سریال «ونزدی» (Wednesday) از همان فصل اول ارجاعات و نکات پنهان بسیاری در خود جای داده بود؛ از ادای احترام به فیلم ۱۹۹۱ «خانواده آدامز» (The Addams Family) بگیر، تا اشاره به داستانها و اشعار برجستهای از ادبیات کلاسیک ترسناک. برخی از این ارجاعات در پسزمینه میگذرند و برخی دیگر کاملا واضحاند؛ مثل آوردن کریستینا ریچی، بازیگر نقش ونزدی از فیلم ۱۹۹۱ و قرار دادن او در یک نقش تازه. فصل دوم سریال «ونزدی» هم از این ارجاعات و نکات مخفی کم ندارد؛ از دیالوگهایی که با قریحهی ادگار آلن پویی پر شده، تا ارجاع به شکسپیر و نمادگرایی در رنگها و بسیاری دیگر که شاید آنها را از دست داده باشید.
۱۰. قربانیان و عروسکهای چت لتروی
فصل دوم «ونزدی» با قهرمان عبوس داستان آغاز میشود که بهجای گذراندن تعطیلات تابستانی زیر کولر، در زیرزمین یک قاتل زنجیرهای بسته شده. چت لتروی معروف به اسکالپر کانزاسسیتی ونزدی را کنار کلکسیون ترسناک عروسکهایش به دام انداخته و حتی عروسکی شبیه ونزدی ساخته که نشان میدهد قربانی بعدی او کسی جز ونزدی نخواهد بود. اما لتروی خبر ندارد که سراغ آدم اشتباهی آمده است.
در یکی از صحنههای فلشبک ونزدی جوان را میبینیم که دارد پروژهی خود را در کلاس ارائه میدهد؛ همانطور که احتمالا حدس زدهاید، این پروژه دربارهی پروندهی اسکالپر مرموز و قربانیانش است. اگر از بینندگان تیزبین «ونزدی» باشید، میبینید که این عروسکها در زیرزمین لتروی هرکدام لباسهایی مشابه قربانیان این قاتل به تن دارند. این را میتوانید از بریده روزنامههایی که ونزدی سالها پیش نشان داد تشخیص دهید. تازه، از موی واقعی قربانیان هم برای هرکدام از این عروسکها استفاده شده است.
۹. شخصیت بری دورت از ادگار آلن پو الهام گرفته شده است
رد پای ادگار آلن پو در جایجای فصل اول سریال «ونزدی» بود و فصل دوم هم از این نکات پنهان عاری نیست. علاوه بر اشعار و آثار پو که مدام از دیالوگهای «ونزدی» سردرمیآورند، حتی خود ونزدی در نوشتن کتابش به او ارجاع میدهد. اسم مدرسه، یعنی «نورمور» (Nevermore) هم به بخشی از «کلاغ» (The Raven) اثر خود ادگار آلن پو اشاره دارد. فراتر از اینها، شخصیت بری دورت، مدیر تازهی آکادمی نورمور کاملا از این نویسنده الهام گرفته شده است؛ از مدل موهایش بگیر، تا عینک و حتی سبیلش.
اگر اینها هم کافی نیست، حتی در طراحی دکور سریال به این موضوع اشاره میشود؛ به طوری که در دفتر کار بری دورت میتوانید تصویری از ادگار آلن پو ببینید. با اینکه ارتباط بین دورت و پو هنوز بهطور قطعی فاش نشده، اما شاید نویسندگان سریال بعدها ارتباط بری دورت و پو را بیشتر و تواریخ حول آکادمی را غنیتر کنند؛ شاید حتی دورت از نوادگان نسل ادگار آلن پو از آب دربیاید!
۸. ارجاعات فراوان به آثار ادگار آلن پو در فصل دوم سریال «ونزدی»
ارجاعات به آثار ادگار آلن پو از اسم نورمور، پسزمینهی بری دورت و دیالوگهای «ونزدی» فراتر میرود. مثلا، کل ماجرای پاگزلی به داستان «قلب افشاگر» (The Tell-Tale Heart) پو اشاره دارد. پاگزلی با نبش قبر اسلرپ را بیرون کشیده و او را در قالب زامبیِ مغزخواری زنده میکند. داستان «قلب افشاگر» هم حول قاتلی متمرکز شده که با جزئیات فراوان از چگونگی قتل میگوید، اما آخرسر از صدای قلب مقتولش دیوانه میشود.
به جز داستان پاگزلی، یک کافهی سیار هم در نورمور هست که «کافه قلب افشاگر» نام دارد؛ اسم یکی از نوشیدنیهایش را هم «قتلهای خیابان ماکیاتو» (Murders in the Rue Macchiato) گذاشته؛ اشارهای به داستان «قتلهای خیابان مورگ» (Murders in the Rue Morgue) از ادگار آلن پو. حتی حضور کلاغها ارجاع دیگری به معروفترین اثر پو است. آخرسر باید به دنبالبازی ونزدی با کاراکتر مرموزی که شنل پوشیده هم اشاره کرد که مشخصا یادآور «نقاب مرگ سرخ» (The Masque of the Red Death) از همین نویسندهی مشهور گوتیک است.
۷. اشارات شکسپیری در نورمور
شاید دقت کرده باشید که چهار بخش مختلف نورمور چقدر به گوشتان آشنا هستند؛ چون هرکدام آنها از یک شخصیت از آثار شکسپیر الهام گرفته شدهاند. اوفلیا هال جایی است که ونزدی و اینید ساکناند و مشخصا این به ماجرای «هملت» ارجاع میدهد. پاگزلی و یوجین در کلیبن هال زندگی میکنند که اتفاقا همان جایی است که گومز در فصل دوم سریال «ونزدی» اشاره میکند که سالها پیش زمانی که در نورمور درس میخواند در آن اقامت داشته. عنوان این بخش هم از نمایشنامهی شکسپیر، «طوفان» (The Tempest)، برداشته شده است.
ثیزبی هال و پاک هال هم داریم که هردو اشارهای به «رویای شب نیمه تابستان» (A Midsummer Night’s Dream) شکسپیر هستند. نماد ثیزبی هال را میتوانید روی لباس بیانکا ببینید؛ نقش و نگار دومی هم روی لباس دوستان نایتشید بیانکا و ژاکت برونو دیده میشوند.
۶. رد فیلمهای ترسناک کلاسیک در فصل دوم سریال «ونزدی»
جای تعجب ندارد که در فصل دوم سریال «ونزدی» میتوانید کلی نکات پنهان و ارجاعات به فیلمهای کلاسیک تاریخ سینمای ترسناک پیدا کنید. با هیولای عجیبی که در آزمایشگاه ساخته میشود، ذهن بهسرعت به سمت فیلم «فرانکنشتاین» (Frankenstein) میرود. «ونزدی» با قضیهی از گور برخاستن اسلرپ و حملات خشونتبار او به «شب مردگان زنده» (Night of the Living Dead) ارجاع میدهد.
یک صحنه که در بسیاری از فیلمهای ترسناک پیدا خواهید کرد، صحنهای مشابه صحنهی حمام کردن گومز است که خوشبختانه، در آن خطر از بیخ گوش گومز میگذرد. مانند این را پیشتر در عناوینی چون «درخشش» (The Shining) و «روانی» (Psycho) دیدهاید. حتی صحنهای که در آن ایسادورا کاپری به ویلو هیل میرود و برای بیماران آنجا موسیقی مینوازد، ارجاعی به فیلم «پرواز بر فراز آشیانهی فاخته» (One Flew Over the Cuckoo’s Nest) است.
طرفداران ارجاعات سینمایی دیگری هم در فصل دوم «ونزدی» پیدا کردهاند که به ژانر ترسناک محدود نمیشوند؛ مثلا، صحنهی افتتاحیه با توپ بولینگ که در آن یک اردک پلاستیکی است یادآور فیلم «لبوفسکی بزرگ» (The Big Lebowski) است که استیو بوشمی در آن ایفای نقش کرده. برخی از لحظات چندش اسلرپ به فیلم «فرانکن وینی» (Frankenweenie) خود تیم برتون ارجاع میدهند. صحنههای فلشبک پسری با قلب ساعتی هم به اثر دیگری از برتون، یعنی «کابوس پیش از کریسمس» (The Nightmare Before Christmas) شباهت دارند. مشخصا، نمادگراییهای حول پرندگان ترسناک و حملات آنها، اشارهای به فیلم «پرندگان» (The Birds) آلفرد هیچکاک است.
۵. دکور خانهی مورتیشا
داستان خانوادهی آدامز با سریال دهه ۶۰ میلادی آنها آغاز شد که زمینه را برای فیلمهای ماندگار بعدی و حالا سریال «ونزدی» گذاشت. دکور خانهی مورتیشا نزدیک آکادمی نورمور اشاراتی به این سریال کلاسیک دهه شصتی دارد؛ از لاکپشت تاکسیدرمیشده بگیر تا دستگاه شکنجهی آیرون میدن.
حتی در اتاق خواب ونزدی قبل از آنکه به نورمور برود اشاراتی به کمیکهای خانواده آدامز وجود دارد که در مجله نیویورک تایمز منتشر شدهاند. حتی میتوانید همان نقاشیهای اختاپوس، رد دایناسور و گیوتین کوچک هم در اتاق ببینید.
۴. ظاهر متفاوت مادربزرگ در فصل دوم سریال «ونزدی»
اگر با دیدن مادربزرگ، هستر فرامپ، احساس میکنید قبلا او را جایی دیدهاید بهخاطر این است که ظاهر و لباس هستر ارجاع واضحی به دفنی گینس میدهد؛ مخصوصا با مدل موی مخصوص او. گینس یکی از چهرههای برجستهی دنیای فشن است و حتی بازیگری، تهیهکنندگی فیلم و آهنگسازی هم در کارنامهاش دارد. مهمتر از اینها، او را میوز الکساندر مککوئین و کارل لگرفلد میدانند؛ دوتا از مهمترین نامهای تاریخ فشن.
هستر فرامپ در فصل دوم سریال «ونزدی» با نسخههای پیشین او کاملا متفاوت است. مادربرزگ ونزدی در نسخهی سریالی «خانواده آدامز» ظاهر و چهرهای آشفته دارد؛ اما این ورژن تازه، که جوانا لاملی نقش او را بازی میکند، با مدل موهای شیک و ظاهری آراسته، یادآور کسی مثل دفنی گینس است. البته بعضی از طرفداران قدیمی، چهرهی تازهی هستر فرامپ را نپسندیدند. اما شکی در آن نیست که لاملی در اجرای این کاراکتر کمکاری نکرده و رنگ و بوی متفاوت اما جذابی به این شخصیت آورده است.
۳. کریستوفر لوید در نقش پروفسور اورلاف
با اینکه صحنههای پروفسور لوید در فصل دوم سریال «ونزدی» آنقدر زیاد نیستند، اما هربار او روی تصویر میآید دل بینندگان را میبرد. نقش این پروفسور را، که تنها کلهاش در ظرفی شناور است، کریستوفر لوید بازی میکند؛ بازیگری که بیشتر او را بهخاطر نقش دکتر امت براون در فرنچایز «بازگشت به آینده» (Back to the Future) میشناسند. اما اگر طرفدار پروپاقرص «خانواده آدامز» باشید، میدانید که ارتباط لوید و آدامزها فراتر از پروفسوری است که کلهاش در تنگ آب سواری میکند.
لوید نقش عموفستر را در نسخهی ۱۹۹۱ «خانواده آدامز» و دنبالهاش، «ارزشهای خانواده آدامز» (Addams Family Values) بازی کرده است. نقش عموفستر را در سریال حال حاضر «ونزدی» فرد آرمیسن بازی میکند که اتفاقا چندصحنهی بامزه هم در فصل دوم دارد. اما بازگرداندن لوید به دنیای «خانواده آدامز»، مثل بازگرداندن کریستینا ریچی، یکی از ارجاعات جذاب سریال «ونزدی» بوده که به اجرای آنها در فیلمهای گذشته هم ادای احترام میکند.
۲. حضور کوتاه یکی از سازندگان سریال «ونزدی»
آلفرد گاف، یکی از سازندگان سریال «ونزدی» در کنار مایلز میلر است و نام آنها را در تیتراژ آغاز و پایان سریال میبینید. گاف اما در افتتاحیهی بخش اول فصل دوم حضور کوتاهی دارد. او یکی از مأموران فرودگاه است؛ همان کسی که پشت کامپیوتر نشسته و وسایل ونزدی را بررسی میکند.
میلر و گاف مدتهاست با هم همکار هستند و روی پروژههای مختلفی کار کردهاند؛ از سریالهایی مثل «اسمالویل» (Smallville) و «در سرزمینهای بد» (Into the Badlands) بگیر، تا فیلمهایی مثل «مرد عنکبوتی ۲» و «بیتلجوس بیتلجوس» (Beetlejuice Beetlejuice). آنها معمولا جلوی دوربین ظاهر نمیشوند و همینکه گاف حضوری کوتاه در صحنهی فرودگاه دارد، نکتهی جذابی است که اهمیت این سکانس را بیشتر میکند.
۱. اهمیت رنگها در فصل دوم سریال «ونزدی»
رنگها در «ونزدی» اهمیت نمادین زیادی دارند؛ مخصوصا که اگر دقت کنید، میبینید هر رنگ نشاندهندهی احساس متفاوتی است. هرموقع ونزدی عصبانی یا احساسی میشود، میتوانید رنگ قرمز را در صحنه پیدا کنید. رنگ بنفش زمانی در تصویر دیده میشود که قدرتهای روانی ونزدی به کار افتادهاند. رنگ سیاه هم، با اینکه بر اکثریت صحنهها غالب است، اما زمانی برجسته میشود که بحث خانواده یا سنتها پیش میآید.
زمانی که ونزدی وردی میخواند، گردنبندش نارنجی میشود و وقتی قدرتهای جادوییاش را به کار میگیرد، گردنبند به رنگ سرخ خونین درمیآید. مشخصا اشکهای سیاه هم هستند که زمانی پدیدار میشوند که ونزدی ناگهان الهامات غیبی دریافت کرده و نمیتواند قدرتهای روانیاش را کنترل کند. تناژ آبی رنگ پوست ونزدی هم برای این است که میخواستند ظاهری جسدگونه به او بدهند.
این نمادگرایی رنگها برای اینید هم صدق میکند. اوایل فصل و وقتهایی که اینید هیجانی است، میتوانید ببینید ناخنهایش رنگهای شدید و براقی دارند. اما به مرور که هیجان او میخوابد، رنگهایی که استفاده میکند هم پاستلی و کمرنگ میشوند. این میتواند دو معنی متفاوت بدهد؛ یا اینید در کنترل هیجاناتش بهتر شده، یا بهسادگی دارد فرایند بلوغ را طی میکند و کمرنگ شدن رنگها، مثل آرام گرفتن سلایق او، نمادی از آرام گرفتن ذات گرگینهای اینید است.
منبع: Collider
source