ژانر موزیکال زمانی ژانری غالب در سینما بود. سینمای بالیوود از اساس بر پایه ژانر موزیکال شکل گرفت و همچنان بر همان پاشنه می‌چرخد. سینمای هالیوود هم در دوران طلایی‌اش و سینمای ایران تقریباً در همان دوره وضعیتی مشابه داشتند. به جز سینمای بالیوود که الگوی فیلمسازی‌اش همچنان همان است و رقص و آواز جزوی جدانشدنی از آن به حساب می‌آید، ژانر موزیکال در سینمای هالیوود به یک ژانر مستقل تبدیل شد و نه عنصر جدانشدنی سینما، و در سینمای ایران با انقلاب اسلامی تقریباً به‌کل از بین رفت، به جز اندک نمونه‌های موفقی در حوزه کودک و نوجوان و چند مورد دیگر. سینمای هالیوود به عنوان غول صنعت سینمایی جهان اگرچه نه در قالب ژانر غالب، ژانر موزیکال را زنده نگه داشته است -با اینکه به نظر می‌رسد سلیقه جهانی در حال حاضر با ژانر موزیکال چندان سازگار نیست- با این حال، فیلم موزیکال همچنان جزو تولیدات سینمای هر سال است. در سال‌های اخیر، هالیوود بیشتر روی بازسازی موزیکال‌های کلاسیک متمرکز بوده که توفیق چندانی هم در آن نداشته است. در واقع، نسبت به گذشته آن تأثیرگذاری گسترده را نداشته است. فیلم‌های زندگینامه‌ای موزیکالش هم همچون گذشته با استقبال روبه‌رو نبوده است. حتی انیمیشن‌های دیزنی و اقتباس‌های نمایش‌های موزیکال شاخص هم موفق نبوده، حتی اگر کمپین تبلیغاتی فیلم «شرور» (Wicked) جز این بگوید. اما سال 2024/2025 در میان هیاهوی اقتباس نمایشی «شرور» و فیلم زندگینامه باب دیلن «کاملاً ناشناخته» (A Complete Unknown)، یک فیلم موزیکال مهجور داشت که بر اساس زندگینامه‌ رابی ویلیامز، خواننده انگلیسی، ساخته شده است. نقد فیلم «مرد بهتر» را در این مطلب بخوانید.

هشدار: در نقد فیلم «مرد بهتر» خطر لو رفتن داستان وجود دارد!

نقد فیلم مرد بهتر

«مرد بهتر» را مایکل گریسی، کارگردان فیلم «بزرگ‌ترین شومن» (The Greatest Showman) ساخته است. یک موزیکال زندگینامه‌ای دیگر بر اساس زندگی پی تی بارنوم، شومنی و اجراگری که پایه‌گذار یک سیرک مهم امریکایی بود. فیلم با تحسین منتقدان در جنبه‌های بصری، موسیقایی و بازی (به طور ویژه هیو جکمن که سابقه بازی در فیلم موزیکال را دارد و خواننده و پرفورمر خوبی است) مواجه شد و البته به لحاظ خلاقیت هنری به شدت نقد شد. «مرد بهتر» بر اساس زندگی رابی ویلیامز (نه رابین ویلیامز فقید)، خواننده انگلیسی ساخته شده است. هر دو فیلم موزیکال زندگینامه‌ای گریسی نسخه خیالی زندگی واقعی این دو مرد صحنه هستند اما به نظر می‌رسد «مرد بهتر» کمی به زندگی رابی ویلیامز نزدیک‌تر است. البته فیلمساز با یک انتخاب هوشمندانه بر اساس گفته‌های رابی ویلیامز درباره شخصیت خودش، شخصیت اصلی یعنی رابی را در قالب یک میمون انسان‌نما به تصویر کشیده است. مایکل گریسی برای آنکه خلاقیت هنری‌اش را به منتقدانش ثابت کند، دست به چنین ریسکی زد که می‌توانست فیلمش را نابود کند اما تبدیل به نقطه قوت و متمایزش از دیگر فیلم‌های موزیکال زندگینامه‌ای کرده که انتخاب بازیگری مناسب برای نقش اصلی یکی از چالش‌های همیشگی‌شان است. در «مرد بهتر» این تصمیم فیلم را به سطح دیگری از ژانر موزیکال برده که چندان مرسوم نیست.

نقد فیلم «مرد بهتر»؛ زندگینامه رابی ویلیامز

انتخاب میمون انسان‌نما به جای بازیگری در نقش رابی ویلیامز که خودش هنوز سن زیادی ندارد و با گریم به‌راحتی می‌توانست نقش خودش را در فیلم بازی کند (همین حالا هم بخشی از فیلم را بازی کرده است)، هوشمندانه است چون فیلم را از یک موزیکال زندگینامه‌ای ساده به یک فیلمی متفاوت در این ژانر تبدیل می‌کند. اینکه رابی ویلیامز خواسته زندگی‌اش در زمان حیاتش و حتی در جوانی‌اش تبدیل به فیلم شود (معمولاً این فیلم‌ها را بعد از مرگ این اشخاص می‌سازند یا دست‌کم در سال‌های پیری‌شان) اما خودش در آن حضور نداشته باشد و یک میمون کامپیوتری جایش را بگیرد، یک نکته مهم دارد و آن به جز روایت شخصی، رساندن پیامی به مردم است. فیلم به این شکل از خودشیفتگی خود فاصله می‌گیرد و به اعترافی صادقانه و همذات‌پندارانه (و حتی آگاهی‌بخش) تبدیل می‌کند. سازندگان این اثر نمی‌خواستند لزوماً درباره رابی ویلیامز فیلمی بسازند، می‌خواستند قصه‌ای را بر اساس داستان زندگی ویلیامز که خواننده معروفی است و یک سری رکورد تکرارنشدنی را به نام خودش در تاریخ اجرای صحنه‌ای ثبت کرده، روایت کنند. بدین شکل، فیلم از رابی ویلیامز فاصله می‌گیرد و به نمایش موزیکال یک میمون سخنگو در یک صحنه موسیقی مبتنی بر واقعیت تبدیل می‌شود.

این انتخاب یک قابلیت دیگر را هم به فیلم اضافه می‌کند که فوق‌العاده است. معمولاً فیلم‌هایی که بر اساس زندگی یک موزیسین ساخته می‌شوند، موزیکال به معنای کلاسیکش نیستند. یعنی به وسیله ترانه‌ها قصه را روایت نمی‌کنند. فقط ترانه‌های اورجینال در خلال قصه اجرا می‌شوند که طبیعی است، چون اجرای ترانه بخشی از زندگی‌شان است. «مرد بهتر» به شیوه موزیکال‌های کلاسیک، ترانه‌ها را به روایت قصه اضافه می‌کند و این یکی از مهم‌ترین و بهترین کارهایی است که کرده. استفاده از ترانه از پیش شناخته‌شده در فیلم موزیکال و گنجاندن آن در قصه (که به آن می‌گویند موزیکال جوک‌باکس؛ جوک‌باکس یک جور دستگاه پخش موسیقی سکه‌ای است)، مخصوصاً زمانی که قصه درباره خود صاحب اثر است، کار بسیار سختی است و «مرد بهتر» از پس آن برآمده است. خوب هم برآمده. کارش قابل تحسین است و به لحاظ اجرایی تماشایی. معمولاً موزیکال جوک‌باکس‌ها پتانسیل لوس‌شدگی دارند. اما «مرد بهتر» به عنوان یک فیلم چندژانری پیچیده و تأمل‌برانگیز هم موفق می‌شود قصه‌اش را خوب روایت کند، هم در فرم موفق باشد و هم ترانه‌ها را جوری در استخوان‌بندی فیلم بگنجاند که وصله ناجور نباشد. و در عین حال، قصه زندگی در واقع اعتراف‌نامه یکی از ستاره‌های موسیقی پاپ را به تصویر بکشد و به در کنار تمام ژانرهایش، یک فیلم روانشناختی هم بشود.

نقد فیلم «یک ناشناخته کامل»؛ کاملا معمولی!

فیلم مرد بهتر

دنیای موسیقی پاپ جهان اول ستاره زیاد دارد. رابی ویلیامز آن‌قدر معروف است که با وجود پا به سن گذاشتن هنوز در اینجا هم شناخته‌شده باشد. اما روزهای طلایی‌اش را پشت سر گذاشته و در دهه ششم زندگی حالا تصمیم به روایت زندگی شخصی و حرفه‌ای‌اش بر پرده سینما گرفته است. چرا نه. معمولاً قصه این اشخاص خوراک خوبی برای سینماست. آرزوی رفتن روی صحنه در کودکی، احتمالاً یک آسیب روانی در کودکی از سوی مادر، بیشتر پدر، رسیدن به آرزو و مشهور شدن، چالش‌های مواجهه با شهرت به خاطر همان آسیب‌های روانی و یک سری اختلالات تازه، افول و شکست، دوباره از جا برخاستن و در نهایت، «مرد بهتر»ی شدن. «مرد بهتر» (Better Man) عنوان یکی از ترانه‌های رابی ویلیامز است؛ تو گویی در حال ساختن این ترانه‌ها از پیش یک فیلم زندگینامه‌ای موزیکال را هم پس ذهن داشته است.

قصه زندگی رابی ویلیامز که کاملاً آشنا هم هست، تمام ویژگی‌های لازم برای تبدیل شدن به فیلم سینمایی را دارد. او همچون بسیاری از نوابغ دنیا از مشکلات اعتیاد، خودشیفتگی در عین از خودبیزاری، ای‌دی‌اچ‌دی حاد، بلندپروازی و نیاز به دیده و کسی شدن در عین وحشت از آن و … رنج برده است. اینکه شخصیتش به شکل میمون به تصویر کشیده شده، در واقع به این خاطر بوده که در تمام طول زندگی به طور ویژه در سال‌های فعالیت‌های موسیقایی از شروع با گروه «تیک دت» و بعد فعالیت مستقل، احساس بیگانگی داشته و در قیاس با دیگران خود را کمتر تکامل‌یافته می‌دیده. تشبیه این شخصیت به میمون با این پیام روی پوستر فیلم که ما در فرایند شهرت از خودمان یک میمون می‌سازیم، می‌تواند با یک تیر چند نشان بزند. در واقع تمام حرف‌های فیلم را یکجا می‌زند و دقیقاً به همین خاطر مهم‌ترین و شاخص‌ترین ویژگی فیلم است. قصه زندگی بخش زیادی از بازیگران و خوانندگان مشهور دنیا را مرور کنی، همین خط داستانی را پیدا می‌کنی. بعضی پایانی تلخ و تراژیک دارند، به‌ویژه در موزیسین‌ها و بعضی همچون رابی ویلیامز بازگشت دوباره و پایانی خوش دارند. این قصه به همین خاطر هم خاصیت امیدبخشی دارد، هم نسبت به عواقب شهرت و آنچه پشت پرده می‌گذرد، هشدار می‌دهد. از این نظر فیلم نگاه سانتی‌مانتال و لوسی به قصه‌اش دارد و این نقطه ضعف فیلم است.

در واقع، مایکل گریسی و تیم سازنده‌اش بیشتر درگیر بخش موسیقایی فیلم بودند، چه در گنجاندن ترانه‌ها در فیلمنامه و چه در اجرا و به‌خصوص در اجرا. فیلم چند قطعه اجرایی فوق‌العاده دارد، به عنوان مثل سکانس اجرای خیابانی، و در بازسازی صحنه‌های واقعی از کنسرت‌های واقعی رابی ویلیامز با وجود استفاده از جلوه‌های کامپیوتری کاری بسیار سخت و تماشایی انچام داده‌اند. اجرا به همراه تام جونز که اگر نسخه واقعی‌اش را ببینید از کار عوامل فیلم «مرد بهتر» شگفت‌زده می‌شوید. یا اجرایی که رابی میمون در آن به جنگ نسخه‌های مختلفی از خودش می‌رود، یک ریسک بزرگ است که در اجرا به طرز غریبی خوب درآمده، تأثیرگذاری لازم را دارد. یا آن انتخاب خوب اجرای آخر که در واقعیت رابی ویلیامز آن را به تنهایی اجرا کرده اما در فیلم پدرش را به صحنه اضافه کرده‌اند، یک تصمیم هوشمندانه دیگر در خدمت بار دراماتیک قصه بوده. رابی ویلیامز در زندگی واقعی چندین بار با پدرش روی صحنه رفته و ظاهراً این کار را به شکل روتین انجام می‌دهد. اما در فیلم اولین بار این اتفاق را به یک اجرای مهم ویلیامز در زندگی واقعی اضافه کرده‌اند.

نکات مثبت

  • روایت صادقانه و تأمل‌برانگیز
  • خلاق در قصه‌گویی و فرم روایی و جلوه‌های بصری
  • روایت موسیقایی قوی چه در قصه‌گویی چه در اجرا
  • انتخاب هوشمندانه میمون انسان‌نما به جای شخصیت اصلی

نکات منفی

  • شخصیت‌پردازی ضعیف شخصیت‌های فرعی


«مرد بهتر» تمام تلاش‌اش را می‌کند به یک فیلم موزیکال مستقل تبدیل شود، نه به فیلمی درباره زندگی رابی ویلیامز. بر خلاف، بسیاری از فیلم‌های زندگینامه‌ای درباره موزیسین‌ها که بدون شناخت قبلی از شخصیت اصلی نمی‌توانی داستان را دنبال کنی («کاملاً ناشناخته» به عنوان مثال) فیلمنامه «مرد بهتر» طوری نوشته شده که قصه‌اش بدون پیش‌نیاز روایت کند و تا حد زیادی موفق است. به جز در بخش‌های اولیه و به طور کلی در پرداخت شخصیت پدر که با توجه به پایان فیلم نیاز به حضور بیشتری دارد. فیلم تا پیش از پیوستن رابی به گروه «تیک دت» کمی شتابزده پیش می‌رود، چون بیشتر نیاز دارد به لحظات موسیقایی و اجراها برسد. اما اگر قصد بررسی ریشه‌های روانی بحران وجودی شخصیت اصلی را داشت، باید در نیمه اول کمی بیشتر به خانواده زمان می‌داد، به تمام اعضای خانواده. این بزرگ‌ترین ایراد فیلم است. برگ برنده‌اش همین میمون بودن شخصیت اصلی است که با نقاط قوتش در بخش روایت موسیقایی فیلم تکمیل می‌شود. احساس انزوا و بیگانگی از این طریق انتقال داده می‌شود و میل به فروتنی که نتیجه آموزه‌های ترک اعتیاد شخصیت اصلی است، در این انتخاب نمود پیدا می‌کند.

شناسنامه فیلم «مرد بهتر» (Better Man)

کارگردان: مایکل گریسی
بازیگران: رابی ویلیامز، جونو دیویس، استیون پمبرتون، الیسون استدمن
ژانر: درام، موزیکال، زندگینامه‌ای
امتیاز imdb به فیلم: 7.6 از 10
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 88 از 100
خلاصه داستان: فیلم داستان زندگی رابی ویلیامز، خواننده انگلیسی را از زمان پیوستنش به گروه پاپ جوانانه Take That تا فعالیت مستقلش روایت می‌کند.

نقد فیلم «مرد بهتر» دیدگاه شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست!

منبع: دیجی‌کالا مگ

source

توسط chehrenet.ir