وحشت یکی از کهن‌ترین و پرقدرت‌ترین احساسات انسانی است که از دیرباز با بشریت بوده؛ بشری که در دنیای پهناور و پر از شکارچی در وهله اول یک طعمه بوده و توانسته به‌تدریج خودش تبدیل به شکارچی شود. حس وحشت از ریشه‌های عمیق روان‌شناختی و فرهنگی برخوردار است. این پرسش که آیا داستان‌های وحشت می‌توانند مخاطب را در دنیای ادبیات به همان اندازه بترسانند که وقایع واقعی در زندگی روزمره، نیازمند بررسی زوایای مختلفی از جمله روانشناسی ترس و ابزارهای ادبی نویسندگان این ژانر است؛ در ادبیات ایرانی آنچنان به این سبک وفا نشده و هنوز آثار درخشان حوزه وحشت به زبان فارسی به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد اما کتاب‌های ترسناک در دنیا از پرفروش‌ترین و محبوب‌ترین آثار ادبی به شمار می‌روند و بازار کتاب وابستگی زیادی به این نوع کتاب‌ها دارد چرا که سلیقه بسیاری از اهل کتاب، در گروی این گونه آثار است.

۱. روانشناسی ترس: فعالسازی تجربیات درونی

ترس به عنوان یکی از احساسات بنیادین بشر، نقشی کلیدی در حفظ بقا و تنظیم رفتارهای انسانی ایفا می‌کند. بر اساس نظریه‌های روانشناختی مانند نظریه واکنش به تهدید، مغز انسان به صورت خودکار به محرک‌هایی که بالقوه تهدیدآمیز هستند واکنش نشان می‌دهد. این محرک‌ها شامل صداهای مبهم، تاریکی و ناشناخته‌ها (و سایر فوبیاها که در افراد وجود دارد) می‌شوند که در نهایت منجر به فعال شدن سیستم جنگ یا گریز می‌گردند.

بهترین کتاب‌های ترسناک ژاپنی که باید بخوانید

نویسندگان کتاب‌های ترسناک معروف، از این فرایند طبیعی برای تقویت اثرگذاری داستان‌های خود بهره می‌برند. برای مثال، در کتاب‌های وحشت کلاسیک مانند آثار ادگار آلن پو، عناصر ناشناخته و ترس‌آور به گونه‌ای طراحی شده‌اند که پاسخ‌های عاطفی و فیزیولوژیکی را تحریک کنند. علاوه بر این، پژوهش‌های علمی نشان داده‌اند که خواندن متونی با محتوای ترسناک می‌تواند باعث افزایش فعالیت در بخش‌هایی از مغز شود که مرتبط با پردازش تهدید و مدیریت اضطراب هستند. چنین شواهدی به ما نشان می‌دهد که کتاب‌های سبک وحشت نه تنها تجربیات درونی ما را بازتاب می‌دهند، بلکه به شکلی هوشمندانه این تجربیات را تقویت و بازسازی می‌کنند.

کتاب‌های ترسناک

۲. نقش زبان و فرهنگ

در نوشته‌های وحشت‌آور، مولفه‌های زبانی نقشی اساسی ایفا می‌کنند. نویسندگانی مانند ادگار آلن پو و هاوارد فیلیپس لاوکرفت با استفاده از زبان غنی و توصیفات دقیق، فضایی پر از ترس و دلهره ایجاد کرده‌اند. برای مثال، در داستان «قلب افشاگر» اثر ادگار آلن پو که اتفاقا به فارسی هم برگردانده شده، ضرباهنگ جمله‌ها و انتخاب واژگان به گونه‌ای است که احساس وحشت و اضطراب خواننده را تقویت می‌کند و این موضوع سعی شده در ترجمه اثر هم رعایت شود.

در ادبیات فارسی نیز نمونه‌هایی از استفاده از زبان و فرهنگ برای ایجاد وحشت وجود دارد. برای مثال، در داستان‌ بوف کور نوشته صادق هدایت، فضای مبهم و سنگین داستان و ترکیب آن با اسطوره‌های ایرانی، به شکل‌گیری حس دلهره و ترس کمک می‌کند. همچنین، داستان کوتاه ملکوت نوشته بهرام صادقی با ترکیب واقعیت و خیال، فضایی سرشار از اضطراب و وهم ایجاد می‌کند که مخاطب را به تفکر در مورد مرز میان واقعیت و تخیل وامی‌دارد. این آثار نشان می‌دهند که ادبیات فارسی، هرچند محدود، توانسته در حوزه وحشت گام‌هایی بردارد. با این حال همانطور که در مقدمه گفته شد؛ ادبیات فارسی به طور کلی در ژانر وحشت دچار فقدان محسوسی است. در دهه‌های اخیر، برخی نویسندگان نسل جدید تلاش کرده‌اند این ژانر را در ایران احیا کنند و کتاب‌های ترسناک با استانداردهای جهانی بنویسند. اما هنوز فاصله زیادی با آثار برجسته جهانی در این زمینه وجود دارند و نیاز به تحقیق و خلاقیت بیشتری احساس می‌شود (خصوصا در مقایسه با کتاب‌های ترسناک که در تکامل ژانر وحشت نقش داشتند).

8 کتاب ترسناک جذاب که نوجوانان باید بخوانند

۳. تئوری‌های روانشناختی در ارتباط با ادبیات وحشت

درک تاثیرات روانی ادبیات وحشت نیازمند توجه به تئوری‌های روانشناختی است که هر یک جنبه‌ای از رابطه میان ترس، لذت و اثرات آن بر مخاطب را توضیح می‌دهند؛ برخی از این تئوری‌ها به شرح زیر هستند:

  • تئوری بازیابی هیجان (Arousal-Jag Theory): این تئوری بیان می‌کند که افراد از تجربه هیجان‌های قوی، حتی هیجان‌های منفی مانند ترس، لذت می‌برند. در محیط امنی مانند خواندن یک کتاب، این هیجان‌ها بدون هیچ‌گونه خطر واقعی تجربه می‌شوند.
  • تئوری تطهیر هیجانی (Catharsis Theory): این تئوری بیان می‌کند که تجربه کردن احساسات منفی در یک محیط امن (مانند داستان)، می‌تواند به کاهش تنش‌های روانی و احساسات منفی در زندگی واقعی کمک کند.
  • نظریه شناخت‌گری (Cognitive Theory): این نظریه بر نقش شناخت و تفسیر فرد از محرک‌های محیطی در ایجاد احساسات تأکید دارد. به عبارت دیگر، نحوه تفسیر یک موقعیت توسط فرد، تعیین‌کننده احساسات اوست.
کتاب داستان های ترسناک اثر مایکل کاکس انتشارات پیدایش
1 %

۹۲,۰۰۰

۹۱,۰۷۰ تومان

۴. تکنیک‌های نویسندگان وحشت

کتاب‌های ترسناک

در نهایت از تبحر و جادوی نویسندگان سبک وحشت نیز نباید غافل بود که می‌توانند با مهارت خود وحشت را به مغز خواننده برسانند. آن‌ها همواره از تکنیک‌های خاصی برای قدرت بخشیدن به اثرگذاری متن خود استفاده می‌کنند. برخی از مهم‌ترین این تکنیک‌ها عبارت‌اند از:

  • ساخت ابهام: ابهام در ماهیت موضوعات، شخصیت‌ها و موقعیت‌ها به خواننده حس ناخوشایندی انتقال می‌دهد. ادگار آلن پو، به ویژه در داستان گربه سیاه، با ابهام در انگیزه‌های شخصیت اصلی، حس اضطراب و ناآرامی را در مخاطب تقویت می‌کند.
  • پرداختن به جزئیات ترسناک: استیون کینگ در بسیاری از آثارش مانند درخشش، از توصیف دقیق و جزئی فضاها و حوادث برای ایجاد احساس وحشت استفاده می‌کند. توصیف‌های او نه تنها واقع‌گرایانه بلکه به شدت ذهن‌برانگیز هستند و خواننده را به دل داستان می‌کشانند. کافیست به لحظه دیدن پیرزن عجوزه در حمام توجه کنید و توصیف‌های کینگ درباره این صحنه را بخوانید.
  • بازی با زمان و فضا: تغییرات ناگهانی در روایت زمان و مکان، مانند آنچه در سرگذشت خواب‌زده اثر لاوکرفت دیده می‌شود، مخاطب را در دنیایی از سردرگمی و ترس فرو می‌برد.
  • توصیف دقیق و زنده: استفاده از جزئیات دقیق حسی (بینایی، شنوایی، لامسه و …) برای ایجاد تصاویر ذهنی واضح و ترسناک.
  • بازی با ترس‌های بنیادی انسان: بهره‌گیری از ترس‌های ذاتی انسان مانند ترس از مرگ، تاریکی، ناشناخته‌ها و جدایی.

ادبیات وحشت، فراتر از یک ژانر صرفاً سرگرم‌کننده، دریچه‌ای است به اعماق ناخودآگاه انسان. با بهره‌گیری از ترس‌های بنیادین، این ژانر مخاطب را به مواجهه با ناشناخته‌ها و ابهامات درونی‌اش دعوت می‌کند. در این مواجهه، هیجان و لذت با ترس در هم تنیده شده و تجربه‌ای چندلایه را برای خواننده رقم می‌زند. با وجود پیشرفت‌های چشمگیر ادبیات وحشت در جهان، این ژانر در ادبیات فارسی هنوز در ابتدای راه است. امید است با ورود نویسندگان جوان و خلاق، ادبیات وحشت فارسی و کتاب‌های ترسناک ایرانی بتوانند به جایگاهی شایسته دست یافته و مخاطبان را به دنیایی تازه و مهیج فراخوانند.

کتاب بیگانه اثر استفن کینگ نشر روزگار

منبع: دیجی‌کالا مگ

source

توسط chehrenet.ir