به گزارش فیلم نت نیوز، فیلم «سال گربه» به نویسندگی و کارگردانی مصطفی تقیزاده و تهیهکنندگی سعید خانی، در سال ۱۴۰۲ در ژانر کمدی- فانتزی ساخته شده و تلاشی است برای ساخت یک فیلم متفاوت در سینمای کمدی این روزها. آیا تلاش تقیزاده و تیمش برای ساخت یک فیلم متفاوت جواب داده است؟
«سال گربه» داستان مردی به نام جهانگیر را روایت میکند که در سال گربه متولد شده است. نحسی این سال در زندگی او همیشه وجود دارد و سایه شوم گربه از روزگار او بیرون نمیرود. نفرین این سال کذایی هر ۱۲ سال یکبار تکرار میشود و باعث بروز مشکلاتی برای اطرافیان و خود او میگردد. علاوه بر این، جهانگیر علاقه شدیدی به شهرت دارد و برای رسیدن به آن حاضر است دست به هر کاری بزند؛ حتی به قول خودش حاضر است یک آدمکش مشهور باشد و برایش فرقی ندارد که شهرتش در چه خلاصه شده باشد.
«سال گربه» با ترکیب عناصر کمدی و فانتزی، داستانی جذاب و سرگرمکننده ارائه میدهد. فیلمنامه با بهرهگیری از موقعیتهای کمدی و دیالوگهای هوشمندانه، توانسته است لحظات خندهداری را برای مخاطب خلق کند. با این حال، در برخی بخشها، روایت داستان ممکن است کمی پراکنده به نظر برسد و فیلمنامه شبیه به یک کیف چرم چهل تکه دوزی بشود که هر تکه آن رنگ و نقش و نگار خود را دارد. درواقع بهنظر میرسد کارگردان میتوانست سوژه فیلم خود را تبدیل به یک مینیسریال کند و ماجراهای جهانگیر نگونبخت و اطرافیان او را در هر اپیزود، بهتفصیل برای بینندگان نمایش دهد.
فیلم به سه بخش یا به بیانی بهتر به سه اپیزود تقسیم شده است که هرکدام به موضوعی متفاوت از زندگی شخصیت اصلی میپردازد. این سه بخش شامل خلافکاریهای جهانگیر،کار کردن او در مطب پزشکی و در نهایت، تلاش او برای مشهور شدن است. این اپیزودها از نظر روایت، چندان پیوسته نیستند و گاه به شکل مستقل و با یک قلاب ساده به هم مرتبط میشوند که مهمترین عنصر این قلاب، بازیگر اصلی فیلم یعنی بهرام افشاری است.
نقش جهانگیر برای بهرام افشاری نوشته شده و بعید میدانم نویسنده و کارگردان حین نگارش فیلمنامه به شخص دیگری جز افشاری فکر کرده باشد. بهرام افشاری در «سال گربه» نقش جهانگیر را ایفا میکند؛ شخصیتی که از نظر کمدی و ویژگیهای خاص رفتاری، چالشهای جدیدی را برای افشاری به همراه دارد. این شخصیت نیازمند نوعی بازی است که هم کمدی موقعیت را منتقل کند و هم لایههایی از طنز درونی و ظرافت را به تصویر بکشد. افشاری با قد بلند و چهرهای خاص، به نوعی توانسته حضور فیزیکی متفاوتی به این نقش ببخشد، و از نظر اجرا، این ویژگیهای فیزیکی او بهخوبی با لحن کمدی شخصیت جهانگیر سازگار است. افشاری در نقش جهانگیر حل شده و چنان به این کاراکتر هویت میبخشد که تمام بار فیلم را روی دوش خود نگه میدارد. افشاری نشان داده که میتواند یکتنه ستاره فیلم باشد و سایر بازیگران را به حاشیه بکشاند و قدرت او در کنترل روایت فیلم از نکاتی است که در هنر بازیگری او دیده میشود.
او با حرکتهای اغراقآمیز، ترکیبی از کمدی فیزیکی و کمدی گفتاری را به نمایش میگذارد. این سبک بازی افشاری باعث میشود که حتی در صحنههای بدون دیالوگ نیز حضور او کمدی را بهخوبی منتقل کند. همچنین باید به این موضوع اشاره کرد که افشاری بهخوبی از صدا و لحن گفتار خود برای بازی در نقش جهانگیر بهره میبرد. او میتواند طیف وسیعی از احساسات را با تغییرات ظریف در لحن و نحوه بیان جملات به نمایش بگذارد؛ از جمله تعجب، خشم، و کنایه و حتی لودگی و مسخرهبازی محض. این تنوع در بیان و طنازیهای خاص او، در ترکیب با حرکات بدنیاش باعث میشود که لحظات کمدی فیلم بدون تلاش اضافهای موثر واقع شوند و تماشاگران را به خنده بیاندازند. البته ناگفته نماند این وابستگی بیش از حد به افشاری را میتوان تا حدود پاشنه آشیل فیلم هم خواند. وابستگی بیش از حد به بازی بهرام افشاری است. در واقع، به نظر میرسد که سایر بازیگران فرصت کافی برای درخشش پیدا نکردهاند و فیلم بیشتر روی شخصیت اصلی متمرکز شده است.
مصطفی تقیزاده (کارگردان اثر) با استفاده از فضاسازی مناسب و بهرهگیری از جلوههای ویژه، توانسته است دنیایی فانتزی و در عین حال واقعی را به تصویر بکشد. فیلم «سال گربه» از این حیث که تلاش دارد جلوههای ویژه را ولو با قدرت کم سینمای ایران در این صنعت، وارد بدنه خود کند قابل احترام است. فیلمساز توانسته تا حد زیادی در این زمینه خوب عمل کند و سکانسهایی مثل سکانس زلزله در رم خلق کند که مثل و مانند آن در آثار ایرانی کمتر دیده شده است. بودجه محدود و عدم توانایی فنی لازم ایران در این زمینهها کاری کرده که جلوههای ویژه فیلم در سطح استاندارد جهانی نباشد اما جسارت فیلمساز برای رو کردن این ویژگیها در نهایت نتیجه میدهد و اگر با ارفاق به این موضوع بنگریم، فیلم جلوههای ویژه جالب توجهی را در خود جای داده است. ناگفته نماند تغییرات مداوم لوکیشنها و طراحی صحنههای متنوع، به پویایی فیلم افزوده و تماشاگر را در طول فیلم همراه نگه میدارد.
همانطور که گفته شد داستان «سال گربه» با قرارگیری در محیطهای مختلف از زندان و کلینیک زیبایی تا حتی کشور خارجی گاهی بهنظر میرسد که پراکنده و فاقد پیوستگی است. این تغییرات مکانی بدون منطق یا ساختاری واحد و منسجم پیش میروند و باعث میشود تماشاگر از خط اصلی داستان فاصله بگیرد. از این حیث فیلم شبیه به یک کمدی اپیزودیک شده تا یک کمدی پیوسته و همه میدانیم که عدم انسجام در روایت و نبود پیوستگی در سکانسها، به ویژه در یک فیلم کمدی، مانع از برقراری ارتباط موثر میان مخاطب و موقعیتهای طنز موجود در فیلم میشود با این حال بازهم همانطور که گفته شد، افشاری توانسته این نقص را با بازی روان و بینقص خود در نقش جهانگیر و پدرش بهطور همزمان، جبران کند.
جنس کمدی فیلم یک جنس کاملاً متفاوت از آثار کمدی سینمای ایران در چند سال اخیر است. ولی پیشنهاد میکنم به این نوع از کمدی فرصت دهید تا خودش را نشان دهد چراکه این قبیل کمدیهای سریع و اپیزودیک قرار است بخشی از بدنه سینمای کمدی در ایران و جهان آینده باشد.
فیلمبرداری توسط مسعود سلامی با دقت و هنرمندی انجام شده است. استفاده از رنگها و نورپردازی مناسب به خلق فضایی فانتزی و جذاب «سال گربه» کمک کرده است. سلامی توانسته از دریچه دوربین خود به افزایش اتمسفر فانتری بودن فیلم کمک و فقدان جلوههای ویژه عالی را تا حد زیادی جبران کند. این موضوع با کمک طراحی صحنه و لباس بینظیر همراه بوده و همگی دست به دست هم دادند تا در یک فضای وس اندرسن گونه، فضای فیلم بدون آنکه دست به دامن جلوههای ویژه سنگین بشود، چاشنی فانتزی خودش را به همراه داشته باشد. موسیقی فیلم هم در خدمت تک تک سکانسها و در برخی مواقع حتی تک تک حرکات بازیگران است و چنان ساخته شده که انگار جزوی جداناپذیر از فیلم است و حالتی کارتونی (و البته تماشایی!) به این کمدی-فانتزی داده است.
اگر به فیلمهای کمدی فانتزی علاقهمند هستید و به دنبال اثری سبک برای وقتگذرانی هستید، «سال گربه» میتواند تجربهای سرگرمکننده باشد و بهتر است همین امروز آن را در کنار خانواده خود تماشا کنید.
فیلم سینمایی سال گربه را در سینما آنلاین فیلم نت تماشا کنید
source