هفتهای که گذشت، دنیای سینما و رسانه ایران مثل همیشه پر از تضادهای جالب و خبرهای عجیب و غریب بود. از یک طرف جشنواره جهانی فجر با دعوت از داوران بینالمللی تلاش میکند خودش را جهانی نشان بدهد، از طرف دیگر فیلمسازان مستقل مثل امیر قاسم راضی با تلخی از واقعیتهای سینمای ایران میگویند. اما این تنها داستان سینما نیست، پلتفرمهای نمایش خانگی حالا دارند ورزشهای قهوهخانهای مثل مچاندازی پخش میکنند، یوتیوب فارسی با برنامههای سرگرمکننده رکوردهای بازدید میشکند و انجمن بازیگران هم تصمیم گرفته به اعضایش شوکر برقی و اسپری فلفل بدهد تا از حیوانات درنده محافظت کنند!
این هفته همچنین شاهد حضور نرگس آبیار در یک پروژه چینی، بازگشت ثریا قاسمی و لعیا زنگنه به تلویزیون با سریالی درباره اقتصاد و البته حذف فیلم شهرام مکری از رقابت اسکار بودیم، در حالی که سه فیلم دیگر با کارگردان ایرانی همچنان در میدان باقی ماندند. اما شاید تلخترین خبر هفته، فضای عجیب و غریب یوتیوب فارسی بود که در آن حتی چهرههای محترم سینما هم در معرض توهین و بیاحترامی قرار میگیرند، فقط برای اینکه الگوریتم راضی شود و بازدید بیشتر بیاید. خلاصه، هفتهای بود پر از ماجرا که نشان میدهد سینما و رسانه ایران هنوز در حال تلاش برای پیدا کردن مسیر درست خودش است.
معرفی داوران جشنواره جهانی فیلم فجر

جشنواره جهانی فجر که این روزها در شیراز مشغول برگزاری است، تصمیم گرفته با دعوت از ۱۸ داور ایرانی و خارجی، کمی هم جنبه بینالمللیاش را جدی بگیرد. نوری بیلگه جیلان، کارگردان ترک، رئیس هیئت داوران بخش بینالمللی شده و در کنارش اسمهایی مثل محمود کلاری و کریستف رضاعی از ایران، یک داور از یونان، یکی از اسپانیا، یکی از هند و یکی هم از الجزایر حضور دارند. بخش «جلوهگاه شرق» هم که اسمش خودش یک شعار است، داورانی از کرواسی، روسیه، مالزی، ارمنستان و البته هدی زینالعابدین از ایران دارد. جالب است که برای بخشی به نام «شرق»، داور کرواسیایی و روسی هم آوردهاند که شاید منظورشان شرق اروپا بوده! بخش «چشمانداز» که اسمش خیلی شاعرانه است، سه داور دارد: یکی از فرانسه، یکی از ترکیه و مهدی کرمپور از ایران. اما جالبترین اسم برای بخش «زیتون شکسته» است که انگار میخواهد پیام صلح بدهد اما با یک زیتون شکسته! این بخش داورانی از عمان، مقدونیه شمالی و فرزاد موتمن از ایران دارد. کلا جشنواره تلاش کرده از هر کشوری یک نفر بیاورد تا بتواند ادعا کند واقعاً «جهانی» است، حتی اگر اکثر فیلمها و داوران از همان محدوده آشنا باشند. چهلوسومین دوره این جشنواره تا ۱۲ آذر ادامه دارد.
بازیگران تکراری و الگوهای همیشگی

امیر قاسم راضی، کارگردان فیلم «چای سرد»، با صراحتی تلخ اما سرگرمکننده از واقعیتهای سینمای ایران پرده برداشت: اگر بازیگر چهرهدار نداری، حتی اگر فیلمت شاهکار سینمایی باشد، در سینمای بدنه شانسی برای موفقیت نداری. او که خودش تهیهکننده و سرمایهگذار فیلمش بوده، چون هیچ تهیهکنندهای حاضر نشده پول بدهد مگر برای «کمدیهای سخیف»، توضیح میدهد که چرا سراغ بازیگران ناشناس رفته: چون بازیگران معروف ایران آنقدر به تکرار افتادهاند که دیگر از کلیشه جدا نمیشوند. حتی برای نقش پیرزن از بازیگران باتجربه تست گرفته، اما همه کلیشهای بازی کرده و شروع به تکرار همان الگوی همیشگی میکنند. او میگوید سینما فقط به دنبال عکسهای جذاب روی سردر سینماست، نه قصه یا کیفیت یعنی اول چهره، بعد هرچی دلت بخواهد!
نمایش جدید مچاندازی
پلتفرمهای نمایش خانگی ایران که ظاهرا دیگر محتوای چندان اصیلی ندارند، حالا تصمیم گرفتهاند سراغ ورزشهای قهوهخانهای بروند چون احتماً فکر کردهاند مخاطبان دیگر از دراما و سریال سیر شدهاند و حالا وقت آن رسیده که کمی هم مچاندازی ببینند! بعد از «گل یا پوچ» که به نوعی پیشگام این موج عجیب و غریب بود، حالا نوبت «مچانداز» است که به پلتفرم نمایش خانگی میرود. مسعود صنم که تا پیش از این برنامه «دستفرمون» را در تلویزیون کارگردانی میکرد، حالا تصمیم گرفته مچاندازی را هم به رزومهاش اضافه کند. این رئالیتیشو قرار است اوایل زمستان امسال پخش شود و احتماً قرار است ما را شاهد رقابتهای هیجانانگیز مچاندازی بازیکنان مختلف باشیم.
محبوبترین برنامههای یوتیوب فارسی

یوتیوب فارسی که ظاهرا میدان جدید رقابت برای جذب مخاطب شده، حالا آماری منتشر کرده که نشان میدهد برنامه «پامپ» با اجرای امیرحسین قیاسی با رکورد باورنکردنی ۸۵ میلیون بازدید، در صدر این فهرست قرار گرفته است. انگار قیاسی با فرمول جادوییاش توانسته همه را پای موبایل و کامپیوترشان میخکوب کند. این موفقیت ژانر سرگرمی را تثبیت کرده یعنی مردم دیگر ترجیح میدهند به جای تماشای اخبار جهان، کمی سرگرم شوند و فکرشان را خالی کنند. با این حساب، شاید واقعاً استراتژی درستی است که همه چیز را با شوخی و خنده حل کنیم! در رتبههای بعدی، کانال «آزاد» با تمرکز بر مباحث تحلیلی و بدون سانسور که خودش یک جذابیت ویژه دارد، چون همه دوست دارند چیزی ببینند که «بدون سانسور» است! در جایگاه دوم قرار گرفته است. علی ضیا هم با برنامه «باضیا» توانسته رتبه سوم را بگیرد و ثابت کند که فرمتهای گفتگومحور هنوز طرفدار دارند. آمارها نشان میدهند که فاصله معناداری بین این سه کانال با بقیه تولیدکنندگان محتوا وجود دارد یعنی بقیه هنوز در حال تلاش برای فهمیدن فرمول موفقیت هستند!
همکاری نرگس آبیار با کارگردان چینی

نرگس آبیار که این روزها با دو سریال «سووشون» و «بامداد خمار» مشغول جمعآوری نقدهای متفاوت است، تصمیم گرفته کمی هم به سراغ همکاریهای بینالمللی برود البته نه با هالیوود یا اروپا، بلکه با چین! فیلم «چانگآن، شیآن» که به کارگردانی ژانگ ژونگ (اسمی که تلفظش برای ما ایرانیها یک ماجراجویی جداگانه است!) ساخته شده، با فیلمنامهای از آبیار به جشنواره جهانی فجر راه یافته. داستان فیلم در دهه ۱۹۶۰ میگذرد و درباره گروههای کمکرسان برای آبادانی بیابانهای سینکیانگ است. جالب اینجاست که فیلم با بازیگران تمامچینی مثل ساو جان، آلیما و چن سیسی (که هیچکدامشان را نمیشناسیم و احتماً آنها هم ما را نمیشناسند!) ساخته شده، اما به عنوان محصول مشترک ایران و چین معرفی میشود. یعنی به جز فیلمنامه نرگس آبیار، احتما پرچم ایران روی پوستر هم هست که بتوانیم ادعای مشارکت کنیم! این اثر قرار است در بخش «جلوهگاه شرق» جشنواره جهانی فجر در شیراز نمایش داده شود.
بازگشت ثریا قاسمی و لعیا زنگنه به تلویزیون

تلویزیون ایران بالاخره تصمیم گرفته دوباره از گنجینهی بازیگران قدیمیاش استفاده کند. سریال «میراث» که قرار است از شنبه ۸ آذر ساعت ۲۱:۱۵ از شبکه دو پخش شود، با حضور ثریا قاسمی و لعیا زنگنه که انگار سالهاست در انبار تلویزیون خاک میخوردند، روی آنتن میرود. این مجموعه ساخته امین امانی با موضوعی که فقط شنیدنش آدم را خوابآلود میکند، درباره یک طلبه جوان است که ناگهان متوجه میشود ایران چالشهای اقتصادی دارد و باید با کمک یک استاد روحانی باتجربه و چند متخصص جوان، معجزه کند.
حفظ امنیت با شوکر و اسپری فلفل

انجمن صنفی بازیگران سینما این روزها به فکر امنیت اعضایش افتاده و تصمیم گرفته در کنار کارت عضویت، شوکر برقی و اسپری فلفل هم توزیع کند! پژمان بازغی، رئیس این انجمن، با خونسردی توضیح میدهد که این فراخوان برای کانال خصوصی اعضا بود اما نمیداند چطور به رسانهها درز کرده! او با استدلالی جالب میگوید بازیگران هم مثل طلافروشها و پزشکها به این وسایل نیاز دارند، چون گویا بعضیها در شهریار و دماوند زندگی میکنند و ممکن است حیوان درنده به آنها حمله کند. حالا معلوم نیست این حیوان درنده از نوع چهارپا است یا دوپا، اما بهرحال انجمن تصمیم گرفته شوک الکتریکی بدهد! جالبتر اینکه بازغی میگوید عدهای سودجو میخواستند این ادوات را با قیمتهای نجومی ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان به بازیگران بفروشند، اما انجمن با قیمت فقط ۷ میلیون تومان آن را در اختیارشان قرار میدهد.
آثار ایرانی مراسم اسکار 2026

آکادمی اسکار با انتشار لیست نهایی نامزدهای بخشهای مختلف نود و هشتمین دورهاش، یک شوک کوچک برای سینمای ایران رقم زد؛ اما نه آنطور که فکرش را میکردید! از چهار فیلمی که کارگردانهای ایرانیشان با پاسپورت مختلف به اسکار فرستاده بودند، سهتایش راه پیدا کرد اما یکیشان که از طریق تاجیکستان آمده بود، کنار گذاشته شد. «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» ساخته شهرام مکری، نماینده تاجیکستان، از میان ۹۲ فیلم ثبتنامی تنها یکی از شش فیلمی بود که واجد شرایط تشخیص داده نشد و از رقابت حذف شد. انگار خرگوشها نتوانستند به اندازه کافی جادوی سینمایی به خرج بدهند! اما خبر خوب این است که سه فیلم دیگر با حضور کارگردانهای ایرانی یعنی «علت مرگ: نامعلوم» علی زرنگار از ایران، «چیزهایی که میکشی» علیرضا خاتمی از کانادا و «یک تصادف ساده» جعفر پناهی از فرانسه همچنان در میدان هستند. نود و هشتمین مراسم اسکار در مارس ۲۰۲۶ برگزار میشود و ما منتظر خواهیم بود ببینیم این سه نماینده چقدر در این رقابت پیش میروند.
فضای عجیب و غریب یوتیوب

یوتیوب ایران به پاتوقی عجیب تبدیل شده که هرکس صبح با کت و شلوار در تلویزیون ملی ظاهر میشود، شب با هویتی کاملا متفاوت پشت میکروفون یوتیوبی مینشیند و انگار تمام ادب و احترامش را در همان استودیوی صدا و سیما جا گذاشته است! داستان تلخ مسعود فراستی، منتقد جدی و حرفهای سینما، نمونه بارز این فاجعه کمدی است. او که معمولا با وقار و متانت درباره فیلمها نقد مینویسد (!)، این بار میهمان برنامهای شد که مجری و سه مهمان شناختهشدهاش که ظاهرا شهرتشان فقط به خاطر جسارتشان در بیادبی است، با الفاظ رکیک و رفتار تحقیرآمیز به او توهین کردند. جالبتر اینکه خود فراستی در همان برنامه درباره احترام صحبت میکند، اما انگار کسی گوش نمیداد؛ شاید چون همه مشغول فکر کردن به الگوریتم یوتیوب و تعداد ویوها بودند!
این ماجرا نشان میدهد که یوتیوب فارسی به جنگلی بدل شده که در آن هیچ قانونی حکمفرما نیست، چون فیلتر است و از نظارت رسمی دور مانده. حالا هرکسی که میخواهد بازدید و درآمد داشته باشد، فکر میکند باید یک چهره معروف را دعوت کند و با بیاحترامی و رفتار زشت، محتوای ویروال بسازد. شاید وقت آن رسیده که این برنامهسازان یوتیوبی یادشان بیاید که جذب بازدید با توهین و بیادبی، شاید کوتاهمدت سودآور باشد، اما بلندمدت فقط یک چیز میسازد: یک نسل بیاحترام و بیادب که فکر میکند ناسزاگویی برابر است با خندهدار بودن!
source