«ناروتو» یکی از معروفترین انیمههای تاریخ است؛ یکی از آن انیمههایی که اولین بار در بیرون از ژاپن گل کردند و مخاطبان را به سمت این مدیوم تازه کشاندند. بسیاری که خودشان را انیمهباز حرفهای میدانند، روز اول با «ناروتو» بود که پایشان به دنیای انیمه باز شد و به ویژه با سفر شخصیت اصلی داستان ارتباط گرفتند. این شخصیت اصلی ناروتو اوزوماکی است. به جز او که در مرکز داستان «ناروتو» قرار میگیرد، بسیاری شخصیتهای دیگر هستند که هر کدام رنگ و لعاب خاص خودشان را به این انیمه میآورند و برخیهایشان به محبوبترین کاراکترهای انیمه تبدیل شدهاند. در میان این کاراکترهای محبوب علاوه بر اینکه دوستان و متحدان ناروتو قرار دارند، کاراکترهایی هم هستند که میخواهند دنیا را به قهقرا ببرند. به جز داستانپردازی و نقاشی جذاب این انیمه، شخصیتهای رنگارنگ «ناروتو» به یکی دیگر از مهمترین دلایل جذابیت این انیمه تبدیل شدهاند؛ انیمهای که توانسته با حفظ کیفیت خود، تا سالها سرگرمکننده باقی بماند.
انیمه «ناروتو»، در کنار «وان پیس» و «بلیچ»، یکی از سه انیمهی شونن اصلی به حساب میآید و دلایل زیادی وجود دارد که چنین لقب مهمی را به آن دادهاند؛ مثلا داستانها یا جهانسازی عمیق «ناروتو» به راحتی بسیاری از انیمههای شونن دیگر را کنار میزند. در بطن این جهان شگفت انگیز، کاراکترهایی وجود دارند که پیشرفت داستان به آنها متکی است، کاراکترهایی که تجربهی مای بیننده را هم نسبت به داستان عمیقتر میکنند. این شخصیتهای چندلایه از مهمترین دلایل محبوبیت انیمه «ناروتو» ساختهی ماساشی کیشیموتو هستند که بیشتر از بیست سال است طرفداران دوآتشهی خود را از دست نداده است. اما همهی کاراکترها به یک میزان بین این طرفداران محبوب نیستند. شخصیتهای اصلی مثل ناروتو و ساسکه جایگاه مهمی در دل بینندگان دارند و حتی برخی از کاراکترهای کمتردیدهشده حسابی طرفدار پیدا کردهاند.
محبوبترین شخصیتهای انیمه را بشناسید
۳۵. کانکورو
کانکورو برادر گارا است؛ این دو اولین بار در زمان امتحانات چونین (Chunin) معرفی شدند. با اینکه گارا همیشه در مرکز توجهات بوده است، اما طرفداران قدیمی «ناروتو» کانکورو را هم به خوبی میشناسند. او با لباس سیاه و نقاشیهای روی صورتش از سایرین برجسته میشود؛ ویژگیهای ظاهری که از همان ابتدای انیمه القاء میکردند که کانکورو قرار است یکی از شخصیتهای منفی «ناروتو» باشد. اما در ادامه معلوم میشود که کانکورو آن آدم بدی نیست که ظاهرش نشان میداد و بالاخره تا زمانی که تیم شیکامارو به کمک نیاز داشتند، وجههی خودش را پاک کرد.
با اینکه کانکورو بین محبوبترین شخصیتهای «ناروتو» جایگاه بالایی ندارد، اما طرفداران انیمه او را به خوشقلبیاش میشناسند که همیشه از برادرش گارا حمایت میکند. بعد از اینکه کانکورو قدرت جوتسو پاپت (Puppet Jutsu) را به دست آورد، رشد بسیاری داشت و میتوانست از این جوتسو در مبارزات استفاده کند و حتی یک بار بدن ساسوری را هم مثل یک عروسک خیمهشببازی تحت اختیار خود گرفت. در نهایت اما کانکورو یکی از کاراکترهای فرعی «ناروتو» است که رشد شخصیتی زیادی پیدا در طول داستان پیدا نمیکند؛ برای همین مجبور شدیم او را در پایینترین رتبهی محبوبترین شخصیتهای انیمه «ناروتو» قرار دهیم.
۳۴. کیبا اینوزوکا
مثل خیلی از کاراکترهای دست چندم در تیم کونوها ۱۱، کیبا هم در نیمهی دوم «ناروتو» فرصت زیادی برای درخشش پیدا نکرد، اما طرفداران زیادی هنوز نام او را از یاد نبردهاند؛ به خصوص کسانی که خودشان به عنوان حیوان خانگی سگ دارند. آکامارو یک سگ نینجا است و از زمانی که تولهسگ کوچکی بیش نبوده، کنار کیبا بزرگ شده و بهترین دوست او به حساب میآید. کیبا با اینکه گاهی اوقات تندخو و دمدمیمزاج است، اما یک همتیمی فوقالعاده هم به حساب میآید و به دلیل حس بویایی فوقالعادهاش، میتواند در زمینهی ردیابی به کمک تیم بیاید. چیزی که کیبا را از بین سایر شخصیتهای انیمه «ناروتو» متمایز میکند، سبک مبارزهی اوست که از آکامارو در این کار بهره میبرد؛ تا این حد که آنها میتوانند به یک جانور چندسر بزرگ تبدیل شوند!
۳۳. اینو یاماناکا
در آغاز انیمه، اینو یاماناکای بلوند از تیم ۱۰ یکی از آن شخصیتهای آنتاگونیست «ناروتو» تلقی میشد که او و ساکورا دشمن یکدیگر به حساب آمده و مدام در مقابل هم درمیآمدند. اما دشمنی این دو بر سر ساسکه تنها ظاهر ماجرا بود؛ چرا که بعدها در یک صحنهی فلشبک نشان داده شد که اینو زمانی کودکی با اعتمادبهنفس و مهربان بوده که از ساکورا هم حمایت میکرده. او به ساکورا گفته بود که او مثل غنچهای میماند که روزی شکوفا خواهد شد.
وقتی اینو و ساکورا در امتحان چونین با یکدیگر به تساوی رسیدند، دشمنی آنها هم به دوستی مبدل گشت و بهترین ویژگیهای هردوی آنها را شکوفا کرد. از آن زمان، اینو به عنوان یک شخصیت فریبندهی جذاب ظاهر شده که ممکن است همتیمیهایش را خستهکننده بداند، اما در هر شرایطی از آنها حمایت و به ویژه از دوستانش در برابر تهدیداتی مثل آکاتسوکی محافظت میکند. اینو همچنین مهارت خود را با یادگیری جوتسو پزشکی گسترش داد که در چهارمین جنگ بزرگ شینوبی بسیار مفید واقع شد.
۳۲. زابوزا موموچی
زابوزا موموچی اولین تهدید جدی بود که ناروتو، ساکورا و ساسکه با او مواجه شدند؛ اما زابوزا به ناروتو کمک کرد تا ماهیت نینجای خود را کشف کند. او بانداژهایی مانند ماسک میزند و شلوار گشاد و مچبند و پابند دارد. همچنین از تیغهی افسانهای جلاد از روستای مه استفاده میکند. زابوزا به دیو مه پنهان معروف است. به این دلیل این لقب را به زابوزا دادند که او تمام دانشآموزان آکادمی نینجای «مه خونین» (Bloody Mist) را در کودکی کشته بود. او بیرحم بود، اما هاکو با دلسوزی نشان دادن به او، جنبهی مهربانتر زابوزا را بیرون کشید. آخرین دفاع او در برابر گاتو و مردانش هنوز هم یکی از دیدنیترین صحنههای کل انیمه است.
۳۱. آسوما ساروتوبی
جونینها فقط لازم است گنینها را در مأموریتها هدایت کنند، اما یک جونین مثل آسوما ساروتوبی بسیار فراتر از اینها میرود. او برای تیم ۱۰ بیشتر مثل پدر میماند؛ مخصوصا زمانی که شیکامارو، چوجی و اینو فقط نوجوانهای بداخلاق و غرغرو بودند که تمایل داشتند یکدیگر را آزار دهند و با هم همکاری نمیکردند. در این زمان آنها قطعا به یک آدم بالغ که آنها را سر جایشان بنشاند نیاز داشتند و این آدم بالغ آسوما بود.
به جز توانایی رهبری و مدیریت او، طرفداران «ناروتو» این شخصیت را به خاطر زیرکیاش میشناسند؛ مثل آن دفعهای که آسوما از بازی شوگی برای تست آیکیوی شیکامارو استفاده کرد تا پتانسیل واقعی پسرک را کشف کند. آسوما به عنوان یک رهبر واقعی میخواست از شیکامارو مراقبت کرده و تواناییهایش را نشان دهد؛ اما در ابتدا باید مطمئن میشد که آیا واقعا نبوغ بالایی دارد یا نه. شخصیتهای «جونین» زیادی در انیمه «ناروتو» پیدا نمیشود که با روشهای این چنینی، گنینهای خود را آزمایش کرده باشند تا بفهمند چند مرده حلاجاند.
۳۰. هیدان
خلاف دیگر اعضای آکاتسوکی، هیدان در نینجوتسو برتری نداشت، اما همچنان یک نینجای بسیار خطرناک بود. او با مطالعهی فنون ممنوعهی مذهبی جاشین، توانست از شکلی از جاودانگی رمزگشایی کند. جاشین همچنین سرمنشأ نفرینی است که به هیدان اجازه داد تا خود را در قالب یک عروسک وودوی انسانی درآورد. هیدان از این تکنیک برای کشتن آسوما استفاده کرد و توانست دو دم جینچوریکی را نیز با آن شکست دهد. درست است که هیدان یک آدم متعصب بود، اما طرفداران انیمه او را به عنوان یک آدم بددهن و البته سرگرمکننده میشناسند؛ به ویژه وقتهایی که صدمه میدید این ویژگیها حسابی خودشان را بروز میدادند. در میان شخصیتهای انیمه «ناروتو»، هیدان نه به خاطر ویژگیهای مثبت خود، بلکه به دلیل تازگی در طراحی او به عنوان عضوی بیرحم و افراطی از آکاتسوکی محبوبیت پیدا کرده است.
۲۹. کونوهامارو
زمانی که کونوهامارو ساروتوبی برای اولین بار در انیمه «ناروتو» ظاهر شد، یکی از آن شخصیتهای نفرت انگیز و عقدهای به نظر میرسید؛ اما در واقعیت، کونوهامارو یک قهرمان جوان بود که فقط میخواست بین مردم دهکده خودی نشان دهد و بتواند به کسی تبدیل شود که مردم به او افتخار میکنند. با اینکه انتظارات از او بالا بود، اما ابیسو نتوانست پتانسیل واقعی او را بیرون بکشد؛ تا اینکه ناروتو اوزوماکی موفق به این کار شد.
کونوهامارو وقتی پذیرفت که در یک وضعیت کاملا دوستانه، رقیب ناروتو باشد، فورا به یک شخصیت دوستداشتنیتر و دلسوزتر تبدیل شد و حتی جوتسوهای جدیدی از ناروتو آموخت. از بسیاری جهات، کونوهامارو را میتوان به عنوان نسخهی کوچک دیگری از ناروتو اوزوماکی مینیاتوری در نظر گرفت؛ یک شینوبی شجاع که حتی برای نجات جان ابیسو، با حمله به پین جان خود را به خطر انداخت.
۲۸. شینو آبورامه
بسیاری از انیمهبازها از شخصیتهای باحال اما سرد و گوشهگیر خوششان میآید. با اینکه ایتاچی اوچیها گوی سبقت را در این دسته از تمام شخصیتهای دیگر انیمه «ناروتو» میرباید، اما طرفداران هنوز هم میتوانند کاراکترهای دیگری را پیدا کنند که چنین ویژگیهایی در آنها پیدا میشود؛ به طور خاص شینو آبورامه از تیم ۱۰. او مهارتهای منحصر به فرد خود را در امتحان چونین با استفاده از چاکرای خود نشان داد و با استفاده از قدرتش، توانست به راحتی زاکو آبومی را در دوئل شکست دهد. سپس شینو از همین قدرت برای مبارزه با کانکورو در عملیات کونوها استفاده کرد. از این زمان دیگر شینو به حاشیه رانده شد؛ اما هر کسی که از شخصیت باحال او خوشش آمده، هنوز شینو را به یاد دارد. او یکی از اعضای آرامتر تیم کونوها ۱۱ است و یک عضو بالغ و باهوش به حساب میآید، خلاف کسانی مثل ناروتو، اینو یا کیبا.
۲۷. کوشینا اوزوماکی
کوشینا زمانی آن جینچوریکی نه دم بود؛ یعنی یکی از انسانهایی که جانوران چنددم در آنها قرار داده شده و قدرت فوقالعادهای دارند. مهمتر از این، کوشینا همسر میناتو و مادر ناروتو است. او اولین بار در یک فلشبک نشان داده شد و به سرعت بین طرفداران محبوبیت پیدا کرد. کوشینا و ناروتو ویژگیهای مشابهی دارند، بنابراین منطقی است که طرفداران او را دوست داشته باشند. او سرگرمکننده و حتی کمی بیدست و پا بود و پسرش انرژی پر جنب و جوش و اشتیاق کوشینا را برای زندگی به ارث برده است. کوشینا با اینکه آدم پرحرفی بود، اما همه او را به عنوان فردی بسیار دوستداشتنی و دلسوز میشناختند که هر کاری از دستش بربیاید برای محافظت از فرزندش انجام میدهد. یکی از تأثیرگذارترین صحنههای انیمه زمانی است که کوشینا متوجه میشود باردار است. کوشینا به جز اینها یک نینجای قوی هم به حساب میآید و در تکنیکی مهارت داشت که با کمک آن میتوانست یک جانور دمدار را مهار کند.
۲۶. هاکو
هاکو به قبیلهی یوکی تعلق داشت و توانایی آنها را هم به ارث برده بود که میتوانند از قدرت آب و یخ استفاده کنند. اما کسانی که این قدرت را داشتند در سرزمین آب مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند و حتی پدر هاکو تلاش کرد پسرش را به خاطر این قدرت بکشد. خوشبختانه، زابوزا هاکو را پیدا کرده و زیر پروبال خود گرفت. هاکو یک نینجا در سطح آنبو بود و زمانی که برای اولین بار در مقابل تیم ۷ ظاهر شد، لباس کامل آنبوی دهکدهی مه را پوشید که او را شبیه یک نینجای واقعی میکرد. جوتسوی آینههای یخی کریستالی او در میان شخصیتهای دیگر انیمه «ناروتو» نظیر ندارد. هاکو قلب بسیار پاکی داشت و به ناروتو این را یاد داد که افراد زمانی قوی میشوند که بخواهند از آدم مهمی در زندگیاشان محافظت کنند.
۲۵. کونان
کونان یکی از اعضای مؤسس آکاتسوکی و همچنین تنها عضو زن این سازمان بود. او از سوی جیرایا آموزش دید و در طول نبردش با مادارا ثابت کرد که واقعا یک نینجا در سطح کاگه است. اگر مادارا از ایزاناگی برای نجات خود استفاده نمیکرد، کونان قطعا او را شکست میداد. در نتیجهی جنگ، کشور کونان رو به ویرانی رفت و او هم یتیم شده بود؛ برای همین، او آرزو داشت تا بتواند روزی صلح جهانی را محقق کند. او عاشق اوریگامی بود و از این اشتیاق برای ایجاد سبک مبارزهای خود استفاده کرد که به نام رقص شیکیگامی شناخته میشود؛ این قدرت چاکرای او را به کاغذ تبدیل میکند. این تکنیک در میان سبکهای مبارزهای در «ناروتو» واقعا منحصربهفرد و زیبا است. طرفداران «ناروتو»، کونان را به خاطر شجاعت و ایدهآلیست بودنش میشناسند که در مقابل توبی ایستادگی و از رویای ناروتو دفاع کرد. به همین خاطر، کونان در جایگاه محبوبترین شخصیتهای انیمه «ناروتو» جای دارد؛ اما متأسفانه نقش او آن قدر در طول داستان برجسته نیست که بتوانیم او را در جایگاه بالاتری قرار دهیم.
۲۴. کیسامه هوشیکاگه
تقریبا تمام شخصیتهای انیمه «ناروتو» طراحیهای منحصربهفردی دارند و کیسامه هوشیگاکی به دلیل ظاهر کوسهمانند خود واقعا از سایرین متمایز میشود؛ پوست آبی مایل به خاکستری، دندانهای مثلثی تیز و آبششهای او همه ظاهری ترسناک به کیسامه میدهند. او دارای ذخایر عظیم چاکرا است و حتی سامههادا (Samehada) را در اختیار داشت، یک تیغهی حساس که چاکرای هر کسی را که میبرد در خود جذب میکند.
با این ویژگیها بود که کیسامه توانست به تنهایی با جینچوریکیهای چهاردم و هشتدمی مقابله کند. همین دستاورد، او را به یکی از قویترین اعضای آکاتسوکی تبدیل کرد و برای هر کسی که از بخت بد مسیرش به کیسامه میافتاد، دشمنی ترسناک بود. البته درست است که کیسامه تهاجمی و بیرحمانه رفتار میکرد، اما این نتیجهی تجربیاتی بود که از سر گذرانده بود و باعث شد جایگاهش در جهان را زیر سؤال ببرد. با این اوصاف، با این که کیسامه به آن اندازه در انیمه حضور نداشت که طرفداران پروپاقرصی داشته باشد، اما بهخاطر ظاهر خاص خود یکی از آن شخصیتهای بهیادماندنیتر است.
۲۳. تماری
تماری اولین بار در زمان امتحان چونین بود که به داستان وارد شد. قبل از اینکه تماری با شیکامارو ازدواج کند، او قویترین کسی در روستای شن به حساب میآمد که میتوانست از سبک باد بهره ببرد. او بود که با گارا به جلسهی پنچ کاگه (Five-Kage Summit) رفت و در طول چهارمین جنگ بزرگ نینجا، موفق شد در حملهای به مادارا اوچیهای افسانهای واقعا ضربهای به او وارد کند؛ کاری که هرکسی از پس آن برنمیآید.
تماری در نیمهی اول انیمه «ناروتو» بسیار برجستهتر بود. در این زمان تماری تنتن را به راحتی شکست داد و شیکامارو را در طول مسابقهی امتحان چونین به چالش کشید. بهترین لحظهی او زمانی است که تماری توانست تایویا را شکست دهد. این اولین پیروزی بزرگ تماری به عنوان یک قهرمان در ناروتو بود که به سرعت او را به یکی از محبوبترین شخصیتهای انیمه «ناروتو» در میان طرفداران تبدیل کرد.
۲۲. شیسوی
خلاف سایر شخصیتهای ناروتو، شیسویی اوچیها زمان حضور بسیار محدودی در انیمه داشت، اما با این حال توانست تأثیر بزرگی بر داستان بگذارد. او ماهرترین اوچیهای نسل خود بود و قدرتش احتمالا همسطح با کسی مثل ایتاچی. شیسویی تکنیک «حرکت آنی بدن» (Body Flicker) را در حدی استادانه فرا گرفته بود که نینجاهای دیگر از او وحشت داشتند. به لطف مانگکیو شارینگان، شیسویی قادر بود از چاکرای غولپیکر «سوسانو» (Susanoo) و همچنین جوتسوی کنترل ذهن معروف به «کوتواماتسوکامی» (Kotoamatsukami) استفاده کند. در اعماق وجودش، شیسویی فردی صلحطلب بود و حاضر بود کوتواماتسوکامی را برای جلوگیری از کودتای اوچیها به کار بگیرد. همهی این ویژگیها باعث میشود که شیسویی از بسیاری جهات شباهت زیادی به ایتاچی داشته باشد و به همین دلایل بین طرفداران «ناروتو» هم محبوبیت پیدا کند.
۲۱. ساسوری
چندین عضو آکاتسوکی جزو محبوبترین شخصیتهای انیمه «ناروتو» هستند و این احتمالا به دلیل جذابیت فوقالعادهی آنها به عنوان کاراکترهای شرور است. ساسوری یک عروسکگردان بیرحم بود که مجموعهای چشمگیر از ۲۹۸ عروسک جنگی داشت که بیشتر آنها بر اساس افراد واقعی ساخته شده بودند. ساسوری حتی عروسک سومین کازکاگه را در اختیار داشت که قدرت جوتسوی «شن آهنین» ساسوری (Iron Sand Jutsu) آن را تکمیل میکرد؛ توانایی که از او در نبردها دشمنی وحشتناک میساخت. در واقع، ساسوری خودش را به یک عروسک تبدیل میکرد و از این طریق، اعضای داخلی و چاکرای خود را به طور ویژه نگه میداشت. نبرد ساسوری با ساکورا و چیو همچنان یکی از بهترین مبارزات در کل سری «ناروتو» به حساب میآید.
۲۰. تسوناده
به عنوان یکی از سه سانین افسانهای، تسوناده یکی از قویترین نینجاهایی است که دهکدهی کونوها تا به حال به خود دیده است. او بهترین نینجای پزشکی در دنیای «ناروتو» است و زمانی که به عنوان پنجمین هوکاگه دهکده انتخاب شد، میراث پدربزرگش را ادامه داد. تسوناده در هنر «بازیابی میتوزی» (Mitotic Regeneration) مهارت داشت که اساسا بدین معنی است که این قدرت او را برای مدت کوتاهی در نبرد نامیرا میکرد.
با وجود استعداد و میراثش، داستان زندگی تسوناده بهشدت تراژیک است. او مجبور شد برادر کوچکش و مردی را که دوست داشت، با دستان خود به خاک بسپارد؛ هر دوی آنها در میدان جنگ جان خود را از دست دادند. در نتیجه، تسوناده ترس شدیدی از خون پیدا کرد؛ اما پس از ملاقات با ناروتو توانست بر این ترس غلبه کند. تسوناده نه تنها در دنیای نینجا نقش مهمی ایفا میکند، بلکه پس از تبدیل شدن به پنجمین هوکاگه، به بازگرداندن آرامش و ثبات به کونوها هم کمک کرد. بنابراین، جای تعجب ندارد که او بین همهی طرفداران «ناروتو» یکی از محبوبترین شخصیتهای انیمه باشد، اما به دلیل حضور بهنسبت کمرنگش در اواخر داستان، در رتبهی بیستم قرار دارد.
۱۹. دیدارا
دیدارا در آکاتسوکی متخصص انفجار است و با ترکیب عنصر آتش و خاک، چیزهایی خلق میکند که میتوانند با نیرویی فوقالعاده منفجر شوند. او زمانی به خاطر این مهارت در دهکدهی سنگ پنهان (Hidden Stone) شهرت داشت، اما پس از شکست از ایتاچی، به آکاتسوکی پیوست. با اینکه دیدارا یک شرور تمامعیار در «ناروتو» به حساب نمیآید و از همان ابتدا هم شانس زیادی برای حضور طولانیمدت در داستان نداشت، اما به طرز شگفتآوری در میان محبوبترین شخصیتهای این انیمه رتبهی بالایی دارد. شاید طرفداران، سبک مبارزهی منحصربهفرد و عجیب او را دوست داشتهاند؛ مخصوصا نمیتوان خونسردی و دستاوردهای قابل توجهش را هم از یاد برد، مثل اینکه او توانست گارا را زنده دستگیر کند. بالاخره هر کسی که بتواند یک جینچوریکی را بگیرد، تازه بدون اینکه به کمک کسی نیاز داشته باشد، بسیار قدرتمند است و دیدارا به عنوان اولین عضو آکاتسوکی که در این کار موفق شده بود جای تحسین دارد.
۱۸. توبی
توبی همان هویتی بود که اوبیتو از آن استفاده میکرد تا بدون اینکه کسی متوجه شود، فعالیت کند. با این حال، برخی از طرفداران توبی را بیشتر از اوبیتو دوست دارند که مشخصا به خاطر ویژگیهای شخصیت اوست. اوبیتو در قالب توبی از تواناییهای عجیبی استفاده میکرد تا هویت خود را مخفی نگه دارد و همین موضوع باعث میشد هر مبارزهای که در آن حضور داشت بهشدت سرگرمکننده باشد. توبی یک شخصیت کاملا شوخ و احمق به نظر میرسید و در میان اعضای آکاتسوکی او را به بمب خنده و طنز میشناسیم. او در اواسط «ناروتو شیپودن» به عنوان جایگزین ساسوری معرفی شد که روح و روان دیدارا به خاطرش آزار مییافت؛ به طوری که دیدارا مدام از خودش میپرسید چه گناهی مرتکب شده که سزاوار چنین همکار پرسروصدا و خستهکنندهای است!
۱۷. اوروچیمارو
اوروچیمارو، شروری با تم مار، زمانی یک نینجای کونوها بود و به عنوان همتیمی تسوناده و جیرایا و یکی از «سه سانین افسانهای» شناخته میشد. اما با وجود تمام تجربیاتی که این سه نفر با هم از سر گذرانده بودند، رابطهی او با آنها دوام نیاورد. علاقهی شدید اوروچیمارو به مسائلی مثل مرگ و جاودانگی، او را به سمت آزمایشهای علمی بیرحمانه سوق داد و از او یک شرور با شخصیتی خودمحور ساخت که همین مسئله برایش دردسر زیادی درست کرد.
اوروچیمارو مجبور شد از دهکدهی کونوها فرار کند تا بتواند تحقیقاتش را در جای دیگری ادامه دهد. او امپراتوری شخصی خود را با آزمایشگاههای متعدد، قربانیان آزمایشگاهی و زیردستانی مانند کابوتو بنا کرد. اوروچیمارو در طول اپیزودهای مختلف با ترکیب بینظیر علم و جوتسوهای خلاقانه، توانست طرفداران ناروتو را به وحشت بیندازد، منزجر کند و به وجد آورد و همهی اینها را انجام داد تا بالاخره در مسیر دستیابی به جاودانگی واقعی قرار بگیرد. اوروچیمارو به نظر میرسد که به عنوان والد میتسوکی، همتیمی بوروتو (پسر ناروتو)، کمی نرمتر و ملایمتر شده. میتسوکی یک کلون مصنوعی و کوچک از اوروچیمارو به حساب میآید که در نتیجهی یکی از آزمایشهای او ساخته شده است.
۱۶. مایت گای
مایت گای یک استاد تایجوتسوی پرانرژی و خوشبین است که به قدرت جوانی ایمان دارد و مهمترین تأثیرش در داستان را بر وفادارترین شاگردش، یعنی راک لی، گذاشت. مایت گای شبیه یک نسخهی بزرگسال از خود راک لی به نظر میرسد و مظهر یک قهرمان شونن تمام و کمال است؛ با شور و اشتیاق بیحد و مرز، خوشبینی و روحیهی رقابتیاش، مایت گای آنقدر کاراکتر خوبی است که حتی میتوانست انیمهی مخصوص خودش را داشته باشد. با اینکه نقش مایت گای اساسا یک نقش فرعی است، اما تماشای او به ویژه در صحنههای اکشن دیدن دارد. تایجوتسوی خارقالعاده، نگرش مثبت و لحظات کمدی جذاب، همگی دست به دست هم دادهاند تا او را به عنوان یکی از محبوبترین شخصیتهای انیمه «ناروتو» در نظر بگیریم.
۱۵. هیناتا هیوگا
هیناتا هیوگا دختر ارشد خانوادهی اصلی قبیلهی هیوگا است و در نهایت با عشق دوران کودکیاش، ناروتو اوزوماکی ازدواج میکند. از لحظهای که کاراکتر هیناتا معرفی شد، او به سرعت توانست دل طرفداران را به دست آورد. مهربانی و شخصیت پاک او به عنوان یک داندره (اصطلاحی در مانگا و انیمه که برای شخصیتهای خجالتی و آرام استفاده میکنند) باعث شد که بیشتر هم در دل طرفداران جا بگیرد. طرفداران انیمه به طور کلی شخصیتهای داندرهی شیرین و صادق مانند هیناتا هیوگا، شکو کمی، میکو ناکانو و امثال آنها را دوست دارند. اما خلاف بیشتر داندرهها، هیناتا یک شینوبی قدرتمند و شجاع نیز هست که میتواند از تایجوتسو و بیاکوگان قبیلهاش استفاده کند و در کنار همتیمیهایش بجنگد و همه را نجات دهد. رشد شخصیتی هیناتا از یک دختر خجالتی به یک قهرمان و مسیر عاشقانهی عمیق و احساسی او، باعث شده است که در رتبهی پانزدهم محبوبترین شخصیتهای انیمه «ناروتو» قرار بگیرد.
۱۴. نجی هیوگا
نجی هیوگا که شخصیتی از نوع کودره (Kuudere) دارد، در زمان اولین حضورش در آرک امتحان چونین، دیگر یک شرور درست و درمان بود. او با کلمات تند و تحقیرآمیز، هیناتا را آزار میداد و به شدت رویای ناروتو برای هوکاگه شدن را زیر سؤال میبرد. اما بعد از شکست از ناروتو، نجی نظر خود را تغییر داده و شروع به بازنگری در افکارش کرد. با اینکه نجی همچنان گاه و بیگاه رفتارهای تندی از خود نشان میداد، اما قطعا نسبت به گذشته رویهاش را تغییر داد، به ویژه در رابطه با هیناتا.
نجی با ایمان جدیدی که نسبت به خودش و دیگران پیدا کرد، به عضوی ارزشمند از «یازده نینجای کونوها» تبدیل شد و عزم تلخ و سرسختانهاش را کنار گذاشت و آن را با امید و عشق به سبک شونن جایگزین کرد. او حتی جان خود را کف دستش گذاشت و با فداکاری، از دوستانش در جنگ چهارم نینجا محافظت کرد؛ اگرچه برخی از طرفداران هنوز این سؤال را مطرح میکنند که آیا قربانی شدن نجی واقعا برای پیشبرد داستان ضروری بود یا نه. به هر حال، مرگ نجی همچنان یکی از احساسیترین صحنههای «ناروتو شیپودن» به شمار میرود.
۱۳. راک لی
با توجه به اینکه راک لی یک اسپینآف انیمیشنی مخصوص خودش هم دارد، کمی تعجبآور است که محبوبیت او بیشتر از اینها نیست. راک لی، به عنوان کسی که نمیتوانست مانند سایر شینوبیها تواناییهای جادویی اجرا کند، نمونهای درخشان از کسی است که با نیروی اراده و پشتکار بالاخره به موفقیت میرسد. او شخصیت عجیب و غریب و گاهی دستوپاچلفتی دارد، اما صداقت و صمیمیتش او را به یکی از شخصیتهای دوستداشتنی، نه فقط در «ناروتو»، که در دنیای انیمه تبدیل کرده است.
عزم راسخ و خوشبینی بیحد و اندازهی راک لی دقیقا همان چیزی بود که داستان «ناروتو» بهشدت به آن نیاز داشت؛ بهخصوص زمانی که داستان وارد فازهای تاریکتر خود شد. در انیمه، راک لی همیشه باور دارد افراد خوب پیروز خواهند شد و این انرژی مثبتی به کل داستان تزریق میکند. تنها نکتهی منفی درباره راک لی این است که به مرور زمان نقش او کمرنگ شد و پس از نبردش با کیمیمارو، دیگر به ندرت نقشی مهم یا دیالوگ قابل توجهی داشت. او همچنان در ادامهی داستان سروکلهاش پیدا میشود، اما تأثیرگذاری او هرگز به اندازهی دوران ابتدایی انیمه و به ویژه دورهی بهبودیاش نبود.
۱۲. اوبیتو اوچیها
اوبیتو اوچیها به شکلی غیرمنتظره وارد داستان «ناروتو» شد و به سرعت جایگاه مهمی در روایت انیمه پیدا کرد و طرفداران به همین دلیل او را دوست دارند. او نه تنها گذشتهای به شدت تراژیک دارد، بلکه نقشی اساسی در تبدیل شدن کاکاشی به سنسی فوقالعادهای برای تیم ۷ ایفا کرده است. او نینجایی است که خودش را فدا کرد تا دوستانش، کاکاشی و رین، زنده بمانند. با اینکه در آغاز تصور میشد اوبیتو در جنگ سوم نینجا مرده، اما بعدا معلوم میشود او سازمان خودش را ساخته که همان آکاتسوکی است. پس از فداکاری اوبیتو، او به دست مادارا و زتسو نجات پیدا میکند و بعدا شخصیت توبی را میسازد تا هویت خود را مخفی نگه دارد.
داستان زندگی اوبیتو دربارهی سرمنشأ چشم شارینگان کاکاشی به ما توضیح میدهد. اوبیتو به سرعت به یکی از تراژیکترین اعضای آکاتسوکی و از جذابترین شخصیتهای انیمه «ناروتو» تبدیل شد. او حتی فرصت پیدا کرد که به جای آنکه شکست را بپذیرد، خود را نجات دهد و از گذشتهی تاریکش عبور کند. او شجاعانه در برابر مادارا اوچیها و حتی کاگویا اوتسوتسوکی جنگید تا دوست و رقیبش، کاکاشی، را نجات دهد و در مسیر جبران اشتباهاتش گام بردارد.
۱۱. ساکورا هارونو
کاراکترهای زن در انیمههای شونن معمولا فرصت زیادی برای درخشش پیدا نمیکنند. بلکه بیشتر در حد شخصیتهای ضعیفی باقی میمانند که قهرمان اصلی باید بیاید و آنها را نجات دهد. برای همین هم کاراکتر ساکورا در طی سالیان بین طرفداران «ناروتو» به یکی از موضوعات بحثهای پرجدل تبدیل شده که آیا ساکورا هم در دستهی شخصیتهای زن آزاردهنده در انیمه میگنجد یا نه، خیلی هم کاراکتر خوبی است و پیشرفت شخصیتی داشته. درست است که در نگاه اول و به ویژه در اپیزودهای اولیهی «ناروتو»، ساکورا یک شخصیت بهظاهر بیفایده بود، اما او توانست یک مسیر توسعه و تحول شگفتانگیز را طی کند. ساکورا کمکم با ناامنیها و تردیدهای خود روبهرو شد و بر آنها غلبه کرد، به ویژه این را در دوئل او با اینو یاماناکا میبینیم.
ساکورا همچنین چیزهای زیادی از تسوناده آموخت و به یک نینجای پزشکی ماهر و متخصص تایجوتسو قدرتمند تبدیل شد که این امر اعتماد به نفس بالایی به او بخشید. ساکورا بعدها مانند یک خواهر برای ناروتو عمل کرد و تا جایی که میتوانست در بسیاری از قسمتهای «ناروتو شیپودن» حامی سرسخت دوست خود باقی ماند.
۱۰. میناتو نامیکازه
پدر فقید ناروتو اوزوماکی، میناتو نامیکازه، زمانی هوکاگه چهارم و رهبر تیم کاکاشی بود. میناتو در انیمه «ناروتو» بیشتر در قالب فلشبکها، توهمات و بعدها به عنوان یک جسد متحرک ظاهر میشود، اما با این حال جایگاه بالایی در میان محبوبترین و مورداحترامترین شخصیتهای «ناروتو دارد. کاراکتر میناتو با ویژگیهایی مثل جذابیت فوقالعاده، قدرت رهبری بالا، هوشمندی، خوشسیمایی و شجاعت شناخته میشود. او کسی است که میتوانست تنها با چند کلمهی محبتآمیز هر کسی را به کاری که خود میخواهد وادارد. او به شدت به پدر شدنش افتخار میکرد، اما تنها چند لحظه پس از تولد ناروتو، مجبور شد جان خود را فدا کند تا پسرش و دهکده را از نابودی حتمی نجات دهد. حتی با وجود زمان حضور محدودش در انیمه، داستان شگفتانگیز میناتو و جذابیت بینظیر او، موجب شده جایگاه بالایی در میان محبوبترین شخصیتهای «ناروتو» پیدا کند.
۹. شیکامارو نارا
در دوران کودکی، ناروتو یک بچهی منزوی بود که مردم او را طرد میکردند؛ برای همین، ناروتو برای جلب توجه به شیطنتها و خرابکاری متوسل میشد. همزمان کسی وجود داشت که به حرف دیگران اهمیتی نمیداد و با ناروتو وقت میگذراند؛ این فرد شیکامارو بود که با اینکه میدانست دوستی با ناورتو باعث میشود او هم از سوی مردم دهکده عجیبوغریب به نظر برسد، اما پا پس نمیکشید. محبت او نسبت به ناروتو احترام بینندگان انیمه را برایش به همراه داشت. شیکامارو همیشه یکی از نزدیکترین دوستان ناروتو بود و حتی تا بزرگسالی به دوستی با او ادامه داد.
شیکامارو همچنین به خاطر نابغه بودن و شخصیت عجیبش محبوب است. او را اساسا یک آدم تنبل و راحتطلب میدانند که از بازی شوگی و تماشای ابرها لذت میبرد. با این حال، اگر دهکدهاش به او نیاز داشته باشد، شیکامارو سرسختانه پا به میدان گذاشته و مبارزه میکند و به ویژه از ذهن باهوش خود بهره میبرد. تمام این ویژگیها در کنار هم شخصیتی بسیار جذاب را خلق کردهاند و به همین دلیل است که شیکامارو نارا در میان محبوبترین شخصیتهای انیمه «ناروتو» جایگاه بسیار بالایی دارد.
۸. مادارا اوچیها
مادارا اوچیها در اواخر انیمه «ناروتو» به عنوان یک شرور فراموشنشدنی ظاهر شد که قصد داشت کل دنیا را در یک گنجوتسو گرفتار کند تا به زور تمام زمین را به یک صلح ساختگی برساند. او یکی از محبوبترین شخصیتهای «ناروتو» است و به عنوان یک آنتاگونیست شکستناپذیر با تواناییهای حماسی خود در انیمه شناخته میشود. مادارا ممکن است در ابتدا در سایهها پنهان شده و از پشت پرده نقشههایش را دنبال کرده باشد؛ اما زمانی که بهطور علنی وارد صحنه شد، امکان نداشت که هیچ بینندهای نسبت به این نینجای افسانهای تعلق خاطر پیدا نکند. مادارا با قبیلهی سنجو و کل دهکدهی کونوها تسویهحسابی اساسی داشت. او به ایجاد سازمان آکاتسوکی کمک کرد، اوبیتو را به سمت خود کشاند و سپس با کل ائتلاف شینوبی روبهرو شد و صدها نینجای آموزشدیده را با دستان خالی شکست داد. مادارا همچنین به مونولوگهای ماندگار خود شناخته میشود و برخی از مهمترین و تأثیرگذارترین سخنرانیهای انیمه «ناروتو شیپودن» را ارائه داد، سخنرانیهایی که به تثبیت جایگاه او به عنوان یکی از نمادینترین شخصیتهای «ناروتو» کمک کرد.
۷. پین
پین یکی از جذابترین شرورهای فرنچایز «ناروتو» است، اما در ابتدا خودش نمیخواست که یک شرور باشد. در واقع، او در کودکی در اثر جنگ شینوبی یتیم شده بود؛ برای همین میخواست مطمئن شود که هیچ کس دیگر رنجی مشابه آنچه او تجربه کرده بود را تحمل نمیکند. پین و پیروانش از سرسختترین دشمنانی بودند که ناروتو و دوستانش با آنها روبهرو شدند. او حتی جیرایا، شخصیت محبوب طرفداران را شکست داد و همچنین باعث شد هیناتا یکی از شجاعانهترین لحظاتی را که تاکنون در «ناروتو» دیدهایم از خود نشان دهد. در نهایت، ناگاتو با شنیدن سخنان الهامبخش ناروتو، ایمان خود را بازیافت و جانش را فدا کرد تا دوباره امید را بازگرداند و همین فداکاری، او را به یکی از بهترین شخصیتهای انیمه تبدیل میکند که بالاخره به رستگاری رسید. داستان پین یکی از بهترین آرکهای «ناروتو» محسوب میشود، اما خروج زودهنگام او از سریال مانع از آن شد که جایگاهی بالاتر از این رتبه کسب کند.
۶. جیرایا
کاکاشی هاتاکه ممکن است اولین استاد ناروتو اوزوماکی در تیم ۷ نبوده باشد، اما جیرایا، یک پدر واقعی برای ناروتو بود و همین موضوع او را به یکی از محبوبترین شخصیتهای انیمه «ناروتو» تبدیل میکند. جیرایا حتی علنا گفت که ناروتو برای او مثل پسرش میماند که این رابطه را فراتر از یک رابطهی معمولی استاد و شاگردی میبرد. جیرایا همچنین به خاطر جوتسوهای قدرتمند با وزغ مشهور است، به ویژه احضار گامابونتا. او همچنین جوتسوی راسنگان را با روشهای آموزشی غیرمتعارف اما مؤثر به ناروتو آموزش داد و شجاعانه جان خود را در مبارزه با پین به خطر انداخت و در این میان کشته شد.
۵. ایتاچی اوچیها
طرفداران انیمه معمولا شخصیتهای شرور خونسرد و شکستناپذیر را دوست دارند، مثل آلکیورا سایفر از «بلیچ» یا گریفیث از «برزرک». ایتاچی اوچیها، شرور سرد و مرموز «ناروتو» هم دقیقا از همان سبک شرورهایی است که طرفداران عاشقش هستند. او در ابتدا یک شخصیت شرور بیرحم به نظر میرسید، اما داستان او بسیار فراتر از اینهاست. طرفداران خیلی زود فهمیدند که این نابغهی ترسناک در واقع یک ضدقهرمان است که خانوادهاش را به خاطر نفرت از آنها قتل عام نکرد؛ بلکه میخواست از دهکدهی پنهان برگ محافظت کند. ایتاچی همچنین برادرش، ساسکه، را عمیقا دوست داشت و در لحظات پایانی زندگیاش مثل یک برادر بزرگ واقعی برای ساسکه دلسوزی کرد. همین پیچیدگیهای کاراکتر ایتاچی باعث شده او یکی از محبوبترین شخصیتهای انیمه «ناروتو» باشد که داستان و فداکاریهای او را نمیتوان فراموش کرد.
۴. گارا
«ناروتو» در خلق کاراکترهایی با پسزمینههای غمانگیز استاد است. اصلا به ندرت پیش میآید که شخصیت مهمی در این انیمه یک پیشزمینهی معمولی داشته باشد؛ مشخصا اگر کاراکتری تجربهی تراژیکی را از سر گذرانده باشد، موجب میشود بینندگان بهتر با او ارتباط بگیرند. گارا یکی از این شخصیتهاست. با این حال، پس از امتحانات چونین، گارا خودش را از نو کوبید و ساخت. به عنوان کازهکاگهی دهکدهی شن یا همان سوناگاکوره، گارا تبدیل به یک رهبر نجیب و الهامبخش شد که برای صلح و عدالت مبارزه میکند، نه برای آنکه خون و خونریزی به راه بیندازد. او به تقویت روابط بین دهکدهی شن و برگ کمک کرد و در این مسیر بهطور نزدیک با هوکاگههای مختلف همکاری داشت.
۳. کاکاشی
کاکاشی هاتاکه یک شخصیت خونسرد، بااستعداد و از تایپ شخصیتی کودره است که وقتی در اوایل «ناروتو» ظاهر شد، تأثیری عجیب اما بهیادماندنی گذاشت. شخصیتهایی که مثل کاراکتر کاکاشی باشند تقریبا در تمام انیمههای شونن پیدا میشوند. اما یک دلیل مهم برایش وجود دارد که این شخصیتها همیشه از محبوبترین شخصیتهای این انیمهها هستند که «ناروتو» هم از آن مستثنی نیست. یک انیمهی شونن خوب، بدون یک استاد قوی که قهرمان داستان را تعلیم میدهد درست از آب درنمیآید. این استاد در عین قدرت بسیار، ناامنیها و ضعفهای پنهانی نیز دارد.
از آغاز کار، کاکاشی طرفداران «ناروتو» را با مهارتهای چشمگیر و جوتسوهای متنوعش شگفتزده کرد؛ به ویژه چشم شارینگان که از اوبیتو آن را به دست آورده بود. با اینکه او استاد و رهبر تیم است، اما همچنان کاکاشی بیشتر شبیه یک عموی دلسوز و مهربان برای ناروتو عمل میکند که با کمال میل حاضر است جانش را برای اعضای گنین تیم ۷ به خطر بیندازد.
۲. ساسکه
ساسکه اوچیها رقیب اصلی ناروتو اوزوماکی است؛ یک رقیب با پسزمینهی عمیق که اصلا انیمهی شونن بدون آن نمیشود. ساسکه یک نابغهی خونسرد است که ناروتو را به چالش میکشید؛ آن هم به شکلی که هیچکس دیگری نمیتوانست مانندش را انجام دهد. ساسکه و ناروتو اساسا نقطهی متضاد یکدیگر به حساب میآیند که راههای متفاوتی را پیش گرفتند. هرکدام با باورها و ایدهآلهای خاص خود، بار احساسی بزرگی در انیمه «ناروتو» بر دوش میکشند. اصلا بخش بزرگی از داستان، حول محور تلاش ناروتو برای بازگرداندن ساسکه به راه خوب یا همان راهی است که ناروتو به آن اعتقاد دارد.
ساسکه زمانی که دهکدهی برگ را ترک کرد و به اوروچیمارو پیوست به شرارت روی آورد؛ اما خونسردی و اعتمادبهنفس بینظیرش موجب شد که همچنان طرفداران زیادی داشته باشد. سبک مبارزهی بیرحمانه اما شیک او و عزم راسخش او را به یک ضدقهرمانهای سرگرمکننده تبدیل میکند که هربار به صحنه میآید، نمیتوانید چشم از او بردارید. علاوه بر این، رابطهی او با برادر بزرگترش، ایتاچی، او را به یک کاراکتر پراحساس تبدیل کرد و به شخصیتش عمق بیشتری بخشید.
۱. ناروتو
از اولین باری که قهرمان داستان، ناروتو اوزوماکی را در اپیزود اول انیمه دیدیم که در حال خرابکاری روی یابود هوکاگهها بود، تا آخر «ناروتو شیپودن»، این شخصیت مسیر طولانی را طی کرد. ناروتو در آغاز شخصیتی بود که ماساشی کیشیموتو آن را با الهام گرفتن از گوکو ساخت. با لباسهای نارنجیرنگ و شجاعت مثالزدنیاش، ناروتو مصمم بود که بر گذشتهی تاریک خود غلبه و بالاخره تواناییهاش را به همه اثبات کند. داستان ناروتو، به عنوان کسی که از پایینترین رتبهها، به جایگاه یک قهرمان شونن افسانهای رسید شگفتآور است. این قهرمان جوان برای تمام بینندگان انیمه «ناروتو» از الهامبخشترین شخصیتهای تمام ادوار به حساب میآید. ناروتو در ماجراجوییهای متعددش توانست ما را بخنداند، به گریه اندازد و به وجد آورد. از سخنان صادقانهاش به گارا گرفته، تا نبرد سرنوشتسازش با پین، ناروتو نهتنها در دنیای انیمه خودش محبوبترین شخصیت به حساب میآید، بلکه توانست نسلی از انیمههای دههی دوهزار میلادی را بازتعریف کند؛ به طوری که هر کسی ناروتو را به نماد ماندگار شخصیتهای ژانر شونن میشناسد.
منبع: CBR
source