موسیقی بی‌جان و نفس‌بریده ایران، روزگاری نه چندان دور پناهگاه ذوق‌های شاعرانه‌ و بی‌ادعایی بود که نبض احساسات جمعی یک ملت را کوک می‌کردند. ترانه‌سراهایی که نه از زرق‌وبرق استیج‌های آن روزگار سهمی داشتند و نه در قواره‌ی چهره‌سازی‌های بازار محور جا می‌گرفتند و با این‌حال سال‌ها تار ترانه‌های محبوب ما را زیر سایه و اسم‌ورسم‌ خواننده‌ها می‌تنیدند و دم هم نمی‌زدند. در این مقاله، نگاهی اجمالی به بهترین ترانه‌سرایان ایرانی خواهیم داشت.

تا اینکه دوران افول موسیقی ایران رسید؛ این افول که با پنچر شدنِ چرخ بازار و افت ارزش‌های زیبایی‌شناختی همراه شد، از قضا یک مزیت بزرگ داشت: نشان داد پشت آن آثار خاطره‌انگیز چیزی فراتر از یک صدای خوش نشسته؛ در واقع اکنون که بازار ترانه با گل‌واژه‌های آبکی، استعاره‌های کپک‌زده و مناسک تکراری عاشقانه‌های اینستاگرامی کساد شده، بیش از هر زمان دیگری می‌توان پی برد که اعتبار آن دوره، نه صرفاً در حنجره‌های مخملی و صداهای کریستالی، بلکه در قلم‌هایی نهفته بود که ترانه را برای ماندن می‌نوشتند نه برای «هیت شدن».

بهترین ترانه‌سرایان ایرانی که باید بشناسید

لب کلام اینکه زندگی در عصر قحطی ترانه‌ به ما فهماند آن شکوه گذشته و این ابتذال امروز از کجا آب می‌خورد. حالا دیگر سایه‌ها از این ور بوم سنگینی می‌کنند. شاید روزی دوباره روح تازه‌ای در کالبد موسیقی ایران دمیده شود، اما تا آن روز، چاره‌ای نیست جز ورق زدن خاطرات خوب گذشته و مرور آثار بهترین ترانه‌سرایان ایرانی.

۱. اردلان سرفراز (منو گنجشکای خونه)

اردلان سرفراز، یکی از بهترین ترانه‌سرایان ایرانی، زاده‌ی ۲۴ تیر ۱۳۲۹ در داراب، در کنار شهیار قنبری و ایرج جنتی عطایی از پایه‌گذاران ترانه نوین ایران  به شمار می‌رود. او نخستین بار در دوران دبیرستان و با تشویق معلمش وارد دنیای شعر شد.

سرفراز هم‌زمان با تحصیل در رشته روان‌شناسی، به پیشنهاد حسین سرفراز به رادیو ایران راه یافت و با ترانه «شب» برای ابی به شهرت رسید.

او پس از انقلاب در سال ۱۳۶۲ به آلمان مهاجرت کرد و طی سال‌ها در کشورهای مختلفی زیست که تأثیرات آن در اشعارش، به‌ویژه در مضامین غربت و سیاست، مشهود است. «روزای روشن» و «دیگر بس است» از آثار مشهور این هنرمند به شمار می‌روند.

همکاری گسترده‌ با خواننده‌های محبوب و آهنگسازان درجه‌یکی مانند فرید زلاند و واروژان، او را به یکی از چهره‌های ماندگار ترانه‌سرایی ایران بدل کرده است. از وی دو کتاب «از ریشه تا همیشه» و «سال صفر» نیز منتشر شده که گزیده‌ای از آثارش، به‌ویژه با مضامین سیاسی، را در بر دارند.

بخشی از ترانه «من و گنجشکای خونه»:

ای چراغ هر بهانه
از تو روشن از تو روشن
ای که حرفای قشنگت
منو آشتی داده با من
من و گنجشکای خونه
دیدنت عادتمونه
به هوای دیدن تو
پر می‌گیریم از تو لونه
باز میایم که مثل هر روز
برامون دونه بپاشی
من و گنجشکا می‌میریم
تو اگه خونه نباشی

کتاب از ریشه تا همیشه اثر اردلان سرفراز انتشارات ورجاوند

۲. بیژن ترقی (به رهی دیدم برگ خزان)

دومین نفر در لیست بهترین ترانه‌سرایان ایرانی، بیژن ترقی است. این شاعر و ترانه‌سرای پرآوازه ایرانی، متولد ۱۲ اسفند ۱۳۰۸ در تهران بود و در ۴ اردیبهشت ۱۳۸۸ درگذشت. ترقی خالق ترانه‌های ماندگاری چون «آتش کاروان»، «بهار دلنشین» و «برگ خزان» است که با صدای خوانندگانی چون دلکش، بنان و مرضیه جاودانه شده‌اند.

ترقی با آهنگسازانی چون روح‌الله خالقی، پرویز یاحقی و علی تجویدی همکاری داشت و در کنار آن‌ها سبک تازه‌ای به ترانه‌سرایی ایران وارد کرد. او با تقویت جنبه‌های روایی و تصویری ترانه‌ها، حال و هوای جدیدی به موسیقی سنتی بخشید.

مجموعه سروده‌های او در کتاب «آتش کاروان» و خاطراتش در «از پشت دیوارهای خاطره» منتشر شده‌اند. ترقی که سال‌ها با رادیو ایران همکاری داشت، در اواخر عمرش از فراموش‌شدن گلایه‌مند بود. او اکنون در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرمیده است.

بخشی از ترانه محبوب او؛ برگ خزان:

به رهی دیدم برگِ خزان، پژمرده ز بیدادِ زمان، کز شاخه، جدا بود
چو ز گلشن رو کرده نهان، در رهگذرش بادِ خزان، چون پیکِ بلا بود

کتاب آتش کاروان اثر بیژن ترقی انتشارات بدرقه جاویدان

۳. معینی کرمانشاهی (بهار من گذشته شاید)

رحیم معینی کرمانشاهی (۱۳۰۱ یا به‌روایتی ۱۳۰۴ – ۱۳۹۴) شاعر، ترانه‌سرا، نویسنده، روزنامه‌نگار و نقاش ایرانی بود که در کرمانشاه زاده شد. پدر و نیای او هر دو از چهره‌های بانفوذ و فعال زمان خود بودند. معینی از دهه ۱۳۲۰ به نقاشی و سپس شعر و ترانه‌سرایی روی آورد و با بهره‌گیری از تصویرسازی در اشعارش، آثار ادبی و ترانه‌های ماندگاری خلق کرد. او با آهنگ‌سازانی چون علی تجویدی، جواد لشکری، پرویز یاحقی و همایون خرم همکاری داشت و نزدیک به ۴۰ ترانه با تجویدی ساخت.

ترانه‌هایی چون «رفتم که رفتم» و شعر «عجب صبری خدا دارد» از آثار مشهور اوست. معینی کرمانشاهی همچنین بنیان‌گذار روزنامه «سلحشوران غرب» بود که در حمایت از دولت مصدق فعالیت می‌کرد. او سال‌ها در رادیو و اداره کل انتشارات فعالیت داشت، مدتی معاون اداره رادیو بود و در کارنامه‌اش آثاری مانند دیوان شعر، شاهکار منظوم تاریخ ایران و نوشته‌هایی درباره حافظ دیده می‌شود. وی تا آخرین روزهای زندگی‌اش مشغول نگارش بود و در ۹۲ سالگی درگذشت و در بهشت سکینه کرج به خاک سپرده شد.

بخشی از ترانه «بهار من» سروده معینی کرمانشاهی:

چرا تو جلوه‌ساز این بهار من نمی‌شوی؟
چه بوده آن گناه من که یار من نمی‌شوی؟
بهار من گذشته شاید
شکوفه جمال تو شکفته در خیال من
چرا نمی‌کنی نظر به زردی جمال من؟
بهار من گذشته شاید
تو را چه حاجت نشانه من؟
تویی که پا نمی‌نهی به خانه من
چه بهتر آنکه نشنوی ترانه من

کتاب رسولان رنگ اثر نوشین معینی کرمانشاهی انتشارات فرزان روز
20 %

230,000

184,000 تومان

۴. شهیار قنبری (بوی گندم مال من هر چی‌ که دارم مال تو)

شهیار قنبری، متولد ۶ مرداد ۱۳۲۹ در تهران، هنرمندی چندوجهی است که به‌عنوان شاعر، ترانه‌سرا، آهنگساز، خواننده، فیلم‌ساز، روزنامه‌نگار و برنامه‌ساز شناخته می‌شود. او فرزند دوبلور مشهور، حمید قنبری است و فعالیت هنری‌اش را از نوجوانی با نوشتن داستان و شعر آغاز کرده.

شهیار پس از تحصیل در لندن، به ایران بازگشت و با ترانه‌هایی چون «دیگه اشکم واسه من ناز می‌کنه» و «ستاره آی ستاره» وارد دنیای ترانه شد و با ترانه «قصه دو ماهی» تحولی در ترانه‌سرایی نوین فارسی ایجاد کرد و تبدیل به یکی از بهترین ترانه نویسان ایران شد.

همکاری‌اش با واروژان و هنرمندانی چون داریوش، گوگوش و فرهاد، آثار ماندگاری همچون «بوی خوب گندم» و «جمعه» را رقم زد. پس از انقلاب، همکاری‌های او با خوانندگان مهاجر ادامه یافت. قنبری هم‌اکنون ساکن لس‌آنجلس است و آثارش در قالب چندین کتاب از جمله «درخت بی‌زمین» و «دریا در من» منتشر شده‌اند.

بخشی از ترانه «بوی گندم» شهیار قنبری:

بوی گندم مال من هر چی که دارم مال تو
یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو
اهل طاعونی این قبیله مشرقیم
تویی این مسافر شیشه ای شهر فرنگ
پوستم از جنس شبه پوست تو از مخمل سرخ
رختم از تاوله تنپوش تو از پوست پلنگ

کتاب پنج کتاب از شاعر اثر شهیار قنبری نشر نگاه دوره پنج جلدی
15 %

870,000

739,500 تومان

۵. ایرج جنتی عطایی (قلب تو قلب پرنده، پوستت اما پوست شیر)

ایرج جنتی عطایی، شاعر، ترانه‌سرا، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر ایرانی، در سال ۱۳۲۵ در مشهد به دنیا آمد و در رشته تئاتر و جامعه‌شناسی تحصیل کرد. او با ترانه‌هایی ماندگارش در کنار بزرگان موسیقی پاپ، موجی نو در ترانه‌نویسی ایران پدید آورد و به دلیل مضامین اجتماعی آثارش، مورد توجه و حتی تعقیب ساواک قرار گرفت.

پس از انقلاب، در تبعید به فعالیت هنری‌اش ادامه داد و بیش از ۳۰۰ ترانه نوشت. جنتی عطایی همچنین شاعر، نمایشنامه‌نویس و کارگردانی پرکار بود که آثارش در اروپا، آمریکا و استرالیا اجرا شده‌اند و با کارگردانی نمایش‌هایی چون «پرومته در اوین» و «پروانه‌ای در مشت» شهرت یافت. او از پیشگامان گروه تئاتری مزدک بود و فیلمنامه‌هایی نیز برای BBC و BFI نوشته است.

بخشی از ترانه «پوست شیر» جنتی عطایی:

قلب تو قلب پرنده
پوستت اما پوست شیر
زندون تنو رها کن
ای پرنده پر بگیر
اون ور جنگل تن‌سبز
پشت دشت سر به دامن
اون ور روزای تاریک
پشت نیم شبای روشن
برای باور بودن
جایی شاید باشه شاید
برای لمس تن عشق
کسی باید باشه باید
که سر خستگیاتو
به روی سینه بگیره
برای دلواپسی‌هات
واسه سادگی‌ات بمیره

بهترین‌ شاعران ایران در دوران معاصر؛ یک قرن شاعری

۶. زویا زاکاریان (گریه هم چیز بدی نیست)

زویا زاکاریان، ترانه‌سرا و نمایشنامه‌نویس ایرانی ارمنی‌تبار، در ۲۵ خرداد ۱۳۲۹ در محله پل‌چوبی تهران و در خانواده‌ای هنرمند متولد شد. او ابتدا پزشکی خواند اما خیلی زود به هنر گرایش پیدا کرد و در دانشگاه هنرهای دراماتیک تحصیل کرد. نخستین ترانه‌اش «قُمری» با صدای لیلا فروهر در سال ۱۳۵۴ منتشر شد و پیش از انقلاب با خوانندگانی چون گوگوش، مارتیک و ابی همکاری داشت.

زویا در دهه ۶۰ ابتدا به آلمان و سپس به آمریکا مهاجرت کرد و در آنجا چندین نمایشنامه نوشت؛ از جمله «قصه‌های آقا جمال» که ۹ ماه روی صحنه بود. او همسر رضا ژیان بود و با او در ساخت مجموعه تلویزیونی «مثل‌آباد» همکاری داشت. ترانه‌های معروفی مانند «معشوق»، «شب‌زده» و «فصل تازه» از آثار شاخص او هستند و گزیده‌ای از ترانه‌هایش با عنوان «طلوع از مغرب» منتشر شده است.

در بخشی از ترانه «گریه هم چیز بدی نیست» زاکاریان آمده است:

گاهی این دنیا مثل ما با خودش مسئله داره
میون زمین و آفتاب ابر تیرگی میاره
رنگ دریا برمی‌گرده از هوای تلخ و تیره
همه‌ی چلچله‌ها رو وحشت خزون می‌گیره
گل من گلایه کم کن، تب غصه ابدی نیست
بذار آسمون بباره، گریه هم چیز بدی نیست
گم می‌شه روی لب گل، رنگ آفتابی خنده
پر می‌شه زمینِ غربت از تهاجم پرنده
اما اما تو می‌دونی پشت این بارون یکریز
روز خوشرنگی دنیاست، نوبت بدرود پاییز
گل من گلایه کم کن، تب غصه ابدی نیست
بذار آسمون بباره، گریه هم چیز بدی نیست

کتاب پاکت بی تمبر و تاریخ اثر زویا زاکاریان نشر نگاه
12 %

375,000

330,000 تومان

۷. پرویز وکیلی (گریه مکن که سرنوشت گر مرا از تو جدا کرد)

پرویز وکیلی، شاعر و ترانه‌سرای ایرانی (تولد: ۱۳۱۱ در تهران -درگذشت: ۱۳۶۳ در پاریس)، از پیشگامان ترانه‌های قصه‌محور بود و در اشعارش به روایت داستان می‌پرداخت. او ابتدا در بانک ملی مشغول به کار شد و سپس با جلب توجه رئیس وقت رادیو، به استخدام رادیو ایران درآمد.

وکیلی برای بسیاری از خوانندگان مشهور مانند ویگن، هایده، گوگوش، مهستی، محمد نوری، عارف و دلکش ترانه سروده و نقش مهمی در ترانه‌سرایی معاصر ایران داشته است.

در بخشی از ترانه «نفرین» سروده وکیلی آمده:

آسمان چشم او آیینه کیست؟
آن که چون آیینه با من رو به رو بود
درد و نفرین، درد و نفرین بر سفر باد
سرنوشت این جدایی دست او بود
آه
گریه مکن که سرنوشت
گر مرا از تو جدا کرد
عاقبت دل‌های ما
با غم هم آشنا کرد
با غم هم آشنا کرد

۸. هما میرافشار (دل کوچولو، دل دیوونه)

هما میرافشار، شاعر و یکی از بهترین ترانه‌سرایان ایرانی، در چهارم اسفند ۱۳۱۵ در تهران و در خانواده‌ای هنرمند به دنیا آمد و از کودکی به سرودن شعر پرداخت. او با علی میرافشار ازدواج کرد و از این طریق با خواننده معروف حمیرا نسبت خانوادگی پیدا کرد، رابطه‌ای که به همکاری هنری گسترده بین این دو انجامید.

نخستین ترانه‌اش با نام «آسمون» در سال ۱۳۴۸ با صدای کوروس سرهنگ‌زاده منتشر شد، اما با ترانه «دل می‌گه دلبر میاد» برای مهستی به شهرت رسید. میرافشار از پرکارترین ترانه‌سرایان قبل و بعد از انقلاب بود و با بسیاری از خوانندگان سرشناس همکاری داشت؛ از جمله هایده، مهستی، حمیرا، داریوش، ابی، معین، داوود بهبودی، شهره و ایرج بسطامی.

او کتاب‌هایی مانند «گلپونه‌ها»، «آلاله‌ها» و «۳۲۵۲ بیوگرافی» را منتشر کرده و برای ترانه‌هایش جوایزی از جمله عنوان بهترین ترانه‌سرا در جشنواره بین‌المللی پرشین گلدن لیونس دریافت کرده است.

بخشی از ترانه «دل کوچولو» سروده هما میرافشار:

دل کوچولو، دل دیوونه
دیگه نرو از خونه
پشیمون می‌شی، پریشون می‌شی، نمی‌دونی دیوونه
بیرون از خونه، دلا همه سنگ
هر چی می‌بینی، رنگه و نیرنگ
تو مثل یه پر، می‌بردت باد
حتی یادت هم می‌برند از یاد

کتاب گلپونه ها اثر هما میرافشار انتشارات آثار جاویدان

۹. لیلا کسری (برو که بی‌حقیقتی، تو قلب من جات نیست)

لیلا کسری، شاعر و ترانه‌سرای ایرانی، در سال ۱۳۱۸ در تهران به دنیا آمد. او که با نام هنری «هدیه» شناخته می‌شد و ابتدا شاعر نو بود و سپس به پیشنهاد فریدون خشنود وارد دنیای ترانه‌سرایی شد و برای خوانندگانی چون هایده، مهستی، حمیرا و داریوش آثار ماندگاری سرود.

لیلا تحصیلاتش را در رشته کتاب‌داری در لندن به پایان رساند و مدتی در شرکت پتروشیمی ایران کار کرد. او ۱۱ سال با بیماری سرطان سینه جنگید و سرانجام در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۶۸ در آمریکا درگذشت. ترانه «قصه من» که با صدای هایده منتشر شد، بازتابی از زندگی و دردهای خودش بود.

بخشی از ترانه نرگس شیراز سروده لیلا کسری:

چه کنم؟ چیکار کنم؟ تو منو نشناختی
تو ببین به کی، به چی عشق منو باختی
برو که بی‌حقیقتی، تو قلبِ من جات نیست
اونقده از تو دور شدم که دیگه پیدات نیست

بهترین شاعران زن ایرانی که آثار ماندگاری خلق کرده‌اند

۱۰. بیژن سمندر (گل سنگم)

بیژن سمندر (۱۳۲۰-۱۳۹۷)، شاعر، ترانه‌سرا و نوازنده تار اهل شیراز بود که با عنوان بنیان‌گذار شعر به گویش شیرازی شناخته می‌شود. او از کودکی با تشویق پدرش وارد دنیای هنر شد و در دوران تحصیل، در رشته‌های خوش‌نویسی، ادبیات و موسیقی، در سطح کشور مقام نخست را کسب کرد.

سمندر بعدها گروه هنری «برادران سمندر» را با دو برادرش تشکیل داد و تحصیلات عالی خود را در رشته‌های ادبیات، معماری و حقوق خاورمیانه در ایران و آمریکا ادامه داد. پس از مهاجرت به آمریکا، سبک جدیدی در شعر ایجاد کرد که ترکیبی از فارسی و انگلیسی بود.

ترانه معروف «گل سنگم» از مشهورترین آثار اوست که توسط خوانندگان زیادی اجرا شده است. سمندر بجر گل سنگ خالق ترانه ماندگار «تولدت مبارک» شماعی‌زاده نیز هست.

بخشی از ترانه «گل سنگ»:

گل سنگم گل سنگم
چی بگم از دل تنگم
مثل آفتاب اگه بر من
نتابی سردم و بی‌رنگم
همه آهم همه دردم
مثل طوفان پر گردم

کتاب بیژن سمندر اثر فرخ نیازکار انتشارات قلمکده

منبع: دیجی‌کالا مگ

source

توسط chehrenet.ir