با ورود صنعت بازی‌سازی به قلمروی گرافیک‌های سه‌بعدی که با نسل پنجم کنسول‌ها شروع شد، تعداد زیادی آثار در سبک تیراندازی برای پلی‌استیشن ۱ ساخته شدند و این دوران پرباری را رقم زد که در آن بازیکنان شاهد طیف متنوعی از بازی‌های نوآورانه و متفاوت در این ژانر محبوب بودند که برخی از آن‌ها پایه‌گذار سری‌های مطرحی شدند و برخی راه‌ را برای آثار دیگر هموار کردند. با این حال، سوالی که احتمالا پیش می‌آید این است که آیا این بازی‌های تیراندازی اول‌شخص پلی‌استیشن ۱ هنوز هم به قوت قبل پابرجا هستند و یا ارزش بازبینی را دارند یا فقط حس نوستالژی جلوی واقع‌بینی شما را گرفته است. هدف این مقاله بررسی و پاسخ به این سوالات است.

۱۰. Delta Force: Urban Warfare

تهیه‌کننده: NovaLogic / سازنده: Rebellion Developments
سال انتشار: ۲۰۰۲

بازی Delta Force: Urban Warfare

این بازی توسط استودیوی Rebellion Developments توسعه داده شده یعنی همان تیمی که بعد‌ها برای ساخت سری بازی معروف اسنایپر الیت (Sniper Elite) مورد تحسین قرار گرفت. سری دلتا فورس ابتدا در پلتفرم رایانه‌های شخصی به شهرت رسید و در واقع این نسخه اولین ورود این سری به کنسول‌ها بود و تلاش جاه‌طلبانه‌ای بود تا گیم‌پلی پیچیده و واقع‌گرایانه این سری را به مخاطبان پلی‌استیشن منتقل کند. چیزی که Delta Force: Urban Warfare را از دیگر بازی‌های هم‌ دوره‌اش در ژانر تیراندازی اول‌شخص متمایز می‌کند، تأکید آن بر واقع‌گرایی تاکتیکی است. به جای یک شوتر سریع و بی‌پرده، بازی از بازیکنان می‌خواهد تا مأموریت‌ها را با دقت برنامه‌ریزی و اجرا کنند و اغلب نیازمند مخفی‌کاری، دقت و تفکر استراتژیک است. بازیکنان در نقش گروهبان جان کارتر (Sergeant John Carter)، یکی از نیروهای ویژه دلتا فورس، ظاهر می‌شوند و مأموریت دارند تا یک شبکه تروریستی خطرناک را که در مراکز مهم شهری فعالیت می‌کند، از بین ببرند. هسته‌ی اصلی گیم‌پلی بر تکمیل اهداف مختلف مانند جمع‌آوری اطلاعات، نجات گروگان‌ها، خرابکاری و حمله مستقیم به مقرهای دشمن تمرکز دارد. مأموریت‌ها در محیط‌های شهری متنوعی مانند انبارهای گسترده، خیابان‌های شهر و مجتمع‌های صنعتی تنظیم شده‌اند و هم از نظر طراحی بصری و هم سناریوهای تاکتیکی تنوعی به بازیکن ارائه می‌دهند. بازی در مواقعی که بازیکنان مجبور به انطباق با این محیط‌های منحصر به فرد می‌شوند، درخشش خاصی دارد. آن‌ها باید از پوشش‌ها استفاده کنند، مسیرها را برنامه‌ریزی کنند و مانورهای تاکتیکی را برای غلبه بر چالش‌ها به کار گیرند.

همچنین برخلاف بسیاری از بازی‌های شوتر آن دوران که به محیط‌های باز یا مراحل راهرو مانند تمایل داشتند، این نسخه رویکردی پیچیده و واقع‌گرایانه به مبارزه در محیط‌های شهری داشت. طراحی مراحل بازی بازیکنان را ترغیب می‌کرد تا به صورت تاکتیکی فکر کنند و در میان خیابان‌های پر ازدحام، کوچه‌ها و داخل ساختمان‌هایی پر از نیروهای دشمن حرکت کنند. اضافه شدن نقشه‌ای دقیق و اطلاعات مأموریت در ابتدای هر مرحله، اهمیت برنامه‌ریزی دقیق را به جای نبرد بی‌پروا برجسته می‌سازد. به نوعی، این بازی در زمان خود جلوتر به نظر می‌رسید، زیرا بازی گیم‌پلی فکری‌تری را ترویج می‌داد آن هم در مقایسه با بسیاری از آثار این سبک در آن زمان که بیشتر بر اکشن متمرکز بودند. با توجه به این که Delta Force: Urban Warfare برای کنسول پلی‌استیشن ۱ منتشر شد، گرافیک بازی در زمان خود بسیار چشمگیر بود،. البته یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های بازی انتقال گیم‌پلی پیچیده تاکتیکی سری دلتا فورس به پلی‌استیشن بود. بازی‌های تیراندازی روی کنسول‌ها هنوز در اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ جایگاه خود را پیدا نکرده بودند و اگرچه بازی تلاش خوبی برای انتقال کنترل‌های موس و کیبورد به گیم‌پد ارائه داد، اما بی‌نقص عمل نکرد. هدف‌گیری با آنالوگ در برخی مواقع کند به نظر می‌رسید و کنترل‌ها به روانی بازی‌های شوتر مدرن نبودند.

۹. BRAHMA Force The Assault on Beltlogger 9

تهیه‌کننده: Jaleco / سازنده: Genki
سال انتشار: ۱۹۹۶

بازی BRAHMA Force The Assault on Beltlogger 9

بازی BRAHMA Force The Assault on Beltlogger 9 یکی دیگر از آن آثار تیراندازی مکا محور است که در آن باید در نقش خلبان یک مکا، کشف کنید که چه اتفاقی برای کلنی Beltlogger 9 افتاده است. بازیکنان به انواع تسلیحات از سلاح‌های معمولی گرفته تا لیزر، موشک، بمب و غیره دسترسی دارند و می‌توانند استراتژی جنگی خاص خود را پیاده‌سازی کنند. این بازی با موفقیت نقص‌های مختلف موجود در نسخه‌ی قبلی خود را اصلاح می‌کند و در نتیجه یک بازی خوب را ایجاد می‌کند. دشواری چالش برانگیز که مشخصه‌ی بازی اصلی بود دست نخورده باقی مانده است و این باعث می‌شود این بازی ارزش تجربه کردن را داشته باشد زیرا مهارت‌های تیراندازی شما را آزمایش می‌کرد. همچنین بازی‎‌های تیراندازی با عناصر سبک مکا در پلی‌استیشن ۱ زیاد نیستند، اما اگر در میان آن‌ها به دنبال اثر خوبی هستید، این بازی توصیه می‌شود.

۸. Lifeforce Tenka

تهیه‌کننده: Sony Interactive Entertainment / سازنده: Psygnosis
سال انتشار: ۱۹۹۷

بازی Codename Tenka

وقتی به اواخر دهه‌ی ۹۰ میلادی نگاه می‌کنیم، این دوره با ظهور بازی‌های تیراندازی اول‌شخص جذابی مانند DOOM یا Quake تعریف می‌شود. با این حال، یکی از جواهرات فراموش‌شده‌ی آن دوران، بازی Lifeforce Tenka بود. این بازی توسط استودیوی بریتانیایی Psygnosis توسعه داده شد، استودیویی که بیشتر به‌ خاطر بازی مسابقه‌ای وایپ‌اوت (Wipeout) شناخته می‌شود. این استودیو در ژانرهای مختلف نوآوری‌هایی انجام داده بود و Lifeforce Tenka اولین تلاش آن‌ها در زمینه بازی‌های تیراندازی اول‌شخص بود. داستان بازی حول یک آینده‌ی دیستوپیایی می‌چرخید که در آن جهان تحت سلطه شرکت‌های بزرگ و اصلاحات سایبرنتیکی قرار داشت. شخصیت اصلی، جوزف تنکا، درگیر توطئه‌ای می‌شود که توسط شرکتی شرور ترتیب داده شده بود، شرکتی که در حال آزمایش‌های وحشتناک ترکیب انسان و ماشین بود. تنکا که خود یکی از کارمندان سابق این شرکت بوده، به قهرمان ناخواسته‌ای تبدیل می‌شود که باید از این مهلکه جان سالم به در برده و حقیقت پشت پرده نقشه‌های شوم شرکت را کشف کند.

بازیکنان با مهارت‌های فوق‌العاده و یک تفنگ به نبرد با انواع ربات‌های مسلح، موجودات عجیب و غریب و غیره شرکت می‌کنند. از طرفی در حالی که ژانر تیراندازی اول‌شخص در آن زمان بیشتر با اکشن سریع تعریف می‌شد، این بازی با ریتم آهسته‌تر و تمرکز بیشتر بر کاوش محیطی از دیگر بازی‌ها متمایز بود. با این حال شاید بتوان گفت که خلاقانه‌ترین جنبه‌ی گیم‌پلی، رویکرد ماژولار به سلاح‌ها بود.در واقع به‌ جای مدل سنتی بازی‌های تیراندازی که در آن بازیکنان سلاح‌های مختلف را جمع‌آوری و تعویض می‌کردند، در این بازی تنکا همانطور که گفته شد تنها یک سلاح داشت که البته می‌توانست آن را با استفاده از قطعات و به اصطلاح‌ مادهای مختلف در طول بازی تغییر و ارتقا دهد. این امکان به بازیکنان اجازه می‌داد تا با انتخاب قطعات مناسب، سبک مبارزه‌ی خود را شخصی‌سازی کنند.

۷. Epidemic

تهیه‌کننده: Sony Interactive Entertainment / سازنده: Genki
سال انتشار: ۱۹۹۵

بازی Epidemic

اپیدمیک نیز مانند بسیاری از آثار آن زمان در آینده‌ای دیستوپیایی و در سال ۲۰۶۵ جریان دارد، جایی که تمام انسان‌های باقیمانده پس از انتشار ویروسی ویرانگر به نام ویروس گیگاری (Gigari Virus) که سطح سیاره را آلوده کرده و هرکسی که به آن مبتلا شود، ده روز پس از مشاهده علائم جان خود را از دست می‌دهد، زندگی می‌کنند. در این شهر، تمام فعالیت‌ها توسط یک ابرکامپیوتر در مرکز شهر به نام سیروس (Sirus) که متعلق به گروه بیفلوس (Byflos Group) است و خالق شهر محسوب می‌شوند، تحت نظارت قرار دارد. داستان بازی ماجراهای ماسائو کدا (Masao Coda)، پسر مت کدا (Matt Coda) از بازی Kileak: The DNA Imperative را دنبال می‌کند. ماسائو متوجه می‌شود که معشوقه‌اش، لیلا، به تازگی به ویروس گیگاری مبتلا شده و فقط یک هفته برای زنده ماندن فرصت دارد. دکتر به ماسائو می‌گوید که تنها راه درمان این بیماری یافتن گل لافرس (Lafres Flower) است که فقط در سطح سیاره رشد می‌کند. حالا ماموریت ماسائو یافتن این گل است.

این بازی تیراندازی که با نام Kileak: The Blood ۲: Reason in Madness در ژاپن شناخته می‌شود، تلاش می‌کرد تا بازیکنان خاصی از این ژانر را پیدا کند، اما چندین مشکل باعث شد که بازی نتواند توجهی را که شایسته‌ی آن بود بدست آورد. یکی از مشکلات قابل توجه سیستم راه‌یابی گیج‌کننده‌ی بازی بود. بازیکنان اغلب گم می‌شدند یا بدتر از آن، مطمئن نبودند که کجا بروند. در واقع بیشتر اکشن بازی در راهروها و اتاق‌های تنگ و تاریک رخ می‌داد که حس تنگنا و تعلیق را تشدید می‌کرد. همان‌طور که بازیکنان در این محیط‌ها پیش می‌روند، با انواع دشمنان روبه‌رو می‌شوند اما محیط‌ها گیج‌کننده بودند. از طرفی با اینکه بازی گرافیک سه‌بعدی خیره‌کننده‌ای را در زمان خود به نمایش گذاشت و داستانی جذاب را برای درگیر کردن بازیکنان ارائه داد، با این حال، در کنار راهروهای خسته‌کننده، کنترل‌ها نیز به مدت زمانی نسبتا زیاد برای عادت کردن نیاز داشتند.

۶. Disruptor

تهیه‌کننده: Universal Interactive / سازنده: Insomniac Games
سال انتشار: ۱۹۹۶

بازی Disruptor

استودیوی اینسامنیاک گیمز که امروزه بیشتر به خاطر ساخت سری بازی‌های رچت و کلنک و اسپایدرمن شهرت دارد، زمانی یک بازی تیراندازی اول‌شخص ناشناخته ساخت. امروزه، این بازی به عنوان اولین اثر ساخته شده از استودیوی ذکر شده، فقط یادگاری از گذشته است که صد‌ها دلار در eBay ارزش دارد. با این حال، تعداد افراد معدود خوش شانسی که به یک نسخه‌ی مقرون به صرفه از بازی دسترسی دارند باید خود را برای یک حس نوستالژی آماده کنند. در این بازی، شما در نقش جک کورتیس (Jack Curtis)، یکی از اعضای گروه نظامی LightStormer که وظیفه‌ی مبارزه با تروریست‌ها، دزدان فضایی و هرگونه تهدیدی برای سیاره زمین را دارد، قرار دارید. در طول کمپین، بازیکن با ماموریت‌های خطرناک و متنوعی مواجه می‌شود. این بازی دارای مجموعه‌ای مناسب از سلاح‌های آینده‌نگرانه است که برای این ژانر معمولی است، از جمله شات‌گان‌ها، تفنگ‌های انرژی و راکت‌اندازها که هرکدام سطحی رضایت‌بخش از تخریب و ضربه را دارند. با این حال چیزی که خلاقانه است، قدرت‌های ذهنی جک است که به او برتری خوبی در نبرد می‌دهد. این بازی جذابیت خود را در پلی‌استیشن ۱ حفظ می‌کند و هم از نظر فنی و هم از نظر بصری برای آن زمان عالی است و تا حد توان سخت‌افزار کنسول پیش رفت.

۵. Alien Resurrection

تهیه‌کننده: Fox Interactive / سازنده: Argonaut Games
سال انتشار: ۲۰۰۰

بازی Alien Resurrection

بیگانه: رستاخیز یک اقتباس ویدیوگیمی از فیلمی علمی‌تخیلی و ترسناک با همین نام است، اما مسیری که این بازی طی کرد تا به دست گیمرها برسد، داستانی جداگانه دارد. این بازی که در سال ۲۰۰۰، سه سال پس از اکران فیلم منتشر شد، با وجود چرخه توسعه‌ی دشوار و شک و تردیدهای اولیه از سوی طرفداران و منتقدان، توانست عملکرد نسبتا خوبی از خود نشان دهد. داستان بازی در سفینه‌ی فضایی در حال زوال یو‌اس‌ام اوریگا، جایی که رویدادهای فیلم بیگانه: رستاخیز رخ می‌دهد، جریان دارد و بازی به اصول داستانی فیلم وفادار است. بازیکنان نقش الن ریپلی (Ellen Ripley) را برعهده داردند. داستان بازی به طور کلی از روایت فیلم پیروی می‌کند، جایی که ریپلی باید سفینه‌ای که توسط زنومورف‌ها به تصرف درآمده را کاوش کند. با این حال، بازی دامنه روایت را گسترش می‌دهد و به بازیکنان اجازه می‌دهد تا محیط‌های ترسناک اوریگا را بیشتر کاوش کنند و با تهدیداتی مواجه شوند که فراتر از آن چیزی است که روی پرده سینما دیده شده است.

با منابعی محدود، بازیکنان باید ریپلی را در مراحل پر از خطر هدایت کنند، در حالی که او تلاش می‌کند از حمله بیگانگان جان سالم به در ببرد و راهی برای جلوگیری از رسیدن سفینه به زمین با بار مرگبارش پیدا کند. بازی دارای مکانیک‌های مدیریت منابع، مهمات محدود و کیت‌های درمانی است و بازیکنان را مجبور می‌کند تا تصمیمات سختی در مورد زمان مبارزه و زمان اجتناب از درگیری بگیرند. هر گلوله‌ای مهم است و بسیاری از محیط‌های بازی تاریک، تنگ و پر از تهدیدات پنهان هستند. این به افزایش تنش کمک می‌کند و همان حس وحشتی را به وجود می‌آورد که فیلم اصلی بیگانه را به یکی از آثار نمادین سینما تبدیل کرده است. البته بازیکن در نقش‌ شخصیت‌های دیگری نظیر دیستیفانو، کریستی و کال نیز قرار می‌گیرید که هر کدام مراحل و تجهیزات خاص خود را دارند. در نهایت گفتنی است که این بازی علی رغم جلوه‌های بصری قدیمی‌اش، مهارت زیادی در ترساندن شما دارد و یکی از بهترین اقتباس‌های ویدیوگیمی از سری بیگانه محسوب می‌شود.

۴. PowerSlave

تهیه‌کننده: BMG Interactive / سازنده: Lobotomy Software
سال انتشار: ۱۹۹۶

بازی Powerslave

پاوراسلیو یکی از بازی‌های تیراندازی و مترویدوانیا‌یی سه‌بعدی کلاسیک است که کمتر کسی آن را به خاطر دارد. این بازی در شهر باستانی کارناک در مصر اتفاق می‌افتد که توسط نیروهای بیگانه تسخیر شده است. این بیگانگان کنترل منطقه را به دست گرفته و خرابی‌های زیادی به بار آورده‌اند و بدتر از همه، روح فرعون رامسس که به‌ تازگی درگذشته را دزدیده‌اند. بدون وجود رامسس برای هدایت ارواح مردمش به دنیای پس از مرگ، هم در دنیای زنده‌ها و هم در جهان پس از مرگ، هرج و مرج حاکم شده است. شما به عنوان یک سرباز نیروهای ویژه وارد منطقه می‌شوید تا تهدید را بررسی و نابود کنید. به طور کلی پیش‌زمینه‌ی داستانی بازی ریشه در اساطیر مصر دارد که در آن زمان نسبت به دیگر آثار تیراندازی که بر جهان‌های علمی‌تخیلی و آینده‌نگرانه تمرکز داشتند، متمایز محسوب می‌شود.

سلاح‌های پاور اسلیو نیز از ویژگی‌های برجسته بازی بودند و از اساطیر مصر و جنگ‌های باستانی الهام گرفته شده بودند. بازیکنان با یک چاقو کار خود را شروع می‌کردند، اما در ادامه مجموعه‌ای از سلاح‌های متنوع را بدست می‌آوردند. بیشتر بازی شامل تیراندازی به دشمنان، کشف آیتم‌ها و پیش بردن خط داستان است. با این حال، موارد متعددی وجود دارد که در آن‌ها بازگشت به عقب نیز لازم است. اگرچه این بازی شبیه متروید پرایم نیست اما در آن مقدار زیادی بازگشت به عقب وجود دارد اما بهتر است مواظب باشید که راه بازگشت خود را فراموش نکنید. جالب اینجاست که پاوراسلیو یکی از معدود بازی‌هایی است که نسخه‌های کنسولی آن برتر از نسخه‌ی کامپیوتر محسوب می‌شوند؛ یک موضوع نادر در اواسط دهه‌ی ۹۰ میلادی یعنی زمانی که بازی‌های کامپیوتر اغلب به عنوان پیشرو در سبک تیراندازی اول‌شخص شناخته می‌شدند. به طور کلی پاوراسلیو با اینکه نتوانست به موفقیت تجاری خاصی دست پیدا کند اما در طول سال‌ها به یک اثر کالت کلاسیک تبدیل شده که طرفداران خاص خود را دارد. در واقع در دورانی که آثار تیراندازی بیشتر مانند کلون‌هایی از DOOM بودند، این بازی سعی کرد که مسیری متفاوت را پیش بگیرد که تا حدودی نیز در این راه موفق ظاهر شد.

۳. Quake 2

تهیه‌کننده: Activision / سازنده: id Software
سال انتشار: ۱۹۹۷

بازی Quake 2

بازی Quake 2 به عنوان یکی از تأثیرگذارترین آثار تیراندازی اول‌شخص زمان خود شناخته می‌شود. این بازی استاندارد جدیدی برای اکشن سریع، گیم‌پلی چندنفره روان و گرافیک در زمان خود تعیین کرد. این دنباله از فضای تاریک و خیالی الهام‌گرفته از آثار لاوکرافت در نسخه‌ی اول فاصله گرفت و به داستانی علمی‌تخیلی و جنگی دیستوپیایی پرداخت. در واقع این بازی بازیکنان را به آینده‌ای دور برد، جایی که انسان‌ها درگیر جنگی وحشیانه با نژادی بیگانه به نام استراگ (Strogg) هستند. این تغییر تم به اید سافتور اجازه داد تا خلاقیت‌های جدیدی را از نظر طراحی هنری و روایت داستان کشف کند. در این بازی شما نقش یک سرباز به نام بیترمن را بازی می‌کنید که بخشی از نیروی حمله‌ای است که به سیاره‌ی اصلی استراگ‌ها به نام استراگوس حمله کرده‌اند. استراگ‌ها گونه‌ای از موجودات سایبورگ هستند که انسان‌ها را به اسارت گرفته و آن‌ها را به هیولاهای بیومکانیکی تبدیل می‌کنند تا در ارتش خود خدمت کنند. بیترمن وظیفه دارد به خطوط دفاعی دشمن نفوذ کند و پس از اینکه بیشتر نیروی تهاجمی در ابتدای بازی نابود می‌شود، تنها سربازی است که برای انجام مأموریت انتحاری جهت سرنگونی امپراطوری استراگ‌ها از داخل باقی می‌ماند. در طول کمپین بازی، بازیکن از طریق خرابکاری در تأسیسات کلیدی به سمت رویارویی و شکست دادن این دشمن عظیم پیش می‌رود.

گیم‌پلی بازی به ریشه‌های اید سافتور وافدار باقی مانده و بر حرکت سریع، تیراندازی دقیق و نبرد بی‌رحمانه تأکید دارد. اما در عین حال این بازی چندین ویژگی در گیم‌پلی معرفی کرد که تأثیر زیادی بر ژانر تیراندازی گذاشتند. بازیکنان با یک بلستر ساده شروع می‌کنند، اما به سرعت به طیف گسترده‌ای از سلاح‌ها از جمله شات‌گان، مسلسل‌ها، هایپر بلستر، نارنجک‌انداز و راکت‌انداز و در نهایت ریل‌گان دسترسی پیدا می‌کنند که به دلیل دقت بالا و قدرت تخریب شدید آن محبوبیت زیادی داشت. هر سلاح حسی منحصر به فرد دارد و همچنین انیمیشن‌های بارگذاری و مدل‌های بصری سلاح‌ها عالی کار شده‌اند. بخش چندنفره‌ی بازی انقلابی بود و تجربه‌ای را که اید سافتور از نسخه‌ی اول و DOOM بدست آورده بود، در این نسخه به کار گرفت. این بازی یکی از اولین‌ آثاری بود که حالت‌های Deathmatch ،Capture the Flag و دیگر حالت‌های رقابتی چندنفره را که به استانداردهای ژانر تبدیل شدند، به محبوبیت رساند. از طرفی بازی بر پایه Quake II engine ساخته شده بود که برای زمان خود موتوری قدرتمند و انعطاف‌پذیر بود و به مادسازان اجازه می‌داد نقشه‌های سفارشی، اسکین‌ها، سلاح‌ها و حتی حالت‌های جدید بازی را خلق کنند. این مادها عمر بازی را افزایش داده و طرفداران وفاداری را به خود جذب کردند. به طور کلی اثر این بازی بر بازی‌های ویدیویی را نمی‌توان دست‌کم گرفت. نوآوری‌های این بازی در هر دو حالت تک‌نفره و چندنفره پایه‌ای برای بازی‌های آینده تیراندازی اول‌شخص ایجاد کرد.

۲. DOOM

تهیه‌کننده: id Software / سازنده: id Software
سال انتشار: ۱۹۹۳

بازی DOOM

کمتر بازی ویدیویی در تاریخ این صنعت وجود دارد که به اندازه‌ی DOOM تأثیرگذار و ماندگار باشد. این بازی توسط تیمی از پیشگامان صنعت بازی در اید سافتور شامل جان کارمک (John Carmack)، جان رومرو (John Romero)، تام هال (Tom Hall) و آدریان کارمک (Adrian Carmack) ساخته شد. این توسعه‌دهندگان پیش از این با آثار قبلی خود، به‌ ویژه ولفنشتاین 3D که به عنوان یکی از اولین اثار تیراندازی اول‌شخص شناخته می‌شود، در صنعت بازی سر و صدا کرده بودند. اما در حالی که ولفنشتاین 3D پایه‌های این ژانر را بنا نهاد، DOOM این ژانر را با ترکیبی از اکشن سریع، فضاسازی منحصر به فرد و نوآوری‌های مختلف به سطحی بالاتر ارتقا داد. داستان بازی در سیاره‌ی مریخ اتفاق می‌افتد، جایی که یک مرکز تحقیقاتی نظامی آزمایش‌های مخفی را انجام می‌دهد. همان‌طور که قابل پیش‌بینی hsj، اوضاع خراب می‌شود و آزمایش‌ها دریچه‌ای به جهنم باز می‌کنند و ارتشی از شیاطین را بر سر کارکنان بی‌خبر مرکز آزاد می‌کنند. بازیکن نقش دوم‌گای (Doomguy) را بازی می‌کند، یک سرباز تنها که باید برای جلوگیری از تهاجم شیطانی به دل جهنم بزند. او مسلح به مجموعه‌ای از سلاح‌های قدرتمند یک هدف دارد و آن هم این است که هر چیزی که حرکت می‌کند، نابود کند.

آنچه دوم را از دیگر بازی‌های آن زمان متمایز می‌کرد، گیم‌پلی آن بود. سریع، روان و پاسخگو، DOOM برخلاف بسیاری از آثار مدرن که در آن‌ها کاورگیری و تاکتیک‌های محتاطانه غالب است، بر تحرک تأکید داشت. سلامت بازیکن به سرعت توسط شیاطین متعدد کاهش می‌یافت، اما برای زنده ماندن باید دائماً در حال حرکت بود، الگوهای دشمن را می‌آموخت و بر طراحی مراحل مسلط می‌شد. در حالی که گیم‌پلی دوم هیجان‌انگیز بود، دستاوردهای فنی آن به همان اندازه اهمیت داشتند. در قلب این بازی موتوری قرار داشت که امکان ساخت محیط‌های پیچیده‌تر از آنچه تا آن زمان در بازی‌های تیراندازی اول‌شخص دیده شده بود را فراهم می‌کرد. به طور کلی تأثیر DOOM بر تاریخ بازی‌های ویدیویی را نمی‌توان دست‌ کم گرفت. این بازی ژانر تیراندازی اول‌شخص را محبوب کرد، الهام‌بخش بسیاری از آثار دیگر شد و بسیاری از اصولی که هنوز هم در بازی‌های تیراندازی مدرن استفاده می‌شوند را بنا نهاد. به همین دلیل این بازی به عنوان پدر ژانر تیراندازی اول‌شخص شناخته می‌شود.

از کودکی تا افسانه‌ی DOOM؛ روایت جان رومرو از گذشته و زندگی با صنعت بازی

۱. Medal of Honor

تهیه‌کننده: EA / سازنده: DreamWorks Interactive
سال انتشار: ۱۹۹۹

بازی مدال افتخار

در زمانی که بیشتر بازی‌های تیراندازی اول‌شخص روی عناصر علمی‌تخیلی یا فانتزی تمرکز داشتند، مدال افتخار جرأت کرد کاری متفاوت انجام دهد و بازیکنان را به واقعیت‌های تلخ جنگ جهانی دوم منتقل کرد. این بازی در زمان عرضه در پلی‌استیشن ۱ موفقیت بزرگی کسب کرد زیرا نه تنها نوآورانه بود، بلکه ثابت کرد که رسانه‌ی بازی می‌تواند جنگ جهانی دوم را با جزئیات زیاد به تصویر بکشد. ایده‌ی بازی از ذهن استیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg)، فیلمساز مشهور آمریکایی، سرچشمه گرفت. او در سال ۱۹۹۸، یک سال پیش از انتشار این بازی، فیلم جذاب خود به نام نجات سرباز رایان را کارگردانی کرده بود که به شدت مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. گفته می‌شود اسپیلبرگ با دیدن پتانسیل بازی‌های ویدیویی به عنوان یک رسانه‌ی داستان‌گویی، قصد داشت همان سطح از تأثیر احساسی و دقت تاریخی را که فیلمش بدست آورده بود، به دنیای بازی‌ها بیاورد و در نتیجه تهیه‌کنندگی این بازی را برعهده گرفت. داستان مدال افتخار در سال‌های پایانی جنگ جهانی دوم، از ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۵، رخ می‌دهد. بازیکنان نقش ستوان جیمی پترسون، یک افسر خیالی در سازمان اطلاعات آمریکا را بر عهده می‌گیرند. ماموریت‌های پترسون الهام گرفته از عملیات‌های واقعی OSS بود و شامل اهدافی مانند خرابکاری در تأسیسات دشمن، جمع‌آوری اطلاعات، نجات اسرای جنگی و نفوذ به پایگاه‌های به شدت محافظت شده دشمن می‌شد. این تأکید بر عملیات‌های واقعی نظامی به بازی وجه تمایز خوبی بخشید.

مدال افتخار یک بازی تیراندازی اول شخص بود، اما رویکردی سنجیده‌تر و واقع‌گرایانه‌تر نسبت به بسیاری از رقبای خود داشت. به جای دویدن و تیراندازی در هر مرحله، بازیکنان باید از استراتژی، مخفی‌کاری و واکنش‌های سریع برای زنده ماندن استفاده می‌کردند. مراحل به دقت طراحی شده بودند تا مکان‌ها و سناریوهای واقعی جنگ را به تصویر بکشند. این بازی همچنین شامل مجموعه‌ای گسترده از سلاح‌های واقعی دوره‌ی جنگ جهانی دوم بود. گفتنی است با اینکه ترکیب واقع‌گرایی، استراتژی و دقت تاریخی آن را از دیگر بازی‌های این ژانر که اغلب بیشتر بر اکشن‌های سریع و سبک آرکید تمرکز داشتند، متمایز کرد، با این حال، با ظهور بازی‌های تیراندازی اول‌شخص جدیدتر در طول سال‌ها و در دهه‌ی ۲۰۱۰ از محبوبیت افتاد و به فراموشی سپرده شد. هرچند تاثیر این بازی بر آثاری نظیر کال آو دیوتی و بتلفیلد را نمی‌توان انکار کرد.

مدال افتخار چگونه منجر به ساخت کال آو دیوتی شد؟

منبع: Altar of Gaming

صفحه‌ی اصلی بازی دیجی‌کالا مگ | اخبار بازی، تریلرهای بازی، گیم‌پلی، بررسی بازی، راهنمای خرید کنسول بازی

source

توسط chehrenet.ir