«اسپاینال تپ» (This Is Spinal Tap) فیلم خاصی است؛ از یک طرف مستندنمایی است که از هر مستندی دنیای راک اند رول را واقعیتر به تصویر میکشد، از طرف دیگر، چنان دیوانهوار و مضحک است که میمانید مردم چطور در ۱۹۸۴ باورشان شده بوده اسپاینال تپ یک گروه واقعیاند. اگر «مانتی پایتون و جام مقدس» (Monty Python and the Holy Grail) ۱۹۷۵ نبود، جا داشت «اسپاینال تپ» مهمترین نقطه عطف تاریخ سینمای کمدی نام گیرد. به مناسبت ۴۱سالگی فیلم «اسپاینال تپ» و البته دنبالهی آن که اواخر امسال میلادی منتشر خواهد شد، الان موقع مناسبی است که سراغ نقد این شاهکار تاریخ راک اند رول برویم.
نقد فیلم «اسپاینال تپ»؛ شکوه راک!
مستندهای زیادی دربارهی گروههای راک و متال ساختهاند. در همان دههی هشتاد «افول تمدن غرب: سالهای متال» (The Decline of Western Civilization Part II: The Metal Years) را هم داریم که از آلیس کوپر گرفته، تا مگادث و پویزن و فستر پوسیکت در آن حضور دارند؛ اما حتی مستند واقعی پنلوپه اسفیریس، که آن را یکی از مستندهای کلاسیک تاریخ متال توصیف میکنند، نمیتواند به اندازهی «اسپاینال تپ» واقعیت دنیای موسیقی آن سالها را به تصویر بکشد.
از آزی آزبورن گرفته، تا دیو موستین و اج از U2، از هر راکری بپرسید، به شما میگوید لحظه لحظهی «اسپاینال تپ» را در واقعیت تجربه کرده است؛ از گم شدن در راهروهای پشت استیج، تا مرگهای ناگهانی و متعدد درامرها، مدیربرنامههایی که حد نمیشناسند، دعوا سر دوستدخترهای یوکو اونو-مانندی که کل بالانس گروه را به هم میریزند و حتی رفتن به ژاپن به امید جان دوباره گرفتن بند.
«اسپاینال تپ» اولین فیلم بلند راب راینر است که کار خود را در اواخر دهه ۶۰ میلادی با نویسندگی تلویزیون آغاز کرد و سپس در سریال کمدی دهههفتادی شبکه CBS «همگی در خانواده» (All in Family) در نقش داماد لیبرال آرچی بانکر، مایکل، ظاهر شد. در طول این سالها او به نویسندگی ادامه داد تا اینکه در دههی ۸۰ به کارگردانی رو آورد. راینر فیلمهایی مثل «کنار من بمان» (Stand by Me)، «وقتی هری سالی را دید…» (When Harry Met Sally) و «چند مرد خوب» (A Few Good Men) را ساخت، اما همهی این عناوین کلاسیک با «اسپاینال تپ» شروع شد.
«اسپاینال تپ» با قالب مستندنمای خود دربارهی یک گروه هوی متال بریتانیایی خیالی به همین نام است. راب راینر خود نقش فیلمسازی به نام مارتی دیبرگی را بازی میکند که میخواهد مستندی از ماجرای آلبوم جمع کردن، اجراهای زنده و چالشهای پشت صحنهی گروه اسپاینال تپ بسازد. داستان فیلم با انتشار آلبوم Smell the Glove این گروه آغاز میشود که جنجالی بر سر طرح روی جلد آلبوم راه میاندازد. در ادامه چندین اجرای فاجعهبار، مرگ درامرها، تنش بین اعضای گروه و جداییها فراز و نشیبهایی در اسپاینال تپ رقم میزند و مارتی دیبرگی هم تمام اینها را با جدیت یک مستند واقعی پیگیری میکند؛ با تمام بدشانسیها، زرق و برقها و خودبزرگپنداریهای راکاستارهای دهههشتادی.
واقعا جای شگفتی دارد که راینر چطور در اولین کارگردانی فیلم بلند خود، سراغ «اسپاینال تپ» رفته؛ فیلمی که مصداق خود آشوب است و ساختش حتی برای یک کارگردان کهنهکار هم دشواری زیادی داشته. راینر اما نهتنها توانسته از بین صدها ساعت فیلم، یک مستند درست و درمان و منسجم بیرون بکشد، که یکی از خندهدارترین کمدیهای تاریخ را ساخته است. اگر با دنیای راک اند رول آشنا نباشید، برخی شوخیهای آن شاید برایتان بیمفهوم به نظر برسند، اما با دلقکمآبی سه بازیگر نابغهی «اسپاینال تپ»، قول میدهم برخی از بلندترین قهقهههای عمرتان را با این فیلم سر میدهید.
فراتر از هوشمندی ذاتی راینر در کارگردانی «اسپاینال تپ» در قالب یک مستندنما، این فیلم بدون توانمندیهای مایکل مککین، کریستوفر گست و هری شیرر محقق نمیشد که استعداد موسیقاییاشان اگر از بازیگری و کمدیاشان فراتر نرود، حداقل همپای آنهاست. این سه نقش اعضای بند را بازی میکنند: مک کین در نقش خوانندهای میک جگر-گونه به نام دیوید سنتهابینز ظاهر شده، گست لیدگیتاریستی به سبک جیمی پیج است و نایجل تافنل نام دارد، هری شیرر هم نقش بیسپلیر خونسرد و پیپبهدهان، درک اسمالز، را بازی میکند. هرکدام با شخصیتهای منحصربهفرد و گاه متضادشان، ساز خودشان را میزنند و این آغاز چالشهای اسپاینال تپ است.
بار کمدی و موسیقی «اسپاینال تپ» روی شانههای این سهنفر پیش میرود. آنها کلیشههایی که دربارهی گروههای راک و متال وجود دارد برداشته و به سبک خودشان، آن را غلیظ کرده و تحویل مخاطب میدهند. بخش اعظمی از صحبتهایشان هم همه بداههپردازیهای مککین، گست و شیرر است که به راحتی به هم خط میدهند و آنجایی که یکی نقطه میگذارد، دیگری جمله را برمیدارد. این جریان چنین طبیعی است که حق میدهم فکر کنید آنها سالهاست بند خودشان را داشتهاند. اما باورش سخت است که این سه حتی انگلیسی هم نیستند؛ چه رسد به عضوی از یک بند گِلممتال.
به جز کمدی «اسپاینال تپ»، که اگر چیزی از پشت صحنهی دنیای راک و متال بدانید حسابی اشکتان را درمیآورد، «اسپاینال تپ» واقعا موسیقی خوبی دارد! کمتر فیلمی است که موسیقی متن آن هنوز در پلیلیستهایمان پیدا شود؛ چه رسد به فیلمی کمدی که میخواهد دنیای راک و متال را مسخره کند. «اسپاینال تپ» اما با Big Bottom، Flower People، Bitch School و بسیاری قطعههای دیگر همچنان در دایره لغات موسیقایی امروز راک اند رول جای دارد.
میراث «اسپاینال تپ» ادامه دارد
عجیب است که بیش از ۴۰ سال از اکران «اسپاینال تپ» میگذرد، اما فیلم راینر همچنان موضوعیت دارد. به قول نایجل تافنل، «مرز باریکی بین حماقت و هوشمندی است» و «اسپاینال تپ» میداند چطور روی این مرز بازی کند. این فیلم، از بهترین مستندنماهای تاریخ و بیشک پرسروصداترین آنهاست که وولوماش تا یازده هم میرود. با اجراهای واقعگرایانه، استیجهای پرزرق و برق و بداههپردازیهای سه نابغهی کمدی، «اسپاینال تپ» بهترین بازنمایی از دنیای پررنگ و لعاب متال و راک اند رول دهههشتادی است که اگر کلاهگیس مایکل مککین نبود، احتمالا خیلیهای دیگر آن را با مستندی واقعی اشتباه میگرفتند.
نکات مثبت
- موسیقی ماندگار
- اجرای عالی مککین، شیرر و گست
- کمدی ناب همراه با بداههپردازیهای هوشمندانه
نکات منفی
با چهل سال خاطره و نوستالژی که با فیلم اصلی داریم، اخبار ساخت یک فیلم «اسپاینال تپ» دیگر هم نگرانکننده است و هم امیدوارکننده. همزمان که فیلم ۱۹۸۴ سر از آرشیو کرایتریون درمیآورد، «اسپاینال تپ ۲: پایان ادامه دارد» (Spinal Tap II: The End Continues) اعضای بند را دوباره کنار هم آورده و قرار است ۱۲ سپتامبر امسال اکران شود.
با اینکه فکر نمیکنم حتی خود اسپاینال تپ بتوانند از خودشان پیشی بگیرند، اما شکی در آن نیست که الان بهترین زمان برای بازگشت اسپاینال تپ به صحنه است. در روزهایی که دیوید لی راث همچنان به زور خوانندگی میکند، مگادث با هوش مصنوعی ویدیو میسازد و هر گروه پروژهی کریپتوی خودش را دارد، یا تمام تورهای خداحافظی و بندهای متالی که سنی از آنها گذشته اما همچنان ولکن استیج نیستند، اکنون به یک «اسپاینال تپ» دیگر نیاز داریم تا نگاهی مضحک اما واقعی به دنیای راک و متال امروز بیندازد.
شناسنامه فیلم «اسپاینال تپ» (This Is Spinal Tap)
کارگردان: راب راینر
نویسنده: مایکل مککین، کریستوفر گست، هری شیرر
بازیگران: راب راینر، مایکل مککین، کریستوفر گست، هری شیرر
محصول: ۱۹۸۴، ایالات متحده
امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۶٪
خلاصه داستان: اسپاینال تپ یک گروه متال بریتانیاییاند که فیلمساز، مارتی دیبرگی، میخواهد از تور ۱۹۸۲ آنها در ایالات متحده مستندی بسازد. اعضای گروه متشکل از خواننده و گیتاریست دیوید سنت هابینز، نایجل تافنل روی لیدگیتار و درک اسمالز روی گیتار بیس هستند و درامرهای گروه هربار به بلایای مختلفی دچار میشوند که کسی حتی فرصت نمیکند اسمشان را یاد بگیرد. دیبرگی ماجرای چالشهای انتشار آلبوم اسپاینال تپ، Smell the Glove و اجراهای فاجعهبارشان را دنبال میکند…
نقد فیلم «اسپاینال تپ» دیدگاه شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجیکالا مگ نیست.
منبع: دیجیکالا مگ
source