچ موضوع شخصی صحبت نمیکنند. بر خلاف سم، بابی مطمئن میشود که به هیچ وجه با احساسات نقص خود در ارتباط نیست. او خاطرات پدر سلطهگرش را سرکوب کرده و تنها زمانی که درمان تله زندگی را آغاز میکند، متوجه میشود که عزت نفس پایینی دارد و این احساس از پدرش آغاز شده است.
حالا نوبت الکس است. الکس با احساس، فکر و عمل کردن به این که او خاص است، به تله نقص خود حمله میکند. او خیلی با اعتماد به نفس به نظر میرسد. لبخندی مطمئن، لباسهای گرانقیمت و ساعت چشمنواز از خصوصیات او است. او همچنین خود را در موقعیتهایی قرار میدهد که بتواند احساس برتری کند. به عنوان مثال، او با زنی مطیع ازدواج کرده و دوستان چاپلوس را انتخاب میکند. الکس همه این کارها را انجام میدهد تا احساس کند که برعکس آنچه در کودکی احساس میکرد، یعنی نادیده گرفته شدن، در چشم و مورد تشویق است. افرادی مانند الکس که به این شیوه با تله زندگی خود مقابله میکنند، میتوانند موفق شوند. برخی از بازیگران مشهور، ستارههای راک و سیاستمداران از این دسته هستند. اما بیشتر آنها از درون دچار آشفتگی هستند. شاید خود را در یکی از این مردان یا حتی در هر سه آنها بینیئ. خوشبختانه، شما نیازی به پیروی از نمونههای مضر آنها ندارید. راههای دیگری برای خروج از تله زندگی شما وجود دارد.
این کلیت موضوعاتی است که در کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید، یکی از بهترین کتابهای خودشناسی مطرح میشود. شما با تهیه و خواندن این کتاب، میتوانید نوع تله زندگی خود را تشخیص بدهید و به درستی با آن مقابله کنید. برای فهمیدن کامل احساسات خود نیاز است که حتما به بررسی نکات کتاب بپردازید. زمانی که نیازهای اساسی کودکان برآورده نمیشود، زمینهای برای یک عمر مشکل فراهم میشود. به عنوان بزرگسال، آن کودکان محیطهای مضر دوران کودکی خود را دوباره ایجاد خواهند کرد و همچنان در تلههای زندگی آشفتهای که با آن همراه است، گرفتار خواهند ماند؛ مگر اینکه بخواهند کار لازم برای فرار از آنها را انجام دهند. این کارها مواجهه با ترسهای خود، صادق بودن با خود و ادامه دادن به تلاش برای رهایی از تلههای زندگی خودمان است. فرار از تلههای زندگی کار آسانی نیست و به یادآوری خاطرات کودکی میتواند آنقدر دردناک باشد که ممکن است به غیر از خواندن کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید به یک درمانگر نیاز داشته باشیم تا کمک کند. شما نیاز دارید که تلاش مداوم و ثابتی داشته باشید، اما میتوانید از تلههای زندگی خود بالا بیایید و وقتی این کار را انجام دهید، زندگیتان به طرز چشمگیری بهبود خواهد یافت.
منبع: Paminy
source