۲۰۲۴ میلادی سال بسیار خوبی برای انیمهها بود؛ سالی که در یادها خواهد ماند. از میان انیمههایی که ۲۰۲۴ منتشر شدند، از انیمههای قدیمی پرسابقه، تا تازه هر چیزی بخواهید در میانشان وجود دارد که برخیهایشان ما را شگفتزده کردند. اما بهترین انیمههای ۲۰۲۴ تنها به حوزهی انیمههای تلویزیونی اختصاص نداشتند، بلکه کلی انیمهی سینمایی هم داشتیم که از هر ژانری در میانشان پیدا میشود.
در میان بهیادماندنیترین انیمههای ۲۰۲۴ چندتایی فیلم کاملا جدید داریم، چند اقتباس و چند دنباله یا خلاصه که از حد انتظارات طرفداران هم بهتر ظاهر شدند. با اینکه تعداد انیمههای سینمایی ۲۰۲۴ آنقدر زیاد نیست، اما بهترین نمونههایشان اوج قابلیتهای صنعت انیمه را به نمایش گذاشتند. با توجه به اینکه دیگر انیمههای ۲۰۲۵ دارند یکی پس از دیگری از راه میرسند، الان وقت خوبی است تا مروری داشته باشیم بر بهترین انیمههای سینمایی سال میلادی گذشته.
۱۵. اورلرد: پادشاهی مقدس (OVERLORD: The Sacred Kingdom)
- کارگردان: نائویوکی ایتو
- امتیاز کاربران IMDb به انیمه: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به انیمه: ۷.۸ از ۱۰
انیمههای سینمایی گاه خلاصهای از کل مجموعهی اصلی هستند، گاه یک آرک مشخص از مانگا را دربرمیگیرند و گاه داستان کاملا تازهای تعریف میکنند. یکی از بهترین انیمههای سینمایی ۲۰۲۴ «اورلرد: پادشاهی مقدس» است که آرکهای مشخصی را به تصویر میکشد. انیمهی سریالی «اورلرد» در اقتباس از «اورلرد ۴» (Overlord IV) یکی از آرکهای اصلی را کنار گذاشت که به اندازهی دو لایت ناول کامل در آن داستان هست؛ برای همین، بین اپیزود هفت و هشت یک جای خالی عجیب وجود دارد و کاراکترها دربارهی اتفاقاتی حرف میزنند که در انیمه ندیدهایم. فیلم انیمهای «اورلرد: پادشاهی مقدس» این فاصله را پر میکند و میتوانید آن را فصل پنجم انیمه در نظر بگیرید.
داستان این انیمهی سینمایی تقریبا همیشه از دیدگاه شخصیت جدید نیا (Neia Baraja) روایت میشود؛ خلاف آن چیزی که در نسخهی سریالی میبینید که در آن افکار درونی آینز، تصویر روشنی از اتفاقات به ما میدهند. این موجب شده بتوانیم آینز را از زاویهی دید نیا ببینیم، برای همین نمیدانیم دقیقا چه انگیزهای پشت کارهایی است که آینز میکند. این رویکرد تازهای در داستانپردازی «اورلرد» است که باعث میشود تا لحظهی آخر از حقیقت مطمئن نباشیم. اینکه نیا یک کاراکتر عالی است هم به این وجه داستانپردازی کمک میکند.
از نظر داستانی، متأسفانه اگر از خوانندگان رمان باشید، باید سطح انتظارات خود را پایین بیاورید. با وجود جذابیت ذاتی داستان «اورلرد: پادشاهی مقدس»، این فیلم فرصت چندانی به بیننده نمیدهد تا با کاراکترها آشنا شود و با توجه به میزان سیاستبازیهایی که در این مرحله از داستان اتفاق میافتد، احتمالا یک فصل کامل از انیمه بهتر میتوانست به درک نقشههای سیاسی و توطئهها کمک کند. اگر هم هیچ آشنایی با جهان «اورلرد» ندارید، شاید بهتر باشد اصلا از دیدن فیلم صرف نظر کنید. از صحنههای اکشن هم به آن اندازه که در رمان آب و تاب دارد، در فیلم خبری نیست. اما اگر «اورلرد: پادشاهی مقدس» توجه شما را جلب کرده است و اتفاقا به انیمههای ایسکای و فانتزی علاقه دارید، حتما پیشنهاد میکنیم به مجموعهی اصلی سری بزنید.
۱۴. کارآگاه کونان: پنتاگرام میلیون دلاری (Detective Conan: The Million-Dollar Pentagram)
- کارگردان: چیکا ناگائوکا
- امتیاز کاربران IMDb به انیمه: ۶.۸ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به انیمه: ۷.۹ از ۱۰
«پنتاگرام میلیون دلاری» بیست و هفتمین انیمهی سینمایی در فرنچایز «کارآگاه کونان» (یا همان «پرونده بسته شد») است. اگر با این فرنچایز باسابقه آشنایی ندارید، باید بگوییم که مانگای آن چیزی بیش از ۱۰۵ جلد دارد و تعداد اپیزودهای انیمهی سریالی آن هم از هزار قسمت گذشته است. داستان اصلی با کارآگاه باهوشی به نام شینیچی کودو آغاز میشود که دشمنانش او را مسموم میکنند و در نتیجهی آن، شینچی در در بدن یک کودک گیر میافتد. او از نام مستعار کونان استفاده میکند تا هویت واقعی خود را از یکی از دوستانش و پدر کارآگاه او مخفی نگه دارد. کایتو کید نام دشمن اوست، شعبدهباز و دزد بااستعدادی که گاهی اوقات در تیم خوبها توپ میزند. کید وسط نقشهی سرقت یکسری شمشیرهای سامورایی گرفتار میشود؛ با اینکه این شمشیرها را فرد مشهوری نساخته و بعضیهایشان در وضعیت بدی قرار دارند، اما معلوم میشود که این شمشیرها به گنج گمشدهی افسانهای ارتباط پیدا میکنند و افراد مختلفی برای رسیدن به آنها با هم سر رقابت دارند.
اگر از طرفداران این مجموعه هستید، «پنتاگرام میلیون دلاری» هم فیلمی است که نباید از دست بدهید. برای دوستداران ژاپن، این انیمه یکی از بهترین انیمههای سینمایی سال ۲۰۲۴ است که اشاراتی هم به تاریخ ژاپن در آن وجود دارد و زیربنای داستان آن را میسازد. انیمیشن و نقاشی فیلم هم بسیار زیباست. پسزمینهها در برخی صحنهها واقعا خیرهکننده هستند که براساس مکانهای واقعی ساخته شدهاند که زیبایی آنها را چشمگیرتر هم میکند. اما حتی اگر طرفدار «کارآگاه کونان» هم نیستید، این انیمهی سینمایی باز هم میتواند گزینهی خوبی برایتان باشد؛ بااینکه داستان آن بهترین دروازهی ورود بینندگان تازه نیست و فیلم از توضیحات شخصیتها سرسری رد میشود، باز میتواند شما را به سمت مجموعهی اصلی بکشاند که برای خود عالمی دارد.
۱۳. چهارضلعی مرموز (Trapezium)
- کارگردان: ماساهیرو شینوهارا
- امتیاز کاربران IMDb به انیمه: ۶.۶ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به انیمه: ۷.۱ از ۱۰
با اینکه ژانر آیدول در انیمههای ژاپنی از میان سایر ژانرها کمبینندهتر است، اما این انیمهها هم طرفداران خودشان را دارند و «چهارضلعی مرموز» یکی از بهترین نمونههای سینمایی آن است. فیلم انیمهای «ترپزیوم» یا «چهارضلعی مرموز» براساس رمانی به همین نام از کازومی تاکایاما، که خودش عضو گروه آیدولی نوگیزاکا۴۶ (Nogizaka46) بوده، ساخته شده و داستان یو هیگاشی را دنبال میکند؛ یک دختر دبیرستانی که آرزو دارد روزی آیدول شود؛ هیچ چیز هم جلودارش نیست. او برای این کار نیاز به سه دختر دیگر دارد که با هم گروه تشکیل بدهند.
«ترپزیوم» یک فیلم ساده است که به دوران جوانی و رویاهایی که جوانان در سر دارند میپردازد؛ از نوع داستانهای دوران بلوغ که حالا در پسزمینهی جهان آیدولها اتفاق میافتد. البته به جای آنکه مثل اغلب فیلمهای نوجوانانه، شخصیت اصلی از هیچچیز به همه چیز برسد، داستان «ترپزیوم» پویایی جالبی دارد و یک شخصیت متفاوت را در مرکزیت خود قرار داده است؛ شخصیتی که در ظاهر نمیتوان طرفدار او بود. بخشهای موسیقیمحور انیمه هم به جای آنکه بخش اوج انیمه باشند، در خدمت داستان قرار میگیرند که تلاشهای یو و دوستان او در گروه آیدولیاشان را به تصویر میکشد. برای همین اگر انتظار یک انیمه با محوریت موسیقی دارید، شاید بهتر باشد سراغ انیمهی دیگری بروید؛ مخصوصا که در «ترپزیوم» فقط سه آهنگ اصلی وجود دارد. البته همین آهنگها در کنار انیمیشن زیبای فیلم، رنگ و بوی دیگری به داستان یو و دختران داده است
همانطور که گفتیم، «ترپزیوم» براساس رمان تاکایاما ساخته شده که تجربههای خود را به این داستان آورده و نگاهی متفاوت به جهان آیدولها ارائه داده است. در حالی که اغلب انیمههای آیدولی بر بخش رقص و موسیقی تمرکز میکنند، «ترپزیوم» بر روند پیشرفت شخصیتها در دنیای آیدولها تمرکز دارد و صنعت سرگرمی و چگونگی رفتارشان با آیدولها را نشان میدهد. تنها ایراد فیلم، قابل پیشبینی بودن آن است که از هیجان داستان میکاهد؛ وگرنه مضامین جالب و نگاه متفاوت آن به دنیای آیدولها، کافی است تا «ترپزیوم» را یکی از بهترین انیمههای سینمایی ۲۰۲۴ بدانیم.
۱۲. دوست اهریمن من (My Oni Girl)
- کارگردان: توموتاکا شیبایاما
- امتیاز کاربران IMDb به انیمه: ۶ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به انیمه: ۶.۸ از ۱۰
در نگاه اول، «دوست اهریمن من» یا همان «دوستدختر دیو من» شباهت زیادی به فیلمهای استودیو جیبلی دارد؛ از ماجراجوییهای فانتزی آن با مناظر شگفتانگیز گرفته تا زوج قهرمان داستان و نقاشیهای زیبای پسزمینهها و غذاهای ژاپنی. با توجه به اینکه کارگردان این فیلم پیشتر در استودیو جیبلی کار کرده، این ویژگیها برای «دوست اهریمن من» آنقدر هم عجیب به نظر نمیرسند. البته که مقایسهی هر انیمهای با آثار جیبلی ادعای بزرگی است. در «دوست اهریمن من» هم این آشنایی تاحدی پیش میرود که فیلم را قابل پیشبینی میکند. اما کلیشههای آشنا در این انیمهی سینمایی، چیزی از جذابیت آن کم نکرده. داستان نوجوانانهی فیلم نیز دربارهی چالشهای دوران بلوغ است که احساسات بیننده را درگیر خود میکند. از نظر بصری هم «دوست اهریمن» یکی از بهترین انیمههای این فهرست به حساب میآید.
نقطهی قوت دیگر فیلم، شخصیتها و به ویژه تضاد بین شخصیتها است که داستان «دوست اهریمن من» را پیش میبرد. فیلم با پسر دبیرستانی به نام هیراگی یاتسوسه آغاز میشود که با وجود تلاشهایش، نمیتواند با همکلاسیهایش ارتباط بگیرد و هر بار میخورد توی ذوقاش؛ یا باید مشقهای آنها را انجام دهد، یا مجبور میشود برای کمک به همکلاسیاش نقش دوستپسرشان را بازی کند؛ خلاصه، آخرش هیچ چیز نصیب خود هیراگی نمیشود.
درست زمانی که هیراگی احساس میکند با احساساتش بازی شده، دختر اهریمنی به نام تسوموگی از او کمک میخواهد. دخترک در دنیای انسانها دنبال مادر گمشدهاش میگردد. پیدا کردن مادرش هم به این راحتیها نیست؛ بلکه آنها را به یک ماجراجویی سه روز و نیمه میبرد. به جز اهریمنهایی که حاصل سرکوب احساسات هستند و هیراگی و تسوموگی در مسیرشان با آنها مواجه میشوند، بگومگوهای این زوج، همان ویژگی است که انیمه «دوست اهریمن» را دوستداشتنی کرده است. بهترین صحنههای فیلم آنهایی هستند که هیراگی و تسوموگی به دوراهی میخورند و مجبورند صادقانه سنگهایشان را با هم وابکنند. پس اگر انیمههای عاشقانه را میپسندید، یکی از بهترین انیمههای سینمایی ۲۰۲۴ را از دست ندهید.
۱۱. موبایل سوت گاندام سید فریدم (Mobile Suit Gundam SEED Freedom)
- کارگردان: میتسوئو فوکودا
- امتیاز کاربران IMDb به انیمه: ۶.۷ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به انیمه: ۷.۶ از ۱۰
همین که این انیمهی سینمایی در سال ۲۰۲۴ منتشر شده خود معجزهای است. سالها پیش، ساخت آن در ۲۰۰۶ میلادی اعلام شده بود. اما به خاطر بیماری سازندهی «گاندام سید»، چیاکی موروساوا، به تأخیر افتاد. تا ده سال بعد دیگر خبری از این فیلم نشد و در سال ۲۰۱۶ موروساوا از دنیا رفت. اما بالاخره کارگردان «گاندام سید»، میتسوئو فوکودا (که همسر موروساوا هم هست)، توانست فیلم را تکمیل و در سال ۲۰۲۴ منتشر کند.
«موبایل سوت گاندام سید فریدم» دنبالهی دو انیمهی پیشین «موبایل سوت گاندام سید» (Mobile Suit Gundam SEED) و «موبایل سوت گاندام دستینی» (Mobile Suit Gundam SEED Destiny) است. خلاف «دستینی» که داستانش بیشتر حول آترون زالا بود، فوکودا تصمیم گرفت قهرمان فیلم را به کیرا تغییر دهد و برای همین نام فیلم به «فریدم» تبدیل شد که به عنوان یکی از مضامین اصلی سهگانهی سینمایی عمل میکند و در تضاد با نقشهی دستینی گیلبرت دوراندال قرار میگیرد که نقطهی اوج سری قبلی بود. در سری «دستینی»، دوراندال طرحی را برای یک سیستم اجتماعی اجباری اعلام کرد که در آن از ژنتیک افراد برای تصمیمگیری در مورد نقش آنها در زندگی استفاده میشود. تحت این سیستم، دیگر جنگی وجود نخواهد داشت؛ چون مردم دقیقا همان چیزی را انجام میدهند که سرنوشتاشان حکم میکند. با این حال، کیرا و دیگران تصمیم میگیرند برای دستیابی به ارادهی آزاد بجنگند و معتقدند که بدون نقشهی سختگیرانهای که دوراندال طراحی کرده هم بشریت میتواند به صلح برسد. سالها بعد، جنگ همچنان ادامه دارد.
بخش زیادی از «موبایل سوت گاندام سید فریدم» روی عنصر نوستالژی مانور میدهد؛ اما مهمتر اینکه موضوع تقابل سرنوشت و ارادهی آزاد به خوبی در این فیلم بررسی شده. حتی شخصیتها هم به خوبی توسعه پیدا میکنند و بخشهای ضعیفتر فیلم را از یادتان میبرند. از نظر بصری هم طراحیهای قدیمی و هم طراحیهای جدید مکا در «فریدم» وجود دارند. انیمیشن فیلم هم چیزی کم ندارد و به ویژه با ترکیب دوبعدی و CGI انیمیشنی سریع و روان به دست آمده است. در کل، اگر از طرفداران همیشگی مجموعه هستید، «موبایل سوت گاندام سید فریدم» را مخصوص خود شما ساختهاند.
۱۰. قفل آبی: قسمت ناگی (Blue Lock the Movie: Episode Nagi)
- کارگردان: شونسوکه ایشیکاوا
- امتیاز کاربران IMDb به انیمه: ۶.۶ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به انیمه: ۷.۳ از ۱۰
«قفل آبی: قسمت ناگی» بازگویی اتفاقات اولیهی انیمهی «قفل آبی» است، اما این بار از نگاه ناگی و میکاگه. وقتی میگوییم بازگویی، منظورمان این نیست که «قسمت ناگی» به خلاصهی مجموعهی تلویزیونی اکتفا کرده. بلکه تقریبا هفتاد درصد فیلم، محتوای تازه است و اولین ملاقات آنها، دوستیاشان و روند رشد آنها را تا اولین مسابقات «بلو لاک» دنبال میکند. «قفل آبی: قسمت ناگی» نهتنها به عنوان تکمیلکنندهی انیمهی تلویزیونی، که به خودی خودش هم دیدن دارد.
مشخصا اگر از بینندگان انیمه «قفل آبی» یا همان «بلو لاک» هستید، بخشهای تازه بیش از هر چیز برایتان جذابیت خواهد داشت. در این بخشها نهتنها یک نسخهی کاملا متفاوت از بازی را میبینیم که همه چیز از آن آغاز میشود، بلکه ناگی و میکاگه در مقابل تیمهای دیگری قرار میگیرند که ایساگی و دوستانش در اوایل انیمهی تلویزیونی با آنها مواجه شدند. مرکزیت داستان هم تمام مدت حول کاراکتر ناگی است. بیشتر فیلم را در ذهن او میگذرانیم که با خودش درگیر است و میخواهد رقبایش را کشف کند. این به بیننده هم اجازه میدهد تا بیشتر ناگی را بشناسد و رشد او را ببیند.
خلاف آن چیزی که در انیمهی اصلی اتفاق میافتد و ناگی دچار یک تحول شخصیتی ناگهانی میشود، در «قفل آبی: قسمت ناگی» ما روند تدریجی این تحول شخصیتی را، به ویژه در بازی او با ایسگای و کارهایی که بعدا انجام میدهد میبینیم. با توجه به اهمیت زیاد این شخصیت در طول انیمهی اصلی، اگر از طرفداران «بلو لاک» هستید، حتما این انیمهی سینمایی را ببینید. مخصوصا که علاوه بر داستان و شخصیتپردازی، صحنههای پرهیجان مسابقه در «قسمت ناگی» همپای فصل اول انیمه هستند.
۹. خانواده جاسوس: کد سفید (Spy x Family Code: White)
- کارگردان: تاکاشی کاتاگیری
- امتیاز کاربران IMDb به انیمه: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به انیمه: ۸.۱ از ۱۰
مثل خیلی از انیمههای سینمایی که داستان کاملا تازهای روایت میکنند، «خانواده جاسوس: کد سفید» هم از مانگا اقتباس نشده است؛ برای همین، تأثیری بر جریان کلی داستان نمیگذارد. این موضوع تنش فیلم را کاهش داده، اما یک خوبی بزرگ دارد: اینکه هرکسی میتواند آن را ببیند. حتی اگر تابهحال نام «خانواده جاسوس» هم به گوشتان نخورده باشد، باز میتوانید «کد سفید» را ببینید. اگر هم از پیش با این انیمه آشنا هستید، خبر خوب دیگر اینکه شخصیتها دقیقا به همان شکل رفتار میکنند که انتظار دارید؛ آنیا که همان آنیای بلا و باهوش است که میتواند ذهن دیگران را بخواند، اما از آنها سردرنمیآورد، یور هم وجوه مختلف شخصیت خود را به عنوان مهربانترین و باحالترین عضو خانواده به نمایش میگذارد، لوید هم هنوز با این واقعیت دست و پنجه نرم میکند که خانوادهاش را دوست دارد و نمیخواهد آنها را به خاطر مأموریتاش کنار بگذارد.
«خانواده جاسوس: کد سفید» پر از لحظات زیبا، سوءتفاهمهای خندهدار و اتفاقات دیوانهوار است. همچنین چندین صحنهی صمیمی و دلپذیر در آن وجود دارد که تلاش خانواده برای غلبه بر چالشهای شخصیاشان را نشان میدهد؛ چالشهایی که آخرسر آنها را به هم نزدیکتر میکند. مثل همیشه، پیام اصلی داستان همین اهمیت ارتباط گرفتن است؛ اینکه صحبت کردن دربارهی مشکلات و احترام به احساسات عزیزانتان، به سرعت شما را به سمت پیشرفت شخصیتی میبرد.
اما حتی بهتر از داستان و شخصیتها، انیمهی سینمایی «خانواده جاسوس» در حوزهی انیمیشن سنگ تمام گذاشته و صحنههای اکشن فوقالعادهای دارد. استودیو ویت، که روی «حمله به تایتان» کار کرده، این بار برای «خانواده جاسوس» هم صحنههای اکشن زیبایی ساخته است؛ به ویژه صحنهای بهخصوص در فیلم وجود دارد که یور در آن میدرخشد و یکی از بهترین طراحی اکشنهایی است که اخیرا دیدهاید. بخشهایی هم در فیلم وجود دارد که سبک انیمیشن به کلی تغییر میکند و باری دیگر تواناییهای این استودیو در انیمیشنسازی را به رخ میکشد.
۸. سولو لولینگ: بیداری دوباره (Solo Leveling: ReAwakening)
- کارگردان: شونسوکه ناکاشیگه
- امتیاز کاربران IMDb به انیمه: ۸.۵ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به انیمه: ۸.۱ از ۱۰
«سولو لولینگ» یکی از انیمههایی است که سال پیش حسابی گل کرد و به یکی از موردانتظارترین انیمههای زمستان ۲۰۲۴ تبدیل شد. این انیمه براساس مانهوا، مجموعههای داستانی کرهای، ساخته شده. داستان «سولو لولینگ» در دوران مدرن اتفاق میافتد؛ دورانی که دروازههای عجیبی که به سیاهچالهای پر از هیولا متصل هستند در سراسر جهان باز میشوند. اگر هیولای اصلی داخل آن چاله یک هفته پس از ظهورش کشته نشود، سیل هیولاها به بیرون سرازیر شده و به مردم حمله میکنند. خوشبختانه، همزمان با باز شدن دروازهها، بسیاری از انسانها قدرتهای فراطبیعی جزئی به دست میآورند که به آنها فرصت مبارزه به هیولاها را میدهد تا سیاهچالها را پاکسازی کنند. این داستان سونگ جین وو است که او را به عنوان ضعیفترین شکارچی هیولا میشناسند؛ اما طبق معمول، او ثابت میکند که تواناییهایش فراتر از اینهاست.
بسیاری از انیمههای اکشن شخصیتهای اصلی پرقدرتی دارند که یا نمیدانند چطور باید قدرتهایشان را کنترل کنند، یا طی واقعهای ناگهان قدرتهایشان فعال میشود. سونگ جین وو در «سولو لولینگ» خلاف این قهرمانهاست و از صفر شروع میکند و به مرور به قهرمان تبدیل میشود. با اینکه او نسبت به دیگران برتری دارد، اما هرگز قویترین شکارچی هیولا به حساب نمیآید. همین قضیه، تنش داستان را تمام مدت بالا نگه میدارد.
«سولو لولینگ: بیداری دوباره» یکی از انیمههای سینمایی ۲۰۲۴ است که بهترین اکشن را دارد. اما اگر مجموعهی اصلی را دیده باشید، میتوانید از دیدن این فیلم صرف نظر کنید. از دو ساعت فیلم، یک ساعت و ربع آن خلاصهای از فصل اول انیمه است، ۴۵ دقیقهی بعدی دو اپیزود اول فصل دوم را دربرمیگیرد. در این دو ساعت اغلب صحنههای اکشن گنجانده شده و مخصوصا صحنههای کندتر که به داستانپردازی و توسعهی شخصیتها اختصاص دارد (مثل چهار اپیزود اول فصل یک) کنار گذاشته شدهاند. برای همین، اگر از قبل با داستان و جهانسازی «سولو لولینگ» آشنا نباشید، فیلم، به ویژه در بخش پایانی، برایتان گنگ خواهد بود. با وجود اکشن خوب «سولو لولینگ: بیداری»، آن را در صورتی پیشنهاد میکنیم که بخواهید مروری داشته باشید بر بخشهای پرهیجانتر انیمهی اصلی.
۷. دد دد دیمنز دِدِدِ دستراکشن (Dead Dead Demon’s Dededede Destruction)
- کارگردان: تومویوکی کوروکاوا
- امتیاز کاربران IMDb به انیمه: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به انیمه: ۷.۵ از ۱۰
اقتباس آثار مانگاکای معروف، اینیو آسانو، به خاطر سبک منحصربهفرد و پیچیدهی هنر و روایت او، اگر نگوییم غیرممکن، بسیار دشوار است. با این حال، انیمهی «دد دد دیمنز دِدِدِ دستراکشن» ثابت میکند که اگر کار را به کاردان بسپارید، حتی میتوان مانگای آسانو را در مدیوم انیمه زنده کرد. انیمههای زیادی داستان خود را از مانگا اقتباس میکنند؛ اما معمولا یک آرک مانگا را به انیمه میآورند که تکمیلکنندهی انیمهی سریالی است. اما اولین فیلم انیمهای «دددد» در ۱۲۰ دقیقه دو آرک را پوشش میدهد؛ تازه دو آرک که از نظر لحن و داستان هیچ شباهتی به هم ندارند؛ اما خلاف انتظار، نتیجه یک فیلم منسجم از آب درآمده است و هر دو بخش فیلم در کنار هم یکی از بهترین انیمههای سینمایی ۲۰۲۴ را ساختهاند.
این انیمه، که بگذارید به اختصار «دددد» صدایش کنیم، داستانی علمی-تخیلی دارد که با اینکه در ژانر کلیشهای حملهی بیگانگان قرار میگیرد، همچنان به اندازهی فیلمی مثل «منطقه ۹» (District 9) خاص است. ماجرای «دددد» با یک بشقابپرنده در آسمان آغاز میشود و در پسزمینهی داستان، ارتش رویکرد شدیدی نسبت به بیگانهها اتخاذ کرده است. در این میان، دو دانشآموز دبیرستانی در آستانهی فارغالتحصیلی هستند. داستان حول محوریت این دختران نوجوان اتفاق میافتد که وارد دنیای بزرگسالی میشوند. زندگی که آنها میشناختند در شرف تغییر است. چند ماه دیگر، آنها یا در دانشگاه خواهند بود یا شاغل شدهاند و دیگری خبری از زندگی مدرسهای نیست و هر روز دوستانشان را نمیبینند و این، نگرانیهایشان را از آیندهی نامعلوم بیشتر میکند. همزمان، رفتار خشونتآمیز ارتش با بیگانهها، هربار چندتایی شهروند بیگناه را هم میکشد، اما دولت میخواهد با سرکوب بیگانهها، خودش را قهرمان داستان جلوه دهد.
فیلم دوم «دددد» حتی از قسمت اول هم بهتر است؛ با افزایش خشونتها و چندین صحنهی شوکهکننده و کاراکترهایی که از فیلم قبلی پختهتر و اقناعکنندهتر شدهاند، «دددد» دنیایی دیستوپیایی به تصویر میکشد که به حقیقت پیوستن آن در جهان واقعی خودمان هم دور از ذهن نیست. فیلم دوم با تأکید بر تقابل انسانها و بیگانگان، سطح تهدیدات و چالشها را چندین مرحله بالاتر میبرد و آخرسر با پرسشهایی که مطرح میکند، رد خود را بر ذهنتان خواهد گذاشت. نسخهی سریالی این انیمه سپس در هجده قسمت از «کرانچیرول» (Crunchyroll) منتشر شد که در مقایسه با فیلم، صحنههایی به آن اضافه شده است و اگر پس از دیدن فیلمها دنبال محتوای بیشتری بودید، میتوانید سراغش بروید.
۶. بوچی راک! (Bocchi the Rock! Re)
- کارگردان: کیچیرو سایتو
- امتیاز کاربران IMDb به انیمه: ۷.۶ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به انیمه: ۸.۲ از ۱۰
این انیمه از مانگای آکی هاماجی با همین نام اقتباس شده که داستان یک دختر دبیرستانی به نام هیتوری گوتو (بوچیچان) را دنبال میکند که تمام عمرش یک دختر خجالتی و درونگرا بوده؛ وقتی میفهمد راکاستارها هم میتوانند خجالتی باشند، تصمیم میگیرد با گیتارش تمرین کند. دخترک تمام فکر و ذکرش گیتار میشود و هر روز جز اینکه خودش را در خانه حبس کرده و گیتار بزند کار دیگری انجام نمیدهد. بااینکه تواناییهای او در نواختن بالا میرود، همچنان بوچی در زمینهی ارتباطات اجتماعی مشکل دارد. با این حال، او روزی نیجیکا ایجیچی را میبیند که دنبال یک گیتاریست برای گروهشان میگردد.
با اینکه مانگای «بوچی راک!» بیشتر به یک مانگای خوب در ژانر برشی از زندگی (Slice of Life) میماند، اما کمدی و موسیقی در کنار چالشهای زندگی روزمرهی شخصیتها همه به زیبایی در این انیمه کنار هم قرار گرفتهاند. یک داستان اصلی هم وجود دارد که ستون فقرات روایی «بوچی راک!» است و در انیمه حفظ شده است. شخصیت اصلی آن هم بهشدت کاراکتر دلنشینی است و بینندگان زیادی با او و چالشهایش ارتباط گرفتند.
«بوچی راک!» از بهترین انیمههای سینمایی ۲۰۲۴ با محوریت موسیقی است؛ اما انیمهی سریالی آن هم حرف زیادی برای گفتن دارد. با پایان انیمه، آلبوم موسیقی آن به سرعت طرفدار پیدا کرد و حتی یکی از داغترین آلبومهای پرفروش فهرست بیلبورد ژاپن بود. در این فیلم تازه (که البته دو بخش دارد) خلاصهی داستان همان انیمهی سریالی «بوچی راک!» را میبینیم؛ با این تفاوت که حالا تدوین آن تغییر کرده، چندتایی آهنگ تازه به آن اضافه شده و از بخشهای کندتر داستان هم خبری نیست. صحنههای اجرا همچنان نقش محوری دارند؛ اما برای حفظ جریان داستان، همچنان جلوههای بصری و خطوط داستانی با تدوین خوبی کنار هم گذاشته شدهاند. اگر از طرفداران انیمه «بوچی راک!» هستید، خبر خوب اینکه فصل دوم آن در راه است.
۵. اوما موسومه پرتی داربی: آغاز عصری جدید (Uma Musume: Pretty Derby – Beginning of a New Era)
- کارگردان: کن یاماموتو
- امتیاز کاربران IMDb به انیمه: ۸.۳ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به انیمه: ۸.۴ از ۱۰
فرنچایز «اوما موسومه پرتی داربی» با بازیهای موبایل آغاز شد و سپس چندین فصل انیمه و مانگا در پی داشت. ایدهی اولیهی آن شاید کمی عجیب به نظر برسد، اما اگر از طرفداران انیمههای ورزشی هستید، حتما این فیلم را پیشنهاد میکنیم که یکی از بهترین انیمههای سینمایی ۲۰۲۴ است. نیازی هم نیست که از قبل با فرنچایز آن آشنا باشید.
ایدهی اصلی «اوما موسومه» دربارهی اسبهای مسابقهای است که در قالب دختران اسبی تناسخ پیدا کردهاند و عاشق دویدن هستند. فیلم «آغاز عصر جدید» این ایده را برداشته و انگیزههای شخصیتهای مختلفش را با تکیه بر آن بررسی میکند؛ مثلا پاکت دوست دارد با دویدن خود ثابت کند که بهترین و سریعترین دختر است؛ یکی دیگر انگیزهی برد و باخت ندارد، بلکه میخواهد غایت تواناییهای خود را نشان دهد. این روحیه، خون پاکت را به جوش میآورد. چالش اصلی داستان فیلم هم با دعوای این دو و رقابتشان آغاز میشود.
به جز ماجرای محوری رقابت دو دختر اصلی، داستان «آغاز عصری جدید» به مسابقات اسبدوانی دنیای واقعی هم ارتباط پیدا میکند. در واقع، این فیلم وقایع مسابقات فصل ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۱ اسبدوانی در ژاپن را دربرمیگیرد. تمام مسابقاتی که در داستان میبینید، با تمام برد و باختها و حتی لحظههای مهم شخصیتها، همه به اتفاقات دنیای واقعی مرتبط میشوند؛ مثلا در یک صحنه پاکت بعد از بردن به سمت جمعیت چندبار فریاد میزند. این قضیه در واقعیت هم اتفاق افتاده و اسبی به همین شکل شبیه پاکت رفتار کرده. به عبارت دیگر، اگر کسی با ماجراهای واقعی این مسابقات آشنا باشد، حتی بیشتر هم از این انیمه لذت میبرد. البته این دانشی نیست که هرکسی داشته باشد و خوشبختانه، «آغاز عصری جدید» برای جذابیت خود، تنها به این نکات اتکا نکرده.
فراتر از داستان، نمیتوان انیمیشن فیلم را فراموش کرد که در یک کلام، فوقالعاده است. همه چیز، از شخصیتها تا پسزمینهها شگفتانگیز به نظر میرسد و حتی در بعضی صحنهها از جلوههای بصری به عنوان استعارهای از افکار شخصیتها استفاده میشود. موسیقی پسزمینهی مسابقهها هم درام و اکشن پرهیاهویی را که روی صفحه اتفاق میافتد برجسته میکند. خلاصه، «اوما موسومه پرتی داربی: آغاز عصری جدید» هرچه از یک انیمهی ورزشی خوب میخواهید در خود دارد و شاید دیدنش شما را علاقمند کند که بخواهید سری به بازیهای آن نیز بزنید.
۴. رنگهای درون (The Colors Within)
- کارگردان: نائوکو یامادا
- امتیاز کاربران IMDb به انیمه: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به انیمه: ۷.۷ از ۱۰
«رنگهای درون» مثل سایر انیمههای نوجوانانه نیست. هیچ ماجرای دراماتیک، مثلث عشقی و رازهای مگویی وجود ندارد که بخواهد اشکتان را دربیاورد. داستان «رنگهای درون» در یک مدرسه شبانهروزی کاتولیک دخترانه در ژاپن میگذرد و سه نوجوان را دنبال میکند که تازه میخواهند ببینند از زندگی چه میخواهند. البته همانطور که از بچهها انتظار دارید، خواستههای آنها با خواستههای بزرگترهایشان جور درنمیآید. این سه نفر در طول مسیر خودیابی کارهای احمقانهای انجام میدهند، قوانین را زیر پا میگذارند و بهخاطرش به دردسر میافتند. با این حال، تمام اینها راهی است برای به تأخیر انداختن حقیقت دشواری که باید با آن مواجه شوند.
توتسوکو و دوستانش کارهایی انجام میدهند که از دید کلیسا گناه است. در این میان، کیمی هم آرزوهای خودش را دارد؛ اما این آرزوها با انتظارات مادربزرگش جور درنمیآیند و موجب میشود کیمی احساس گناه کند. آخری ریوئی است که برای دنبال کردن آرزوهایش، باید از جزیرهی کوچکشان که در آن بزرگ شده برود که باعث میشود مادرش تنها بماند. این سه نفر برای کنار آمدن با احساساتشان تصمیم میگیرند هر کدام آهنگی بنویسند و گروهی اجرایش کنند.
باتوجه به داستان «رنگهای درون»، موسیقی نقش مهمی در این فیلم دارد؛ موسیقیهایی که بازتاب دقیقی از همین شخصیتها هستند که آنقدر هم حرفهای به حساب نمیآیند و محض سرگرمی آهنگ میسازند. این آهنگها در انتقال احساسات واقعی هر شخصیت عالی عمل میکنند و پیام فیلم را به شیوایی به بیننده میرسانند. از جنبهی بصری هم میتوانیم بگوییم «رنگهای درون» با بهترین انیمههای استودیوی «ساینس سارو» (Science SARU) برابری میکند. با حرکت داستان به سمتی سورئال، زیبایی انیمه هم بهتر میشود. قابهایی که در آن دنیا را از زاویهدید توتسوکو میبینیم خیرهکنندهاند و کارگردانیاش از آن هم بهتر است. «رنگهای درون» از بهترین انیمهها دربارهی دشواریهای دوران بلوغ است و بااینکه فیلمنامهاش در برابر تصویر گاهی کم میآورد، همچنان از بهترین انیمههای سینمایی است که سال ۲۰۲۴ داشتیم.
۳. مونونوکه: شبحی در باران (Mononoke the Movie: Phantom in the Rain)
- کارگردان: کنجی ناکامورا
- امتیاز کاربران IMDb به انیمه: ۶.۸ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به انیمه: ۸ از ۱۰
انتشار انیمه اصلی «مونونوکه» به سال ۲۰۰۷ میلادی بازمیگردد؛ یک انیمهی آنتولوژی ترسناک که داستانش در آخرین روزهای دوران ادو در ژاپن میگذرد. نقش اصلی کسی است که تنها به نام داروفروش (The Medicine Seller) شناخته میشود و کارش مثل جنگیری است. او در سراسر ژاپن میگردد و موجوداتی به نام مونونوکه (Mononoke) را جنگیری میکند. اینها هیولاهای غیرطبیعی هستند که با استفاده از احساسات منفی انسانها خودشان را به دنیای ما پیوند زدهاند. «مونونوکه: شبحی در باران» یکی دیگر از ماجراهای همین کاراکتر مرموز را دنبال میکند. برای همین، حتی بدون اینکه انیمهی اصلی را دیده باشید، میتوانید این فیلم انیمهای را ببینید و از آن لذت ببرید. داستان هم در توضیح جهان خود کم نمیگذارد.
برای اینکه داروفروش بتواند مونونوکه را جنگیری کند، باید سه چیز را بداند: شکل آن، حقیقت پشت وجود آن، و دلیل به وجود آمدنش. این به عنوان چارچوبی برای فیلم عمل میکند که طی آن داروفروش مثل کارآگاهی دنبال کشف رمز و رازها و گذاشتن آنها کنار یکدیگر است. این راز در حرمسرای قصر امپراتوری اتفاق میافتد و دو زن به نامهای آسا و کامه را دنبال میکند که باوجود سبک تربیتی و شخصیتهای متفاوتشان، پیوندی خواهرانه تشکیل میدهند.
اگر داستان پررمز و راز و ماورایی آن، هنوز شما را تشویق نکرده که «مونونوکه» را ببینید، همین که یک نظر به فیلم بیندازید عاشقش میشوید. جلوههای بصری «مونونوکه: شبحی در باران» بر هر جنبهی دیگر فیلم غلبه دارد. این فیلم را میتوان به نقاشی آبرنگ سنتی ژاپنی توصیف کرد که حالا جان گرفته و تکان میخورد. شخصیتها و پسزمینهها تقریبا همه با یک پالت رنگی پاستلی رنگآمیزی شدهاند و رنگهای چشمگیر به موجودات ماورای طبیعی اختصاص دارند. البته رنگها فقط یک جنبه از جلوهی بصری «مونونوکه» هستند؛ انیمه حتی از جلوههای بصری برای به تصویر کشیدن بو، مزه و صداها استفاده کرده و هر قاباش آنقدر جزئیات دارد که تاکنون مانندش را در هیچ انیمهی دیگری ندیدهاید. همهی اینها در کنار هم جمع شده و یکی از بهترین انیمههای سینمایی ۲۰۲۴ را ساختهاند که بیش از هر چیز، با زیبایی بصری خود را دل شما را میبرد.
۲. هایکیو!! نبرد در زبالهدانی (Haikyuu!! Movie: The Dumpster Battle)
- کارگردان: سوسومو میتسوناکا
- امتیاز کاربران IMDb به انیمه: ۷.۸ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به انیمه: ۸.۶ از ۱۰
«هایکیو!!» یکی از بهترین انیمههای ورزشی تاریخ است که بالاخره پس از چهار سال انتظار، فیلم آن در سال ۲۰۲۴ منتشر شد. داستان فیلم شویو هیناتا و سایر اعضای باشگاه والیبال کاراسونو را در سومین دوره مسابقات ملی والیبال ژاپن دنبال میکند. آنها در برابر رقیب دیرینهی مدرسه خود، دبیرستان نکوما قرار میگیرند و هیناتا شانس دیگری در برابر رقیبش، کنما کوزومه دارد تا خودی نشان دهد. البته طرحهای داستانی «نبرد در زبالهدانی» دیگر به اندازهی مانگا تازگی ندارند. اما مهمترین بخش داستان پویایی رابطهی شویو هیناتا و کنما کوزومه است که فیلم را جلو میبرد. این دو شخصیتهای متضادی دارند: هیناتا تمام وجودش را عشق به والیبال پر کرده، در حالی که کنما شخصیت بیتفاوتی دارد. البته آنها دوستان خوبی هستند و بیش از آنکه بخواهند پیروز شوند، میخواهند یکدیگر را به چالش بکشند.
فراتر از داستان، انیمیشن «نبرد در زبالهدانی» ارزش تحسین دارد. «هایکیو!! نبرد در زبالهدانی» یکی از بهترین انیمههای سینمایی ۲۰۲۴ و حتی پیش از آن است که با سبک تدوین خاص خود، از کاتهای سریع به طرز ماهرانهای استفاده میکند و دقیقا سرعت، تأثیر ضربات و اسپکها را نشان میدهد. مخصوصا یکی از بخشهای پایانی فیلم از یادتان نمیرود؛ یک سکانس که در آن مخاطب از دیدگاه شخصیت اصلی مسابقه را دنبال میکند، انگار که خودتان قدم جای پای او گذاشتهاید.
باید توجه داشته باشید که «نبرد در زبالهدانی» ادامهی داستان انیمه است و اقتباس دقیقی هم از مانگا ارائه میدهد. برای همین اگر خیلی با فرنچایز و شخصیتهای آن آشنا نباشید، «هایکیو!! نبرد در زبالهدانی» به درد شما نمیخورد. اگر هم انیمه را نصفهونیمه دیدهاید یا فراموشش کردهاید، باز پیشنهاد نمیکنیم بدون آمادهسازی سراغ فیلم بیایید، چون خبری از «آنچه گذشت» و مانند آن در «نبرد در «زباله دانی» نیست؛ مخصوصا که از آخرین فصل انیمه حدود سه سال و نیم میگذرد.
۱. به عقب نگاه کن (Look Back)
- کارگردان: کیوتاکا اوشیاما
- امتیاز کاربران IMDb به انیمه: ۷.۸ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به انیمه: ۸.۶ از ۱۰
کسی فکر نمیکرد استودیویی بتواند «به عقب نگاه کن»، مانگای تاتسوکی فوجیموتو، نویسندهی «مرد ارهبرقی» (Chainsaw Man) را به چنین ظرافتی اقتباس کند؛ چه رسد استودیوی تازهکار «دوریان» (Studio Durian). مانگای تکی فوجیموتو به خودی خود شاهکاری بود با تمام ظرافتهای بصری که موقع خواندنش انگار تصویر از صفحه بیرون میزند. اما فیلم انیمهای کیوتاکا اوشیاما نهتنها در اقتباس «به عقب نگاه نکن» سنگ تمام گذاشته، بلکه گواهی است بر تواناییهای مدیوم انیمه. از انیمیشنهای خیرهکننده و پرجزئیات شخصیتها بگیر، تا سبک بصری خاصی که بر کل فیلم غلبه دارد، «به عقب نگاه کن» از بالا تا پایین زیباست. حتی اگر بخواهیم فقط آن را براساس دستاورد بصریاش قضاوت کنیم، این فیلم به راحتی یکی از بهترین انیمههای سینمایی ۲۰۲۴ به حساب میآید.
اما چیزی که «به عقب نگاه کن» را واقعا خاص کرده، توانایی روایی آن است. انگار همهچیز در خدمت داستان است، داستانی که احساسات شما را برمیانگیزانند و به سمت هنر سوق میدهد. رابطهی بین قهرمانان، فوجینو و کیوموتو هستهی احساسی فیلم را تشکیل میدهد و آن را هدایت میکند. داستان با رقابت آنها بر سر طراحی مانگا آغاز میشود و سپس تراژدی اتفاق میافتد. در تمام این مدت، کاراکترها به خاطر هنر خود به هم پیوند میخورند. با اینکه «به عقب نگاه کن» شادترین انیمهای نیست که تاکنون دیدهاید، اما در میان تمام غمها و تراژدیها، هنوز میتوان زیبایی زیادی در رابطهی شخصیتهای اصلی پیدا کرد که با نقاشی، زندگی خود را متحول میکنند.
«به عقب نگاه کن» فیلمی است که هنر و رنجی که هنرمند برای خلق آن میکشد را به متن میآورد و پاس میدارد. حتی تصویر فیلم هم، با تمام زحمتی که پایش کشیده شده، همین ایده را بازآفرینی میکند. با اینکه سال ۲۰۲۴ میلادی انیمههای سینمایی خوب کم ندارد، اما «به عقب نگاه کن» بهترین آنهاست و به جرئت میگوییم که در میان بهترین انیمههای سینمایی تمام ادوار جا دارد.
منبع: CBR
source