عشق احساسی جهانشمول است که تقریباً همهی انسانها (شاید به استثنای افراد روانپریش و کسانی که زیاد از نقطهویرگول استفاده میکنند)، کم یا زیاد، آن را تجربه میکنند. عشق انواع گوناگونی دارد؛ از عشق مادرانه گرفته تا عشق میان فرزندان و والدین یا عشقی رمانتیک. هرکدام از این نوع عشقها میتوانند بهنوبهی خود وحشتناک و ویرانگر باشند. اما ویرانگرترین نوع عشق، عشق نافرجام است.
شاید بهخاطر همین است که نویسندگان اغلب عشق نافرجام – یا عشق یکطرفه یا عشق بیپاسخ – را وارد داستانهای خود میکنند. زیرا این نوع عشق، همانند سوختی قوی، داستان را به سمت جلو هل میدهد. همچنین ممکن است علاقهی نویسندگان به عشق نافرجام به روحیهی لطیف و هنرمندانهیشان مرتبط باشد، روحیهای که اغلب باعث میشود شیفتهی کسانی بشوند که نمیتواند به دست بیاورند. این اتفاق در محافل ادبی بیش از آنچه فکرش را کنید رخ میدهد.
در این فهرست چند نمونه از جالبترین عشق نافرجام تاریخ ادبیات را مرور میکنیم. در نمونههای زیر، عشق نافرجامی که نویسنده در زندگی شخصیاش تجربه کرده، بهطور غیرمنتظرهای روی اثری که نوشته تاثیر گذاشته است.
۱. این منم (Here I Am)
- نویسنده: جاناتان سفران فوئر (Jonathan Safran Foer)
- سال انتشار: ۲۰۱۶
اگر راستش را بخواهید، این رمان عاشقانه الهامبخش نوشتن این فهرست شد. ماجرا از آنجا شروع میشود که فوئر در روزنامهی نیویورک تایمز با ناتالی پورتمن مصاحبهای انجام داد و سر این مصاحبه، همه همزمان به یاد آوردند که ازدواج فوئر با همسر سابقش گویا به این دلیل به پایان رسید که او هنگام کار بر روی مستندی بر اساس کتاب ناداستاناش «خوردن حیوانات» (Eating Animals) عاشق پورتمن شد.
داستان اینطور نقل میشود که فوئر پیش از اینکه حساش را با پورتمن در میان بگذارد، به همسرش گفت تصمیم گرفته با پورتمن زندگی کند. اما وقتی پورتمن از قضیه باخبر شد، با بیمحلی او را دَک کرد! از نظر ماجراهای شرمآور مربوط به عشقهای یکطرفه، این قضیه میتواند رکورددار باشد.
هرچند یکی از سوژههای رمان «این منم» ازدواجی در حال فروپاشی است، موضوع اصلی این رمان گسترده و حماسی چیز دیگری است. رمان بهقدری خوب است که میتواند به ما کمک کند ماجرای ناتالی پورتمن را فراموش کنیم.
۲. رمانهای جین آستن
- نویسنده: جین آستن
- سال انتشار: اوایل قرن ۱۹
هیچکس نمیتواند ثابت کند که جین آستن دیوانهوار عاشق تام لوفروی (Tom Lefroy) بوده یا اینکه لوفروی الهامبخش شخصیت آقای دارسی در رمان «غرور و تعصب» بوده است. کل حقیقتی که قابلاثبات است، این است که آستن و لوفروی برای مدتی با هم خوشوبش کردهاند و رابطهای کوتاهمدت و بینتیجه داشتهاند.
با این حال، شواهد غیرمستقیم بسیار قوی هستند: آستن سه رمان را در فاصلهی زمانی کوتاه، در دورهای پرشور و پرهیجان درست پس از آشنایی با لوفروی نوشت. این رمانها حکایتگر یک رویداد احساسی عمیق هستند. این رویداد احساسی چه میتواند باشد؟ مردی که یک دل نه صد دل عاشقش شدهای، برای دنبال کردن آیندهی شغلی در رشتهی حقوق (که قرار است حقوق خوبی داشته باشد) تو را ترک کند.
۳. جین ایر (Jane Eyre)
- نویسنده: شارلوت برانته
- سال انتشار: ۱۸۴۷
داستان عشق نافرجام شارلوت برونته کمی غمانگیزتر از داستان عشق نافرجام جین آستن است. ظاهراً او در کمال درماندگی عاشق معلم زبانی مسنتر و متأهل به نام کنستانتین هگر (Constantine Heger) شد که به خواهران برونته زبان فرانسه درس میداد. پس از ترک مدرسه، شارلوت نامههای زیادی به کنستانتین نوشت. همسر کنستانتین اصلاً از این مکاتبه دل خوشی نداشت و از این نویسندهی آینده خواست که اینقدر برای شوهرش نامه ننویسد. کنستانتین دیگر به نامهها پاسخی نداد و نامهها هر بار غمانگیزتر و غمانگیزتر شدند، تا اینکه در نهایت شارلوت از نوشتن دست برداشت. از بین آن نامهها چهارتایشان باقی ماندهاند، هرچند سه تای آنها به طرز مرموزی پاره شده و سپس دوباره به هم چسبانده شدهاند؛ البته اگر با هم روراست باشیم، دلیل پاره شدن نامهها چندان مرموز نیست، ولی دلیل دوباره به هم چسبانده شدنشان چرا.
۳۶۰,۰۰۰
۳۳۹,۰۰۰ تومان
۴. رنجهای جوان ورتر (The Sorrows of Young Werther)
- نویسنده: یوهان ولفگانگ گوته
- سال انتشار: ۱۷۷۴
گوته در آلمان قرن هجدهم همانند یک راکاستار بود. رمان او «رنجهای ورتر جوان» نهتنها به راه افتادن جنبش ادبی توفان و تنش (Strum and Drang) کمک کرد، بلکه میتوان آن را نخستین کتاب پرفروش تاریخ ادبیات به شمار آورد. وقتی گوته این کتاب را نوشت، ۲۴ سال سن داشت و آن را صرفاً طی چند هفته کار پرشور نوشت. دلیلش هم احتمالاً این بود که زنی به نام شارلوت باف (Charlotte Buff) قلب او را شکسته بود، زنی که الهامبخش خلق شخصیتی به نام لوته (Lotte) شد. گوته نسبت به این کتاب احساس شرم پیدا کرد، چون در نظرش بیشازحد بچگانه و احساساتی بود، ولی در نیمهی دوم زندگیاش به آن حس بهتری پیدا کرد، چون آن را به چشم کتابی دید که بسیاری از افراد با آن ارتباط برقرار کردند.
۱۵۵,۰۰۰
۱۳۰,۲۰۰ تومان
۵. قصههای پریان هانس کریستین اندرسون
- نویسنده: هانس کریستین اندرسن
- سال انتشار: ۱۸۱۲
هانس کریستین اندرسن عموماً بهعنوان مردی شناخته میشود که تکتک قصههای پریانی را که میشناسید نوشته است، ولی خارج از قصههای پریان، او نویسندهای بسیار پرکار بود. از قرار معلوم هانس کریستین اندرسن عاشق تکتک کسانی میشد که باهاشان دیدار میکرد. او یک بار در دفترچه خاطراتش نوشت: «به من یک عروس بدهید! خون من، همچون قلبم، تمنای عشق میکند!» در دوران جوانی، او عاشق زنی به نام ریبورگ وویت (Riborg Voight) شد. ۵۰ سال بعد، هنگام مرگ او، در کنار جسدش نامهای از طرف ریبورگ پیدا شد. در این میان، اندرسن عشق خود را به افراد بسیاری – چه زن، چه مرد – ابراز کرد، ولی تا جایی که ما میدانیم، هیچکدامشان حس متقابل به او نداشتند.
۹۵۰,۰۰۰
۹۴۰,۴۶۰ تومان
۶. اشعار امیلی دیکنسون
- نویسنده: امیلی دیکنسون
- سال انتشار: قرن ۱۹
اگر چیزی دربارهی امیلی دیکنسون نمیدانید، احتمالاً این را میدانید که بهخاطر تعهد او به وزن عروضی رایج انگلیسی، شعرهای او را میتوان بهراحتی همچون ترانه خواند. مثلاً «چون من برای مرگ توقف نکردم، مرگ این لطف را در حق من کرد» (Because I could not stop for Death, he kindly stopped for me) خوراک خواندن به صورت آوازگونه با موسیقی تیتراژ سریال «جزیرهی گلیگان» (Gilligan’s Island) است.
ولی زندگی خود دیکنسون در هالهای از ابهام قرار دارد و ما جزییات کمی دربارهی او میدانیم. یکی از دلایل این اتفاق این است تازه پس از مرگ او بود که شعرهایش شهرت کسب کردند.
آنچه میدانیم این است که علاوه بر سرودن چندین شعر عاشقانه که به عشق نافرجام اشاره میکنند (غیر از مرگ و مراسم عزاداری که جزو بنمایههای رایج شعرهایش هستند)، چند نامه نیز از او باقی مانده که برای شخصی به نام «ارباب» – بدون اسم – نوشته شدهاند و در آنها به علاقهای آمیخته به درد و نافرجام اشاره شده است. چند نفر سعی کردهاند به هویت «ارباب» پی ببرند، ولی احتمالاً هیچگاه نخواهیم دانست چهکسی موفق شده اینگونه دل یکی از بزرگترین شاعران آمریکایی را ببرد.
۲۹۰,۰۰۰
۲۵۲,۶۴۰ تومان
منبع: Barnes and Noble
source