«آلفا» (Alpha) جدیدترین ساخته‌ی فیلمساز جنجالی، ژولیا دوکورنو است که سال 2021 با «تیتان» نخل طلا را به خانه برده بود و «خام» را هم در کارنامه دارد؛ حالا نقدهای این فیلم هم در دسترس گرفته و مطابق انتظار، بعضی از منتقدان از آن استقبال کرده‌اند و بعضی دیگر آن را از فیلم‌های ناامیدکننده‌ی جشنواره می‌دانند.

با بازی طاهر رحیم، گلشیفته فراهانی و نوجوان تازه‌وارد ملیسا بوروس، داستان در جهانی اتفاق می‌افتد که بیماری ترسناکی مانند ایدز، جهان را تحت‌تاثیر قرار داده است. این ویروس جدید باعث می‌شود تا آدم‌ها رفته‌رفته به سنگ تبدیل شوند. آلفا، دختر نوجوانی است که پس از خالکوبی با سرنگ آلوده، زندگی‌اش برای همیشه تغییر می‌کند.

نقدهای فیلم «آلفا» ژولیا دوکورنو

همان‌طور که  پیش‌بینی می‌شد، فیلم «آلفا» نقدهای ضدونقیضی دریافت کرده است. فیلم در حال حاضر با 20 نقد، میانگین امتیاز 50 درصد را در سایت راتن‌تومیتوز دارد (10 نقد مثبت و 10 نقد منفی) و در متاکریتیک هم با 10 نقد، میانگین امتیاز آن 48 است (5 نقد مثبت، 3 نقد متوسط و 2 نقد منفی). تماشاگران زیادی فیلم را ندیده‌اند اما میانگین امتیاز آن در سایت آی‌ام‌دی‌بی 5.3 از 10 است که با توجه به محتوای فیلم چندان دور از انتظار نبود. در باب مقایسه،«تیتان» (2021)، با 256 نقد، میانگین امتیاز 90 درصد را در سایت راتن‌تومیتوز دارد و در متاکریتیک هم امتیاز آن 75 درصد است.

ورایتی – پیتر دبروژ

«آلفا» ساخته‌ی ژولیا دوکورنو، دو سال پس از اینکه «تیتان» نخل طلا را برد، در بخش رقابتی جشنواره فیلم کن 2025 به نمایش درآمده است. این فیلم یکی از سه اثر علمی-تخیلی جشنواره امسال است که در آن یک بیماری خیالی و تمثیلی به فیلمساز اجازه می‌دهد تا به تروما و تراژدی بحران ایدز بازگردد. (دو فیلم دیگر «طاعون» و «نگاه اسرارآمیز فلامینگو» هستند.) «آلفا» آزاردهنده‌ترینِ این فیلم‌ها است؛ هم به وضوح آشکار و هم به شکل دیوانه‌کننده‌ای نامفهوم، و داستان یک دختر 13 ساله (ملیسا بوروس) را روایت می‌کند با یک خالکوبی ناشیانه از مهمانی به خانه بازمی‌گردد.

«سوزن چگونه بود؟ تمیز بود یا کثیف؟» مادرِ آلفا (گلشیفته فراهانی) مصرانه می‌پرسد، ذهنش به ویروسی بازمی‌گردد که برادر معتادش، امین (طاهر رحیم)، را حدود هشت سال پیش به یک مجسمه مرمری تبدیل کرد. این کاری است که این بیماری خاص انجام می‌دهد، باعث می‌شود قربانیانش در حالی که بدنشان به آرامی به سنگ تبدیل می‌شود، پودری گچی سرفه کنند. آلفا 5 ساله بود که امین آلوده شد و اکنون به سختی او را به یاد می‌آورد.

مادر آلفا (که یک پزشک متعهد به درمان این بیماریِ منتقل‌شونده از طریق خون است)، از ترس آلوده شدن دخترش، او را به کلینیک برای تزریق واکسن کزاز و آزمایش خون می‌برد. اما اواخر دهه 90 میلادی است و آنها باید چندین هفته برای نتیجه دقیق‌تر صبر کنند. در این میان، به نظر می‌رسد همه همکلاسی‌های آلفا در مدرسه فرض می‌کنند که او آلوده شده است… اما چرا؟ بله، ویروس اچ‌آی‌وی می‌تواند از طریق سوزن‌های آلوده منتقل شود، اگرچه من به یاد نمی‌آورم که کسی در دهه 90 به خاطر خالکوبی طرد شده باشد.

گلشیفته فراهانی («پترسون») و طاهر رحیم («پیامبر») که شاید برای مخاطبان جهانی چندان شناخته شده نباشند، جزو بااستعدادترین بازیگران نسل خود هستند. دوکورنو هر دوی آنها را در این فیلم به شدت تحت فشار قرار می‌دهد؛ از رحیم می‌خواهد که به طرز تکان‌دهنده‌ای وزن کم کند – این دگرگونی با تغییرات [فیزیکی] واکین فینیکس در «جوکر» رقابت می‌کند؛ و از فراهانی می‌خواهد نقش خواهری را بازی کند که از کسی که می‌بیند جلوی چشمانش خودش را نابود می‌کند، دست نمی‌کشد.

10 فیلم ترسناک که مردم با دیدن‌شان از حال رفتند

هالیوود ریپورتر – جردن مینتزر

چهار سال پیش، نویسنده و کارگردان فرانسوی، ژولیا دوکورنو، با دومین فیلم بلند خود، «تیتان»، به جشنواره کن آمد. فیلمی که هم تماشاگران را شوکه و مجذوب کرد و هم با بردن نخل طلا، چند نفر دیگر را شگفت‌زده کرد. این فقط دومین بار بود که یک زن، پس از جین کمپیون (30 سال پیش)، جایزه برتر جشنواره را از آن خود می‌کرد. و مسلماً این اولین بار بود که فیلمی با حضور دختری که با یک کادیلاک رابطه برقرار می‌کند و در نهایت باردار می‌شود، به چنین موفقیتی دست می‌یافت.

«تیتان» مانند اجرایی از یک دی‌جی بود که هر کاری از دستش برمی‌آمد تا تماشاگران را در سالن نگه دارد، صدا را همیشه تا حداکثر بالا می‌برد. کارگردان همین رویکرد را در «آلفا» نیز به کار می‌برد، یک تمثیل اغراق‌آمیز از دوران ایدز که ایده‌های تازه فراوانی ارائه می‌دهد، با مقدار زیادی خون و خونریزی و جلوه‌های بصری. این فیلم می‌تواند از جنبه‌های خلاقیت و فنی مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد، اما آنقدر اتفاقات زیادی در آن رخ می‌دهد که بسیاری از بینندگان، اواسط فیلم خسته خواهند شد. باید دوکورنو را تحسین کرد که پس از بردن نخل طلا به سمت هالیوود نرفت اما همچنین باید پرسید که آیا آخرین فیلم او به جز خودش، کسی را راضی خواهد کرد یا خیر.

البته این بدان معنا نیست که «آلفا» سعی نمی‌کند به مجموعه‌ای از مضامین جدی که بسیاری از ما می‌توانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم، بپردازد. اما باز هم، مضامین بیش از حد در یک ساندویچ استعاری غول‌پیکر فشرده شده‌اند؛ البته ساندویچی که روی یک نان باگت فرانسوی خوشمزه سرو می‌شود، تا حدی که طعم‌ها یکدیگر را خنثی می‌کنند.

در وهله اول، فیلم یک اثر دوره‌ای است که با وحشت واقعی به وحشت‌های اپیدمی ایدز بازمی‌گردد و بیماران HIV مثبت را به انسان‌هایی تبدیل می‌کند که بدنشان به تدریج به مرمر تبدیل می‌شود، مانند «ایکس من» ترکیب شده با بخش عتیقه‌جات یونانی در موزه لوور. این یک ایده بصری قدرتمند است که تصاویر معروف زخم‌های قربانیان ایدز در دهه 80 را می‌گیرد و آنها را به آثار ترسناک بدنی خیره‌کننده و زیبا تبدیل می‌کند. اما آنقدر هم اغراق‌آمیز است که کمی احمقانه به نظر می‌رسد: چرا فقط واقعیت را نشان نمی‌دهد، که وحشتناک‌تر از هر چیزی است که بخش جلوه‌های ویژه آرایشی می‌تواند ارائه دهد؟ (البته، اعتبار به آرایشگر الیویه آفونسو می‌رسد که ظاهر مرمر را عالی از کار درآورده است.)

فیلم، درباره دوران بلوغ دختری 13 ساله به نام آلفا (ملیسا بوروس) است که در صحنه آغازین با یک سوزن آلوده خالکوبی می‌کند و بنابراین ممکن است خودش به بیماری کشنده‌ای مبتلا شده باشد. ما بیشتر داستان را در این فکر می‌گذرانیم که آیا او بیمار است یا خیر.«آلفا» همچنین یک داستان خانوادگی غم‌انگیز درباره اعتیاد به مواد مخدر و از دست دادن عزیزان است. مادر سخت‌کوش دختر (گلشیفته فراهانی) یک پزشک است، هم به طور عمومی در یک بیمارستان کثیف پر از بیماران، و هم به طور خصوصی برای برادرش، امین (طاهر رحیم)، یک معتاد لاغر مردنی که با خماری برای مصرف بعدی به خانه‌شان می‌آید. او هرگز به طور کامل از آنجا نمی‌رود و بین لحظات دوستانه که در آن عموی بامزه آلفا می‌شود و صحنه‌هایی که نزدیک است بیش از حد مصرف کند و خواهرش باید با آدرنالین او را احیا کند، در نوسان است.

گاردین – پیتر بردشاو

ژولیا دوکورنو، نویسنده و کارگردان فرانسوی، با فیلم جدید خود «آلفا»، که از ابتدا تا انتها تند، سرکوبگرانه، نامنسجم و به طرز عجیبی بی‌هدف است، به نظر می‌رسد ناامیدکننده‌ترین و گیج‌کننده‌ترین فیلم رقابتی کن امسال را ساخته باشد؛ حتی بازی صادقانه ملیسا بوروس در نقش اصلی هم نمی‌تواند آن را نجات دهد.

اعتراف می‌کنم نسبت به فیلم «تیتان» که سال 2021 نخل طلای کن را برد و بسیار تحسین شد، بی‌تفاوت بودم، اما آن فیلم هدفی پرانرژی داشت که در «آلفا» دیده نمی‌شود. «خام»، اولین اثر عالی دوکورنو در سال 2016، همچنان بهترین فیلم اوست.

آلفا (با بازی بوروس)، دختر 13 ساله یک خانواده مراکشی-فرانسوی، یک شب مادرش (گلشیفته فراهانی) را با بازگشت از مهمانی با حرف اِی خالکوبی شده روی بازویش وحشت‌زده می‌کند. (این اتفاق نشان‌دهنده‌ی نوعی رفتار آشوبگرانه است که آلفا دیگر هرگز آن را نشان نمی‌دهد.) با یک سوزن کثیف؟ یک سوزن مشترک؟

این موقعیت فرضی را می‌توان به ایدز یا کووید تشبیه کرد، اگرچه نه به لحاظ ظاهری و نه به عنوان استعاره، چندان جذاب یا ترسناک نیست. فیلم می‌تواند به وحشت جامعه از معتادان مواد مخدر هم اشاره داشته باشد. اما صادقانه بگویم، داستان‌گویی دیوانه‌وار، گیج‌کننده و بدون شوخ‌طبعی نمی‌تواند بر این واقعیت غلبه کند که همه‌چیز در این فیلم خسته‌کننده است. هر خط، هر صحنه، از نظر احساسی اغراق‌آمیز است و در عین حال اضافی به نظر می‌رسد.

15 فیلم ترسناک ساختارشکن برتر که از خط قرمزها عبور کردند

کلایدر – تریس لارسن

در دوران پسا-کووید، بسیاری از فیلمسازان و داستان‌نویسان از تجربیات خود در طول پاندمی در داستان‌هایشان بهره می‌برند. همین امسال در کن، چند مورد از این دست را دیده‌ایم، از جمله طنز سیاسی آری آستر یعنی «ادینگتون». اما این ژولیا دوکورنو است که به بهترین شکل، رنج، اضطراب و ناامیدی ناشی از یک ویروس کشنده و تأثیری که نه تنها بر بیمار، بلکه بر اعضای خانواده‌ای که در شرف از دست دادن عزیزانشان هستند، می‌گذارد، به تصویر می‌کشد.

«آلفا» داستان پیچیده دختری 13 ساله به نام آلفا (ملیسا بوروس) و مادرش (گلشیفته فراهانی) را روایت می‌کند که عموی آلفا، امین (طاهر رحیم)، مردی درگیر اعتیاد به مواد مخدر را به خانه خود می‌آورند. پس از اینکه آلفا به طور تصادفی در یک مهمانی با یک سوزن آلوده خالکوبی می‌کند، مادرش وحشت‌زده می‌شود که سوزن کثیف استفاده شده برای خالکوبی، ممکن است او را به ویروسی کشنده آلوده کرده باشد که به آرامی بدن افراد را به سنگ مرمر تبدیل می‌کند. آنچه در ادامه می‌آید، داستانی است که مضامین عشق، دلشکستگی و غم را با ظرافت و فداکاری در هم می‌آمیزد و شما را نه تنها از مهارت داستان‌گویی دوکورنو، بلکه از گستره وسیع پتانسیل ممکن با هنر او، بهت‌زده می‌کند.

اگر نام ژولیا دوکورنو برایتان آشنا نیست، شاید با فیلم برنده نخل طلای او، «تیتان»، بیشتر آشنا باشید. به لطف «تیتان» و اولین کارگردانی او، «خام»، اگر فرض کنید امضایش ژانر وحشت جسمی است، اشتباه نمی‌کنید. با این حال، «آلفا» از این الگو منحرف می‌شود که به نفع فیلم است. ویروس کشنده و بی‌نامی که در سراسر کشور در حال گسترش است، به آرامی افراد را به مجسمه‌های مرمرین زیبا تبدیل می‌کند. این روند دردناک است و هیچ درمانی وجود ندارد. با این حال، واقعا چیز زننده‌ای در مورد این تحول وجود ندارد. وحشت در ترس از ابتلا به بیماری‌ای نهفته است که درمانی برای آن وجود ندارد و منجر به مرگی آهسته و دردناک می‌شود.

مادر آلفا، که یک پزشک و کسی است که اوج ویروس را از نزدیک تجربه کرده، از اینکه دخترش ممکن است بیمار باشد وحشت‌زده است، ضمن اینکه همزمان نگران ترک اعتیاد برادرش هم هست. او زنی خسته است که سنگینی بار دنیا را بر دوش می‌کشد، اما هرگز زیر بار این مسئولیت سنگین خم نمی‌شود.

چیزی که به سرعت در هنگام تماشای «آلفا» آشکار می‌شود این است که این یک فیلم همه‌گیری معمولی نیست. من هم از ژولیا دوکورنو انتظاری کمتر از این ندارم. با اینکه عناصر آشنایی در فیلم وجود دارد که مشابه آن‌ها را آثار و درام‌های پزشکی دیده‌ایم (از تخت‌های بیمارستانی پر از بیماران در آستانه‌ی مرگ تا ازدحام اعضای خانواده که ناامیدانه به دنبال بستری کردن عزیزشان هستند)، اما دوکورنو به شکل آشکار در مورد همه‌گیری اظهار نظر نمی‌کند. او کسی را مقصر نمی‌داند؛ در عوض، دوربین مجازی را به سمت درون می‌چرخاند. فیلم در دو خط زمانی جداگانه عمل می‌کند. یکی زمانی که آلفا پنج ساله است و دیگری زمانی که او 13 ساله است. این دو خط داستانی نه تنها اوج همه‌گیری ویروسی را به ما نشان می‌دهند، بلکه سال‌های بعد را نیز نشان می‌دهند، جایی که ترس وجود همه را فرا گرفته است.

طرح داستانی دوکورنو درخشان است، اما بدون بازیگران اصلی، این فیلم هرگز به این اندازه چشمگیر نبود. آلفای اصلی توسط ملیسا بوروس جوان بازی شده است. او این شخصیت را با تمام لج‌بازی و استقلال یک دختر 13 ساله بازی می‌کند. آلفا نافرمان و شورشی است و می‌تواند کاملاً بچگانه رفتار کند (که با توجه به سنش عادی است). همه اینها به نفع داستان است، زیرا او شخصیت اصلی دیدگاه ماست و با ادامه فیلم و از بین رفتن مرزهای بین دو خط زمانی، حضورش ما را در مرکز قرار می‌دهد.

یکی از نقاط ضعف «آلفا» که می‌تواند یکی از نقاط قوت آن نیز باشد، این است که هر چه داستان بیشتر پیش می‌رود، تشخیص اینکه چه چیزی واقعی است و چه چیزی خیالی، دشوارتر می‌شود. دوکورنو از رنگ‌بندی و لباس‌های متفاوت برای جداسازی دو خط زمانی استفاده می‌کند، اما با در هم آمیختن آنها، داستان مبهم‌تر و مبهم‌تر می‌شود. وقتی فیلم را تمام کردم، تقریباً بلافاصله می‌خواستم دوباره آن را تماشا کنم تا ببینم آیا می‌توانم جزئیات بیشتری را که ممکن است از دست داده باشم، پیدا کنم. بخشی از این سردرگمی، وجود متغیرهاست. مثلا داستان فقط درباره آلفا و خانواده‌اش نیست، بلکه درباره تجربه او در مدرسه هم هست.

منبع: screendaily

source

توسط chehrenet.ir