جهان امروز بر مدار مدیریت و رهبری میگذرد. کلید موفقیت کسبوکارها، سازمانها، نهادها و شرکتها تا اندازهی زیادی به روش اداره و مدیریتشان بستگی دارد. اینجاست که وجود و حضور مدیران دانا، توانمند و کارآزموده در هدایت موسسات و تاثیرشان در کنترل و مدیریت بحرانها و حفظ ریتم حرکت به سوی موفقیت پر رنگ میشود. مدیران میدانند که برای حفظ جایگاهشان باید تلاش کنند، بهترین کتابهای مدیریتی را بخوانند و با نوآوریها و یافتههای جدید علم مدیریت آشنا شوند.
معرفی بهترین کتابهای مدیریتی: راهی به سوی موفقیت در کسبوکارها
1- «قانون موفقیت»
انرژی و خلاقیت دو عنصر مهم در مدیریت هستند. مدیرانی که پر انرژی و خلاق هستند و توانایی متعادل کردن خلاقیت و انرژیشان را دارند میدرخشند و موفقاند.
الیور ناپلئون هیل یکی از بزرگترین نویسندگان کتابهای توسعهی فردی جهان در کتاب «قانون موفقیت» نسخهی کامل و بی کم و کاست از اصولی که به آنها باور دارد ارائه داده که افراد با مطالعه و اجرایش میتوانند در زندگی شخصی و حرفهای به قلهی موفقیت برسند.
او عصاره و چکیدهی بیش از بیست و پنج سال کار، آزمون و خطا، پشتکار و تلاش شبانهروزیاش را همراه با ویژگیهای کسانی که موفق میشوند را در مقدمهای به نام ذهن مرکب نوشته و در ادامه پانزده درس کاربردی که مدیران با کمکاش گام به گام به سوی موفقیت و پیشرفت میروند را شرح داده.
ناپلئون هیل در جدولی تحلیلی ده فرد نامدار و شناخته شده را تجزیه و تحلیل کرده. مخاطب با مطالعهی دقیق و توجه به نقاط خطر که اکثر افراد به آن بی توجه هستند پی میبرند هشت نفر موفق و دو نفر شکستخورده هستند. خوانندگان کتاب به راحتی میتوانند ویژگیهایشان را در جدول قرار دهند و بررسی کنند تا از پیشرفتها و تغییراتشان با خبر شوند.
مدیری که ممکن است از کارش ناراضی باشد، دو راه پیش رو دارد: 1- به کارش شوق و ذوق نشان ندهد و کارها را سرسری انجام دهد. 2- کارش را با همهی وجود انجام دهد تا نظر مخاطبی که میتواند باعث رشد و ارتقاءاش شود را جلب کند.
در بخشی از کتاب «قانون موفقیت» که با ترجمهی الهام شریف توسط نشر نسل نواندیش منتشر شده، میخوانیم:
«مردی که اسبش را گم کرده بود یک جایزه پنج دلاری برای یابنده او تعیین کرد. چند روز بعد پسری که کمی شیرینعقل به نظر میرسید، با اسب در خانه مرد آمد و جایزه را خواست. مرد که کنجکاو شده بود، از پسرک پرسید: از کجا می دانستی کجا باید دنبال اسبم بگردی؟ پسرک جواب داد: با خودم فکر کردم اگر اسب بودم کجا میرفتم، همان جا رفتم. او آن جا بود.»

463,250 تومان
2- «روانشناسی پول»
همه هزاران بار شنیدهایم «باید بخواهی تا پولدار شوی» و در اکثر قریب به اتفاق مواقع خندیدهایم و زیر لب به گویندهی این جمله غر زدهایم. واقعیت این است که برای رسیدن به ثروت و مکننت باید ساختار ذهن را تغییر داد و بارور کرد.
اگر مشکلات مالی، نخواندن دخل و خرج و بینتیجه بودن تلاشها برای کسب درآمد بیشتر کلافه شدهاید، پیشنهاد میکنیم «روانشناسی پول» را مطالعه کنید؛ یک کتاب درباره راهکارهای رسیدن به موفقیت.
مورگان هاوزل ستوننویس و روزنامهنگار پیشین روزنامهی وال استریت ژورنال که جوایز زیادی در حوزهی روزنامهنگاری گرفته در کتاب «روانشناسی پول» به افراد عادی، مدیران، صاحبان کسب و کارها و … که میخواهند به موفقیت مالی برسند رهنمودها و راهکارهایی ارائه میدهد.
نویسنده به مخاطب یاد میدهد چرا تصمیمگیریهای مالی سخت هستند و افراد در اینباره اشتباه میکنند. او معتقد است پول درآوردن نه به هوش بلکه به نوع رفتار با آن بستگی دارد. باهوشان، مدیران موفق، صاحبان کسب و کار اگر نتوانند احساساتشان را کنترل و مدیریت کنند فاجعه میآفرینند، ورشکست میشوند و به خاک سیاه مینشینند. برعکس، افراد عادی که بویی از دانش مالی و مدیریت نبردهاند با اداره کردن صحیح هیجانات و بهرهگیری از رهنمودها و آموزشها میتوانند ثروتمند شوند.
هاوزل نوع تفکر افراد نسبت به پول و ثروت را بررسی میکند و به مدیران و خوانندگان اثرش یاد میدهد چگونه با این موضوع مهم، جذاب و در عین حال خظیر روبرو شوند.
روزنامهنگار روزنامهی والاستریت ژورنال معتقد است، تصور فردی که در فقر و نداری بزرگ شده از خطر کردن و سود با کسی که در خانوادهای ثروتمند رشد کرده متفاوت است. انسانی که رکود و تورم هولناک را با پوست و گوشت تجربه کرده هرگز نمیتواند دربارهی پول و ثروت مثل کسی که در اقتصاد با ثبات و پویا پرورده شده فکر کند. همه دربارهی پول چیزهایی میدانند که دیگران نمیدانند. ولی چیزی که دربارهی همه یکسان است نوع تفکر افراد نسبت به پول و ثروت است. 80 درصد تصورات، افکار و تجربیات افراد به رابطهشان با پول درآوردن تاثیر میگذارد.
مورگان هاوزل در اثر بیست فصلیاش مهمترین ویژگیهای روانشناسی پول را شرح میدهد. او اعلام میکند فارغ از هوش و ذکاوت و تلاش زیاد شانس تاثیر زیادی در موفقیت مالی دارد. نوع رفتار افراد در رسیدن به موفقیت مالی موثر است.
او سوال میکند: پول همه جا هست و ارتباط تنگاتنگی با زندگی مردم دارد، اما چرا تعداد کمی پولدار هستند؟ و پاسخ میدهد: افراد به گونهای عمل میکنند که برای خودشان منطقی است اما چیزی که برای شما منطقی است ممکن است برای دیگران غیر منطقی باشد. چیزی که بیشترین تاثیر را بر رابطهی شما و پول میگذارد تجربیاتتان است. افراد بر اساس تحربیاتشان مدلهای ذهنی از دنیای مالی میسازند و بر اساس آن عمل میکنند.
در بخشی از کتاب «روانشناسی پول» که با ترجمهی ویدا کرمی توسط نشر ذهنآویز منتشر شده، میخوانیم:
«پول همهٔ ما را تحت تأثیر قرار می دهد و گیجمان می کند. هر فردی به آن نگاه متفاوتی دارد. درس هایی را در مورد چیزهایی ارائه می دهد که در بسیاری از زمینه های زندگی، مانند ریسک، اعتماد به نفس و شادی کاربرد دارد.»

کتابهای مدیریت و رهبری پرفروش: انتخابهای برتر سال
3- «چگونه تصمیم بگیریم»
تصمیم گرفتن کار سختی است. هر تصمیمی گرفته شود تبعات مثبت و منفی دارد. فکر کردن بیش از حد به جنبههای مثبت و منفی تصمیمات باعث میشود فرد زمینگیر شود، اعتمادبهنفساش نابود شود، دیگران را بپرسد تا خیالاش راحت شود درست عمل کرده است. چیزی که اکثر آدمها نمیدانند این است که تصمیمگیری مهارتی یادگرفتنی است. یکی از بهترین منابع برای آموختن روشهای صحیح مهارت تصمیمگیری کتاب «چگونه تصمیم بگیریم» است.
آنی دوک نویسنده، سخنران و متخصص نظریههای تصمیمگیری و روانشناسی روز 13 سپتامبر سال 1965 در شهر کانکورد ایالت نیوهمشایر ایالات متحده به دنیا آمد. پدرش ریچارد لدرر نویسنده و زبانشناس بود و مادرش معلم دبیرستان.
آنی بعد چایان دبیرستان در دانشگاه هاروارد زبان انگلیسی و روانشناسی خواندو در دانشگاه پنسیلوانیا روانشناسی را تا مقطع دکتری ادامه داد و پایاننامهای دربارهی نحوهی یادگیری زبان توسط کودکان نوشت.
آنی دوک بعد از سالها فعالیت و همکاری با گروه «فرست راند»، در زمینهی انتخاب شیوههای تصمیمگیری در سرمایهگذاریهای پرخطر، کتاب «چگونه تصمیم بگیریم» را نوشت. او در این اثر نشان میدهد هر تصمیم در اصل یک پیشگویی دربارهی آینده است.
نویسنده در سه فصل ابتدایی کتاب نشان میدهد درس گرفتن از تجربه چگونه میتواند افراد را از مسیر اصلی خارج کند و به جایی برساند که به درست و غلط بودن تصمیمهایشان شک کنند. او ابزارهایی ارائه میدهد که با استفاده از آنها میفهمیم گذشته چه درسهایی برای آموختن دارد.
از فصل چهارم تمرکز کتاب بر روی تصمیمات جدید، ارائهی چارچوبی که نشاندهندهی فرآیند تصمیمگیری با کیفیت است و مجموعهی ابزاری برای اجرای این فرآیند خواهد بود. اینجا است که مزایای ساختن چیزی معادل گوی بلورین را مخاطب خواهد دید. از جمله این مزایا میتوان به راههای متعدد برای بهبود کیفیت عقاید و آگاهی اشاره کرد که مبنای پیشگوییهایتان و تصمیمگیریهای حاصل از آنهاست.
در فصل هفت مجموعهای از مدلهای ذهنی ارائه میشود که به مخاطب کمک میکند تعیین کند چه زمانی فرآیند تصمیمگیری منسجم و ساختار یافتهای را به کار بگیرد و چه زمانی مجاز است فرآیند سادهتری را به کار ببرد تا به کارها سرعت ببخشد.
در فصول انتهایی کتاب شیوههایی مطرح میشوند تا مدیران و خوانندگان با به کار گرفتنشان بتوانند موانعی که ممکن است سر راهشان سبز شوند را شناسایی کنند و از دانش و اطلاعات دیگران بهترین بهره را ببرند.
در بخشی از کتاب «چگونه تصمیم بگیریم» که با ترجمهی مریم اصغرپور توسط انتشارات آریاناقلم منتشر شده، میخوانیم:
«چیزهای زیادی برای به دست آوردن هست، ولی چیزهای زیادی هم برای از دست دادن وجود دارد. مهم نیست که احتمال وقوع نتیجهی بد با انتخاب هر کدام از گزینهها تقریبا یکسان است.»

4- «هرگز سازش نکنید»
بارها پیش آمده افراد نابلد و کم اطلاع برای مذاکره کردن انتخاب شدهاند و شکست خوردهاند و منافع شرکتشان را به خطر انداختهاند.
مهارت مذاکرده کردن در بازاریابی و فروش اهمیت بسیار زیادی دارد. کسانی میتوانند در این حرفه موفق شوند که هنر مذاکره کردن را به خوبی فرا گرفته باشند.
کریس واس مذاکره کنندهی ارشد اف بی آی که سالها وظیفهی مذاکره کردن با گروههای تبهکار و گروگانگیر را بر عهده داشته و این هنر و مهارت را در دانشگاه هاروارد، دانشکدههای بازرگانی مکدوتاف و مارشال در کالیفرنیای تدریس کرده در کتاب «هرگز سازش نکنید» مخاطب را به جهان پر راز و رمز و مخاطره مذاکره میبرد تا چکیدهی تجربیات و دانستههایش را به خوانندهی اثرش منتقل کند. او در نوشتهاش 9 اصل موثر که تاکتیکها و استراتژیهای ضد شهودی نامیده شدهاند را میآموزد تا با اجرای آنها به مذاکرهکنندهای زبردست تبدیل شوید.
به نظر نویسندهی کتاب زندگی مذاکرهای جذاب و پیچیده است. او هر کدام از فصول دهگانهی کتاب را با تغریف کردن داستانی شروع میکند تا روش استفاده از فنون مذاکره کردن را نشان دهد. اشتباهات را واکاوی میکند تا از تکرارش پیشگیری کند. مذاکرهکنندهی اف بی آی تاکید میکند نه گفتن از بینبرندهی مذاکره نیست.
در فصل اول دربارهی آموزش ماموران اف بی آی با استفاده از جدیدترین متدها و روشهای روانشناختی مبتی بر گوش دادن و دستکاری احساسات طرف مقابل بحث میشود. همه عاشق این هستند که دوست داشته شوند و درک شوند. پس همدلی کردن تاثیری مثبت بر پروسهی مذاکره میگذارد. به معنای دیگر اگر نپذیریم همه رگههایی از دیوانگی، واکنشهای غیر عادی و احساسی داریم مذاکره کردن بیفایده خواهد بود.
افراد معمولا بخشهای خاصی از صحبتهای افراد را گوش میکنند و در برخی مواقع اطلاعات گرانقیمت را از دست میدهند. پس باید بر حرفهای طرف مقابل متمرکز شد تا نشان داده شود درک میشود. این کار حس اعتماد و امنیت را تقویت میکند.
واس از ابزاری به نام سوالات کالیبره نا میبرد. با استفاده از این ابزار فرد مقابل حس خواهد کرد اوضاع تحت کنترل است .لی در واقع اینطور نیست. همه چیز در اختیار سوال کننده است. با طرح چنین سوالاتی طرف مقابل وادار میشود کارهایی انجام دهد که او را در موضع ضعف قرار میدهد.
به تعداد انسانهای روزی زمین روش مذاکره وجود دارد. ولی برای آسان کردن مذاکره باید خصوصیات روانشناختی افراد را شناخت. سه نوع مذاکره کننده وجود دارد: تحلیلگر، سازشگر و مدعی.
مذاکرهکنندگان تحلیلگر مادامی که بدانند در مسیر صحیح پیش میروند به کارشان ادامه میدهند. آنها شک و تردید میکنند و بعد از تجزیه و تحلیل و بررسی عمیق به سوالات پاسخ میدهند. اگر در مقابل چیزی که میدهند چیزی نگیرند اعتمادشان سلب میشود.
افراد سازشگر و مدارا کننده خوشبین، اجتماعی و خونگرم هستند و دوست دارند رابطهای خوب بسازند. مخالفت کردن با آنها آسان است ولی پی بردن به عمق افکارشان سخت است.
افراد مدعی برای زمان ارزش زیادی قائل هستند. کمیت برایشان بسیار مهمتر از کیفیت است. آنها رک و راست هستند و ساکت بودن طرف مقابل را فرصتی برای حرف زدن بیشتر میدانند.
کریس واس به نظریهی قو سیاه اهمیت زیادی میدهد. گاهی اوقات اتفاقات عجیب و غریبی میافتد که کسی توصر نمیکند. در مذاکره سه نوع اطلاعات وجود دارد: «چیزهایی که میدانیم، چیزهایی که میدانیم ولی نمیدانیم اتفاق میافتند یا نه و چیزهایی که نمیدانیم و حتی به آنها فکر نکردهایم.» اینها قو سیاه هستند. برای مواجهه با آنها باید آماده بود.
در بخشی از کتاب «هرگز سازش نکنید» که با ترجمهی شهلا ثریاصفت توسط نشر نوین منتشر شده، میخوانیم:
«با تکرار آنچه فرد مقابل گفته است، شما غریزهی آینهای را فعال میکنید و طرف مقابلتان بهناچار توضیحات بیشتری در مورد آنچه که گفته است خواهد داد و فرایند ارتباط حفظ خواهد شد.»

219,000 تومان
منبع: دیجیکالا مگ
source