دغدغه تعطیلات آخر هفته، اینکه آخر هفته خود را چطور بگذرانیم، برای زندگی شهری، همگانی است. همه جای دنیا مردم آخرهفته، البته برای بخشی از مردم دنیا اول هفته، فرصتی برای استراحت و تفریح به دور از دغدغههای کار و امور جدیتر زندگی است. بعضیها ترجیح میدهند آن را بیرون از خانه به مهمانی، سینما، تئاتر یا هر مکان عمومی دیگری رفتن میگذرانند و عدهای خانه را انتخاب میکنند. مرسومترین کار خانگی تفریحی هم تماشای یک فیلم یا سریال است. حالا هر کس بسته به سلیقه خودش انتخاب میکند. گاهی هم انتخاب سخت میشود، چون گزینه زیاد است. گاهی یک آخر هفته کامل با سؤال «فیلم چی ببینیم» طی میشود و هیچکس هیچ تصمیمی نمیتواند بگیرد. این سنت قدیمی معرفی فیلم و سریال شاید بتواند جواب این سؤال را بدهد. پیرو همین سنت رسانهای که صفحات شبکههای اجتماعی را هم پر کرده، یک فیلم خوب، یک سریال خوب، یک فیلم جدید، یک فیلم ترسناک و یک انیمه معرفی میکنیم. این فیلمها شاید حال شما را خوب کنند.
فیلم جدید چی ببینیم؟
- فیلم «یک درد واقعی»
«یک درد واقعی» داستان تجربهی همراهی و سفر است. دو رفیق، دو فامیل پس از مدتها دوری سفری را آغاز میکنند. سفری که به دل گذشته و تاریخ است. در این سفر قطعا چیزهای بسیاری وجود دارد. چه چیزی بهتر از انتخاب سفر برای خلق فراز و فرودهای متعدد دراماتیک و قرار دادن سدهای مختلف در برابر زندگی شخصیتها. سفر یعنی پشت سر گذاشتن تجربیات تازه و رسیدن به یک درک منحصربه فرد از زندگی. حال جسی آیزنبرگی پشت دوربین روایت این سفر قرار گرفته که خودش بازیگر خوبی است. نکته این که بهترین بازیگر فیلم خود او نیست و باید این اعتبار را به پای کیرن کالکین نوشت که یکی از بهترین بازیهای سال 2024 میلادی را انجام داده است و از الان شانس بسیاری برای تصاحب اسکار هم دارد.
آن سو تر این داستان سفر به داستان نقب زدن به دل تاریخ هم تبدیل میشود. دردی در زندگی نسلهای گذشته وجود داشته که نسل حاضر هم از آن رهایی ندارد. نکته این که جسی آیزنبرگ روایت این کشمکشها را به آرامی پیش برده و نوعی ملاطفت در شیوهی داستانگویی او وجود دارد. نه کسی قرار است زیادی احساساتی شود و اشک ما را درآورد و نه قرار است عنان از کف دهد و قصه سمت و سویی تماما کمدی به خود بگیرد. از این رو فیلم «یک درد واقعی» فیلمی شدیدا انسانی است که ارزش تماشا کردن را دارد. به ویژه که دو شخصیت مرکزی درجه یک دارد که میتوان با آنها همراه شد.
شناسنامه فیلم «یک درد واقعی» (A Real Pain)
کارگردان: جسی آیزنبرگ
بازیگران: جسی آیزنبرگ، کیرن کالکین، ویل شارپ و جنیفر گری
محصول: 2024، آمریکا و لهستان
امتیاز سایت IMDb به فیلم: 7.6 از 10
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 96٪
خلاصه داستان: دیو و بنجی دو پسر عمو هستند که پس از مدتها با هم به سفر میروند. آنها همبازیهای دوران بچگی بودهاند اما آغاز دوران بزرگسالی و مسئولیتپذیری باعث شده که از یکدیگر جدا شوند. حال دیو پیش قدم میشود و بنجی را دعوت میکند که با هم به از آمریکا لهستان سفر کنند. آنها دوست دارند به خانهی مادربزرگ خود که از بازماندگان هولوکاست است، سر بزنند. در این سفر اتفاقات مختلفی برای آنها میافتد که به درک دیگری از زندگی و رابطه و البته خانوادهی خود میرسند.
فیلم خوب چی ببینیم؟
- فیلم «اوندین»
«اوندین» یکی از بهترین فیلمهای عاشقانهی این چند سال گذشته است. کریستین پتزولد اتفاقات و حوادث محیرالعقول، فانتزی و سوررئال را طوری به نمایش میگذارد که انگار سادهترین کار دنیا است. در جهان فلیمسازی او حضور یک حکومت توتالیتر یا آغاز جنگ جهانی دوم با شمایل جهان امروز همانقدر مرسوم است که هر اتفاق ساده دیگری. گرچه در «اوندین» خبری از فرار و کشتار چون شاهکار او یعنی «ترانزیت» نیست اما داستان سودایی عشق دو انسان در آغوش یکدیگر به گونهای هم به تاریخ برلین و هم به یک قصه افسانهای گره میخورد که گویی عادیترین کار دنیا است و پتزولد دارد فیلمی واقعگرایانه با شخصیتهایی از هر نظر معمولی میسازد نه داستانی که یک سرش تاریخ است و یک سرش افسانه. اگر این جمله معروف را بپذیریم که «با مرور زمان تاریخ افسانه میشود و افسانه نیز به اسطوره تبدیل میشود» باید بپذیریم که پتزولد همین کار را با سرگذشت شهر برلین در این فیلم میکند.
چگونه پتزولد به همه این موفقیتها دست مییابد؟ او در واقع هیچ کاری برای رمزگشایی یا آسان کردن داستان نمیکند. قصه افسانهای یا جنگی خود را در استودیو نمیسازد یا از جلوههای ویژه استفاده نمیکند تا مخاطب خو گرفته به فضای نمایشی سینمای هالیوود احساس راحتی کند. پتزولد داستانش را در جایی تعریف میکند که اصلا توقع چنین رویدادهای غیرطبیعی در آن جا وجود ندارد. در نتیجه برای مخاطبان عام سینما تماشای چنین فیلمی سردرگم کننده است. در «ترانزیت» داستان در دهه چهل میلادی میگذرد اما همه چیز سر و شکلی امروزی دارد. در «اوندین» دختری مانند پریهای دریایی زندگی میکند. حتی مانند آنها فقط زمانی از دست معشوق خیانتپیشه رها میشود که او را بکشد. اما باز هم همه اینها با کمترین جلوههای ویژه و کمترین تروکاژی برای بَزَک کردن تصاویر فیلم، مقابل مخاطب قرار میگیرد. داستان زمانی جذاب میشود که این قصه پر از عشقهای تراژیک به داستان شهر گره میخورد. همان طور که گفته شد عشق اوندین به معشوق تازه زمانی اجازه بروز دارد و قوام مییابد که معشوق سابق از بین برود. در واقع عشق تازه بر آوارهای عشق قدیمی ساخته میشود. همچون داستان آن موزه که اوندین مدام از آن میگوید، موزهای که بر ویرانههای قصر برلین ساخته شده. همچون شهر مردابها و رودها. همچون شهر پریان دریایی. همچون برلین.
شناسنامه فیلم «اوندین» (Undine)
کارگردان: کریستین پتزولد
بازیگران: پائولا بیر، فرانتس روگوفسکی و مریم زارع
محصول: 2020، آلمان و فرانسه
امتیاز سایت IMDb به فیلم: 6.6 از 10
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 89٪
خلاصه داستان: اوندین مورخ و تاریخدانی زنی است که به سخنرانی دربارهی تاریخ شهر برلین مشغول است. او رابطهای با مردی مشکلدار داشته و از مرد خواسته که او را ترک نکند وگرنه مانند «اوندین» که موجودی اساطیری است رفتار کرده و مرد را خواهد کشت. قرار است این دو در کافهای نزدیک محل کار زن یکدیگر را ببینند اما اوندین در آن جا منتظر میماند و در نهایت هم خبری از مرد نمیشود. این در حالی است که در حین خروج با مرد دیگری برخورد کرده و خیلی زود به وی دل می بازد اما …
فیلم ترسناک چی ببینیم؟
- فیلم «نوسفراتو»
«نوسفراتو» قرار بود ترسناکترین فیلم سال لقب بگیرد. بسیاری از کار رابرت اگرز راضی بودند و توانستند با حال و هوای اثر همراه شوند و برخی هم نه. دلیل مخالفت اکثر منتقدان با فیلم رابرت اگرز، مقایسهی آن با دو نسخهی قدیمیتر همین داستان یعنی «نسفراتو، خون آشام» ورنر هرتزوگ به سال 1979 و «نوسفراتو» اثر فردریش ویلهلم مورنائو به سال 1922 بود. به ویژه نسخهی قدیمیتر که به عقیدهی بسیاری یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما است. اما در یک داوری مستقل و به دور از مقایسه فیلم رابرت اگرز اثری شدیدا ترسناک و در عین حال سرگرم کننده است که قطعا مخاطب سینمای ترسناک را حسابی راضی خواهد کرد.
رابرت اگرز داستان تنهاییهای یک کنت خونخوار را به داستان دلدادگی زن و مردی گره زده و از دل آن وحشتی را به جان مردمانی انداخته که تا پیش از سررسیدن هیولا به زندگی خود مشغول بودند. جدال میان نور و روشنایی از یک سو و تاریکی از سوی دیگر در دستان رابرت اگرز بیش از هر چیز با پیروزی تاریکی همراه است و قابهای فیلم هم این را نشان میدهد. فقط نکتهای میماند؛ مدتها بود که فیلم خوبی ما محوریت یک خون آشام بر پرده نیفتاده بود. خون آشامهای امروزی همه جوانانی خوش چهره بودند که مانند نوجوانان عاشق پیشه رفتار میکردند. حال خون آشامی در برابر ما است که حتی فکر کردن به عاشق شدنش هم لرزه بر تن مخاطب میاندازد. بازیهای فیلم هم بازیهای خوبی است؛ به ویژه بازی لیلی رز دپ، دختر جانی دپ که نشان میدهد توانایی زیادی دارد و بعدا از او بیشتر خواهیم شنید.
شناسنامه فیلم «نوسفراتو» (Nosferatu)
کارگردان: رابرت اگرز
بازیگران: نیکلاس هولت، بیل اسکاشگورد، لیلی رز دپ، ویلم دفو و آرون تیلور جانسون
محصول: 2024، آمریکا
امتیاز سایت IMDb به فیلم: 7.5 از 10
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 85٪
خلاصه داستان: آلمان. قرن نوزدهم. دههی 1830. مردی به نام توماس هاتر به تازگی با دختری به نام الن که به ظاهر از مشکلات متعدد روانی رنج میبرد ازدواج کرده است. دخترک گاهی خواب میبیند که موجودی ترسناک به دیدارش میآید. توماس در یک بنگاه معاملات املاک کار میکند. مدیر توماس به او دستور میدهد که به نقطهای دوردست برود و با یک کنت ثروتمند قرارداد فروش یک خانه را ببندد. توماس که تمایل چندانی به ترک همسرش ندارد، مجبور به پذیرش این فرمان است؛ چرا که پول خوبی به دست خواهد آورد. او عزم سفر میکند و همسرش را نزد صمیمیترین دوستش میگذارد. آن چه که توماس نمیداند، هویت کنتی است که قرار است با او ملاقات کند. این کنت همان موجود ترسناکی است که سالها همسرش را درگیر خوابهای آشفته کرده است و …
انیمیشن چی ببینیم؟
- انیمیشن «شاهزاده مونونوکه»
«شاهزاده مونونوکه» مانند فیلم «یک درد واقعی» داستان یک سفر است. اما این سفر تفاوتی با سفر قبلی دارد. در این جا قهرمان داستان باید گام به گام مسیری را طی کند که شایستهی کسب عنوان قهرمانی شود و مردمانی را نجات دهد. برای رسیدن به این مقصود هم هفت خانی در برابر او است که باید از آن گذر کند. این هفت خان هم پر از رویا و کابوس است و همان قدر که میتواند لحظهای زیبا و دلفریب باشد، در همان لحظه خطرناک و دهشتناک هم جلوه میکند. آن چه که قهرمان را در پایان نجات میدهد، ثابت قدمی او و از دست ندادن اعتمادش به کاری است که انجام میدهد. هایائو میازاکی هم که استاد خلق داستان دلاوریها در دل کابوسهای متکثر و تمام نشدنی است. در چنین قابی است که «شاهزاده مونونوکه» نه تنها مخاطب کم سال، بلکه والدین او را هم با خود همراه میکند.
مشخص است که داستان در یک دنیای فانتزی جریان دارد. اما برای درک بهتر قصه بد نیست سری به تاریخ هم بزنیم. در دوران «موروماچی» یعنی تا قرن شانزدهم ژاپن تحت حاکمیت شوگانها تکه تکه شده است. شوگانها قدرت را قبضه کردهاند و یک دیکتاتوری ترسناک راه انداختهاند. در این میان مردم هر منطقه به هر چیزی برای فرار از شرایط موجود متوسل میشدند. یکی از این دستاویزها هم باور به عناصر ماورالطبیعه و نیروهایی برتر بود. هایائو میازاکی از همین استفاده میکند و نیروهای خیر و شر داستانش را در برابر هم قرار میدهد؛ یکی سراسر خیر است و دیگری سراسر شر. اما موضوع این جا است که فقط قهرمانی باید ظهور کند که بتواند از نیروی خیر استفاده کند و شر را فراری دهد. حال میازاکی داستان این قهرمان را برای ما روایت میکند.
شناسنامه انیمیشن «شاهزاده مونونوکه»
کارگردان: هایائو میازاکی
صداپیشگان: یوجی ماتسودا، یوریکو ایشیدا و یوکو تاناکا
محصول: 1997، ژاپن
امتیاز سایت IMDb به فیلم: 8.3 از 10
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 93٪
خلاصه داستان: در اواخر دوران موروماچی مردمان روستایی به سختی زندگی میکنند. روزی یک گراز شیطانی به آنها حمله میکند و شاهزادهی آنها که آشیتاکا نام دارد برای فراری دادن این گراز دست به عمل میزند و وارد میدان مبارزه میشود. او در نبرد با گراز مجروح شده و دچار یک طلسم نفرین شده میشود. این طلسم رفته رفته او را خواهد کشت اما تا پیش از سررسیدن مرگ شاهزاده قدرتی فراطبیعی هم پیدا میکند. پس بار سفر میبندد تا راه درمان این طلسم را پیدا کند. در راه به شخصی عالم برمیخورد که به او از روح جنگل در نقطهای دور دست میگوید. ظاهرا این روح تنها راه درمان آشیتاکا است. روحی که روزها خود را در قامت یک گوزن زیبا و شبها در قالب یک شبدر نمایش میدهد. آشیتاکا سفرش را ادامه میدهد تا با این روح دیدار کند اما برای رسیدن به مقصد باید از روستایی که تحت حاکمیت شخص ظالمی است عبور کند. تا این که …
سریال چی ببینیم؟
- سریال «محافظ شخصی»
سریال «محافظ شخصی» از آن سریالهای خوبی بود که در دل سریالهای دیگر گم شد. اول که داستان جمع و جوری دارد و به جز تعریف کردن این داستان به چیز دیگری فکر نمیکند. طبعا به خاطر حال و هوای جاسوسی آن و البته تاثیرپذیری از حوادث روز اروپا چیزهایی نظیر انتقاد از سیاستمداران در آن وجود دارد اما آن چه برای سازندگان اهمیت دارد دو شخصیت اصلی آن و قصهای است که تعریف میکنند. از یک سو محافظی وجود دارد که در کارش خبره است و از سوی دیگر وزیری که غرق در مشکلات سیاسی است و باید راه فراری پیدا کند. در این سفر این دو تا جایی با هم همراه هستند اما دسیسههایی در کار است که راه این دو را جدا میکند.
از همین جا پای افراد دیگری هم به داستان باز میشود. آنها به دنبال قربانی میگردند و تمایل دارند پای دولتمردان انگلیسی را به یک رسوایی بزرگ باز کنند و طبعا دنبال قربانی میگردند. روایت جاسوسی سریال از این جا آغاز میشود. قهرمان قصه در موقعیتی قرار میگیرد که در ابتدا باورش ندارد؛ او که زمانی قهرمان کشورش بود، حال باید نامش را پاک کند تا بتواند به زندگی عادی بازگردد. از این منظر در مقاطعی از سریال با اثری شبیه به سه فیلم اول مجموعهی «بورن» همراه هستیم و قهرمان داستان هم مانند جیسون بورن توانا است. سطح اکشن سریال به اندازهی مجموعه «بورن» بالا نیست اما به اندازهای است که حتما آخر هفتهی خوبی را برای مخاطب رقم میزند. به ویژه که کل سریال فقط شش قسمت است و خیلی زود تمام میشود.
شناسنامه سریال «محافظ شخصی»
سازنده: جد مرکوریو
بازیگران: ریچارد مدن، کلی هاوس و دیوید وستهد
محصول: 2018، بریتانیا
امتیاز سایت IMDb به سریال: 8 از 10
امتیاز سریال در سایت راتن تومیتوز: 93٪
وضعیت پخش: یک فصل، شش قسمت، تمام شده
خلاصه داستان: دیوید یک کهنه سرباز ارتش بریتانیا است که از اختلال روانی پس از حادثهی ناشی از حضور در میدان نبرد رنج میبرد. او روزی در یک قطار مسافربری متوجه حضور یک بمبگذار انتحاری میشود. توانایی او در میدان نبرد و حفظ خونسردیاش در آن شرایط باعث میشود که بمبگذار موفق به انجام هدف خود نشود. حال رسانهها به پوشش خبری این ماجرا مشغول هستند و دیوید به یک قهرمان ملی تبدیل میشود. از آن سو وزیر کشور با یک بحران سیاسی روبه رو است. او دیوید را نزد خود میآورد تا از وجههی قهرمانیاش به نفع خود استفاده کند. اما خطر بزرگی کشور را تهدید میکند که کسی از آن خبر ندارد و …
فیلم جدید چی ببینیم؟
- فیلم «کنت مونت- کریستو»
داستان مردی که میخواهد بیگناهیاش را ثابت کند و شکواییهای علیه فرانسهی پس از ناپلئون صادر کند، در دستان فیلمساز تبدیل به داستانی اکشن و مهیج شده که همه چیز دارد؛ هم عشقی آتشین و هم داستان پر فراز و فرود در باب زندگی کسانی که تا دم دروازههای جهنم سفر کردهاند و زنده بازگشتهاند. الساندر دوما در قرن نوزدهم قصهای در باب دوران پساناپلئونی نوشت و مانند هر نویسندهی چیره دست دیگری آن را به روایتی از قصهی شخصیتهایی تبدیل کرد که طوفان حوادث پس از اتفاقات بزرگ گریبانشان را میگیرد و آنها را در برزخ رها میکند. اما نکته این که مرد قصهی او اهل جا زدن نیست و در برابر ستم روا شده، کم نمیآورد و مبارزه میکند.
حال فیلمساز با اقتباسی وفادارانه از همان کتاب تلاش کرده که فیلمی درگیر کننده بسازد. اگر بتوان ایرادی به فیلم منتسب کرد، نچسب بودن بازیگر نقش اصلی است که چندان همراهی مخاطب را برنمیانگیزد، وگرنه فضاسازی معرکهی اثر در کنار قصهای مهیج و البته حال و هوای اکشن آن سبب میشود که تماشاگر تا پایان «کنت مونت- کریستو» را تماشا کند و لذت ببرد. ضمن این که تماشای این فیلم در این برهوت فیلمهای تاریخی میتواند غنیمتی باشد که کمتر به دست میآید. در کنار همهی اینها جلوههای ویژهی فیلم هم قابل قبول است و سازندگان توانستهاند داستان فیلمی را که هر بخشش در گوشهای اتفاق میافتد، با تکیه بر همین جلوههای ویژه به درستی از کار درآورند.
شناسنامه فیلم «کنت مونت- کریستو» (The Count Of Monte- Cristo)
کارگردانان: الکساندر د لا پتهلیه و متیو دلاپورت
بازیگران: پیر نینی، باستین بویلون و لورن لافیت
محصول: 2024، فرانسه
امتیاز سایت IMDb به فیلم: 7.6 از 10
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 96٪
خلاصه داستان: در سال 1815، دریانورد جوانی زنی را در دریا نجات میدهد. این زن حامل نامهای از سوی ناپلئون بناپارت است که مدتها است تبعید شده و دیگر حاکم فرانسه نیست. پس از بازگشت به فرانسه، ادموند به خاطر کار بزرگش ترفیع میگیرد. او بلافاصله نزد نامزدش میرود و خبر را به او میدهد. اما در روز عروسی توسط عدهای به جرم طرفداری از ناپلئون بناپارت دستگیر میشود و به زندان میافتد. حال ادموند تمام تلاشش را میکند تا به نحوی بتواند خود را تبرئه کند. او برای این کار به حضور زنی نیاز دارد که او را از دریا بیرون کشیده بود اما …
فیلم خوب چی ببینیم؟
- فیلم «داستان استریت»
همین روزها دیوید لینچ بزرگ این دنیا را ترک کرد و سینما به عزای یکی از بزرگترین فیلمسازان تاریخ خود نشست و اگر از خودتان میپرسید، این هفته فیلم چی ببینیم، احتمالا پاسخ این سوال را هم دارید. دیوید لینچ چنان فلیمساز مهمی بود که هر فیلمش جدلها و بحثهای بسیاری را به همراه داشت و سبب گفتگوها و جدلهای قلمی فراوان میشد. اما قصهی «داستان استریت» قصهی متفاوتی است. در ظاهر هیچ ارتباطی بین این فیلم و دیگر آثار دیوید لینچ وجود ندارد. لینچ بزرگ هم گویی با انتخاب نام دوپهلوی فیلمش که هم سرراست بودن را به ذهن متبادر میکند و هم نام خانوادگی شخصیت اصلی است، همین را میگوید. اما نکته این جا است که با وجود برخورداری از یک قصهی شسته و رفته و سرراست، فیلم «داستان استریت» حرفهای بیشتری برای گفتن دارد.
در تمام فیلمهای نمونهای دیوید لینچ با شخصیتهایی طرف هستیم که در جستجوی ثبات به هر دری میزنند و وقتی آن را نمییابند، اقدام به فرار میکنند. این فرار کردن هم میتواند زدن به دل جاده باشد و فرار از دست هر آنچه که جلوهای از زندگی گذشته دارد. اما در فیلم «داستان استریت» قصه برعکس است. شحصیت اصلی به ثبات رسیده اما ناگهان با شنیدن خبر بیماری برادرش به جاده میزند تا از دست آن ثبات فرار کند. گویی لینچ با انتخاب این داستان همه چیز را وارونه کرده و نه فقط داستانش را به واضحترین شکل ممکن روایت کرده، بلکه مفهوم همیشگی موجود در آثارش را به شکلی تغییر داده که در وهلهی اول قابل شناسایی نیست. نکته این که «داستان استریت» به ایستادن و لختی استراحت کردن میماند. استراحت کردن مردی که تمام عمرش در حال فرار از کابوسهایش بود و حال تصمیم گرفته کمی آرام بگیرد و گوشهای بنشیند.
شناسنامه فیلم «داستان استریت» (The Straight Story)
کارگردان: دیوید لینچ
بازیگران: ریچارد فرانزورث، سیسی اسپیسک و هری دین استنتون
محصول: 1999، آمریکا، بریتانیا و فرانسه
امتیاز سایت IMDb به فیلم: 8 از 10
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 95٪
خلاصه داستان: آلوین استریت پیرمرد هفتاد و سه سالهای است که از بیماریهای مختلفی رنج میبرد. او با دخترش که به نظر کندذهن میرسد، زندگی میکند. آلوین ده سال است که با برادر خود یعنی لایل حرف نزده و این دو با هم قهر هستند. روزی خبر میرسد که لایل سکته کرده و حال خوبی ندارد. همین باعث میشود که آلوین تکانی بخورد و تصمیم بگیرد که به دیدن لایل برود. اما مشکل این جا است که محل زندگی لایل 350 کیلومتر با محل زندگی آلوین فاصله دارد و آلوین هم به دلیل بیماریهای متعددش امکان رانندگی ندارد. آلوین تصمیم میگیرد این مسیر طولانی را با یک ماشین چمنزنی به سرانجام برساند و به جاده میزند …
فیلم ترسناک چی ببینیم؟
- فیلم «آخرالزمان زد: شروع یک پایان»
سینمای اسپانیا در ساختن فیلمهای ترسناک بسیار توانا است. در طول این سالها موفق شده فیلمهای ترسناک خوبی با محوریت حضور زامبیها بسازد. نکته این که در اکثر این فیلم به جز مواردی معدود و محدود، زامبیهای چهرهای متفاوت با زامبیهای مرسوم داشتند. اما «آخرالزمان زد: شروع یک پایان» این گونه نیست و گویی از روی دستورالعمل قدیمی فیلمهای زامبیمحور ساخته شده و البته یکی از بهترین فیلمهای ترسناک 2024 هم هست. همه چیز آن کلیشهای به نظر میرسد اما قصه چنان روان تعریف میشود و داستان و شخصیت اصلی چنان گیرا هستند که نمیتوان تا پایان از پرده چشم برداشت و کار دیگری کرد.
از همان ابتدا بدون هیچ مقدمهای به یاد فیلمهای شاخص زامبیمحوری چون «28 روز بعد» میافتیم؛ شهری خالی از سکنه و مردمانی که توسط ارتش به جای دیگری برده شدهاند. اما ورق برمیگردد. این شهر در ظاهر پر از آرامش و خالی، آتشی در خود نهفته دارد که به زودی همه را خاکستر میکند. پس قهرمان قصه آستین بالا میزند و به دنبال چاره میگردد. در راه متوجه میشود که مردمان زنده مانده از بلای زامبیها، خطرناکتر از آن موجودات کریه هستند و ناگهان تغییر مسیر میدهد. در این راه تنهایی او با کسانی پر می شود و سپس چندتایی سکانس معرکه از راه میرسند که حسابی نفسگیر هستند. در چنین چارچوبی است که یکی از بهترین فیلمهای ترسناک سال 2024 زاده میشود.
شناسنامه فیلم آخرالزمان زد: شروع یک پایان (Apocalypse Z: The Beginning Of The End)
کارگردان: کارلس تورس
بازیگران: خوزه ماریا یازپیک، فرانسیسکو ارتیز و برتا باسکس
محصول: 2024، اسپانیا
امتیاز سایت IMDb به فیلم: 6.1 از 10
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 67٪
خلاصه داستان: در شب کریسمس مانل همراه با خانوادهاش به سمت منزل خواهرش میراند. در طول راه بین او و همسرش بحثی در میگیرد و سپس تصادفی باعث مرگ جولیا همسرش میشود. یک سال می گذرد و حال مانل خود را از همهی دنیا منزوی کرده و کاری به کار کسی ندارد. در این میان تنها راه ارتباطی او با جهان بیرون تماسهای تصویری با خواهرش است. به دلیل همین انزوا او اصلا متوجه نمیشود که ویروسی در حال گسترش است و نسل بشر را تا آستانهی نابودی پیش برده است. ویروس تمام اروپا را در مینوردد و دولت اسپانیا هیچ کمکی به مردم نمیکند. مانل متوجه میشود و ناگهان به خود میآید و بیرون میزند تا به دیگر اعضای خانوادهاش ملحق شود اما …
انیمیشن چی ببینیم؟
- انیمیشن «دیو و دلبر»
کمپانی والت دیزنی زمانی انیمیشنهای دلچسبی میساخت که حسابی مخاطب را سرگرم میکرد. همان انیمیشنهای خوش رنگ و لعاب که همه چیز داشتند؛ قصههایی پریانی که در آنها خیال و رویا اهمیت فراوان داشت و تماشاگر هم به همین دلیل پول میداد و برای تماشا در سالن سینما مینشست. حتی قصهی تلخ و تاریکی چون قصهی «دیو و دلبر» که در دستان فیلمسازان بزرگی چون ژان کوکتو به داستانهایی گوتیک شباهت داشتند، توسط گردانندگان والت دیزنی به فیلمهایی خیالانگیز تبدیل میشدند که میشد در آنها غرق شد و کمی از دنیا فاصله گرفت. آن جهان رنگارنگ و سراسر رویا مخاطب را در ِآغوش میکشید و با خود به دنیایی میبرد که هیچ چیزش به اطراف ما شباهت نداشت.
«دیو و دلبر» مورد بحث ما هم یکی از آخرین فیلمهای باشکوه آن دوران دیزنی است و هنوز هم بهترین انیمیشنی است که از روی این قصهی مهم اقتباس شده است. دلیل این موضوع هم به تمرکز سازندگان روی رابطهی دو شخصیت اصلی بازمیگردد. آنها تمام حواشی را حذف کردهاند و به قصهی دیوی پرداختهاند که یاد میگیرد احساس داشته باشد و دختری که عاشق میشود. آن سو تر وسایل سخنگوی خانه هم هستند که توامان به این تصویر رنگارنگ هم خنده میآورند و هم بر میزان خیالش اضافه میکنند. در چنین چارچوبی است که نمیتوان به تماشای انیمیشن «دیو و دلبر» نشست و مدام لبخندی بر لب نداشت.
شناسنامه انیمیشن «دیو و دلبر» (Beauty And The Beast)
کارگردانان: گری تروسدیل و کرک وایز
صداپیشگان: پگی اوهارا، رابی بنسون و ریچارد وایت
محصول: 1991، آمریکا
امتیاز سایت IMDb به فیلم: 8 از 10
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 95٪
خلاصه داستان: جادوگری به درب یک قلعه مراجعه میکند و از مالک آن که ارباب ظالمی است میخواهد که در ازای یک شاخه گل رز به او پناه دهد تا از طوفان در امان باشد. اما ارباب قصر سرباز میزند و زن جادوگر هم او را طلسم میکند. زن، ارباب قصر را به یک هیولا تبدیل کرده و مستخدمانش هم به وسایل آشپزخانه تبدیل میشوند. جادوگر به ارباب قلعه میگوید که او تنها تا افتادن آخرین برگ گل رز فرصت دارد که مهر زنی را به دست آورد، وگرنه تا پایان عمر به همان شکل باقی خواهد ماند و هیچگاه طلسم شکسته نخواهد شد. مدتها میگذرد و قصر به مکانی یخ زده تبدیل میشود و فقط چند گلبرگ باقی مانده است. در این میان پیرمردی از راه میرسد و …
سریال چی ببینیم؟
- سریال «آبهای شمالی»
اندرو هیگ سریال آبهای شمالی را از کتابی به همین نام و به قلم ایان مکگوایر اقتباس کرده است. کتاب به خاطر توصیفات دقیقش از نحوه زندگی ملوانان کشتیهای صید نهنگ در قرن نوزدهم و همچنین شرح جزئینگرانه رفتار شخصیتهایش برای بقا در یک محیط یخ زده جایی نزدیکی قطب شمال، بسیار تحسین شد و نهایتا هم سر از لیست 10 کتاب برتر نشریه نیویورک تایمز در سال 2016 درآورد. داستان سریال اندرو هیگ در سال 1859 و در بندر صنعتی هال انگلستان آغاز میشود. درست در زمانهای که تجارت روغن نهنگ از رونق افتاده و جای خود را به تجارت زغال سنگ داده است.
در چنین بستری صاحب یک شرکت شکار نهنگ در تلاش است که یکی یکی از شر کشتیهایش خلاص شود. او با پیش بردن یک نقشه خطرناک از ناخدای کشتی خود میخواهد که آن را در یک مکان مشخص در نزدیکی قطب شمال به یخهای قطبی بکوبد تا بتواند از شرکت بیمه پولی زیادی به جیب بزند و البته قول میدهد که کشتی دومی هم برای نجات افراد در همان نزدیکی خواهد بود. در چنین بستری تعلیقی شکل میگیرد و مخاطب تصور میکند که شاهپیرنگ سریال، همین اعزام و نحوه غرق شدن کشتی است اما سازندگان از این بستر استفاده میکنند تا قصهی دیگری تعریف کنند. در واقع این داستان فقط بهانهای است برای نقب زدن به ذات طماع بشر و کندوکاو در باب ماهیت خیر و شر و طمع انسان. گفتنی است بازی بازیگران سریال، به ویژه بازی کالین فارل از نقاط قوت اصلی آن است.
شناسنامه سریال «آبهای شمالی» (The North Water)
سازنده: اندرو هیگ
بازیگران: کالین فارل، جک اُ کانل و استفن گراهام
محصول: 2021،بریتانیا و کانادا
امتیاز سایت IMDb به سریال: 7.6 از 10
امتیاز سریال در سایت راتن تومیتوز: 96٪
وضعیت: یک فصل، پنج قسمت، تمام شده
خلاصه داستان: در سال 1859 و درست در زمانهای که تجارت روغن نهنگ از رونق افتاده و با تجارت زغال سنگ جایگزین شده، یک کشتی صید نهنگ از شهر هال در انگلستان به سمت قطب شمال عازم میشود. در این میان مالک کمپانی کشتیرانی که مالکیت کشتی را در اختیار دارد از ناخدا میخواهد که کشتی خود را در نقطهای از پیش تعیین شده به یخهای قطبی بکوبد تا غرق شود. او به ناخدا توضیح میدهد که در این صورت شرکت بیمه پول زیادی خواهد پرداخت و سهم قابل توجهی از این پول هم به ناخدا میرسد و البته کشتی دومی هم برای نجات خدمه در آن مکان خواهد بود. این در حالی است که به جز دو نفر از خدمه کشتی کس دیگری از این نقشه خبر ندارد …
منبع: دیجیکالا مگ
source