1- یکی دو سال قبل اینکه برندهای خارجی ناز و کرشمه بیایند یا خودمان به دلیل کمبود ارز و انگیزه حمایت از تولید ملی، قانون منع واردات را وضع کنیم، برندی کرهای لاین محصولات لاکچری لوازم خانگی خود را دقیقا همزمان با آمریکا در بازار ایران رونمایی کرد.
موضوع به قدری برایشان حیثیتی بود که بابت تحویل و نصب هر محصول، مدیر کرهای دفتر ایران تبختر را کنار بگذارد و شخصا به خانه مشتری مراجعه کند. انصافا محصولات در آن زمان واقعا گرانقیمت به حساب میآمدند. مثلا یخچالشان 10 برابر آخرین مدل ساید معمول بازار قیمت داشت و برای سفارش یک دستگاه تلویزیون، ما مردمان عادی مجبور به فروش یکی از کلیههایمان بودیم. توجیهگر آن برچسب قیمتهای اعیانی، تکنولوژی بالا و آپشنهای وسوسهانگیز بود. اگر پایتان را جلوی نقطهای خاص از یخچال قرار میدادید، سنسوری ویژه اتوماتیک در را باز میکرد.
2- گردش ایام و جبر زمانه، ظرف مدتی کوتاه بازار لوازم خانگی ایران را کن فیکون کرد. میتوانید اسمش را هرچه دوست دارید بگذارید؛ بیوفایی یا اخراج! هر چه بود بازار لوازم خانگی ایران که تا آن موقع میتوانست میزبان آخرین و جدیدترین تکنولوژیهای روز و هیجانانگیزترین امکانات باشد، ناگهان در موقعیتی ویژه قرار گرفت.
در سالهای منتهی به آن واقعه، برندهای ایرانی به کنج عزلت تبعید شده بودند و آنهایی که پول داشتند بنا به دلایلی ترجیح میدادند نهایتا با برندهای خارجی همکاری کنند و خط تولیدشان را به مونتاژ محصولات آنها اختصاص میدادند. وقتی بازار با شوک ناگهانی روبرو شد قحطی رخ داد. احتمالا یادتان هست، پیدا کردن یک دستگاه یخچال، ماشین لباسشویی یا ظرفشویی بدون داشتن آشنا یا پرداخت هزینههای گزاف امکانپذیر نبود. خیلیها با نگرانی از خودشان پرسیدند: یعنی قراره چی بشه؟
3- گروهی از فروشندگان، رندانه تلاش کردند مشتریهایشان را فریب دهند. یکی علنا درباره رگ و ریشه محصولاتش دروغ گفت و دیگری صاف توی چشمهایشان نگاه کرد و اطلاعات اشتباه داد. یکی مدعی بود قطعات محصول فلان برند مستقیم از کره میآید و فقط در خاک ایران مونتاژ میشود. یکی میگفت در ساخت قطعات یا طراحی از تکنولوژی روز آلمانی بهره میبرد. پرچم آلمان و ایتالیا به وفور روی محصولات درج شد و در نامگذاریها، ردپای مقداری شیطنت و خردهشیشه به وضوح دیده شد اما به قول قدیمیها، ماه پشت ابر پنهان نمیماند.
دروغها یکی پس از دیگری افشا شد و روسیاهی به ذغال ماند. کمی زمان برد تا برندهای ایرانی به مرور عزت نفس از دست رفته را پس بگیرند. شجاعترینهایشان حالا با غرور روی جعبه محصول، عبارت «ساخت ایران» را درج میکنند و گروهی دیگر توانستند بدون سروصدا خودشان را به لیگ برتر برسانند. جایی که علاوه بر تامین نیازهای استاندارد، برای رونمایی و عرضه محصولات منطبق با تکنولوژی روز بازار برنامهریزی شده است.
4- حتی با اینکه بعضیها، هنوز اصرار دارند دروازههای قلب خود را به روی سیر و سلوک جدید بازار بسته نگه دارند و دلشان نمیآید با خاطری آسوده سراغ لوازم خانگی ایرانی بروند، تقلا و تکاپو در پشتصحنه ادامه دارد. همین حالا میتوان میان محصولاتی که عنوان «تولید ایران» را با افتخار روی پیشانی حک میکنند، دلبرکانی درخور تحسین پیدا کرد که دیگر وصله معمولی بودن بهشان نمیچسبد.
علاوه بر بالا رفتن سطح تکنولوژی، بهبود کیفیت و افزایش توان تولید برندهای ایرانی، خوشبختانه شاهد حذف سیاهیلشکرها و خروج مدعیان هستیم. آنهایی که به هوس و وسوسه چیزهای دیگر آمده بودند، از سر اجبار کنار میروند و فضا برای بازیگران اصلی باز میشود.
5- چگالی بازار تغییر کرده است. برندهای ایرانی دیگر به ساخت محصولات ساده مثل تلویزیون، یخچال و لباسشویی قانع نیستند و با تهور پنجه در پنجه تولیدات پیچیدهای مثل ظرفشویی، کولرگازی و مایکروویو انداختهاند.
پیش از این در پس زمینه هر مذاکره درباره گشایش سیاسی و اقتصادی، ناخودآگاه زمزمههایی پیرامون بازگشت برندهای خارجی به گوش میرسید اما رویاپردازان در روزهای اخیر حتی به حضور تسلا در ایران پرداختهاند و پرنده خیال را سمت سرمایهگذاری شل، ورود کانورس و نایکی پر دادهاند تا افسانهها بسازند اما هنوز کسی دلش نیامده نام برندهایی را به زبان بیاورد که سال 97 با قر و قمیش، دست ایرانیها را توی پوست گردو گذاشتند. به نظرتان این مورد اتفاقی است یا باید آن را بشارتی در نظر گرفت درباره مسیر پیشروی بازار لوازم خانگی در فردای بدون تحریم؟
منبع: دیجیکالا مگ
source