در دورانی که با اقتباس‌های ضعیف لایو اکشن از فیلم‌ها و شخصیت‌های انیمیشنی محبوبمان احاطه شده‌ایم، فیلم‌های «پدینگتون» (Paddington) به‌عنوان یکی از بهترین سه‌گانه‌های خانوادگی در تاریخ سینما جایگاه خوب و قابل توجهی دارند. داستان یک خرس عاشق مارمالاد که از مکزیک به لندن می‌آید و با خانواده انسانی جدیدش دست به ماجراجویی‌ می‌زند، از همان ابتدا مورد توجه تماشاگران قرار گرفت. فیلم دوم یکی از بالاترین امتیازهای راتن تومیتوز را در تاریخ سینما به خود اختصاص داد و سومین قسمت هم با موفقیت خوبی مواجه شد.

بهترین شخصیت‌های فیلم‌های «پدینگتون»

موفقیت فیلم‌های «پدینگتون» را می‌توان به طنز، لحن گرم بریتانیایی و شخصیت‌های متنوعی نسبت داد که در جهانی مشابه ما، البته با کمی فانتزی زندگی می‌کنند. این شخصیت‌ها یا قهرمانان بزرگی هستند که به پدینگتون در ماجراجویی‌هایش کمک می‌کنند، یا شرورهای جذابی که می‌خواهند او را به زندان بیاندازند یا به نفع خود از او بهره‌برداری کنند. حتی فراتر از خود پدینگتون، بهترین شخصیت‌های فیلم‌های او به زیبایی به این داستان‌ها جان می‌بخشند.

10. خانم مری براون

خانم مری براون

مری براون (سالی هاوکینز و امیلی مورتیمر) برخلاف شوهر سخت‌گیر، بدبین و مضطربش، شخصیتی سرزنده و آزاد است و از لحظه به لحظه‌ی زندگی‌اش بیشترین استفاده را می‌برد. به‌عنوان یک تصویرگر داستان‌های ماجراجویانه، سرگرمی‌هایش شامل کاوش در فاضلاب‌های لندن، شنا در برکه‌ و آماده‌سازی برای شنا در کانال انگلیس به فرانسه می‌شود. او علاوه بر حس ماجراجویی فوق‌العاده‌، قلب بزرگی دارد و عضو مهمی در خانواده براون است که پدینگتون را به جمعشان پذیرفت.

مادامی که پدینگتون به زندگی در لندن عادت می‌کند، مری همچنان بزرگ‌ترین حامی او برای پیدا کردن یک خانه است، حتی وقتی که سایر اعضای خانواده در ابتدا با این تصمیم مخالفند. او ادامه می‌دهد تا نقش بزرگی در هر دو دنباله ایفا کند مثلا برای اثبات بی‌گناهی پدینگتون و کمک به جستجوی او برای یافتن عمه لوسی (ایملدا استنتون) در پرو دست به کار می‌شود، علاوه بر این برای نزدیک نگه‌داشتن جودی (مادلین هریس) در خانه در مدت زمانی که او برای دانشگاه آماده می‌شود هم اقدام می‌کند.

9. آقای ساموئل گروبر

آقای ساموئل گروبر

شاید آقای گروبر (جیم برودبنت) برجسته‌ترین شخصیت فیلم‌های «پدینگتون» نباشد، اما صاحب ‌دلسوز و مهربان فروشگاه است و به پدینگتون برای راحت سر کردن در لندن کمک زیادی می‌کند. او در فیلم اول به‌عنوان مالک یک فروشگاه عتیقه با اطلاعاتی درباره کاوشگری معرفی می‌شود که چای درست می‌کند. او یک مهاجر مجارستانی بود که در کودکی و در دوران جنگ جهانی دوم از کشورش فرار کرده بود و در شرایط مشابهی با پدینگتون قرار داشت و به همین خاطر او را درک می‌کرد.

با وجود برخی مشکلات ابتدایی، آقای گروبر زندگی راحتی برای خود در لندن فراهم کرد و به پدینگتون کمک‌های زیادی کرد و به‌عنوان یک مهاجر به او برای ادامه مسیر امید زیادی داد. نقش آقای گروبر در دنباله‌ها به اندازه قسمت اول پررنگ نیست، حتی اگر همچنان مشاوره بدهد و کتاب مصور که آغازگر داستان قسمت دوم است را داشته باشد. اما حضور او به خودی خود یادآور مضامین انسانی ماجراهای پدینگتون و امید به موفقیت در یک زندگی جدید است.

8. مادر بزرگوار یا کلاریسا کابوت

مادر بزرگوار یا کلاریسا کابوت

مادر بزرگوار (اولیویا کلمن) ابتدا به نظر می‌رسید که سرپرست مهربان و باوفای خانه خرس‌های بازنشسته در پرو باشد. او به طور مرتب گیتاری را بیرون می‌آورد و با آن می‌خواند، به مری یک هدیه خداحافظی می‌دهد و پدینگتون را به سفرش برای پیدا کردن عمه لوسی می‌فرستد. او زمانی که خانم برد یک اتاق پنهانی پر از تجهیزات ضبط صدا را کشف می‌کند، مشکوک می‌شود اما در اوج داستان فاش می‌شود که هر چیزی که به آن‌ها گفته بود، دروغ بوده است. او راهبه نیست، مسئول ناپدید شدن عمه لوسی و عضوی از خانواده هانتر است که گروهی از شکارچیان گنج هستند.

نکته خنده‌دار درباره شخصیت مادر بزرگوار این است که او به‌عنوان یک راهبه تنها شاد است و گیتار می‌نوازد و احتمالا می‌توان حدس زد که تنها تحقیقش قبل از قرار گرفتن در این نقش، یک بار تماشای فیلم صدای موسیقی بوده است. کلاریسا کابوت به‌عنوان یک شرور واقعی در فیلم «پدینگتون در پرو» شناخته می‌شود و عاقبت خنده‌داری دارد که توسط کلیسا مجبور می‌شود زندگی‌اش را به‌عنوان یک راهبه واقعی در خانه‌ای برای خرس‌های قطبی بازنشسته ادامه بدهد.

7. هانتر کابوت

هانتر کابوت

هانتر کابوت (آنتونیو باندراس) کاپیتان یک قایق است که توسط ارواح اجدادش تسخیر شده و با شیاطین درونی خود به شدت درگیر است. خانواده کابوت صدها سال به دنبال شهر گمشده طلا به نام ال‌دورادو بودند، اما در نهایت به خاطر طمع و ناتوانی خود مرگ‌‎های وحشتناکی را تجربه کردند. هانتر در ابتدا از مسیر خانواده‌اش پیروی کرد، اما در نهایت تصمیم گرفت تا به‌جای ادامه این مسیر، همراه با دخترش جینا (کارلا توش) قایقرانی کند.

با این حال، وقتی که خانواده براون برای پیدا کردن عمه لوسی به کمک پدینگتون می‌آیند، کابوت متوجه می‌شود که پدینگتون ممکن است کلید پیدا کردن شهر گمشده باشد. با وجود اینکه او به خاطر یافتن گنج دخترش را ترک می‌کند، دست به کشتن خرس می‌زند و هر کاری که لازم است برای رسیدن به هدفش انجام می‌دهد، او تنها یکی از دشمنان اصلی پدینگتون است که واقعا به خود می‌آید. در واقع، پدینگتون به هانتر کمک می‌کند تا برای بهتر شدن تغییر کند و او در نهایت می‌پذیرد که سرنوشتش چیست و به این اعتراف می‌کند که دخترش بزرگ‌ترین گنج اوست.

6. میلیسنت کلاید

میلیسنت کلاید

اولین دشمن پدینگتون، میلیسنت کلاید (نیکول کیدمن)، به‌عنوان یک جانورشناس با مجموعه‌ای بزرگ از حیوانات تاکسیدرمی در موزه‌اش معرفی می‌شود. با پیشرفت فیلم، مشخص می‌شود او دختر کاوشگری است که با عمه لوسی و دایی پازتو (مایکل گامبون) پدینگتون دیدار کرده است. عدم تمایل پدرش به کشتن یکی از خرس‌ها برای نمونه، منجر به طرد او از انجمن و بدنامی خانواده‌‌اش شد زیرا خانواده‌اش مجبور شدند در باغ وحش حیوانات اهلی کار کنند.

میلیسنت روزی قسم خورد که یک نمونه از آن نوع خاص خرس به دست خواهد آورد و پس از یک تلاش ناموفق با آقای کوری (پیتر کاپالدی)، پدینگتون درست در دام او می‌افتد. حتی زمانی که خانواده براون برای نجاتش ظاهر می‌شوند، او به صراحت علاقه‌اش به تاکسیدرمی کردن انسان‌ها را اعلام می‌کند. خوشبختانه، در «پدینگتون 3» یک ساندویچ مارمالاد، چند کبوتر و خانم برد باعث سقوط او می‌شوند و او مجبور می‌شود دوباره به کار در باغ وحش حیوانات اهلی برگردد. میلیسنت مثل کروئلا دِویل است و تنها پالتوی پوست به تن ندارد؛ او سرد، تشنه خون و آماده است برای عبور از هر خط قرمزی برای به دست آوردن آنچه می‌خواهد.

5. خانم برد

بهترین شخصیت‌های پدینگتون

در خانه‌ی گرم و صمیمی شماره 32 ویندزور گاردنز، تنها کسی که به نظر می‌رسد می‌تواند خانه را سر پا نگه دارد (و اغلب کسی که همه چیز را درست می‌کند) خانم برد (جولی والترز) است. او مسن‌ترین شخصیت خانواده‌ی براون است که پدینگتون او را به‌عنوان زنی توصیف می‌کند که شوهرش در نیروی دریایی خدمت می‌کند و دوست دارد همه چیز در بهترین وضعیت باشد. او به مایکروویوها و بازیگران بی‌اعتماد است، می‌تواند به خوبی نوشیدنی بخورد (یا حداقل اینطور فکر می‌کند) و به خاطر پذیرایی از یک خرس سخنگو در خانه‌اش برای یک شب بسیار حیرت‌زده است.

با وجود خصوصیات عجیب و غریبش، او نه تنها آخرین ضربه را به میلیسنت زد، بلکه توانست نقشه‌های شیطانی فینیکس بوکانان را حس کند و متوجه شد که مادر بزرگوار بیشتر از آنچه نشان می‌دهد چیزی برای پنهان کردن دارد. در واقع بخش زیادی از رفتار به ظاهر عجیب خانم برد حکمتی را در خود نهفته دارد و به طور مستقیم به هنری می‌گوید که خانواده براون به اندازه‌ای که پدینگتون به آن‌ها نیاز دارند، به او نیازمندند.

4. ناکلز مک‌گینتی

بهترین شخصیت‌های پدینگتون

ابتدا تصور می‌شد زمانی که پدینگتون به زندان افتاده است، به خاطر رفتار و منش مودبانه و محترمانه‌اش هیچ‌کدام از زندانیان توجهی به او نداشته باشند به‌ویژه آشپز ترسناک، ناکلز مک‌گینتی (برندون گلایسون). اما وقتی پدینگتون یک ساندویچ مارمالاد به او می‌دهد، ناکلز بلافاصله به حامی او تبدیل می‌شود و با هم آشپزی می‌کنند. وقتی در ابتدا درس‌هایی را که عمه لوسی به او آموخته بود نادیده می‌گیرد، یکی از نگاه‌های خشمگین معروف پدینگتون به سرعت باعث می‌شود او تغییر نگرش بدهد.

ناکلز و سایر زندانی‌ها با وجود ظاهر خشنشان به پدینگتون بسیار اهمیت می‌دهند تا جایی که به او در نقشه‌اش برای فرار و تهیه مارمالاد کمک می‌کنند. در حالی که آن نقشه به نتیجه نمی‌رسد، ناکلز همچنان به نجات پدینگتون می‌رود و شغل جدیدی به‌عنوان صاحب یک رستوران ساندویچی موفق پیدا می‌کند. ناکلز مک‌گینتی فرد پرجوش و خروشی است که به نظر می‌رسد آخرین نفری باشد که با یک خرس سخنگوی مودب دوست شود، اما رفتارهای پدینگتون به هر حال او را به فرد بهتری تبدیل می‌کند.

3. هنری براون

بهترین شخصیت‌های پدینگتون

آقای هنری براون (هیو بونه‌ویل) با وجود عشق واضح به مری از بسیاری جهات با او متفاوت است. هنری زمانی یک ماجراجوی پر دل و جرات بود، اما بعد از به دنیا آمدن بچه‌ها، به یک تحلیلگر محافظه‌کار تبدیل شد. او در ابتدا به پدینگتون اعتماد نداشت چون ظاهرا وجود یک خرس در خانه احتمال وقوع یک فاجعه بزرگ را 4000٪ افزایش می‌دهد، ولی متوجه نیات خوب او می‌شود و با کمال میل او را به‌عنوان عضوی از خانواده می‌پذیرد.

پدینگتون ممکن است شخصیت اصلی فیلم‌هایش باشد، اما رشد شخصیتی هنری براون در فیلم اول بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد. در طول دو فیلم دیگر، او می‌آموزد که خطرات زندگی را بپذیرد و روح جوانی‌اش را در حالی حفظ کند که همچنان به مسئولیت‌هایش نیز توجه می‌کند. تلاش‌های ناامیدانه آقای براون برای کنترل هرج و مرجی که خانواده‌اش به آن دچار می‌شود، بخش عمده‌ای از کمدی سه‌گانه «پدینگتون» را شکل می‌دهد، اما رشد مداوم شخصیتش نشان می‌دهد که او در نهایت این وضعیت را می‌پذیرد.

2. فینیکس باکانان

بهترین شخصیت‌های پدینگتون

فینیکس باکانان (هیو گرنت) بهترین شخصیت شرور فیلم‌های «پدینگتون» و آنتاگونیست فیلم دوم است. سبک زندگی بی‌پروا و خودبزرگ‌بینی او باعث شده است که هیچ‌کس حاضر به استخدام او نشود، دچار بدهی‌های سنگینی شود و به انجام تبلیغات غذای سگ برای گذران زندگی روی آورد. زمانی که او نیت پدینگتون را برای به دست آوردن یک کتاب مصور به ظاهر ساده می‌شنود، تصمیم می‌گیرد آن را بدزدد و خرس را به جرم ربودن آن متهم کند. با علم به اینکه کتاب حاوی کلیدی برای رسیدن به یک گنج قدیمی است، خود را به شکل‌های مختلف درمی‌آورد تا در لندن مخفیانه بگردد و سرنخ پیدا کند.

باکانان با وجود تمام کارهای نادرستی که انجام می‌دهد، هنوز هم شخصیت دلپذیری دارد که حتی به زندان افتادنش هم یک پایان خوش برایش محسوب می‌شود. او چنان شخصیت محبوبی بود که حتی در صحنه پایانی فیلم «پدینگتون در پرو» هم برگشت.

1. پدینگتون

بهترین شخصیت‌های پدینگتون

روح و قلب فیلم‌های «پدینگتون» بدون شک خود پدینگتون (بن ویشا) است. او یتیمی از یک قبیله مخفی خرس‌های پروئی است که توسط عمه انگلیسی‌زبانش لوسی و دایی‌اش پاستوزو بزرگ شده و سپس توسط یک خانواده انسانی در لندن به فرزندی پذیرفته شده است. او یک زندگی‌ پر از ماجراجویی و عشق دارد. پدینگتون خرس جوانی خاموش و بسیار مودب است که با این حال، استعداد خاصی در به دردسر انداختن خودش دارد، هرچند نیت‌هایش خوب است. عدم درک کامل او از امور انسانی و ماشین آلات، او را برای تماشاگران به موجودی خنده‌دار و همچنین دوست‌داشتنی تبدیل می‌کند.

داستان سه‌گانه «پدینگتون» ممکن است شامل ماجراجویی‌های پدینگتون برای پیدا کردن خانواده، خانه و دوستانش باشد، اما بیشتر از اینکه درباره رشد شخصیت خود پدینگتون باشد، به این مربوط است که حضور او چگونه بر زندگی اطرافیانش تاثیر می‌گذارد. همان‌طور که آقای براون می‌گوید، او در همه به دنبال خوبی است و بیشتر اوقات آن را پیدا می‌کند. در روزگار مدرن پر از ترس و بدبینی، پدینگتون شخصیتی است که به همه ما یادآوری می‌کند که هنوز خوبی‌هایی در دنیا وجود دارد.

منبع: collider

source

توسط chehrenet.ir