غلامحسین ساعدی (۱۳۱۴–۱۳۶۴) روانپزشک،نویسنده، نمایشنامهنویس برجستهای بود که به نوشتن آثاری با درونمایههای اجتماعی، سیاسی و روانشناختی شهرت داشت. او با خلق شخصیتهای ماندگار در ادبیات معاصر فارسی، دغدغههای مردم ایران را با زبانی ساده و تأثیرگذار بازتاب میداد. از آثار مشهورش میتوان به نمایشنامه «گاو» و مجموعه داستان «عزاداران بیل» اشاره کرد.
زندگی غلامحسین ساعدی
غلامحسین ساعدی، یکی از بهترین نویسندگان ایرانی تاریخ، در ۲۴ دی ماه ۱۳۱۴ در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش کارمند بود و مادرش خانهدار. از همان کودکی مطالعه و نوشتن را دوست داشت و وقتی اولین داستانهایش را در دوران دبیرستان نوشت و چاپشدنشان را در هفتهنامهی دانشآموز دید، در راه ادبیات ثابتقدمتر شد.
۱۰ ساله بود که تبریز پس از حملهی شوروی، تبدیل به یک جمهوری سوسیالیستی خودمختار شد. حکومتی جداییطلب که تنها یک سال دوام آورد اما همان یکسال کافی بود تا ساعدی جوان طعم مقاومت و بازیهای سیاسی را بچشد. او در دوران نوجوانی به عضویت سازمان جوانان حزب توده درآمد و در ۱۷ سالگی وظیفه انتشار روزنامههای «فریاد» و «صعود» را بر عهده گرفت. در تابستان سال ۱۳۳۲، وقتی که تنها ۱۸ سال داشت، به دلیل ارتباط با این حزب، مدتی در زندان شهربانی تبریز زندانی شد.
ساعدی جوان در همین دوران دل به طاهره کوزهگرانی میبازد. عشقی بیوصال که تنها ثمرهی آن مجموعه نامههایی عاشقانه به قلم ساعدی است که از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۵ برای معشوق به تحریر درآمده و احساسات پرشور عاشقانه و حالوهوای روزها و دغدغههای جوانی ساعدی را در بر دارند.
عشق اما نتوانست تبوتاب مبارزه و نقد را از سر ساعدی بیندازد. او در دوران دانشجویی نیز به فعالیتهای سیاسی پرداخت.
ساعدی آثار خود را با نام مستعار «گوهر مراد» منتشر میکرد. عبدالعلی دستغیب، منتقد برجستهی ادبی، بر این باور است که این نام مستعار برگرفته از اثری عرفانی نوشتهی حزین لاهیجی بوده است. بااینحال، ساعدی در یکی از گفتوگوهای خود که تاکنون منتشر نشده، روایت دیگری از این انتخاب ارائه داده است. او توضیح میدهد که در پشت خانهشان در تبریز، گورستانی قدیمی و متروکه وجود داشت که او گاهی ساعتها در آنجا قدم میزده است. در یکی از این گردشها، به سنگ قبر دختری جوان به نام گوهر، دختر مراد، برخورد میکند. در چنین سن پایینی جوانمرگ شدن دختر، چنان بر ساعدی تأثیر میگذارد که تصمیم میگیرد نام او را برای امضای آثارش برگزیده و به کار بگیرد.
غلامحسین ساعدی تحصیلاتش را با اخذ مدرک دکترای روانشناسی در تهران به پایان رساند و در بیمارستان روانی روزبه مشغول به کار شد. مطبی داشت در خیابان دلگشای تهران که مراجعانش را آنجا معاینه میکرد و اغلب هم حق ویزیت نمیگرفت. مطبی که به گفتهی خودش به یکی از «پایگاههای عمدهی» روشنفکران تبدیل شده بود و پاتوق بزرگانی چون جلال آلاحمد، شاملو و دیگر نویسندگان آن دوران بود.
او در جنبشهای دانشجویی نیز حضور داشت. غلامحسین ساعدی در همین مسیر با صمد بهرنگی آشنا شد. او همچنین در این دوره به نوشتن داستان کوتاه مشغول بود و آثاری مانند «شکایت»، «غیوران شب» و نمایشنامهی «سایههای شب» را خلق کرد. در این زمان، مجموعه داستان کوتاه «شبنشینی باشکوه» را در تبریز منتشر کرد و نمایشنامهی «کلاته گل» را نیز مخفیانه در تهران به چاپ رساند.
عاقبت تب رمان بر طب روان چربید و غلامحسین ساعدی پزشکی و روانپزشکی را رها کرد تا تمام تمرکزش را صرف نویسندگی کند. قلم تند و تیزش و انتقادهایش به وضعیت موجود، او را راهی زندانهای ساواک کرد. با اینحال، پس از آزادی از زندان و شکنجهها، نوشتن را از سر میگرفت.
در سال ۱۳۶۰، ساعدی علیرغم میل باطنیاش وطن را ترک کرد و راهی فرانسه شد. سرانجام، چهارسال بعد، گوهرمراد نیز همانند گوهر، دختر مراد، پیش از پنجاه سالگی از جهان رخت بست. ساعدی در سن ۴۹ سالگی و بر اثر خونریزی داخلی دار فانی را وداع گفت و در قطعهی ۸۵ گورستان پر-لاشز به خاک سپرده شد.
تفکرات ساعدی
غلامحسین ساعدی از فقر ادبی مردم بیزار بود. به زبان کوچه و خیابان و روستا مینوشت تا زبانش برای همهی قشرها قابلفهم باشد. بر آن بود که حقیقت جامعهاش و واقعیتهای زندگی روزمره مردم را نشان دهد و داستانهایش ابزاری برای رشد آگاهی مردم از مردم بودند.
درونمایهی آثارش سیاسی و اجتماعی بود و از حال روز جامعه و به خصوص جوامع روستایی میگفت. امروز اگر میخواهید اثر ساعدی را با دلوجان بفهمید بایستی کمی از تاریخ روزگارش خوانده باشید.
تخصص ساعدی در روانپزشکی رویکردی روانکاوانه به قلمش بخشیده بود. او جهل، فقر، خرافات و فرهنگ و سنتهای جامعه را به زبان ادبی روایت میکرد و جسورانه آنها را نقد میکرد. نقدهایی که گاهاً به مزاج حاکمین وقت خوش نمیآمد و ساعدی با علم به این مسأله به نوشتن ادامه میداد.
در آخرین سالهای حکومت پهلوی که آزادی بیان کمتر از همیشه بود، غلامحسین ساعدی و سایر نویسندگان اقدام به تشکیل کانون نویسندگان ایران کردند. ساعدی هیچ نوع سانسور را تاب نمیآورد و در محدودیت هیچ چهارچوبی نمیگنجید. بنابراین، با وجود سقوط حکومت پهلوی، پس از پیروزی انقلاب جمهوری اسلامی نیز به فرانسه مهاجرت کرد. او به جبههی دموکرات ملی پیوسته بود، یک حزب چپ لیبرال که در مخالفت با جناح راست تأسیس شد.
کتابهای ساعدی
غلامحسین ساعدی آثار ماندگاری را خلق کرده که بسیاری از آنها امروز جزء مهمترین و تاثیرگذارترین آثار ادبی و نمایشی ایران محسوب میشوند. از میان نمایشنامهها، «چوببهدستهای ورزیل»، «آی باکلاه، آی بیکلاه» و «پرواربندان» جایگاه ویژهای دارند و همچنان مورد توجه منتقدان و پژوهشگراناند. این نمایشنامهها نهتنها از لحاظ ساختار ادبی درخور توجهاند، بلکه مسائل اجتماعی و سیاسی دوران خود را بهخوبی بازتاب میدهند.
۱,۱۰۰,۰۰۰
۸۹۲,۵۱۰ تومان
در حوزه داستان، مجموعههایی مانند «شبنشینی باشکوه»، «عزاداران بیل»، و «ترس و لرز»، بهویژه بهخاطر شیوه روایی و پیوند قوی با فرهنگ بومی ایران از برجستهترین آثار او محسوب میشوند. این آثار، نگاه خاص ساعدی به مسائل انسانی و اجتماعی را در قالب داستانهایی عمیق به نمایش میگذارند.
یکی از شناختهشدهترین آثار ساعدی، فیلمنامهی «گاو» است که بر اساس داستانی از مجموعهی «عزاداران بَیَل» نوشته شده و بعدها توسط داریوش مهرجویی به فیلمی ماندگار در تاریخ سینمای ایران تبدیل شد. این اثر، شاهکاری است که ترکیبی از ادبیات، سینما، و مفاهیم عمیق فرهنگی و روانشناختی را به نمایش میگذارد.
داستانهای ساعدی اغلب حس غربت، ترس، و هراس را در دل دنیایی به ظاهر آشنا روایت میکنند، جایی که مرز میان واقعیت و خیال کمرنگ میشود و مخاطب را به بازاندیشی در مفاهیم مرسوم زندگی وامیدارند.
با اینحال، این نمونهها تنها گوشهای از دنیای گسترده آثار ساعدی است. او در طول زندگی کوتاه اما پربارش، انبوهی از نمایشنامهها، داستانهای کوتاه، فیلمنامهها، و رمانها را خلق کرد که هر یک دریچهای تازه به موضوعات اجتماعی، روانشناختی، و فلسفی را گشودند. این روزها که مجادله بر سر ساعدی حتی بالای مزارش بالا گرفته، کمتر کسی یادش میافتد که ساعدی به گردن ادبیات و حتی سینما حق زیادی دارد و فراتر از آن به گردن مردم فقیری که در آن مطب پایینشهر رایگان درمانشان میکرد. مخالف یا موافق افکار سیاسی ساعدی، نباید فراموش کرد که او هنرمند و دوستدار مردم بود.
منبع: دیجیکالا مگ
source