بازیهای انیمهای این روزها بیشتر از قبل شده زیرا انیمهها نیز در خارج از ژاپن محبوبتر شدهاند. با این حال این بدان معنا نیست که در گذشته شاهد آثار باکیفیت بسیار کمی بودیم. پلیاستیشن ۲ پرفروشترین کنسول تاریخ است و یکی از دلایل این موضوع، لیست عظیمی از آثار باکیفیت در سبکهای مختلف است که بازیکنان را برای سالها سرگرم خود کرد. علی رغم اینکه برخی از طرفداران انتظارات کمی از این کنسول به خصوص از نظر بازیهای انیمهای عالی دارند اما بهتر است بدانید که پلیاستیشن ۲ دارای آثار انیمهای فوقالعادهای است که باعث فروش و محبوبیت بیشتری سریهای خود شدهاند. در این لیست به ۲۰ مورد از این بازیها خواهیم پرداخت. البته در اینجا فقط به آثار مشهور پرداخته نشده و برخی از آثار کمتر شناخته شده را نیز خواهید یافت.
۲۰. MS Saga: A New Dawn
تهیهکننده: Bandai Namco / سازنده: B.B. Studio
سال انتشار: ۲۰۰۵
در حالی که بسیاری از بازیهای گاندام به خطوط داستانی و شخصیتهای انیمه پایبند هستند، MS Saga در مسیری متفاوت حرکت میکند. این بازی به جای اینکه مستقیماً به سریهای گاندام وابسته باشد، داستان و دنیای جدیدی را ارائه میدهد. داستان این بازی حول سفر یک شخصیت جوان به نام تریستن (Tristan) میچرخد که پس از مشاهدهی نابودی کلونی خود توسط گروه مرموزی به دنبال انتقام میرود. این واقعهی تلخ، پایهگذار بخش بزرگی از داستان است، زیرا تریستن مصمم میشود تا حقیقت پشت حمله را کشف کند و مسئولان را نابود سازد. در طول مسیر، تریستان با شخصیتهای متنوعی آشنا میشود که هر کدام به دلایلی خاص به او میپیوندند و روابطی که بین این شخصیتها شکل میگیرد، عمق بیشتری به داستان میبخشد.
گیمپلی این بازی شامل عناصر نقشآفرینی نوبتی سنتی است. بازیکنان میتوانند یک گروه سه نفره از شخصیتها را کنترل کنند که هر یک موبایل سوت خود را هدایت میکنند. سیستم مبارزه بازی از سیستم Active Time Battle استفاده میکند اما جایی که بهطور ویژه میدرخشد، سیستم شخصیسازی رباتها است. با پیشرفت در بازی، بازیکنان انواع مختلفی از موبایل سوتها، سلاحها و قطعات مختلف را جمعآوری میکنند. هر موبایل سوت دارای تواناییهای خاص خود است و بازیکنان میتوانند آنها را با تجهیز سلاحها و سایر قطعات، نه تنها ظاهر، بلکه عملکرد آنها در مبارزه را نیز تغییر میدهد.
۱۹. Soul Eater: Battle Resonance
تهیهکننده: Bandai Namco / سازنده: B.B. Studio
سال انتشار: ۲۰۰۹
وقتی صحبت از سری بازی Soul Eater به میان میآید، مجموعهای که تنها سه بازی از آن منتشر شده، چندان سخنی از موفقیت به میان نمیآید. در حالی که این سه نسخه لذتبخش بودند و به منابع الهام خود وفادار بودند، نمیتوانستند به جایگاه آثار پرهزینه مانند Dragon Ball Z Budokai Tenkaichi ۳ یا ناروتو استورم نزدیک شوند. با این حال، اگر از طرفداران سرسخت آثار آتسوشی اوکوبو ( Atsushi Ōkubo) هستید، در نسخهی Battle Resonance احتمالا چیزی برای قدردانی پیدا خواهید کرد. این اثر مبارزهای سهبعدی، روایت اصلی انیمه و مانگای سول ایتر را دنبال میکند، جایی که دانشآموزان آکادمی DWMA وظیفه دارند که ارواح انسانهای شرور و جادوگران را شکار کنند تا جهان را از نیروهای تاریک محافظت کنند. هدف دانشآموزان که به صورت زوجهایی به نام میستر و سلاح همکاری میکنند، جمعآوری ۹۹ روح انسان شرور و ۱ روح جادوگر است. بازی دارای مجموعهای گسترده از شخصیتهای سری است و بسیاری از آنها به صورت جفت میجنگند. میسترهایی مانند ماکا آلبرن (Maka Albarn)، بلکاستار (Black Star) و Death the Kid با شرکای سلاح خود مبارزه میکنند. بازیکنان هر دو میستر و سلاح را کنترل میکنند و هماهنگی بین آنها کلید پیروزی است. چیزی که این بازی را متمایز میکند، جلوههای بصری جذاب آن است و از طرفی گنجاندن صداگذاری اصلی انیمه باعث شده که برای طرفداران ارزش امتحان کردن را داشته باشد.
۱۸. Gekitou! Ragnarok Hachikengou
تهیهکننده: Capcom / سازنده: Capcom
سال انتشار: ۲۰۰۷
این اثر یک بازی اقتباسی از یک انیمهی ناشناخته است که بسیاری از شما احتمالا آن را نمیشناسید. در واقع Gekitou! Ragnarok Hachikengou یک بازی مبارزهای دوبعدی بر اساس مانگای Kenichi از سیون ماتسوئنا (Syun Matsuena) است که در سال ۱۹۹۹ کار خود را آغاز کرده است. اگرچه بهتر است بدانید که وقایع بازی به طور کامل از جدول زمانی انیمه پیروی نمیکنند. این تصمیم احتمالا برای افزایش شناخت انیمه گرفته شده است زیرا بازی در همان زمانی منتشر شد که انیمه همچنان در حال پخش بود. با این حال، یک نقطه ضعف این بازی مانند برخی دیگر از آثار لیست این است که کاملا به زبان ژاپنی است که این میتواند درک کامل اتفاقات را برای تازهواردان دشوار کند. خوشبختانه، این امیدواری وجود دارد که یک پچ انگلیسی ساخته شده توسط طرفداران در آینده در دسترس قرار بگیرد و به بازیکنان انگلیسی زبان اجازه دهد تا از داستان و مکانیکهای بازی لذت کامل را ببرند. در این میان، طرفداران این سری همچنان میتوانند از مبارزات هیجانانگیز و شخصیتهای محبوب بازی قدردانی کنند.
۱۷. hack//INFECTION.
تهیهکننده: Bandai Namco / سازنده: CyberConnect2
سال انتشار: ۲۰۰۲
این بازی که در سال ۲۰۰۲ عرضه شد، نخستین فصل از سری بلندپروازانهی هک ساختهی استودیوی سایبرکانکت ۲ بود. این بازی اکشن نقشآفرینی فقط یک بازی نیست؛ بلکه ترکیبی جذاب از داستانسرایی، رمز و راز و نوآوری است و حیف است که این روزها شاهد نسخهای جدید از آن نیستیم. داستان در سال ۲۰۰۷ رخ میدهد و در یک بازی MMORPG خیالی به نام The World اتفاق میافتد. بازیکنان نقش کایت (Kite)، نوجوانی که پس از دعوت دوستش، اورکا (Orca)، شروع به کاوش در بازی میکند را بر عهده دارند. اما این ماجراجویی مجازی به ظاهر بیخطر با ملاقات اورکا با یک موجود مرموز، به کابوسی تبدیل میشود و اورکا به کما فرو میرود.
بازیکنان در نقش کایت، عمیقتر در The World کاوش میکنند تا راز این وقایع را کشف کنند. گیمپلی بازی از عناصر اکشن بهره میبرد و بازیکنان کایت و دو عضو دیگر گروه را که هرکدام تواناییها و سبکهای خاص خود را دارند، کنترل میکنند. مبارزات ترکیبی از ترکیبی از مکانیکهای هک و اسلش با استراتژی است. بازیکنان میتوانند به اعضای گروه دستور بدهند یا مستقیماً کنترل کایت را در مبارزهها بر عهده بگیرند. برای زمان خود، بازی گرافیک چشمگیری داشت. طراحی شخصیتها عالی کار شده بود و محیطهای The World ترکیبی از عناصر جذاب فانتزی و علمیتخیلی بودند. این بازی آغاز یک سری چهار قسمتی بود که هر قسمت بر پایهی قسمت قبلی بنا میشد. ترکیب منحصربهفرد داستانسرایی و گیمپلی جذاب، طرفداران وفاداری برای آن ایجاد کرد و الهامبخش آثاری ازجمله سری .hack//G.U.، انیمه و غیره شد.
۱۶. Inuyasha: Feudal Combat
تهیهکننده: Bandai Namco / سازنده: Eighting
سال انتشار: ۲۰۰۵
بازی Inuyasha: Feudal Combat به طرفداران انیمه و مانگای محبوب اینویاشا فرصتی داد تا نبردهای هیجانانگیز و داستانهای غنی دوران فئودال ژاپن را تجربه کنند. این بازی مشابه انیمه، حول محور شخصیت اینویاشا و یارانش میچرخد. آنها در تلاش هستند تا خردههای جواهر شیکون را جمعآوری کنند و نقشههای شیطانی ناراکو (Naraku) را خنثی کنند. در حالی که داستان بازی به طور دقیق رویدادهای انیمه را بازگو نمیکند، جوهرهی نبردهای دراماتیک آن را به خوبی به تصویر میکشد. بازی شامل حالتهای مختلفی از جمله حالت داستانی است که در آن بازیکنان خطوط داستانی شخصیتهای مختلف را دنبال میکنند.
این خطوط داستانی تنها به سفر اینویاشا محدود نمیشود و ماجراهای شخصیتهای دیگری را نیز بررسی میکند. در قلب بازی مبارزات تیمی در محیطهای سهبعدی قرار دارد. بازیکنان یک مبارز اصلی و یک شخصیت پشتیبان را انتخاب میکنند که هرکدام حرکات و تواناییهای منحصر به فردی دارند. سیستم مبارزات، اگرچه نسبت به بازیهای مبارزهای مدرن سادهتر است، اما سرگرمکننده است. بازی دارای ۱۴ شخصیت قابل بازی است که شاید نسبت به دیگر آثار مبارزهای لیست کم به نظر برسد اما تنوع شخصیتها به اندازهی کافی بالا محسوب میشود. به طور کلی اگر از طرفداران بازیهای مبارزهای انیمهای هستید، با ترکیبی از مبارزات سریع و عناصر استراتژیک، این بازی ممکن است توجهی شما را جلب کند.
۱۵. Berserk Millennium Empire Arc: Chapter of the Holy Demon War
تهیهکننده: Sammy / سازنده: Yuke’s
سال انتشار: ۲۰۰۴
بازی Berserk Millennium Empire Arc: Chapter of the Holy Demon War بازیکنان را به دنیای تاریک و پرخشونت برزرک، مانگای فانتزی تاریکی که توسط کنتارو میورا (Kentaro Miura) خلق شده است، میبرد. این بازی در جریان آرک Millennium Empire در مانگای برزرک رخ میدهد، که یکی از مهمترین و تاریکترین بخشهای سفر گاتس است. تا این نقطه از داستان، گاتس از یک جنگجوی تنها که به دنبال انتقام بود به رهبری یک گروه کوچک از همراهان تبدیل شده است. گاتس در پی یک انتقام خونین است تا از کاسکا، عشق زندگیاش که حالا از نظر ذهنی آسیب دیده و شکننده است، محافظت کند و از گریفیت (Griffith)، دوست سابقش و رهبر گروه شاهین که پس از قربانی کردن همراهانش در واقعهی گرفتگی به دیو فمتو (Femto) تبدیل شده، انتقام بگیرد. این بازی رویدادهای کلیدی از آرک ذکر شده را پوشش میدهد، جایی که گاتس با نیروهای شیطانی گروه جدید شاهین تحت فرماندهی گریفیت و امپراتوری کوشان مبارزه میکند. گیمپلی بازی به شدت از بازیهای هک اند اسلش الهام گرفته است. گاتس با استفاده از شمشیر غولپیکر خود به نام دراگون اسلیر، به طور بیرحمانهای در میان انبوه دشمنان میتازد.
گیمپلی بازی وحشیانه است و بر قدرت و خشونت زیاد گاتس به عنوان یک جنگجو تأکید دارد. او همچون طوفانی از نابودی است که میتواند دشمنان را با حملات بیرحمانه، کمبوها و ضربات پایانی قدرتمند نابود کند. در این میان صداگذاری، موسیقی و کنترلها همگی عالی هستند و تجربهای واقعا همهجانبه را ایجاد میکنند. سازندگان حتی از موشن کپچر برای افزودن حس واقعگرایی به بازی استفاده کردند. از طرفی به لطف انجمن اختصاصی برزرک، این بازی زنده نگه داشته شده است و هیچ طرفداری از مانگا نباید آن را از دست بدهد. هرچند جای تاسف دارد که بهترین بازی برزرک هرگز در خارج از ژاپن منتشر نشد اما طرفداران این امکان را برای علاقهمندان فراهم کرده که بتوانند این اثر را در پلیاستیشن ۲ از طریق یک پچ انگلیسی تجربه کنند. اگر پلیاستیشن ۲ دارید، میتوانید بازی کنید اما اگر ندارید، میتوانید شبیه ساز PCSX۲ را دانلود کنید و بازی را در آن تجربه کنید.
۱۴. Ikki Tousen: Shining Dragon
تهیهکننده: Marvelous / سازنده: Marvelous
سال انتشار: ۲۰۰۷
این بازی در نگاه اول ممکن است یکی از آن بازیهای انیمهای بدردنخور به نظر برسد، اما در کمال تعجب، این بازی آنقدرها هم بد نیست و همانطور که احتملا از تصویر آن حدس زدهاید، تنها در ژاپن منتشر شده است. طبق گزارشات، استودیوی والکون گیمز (Valcon Games) مجوز انتشار بازی را به زبان انگلیسی دریافت کرد و حتی ترجمه بازی به انگلیسی را به طور کامل تکمیل کرد. با این حال، توزیعکنندگان به دلیل محتوای نامناسب بازی، انتشار نسخهی انگلیسی را لغو کردند. این بازی یک اثر اکشن بزن بزن (Beat ‘ em Up) سهبعدی به سبک بازی Naruto: Uzumaki Chronicles ۲ است. یکی از مکانیکهای حذاب بازی پارگی لباسها است و اساسا زمانی که شخصیت شما آسیب میبیند، لباسهایش پاره میشود. در واقع همین موضوع باعث شد تا بازی نتواند ردهبندی سنی مناسبی برای عرضه در غرب پیدا کند. البته والکون گیمز اعلام کرد که میتواند محتوای بالغانهی بازی را حذف کند اما در ادامه افزود که مشتریان از خرید یک بازی Ikki Tousen بدون لباسهای پاره شده خیلی خوشحال نخواهند شد!
۱۳. Bleach: Blade Battlers 2nd
تهیهکننده: Sony / سازنده: Racjin
سال انتشار: ۲۰۰۷
در هستهی خود، Bleach: Blade Battlers 2nd یک بازی مبارزهای سهبعدی در محیطهای باز است که به بازیکنان این امکان را میدهد تا در نقش شخصیتهای محبوب سری بلیچ وارد میدان شوند. بازی شامل نبردهای پویا در میدانهایی آزاد است که در آن بازیکنان میتوانند به راحتی حرکت کنند، بپرند و حملات ویژهای را برای شکست دادن حریفان خود اجرا کنند. تا چهار بازیکن میتوانند بهطور همزمان مبارزه کنند، که این ویژگی، بازی را به گزینهای عالی برای یک سرگرمی چندنفره تبدیل میکند. هر شخصیت سبک مبارزهای منحصربهفردی دارد که بازتابی از شخصیت و تواناییهای او در انیمه است. بازیکنان میتوانند ترکیبهایی از حملات سبک و سنگین را اجرا کنند، دفاع کنند، ضدحمله بزنند و حرکات ویژهای را که هم از نظر بصری چشمگیر هستند و هم وفادار به منبع اقتباس خود، به کار ببرند.
سیستم مبارزه بازی تفکر استراتژیک و واکنشهای سریع را پاداش میدهد و هر مبارزه را هیجانانگیز و رضایتبخش میکند. بازی حالتهای مختلفی را برای سرگرمی بازیکنان ارائه میدهد. به عنوان مثال حالت داستانی بازیکنان را از لحظات کلیدی انیمهی بلیچ عبور میدهد و نبردها و داستانهای نمادین را بازسازی میکند و در حالت مبارزه، بازیکنان میتوانند وارد مبارزات سفارشی شوند، چه بهصورت تکنفره و چه با دوستان. اگرچه این بازی هرگز به طور رسمی خارج از ژاپن منتشر نشد، اما در میان طرفداران بلیچ و علاقهمندان به بازیهای کلاسیک طرفداران زیادی پیدا کرده است
۱۲. Zone of the Enders: The 2nd Runner
تهیهکننده: Konami / سازنده: Konami
سال انتشار: ۲۰۰۳
وقتی در مورد بهترین بازیهای انیمه صحبت میشود، به ندرت اسم این بازی به میان میآید و این مایهی تاسف است. این اثر که در اصل به تهیهکنندگی هیدئو کوجیما (Hideo Kojima)، کارگردان افسانهای سری متال گیر ساخته شده، دومین نسخه در سری بازی Zone of the Enders بوده و یک تجربهی تیراندازی سومشخص و هک اند اسلش است که به شما اجازه میدهد تا نوعی ربات معروف به Jehuty را کنترل کنید و با دشمنان مبارزه کنید. این ربات چندین لیست از سلاحهای مرگبار را در اختیار دارد و هر باسی را که شکست میدهید یا مرحلهی خاصی را که انجام میدهید، بازی با آیتمهای جدید به شما پاداش میدهد. بهترین چیز در مورد این بازی اکشن سریع و توانایی تکه تکه کردن کردن دشمنان و یا شلیک به آنها تا زمانی که منفجر شوند است.
از نظر داستانی داستان بازی ادامهدهندهی ماجرای نسخه اول است، اما این بار با یک پروتاگونیست جدید به نام دینگو اگرت (Dingo Egret). دینگو یک سرباز سابق است که به عنوان یک معدنچی در قمر کالیستو، یکی از ماههای مشتری، زندگی خود را میگذراند. زندگی او زمانی دگرگون میشود که به طور تصادفی به یک اوربیتال فریم رها شده (اصطلاح بازی برای رباتهای مکانیکی) به نام Jehuty برمیخورد. این ربات یک سلاح پیشرفته است که در ابتدا توسط شخصیت اصلی بازی اول، لئو استنباک (Leo Stenbuck) هدایت میشد و قدرت آن میتواند سرنوشت جنگ جاری بین مستعمرات فضایی و زمین را تغییر دهد. درگیری اصلی بازی پیرامون یک جناح نظامی بیرحم مستقر در مریخ است که توسط فرماندهای مرموز به نام نومن (Nohman) رهبری میشود. هدف او کنترل اوربیتال فریم قدرتمند انوبیس (Anubis) و تغییر توازن قدرت به نفع خود است. دینگو، پس از آنکه توسط نیروهای این جناح به شدت زخمی میشود، تنها از طریق اتصال اجباری به Jehuty زنده میماند که این امر یک شراکت ناپایدار و ناخوشایند بین انسان و ماشین ایجاد میکند. به طور کلی، حتی اگر از طرفداران کوجیما نباشید، اگر به دنبال بازی سرگرمکنندهای هستید، مطمئنا این بازی را دوست خواهید داشت.
۱۱. Samurai Champloo: Sidetracked
تهیهکننده: Bandai Namco / سازنده: Grasshopper Manufacture
سال انتشار: ۲۰۰۶
برخلاف بسیاری از بازیهای ساخته شده بر پایهی انیمه، Samurai Champloo: Sidetracked به کارگردانی سودا۵۱، وقایع انیمه را بازگو نمیکند، بلکه داستانی اورجینال ارائه میدهد که مستقل از سری است. این بازی در یک خط زمانی متفاوت روایت میشود و ماجرای سه شخصیت آشنا با نامهای موگن (Mugen)، جین (Jin) و فوو (Fuu) را دنبال میکند که هرکدام به ماجراجوییهای جداگانهای میروند. این روایتها در نهایت به هم پیوند میخورند و ترکیبی از هرجومرج، طنز و صحنههای شمشیرزنی ایجاد میکنند که مورد پسند طرفداران سری خواهد بود. بازیکنان بازی را با انتخاب یکی از شخصیتها آغاز میکنند و در مأموریتهای متنوعی پیش میروند. داستان موگن سرشار از هرجومرج و بیپروایی است که بازتاب شخصیت اوست، در حالی که مسیر جین سنجیده و متفکرانه است. هر دو مسیر پر از شخصیتهای عجیبوغریب، مبارزات شدید و پیچشهای غیرمنتظره است.
گیمپلی عمدتاً بر مبارزات اکشن متمرکز است. بازیکنان در نبردهای سریع با محوریت شمشیر شرکت میکنند و کمبوهای مختلفی اجرا میکنند. بازی شامل انواع دشمنان میشود که هر کدام رویکردهای متفاوتی برای شکست نیاز دارند. از طرفی بازی تاکید بر شکست دادن دشمنان با ریتم و مانورهای موسیقی این اثر دارد که اساسا حال و هوای انیمه را شبیهسازی میکند. پس از انتشار، بازی نقدهای ضد و نقیضی دریافت کرد. منتقدان وفاداری بازی به سبک و لحن انیمه و همچنین سیستم مبارزهی خلاقانه آن را تحسین کردند، بااینحال، برخی از گیمپلی تکراری و کمبود عمق در برخی جنبهها در کنار باس نهایی بسیار دشوار انتقاد کردند. با وجود این نقدها، بازی در میان طرفداران انیمه و علاقهمندان به آثار استودیوی سازنده، طرفداران خاص خود را پیدا کرده است.
۱۰. One Piece: Grand Adventure
تهیهکننده: Bandai Namco / سازنده: Ganbarion
سال انتشار: ۲۰۰۶
وان پیس: گرند ادونچر یک بازی مبارزهای و ماجراجویی هیجانانگیز است که بر اساس مانگا و انیمهی افسانهای وان پیس اثر ائیچیرو اودا (Eiichiro Oda) ساخته شده است. در این بازی بازیکنان میتوانند از میان شخصیتهای محبوب سری، مانند مانکی دی. لوفی (Monkey D. Luffy)، رورونوا زورو (Roronoa Zoro)، نامی (Nami)، سانجی (Sanji) و همچنین شخصیتهای شروری همچون کروکودایل (Crocodile) و آرلونگ (Arlong)، یکی را انتخاب کنند. هر شخصیت دارای حرکات و تواناییهای منحصربهفردی است که نقشها و قدرتهایشان در انیمه را منعکس میکند. این بازی به دو حالت اصلی تقسیم میشود. حالت ماجراجویی بخشی است که بازی در آن میدرخشد. بازیکنان با انتخاب یک کاپیتان از میان شخصیتها، یک سفر جذاب را آغاز میکنند. با شروع از یک کشتی ساده و خدمه محدود، بازیکنان به جزایر مختلف سفر میکنند، ماموریتها را کامل میکنند، با دزدان دریایی دیگر مبارزه میکنند و شخصیتهای جدیدی را برای گسترش گروه خود جذب میکنند.
داستان بازی بهطور آزادانه از آرکهای انیمه الهام گرفته است، اما سناریوهای اورجینال نیز برای تنوع بیشتر اضافه شده است. هر ماموریت اهداف خاصی دارد، مانند شکست دشمنان در محدودیت زمانی یا جمعآوری گنج. تکمیل این ماموریتها امتیاز تجربهای به همراه دارد که برای ارتقای شخصیتها، بهبود تواناییها و باز کردن قابلیتهای جدید استفاده میشود. این پیشرفت به سبک آثار نقشآفرینی عمق بیشتری به بازی میبخشد و بازیکنان را تشویق میکند تا گروه خود را به صورت استراتژیک مدیریت کنند. از طرفی حالت مبارزه مناسب کسانی است که به دنبال مبارزات سریع و خالص هستند. بازیکنان میتوانند در مکانهایی الهامگرفته از دنیای وان پیس، در برابر هوش مصنوعی یا دوستان خود به مبارزه بپردازند. با بیش از ۲۰ شخصیت قابلبازی و شخصیتهای پشتیبان اضافی، این بازی سبکهای مبارزه و استراتژیهای متنوعی را ارائه میدهد. در نهایت اگرچه این بازی به اندازه برخی از بازیهای انیمهای دیگر مشهور نشد، جایگاه خاصی در قلب طرفداران دارد.
۹. Jojo’s Bizarre Adventure: Golden Wind
تهیهکننده: Capcom / سازنده: Capcom
سال انتشار: ۲۰۰۲
این بازی یکی دیگر از آثار ناشناختهی جذاب است که در ژاپن عرضه شد، اما با گذشت سالها در سراسر جهان شروع به شناخته شدن کرد. Jojo’s Bizarre Adventure: Golden Wind که بر اساس قسمت پنجم مانگای طولانی هیروهیکو آراکی (Hirohiko Araki) ساخته شده است، با تلفیق مکانیکهای خلاقانه و داستانی جذاب که به منبع اصلی خود وفادار است، تجربهای منحصربهفرد ارائه میدهد. این بازی در مناظر زیبا اما خطرناک ایتالیا روایت میشود. داستان دربارهی جرنو جیووانا (Giorno Giovanna) است، جوانی با رویای اصلاح مافیا برای محافظت از بیگناهان. بهعنوان پسر نامشروع دیو براندو (Dio Brando)، آنتاگونیست اصلی بخشهای قبلی سری، سفر جرنو پر از رستگاری، وفاداری و جاهطلبی است.
او به باند پاسیونه (Passione) میپیوندد و همراه با گروهی از متحدان منحصربهفرد، از جمله برونو بوچارلاتی (Bruno Bucciarati)، گوییدو میستا (Guido Mista)، لئونه آباکیو (Leone Abbacchio)، نارانسیا گیرگا (Narancia Ghirga) و پاناکوتا فوگو (Pannacotta Fugo) در این باند پیشرفت میکند. این داستان در نهایت به رویارویی با باس مرموز و بیرحم پاسیونه، دیاوولو (Diavolo)، میرسد. سیستم مبارزات بازی بهترین جنبه از آن است. با وفاداری به عنصر اصلی سری، یعنی استندها، گیمپلی ترکیبی از اکشن سریع و عناصر استراتژی است. بازیکنان میتوانند در طول مأموریتها بین شخصیتها جابهجا شوند و خود را با سناریوهای مختلف تطبیق دهند. هماهنگی بین اعضای تیم فرصتهای زیادی برای ترکیبهای پویا و حرکات خلاقانه در طول نبردها فراهم میکند. چیزی که این بازی خاص را خاص میکند، سبک هنری آن است، استودیوی کپکام از موتوری به نام Artistoon استفاده کرد که سعی کرد سبک آراکی را در مانگا بازسازی کند و نتایجی فوقالعاده بدست آورد که در آن زمان کمنظیر بود.
۸. Cowboy Bebop: Tsuioku no Serenade
تهیهکننده: Bandai Namco / سازنده: Chime
سال انتشار: ۲۰۰۵
مجموعهی کابوی بیباپ یکی از ارکان مهم دنیای انیمه است که به خاطر داستانسرایی عمیق، شخصیتهای فراموشنشدنی و ترکیب منحصربهفرد ژانرهای مختلف شناخته میشود. انیمهی آن به کارگردانی شینیچیرو واتانابه (Shinichirō Watanabe) به عنوان یک اثر شاهکار شناخته میشود و باعث به وجود آمدن انواع اسپینآفها از جمله بازیهای ویدیویی اقتباسی شده که تلاش کردهاند تا جوهرهی دنیای کابوی بیباپ را به تصویر بکشند. یکی از جالبترین این بازیها Cowboy Bebop: Tsuioku no Serenade است. این بازی اکشن ماجراجویی بزن بزن (Beat ’em Up) که عناصر تیراندازی را نیز در خود جای داده، در سال ۲۰۰۱ برای پلیاستیشن ۲ منتشر شد و پروژهای بلندپروازانه است که هم عناصر جدید و هم آشنا از سری انیمه محبوب را در هم میآمیزد. این بازی بیشتر از یک گشت و گذار پرهیجان در دنیای کابوی بیباپ است و نگاهی به گذشتهی تیم است و این کار را به ویژه از طریق یک ساختار روایی منحصر به فرد که هم عناصر جدید و هم قدیمی را دربر میگیرد، انجام میدهد. داستان بازی عمدتاً پس از وقایع سری انیمه رخ میدهد، جایی که تیم به طور عمده از یکدیگر جدا شدهاند.
با این حال زمانی که یک جایزهی جدید و مرموز ظاهر میشود، اسپایک، جت و فِی دوباره به هم میپیوندند. با این حال، همانطور که داستان پیش میرود، بازی شروع به کاوش در فلشبکها و داستانسرایی شخصیتمحور میکند، به طوری که به بازیکنان فرصتی میدهد تا لحظات کلیدی از گذشتهی تیم را که تنها در انیمه اشاره شده بود، تجربه کنند. در مورد گیمپلی در حالی که بازی برخی از عناصر رایج در بازیهای اکشن ماجراجویی مانند مبارزات شدید و کاوش را در خود جای داده است، طراحی آن بیشتر ترکیبی از سبکهای مختلف است. این بازی همچنین تأکید ویژهای بر مکانیکهای تیراندازی و حل معما دارد. این عناصر با هم ترکیب میشوند تا تجربهای پویا و چندوجهی ایجاد کنند که ارتباط بازیکن را با دنیای کابوی بیباپ عمیقتر میکند. زمانی که بازیکن کنترل اسپایک، جت و گاهی فِی را بدست میگیرد، آنها در مأموریتهای شکار جایزه پرهیجانی شرکت میکنند که بخش اصلی اکشن بازی است. این مأموریتها از بازیکن میخواهند که اهداف را در مکانهای مختلف دنبال کند. اگرچه این بازی که به صورت انحصاری در ژاپن و با زبان ژاپنی منتشر شد، در خارج از این کشور ناشناخته باقی مانده است، اما حتی سالها بعد از انتشار اولیه آن. برای کسانی که شانس تجربه آن را داشتهاند، یک گنج پنهان در دنیای بازیهای ویدیویی انیمه باقی میماند.
۷. Yu-Gi-Oh! The Duelists of the Roses
تهیهکننده: Konami / سازنده: Konami
سال انتشار: ۲۰۰۱
در کنسول پلیاستیشن ۲ برخلاف پلیاستیشن پرتابل، آثار زیادی از سری Yu-Gi-Oh وجود نداشت اما تنها وجود این بازی برای این کنسول کافی است. این نسخه مکانیکهای بازی کارتی سنتی را با گیمپلی استراتژیک و مبتنی بر بردگیم تاکتیکی ترکیب کرده و تجربهای متمایز برای طرفداران سری و تازهواردان فراهم میکند. این بازی به بازیکنان این امکان را میدهد تا شخصیتهای افسانهای مانند یوگی موتو، ستو کایبا و غیره را کنترل کنند و برای تسلط بر سرنوشت پادشاهی مبارزه کنند. سیستم نوآورانهی بازی حول یک میدان جنگ مربعی شکل ساخته شده است که بازیکنان میتوانند کارتهای هیولا را روی آن قرار دهند. هر کارت ویژگیهای خاص خود را دارد و بازی مکانیکهای مختلفی را معرفی میکند که آن را از دیگر بازیهای سری متمایز میکند.
اگرچه سالها از انتشار ین اثر میگذرد اما به خوبی با دیگر آثار این مجموعه سازگار است. مسابقات این بازی به دلیل دشمنانی با خاطر هوش مصنوعی بالا، سخت و چالش برانگیز بود. موسیقی ساخته شده توسط میشیرو یامانه (Michiru Yamane) تجربهی بازی را بسیار بهتر و به یاد ماندنی کرد. طرفداران این مجموعه حتما باید این اثر را امتحان کنند. با این حال، کسانی که با این اثر آشنا نیستند، بهتر است از این مورد اجتناب کنند زیرا در بازی با مشکل مواجه خواهید شد. با این وجود، این اثر صد در صد به مجموعه وفادار مانده است.
۶. Mobile Suit Gundam: Federation vs. Zeon
تهیهکننده: Bandai Namco / سازنده: Capcom
سال انتشار: ۲۰۰۱
بازی Mobile Suit Gundam: Federation vs. Zeon که در سال ۲۰۰۱ توسط کپکام و باندای نامکو منتشر شد، نبردهای حماسی میانستارهای را در قالب یک بازی اکشن سبک آرکید زنده کرد. این بازی که ابتدا برای سیستمهای آرکید طراحی شد و سپس به پلیاستیشن ۲ پورت گردید، توانست طرفداران گاندام و تازهواردان را با ارائهی نبردهای شدید و وفادار ماندن به روح انیمهی افسانهای منبع الهام آن، جذب کند. داستان بازی در دوران جنگ معروف «یکساله» جریان دارد؛ نبردی که محور اصلی انیمهی اصلی Mobile Suit Gundam است. این جنگ میان «فدراسیون زمین»، مدافعان وضع موجود انسانهای ساکن زمین و «شاهزادهنشین زیون»، گروهی فضایی که به دنبال استقلال هستند، رخ میدهد. داستان به عمق این جنگ داخلی کهکشانی میپردازد و دیدگاه هر دو طرف را نشان میدهد. بازیکنان میتوانند تصمیم بگیرند که برای کدام جناح بجنگند و فرصتی منحصر به فرد داشته باشند تا جنگ را از هر دو منظر تجربه کنند. مأموریتهای بازی شامل نبردهای معروف سری است که با دقت در بازی بازآفرینی شدهاند. جذابیت اصلی بازی در سیستم مبارزاتی ساده اما استراتژیک آن است.
هر مأموریت هدف خاصی دارد و از نبردهای تمامعیار گرفته تا دفاع از داراییهای کلیدی یا اسکورت واحدهای همپیمان را شامل میشود. بازیکنان همچنین میتوانند رویکرد خود را با انتخاب موبایل سوتهای مختلف که هر کدام نقاط قوت، ضعف و تسلیحات خاص خود را دارند، شخصیسازی کنند. تنها مشکل بازی این است که برای تازه واردها مناسب نیست. به این معنی که اگر هیچ فصلی از انیمهی Mobile Suit Gundam را تماشا نکرده باشید یا مانگا را نخوانده باشید، در درک اینکه چه اتفاقی در حال رخ دادن است با مشکل مواجه خواهید شد. با این حال، اگر فقط با آن به عنوان یک بازی تیراندازی سومشخص بازی کنید بدون اینکه اهمیت زیادی به داستان بدهید، تجربهی بسیار خوبی خواهید داشت. البته مراقب باشید که بازی از سختی قابل توجهی رنج میبرد که در آن گذراندن برخی از ماموریتها بدون شکست خوردن به دفعات زیاد تقریبا غیرممکن است.
۵. Naruto: Ultimate Ninja 3
تهیهکننده: Bandai namco / سازنده: CyberConnect2
سال انتشار: ۲۰۰۵
این بازی که در دنیای پرجنبوجوش مانگا و انیمهی نمادین ناروتو اثر ماساشی کیشیموتو (Masashi Kishimoto) جریان دارد، با احترام عمیق به منبع الهام خود، دنیای ناروتو را به شکلی وفادارانه بازسازی میکند و بازیکنان را به عمق داستانهای پرماجرا و اکشن خود میکشاند. آلتیمیت نینجا ۳ در مکانیکهای گیمپلی خود بینظیر عمل میکند و تجربهای جذاب را برای بازیکنان عادی و حرفهای فراهم میآورد. این بازی اساساً یک اثر مبارزهای دوبعدی است که در آن بازیکنان میتوانند از حرکات متنوعی مانند حملات ساده، کمبوهای قوی و حرکات ویژهی شخصیتهای منتخب خود استفاده کنند. فهرست شخصیتهای ناروتو: آلتیمیت نینجا ۳ نسبت به نسخههای قبلی بسیار ارتقا یافته و بیش از ۴۰ شخصیت قابلبازی را در خود جای داده است. بازیکنان میتوانند از میان شخصیتهای محبوبی مانند ناروتو اوزوماکی، ساسوکه اوچیها، ساکورا هارونو و کاکاشی هاتاکه مبارز مد نظر خود را انتخاب کنند.
آنچه آلتیمیت نینجا ۳ را از دیگر بازیهای مشابه متمایز میکند، حالت مسابقهی نهایی (Ultimate Contest) است. در این حالت، بازیکنان در نقش ناروتو قرار میگیرند و در تورنمنت جذابی شرکت میکنند. این حالت پر از مأموریتهای داستانی، مینیگیمها و تعامل با شخصیتهاست که ارتباط بازیکن با دنیای ناروتو را عمیقتر میکند. بازی همچنین به بازیکنان اجازه میدهد که بهصورت آزادانه در دهکدهی کونوهاگاکوره به گشتوگذار بپردازند، مأموریتهای جانبی انجام دهند و با شخصیتهای نمادین تعامل کنند. این ویژگی وقفهای از مبارزات پرتنش فراهم میکند و فرصتی برای غرق شدن در ماجراهای روزمرهی ناروتو را به بازیکنان میدهد. برای یک بازی پلیاستیشن ۲، ناروتو: آلتیمیت نینجا ۳ با گرافیک سل شید (cel-shaded) که سبک هنری انیمه را تقلید میکند، میدرخشد. از طرفی انیمیشنهای روان هر مبارزه را به یک تجربهی دلنشین تبدیل میکنند. گفتنی است که موفقیت این مجموعه بازی بر ساخت یک سری حتی بهتر با نام Naruto: Ultimate Ninja Storm تاثیر گذاشت.
۴. Full Metal Alchemist and the Broken Angel
تهیهکننده: Square Enix / سازنده: Racjin
سال انتشار: ۲۰۰۳
این اولین بازی اقتباسی منتشر شده بر اساس مانگا و انیمهی معروف فولمتال الکمیست ساخته هیروما آراکاوا (Hiromu Arakawa) است که تلاش میکند ماجراجوییهای کیمیاگری ادوارد و آلفونس الریک را به گونهای به تصویر بکشد که بازیکنان را در سفر هیجانانگیزشان غرق کند. در دنیای فولمتال الکمیست، داستان حول محور این دو برادر که کیمیاگر هستند و در جهانی زندگی میکنند که کیمیاگری یک شبه علم رایج است، میچرخد. پس از تلاشی نافرجام برای زنده کردن مادر مردهشان از طریق کیمیاگری ممنوعه، ادوارد یک دست و یک پایش را از دست میدهد و تمام بدن آلفونس نیز قربانی میشود و روحش به یک زرهی غولپیکر منتقل میگردد. در بازی، این دو برادر مأمور میشوند تا کیمیاگری مرموز به نام آرمنی آیزلشتاین (Armony Eiselstein) را اسکورت کنند. سفر آنها به شهر خیالی هایسگارت میرسد؛ شهری که رازهای تاریکی را در خود پنهان کرده است و شامل آزمایشی ممنوعه است که میتواند جهان را به هرج و مرج بکشاند. بازیکنان در طول بازی این راز را کشف کرده و با گروهی از کیمیاگران سرکش و کیمراهای جهشیافته مبارزه میکنند. داستان بازی یک روایت اوریجینال و جدید است که با همکاری خالقان انیمه نوشته شده و اطمینان حاصل شده که با لحن و مضامین انیمه هماهنگ باشد. طرفداران عناصر آشنایی مانند معضلات اخلاقی کیمیاگری و پیوندهای خانوادگی را در کنار شخصیتها و پیچشهای جدید خواهند دید.
از نظر گیمپلی، بازی ترکیبی از مبارزات اکشن و عناصر نقشآفرینی است که ترکیبی جذاب از استراتژی و گیمپلی پرهیجان ایجاد میکند. بازیکنان عمدتاً کنترل ادوارد الریک را در دست دارند، در حالی که آلفونس توسط هوش مصنوعی کنترل میشود. مبارزات بر استفاده از کیمیاگری که یکی از عناصر اصلی دنیای فولمتال الکمیست است، تأکید دارد. ادوارد میتواند اشیای محیطی مختلف را به اسلحه یا ابزار تبدیل کند تا در مبارزات برتری کسب کند. بهعنوان مثال، بازیکنان میتوانند جعبهها را به نیزه تبدیل کنند یا موانع دفاعی ایجاد کنند. در این میان آلفونس با درگیری خودکار با دشمنان به ادوارد کمک میکند و به عنوان یک تانک عمل میکند که آسیبها را جذب کرده و در شرایط دشوار پشتیبانی میکند. بازیکنان میتوانند دستورات مشخصی به آلفونس بدهند. همچنین جلوههای بصری بازی نیز به انیمه وفادار هستند و اگرچه گرافیک ممکن است با استانداردهای مدرن قدیمی به نظر برسد، اما در زمان خود چشمگیر بود. در نهایت طرفداران امیدوار بوند موفقیت این بازی به اسکوئر انیکس انگیزهای بدهد تا بازیهای اکشن نقشآفرینی بیشتری بر اساس انیمه بسازد اما متاسفانه این اتفاق هرگز رخ نداد.
۳. Gungrave / Gungrave: Overdose
تهیهکننده: Red Entertainment / سازنده: Red Entertainment
اوایل دههی ۲۰۰۰ دورهای هیجانانگیز برای بازیهای ویدیویی بود، زمانی که توسعهدهندگان به آزمایش ژانرهای جدید، سبکهای بصری و مکانیکهای گیمپلی پرداختند. یکی از آثار منحصر به فرد این دوره، گانگریو بود، یک بازی تیراندازی سومشخص با سبک خاص که داستانی به سبک انیمه را با اکشن دیوانهوار ترکیب میکرد. این بازی که در سال ۲۰۰۲ برای پلیاستیشن ۲ منتشر شد و در سال ۲۰۰۴ با گانگریو: اوردوز ادامه یافت، به یک اثر محبوب در بین علاقهمندان تبدیل شد، حتی با وجود اینکه مخاطبانش محدود بودند. گفتنی است که گانگریو از همکاری بلندپروازانه بین یاسوهیرو نایتو (Yasuhiro Nightow)، خالق تریگان (Trigun)، و استودیوی رد انترتینمنت که به خاطر مشارکت در سری ساکورا وارز (Sakura Wars) شناخته شده، ایجاد شد. با حمایت سگا (SEGA) به عنوان ناشر، این بازی به عنوان تجربهای جذاب مطرح شد که تلاش داشت داستانسرایی انیمهای را با گیمپلی اکشن ترکیب کند. یاسوهیرو نایتو یک سبک خاص را به کارگردانی هنری و روایت بازی آورد. عشق او به سکانسهای اکشن اغراقآمیز و پیچیده در سراسر گانگریو مشهود است.
او با این بازی تلاش داشت تجربهای سینمایی خلق کند که همچون یک انیمه قابل بازی به نظر برسد. در نتیجه شاهد داستانی آغشته به انتقام بودیم که پر از سلاحهای عجیب، دشمنان ترسناک و قهرمانی منحصربهفرد بود که در دنیای زیرزمینی آیندهنگرانهای اتفاق میافتاد. داستان گانگریو درباره شخصیت ساکت و مرموزی به نام بیاند د گریو (Beyond the Grave) است که به اختصار گریو نامیده میشود. او در گذشته با نام برندون هیت (Brandon Heat) شناخته میشد و یک نیروی برتر در یک سندیکای جنایت قدرتمند بود. گریو پس از خیانت و کشته شدن توسط بهترین دوستش، هری مکداول (Harry MacDowell)، که اکنون رهبر بیرحم سندیکا شده، توسط یک دانشمند به نام دکتر تی (Dr.T) به زندگی بازگردانده میشود. در زندگی، برندون به هری وفادار بود، اما در مرگ، گریو به دنبال انتقام و نابودی امپراتوری جنایتکاری است که دوست سابقش آن را کنترل میکند. در همین حال، بازی دوم از همان جایی که بازی اصلی متوقف شد ادامه مییابد و شما را دوباره در نقش گریو قرار میدهد که قصد دارد از تسخیر جهان توسط یک دیوانهی سادیسمی جلوگیری کند. گریو با دو تپانچه و تابوت بزرگی که به پشتش بسته شده، مسلح است. این تابوت هم به عنوان سپر و هم به عنوان سلاح سنگین عمل میکند. روایت از طریق کاتسینهای به سبک انیمه ارائه میشود که لحظاتی احساسی را ایجاد میکند، در حالی که گیمپلی به بازیکنان اکشن بیوقفه ارائه میدهد. از طرفی هرچند که حلقهی گیمپلی این سری ساده است اما جذابیت بازی در سادگی آن نهفته است. انیمیشن روان، همراه با طراحی دنیای تاریک و گوتیک، به بازی حسی انیمهوار میدهد، گویی بازیکن در حال کنترل یک سکانس اکشن از یک نمایش پرانرژی و خشونتآمیز است. به طور کلی بازی Gungrave و دنبالهی آن یعنی Overdose، از بهترین بازیهای انیمهای هستند که تاکنون ساخته شدهاند.
۲. Blood Will Tell: Tezuka Osamu’s Dororo
تهیهکننده: SEGA / سازنده: Red Entertainment
سال انتشار: ۲۰۰۴
وقتی صحبت از بازیهایی میشود که داستانهای کلاسیک را اقتباس میکنند، تعداد کمی به Blood Will Tell: Tezuka Osamu’s Dororo بلندپروازانه بودهاند. این بازی بر اساس مانگای افسانهای دورورو اثر اوسامو تزوکا (Osamu Tezuka) ساخته شد و تلاش کرد تا روایت غنی و تاریک اثر تزوکا را با گیمپلی پر از اکشن و مبارزات سریع که در آن زمان محبوب بود، ترکیب کند. هرچند این بازی موفقیت تجاری بزرگی به دست نیاورد، اما به عنوان یک اثر کلاسیک کالت شناخته میشود که به خاطر داستانپردازی، اتمسفر و ویژگیهای منحصربهفرد گیمپلیاش مورد ستایش قرار گرفته است. قبل از پرداختن به خود بازی، لازم است منبع اقتباس آن را درک کنیم. دورورو، که اولین بار در سال ۱۹۶۷ منتشر شد، داستان هیاکیمارو (Hyakkimaru)، جوانی است که اعضای بدنش توسط پدرش به ۴۸ شیطان قربانی شدهاند تا در ازای آن قدرت و ثروت بدست آورد. هیاکیمارو که تنها با یک تنه به دنیا آمده است، با کمک یک پزشک ماهر که اندامهای مصنوعی و سلاحهایی برای او میسازد، زنده میماند.
مسلح به این ابزارها، او سفری را آغاز میکند تا شیاطین را شکست دهد، اعضای بدنش را باز پس گیرد و با گذشتهی تراژیک خود روبرو شود. در طول این سفر، او همراهی به نام دورورو، یتیمی پرجنبوجوش و دردسرساز، پیدا میکند. به طور کلی این اثر حاوی روایتی تاریک و عمیق است که در پسزمینهی ژاپن فئودالی جنگ زده به تصویر کشیده میشود. در این میان Blood Will Tell، یک بازی ماجراجویی اکشن سومشخص است که داستان هیاکیمارو را با وفاداری روایت میکند و پیچشهایی به داستان اضافه میکند. گیمپلی بازی بر مبارزه، اکتشاف و حل معما متمرکز است. بازیکنان عمدتاً کنترل هیاکیمارو را بر عهده دارند که از مجموعهای از سلاحها که در اندامهای مصنوعی او پنهان شدهاند، استفاده میکند. تیغههای بازوی او که بهصورت یکپارچه از بازوهای مصنوعیاش خارج میشوند، نمادین هستند و اسلحهی مخفی او به نبرد از راه دور کمک میکند. با شکست دادن شیاطین، هیاکیمارو به تدریج اعضای بدنش را باز میگرداند. این سیستم پیشرفت، حس رشد و اهمیت شخصی را ایجاد میکند که در بسیاری از بازیهای اکشن وجود ندارد.
۱. Dragon Ball Z Budokai Tenkaichi 3
تهیهکننده: Bandai Namco / سازنده: Spike
سال انتشار: ۲۰۰۷
وقتی صحبت از بازیهای مبارزهای الهامگرفته از انیمه به میان میآید، دراگون بال زد: بودوکای تنکایچی ۳ یکی از محبوبترین آثار در این ژانر به شمار میرود. این بازی که در سال ۲۰۰۷ برای پلیاستیشن ۲ منتشر شد، قلب طرفداران دراگون بال و علاقهمندان به بازیهای مبارزهای را تسخیر کرد. یکی از ویژگیهای برجسته بودوکای تنکایچی ۳، تعداد بینظیر شخصیتهای آن است. این بازی با بیش از ۱۶۰ شخصیت از دنیای دراگون بال، از جمله شخصیتهایی از دراگون بال زد، دراگون بال جیتی و حتی قسمتهای ویژه از انیمه، تنوعی بینظیر را ارائه میدهد. از قهرمانان محبوبی مثل گوکو، وجیتا و گوهان گرفته تا شخصیتهای کمتر شناختهشدهای مانند کینگ کولد، این بازی تضمین میکند که هر طرفداری بتواند مبارز موردعلاقهاش را پیدا کند. هر شخصیت حرکات منحصربهفرد و تغییرات خاص خود را دارد. برای مثال، گوکو میتواند به حالتهای مختلف سوپر سایان تبدیل شود، از جمله سوپر سایان ۴ از دراگون بال جیتی.
این تنوع نه تنها تاریخچهی غنی سری را جشن میگیرد، بلکه عمق استراتژیکی به گیمپلی اضافه میکند. سری بودوکای تنکایچی با سیستم مبارزات کاملاً سهبعدی خود از سایر بازیهای مبارزهای متمایز شد. برخلاف بازیهای مبارزهای دوبعدی سنتی، مبارزات در این بازی در میدانهای گستردهای اتفاق میافتند که به بازیکنان اجازه میدهد آزادانه پرواز کنند و جاخالی بدهند. این سطح از تحرک برای بازسازی نبردهای پرهیجان سری دراگون بال ضروری است. در این میان حالت داستانی بازی به انیمه و مانگا وفادار میماند و به طرفداران اجازه میدهد لحظات مورد علاقهی خود را از انیمه دوباره تجربه کنند. با نگاهی به گذشته، سهگانهی بودوکای تنکایچی یک دستاورد برجسته باقی مانده و از همه بازیهای دیگر این مجموعه پیشی میگیرند. اگر بازیهای Dragon Ball Xenoverse و FighterZ را دوست داشتید، مطمئنا از این سهگانهی کلاسیک نیز لذت خواهید برد.
منبع: Altar of Gaming
source