در ژانر فانتزی، کاراکترهای زن قدرتمند بسیاری وجود دارند. برخی از آنها الگویی برای بینندگان هستند و برخی دیگر، موجب نفرت آنها میشوند. در هر دو صورت، آنها اثر خود را بر قلمروی تخیل بر جای گذاشتهاند. فرقی نمیکند که نیات آنها خوب است یا شیطانی؛ آنها در هر صورت نیرویی هستند که باید آن را به حساب آورد.
قدرت به اشکال متفاوتی ظاهر میشود. قدرت گاهی خشمگین و انتقامجو است و گاهی آرام و وفادار. قدرتی که برای غلبه بر دشمنان بیرونی به استفاده میآید، متفاوت است با قدرتی که برای غلبه بر دشمنان درونی استفاده میشود. قهرمانانی که در ادامه معرفی میشوند، قدرت خود را پیدا کردند و ثابت کردند که جزوی از الهامبخشترین و بهیادماندنیترین شخصیتهای فانتزی تمام دوران هستند.
۱۰- روبی راندهاوس (کارن گیلان) – «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to the Jungle)
- سال انتشار: ۲۰۱۷
- کارگردان: جیک کاسدان
- بازیگران: دواین جانسون، کوین هارت، جک بلک و…
- امتیاز کاربران سایت IMDb به فیلم: ۷
شما باید خیلی قدرتمند باشید که نامتان را بر اساس یک فن رزمی انتخاب کرده باشند. در فیلم «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» کاراکتری وجود دارد که بازیکنان میتوانند او را در نسخهی جدید بازی کامپیوتری داخل فیلم انتخاب کنند و در نقشش بازی کنند. با توجه به دانش او در سه رشتهی رزمی متفاوت، مهارتش در استفاده از نانچیکو و قدرتی که در مبارزهی رقص دارد، به هیچ وجه عجیب نیست که به او لقب «قاتل مردان» را دادهاند. بازیکنی که روبی راندهاوس را برای ایفای نقش انتخاب کرده، یعنی مارتا(مورگان ترنر) زمانی که به دنیای بازی کامپیوتری کشیده میشود و صاحب بدن روبی میشود، صاحب قدرتی حتی فراتر از این میشود.
در حالی که مارتا به واسطهی بازی در نقش روبی میتواند قدرتهای شخصی خودش را کشف کند، کاراکتر روبی راندهاوس به تنهایی و جدا از او هم ارزشهای بسیاری دارد که به یکی از قدرتمندترین زنان فیلمهای فانتزی تبدیلش میکند. در انبوهی از بازیهای ویدئویی که در آن شخصیتهای زن عملاً وجود ندارند یا به قربانیانی ضعیف تنزل داده میشوند، این خیلی عالیست که یک کاراکتر زن وجود داشته باشد که نه تنها جنگجو است، بلکه در کارش خیلی هم خوب است.
۹- مالفیسنت (النور آدلی) – «زیبای خفته» (Sleeping Beauty)
- سال انتشار: ۱۹۵۹
- کارگردانان: کلاید جرونیمی، ولفگانگ رایترمن
- بازیگران: مری کاستا، بیل شرلی، النور آدلی و…
- امتیاز کاربران سایت IMDb به فیلم: ۷/۲
بیدلیل نیست که مالفیسنت را به عنوان «بانوی تمام بدیها» میشناسند. میل او به انتقامگرفتن سیری نمیپذیرد. هر چه باشد، او ۱۶ سال برای عملیشدن نقشهی شومش صبر کرد. او فرزند دشمنش را همان لحظه نکشت. او به دشمنش زمان داد تا حسابی شیفتهی فرزندش شود و سپس او را گرفت تا عذاب بیشتری داده باشد.
مالفیسنت علاوه بر حیلهگربودن، اعتمادبهنفس بالا و خودداری بسیارش، یک جادوگر قدرتمند هم بود. توانایی او در تبدیلشدن به یک اژدهای هیولایی که توانایی پرتاب آتش دارد در انتهای فیلم، باعث ایجاد احساس وحشت در بینندگان میشود. داستان این فیلم در دوران قرون وسطی میگذرد. یعنی دورانی که در آن، زنانی که از خودشان قدرت نشان میدادند، خطرناک انگاشته میشدند. زنان یا باید با ازدواجکردن و از طریق شوهرشان به قدرت میرسیدند و یا از طریق پدرشان. زنانی که خودشان به تنهایی صاحب قدرت میشدند، جادوگر در نظر گرفته میشدند. مالفیسنت نه تنها قدرتمند است، بلکه از استفاده از این قدرتش لذت هم میبرد. شخصیت ظریف و چندلایهی او یکی از دلایلیست که او را به یکی از تبهکاران نمادین تاریخ سینما تبدیل میکند.
۸- هرمیون گرنجر (اما واتسون) – «هری پاتر و سنگ جادو» (Harry Potter and the Sorcerer’s Stone)
- سال انتشار: ۲۰۰۱
- کارگردانان: کریس کلومبوس
- بازیگران: دنیل رادکلیف، اما واتسون، روپرت گرینت و…
- امتیاز کاربران سایت IMDb به فیلم: ۷/۶
جاافتادن در یک مدرسهی عادی به اندازهی کافی سخت هست. حالا فرض کنید مجبور باشید در یک مدرسهی جادوگری مثل هاگوارتز خودتان را در محیط جا بیندازید. هممدرسهایها همیشه دلیلی برای مسخرهکردن و سرکوب همشاگردیهایشان پیدا میکنند و هرمیون گرنجر هم از این قاعده مستثنی نبود. پدر و مادر هرمیون ماگل بودند و هرمیون مجبور بود خودش را به عنوان یک جادوگر ثابت کند و نشان دهد که به اندازهی بقیه مصمم و بااستعداد است.
هرمیون نه تنها بسیار باهوش و بامطالعه است، بلکه در طول فیلم ثابت میکند که وفادار و شجاع هم هست. وقتی که دوستان نزدیک و صمیمیاش یعنی هری پاتر و رون ویزلی با خطر مواجه میشوند و به نبرد با نیروهای شیطانی میروند، او دقیقاً در کنار آنهاست و اغلب جان آنها – و در نتیجه، همهی افراد دیگر – را نجات میدهد.
۷- مری پاپینز (جولی اندروز) – «مری پاپینز» (Mary Poppins)
- سال انتشار: ۱۹۶۴
- کارگردانان: رابرت استیونسن
- بازیگران: جولی اندروز، هرماینی بدلی، رتا شاو و…
- امتیاز کاربران سایت IMDb به فیلم: ۷/۸
داشتن یک شخصیت قدرتمند، یکی دیگر از انواع قدرتمندی است و مری پاپینز بدون شک از آن برخوردار است. او بیشتر از یک پرستار معمولی است؛ او توانایی عجیبی دارد که دقیقاً میداند چه زمانی به حضورش نیاز است و درست در همان لحظه ظاهر میشود تا کمک کند. مری پاپینز با امتناع از تحت تأثیر قرار گرفتن توسط کودکان بدقلق یا بزرگسالان لجباز، اطمینان حاصل میکند که همه چیز به درستی و به همان روشی که مختص به اوست انجام میشود. او راههای بینشآمیز و غیرمعمولی پیدا میکند تا نظم و کارایی را حفظ کند.
اگرچه بیشتر مردم فکر میکنند او تنها برای مراقبت از کودکان آمده است، اما او به کل خانواده بنکس کمک میکند، از جمله آقای بنکس مضطرب و حواسپرت (دیوید تاملینسون). تحت تأثیر او، کودکان نه تنها یاد میگیرند که از پدر سختکوش خود قدردانی کنند بلکه با او همدردی میکنند. به همین ترتیب، آقای بنکس یاد میگیرد که از نیاز خود به تأیید شرکت دست بردارد و زمان خود را به ارزش نهادن به فرزندانش اختصاص دهد.
۶- الیزبات سوان (کیرا نایتلی) – «دزدان دریایی کاراییب: طلسم مروارید سیاه» (Pirates of the Caribbean: The Curse of the Black Pearl)
- سال انتشار: ۲۰۰۳
- کارگردانان: گور وربینسکی
- بازیگران: جانی دپ، کیرا نایتلی، اورلاندو بلوم و…
- امتیاز کاربران سایت IMDb به فیلم: ۸/۱
بیشتر روزهای الیزابت سوان تقریباً یکنواخت بود. به عنوان تنها دختر یک فرماندار، او به زندگی راحت و لوکس عادت داشت. اما لباسهای زیبا و خانه مجلل نمیتوانست اشتیاق او به ماجراجویی را برآورده کند. او شیفته گروه خطرناک و بدنامی از راهزنان معروف به دزدان دریایی بود که اقیانوسهای اطراف جزیره خانگیاش را ناامن کرده بودند. اما علاقه او به دزدان دریایی زمانی که با آنها روبرو شد، به طور کامل به یک موقعیت متفاوت تبدیل شد.
آنچه که به عنوان یک آدمربایی برای باجخواهی آغاز میشود، به ماجراجویی بینظیری در طول زندگی تبدیل میشود. الیزابت در تلاش برای آزادی از دزدان دریایی در کشتی مروارید سیاه، از هر وسیلهای که لازم باشد استفاده میکند، از جمله دروغ، تقلید و دستکاری. با بروز پیچیدگیهای غیرمنتظره، او دیگر نجاتیافته نیست بلکه خود به ناجی تبدیل میشود و جان عشق واقعیاش ویل ترنر (اورلاندو بلوم) را نجات میدهد. در فیلمهای بعدی این سری، او شجاعت خود را در ماجراجوییهای متعددش در دریاهای آزاد به نمایش میگذارد.
۵- ملکهی شیطانی (لوسیل لا ورن) – «سفیدبرفی و هفت کوتوله» (Snow White and the Seven Dwarfs)
- سال انتشار: ۱۹۳۷
- کارگردانان: دیوید هند
- بازیگران: روی اتول، استوارت بوشانان، آدریانا کسلوتی و…
- امتیاز کاربران سایت IMDb به فیلم: ۷/۶
ملکه بودن آسان نیست. حفظ موقعیت و قدرت در دوران قرون وسطی کار بسیار ظریفی بود، بهویژه برای اعضای خاندان سلطنتی. وقتی ارتشهای رقیب حمله و تسخیر میکردند، تهدیدات زیادی از بیرون دیوارهای قلعه وجود داشت؛ باید مطمئن میشدید که دیگر تهدیدی از داخل وجود نداشته باشد. ملکه در داستان سفیدبرفی و هفت کوتوله یک تهدید مداوم برای حکومت خود داشت: تنها دختر و وارث تاج و تخت همسر درگذشتهاش. اما تهدید واقعی که سفیدبرفی (آدریانا کازلوتی) ایجاد میکرد، برای جایگاه تاج و تخت نبود.
سفیدبرفی به زندگی سادهای در کلبهای در جنگل تبعید شده و به نظر میرسد که کاملاً خوشحال است و قصد ندارد بر پادشاهی پدرش ادعایی داشته باشد. اما ملکه که غرق در غرور است، هر روز از آینه جادویی خود میپرسد: «چه کسی زیباترین در میان همه است؟» و وقتی پاسخ میشنود که سفیدبرفی زیباتر از اوست، حسادتش به نیت قتل تبدیل میشود. جستجوی کمال هر زنی را از زمانی که حوا برای اولین بار از میوه ممنوعه در باغ عدن گاز زد، آزار داده است. و ملکه در داستان سفیدبرفی از میوهای استفاده میکند تا مطمئن شود که هیچ رقیبی در راه رسیدن به برتری او وجود ندارد.
۴- مری لنوکس (جنی جیمز) – «باغ مخفی» (The Secret Garden)
- سال انتشار: ۱۹۸۷
- کارگردانان: الن گرینت
- بازیگران: جنی جیمز، کولین فرث، برت اولیور و…
- امتیاز کاربران سایت IMDb به فیلم: ۷/۱
شاید یکی از بزرگترین آزمایشهای نشاندهندهی میزان قدرت یک شخص این است که یک شخص چگونه با تغییرات کنار میآید. شخصیت مری لنکس در “باغ اسرارآمیز” با دگرگونی کامل دنیای خود مواجه میشود. وقتی هر دو والدینش بهطور ناگهانی از بیماری وبا میمیرند، او از زندگیاش در هند، جایی که پدرش در ارتش خدمت میکرد، جدا میشود و به زندگی با یک عموی دور در انگلستان فرستاده میشود.
او که به مراقبت خدمتکارانش عادت کرده، حالا باید در خانه جدیدش، عمارت میسلثویت، یاد بگیرد که مستقل و متکی به خود باشد. مری نه تنها دچار یک تحول داخلی میشود و صبورتر، ارتباطیتر و مهربانتر میشود، بلکه از سرسختی و استقامت خود برای بهبود وضعیت غمانگیز دیگر ساکنان خانه به بهترین نحو استفاده میکند.
۳- ائووین (میراندا اوتو) – «ارباب حلقهها: بازگشت شاه» (The Lord of the Rings: The Return of the King)
- سال انتشار: ۲۰۰۳
- کارگردانان: پیتر جکسون
- بازیگران: الیا وود، کارل اربن، شان آستین و…
- امتیاز کاربران سایت IMDb به فیلم: ۹
زنان باید با نبردهای زیادی روبرو شوند، اما انتخاب اینکه بجنگند حتی زمانی که نیازی به آن نیست، سطحی از شجاعت را نشان میدهد که نادر است. در “ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه”، ائووین دقیقاً همین کار را انجام میدهد. نشستن در کنار و تماشای رفتن عمویش و برادرش به جنگ چیزی نیست که بتواند تحمل کند. بنابراین، او خود را به شکل یک مرد درمیآورد و همراه آنها به جنگ میرود. حتی پس از اینکه برادرش تلاش میکند با توصیف صحنههای وحشتناک جنگ، او را از رفتن منصرف کند، ائووین با علم به وحشتهایی که با آنها روبرو خواهد شد، همچنان به جنگ میرود.
سرنوشت او به گونهای رقم میخورد که عزم او برای جنگیدن در شکست دادن یک دشمن نیرومند حیاتی میشود. شاه جادوگر آنگمار (لارنس ماکواره) خدمتکار قدرتمند سائرون (سالا بیکر) بود که “هیچ مرد زندهای نمیتواند او را بکشد.” اما در یکی از حماسیترین صحنههای کل مجموعه، ائووین کلاه خود را از سر برمیدارد و هویت واقعی خود را فاش میکند و فریاد میزند: “من یک مرد نیستم” و او را با شمشیرش میکشد. در وضعیتی که هیچکدام از شخصیتهای مرد، چه جادوگر، چه انسان، الف یا کوتوله نتوانستند او را شکست دهند، قدرت او برای شکستدادن آنگمار لازم بود.
۲- خانم بریسبی (الیزابت هارتمن) – «راز نیمح» (The Secret of NIMH)
- سال انتشار: ۱۹۸۲
- کارگردانان: دون بلوث
- بازیگران: دوم دولوییز، الیزابت هارتمن، آرتور ملت و…
- امتیاز کاربران سایت IMDb به فیلم: ۷/۵
مادران مجرد از قویترین شخصیتها هستند، چه در دنیای واقعی و چه در جهانهای داستانی. خانم بریسبی زنی است که همسرش را از دست داده و ممکن است به زودی فرزندش را هم از دست بدهد. پس از اینکه تصمیم دشوار جابهجایی خانواده جوان خود را گرفته است (که خود پرخطر بود)، او مجبور میشود این برنامهها را به تعویق بیندازد تا پسرش بهبود یابد.
او جان خود را بهخاطر عشق به فرزندش به خطر میاندازد و به دیدار گروهی از موشها میرود که شوهرش را میشناختند. جستجوی او برای یافتن پاسخها منجر به افشاگریهای نگرانکنندهای میشود. با وجود تجربههای نزدیک به مرگ، او همچنان شجاع و مصمم باقی میماند تا فرزندش را نجات دهد.
۱- لوسی پونسی (جورجی هنلی) – «سرگذشت نارنیا: شیر، کمد و جادوگر» (The Chronicles of Narnia: The Lion, the Witch, and the Wardrobe)
- سال انتشار: ۲۰۰۵
- کارگردانان: اندرو آدامسون
- بازیگران: ویلیام موزلی، آنا پاپلول، تیلدا سویینتون و…
- امتیاز کاربران سایت IMDb به فیلم: ۶/۹
قوی بودن زمانی که حمایت دارید آسان است. اما زمانی که هیچکس دیگری به شما باور ندارد، آیا همچنان به قویبودن ادامه میدهید؟ لوسی پونسی یک سرزمین جادویی را از طریق یک دروازه در یک کمد ساده کشف میکند. اما هیچکس به او باور نمیکند. حتی گذر زمان هم باعث ثابتشدن این ادعا نمیشود، زیرا چند دقیقه در دنیای واقعی به معنای ساعتها در نارنیا است. حتی وقتی او خواهر و برادرانش را برای بررسی بازمیگرداند، آنها دروازهای نمییابند و کمد بیاهمیت به نظر میرسد. وقتی برادرش ادموند (اسکاندر کینز) نیز موفق به ورود به نارنیا میشود، او از اینکه سرانجام حمایت پیدا کرده است، احساس آرامش میکند، اما حتی ادموند هم به او خیانت میکند و دروغ میگوید.
خوشبختانه، لوسی هرگز تسلیم نمیشود. خیلی زود بقیهی خواهر و برادرانش نیز نارنیا را تجربه میکنند و ماجراهای بزرگی رقم میخورد. در دنبالههای بعدی، لوسی همچنان فردی قدرتمند است. وقتی دیگران به انگیزههای خودخواهانه میپردازند یا اجازه میدهند غرورشان کنترل را به دست بگیرد، لوسی همیشه عاقلانه و قاطع تصمیم میگیرد. او نه تنها به طور مداوم خوبی را در همه میبیند بلکه آن را نیز در آنها بیدار میکند. او با شجاعت، مهربانی و فهم با هر چالشی روبرو میشود. همانطور که اصلان بزرگ (لیام نیسون) خودش گفت: «اگر کمی شجاعتر بودی، یک شیر ماده بودی.»
منبع: Collider
source