فیلم «خوش شانس» (Good Fortune) نسخه‌ی عزیز انصاری از «چه زندگی شگفت‌انگیزی» (It’s a Wonderful Life) است که کیانو ریوز روی بال‌های کوچکش آن را به اوج می‌رساند. با اینکه نویسندگی انصاری نه در مقام کمدین و نه حالا در اولین تجربه‌ی کارگردانی‌اش، هیچوقت چنگی به دل نمی‌زند، اما ایده‌اش در قرار دادن کیانو ریوز در نقش فرشته‌ای دست‌وپاچلفتی تقریبا شگفت‌انگیز بوده است. در نقد فیلم «خوش شانس» بیشتر به اهمیت حضور کمدی ریوز می‌پردازم که پیام شعاری آخر داستان را قابل تحمل می‌کند.

هشدار! در نقد فیلم «خوش شانس» خطر لو رفتن داستان وجود دارد

نقد فیلم «خوش شانس»؛ وقتی جای فقیر و غنی عوض می‌شود

نقد فیلم خوش شانس

سال‌هاست که فیلم‌های کمدی شیره‌ی ایده‌ی عوض کردن جای آدم‌ها را کشیده‌اند. اما عزیز انصاری چرخش تازه‌ای به آن داده و در بطن کمیک ماجرا، دنبال بیانیه دادن درباره‌ی اختلاف طبقاتی می‌گردد. انصاری در «خوش شانس»، که کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی‌اش را هم برعهده داشته، نقش یکی از سه شخصیت اصلی را بازی می‌کند: آرج، مستندسازی بیکار که برای بقا در لس‌آنجلس دست و پا می‌زند. او چندجا کار می‌کند، اما همچنان در ماشینش می‌خوابد و نمی‌تواند جریمه‌های عقب‌مانده‌اش را بدهد. در یکی از چندین شغلش، آرج با النا (کیکی پالمر) آشنا می‌شود که می‌خواهد در فروشگاه ابزارآلاتشان اتحادیه تشکیل بدهد. آن دو به‌سرعت به هم دل می‌بندند.

آرج بالاخره کاری برای خود به‌عنوان دستیار یک کارآفرین حوزه‌ی تکنولوژی، یعنی جف، جور می‌کند که با اجرای سث روگن، که از سر سریال «استودیو» (The Studio) اپل‌تی‌وی می‌آید و حسابی در نقش رئیس شرکتی مولتی‌میلیاردی فرورفته، به دل می‌نشیند. با اینکه آرج حالا از همیشه وضع بهتری دارد، اما هنوز نور امیدی در انتهای تونل زندگی‌اش نمی‌بیند؛ هرروز دوندگی و آخرش هیچ و پوچ تا ثروتمندان ثروتمندتر شوند و فقیران فقیرتر.

در یکی از همین لحظات ناامیدی است که ناگهان فرشته‌ای از راه می‌رسد تا یک‌تنه آرج را نجات دهد‍. این فرشته، جبرئیل (کیانو ریوز) است؛ از فرشته‌های رده‌پایین که تنها وظیفه‌ی هشدار به آدم‌هایی را دارد که موقع رانندگی با موبایل‌اشان پیام می‌دهند. اما هم‌صنفی‌های جبرئیل اغلب وظیفه‌های خطیرتری دارند و به موجب آن، بال‌هایشان هم بزرگتر است. پس جبرئیل وقتی می‌بیند یکی مثل آرج در اوج ناامیدی سیر می‌کند، بی‌مقدمه جلویش ظاهر می‌شود تا خودی نشان دهد و جلوی خودکشی احتمالی آرج را بگیرد. اما پیش از آنکه کلام آرج منعقد شود، جبرئیل جایش را با رئیس پولدار او، جف، عوض می‌کند تا بفهمد پول خوشبختی نمی‌آورد.

نقد فیلم خوش شانس

«خوش شانس» تازه از اینجا بالا می‌گیرد؛ با جابجا شدن فقیر و غنی که نه‌فقط به آرج، که به جبرئیل هم نشان می‌دهد پول شاید خوشبختی نیاورد، اما تحمل بدبختی‌ها را خیلی راحت می‌کند. بنابراین، عجیب نیست که آرج حاضر نمی‌شود به زندگی سابقش بازگردد. او حتی با النا سر قرار می‌رود و با پول بیشتر، اعتمادبه‌نفس بیشتری هم برای جلب توجه دختر دارد؛ حتی اگر النا به‌خاطر پول عاشق نشود.

متأسفانه، عشق کاراکترهای کیکی پالمر و عزیز انصاری درست از آب درنیامده که رابطه‌اشان در فیلم، از یک‌تکه مقوا هم خشک‌تر است. پالمر خلاف همیشه، جذابیت‌ها و شیرینی‌های خود را در «خوش شانس» کنار گذاشته و به دختری هرروزی تبدیل شده که قهرمان داستان می‌خواهد دلش را به دست آورد؛ کاراکتری که هر بازیگر دیگری می‌توانست جایش را بگیرد. کیکی پالمر همین امسال با یک کمدی اجتماعی ناب، یعنی «یکی از آن روزها» (One of Them Days)، از دشواری‌های اقتصادی و دوندگی‌های طبقه متوسط گفت؛ فیلمی به‌شدت خنده‌دار که شوخ‌طبعی ذاتی پالمر را در مرکزیت قرار داد، اما نقدهای اجتماعی را هم بدون شعاری شدن، لابلای شوخی‌های فیلم گنجاند. این درهم‌تنیدگیِ طنز و نقد چیزی است که در نویسندگی عزیز انصاری در «خوش شانس» از دست رفته است.

فیلمنامه‌ی انصاری در ادامه فرصت بیشتری دارد تا بر دوتاییِ بهترِ ریوز و روگن تمرکز کند که قلب کمدی فیلم را شکل می‌دهند. همزمان که آرج در پس‌زمینه با پول‌های جف خوش می‌گذراند، جف برای چنددلاری سگ‌دو می‌زند و جبرئیل هم بدبختی‌های خودش را دارد.

کیانو ریوز و ساندرا اوه

پس از مداخله‌ی بی‌اجازه‌ی جبرئیل در زندگی آرج، فرشته‌ی مسئول، مارتا (ساندرا اوه)، بال‌های کوچک جبرئیل را می‌گیرد و او حالا مجبور است برای اولین بار مثل آدم‌ها روی زمین زندگی کند؛ یعنی برای اولین بار گرسنه و تشنه‌اش می‌شود و باید برای تأمین نیازهایش پول درآورد؛ کاری که از آنچه به نظر می‌رسد سخت‌تر از آب درمی‌آید؛ کاری که حتی جف هم که ادعا می‌کند با قابلیت‌های فردی صرف توانسته به ثروت هنگفتش برسد، در آن مانده است. جف شغل‌های مختلفی را امتحان می‌کند و تازه دستش می‌آید که کمپانی خودش، چه حقوق ناچیزی به کارمندانش می‌دهد. او به‌خاطر دوستی با جبرئیل، که حالا در رستورانی ظرف‌شور است، هم‌درد و هم‌زبانی دارد که دشواری‌های بی‌پولی را کمی قابل‌تحمل‌تر می‌کند.

انصاری با این ایده به وادی کلیشه و موعظه‌های اخلاقی وارد می‌شود؛ موعظه‌هایی مثل اینکه حتی اگر پول نباشد، همینکه دوستی و محبت باشد، کافی است؛ اینکه ثروتمندان باید از امتیازاتی که دارند، بیشتر به نفع عموم استفاده کنند. مشخصا این‌ها تفاسیر عمیق یا تازه‌ای نیستند و پندهای اغراق‌آمیزی هم برای کاراکترها در پی دارند. خوشبختانه، شوخ‌طبعی و صمیمیت کاراکترهای ریوز و روگن کمی از شدت این مشکلات فیلمنامه می‌کاهد.

در نهایت، جبرئیل برای آنکه بال‌هایش را پس بگیرد، باید گندی که بالا آورده را جمع کند؛ لازمه‌ی این کار هم راضی کردن آرج است تا با رضایت قلبی به زندگی گذشته‌اش بازگردد و تازه به این زندگی امیدوار هم باشد. چیزی که آرج از تمام ماجراجویی‌هایش دستش می‌آید، این است که دوندگی نمی‌تواند او را به پول برساند؛ اما اهداف کوچک و زندگی محقرانه اما صادقانه کنار کسانی که دوستشان دارد، آنقدر هم که تصور می‌کرد بی‌معنی نیست.

بهترین فیلم‌های کمدی 2025؛ از «جمعه عجیب‌تر» تا «سلاح عریان»

بازگشت کیانو ریوز به دنیای کمدی

کیانو ریوز در فیلم «خوش شانس»

عزیز انصاری با «خوش شانس» می‌خواهد به کمدی‌های ساده و صمیمی به سبک هالیوودِ قدیم بازگردد و امریکای معاصر را نقد کند. اما این طنز ساده بدون گروه بازیگران فوق‌العاده‌ی فیلم ممکن نبوده است. در میان سث روگن‌ها و کیکی پالمرها که برای خودشان غول کمدی هستند، اجرای کیانو ریوز در فیلم برجسته می‌شود که مثل همیشه خودش را بازی می‌کند؛ اما هوشمندی در انتخاب نقشی است که ویژگی‌های ذاتی ریوز را به نحو احسن به کار می‌گیرد و انصاری شاید هوش کمدی نداشته باشد، اما همین که توانسته بالاخره ریوز را به دنیای کمدی بازگرداند، خودش هوشمندی بزرگی است.

آخرین بار که کیانو ریوز را در نقش کمدی درست و درمانی دیدیم، دنباله‌ی مورد انتظار «بیل و تد»، «بیل و تد: رویارویی موسیقی» (Bill & Ted Face the Music) بود که از همان هم پنج سال می‌گذرد. پس از یک دوره‌ی طولانی حضورِ ریوز در دنیای «جان ویک» به عنوان قهرمان اکشن، او بالاخره فرصت کرده در «خوش شانس» توانمندی‌های کمدی خود را به کار بیندازد.

ریوز حسی از شگفتی و کنجکاوی کودکانه به فرشته‌ی ساده‌دل داستان می‌آورد که با اجرای شیرین و خیالپردازانه‌ی همیشگی او درهم‌آمیخته شده است. جبرئیل با چیزهای ساده ذوق می‌کند؛ مثل ناگت خوردن، سگ‌ها، پول درآوردن و همزمان توی ذوقش می‌خورد که در مقایسه با تلاشی که می‌کند، چه پول کمی درمی‌آورد. این‌ها با اینکه خنده‌های ته‌دلی از شما نمی‌گیرند، اما صمیمیت معصومانه و عطوفت خاصی را در دلتان زنده می‌کنند که فقط از ریوز برمی‌آید. با این چیزها نمی‌توانید جبرئیلِ ریوز را دوست نداشته باشید؛ حتی وقتی زیر فشار انسان بودن، به سیگار و الکل روی می‌آورد.

نکات مثبت

  • اجرای بامزه‌ی کیانو ریوز
  • پیام ساده و شیرین داستان
  • زوج کمدی موفق کیانو ریوز و سث روگن

نکات منفی

  • پایان‌بندی سرسری و شعاری
  • نویسندگی و کمدی ضعیف عزیز انصاری
  • دوتایی بی‌حال و کم‌فروغ انصاری و کیکی پالمر


انصاری با کاراکتر آرج موفق شده گروه کثیری از آدم‌ها را به تصویر بکشد که در اقتصاد نابسامان امروزی برای کسب درآمد دست و پا می‌زنند. آدم‌هایی که تنبل یا بی‌عرضه نیستند؛ فقط شانس نداشته‌اند. همدردی با کسی مثل آرج کار سختی نیست و اگر انصاری به همین اکتفا می‌کرد، پیام خود را می‌رساند؛ اما نه. او در پایان با دیالوگ‌های شعاری، می‌خواهد درس اخلاق بدهد و این داستان ساده و شیرین «خوش شانس» را پایین می‌کشد. ناگهان شوخی‌های دلنشین و بامزه، جایشان را به سخنرانی‌های النا و آرج درباره‌ی مشکلات اقتصادی می‌دهند.

انصاری ایده‌ی اولیه‌ی خوبی برای «خوش شانس» داشته؛ ایده‌ای که برای امروزِ ما به‌شدت مناسبت دارد. اما آخرش نمی‌دانسته چطور باید آن را جمع کند. زمان‌هایی که «خوش شانس» درباره‌ی ارتباطات انسانی است، درباره‌ی دوستی‌ها، همدلی و حمایتی که آدم‌ها می‌توانند به یکدیگر بدهند، اینجاست که فیلم می‌درخشد. اما پیام‌های انصاری درباره‌ی توزیع نابرابر ثروت، بی‌عدالتی سیستماتیک و اینکه پول نمی‌تواند خوشبختی بیاورد، زیادی توی ذوق می‌زنند؛ مخصوصا وقتی این پیام‌ها را از زبان کسی می‌شنوید که خودش برای استندآپ کمدی حاضر است تا عربستان سعودی برود! اما صداقت لحن و کمدی فانتزی که ریوز به داستان می‌آورد، بال‌های کوچکی به فیلم انصاری می‌دهند که آن را از آسمان کلیشه‌ها بالاتر برده و از «خوش شانس» فیلمی ساده و صمیمی می‌سازند.

شناسنامه فیلم «خوش شانس» (Good Fortune)

کارگردان: عزیز انصاری
نویسنده: عزیز انصاری
بازیگران: عزیز انصاری، کیانو ریوز، سث روگن، کیکی پالمر
محصول: ۲۰۲۵، ایالات متحده
امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز:  ۷۷٪
خلاصه داستان: آرج مستندساز بیکاری است که چندجا کار می‌کند؛ اما با تمام دوندگی‌هایش، همچنان در ماشینش می‌خوابد. یک روز شانسش می‌زند و آرج به‌عنوان دستیار یکی از کارآفرینان ثروتمند حوزه‌ی تکنولوژی شغلی پیدا می‌کند. با اینکه وضع او کمی بهتر می‌شود، اما آرج همچنان نسبت به زندگی‌اش ناامید است؛ تا اینکه روزی فرشته‌ی رده‌پایینی جای او را با رئیس پولدارش عوض می‌کند تا نشان دهد همه‌چیز، پول نیست. اما این جابجایی شاید چیزهای بیشتری را به آرج و دوستانش ثابت کند…

نقد فیلم «خوش شانس» دیدگاه شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست.

منبع: دیجی‌کالا مگ

source

توسط chehrenet.ir