فیلم جدید پدرو آلمودوار بیش از همه چیز درباره مرگ، در واقع مرگ خودخواسته (اتانازی) است. با توجه به اینکه «اتاق بغلی» اولین فیلم بلند انگلیسی‌زبان این فیلمساز اسپانیایی‌تبار است، انتظار می‌رفت قصه‌اش درباره سوژه تازه‌ای باشد. آلمودوار پیش از این در فیلم شخصی‌اش «درد و شکوه» (Pain and Glory) که آنتونیو باندراس نقش اولش، شخصیت یک فیلمساز را بازی می‌کرد، به مواجهه با مرگ پرداخته بود. اینجا در «اتاق بغلی» با کمی پیچش و البته با دو شخصیت اصلی زن، به سراغ مرگ خودخواسته رفته نظر شخصی‌اش درباره این مقوله را با صدای بلند اعلام کرده است. بدیهی است که آلمودوار به عنوان فیلمسازی آزاداندیش قانون منع اتانازی را نقد کند و آن را در تضاد با ماهیت آزاد انسان می‌داند. نقد فیلم «اتاق مجاور» -یا همان «اتفاق بغلی»- (The Room Next Door) را در این مطلب بخوانید.

در نقد فیلم «اتاق مجاور» خطر لو رفتن داستان وجود دارد!

اگر هیچکاک یا فیلمسازی آمریکایی مثل دیوید فینچر این فیلم را می‌ساختند، با یک فیلم معمایی جنایی نوآر با یک شخصیت مرد خیلی جذاب و یک شخصیت زن خیلی مرموز روبه‌رو می‌بودیم. اما آنچه پدرو آلمودوار ساخته است، تقابل رنگین زندگی و مرگ است. با نگاهی هستی‌شناسانه و یک خروار رنگ تند و زنده با تمرکز بر سبز و قرمز که طبعاً نمادی از طبیعت در برابر خون است‌، طراحی‌های صحنه اگزاتیک و اروتیک و منحصربه‌فرد آلمودوار که آشکارا ملهم از آثار پیکاسو و ماتیس است.‌ حقیقتاً تمرکز بیش از اندازه فیلمساز بر طراحی صحنه و لباس و تأکیدش بر رنگ‌ها باعث می‌شود چندان روی قصه متمرکز نشوی. فضا به‌شدت نمادین است و شاید کمی خودنما اما در هر حال نمی‌توان زیبایی‌اش را منکر شد. می‌توان خودنمایی و رفاه بیش از اندازه‌اش را به‌خصوص در برابر موضوعات حساسی مثل جنگ و مرگ دوست نداشت و آلمودوار را متهم به سیر در دنیای خودش کرد. ولی می‌توان این چنین استدلال کرد که فیلمساز در پرداختن به موضوعاتی چنین تلخ ترجیح داده جهانش را رنگین و چشم‌نواز بسازد. «اتاق مجاور» از اینجا ضربه نمی‌خورد.

نقد فیلم «اتاق مجاور» پدرو آلمودوار؛ تجسم مرگ در تابلویی از پیکاسو و ماتیس

قصه فیلم درباره مرگ است و یک خط داستانی اصلی دارد که درباره دیدار دوباره دو دوست قدیمی است که حالا یکی، مارتا، خبرنگار سابق جنگ، به دلیل سرطان در آستانه مرگ است و دیگری، اینگریدِ نویسنده، یک کتاب پرفروش درباره ترس از مرگ منتشر کرده است.‌ در این تجدید دیدار که شاید اگر به واسطه مرگ قریب الوقوع مارتا نبود، منجر به نزدیکی دوباره این دو نمی‌شد، مارتا از اینگرید می‌خواهد که برای اتانازی همراهی‌اش کند. تنها کاری که لازم است بکند این است که با او به یک ویلای فوق مدرن و طبعاً پر از رنگ، به‌ویژه آلبالویی، بیاید و تا روز مرگ خودخواسته‌اش در کنارش در اتاق مجاور باشد. نمی‌تواند این را از دخترش بخواهد چون با هم نزدیک نیستند. دوستان نزدیک دیگرش هم نپذیرفته‌اند که در این جرم شریک شوند.

نقد فیلم «شرور»؛ از پرفروش‌ترین فیلم‌های موزیکال تاریخ

نقد فیلم اتاق بغلی

با توجه به اینکه اینگرید درخواست مارتا را می‌پذیرد پایان فیلم از پیش لو داده می‌شود. فیلمساز قصد پنهان کردن چیزی را هم ندارد.‌ به همین خاطر، اصلاً به خط داستانی پلیسی‌اش پا نمی‌دهد. در عوض این دو زن هر یک به شیوه خود زیبا و خیره‌کننده را کنار هم می‌گذارد تا در لباس‌ها و میان دیوارهای رنگین‌شان، گذشته را با هم مرور کنند. بیشتر مارتا که چون روزهای آخر زندگی‌اش را پشت سر می‌گذارد از خاطراتش بگوید. اینکه چرا رابطه سردی با دخترش دارد. پدر بچه‌اش که بوده و در دوران خبرنگاری چه تجربه‌ای در مواجهه با مرگ داشته است. این‌ها با فلشبک‌های شبه‌برتونی/وس اندرسونی روایت می‌شود و چیز زیادی هم به داستان اضافه نمی‌کند. اساساً قصه قرار نیست پیچش داستانی خاصی داشته باشد. خیلی ساده از مرگ خودخواسته دفاع می‌کند. آلمودوار زن‌های محبوبش را با لباس‌های رنگین دلخواهش در تابلوهای پاپ آرتی خود قرار می‌دهد تا با هم از آزادی عشق بگویند و از «مردگان» جیمز جویس و پذیرش تقدس و زیبایی مرگ به اندازه زندگی. این زن‌ها همچون دیگر شخصیت‌های زن سینمای آلمودوار زنانی باعشق به هم و حامی هم هستند. و حتی یک معشوق مشترک را تجربه کرده‌اندو چند شعار محیط‌زیستی در نکوهش اعمال ویرانگرانه انسان در زمین و طبیعت را به این‌ها اضافه کنید. از این لحاظ، فیلم در چند مورد، هرجا که فیلمساز مانیفستی در دهان شخصیت‌هایش قرار داده، شعاری به نظر می‌رسد.

«اتاق مجاور» با تمام رنگ‌های تند و زنده‌ و زیبایی‌های بصر‌ی‌اش دعوت‌کننده به زندگی نیست. هیچ‌یک از نقطه عطف‌های خودش را جشن نمی‌گیرد. از پیچش عاطفی قصه با پنهان کردن شخصیت مرد که زمانی پارتنر هر دو زن در بازه‌های زمانی مختلف بوده است، به راحتی می‌گذرد. پیچش معمایی را مسخره می‌کند. حتی در مواجهه با مرگ مارتا هم رفتار خونسردی دارد. در بازگرداندن دختر مارتا که نسخه ساده‌تر مادرش است و به نظر نمی‌آید ادامه‌دهنده راه مادر باشد. با آن پایان‌بندی عجیب، بسیار گنگ عمل می‌کند. هرچه هست پیام امیدواری به زندگی از آن دریافت نمی‌شود. چه بسا مخاطبش را به عدم فرزندآوری به این دنیا و انتخاب مرگ خودخواسته در صورت نیاز هم دعوت می‌کند. آنجا که می‌خواهد از پذیرش مرگ یک کهنه‌سرباز مبتلا به اختلال روانی بگوید، آن‌قدر سطحی و گذرا از آن عبور می‌کند که کمی کمدی می‌شود و تأثیرگذاری لازم را ندارد.

نکات مثبت

  • فضاسازی اگزاتیک کنجکاوی‌برانگیز
  • موسیقی متن متناسب با فضای غم‌آلود و مرموز
  • طراحی صحنه و لباس استثنایی و منحصربه‌فرد که در کوشش برای تقابل مرگ و زندگی موفق است.ر

نکات منفی

  • شعاری بودن بعضی دیالوگ‌ها
  • تمرکز بیش از اندازه روی فرم که به قصه آسیب می‌زند


به نظر می‌آید بیشتر کارگردان در تلاش برای ساختن جهانی منحصربه‌فرد بوده است تا از درد مواجهه با مرگ را تلطیف کند. مثل تجسم مرگ در تابلویی متحرک از ماتیس و پیکاسو. فیلم بر اساس یک رمان ساخته شده اما با فضا و به طور ویژه جنس بازی تیلدا سوئینتون شبیه به تئاتر است (که این هم به شعاری بودن فیلم دامن می‌زند.) یا یک پروفورمانس آرت در قاب سینما با زمان فیلم سینمایی بلند. اما فقط سینماست که قابلیت ثبت چنین تصاویری را در قاب محدود خودش دارد و به همین خاطر، «اتاق مجاور» به لحاظ فرم و جلوه بصری اثری شگفت‌انگیز می‌شود. اما همین از سینما بودن دورش می‌کند. در واقع، ترکیبی از همه این‌هاست و هیچ‌کدام این‌ها هم نیست. خوانش آلمودوار از رمانی است که به دغدغه‌های خودش نزدیک است. اما به لحاظ قصه‌گویی و هر پیام دیگری که خواسته در دل قصه‌اش بکارد، چندان موفق نیست. به عنوان اولین فیلم انگلیسی‌زبان بلند آلمودوار صرفاً اثری خوش‌رنگ و لعاب است که این را هم پیش از در فیلم‌های اسپانیایی‌زبانش هم دیده بودیم.

شناسنامه فیلم «اتاق مجاور» (The Room Next Door)

کارگردان: پدرو آلمودوار
بازیگران: تیلدا سوئینتون، جولیان مور، جان تورتورو
محصول: 2024، اسپانیا
امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
خلاصه داستان: یک خبرنگار سابق جنگ در آستانه مرگ بر اثر سرطان از دوست قدیمی‌اش می‌خواهد روزهای آخر زندگی‌اش را در کنار او بگذراند.

نقد فیلم «اتاق مجاور» دیدگاه شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست

منبع: دیجی‌کالا مگ

source

توسط chehrenet.ir