در دنیای بازی‌های نقش‌آفرینی، بازی‌های کمی به اندازه‌ی سری دراگون ایج (Dragon Age) برجسته هستند. از عرضه‌ی اولین بازی در سال ۲۰۱۰، این سری به‌ عنوان یکی از بهترین‌ها در این ژانر معرفی شده‌ و فهمیدن دلیل آن کار سختی نیست. از جهان جذاب این سری بازی گرفته تا داستان‌ها و شخصیت‌ها، استودیوی بایوور (Bioware) یک مجموعه با چنان عمق و پیچیدگی‌ای خلق کرده است که به یکی از سودآورترین آی‌پی‌های الکترونیک آرتز (Electronic Arts) تبدیل شده است. اما اگر بپرسند که بهترین نسخه از این مجموعه کدام بازی است، بسیاری بدون تردید می‌گویند بازی دراگون ایج: اوریجینز (Dragon Age: Origins).

این بازی که اولین نسخه در این سری است، اغلب به عنوان محبوب‌ترین نسخه توسط بازیکنان در نظر گرفته می‌شود. اگرچه این ممکن است برای برخی عجیب به نظر برسد. به هر حال، اوریجینز نه تنها اولین نسخه از این سری بود، بلکه در سال ۲۰۰۹ یعنی زمانی که فناوری به اندازه‌ی امروز پیشرفته نبود نیز منتشر شد. از سوی دیگر، عواملی در این بازی وجود دارند که فراتر از نوآوری هستند، عواملی که این بازی را به اندازه‌ی دیگر نسخه‌ها اگر نه بیشتر، محبوب کرده‌ است.

۱۰. موسیقی عالی

اینون زور

برخی می‌گویند که موسیقی در یک بازی ویدیویی چندان مهم نیست، اما این گفته واقعا نادرست است و اتفاقا برعکس، موسیقی یکی از مهم‌ترین جنبه‌های هر اثر است و چیزی است که به انتقال لحن و اتمسفر و لحظات مهم در سراسر جهان و داستان بازی به بازیکن کمک می‌کند. این بازی نیز از این قاعده مستثنی نیست. آهنگسازی اینون زور (Inon Zur) در موسیقی این بازی استثنایی است. موسیقی او به انتقال فضای تاریک بازی کمک می‌کند و به تنظیم لحن سفر بازیکن نیز کمک می‌کند. خود موسیقی تم بازی نمونه‌ای عالی از این موضوع است، زیرا شامل ناخوشی‌های موجود در این بازی و همچنین‌ امید به پیدا شدن و پیروزی آهسته در پایان است.

۹. مبارزات تاکتیکی: بازگشت به آثار نقش‌آفرینی کلاسیک

مبارزات دراگون ایج اوریجینز

مبارزات تاکتیکی این بازی یک ویژگی بسیار محبوب برای بازیکنان بود. این ویژگی به آن‌ها اجازه می‌داد تا آنچه را که در اواسط بازی اتفاق می‌افتد متوقف کنند، دوربین را به زاویه‌ی دید بالای سر ببرند و برای اطمینان از پیروزی، حملات را بر اساس آن برنامه‌ریزی کنند. این ویژگی «مکث و ادامه‌ی بازی» در واقع در بین بازیکنان بسیار محبوب بود و در طول بازی‌ها به خوبی با بازیکنان ارتباط برقرار کرد. از بسیاری جهات، مبارزات تاکتیکی این اثر به عنوان یک عنصر اصلی در سری‌ بازی‌های نقش‌آفرینی در نظر گرفته می‌شود و یادآوری به بازی‌های قدیمی‌تر مانند بالدورز گیت (Baldur’s Gate) و Knights of the Old Republic است که این سیستم مبارزه‌ای یکی از ویژگی‌های ستایش‌شده‌ی آن‌ها بود. در حالی که بازی‌های اخیر این مجموعه مانند دراگون ایج ۲ و بازی Dragon Age: The Veilguard در جهتی متفاوت و به سمت یک سیستم مبارزه‌ای اکشن حرکت کرده‌اند، هنوز هم طرفداران زیادی وجود دارند که سیستم مبارزه‌ای قدیمی را ترجیح می‌دهند، زیرا این سیستم بیشتر نشان دهنده‌ی جنبه‌های سنتی و دوست داشتنی یک بازی نقش‌آفرینی است. ناگفته نماند که این سیستم بسیار با این بازی جفت و جور شده است.

۸. نگهبان خاکستری (The Grey Warden)؛ بزرگترین قهرمان مجموعه

گری واردن

شخصیت اصلی دراگون ایج: اوریجینز به عنوان قهرمان ردکلیف (Redcliffe) یا قهرمان فرلدن (Ferelden) شناخته می‌شود اما برای طرفداران قدیمی، او عنوان «گری واردن» (Grey Warden) شناخته‌تر است. واردن که متعلق به گروهی به همین نام است، در واقع پروتاگونیست اصلی بازی و قهرمان نهایی داستان است. اقدامات او، خوب یا بد، نه تنها فرلدن بلکه کل تداس (Thedas) را از دست بلایت (Blight) نجات می‌دهد. واردن یک نمونه‌ی اصلی از یک شخصیت عالی یک بازی نقش‌آفرینی است، شخصیتی که در آن بازیکن می‌تواند تصمیم بگیرد که چه کسی باشند و در نهایت آن‌ها با خوبی‌ها متحد شوند یا افراد شرور را انتخاب می‌کنند. اگرچه دیگر پروتاگونیست‌های بازی‌های بعدی مانند قهرمان کرکوال (Kirkwall)، به نوعی دوست‌داشتنی هستند، اما اکثرا شخصیت‌هایی از پیش تعیین‌شده هستند، شخصیت‌هایی که تقریبا به اندازه‌ی واردن به آن‌ها اختیار داده نمی‌شود.

۷. سیستم ساخت شخصیت عمیق

سیستم خلق شخصیت دراگون ایج اوریجینز

همانطور که قبلا گفته شد، واردن یک شخصیت عالی یک بازی نقش‌آفرینی به تمام معناست و یکی از دلایل اصلی آن سیستم اوریجین موجود در بازی است که نام خود بازی را داراست و در واقع همان بخش ساخت شخصیت است. با این سیستم، به بازیکن اختیارات کاملی از شخصیت خود داده می‌شود و او می‌تواند نسبت به سایر آثار این سری او را به پیچیده‌ترین روش‌های ممکن شخصی‌سازی کند. بازیکنان می‌توانند انتخاب کنند که‌ آواتار انسان، گولم یا دورف باشد. آن‌ها همچنین می‌توانند هر چیزی از یک فرد عادی گرفته تا یک نجیب‌زاده، یک وارث تاج و تخت تا یک عضو طرد شده از جامعه باشند. این‌ها فقط تنها چند نمونه‌ی تاثیرگذارتر از این حق انتخاب‌ها هستند که شامل موارد دیگری نظیر نژاد نیز می‌شد. به نوعی می‌توان گفت که سیستم اوریجین به بازیکن اجازه می‌داد تا شخصیتی را که می‌خواهند در نقش او بازی کند، به طور کامل شکل دهد و این سیستم به عنوان وسیله‌ای موفق برای معرفی بازیکن به دنیای تداس و نقش او در بازی عمل می‌کند.

۶. بسته‌های الحاقی

بسته الحاقی دراگون ایج اوریجینز

بسته‌های الحاقی این بازی هم متنوع و هم متعدد هستند و به بازیکنان مجموعه‌ای از محتوایی را ارائه می‌دهند که دنیای بازی را گسترش می‌دهد و حتی ویژگی‌های جدیدی را نیز معرفی می‌کند. به عنوان مثال، بسته‌ی الحاقی Warden’s Keep یک خط داستانی دارد که شامل یک قلعه به ظاهر متروکه و بازپس‌گیری آن می‌شود، در حالی که بازیکن دلیل تبعید‌ گری واردن‌ها از فرلدن را نیز کشف می‌کند. بسته‌ی الحاقی Darkspawn Chronicles نیز به بازیکن اجازه می‌دهد تا کنترل Darkspawn را بدست بگیرد، خودش بلایت را به وجود بیاورد و داستان را کاملا تغییر می‌دهد و سناریویی جالب از اینکه اگر Darkspawn برنده می‌شد چه اتفاقی می‌افتاد را نشان دهد. همچنین بسته‌ی الحاقی Awakening که یکی از گسترده‌ترین بسته‌های الحاقی این مجموعه است. این بسته‌ی الحاقی، شخصیت را از اوریجین یا یک واردن از پیش ساخته شده از Orlais می‌گیرد و به آن‌ها وظیفه می‌دهد تا بقایای Darkspawn را در عواقب پس از بلایت دنبال و پیدا کنند. این بسته‌ی الحاقی، شخصیت‌های جدید و قدیمی را همراه با مکان‌های جدید و دشمنانی ترسناک و بسیار مرموز را معرفی می‌کند.

۵. همراهان دوست داشتنی

دراگون ایج

همراهان موجود در بازی‌ها یکی از عناصر مهم آثار استودیوی بایوور هستند. در این بازی نیز بازیکن با تعدادی از متنوع‌ترین، باشخصیت‌ترین و جذاب‌ترین پیروان نه تنها در سری دراگون ایج، بلکه در تاریخ این سبک آشنا می‌شود. شخصیت‌هایی مانند موریگان (Morrigan) که بی‌تفاوتی نسبت به آنچه در اطرافش رخ می‌دهد، حقیقتی اسرارآمیز و تاریک‌تر از پیشینه‌اش را پنهان می‌کند یا استن (Sten) که ظاهر خشن و بی‌رحمانه‌اش، دانش و گناه شخصی درونی‌اش را انکار می‌کند، تنها تعدادی از جنبه‌های متعددی هستند که هر همراه در تیم واردن دارد. در واقع هر همراه از نظر شخصیت و اهداف با دیگری متفاوت است و آن‌ها به عجیب‌ترین و خنده‌دارترین راه‌ها با یکدیگر تعامل دارند. همچنین دلایل آن‌ها برای ورود به مسیر بازیکن هرچه که باشد، آن‌ها می‌خواهند به او در پایان دادن به بلایت کمک کنند.

۴. تعادل بین روایت و طراحی جهان باز

نقشه دراگون ایج

این بازی ممکن است یک بازی داستان محور باشد، اما این بدان معنا نیست که دنیای محدودی دارد. اوریجینز که در فرلدن رخ می‌دهد، به بازیکن اجازه می‌دهد تا وسعت این کشور را کشف کند. علی رغم اینکه فرلدن تنها قلمرو در سرزمین تداس است، با این وجود بسیار گسترده است و هر منطقه چه پادشاهی کوتوله‌های اورزامار (Orzammar) باشد و چه باتلاق‌های حیات وحش کورکاری (Korcari)، هویت خاص خود را از نظر جغرافیا، مردم، منطقه، سیاست و غیره دارد. همچنین هر منطقه موفق می‌شود که نه تنها خود را از دیگری جدا کند، بلکه به فهمیدن داستان سرزمین وسیع فرلدن توسط بازیکن نیز کمک می‌کند.

۳. داستانی جذاب از ابتدا تا انتها

داستان دراگون ایج اوریجینز

در حالی که داستان این بازی به طور کلی می‌تواند به عنوان یک نبرد کلاسیک بین خیر و شر توصیف شود، اما این تنها یک خلاصه‌ی ساده از بازی خواهد بود. در حقیقت، داستان بسیار گسترده است و پیچیده است و همچنین شامل خیانت و رستگاری، یک جنگ داخلی بالقوه و یک شورش در حال ظهور است. در واقع بازی یک تهدید با عواقب شدیدی را به همراه شخصیت‌هایی معرفی می‌کند که به خوبی در روایت آن قرار گرفته‌اند. این‌ها تنها چند مورد از عوامل بسیاری هستند که به شکل‌گیری درگیری‌هایی که در اوریجینز ایجاد می‌شود کمک می‌کنند. این فقط یک نبرد بین زندگان و نیروهای تاریکی نیست، بلکه نبردی بین آزادی و اسارت، بی‌عدالتی و مجازات است.

۲. عواقب محسوس تصمیمات

داستان اوریجینز

مانند هر بازی نقش‌آفرینی دیگری، انتخاب‌هایی وجود دارد که بازیکن باید آن‌ها را انجام دهد و این انتخاب‌ها عواقبی نیز به همراه خواهند داشت. اما در بسیاری از مواقع این انتخاب‌ها تنها بازتاب‌های کوتاهی یا اثراتی دارند که می‌توانند زود فراموش شوند یا حتی برای داستان یا شخصیت بی‌اهمیت باشند. اما در سری دراگون ایج اینطور نیست، زیرا پیامد‌هایی وجود دارد که نه تنها بر درگیری فعلی بلکه بر رویداد‌های آینده نیز تاثیر می‌گذارد و تاثیری ماندگار بر جهان و داستان بازی خواهند داشت. بنابراین انتخاب‌های انجام شده در بازی بازتاب تاثیرگذاری در طول آن دارند و بر اهداف و روابط آن‌ها با همراهان تاثیر می‌گذارد.

آیا واردن از لاگهین (Loghain) به خاطر خیانتشان انتقام می‌گیرد یا از آن‌ چشم‌پوشی می‌کند؟ آیا آن‌ها تصمیم می‌گیرند که به Circle of Magi در برابر فساد کمک کنند یا آن‌ها را به طور کامل پاکسازی کنند؟ از این دست سناریو‌ها در این بازی برجسته هستند و انتخاب‌های بازیکن و عواقب آن شدید خواهد بود. انتخاب‌های انجام شده، خوب یا بد، مطمئنا تاثیری ماندگار بر داستان و شخصیت‌های درون بازی خواهند گذاشت.

۱ فضاسازی و اتمسفر تاریک

اتمسفر دارگون ایج اوریجینز

چیزی که واقعا باعث برجسته شدن این بازی در این سری و به طور کلی در ژانر نقش‌آفرینی شد، جهان‌سازی تاریک آن بود. با وجود بازی‌هایی مانند Inquisition و Veilguard که رویکردی به قول معروف خوش رنگ و لعاب‌تر را اتخاذ کردند، برخی از مردم فراموش می‌کنند که دراگون ایج به عنوان یک سری بازی فانتزی تاریک شروع شده است. این به ویژه در مورد اولین بازی این سری صادق است و اگر بگوییم که اوریجینز یک بازی ترسناک و ظالمانه است، آن را دست کم گرفته‌ایم. بلایت یک وحشت واقعی و خالص بود، افراد Darkspawn بسیار منفور و هیولامانند بودند، Archdemon که همه‌ی دشمنان را رهبری کرد موجودی بود که فقط می‌توان آن را شیطان خالص نامید. این وسط اثرات بلایت به وضوح قابل مشاهده بود، زیرا هر جا که سفر می‌کرد نشانه‌های تاریک خود را بر جای می‌گذاشت. از قتل عام در اوستاگار (Ostagar) تا نبرد دنریم (Denerim)، سرزمین آلوده به منجلاب‌هایی از آلودگی، تاریکی و خون شده بود.

در کل این بازی غرق در تاریکی و بی‌رحمی بود و این لحن وحشتناک با طرفداران زیادی ارتباط برقرار کرد زیرل در بازی یک تهدید واقعی وجود داشت و عواقب شکست در اطراف بازیکن مشخص بود. در پایان ماجراجویی این بازی سفری تاریک بود، اما چند نقطه‌ی روشن از پیروزی در آن نیز وجود داشت که نه تنها به ادامه‌ی مبارزه بلکه حتی برای پایان دادن به بلایت نیز به بازیکن‌ امید می‌داد.

منبع: CBR

صفحه‌ی اصلی بازی دیجی‌کالا مگ | اخبار بازی، تریلرهای بازی، گیم‌پلی، بررسی بازی، راهنمای خرید کنسول بازی

source

توسط chehrenet.ir