اردوگاههای کار اجباری و اعمال دهشتناکی که در آنها به انجام رسیده، هنوز هم کامل روایت نشده چراکه بسیاری از روایتگرهایش زنده نماندند. شاید پیش از انتشار این کتاب گزارشها حول محور اردوگاهها رسمی و خشک و با آماری از کشتهشدهها به گوش دیگران میرسید. اما ویکتور فرانکل در سال ۱۹۴۶ کتابی را منتشر کرد و از درون اردوگاههای کار اجباری روایت کرد؛ شانهبهشانهی بسیاری از قربانیان اردوگاه راه رفته، با آنها زندگی کرده و در نهایت زنده از اردوگاه بیرون آمد تا ماجراهای خودش را به گوش جهانیان برساند. طبیعی است که بخواهیم بهترین ترجمه انسان در جستجوی معنا را بشناسیم. فرانکل در دانشگاههای استنفورد، هاروارد، پیتسبورگ، سندیگوی کالیفورنیا و دالاس مکتب خودش را آموزش داده.
در سخنانم با زندانیان گرسنه تنها از آینده و نقابی که بر آن کشیده شده بود حرف نزدم، بلکه از گذشته، زیباییها و روشناییهایش، که در تاریکی زندگی کنونیمان میدرخشید نیز سخن گفتم. برای اینکه سخنانم جنبه وعظ نداشته باشد عبارتی را از شاعری بیان کردم: آنچه را که شما تجربه کردهاید، هیچ نیرویی در دنیا نمیتواند از شما بازستاند. نه تنها تجربهی ما، بلکه با همه آنچه انجام دادهایم، همه اندیشههای بزرگی که در سر داشتهایم، و هر آنچه که رنج بردهایم، چیزی را از دست ندادهایم. گرچه همهی اینها گذشته است ولی ما اینها را هستی بخشیدهایم. زیرا بودن نوعی هستی است شاید هم مطمئنترین شکل آن است.
درباره زندگی نویسنده، ویکتور فرانکل
برای شناخت ویکتور فرانکل به عقب برمیگردیم. او در بیستوشش مارس سال ۱۹۰۵ در امپراتوری اتریشـمجارستان و در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. پدرش نام او را از ویکتور ادلر، بنیانگذار جریان سیاسی سوسیالدموکرات، برداشت. در دبیرستان به کلاسهای روانشناسی و فلسفه رفت، در همان نوجوانی نامهنگاریهایی با سیگموند فروید داشته و در دانشگاه وین رشتهی پزشکی خواند. ویکتور فرانکل مانند پدرش در ابتدا به جریان سوسیالدموکرات علاقهمند شد و مدتی رییس انجمن سوسیالدمکراتهای دبیرستانی (Sozialistische Mittelschüler Österreich) بود اما در نهایت راهش از این انجمن جدا شد.
فرانکل همواره علاقهی خاصی به مسائل خودکشی و افسردگی داشت. زمانی که هنوز دانشجوی پزشکی بود، برای نوجوانان مراکز مشاوره را در وین مدیریت کرد تا آمار خودکشی میان آنها را کاهش دهد؛ این جلسات برای دانشآموزان مجانی بود و روانشناسان برجستهی دیگری هم به فرانکل پیوستند. در این دوران حتی یک دانشآموز دبیرستان در وین خودکشی نکرد.
بعد از گرفتن دکترا، به بیمارستان دیگری پیوست و پنج سال در بخش جلوگیری از خودکشی زنان کار کرد. سپس مطب خودش را باز کرد. با اینکه در بخش خصوصی کار میکرد، با روی کار آمدن نازیها، از ادامهی کارش جلوگیری کردند. سپس رییس بخش اعصاب بیمارستان دیگری شد که تنها مراجعهکنندگان یهودی داشته. سال ۱۹۴۲ یهودیستیزی به اوج خود رسید و فرانکل، همراه خانوادهاش، به اردوگاه کار اجباری ترزیناشتاد فرستاده شد؛ در همان اردوگاه پدر فرانکل کشته شد، او تنها شش ماه زندگی در اردوگاه را توانست تحمل کند. دو سال بعد، فرانکل و بستگانش را به اردوگاه آشوویتس منتقل کردند. فرانکل در آشوویتش مادر و برادرش را از دست داد. بعدها همسر فرانکل در اردوگاه برگنبلسن کشته شد؛ اردوگاه برگنبلسن بیش از پنجاههزار قربانی داشت و مکان هولناکی بود که زندگی «آن فرانک» هم در آنجا به پایان رسید.
در میان از دست دادن عزیزانش و تلاش برای زنده ماندن، فرانکل مشاهدات خودش را آغاز کرد و متوجه شد میان کسانی که در اردوگاه بودند، آنانی که معنایی در زندگیشان پیدا کردند شانس بیشتری برای زنده ماندن داشتند. پیش از آنکه دستگیر و به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شود نگارش کتابش را آغاز کرده بود. با از دست رفتن نسخهی اول، در تلاش برای نوشتن نسخهای تازه بود. پس از آنکه آزاد شد به وین بازگشت و به عنوان رییس بخش اعصاب در بیمارستانی مشغول به کار شد. در آنجا بود که کتاب انسان در جستجوی معنا را تنها در نه روز نوشت و آن را چاپ کرد، اثری که حالا یکی از بهترین کتابهای ویکتور فرانکل در نظر گرفته میشود. فرانکل مکتب لوگوتراپی یا معنادرمانی را بنیان گذاشت؛ به اختصار این مکتب قصد دارد ثابت کند زندگی در هر شرایط، حتی بدترین وضعیت، معنا دارد و ما باید انگیزه داشته باشیم تا معنای زندگی را پیدا کنیم. در معنادرمانی تأکید زیادی بر آزادی اراده هست.
ما که در اردوگاه کار اجباری زندگی میکردیم، به چشم میدیدیم مردانی را که به کلبههای دیگر میرفتند و دیگران را دلداری میدادند و آخرین تکه نانشان را هم به آنها میبخشیدند. درست است که شمار این مردان زیاد نبود، اما همین هم اثبات میکند که همهچیز را میتوان از یک انسان گرفت مگر یک چیز: آخرین آزادی بشر را در انتخاب رفتار خود در هر شرایط و انتخاب راه خود. ما در اردوگاه، هر روز و هر ساعت در برابر فرصتهایی که به ما داده میشد، قرار داشتیم و باید تصمیم میگرفتیم؛ اینکه دربرابر نیروهایی که ما را تهدید میکرد تسلیم شویم یا نه؛ تهدید همیشگی که ما را از خودمان و آزادی درونیمان جدا کنند؛ تصمیمی که اثبات میکرد ما بازیچهی شرایط هستیم، آزادی و بزرگی را از ما میگرفت و ما را به شکل یک زندانی صرف قالبریزی میکرد.
درباره کتاب «انسان در جستجوی معنا»
از اسامی فرعی این اثر میتوان به «معنادرمانی یا لوگودرمانی»، «زندانیان و روانشناسی» و «اردوگاههای اسیران آلمانی» هم اشاره کرد. لازم به ذکر است برای مطالعهی کتاب انسان در جستجوی معنا احتیاج به هیچ پیشنیازی نیست، لازم نیست روانشناسی بدانیم یا حتی با تاریخ جنگ جهانی دوم آشنا باشیم. فرانکل کتابی کامل نوشته، آنچه خواننده لازم دارد بداند بلکه فلسفه و مکتب روانشناسی معنادرمانی را درک کند، همه در متن آمده. بخش اول روی خاطرات فرانکل در اردوگاههای کار اجباری تمرکز دارد، این بخش در عین تلخ بودن ماجراها و خشن بودن فضای به تصویر کشیده شده، قصد ندارد خواننده را ناامید کند بلکه میخواهد نشان بدهد در یکی از بدترین و تاریکترین نقاط تاریخ هم میتوان نور امید و معنایی برای زندگی را پیدا کرد. در بخش دوم تمرکز فرانکل بر مکتب معنادرمانی است. در این بخش متن کمی لحن تخصصیتری به خود میگیرد اما فرانکل همچنان برای همه مینویسد و نیازی به پیشزمینهی تخصصی نیست.
بهترین ترجمه کتاب «انسان در جستجوی معنا»
برای در نظر گرفتن بهترین ترجمه انسان در جستجوی معنا در ابتدا باید بدانید که متن کتاب پیچیده و دشوار نیست. فرانکل اثری روان و در ظاهر ساده را نوشته و همین خصیصه موجب شده فروش کتاب در دنیا آمار بالایی داشته باشد. بهترین ترجمه انسان در جستجوی معنا تنها به یک ترجمه محدود نشده و خوانندهها با در نظر گرفتن تفاوتهای نهچندان زیاد میان آنها میتوانند انتخاب کنند.
ترجمهی مهین میلانی و نهضت صالحیان
- انتشارات: لیوسا/درسا
گاهی بیشترین فروش به معنای بهترین ترجمه از کتاب نیست اما در این مورد میتوانیم به آمار فروش بالای نشر لیوسا اعتماد کنیم. اینکه این نسخه نه تنها یک مترجم بلکه دو مترجم خبره داشته را میتوان به فال نیک گرفت و مطمئن شد که کتاب تحت نظارت دو نفر اثر تمیزتری از کار درمیآید. مهین میلانی کتابهایی در حوزهی روانشناسی ترجمه کرده که «معنادرمانی» (The Will to Meaning) اثر دیگر ویکتور فرانکل هم شامل آن میشود. خوانندهها هنگام انتخاب این نسخه، با دانستن اینکه نهضت صالحیان با مدرک دکترای روانشناسی بالینی در این ترجمه دست داشته، میتوانند از خریدشان اطمینان داشته باشند. این ترجمه زندگینامهی کوتاهی از ویکتور فرانکل را هم در خود دارد.
ترجمهی مهدی گنجی
- انتشارات: ساوالان
مهدی گنجی فارغالتحصیل رشتهی ادبیات فرانسه، به زبانهای انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی تسلط دارد. در میان کتابهایی که ترجمه کرده عنوان «راهنمای تشخیص آماری اختلالات روانی» (Diagnostic and statistical manual of mental disorders : DSM-5-TR) هم به چشم میخورد، کتابی که نسخههایی از آن را انجمن روانپزشکان آمریکا طی دههها چاپ کرده و همواره در نسخههای جدید در تلاشند تا محتوای نظام بهداشت روان بگنجانند و از مهمترین مرجعهای علم روانشناسی است. در نتیجه میتوانیم انتظار داشته باشیم مترجمی که چنین کتابی را در کارنامهی خودش دارد، بتواند از پس بخش معنادرمانی کتاب فرانکل بربیاید. فرانکل از اصطلاحات پیچیدهای استفاده نکرده اما تخصص مترجم در محتوای کتاب دلگرمکنندهست.
از نقاط قوت این ترجمه فهرست ابتدای آن است که بخش اول و دوم را به تکههای کوچکتری تقسیم کرده و عنوانی واضح و شفاف برایشان گذاشته. حتی خاطرات فرانکل از اردوگاه هم اسمگذاری شده و از عناوین آن میتوان به «رویاهای زندانیان»، «هنر در اردوگاه»، «نقشهی فرار» و «شجاعت تحمل رنج» اشاره کرد و از عناوین بخش دوم، همان معنادرمانی، میتوان به «ناکامی وجودی»، «معنای رنج» و «موقت بودن زندگی» اشاره کرد. این فهرست مناسب کسانی است که بعد از خواندن بخواهد به کتاب مراجعهی مجدد کنند. حتی اگر مدتی از خواندن آن گذشته باشد این فهرست میتواند جزئیات کتاب را بار دیگر به خواننده یادآوری کند.
این ترجمه همچنین شامل بخشهای اضافه با عنوان اصلی «راهنمای نظریه» هم هست که تعاریف وجدان، خلاء اگزیستانسیال، رواندرمانی و خود تعریف اگزیستانسیالیسم را آورده تا مطمئن باشد خواننده از هر جهت متوجه عبارات مذکور در متن کتاب شده. شاید از میان ترجمههایی که در اینجا ذکر شده، بهترین ترجمه انسان در جستجوی معنا همین نسخه باشد.
ترجمهی امیر لاهوتی
- انتشارات: جامی
برای انتخاب این ترجمه انسان در جستجوی معنا بار دیگر به نظر جمعی اعتماد میکنیم. ترجمهی امیر لاهوتی از پرفروشترینهاست و حتی طرح جلد آن در ذهن خیلیها ماندگار شده. البته که نباید کتاب را از جلدش قضاوت کرد اما اجازه داریم طرح جلد زیبا برای کتابمان بخواهیم. ترجمهی نشر جامی متن تمیز و روانی را در اختیار خواننده میگذارد. امیر لاهوتی ترجمهی آثار «بیگانه»، «مرگ خوش»، «عشق به زندگی» و «سقوط» از آلبر کامو، همچنین آثاری از فئودور داستایوفسکی، فرانتس کافکا و کارل یونگ را در کارنامهاش دارد. ترجمههای او به اینکه قابل فهم و روان شدهاند معروفند. از دیگر مزایای این نسخه و شاید دلیلی که به این حد پرفروش شده، در دسترس بودن این نسخه در بیشتر کتابفروشیها و تجدید چاپ سریع آن است.
از دیگر ترجمههایی که میتوان به آنها اشاره کرد:
- انتشارات «سنگ» با ترجمهی «مریم حسیننژاد»
- انتشارات «آرایان» با ترجمهی «مرجان ایزدی»
- انتشارات «شمشاد» با ترجمهی «علیرضا ارجاع»
در انتها بار دیگر یادآور میشویم که متن این کتاب، با وجود تأثیرگذاری عمیق آن بر میلیونها نفر، نثر دشوار و پیچیدهای ندارد. چندین ترجمه از این اثر موجود است اما به دلیل همین سادگی اکثرشان آثار تمیز و دقیقی شدند.
منبع: دیجیکالا مگ
source