بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک بازیگرانی هستند که در کنار یکدیگر توانستهاند در فیلمهای خاطرهانگیزی نقشآفرینی کنند. این بازیگران نشان دادهاند که میتوانند بهتر از سایر ستارههای سینمایی در ژانر کمدی-رمانتیک بدرخشند. پیش از این که به معرفی این ستارهها بپردازیم، باید تعریفی کوتاه ارائه دهیم از ژانر کمدی-رمانتیک. در فیلمهای اینچنینی معمولا داستانی عاشقانه روایت میشود که طی آن شخصیتهای داستان در موقعیتهای کمیک قرار میگیرند. این گونه فیلمها میتوانند در حالی که مخاطب را به خنده میاندازند، آنها را به فکر هم فرو ببرند و روایتی از دلدادگیهای انسانی را هم برای آنها تعریف کنند. در چنین فیلمهایی معمولا دو شخصیت با یکدیگر ملاقات میکنند و دلباختهی یکدیگر میشوند.
بعد از دلباختگی آنها ماجرا آغاز میشود و موانع زیادی بر سر راه آنها ظاهر میگردد، این موانع بر خلاف فیلمهای عاشقانهی درام، باعث اشک ریختن مخاطب نمیشوند، بلکه برعکس باعث به خنده افتادن آنها میگردد. یک نوع دیگر از فیلمهای کمدی-رمانتیک هم وجود دارد که در آنها شخصیتها در مقابل احساس دلداگیای که نسبت به یکدیگر دارند مقاومت میکنند و همین مقاومت آنها باعث میشود در شرایط جالبی قرار بگیرند و با اعمال کورکورانهی خود مخاطب را به خنده بیاندازند. بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک توانستهاند با درخشش در انواع مختلف فیلمهای کمدی-رمانتیک در ذهن مخاطبان نقش ببندند و نام خود را با نام این ژانر عجین کنند.
۱. تام هنکس و مگ رایان در «بیخوابی در سیاتل» (Sleepless in Seattle)، «جو در برابر آتشفشان» (Joe Versus the Volcano) و «ایمیل داری» (You’ve Got Mail)
حتما دلیلی وجود دارد که تام هنکس و مگ رایان در بیش از یک فیلم کمدی-رمانتیک نقشآفرینی کردهاند. این زوج که یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک محسوب میشوند، روی پردهی نقرهای درخشان بودند. جذابیت و زیبایی ذاتی رایان در مقابل کاریزمای به یادماندنی هنکس و تقابل این دو با یکدیگر در هر نمایی که این دو بازیگر در آن حضور داشتند میتوانست مخاطب را میخکوب کند. مگ رایان همانطور که در ادامه خواهیم دید یکی از ستارههای فیلمهای کمدی-رمانتیک است که توانسته با بازیگران دیگر هم زوجهای هنری به یادماندنی تشکیل دهد. رایان در دوران اوج خود به عنوان یک بازیگر، توانسته بود تبدیل به یکی از سودآورترین بازیگران هالیوود شود و دست یافتن به این ویژگی را تا بخش زیادی مدیون فیلمهای کمدی-رمانتیک بوده است.
رایان و هنکس در فیلمهای کمدی-رمانتیک «بیخوابی در سیاتل» (Sleepless in Seattle)، «جو در برابر آتشفشان» (Joe Versus the Volcano) و «ایمیل داری» (You’ve Got Mail) در کنار یکدیگر نقشآفرینی کردهاند. علاوه بر این فیلمها، این دو ستاره که حالا هر کدام آنها بیش از ۶۰ سال دارند، در یک فیلم مستند و یک درام هم نقشآفرینی کردهاند. با وجود همکاریهای دیگری که این بازیگران با یکدیگر داشتهاند، همکاریهای آنها در ژانر کمدی-رمانتیک آنها را تیدیل به یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک کرده است. «جو در برابر آتشفشان» نخستین همکاری این دو بازیگر با یکدیگر بود که سال ۱۹۹۰ ساخته شد. این فیلم که جان پاتریک شانلی آن را ساخته بود، توانست در گیشه بیش از ۳۹ میلیون دلار بفروشد. «بیخوابی در سیاتل» که دومین همکاری این زوج هنری بود، سال ۱۹۹۳ اتفاق افتاد و این فیلم که با بودجهی ۲۱ میلیون دلاری ساخته شده بود، توانست در گیشه فروشی خارقالعاده از خودش به نمایش بگذارد و نزدیک به ۲۲۸ میلیون دلار بفروشد. آخرین همکاری این دو بازیگر در ژانر کمدی-رمانتیک، ۵ سال بعد رخ داد و این فیلم را هم مانند «بیخوابی در سیاتل» نورا افرون ساخت. سومین همکاری هنکس و رایان هم در گیشه موفق بود و توانست با وجود بودجهی ۶۵ میلیون دلاری، نزدیک به ۲۵۱ میلیون دلار بفروشد.
۲. مگ رایان و بیلی کریستال در «وقتی هری سالی را دید» (When Harry Met Sally)
اگر یک بازیگر وجود داشته باشد که مگ رایان روی پردهی نقرهای در کنار او عملکردی بهتر از همکاریهایش با تام هنکس را به نمایش گذاشته باشد، آن یک نفر بیلی کریستال است. حضور کریستال بر روی پردهی نقرهای هم مانند هنکس بسیار قدرتمند است، اما حس شوخطبعی و کمیک او بیشک از هنکس بیشتر است و این توانایی کمیک کریستال باعث میشود تواناییهای کمیک رایان هم بیش از آن چه در همکاریهایش با هنکس میبینیم بروز پیدا کند. این دو بازیگر تنها در یک فیلم کمدی-رمانتیک با یکدیگر همکاری کردند، اما همان یک فیلم توانست خیلی زود تبدیل به یکی از بهترین فیلمهای کمدی-رمانتیک تاریخ سینما شود و این دو بازیگر را تبدیل به یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک کند.
«وقتی هری سالی را دید» (When Harry Met Sally) فیلمی است به کارگردانی راب رینر که با بودجهی ۱۶ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه ۹۲.۸ میلیون دلار بفروشد. این فیلم داستان هری و سالی را روایت میکند که در یک سفر جادهای با هم همراه میشوند و به تدریج بیشتر و بیشتر دلباختهی یکدیگر میگردند. موسسهی فیلم آمریکا این فیلم را در لیست ۱۰۰ سال، ۱۰۰ فیلم کمدی در رتبهی ۲۳ قرار داد. در لیست مجلهی براوو با عنوان ۱۰۰ فیلم بامزهی تاریخ هم این فیلم توانست رتبهی ۶۰ را به دست آورد. نورا افرون برای نوشتن فیلمنامهی این فیلم نامزد دریافت اسکار بهترین فیلمنامه شد. هم کریستال و هم رایان توانستند جایزههای بامزهترین بازیگر نقش اصلی مرد و زن را از جشنوارهی جوایز کمدی آمریکایی دریافت کنند. افرون توانست بفتای بهترین فیلمنامه را هم به کمد افتخارات خود بیافزاید. این فیلم در لیست ۱۰۰ سال ۱۰۰ فیلم الهامبخش موسسهی فیلم آمریکا هم در جایگاه بیست و پنجم قرار گرفت.
۳. اما استون و رایان گاسلینگ در «دیوانهوار، احمقانه، عشق» (Crazy Stupid Love) و «لا لا لند» (La La Land)
اما استون و رایان گاسلینگ یک زوج کمدی-رمانتیک رویایی در سینمای مدرن هستند. هردوی این هنرمندان بازیگرانی خارقالعاده و توانا هستند که میتوانند مخاطبان را با خودشان همراه کنند. این دو بازیگر نه تنها میتوانند در هنگام نیاز مخاطبان را به سادگی به خنده بیاندازند، بلکه میتوانند اشک آنها را هم جاری کنند. همکاریهای این دو هنرمند که یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک هستند، هم در گیشه توانستهاند با موفقیت روبهرو شوند و هم توانستهاند نظر مخاطبان و منتقدان سینمایی را جلب نمایند. کاریزمای ذاتی گاسلینگ و تواناییهای خارقالعادهی استون به عنوان یک بازیگر، باعث شده است آنها طی بیش از یک دهه در فیلمهای مختلفی کنار یکدیگر حضور پیدا کنند.
سال ۲۰۱۱، فیلم «دیوانهوار، احمقانه، عشق» (Crazy Stupid Love) ساخته شد که در آن گاسلینگ و استون برای نخستینبار با همراهی یکدیگر در یک فیلم کمدی-رمانتیک نقشآفرینی کردند. اگرچه هیچکدام این بازیگران در این فیلم نقش اصلی نبودند، اما توانستند نظر مخاطبان را به خودشان و شیمی خاصی که بینشان برقرار شده است جلب کنند. «دیوانهوار، احمقانه، عشق» توانست در گیشه ۱۴۵ میلیون دلار بفروشد. هم استون و هم گاسلینگ به دنبال نقشآفرینیهایشان در این فیلم توانستند به جوایز سینمایی مختلفی دست پیدا کنند. این دو بازیگر ۲ سال بعد در فیلم «جوخهی گانگستر» (Gangster Squad) از روبن فلیشر که یک فیلم اکشن جنایی بود هم نقشآفرینی کردند، اما همکاری بعدی آنها در زمینهی فیلمهای کمدی-رمانتیک تا سال ۲۰۱۶ به تعویق افتاد. «لا لا لند» (La La Land) که دومین فیلم سینمایی دیمین شزل بود، فیلمی موزیکال بود که داستان دو هنرمند را روایت میکرد. گاسلینگ و استون در این فیلم ایفاکنندهی نقش دو عاشق پیشه بودند که موانع زندگی قرار بود آنها را از هم جدا کند. هم گاسلینگ و هم استون برای درخشش در این فیلم نامزد دریافت جوایز اسکار شدند و استون توانست به این جایزه دست پیدا کند. بفتا هم اگرچه هردوی این بازیگران را نامزد دریافت جوایز کرد، اما گاسلینگ را دست خالی به خانه فرستاد. هردوی این بازیگران توانستند جایزهی گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اصلی در یک فیلم کمدی را به دست آورند. «لا لا لند» توانست در گیشه هم شگفتیسازی کند. این فیلم که با بودجهی ۳۰ میلیون دلاری ساخته شده بود، توانست ۴۷۲ میلیون دلار بفروشد.
۴. جنیفر گارنر و مارک رافلو در «رفتن از ۱۳ به ۳۰» (۱۳ Going on 30)
مارک رافلو و جنیفر گارنر تنها در یک فیلم با یکدیگر همکاری کردند، اما شیمی بین آنها در همان یک فیلم به اندازهای قدرتمند بود که مخاطبان را شگفتزده کرد و آنها را تبدیل به یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک کرد. تنها همکاری این دو بازیگر در فیلمی از گری وینیک به وقوع پیوست. این فیلم کمدی-رمانتیک محصول سال ۲۰۰۴ بود که با بودجهی ۳۷ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه ۹۶.۵ میلیون دلار بفروشد. همکاری این دو بازیگر در این فیلم به اندازهای قدرتمند بود که بسیاری از مخاطبان گمان کردند این دو بازیگر در دنیای واقعی هم با یکدیگر رابطهی عاشقانه دارند.
«رفتن از ۱۳ به ۳۰» (۱۳ Going on 30) داستان جنا رینک دختر ۱۳ سالهای را روایت میکند که آرزو دارد بزرگ شود و حاضر است هرکاری برای رسیدن به این آرزو بکند. او یک روز صبح از خواب بلند میشود و درمییابد که بزرگ شده است و حالا باید با دنیایی متفاوت روبهرو شود. این فیلم توانست نقدهای مثبتی از منتقدان دریافت کند. مجلهی اینترنتی راتن تومیتوز به این فیلم امتیاز ۶۵ از ۱۰۰ را داد و مجلهی اینترنتی متاکریتیک امتیاز ۵۷ از ۱۰۰ را به این فیلم اهدا کرد. بانک بینالمللی فیلم یا همان IMDb هم امتیاز ۶.۳ از ۱۰ را به این فیلم داد. این فیلم برای نخستینبار در ۲۳ آوریل ۲۰۰۴ به اکران عمومی در آمد. گویینت پالترو، هیلاری سوانک و رنه زلوگر دیگر بازیگرانی بودند که قرار بود نقش جنا رینک را ایفا کنند، اما در نهایت این نقش به گارنر رسید. سال ۲۰۲۳ یک اقتباس تئاتری از این فیلم صورت گرفت که در آن لوسی جونز و جیمی مسکاتو نقشآفرینی میکردند.
۵. جولیا رابرتز و ریچارد گییر در «زن زیبا» (Pretty Woman) و «عروس فراری» (Runaway Bride)
فیلمهای کمدی-رمانتیکی که این دو بازیگر در آنها نقشآفرینی کردند، هرگز بدون آنها قادر نبودند تا این اندازه بدرخشند. این دو بازیگر میتوانند هر داستان عاشقانهی ضعیفی را تبدیل به فیلمی ماندگار کنند. رابرتز و گییر در دو فیلم سینمایی کمدی-رمانتیک نقشآفرینی کردند و توانستند خیلی زود تبدیل به یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک شوند. اولین فیلمی که این دو بازیگر را به عنوان یک زوج هنری به مخاطبان سینمایی معرفی کرد، فیلم «زن زیبا» (Pretty Woman) از گری مارشال بود که سال ۱۹۹۰ ساخته شد. این فیلم داستان مرد و زنی را روایت میکند که دست تقدیر آنها را سر راه یکدیگر قرار میدهد و آنها را دلباختهی یکدیگر میکند. تواناییهای رابرتز هم در زمینهی درام و هم در زمینهی کمدی در کنار قدرت بازیگری گییر، این دو بازیگر را در دل تاریخ فیلمهای کمدی-رمانتیک ماندگار کرده است.
دومین همکاری این دو بازیگر ۹ سال دیگر و باز هم در فیلمی از گری مارشال رخ داد. «عروس فراری» (Runaway Bride) فیلمی بود که با بودجهی ۷۰ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه ۳۰۹.۵ میلیون دلار بفروشد. اگرچه منتقدان خیلی از دومین همکاری رابرتز و گییر استقبال نکردند، اما همانطور که از فروش این فیلم در گیشه مشخص است این فیلم توانست نظر مثبت مخاطبان سینمایی را به دست آورد. وبسایت اینترنتی راتن تومیتوز به این فیلم امتیاز ۴۶ از ۱۰۰ را داد و وبسایت اینترنتی متاکریتیک ۳۹ از ۱۰۰. بانک فیلم بینالمللی هم به «عروس فراری» ۵.۴ از ۱۰ داد. این فیلم نخستینبار در تاریخ ۳۰ جولای ۱۹۹۹ اکران شد.
۶. جولیا رابرتز و هیو گرانت در «ناتینگ هیل» (Notting Hill)
وقتی که در فیلم «ناتینگ هیل» (Notting Hill) جولیا رابرتز در مقابل هیو گرانت ایستاد و از او خواست تا عاشق او شود، زندگی بسیاری از مخاطبان سینمایی دستخوش تغییر شد. اگرچه هر دو بازیگری که در فیلمهای سینمایی مقابل یکدیگر نقشآفرینی میکنند باید با یکدیگر ارتباطی قدرتمند برقرار کنند، اما آن چه رابرتز و گرانت در این فیلم به آن دست پیدا میکنند، شیمیای مثالزدنی است که به سختی میتوان آن را تکرار کرد. این فیلم راجر میچل که با بودجهی ۴۲ میلیون دلاری ساخته شده بود، توانست در گیشه ۳۶۳.۸ میلیون دلار بفروشد. این فیلم ابتدا در تاریخ ۲۱ می ۱۹۹۹ در بریتانیا اکران شد و سپس یک هفته بعد در ایالات متحدهی آمریکا به نمایش عمومی در آمد. این فیلم در هنگام اکران توانست تبدیل به پرفروشترین فیلم بریتانیایی تاریخ سینما شود.
این فیلم داستان کتابفروشی را روایت میکند که همسرش او را ترک کرده است. یک روز یک بازیگر زن هالیوودی مسیرش به مغازهی او میافتد و این دو به تدریج بیشتر در دنیای یکدیگر غرق میشوند. این فیلم توانست جایزهی فیلم موردعلاقهی مردم را از جشنوارهی فیلم بفتا به دست آورد. «ناتینگ هیل» توانست جایزهی بهترین فیلم کمدی را از جشنوارهی جوایز کمدی بریتانیا هم به دست آورد. هر دو بازیگر این فیلم نامزد دریافت جایزهی گلدن گلوب شدند، اما نتوانستند آن را به کمد افتخارات خود اضافه کنند. رابطهی هنری درخشانی که رابرتز و گرانت در این فیلم با یکدیگر برقرار کردند، آنها را خیلی زود تبدیل به یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک تاریخ سینما کرد. تا همین امروز هم بسیاری از مخاطبان سینمایی هستند که امیدوارند یکبار دیگر بتوانند این دو بازیگر را در مقابل یکدیگر ببینند.
۷. کیت هادسون و متیو مککانهی در «چگونه مردی را در ۱۰ روز از دست بدهیم» (How to Lose a Guy in 10 Days) و «پیریت» (Fool’s Gold)
نخستین همکاری کیت هادسون و متیو مککانهی در فیلم «چگونه مردی را در ۱۰ روز از دست بدهیم» (How to Lose a Guy in 10 Days) رخ داد. این فیلم که سال ۲۰۰۳ منتشر شد و دونالد پتری کارگردانی آن را بر عهده داشت، داستان بنجامین بری، یک متخصص تبلیغاتی را روایت میکند که برای برنده شدن در یک شرطبندی سعی دارد ثابت کند که می تواند یک خانم را در ۱۰ روز عاشق خودش کند. این نخستین همکاری مککانهی و هادسون که با بودجهی ۵۰ میلیون دلاری ساخته شده بود، توانست در گیشه ۱۷۷.۵ میلیون دلار بفروشد. این موفقیت گیشهای باعث شد که پنج سال بعد، مککانهی و هادسون یکبار دیگر در یک فیلم کمدی-رمانتیک در کنار یکدیگر حضور پیدا کنند. این فیلم که کارگردان آن اندی تنانت بود با بودجهی ۷۰ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه بیش از ۱۱۱ میلیون دلار بفروشد و یکبار دیگر ثابت کند که این دو بازیگر یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک هستند.
منتقدان از دومین همکاری این دو بازیگر که یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک هستند در فیلم «پیریت» (Fool’s Gold) خیلی راضی نبودند و میتوان این نکته را با انداختن نگاهی به امتیازاتی که به این فیلم دادهاند دریافت. با این وجود از آن جایی که این فیلم توانست در گیشه موفقیت فیلم نخست را تکرار کند، به نظر میآید این زوج هنری در بین مردم طرفداران زیادی دارند. طی سالهایی که از آخرین همکاری این دو بازیگر میگذرد، همواره زمزمهها و شایعاتی در رابطه با همکاری مجدد این دو بازیگر به گوش میرسد، اما تا به امروز هیچ خبر موثقی از همکاری مجدد این زوج هنری در دسترس نیست.
۸. نیا واردالوس و جان کوربت در «عروسی یونانی پرریختوپاش من» (My Big Fat Greek Wedding) و دو دنبالهی آن
«عروسی یونانی پرریختوپاش من» (My Big Fat Greek Wedding) یک فیلم کمدی-رمانتیک محصول سال ۲۰۰۲ است که توسط نیا واردالوس نوشته شده و او در آن نقش یک زن آمریکایی-یونانی را بازی میکند که دلدادهی یک مرد غیریونانی میشود و تلاش میکند خانوادهی خود را راضی کند که این مرد را به عنوان همسر آیندهی او بپذیرند. بودجهی ساخت این فیلم فقط ۵ میلیون دلار بود، اما با وجود منایع محدودش این فیلم تبدیل به یکی از پرفروشترین فیلمهای مستقل تاریخ سینما شد و با احتساب نرخ تورم توانست در گیشه بیش از ۵۹۲ میلیون دلار بفروشد. واردالوس برای نوشتن فیلمنامهی این فیلم توانست نامزد دریافت جایزهی اسکار شود. «عروسی یونانی پرریختوپاش من» در دو رشتهی بهترین فیلم کمدی یا موزیکال و بهترین بازیگر نقش اصلی زن در یک فیلم کمدی یا موزیکال هم نامزد دریافت جایزهی گلدن گلوب شد. واردالوس و کوربت در این فیلم توانستند شیمیای تکرارنشدنی بین خودشان ایجاد کنند. ارتباط این دو بازیگر که یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک هستند به اندازه ای قدرتمند بود که چندین دنباله برای این فیلم ساخته شد.
داستان این فیلم برداشتی است از تجربیات شخصی خود واردالوس به عنوان یک زن آمریکایی-یونانی. این فیلم داستانی اصیل و منطقی را روایت میکند دربارهی زنی که تلاش میکند با ریشههای خود کنار بیاید. «عروسی یونانی پرریختوپاش من» یک فیلم کمدی-رمانتیک روحیهبخش است که از زاویهای بامزه به فرهنگ یونان نگاه میکند و نشان میدهد که برقرار کردن تعادل بین هویت فرهنگی و زندگی مدرن آمریکایی چقدر سخت است. مضامین این فیلم دربارهی نبرد بین عشق، خانواده و فرهنگ مضامینی جهانشمول هستند که مخاطبان میتوانند به سادگی با آنها ارتباط برقرار کنند. ۱۴ سال بعد از قسمت نخست این فیلم، فیلمی دیگر با عنوان «عروسی یونانی پرریختوپاش من ۲» (My Big Fat Greek Wedding 2) منتشر شد و ۷ سال پس از آن قسمت سوم این مجموعه با نام «عروسی یونانی پرریختوپاش من ۳» (My Big Fat Greek Wedding 3) به اکران در آمد.
۹. هیو گرانت و اندی مکداول در «چهار عروسی و یک تشییع جنازه» (Four Weddings and a Funeral)
از آن جایی که مردهای خوشتیپ و خوشهیکل همیشه دلباختهی زنهای پرانرژی میشوند، این دو بازیگر توانستند شیمی درخشانی بین خودشان ایجاد کنند. این دو بازیگر به همه ثابت کردند که اگر یک نفر را به اندازهی کافی ملاقات کنی، میتوانی عاشق او شوی. «چهار عروسی و یک تشییع جنازه» (Four Weddings and a Funeral) نخستین فیلمی بود که گرانت و مکداول در آن کنار یکدیگر نقشآفرینی کردند. این فیلم را مایک نیوول ساخت و فیلمنامهی آن را ریچارد کرتیس نوشت. «چهار عروسی و یک تشییع جنازه» داستان گروهی از دوستان را روایت میکند که برگزارکنندهی مراسم عروسی و عزا هستند. یکی از این افراد در چهار عروسی و یک عزا دختری را ملاقات میکند و دلباختهی او میشود. این نخستین همکاری گرانت و مک داول با بودجهی ۴.۴ میلیون دلاری ساخته شد و در کمال شگفتی توانست در گیشه ۲۴۵.۷ میلیون دلار بفروشد. موسسهی فیلم بریتانیا این فیلم را در لیست ۱۰۰ فیلم برتر قرن بیستم، در رتبهی بیست و سوم قرار داد. مجلهی امپایر هم در لیستی که سال ۲۰۱۶ منتشر کرد، این فیلم را بیست و یکمین فیلم بریتانیایی برتر تاریخ نامید.
مجلهی توتال فیلم در لیستی که سال ۲۰۰۰ تحت عنوان بهترین فیلمهای کمدی از نگاه مخاطبان منتشر کرد، این فیلم که یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک در آن نقشآفرینی میکنند را در جایگاه بیست و هفتم قرار داد. این فیلم در دو رشته نامزد اسکار شد، اما در نهایت این مراسم را دست خالی ترک کرد. گرانت برای درخشش در این فیلم توانست جایزهی بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را از جشنوارهی جوایز بفتا دریافت کند. هم گرانت و هم مکداول نامزد دریافت گلدن گلوب هم شدند، اما فقط گرانت توانست این جایزه را با خود به خانه ببرد. حلقهی منتقدان فیلم شیکاگو هم جایزهی ستارهی آیندهدار را به گرانت اهدا کرد. بیست و پنج سال بعد، گرانت و مک داول در یک فیلم کوتاه تلویزیونی کمدی-رمانتیک هم یکبار دیگر در کنار یکدیگر نقشآفرینی کردند. مجلهی اینترنتی راتن تومیتوز به این فیلم امتیاز ۹۲ از ۱۰۰ را داد و وبسایت متاکریتیک امتیاز ۸۱ از ۱۰۰.
۱۰. آدری هپبورن و گریگوری پک در «تعطیلات رومی» (Roman Holiday)
تنها همکاری آدری هپبورن و گریگوری پک در یک فیلم کمدی-رمانتیک رقم خورد و این دو بازیگر بلافاصله تبدیل به یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک شدند. «تعطیلات رومی» (Roman Holiday) از مجلهی اینترنتی راتن تومیتوز امتیاز ۹۶ از ۱۰۰ را کسب کرد و وبسایت متاکریتیک به این فیلم امتیاز ۷۸ از ۱۰۰ را داد. «تعطیلات رومی» فیلمی است که طرفداران فیلمهای عاشقانه باید آن را تماشا کنند. برای این که بتوان در مقابل جذابیتهای این فیلم مقاومت کرد باید قلبی ساخته شده از سنگ داشت. اگرچه هپبورن طی سالهای ابتدایی فعالیتاش به عنوان بازیگر در این فیلم نقشآفرینی کرد، با این حال توانست به خوبی از عهدهی ایفای نقش شاهزادهی سادهلوح و ماجراجو بر بیاید. او و پک یکی از جذابترین زوجهایی هستند که میتوان با آنها وقتگذرانی کرد و فیلمنامه به این دو بازیگر فرصتهای زیادی برای به نمایش گذاشتن تواناییهایشان میدهد.
این فیلم با بودجهی ۱.۵ میلیون دلاری ساخته شد و توانست ۱۲ میلیون دلار در گیشه بفروشد. هپبورن برای درخشش در این فیلم توانست جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن را به دست آورد. پک و هپبورن هر دو نامزد دریافت جایزهی بهترین بازیگر از جشنوارهی فیلم بفتا شدند و تنها هپبورن توانست این جایزه را به دست آورد. هپبورن در گلدن گلوب هم درخشید و توانست جایزهی بهترین بازیگر نقش اصلی زن در یک فیلم درام را به دست آورد. موسسهی فیلم آمریکا در لیستی که تحت عنوان ۱۰۰ سال ۱۰۰ فیلم عاشقانه منتشر کرد، این فیلم را در جایگاه چهارم قرار داد. هپبورن و پک در این فیلم شیمیای درخشان بین خودشان ایجاد کردهاند. این دو بازیگر که هر کدامشان به تنهایی کارنامهای درخشان دارند، در این فیلم توانستند یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک را خلق کنند. از همکاری این دو بازیگر در این فیلم میتوان به عنوان الگویی یاد کرد که تا دهها سال بعد بازیگران دیگری که در فیلمهای کمدی-رمانتیک در مقابل یک دیگر ایفای نقش میکردند، سعی میکردند شبیه به آن باشند.
۱۱. آلیسیا سیلوراستون و پل راد در «بیسرنخ» (Clueless)
تنها همکاری این دو بازیگر در فیلم «بیسرنخ» (Clueless) رخ داد که نخستین تجربهی بازیگری سینمایی پل راد بود. این فیلم اقتباسی است غیروفادارانه از رمان «اما» از جین آستین که فیلمنامهی آن را ایمی هکرلینگ نوشته است و کارگردانی آن را هم خودش بر عهده داشته. این فیلم کمدی-رمانتیک داستان دختری دبیرستانی را روایت میکند که با مسائل مربوط به سن و سال خودش دست و پنجه نرم میکند. «بیسرنخ» در حالی که با بودجهی ۱۲ میلیون دلاری ساخته شده بود، توانست ۸۸ میلیون دلار بفروشد. شیمی درخشانی که بین سیلوراستون و راد در این فیلم ساخته میشود، توانست خیلی زود این دو بازیگر را تبدیل به یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک کند. ارتباط این دو بازیگر بر روی پردهی نقرهای به اندازهای قدرتمند بود که باعث شد میلیونها نفر از مخاطبان این فیلم، تمام نواقص دیگر «بیسرنخ» را فراموش کنند.
«بیسرنخ» جایزهی بهترین فیلمنامه را از هیأت ملی منتقدان فیلم دریافت کرد و آلیسیا سیلوراستون توانست جایزهی بهترین نقشآفرینی را از هیأت بازبینی فیلم دریافت کند. مجلهی اینترنتی راتن تومیتوز به این فیلم امتیاز ۸۱ از ۱۰۰ را داد و وبسایت اینترنتی متاکریتیک امتیاز ۷۱ از ۱۰۰. بانک بینالمللی فیلم هم به «بیسرنخ» امتیاز ۶.۹ از ۱۰ را اهدا کرد. این فیلم که سال ۱۹۹۵ ساخته شد و ۱ ساعت و ۳۷ دقیقه طول دارد، میتواند یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک را به مخاطبان معرفی نماید. راد و سیلوراستون در این فیلم توانستند خیلی خوب از عهدهی ایفای نقشهای خود بر بیایند و این در حالی است که هر دوی آنها بسیار جوان بودند و در ابتدای مسیر حرفهای خود به عنوان یک بازیگر قرار داشتند.
۱۲. درو بریمور و آدام سندلر در «خوانندهی عروسی» (The Wedding Singer)، «۵۰ قرار اول» (۵۰ First Dates) و «مخلوط» (Blended)
بعضیها اعتقاد دارند که درو بریمور و آدام سندلر در هیچ فیلم کمدی-رمانتیک خوبی نقشآفرینی نکردهاند، اما حتی همان کسانی که چنین عقیدهای دارند، نمیتوانند بگویند که این دو بازیگر شیمی درخشانی با هم ندارند. این دو بازیگر در دنیای واقعی با یکدیگر دوست هستند و این دوستی باعث شده است روی پردهی نقرهای ارتباط قدرتمندی با یکدیگر بر قرار کنند و تبدیل به یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک شوند. نخستین همکاری این دو بازیگر در فیلم «خوانندهی عروسی» (The Wedding Singer) محصول ۱۹۹۸ رخ داد. این فیلم که از آن به عنوان یکی از بهترین کمدیهای آدام سندلر یاد میشود، با بودجهی ۱۸ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه ۱۲۳.۳ میلیون دلار بفروشد. مجلهی اینترنتی راتن تومیتوز به این فیلم امتیاز ۷۲ از ۱۰۰ را اهدا کرد و وبسایت متاکریتیک به آن ۶۰ از ۱۰۰ داد. به دنبال این همکاری که هم در نظر منتقدان و هم در نظر مخاطبان موفق بود، بریمور و سندلر سال ۲۰۰۴ یکبار دیگر به عنوان یک زوج هنری در یک فلم کمدی-رمانتیک دیگر نقشآفرینی کردند.
«۵۰ قرار اول» (۵۰ First Dates) دومین همکاری این دو بازیگر بود که آن هم توانست در گیشه فروش مناسبی داشته باشد؛ اگرچه منتقدان به اندازهی فیلم قبلی از این فیلم لذت نبردند. کارگردان «۵۰ قرار اول» پتر سگال بود و فیلمنامهی آن را جرج وینگ نوشته بود. ۱۰ سال بعد از دومین همکاریشان، این دو بازیگر که یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک هستند، یکبار دیگر اینبار در فیلم «مخلوط» (Blended) در کنار یکدیگر نقشآفرینی کردند و باز هم توانستند گیشه را فتح کنند. «مخلوط» با بودجهی ۴۵ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه ۱۲۸ میلیون دلار بفروشد. سومین همکاری بریمور و سندلر داستان مردی را روایت میکند که همسرش را از دست داده و در تعطیلات با زنی تنها آشنا میشود و این دو به تدریج عاشق یکدیگر میگردند. کارگردان این فیلم که سومین همکاری بریمور و سندلر محسوب میشود، فرانک کوارکی است.
۱۳. ویل اسمیت و اوا مندز در «هیچ» (Hitch)
«هیچ» (Hitch) تنها همکاری ویل اسمیت و اوا مندز در یک فیلم کمدی-رمانتیک است. این دو بازیگر توانستند به لطف تواناییهای مثالزدنیشان در بازیگری، ارتباط بسیار موثر و قدرتمندی با یکدیگر بر قرار کنند. شاید بخش زیادی از این درخشش به واسطهی آن باشد که این زوج هنری در کنار یکدیگر تا چه اندازه جذاب به نظر میرسند، اما در هر صورت آن چه قابل لمس میباشد شیمی درخشانی است که بین آنها بر قرار است. از «هیچ» معمولا به عنوان یکی از بهترین فیلمهای کمدی-رمانتیک یاد نمیشود و با این حال نمیتوان شیمی درخشان بین این دو بازیگر را فراموش کرد. این فیلم داستان یک دلال ازدواج به نام الکس هیچنز ملقب به هیچ را روایت میکند که به مشتریان خود کمک میکند تا با استفاده از ترفندهای هوشمندانه و جذاب به خانومهای مورد علاقهی خود دست پیدا کنند.
با پیش رفتن داستان، خود هیچ دلباختهی دختری به نام سارا میشود و حالا باید از ترفندهایی که به دیگران آموزش میداد استفاده کند تا به هدف دست یابد. این فیلم اندی تننانت که با بودجهی ۷۰ میلیون دلاری ساخته شد، توانست در گیشه بیش از ۳۷۱.۵ میلیون دلار بفروشد و تبدیل به دهمین فیلم پرفروش سال ۲۰۰۵ و سومین فیلم کمدی-رمانتیک تاریخ بعد از «عروسی یونانی پرریختوپاش من» و «آنچه زنان میخواهند» (What Women Want) شود. مندز و اسمیت در این فیلم توانستهاند به واسطهی فیلمنامهی درخشانی که به آنها جای کار زیادی داده است، تبدیل به یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک شوند.
۱۴. اندی سامبرگ و کریستین میلیوتی در «پالم اسپرینگز» (Palm Springs)
این دو بازیگر در فیلم «پالم اسپرینگز» (Palm Springs) ثابت کردند که فیلمهای کمدی-رمانتیک نیاز ندارند که حتما یک شخصیت اصلی که دیوانهوار عاشق است داشته باشند. تا زمانی که ارتباط بین دو بازیگر نقش اصلی به درستی برقرار شده باشد، هر دو شخصیت میتوانند دلباخته باشند و مخاطبان میتوانند به خوبی با آنها ارتباط برقرار کنند. این فیلم که مکس بارباکوف آن را ساخته برای اولینبار در جشنوارهی فیلم ساندنس در تاریخ ۲۶ ژانویهی سال ۲۰۲۰ به نمایش در آمد و سپس در ۱۰ ژوئیهی همان سال در ایالات متحدهی آمریکا به اکران عمومی رسید. این فیلم که با بودجهی ۵ میلیون دلاری ساخته شده بود، توانست در گیشه تنها ۱.۵ میلیون دلار بفروشد. اگرچه با توجه به میزان بلیطفروشی این فیلم به نظر میآید مخاطبان نتوانستهاند به خوبی با آن ارتباط برقرار کنند، اما منتقدان این فیلم را دوست داشتند.
مجلهی اینترنتی راتن تومیتوز به این فیلم امتیاز ۹۵ از ۱۰۰ را داد و وبسایت متاکریتیک امتیاز ۸۳ از ۱۰۰. بانک بینالمللی فیلم، امتیاز ۷.۴ از ۱۰ را به این فیلم اهدا کرد. سامبرگ برای درخشش در این فیلم نامزد دریافت جایزهی گلدن گلوب شد، اما نتوانست آن را به کمد افتخارات خود اضافه کند. «پالم اسپرینگز» توانست جایزهی بهترین فیلم کمدی را از جشنوارهی جوایز منتقدان دریافت کند. مجلهی اینترنتی متاکریتیک در انتهای سال ۲۰۲۰ خلاصهای از لیست بهترین فیلمهای سال منتقدان مختلف منتشر کرد که «پالم اسپرینگز» در آن رتبهی دوازدهم را به دست آورد. وبسایت آیجیان هم این فیلم را به عنوان بهترین فیلم سال ۲۰۲۰ انتخاب نمود.
۱۵. کنستانس وو و هنری گلدینگ در «آسیاییهای خرپول» (Crazy Rich Asians)
کنستانس وو و هنری گلدینگ در فیلم کمدی-رمانتیک «آسیاییهای خرپول» (Crazy Rich Asians) در کنار یکدیگر نقشآفرینی کردند و توانستند خیلی زود نظر بینندگان را به شیمی درخشانی که بینشان برقرار است جذب کنند. داستان منحصربهفرد و کارگردانی درخشان هم بیشک در درخشش این دو بازیگر جوان بیتاثیر نبودهاند، اما اگر مثل بسیاری دیگر از فیلمهای کمدی-رمانتیک، این زوج که یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک تاریخ سینما هستند هم در یکی از خیابانهای منهتن، بدون پول، رها میشدند، باز هم میتوانستند به واسطهی رابطهی خاصی که با یکدیگر دارند توجه مخاطبان را جلب کنند. این فیلم داستان دختری را روایت میکند که برای ملاقات با خانوادهی نامزد خود راهی سفری به سنگاپور میشود و درمییابد که خانوادهی او یکی از ثروتمندترین خانوادههای این کشور هستند.
این فیلم که با بودجهی ۳۰ میلیون دلاری ساخته شد، توانست در گیشه ۲۳۹ میلیون دلار بفروشد. وو برای درخشش در این فیلم توانست نامزد دریافت جایزهی گلدن گلوب شود. این فیلم نه تنها از نظر مخاطبان فیلم خوبی بود بلکه توانست نظر منتقدان را هم جلب کند. وبسایت اینترنتی راتن تومیتوز و متاکریتیک به ترتیب به این فیلم امتیاز ۹۱ از ۱۰۰ و ۷۴ از ۱۰۰ را دادند. این فیلم بعد از ۲۵ سال، نخستین فیلم هالیوودی بود که تمام بازیگران آن آسیایی بودند. فیلمنامهی این فیلم که کارگردانی آن بر عهدهی جان ام. چو بوده است را پتر چیارلی و آدل لیم بر اساس کتابی به همین نام از کوین کوآن نوشتهاند. تیم بازیگری این فیلم توانست جایزهی بهترین تیم بازیگری را از انجمن بازیگران آمریکا دریافت نماید.
۱۶. مایکل سرا و الیوت پیج در «جونو» (Juno)
«جونو» (Juno) یکی از منحصربهفردترین کمدی-رمانتیکهای تاریخ سینما است. داستان این فیلم به اندازهی سایر فیلمهای این ژانر سرخوشانه نبود، اما مایکل سرا و الیوت پیج به واسطهی هنر بازیگری درخشان خود توانستند ارتباطی فراموشنشدنی را روی پردهی نقرهای خلق کنند. ارتباطی که آنها را تبدیل به یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک کرد. شخصیتهایی که این دو بازیگر ایفاکنندهی آنها بودند و داستانهایی که بین آنها پیش آمد به همه اثبات کردند که برای هرکسی انتخابی مناسب وجود دارد. «جونو» داستان دختری ۱۶ ساله را روایت میکند که ناخواسته باردار میشود. او ابتدا تصمیم میگیرد بچه را بیاندازد، اما نظرش تغییر میکند.
این فیلم که جیسون ریتمن آن را ساخته است، با بودجهی ۷.۵ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه بیش از ۲۳۲ میلیون دلار بفروشد. این فیلم نخستینبار در تاریخ ۱ سپتامبر ۲۰۰۷ در جشنوارهی فیلم تلوراید اکران شد و سپس در ۵ دسامبر همان سال به اکران عمومی رسید. راجر ایبرت منتقد سرشناس آمریکایی «جونو» را به عنوان بهترین فیلم سال ۲۰۰۷ انتخاب کرد. این فیلم در ۴ رشته نامزد دریافت جایزهی اسکار شد و توانست اسکار بهترین فیلمنامه را به دست آورد. الیوت پیچ نامزد دریافت جایزهی بفتا شد و توانست جایزهی بهترین بازیگر زن را از حلقهی منتقدان فیلم دیترویت، فلوریدا و نیویورک دریافت کند.
۱۷. چینیگ تیتوم و آماندا باینس در «این دختر همان مرد است» (She’s the Man)
در فیلم «این دختر همان مرد است» (She’s the Man) اگرچه آماندا باینس درخشش خارقالعادهای داشت، اما شیمی بین او و تیتوم توانست خیلی زود نظر مخاطبان را جلب کند و این زوج را به یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک تبدیل نماید. این فیلم داستان دختری را روایت میکند که علاقهی شدیدی به فوتبال آمریکایی دارد. بعد از منحل شدن تیم دختران، این دختر تصمیم میگیرد خودش را به جای برادر دو قلوی خود وارد تیم پسران کند. این فیلم برداشتی آزادانه است از نمایشنامهی شب دوازدهم از ویلیام شکسپیر. این فیلم که با بودجهی ۲۵ میلیون دلاری ساخته شد، توانست بیش از ۵۷ میلیون دلار در گیشه بفروشد. نظر منتقدان دربارهی این فیلم متفاوت بود، برخی آن را ستایش کردند و برخی دیگر آن را فیلمی ضعیف خواندند.
این فیلم اندی فیکمن که یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک را در خودش جای داده است از وبسایت راتن تومیتوز امتیاز ۴۴ از ۱۰۰ و از وبسایت متاکریتیک امتیاز ۴۵ از ۱۰۰ را دریافت کرد. شیمی درخشانی که در این فیلم بین باینس و تیتوم برقرار شد باعث شد که این زوج بتوانند مخاطبان را با داستان جذاب آن همراه کنند. بسیاری از بینندگان این فیلم حالا بعد از گذشت بیش از ۱۵ سال از اکرانش هنوز هم آن را تماشا میکنند و میتوان از این فیلم به عنوان یک فیلم کالت یاد کرد. لارا رمزی، وینی جونز و رابرت هافمن از دیگر بازیگران این فیلم هستند. این فیلم برای نخستینبار در تاریخ ۱۷ مارس ۲۰۰۶ اکران شد.
۱۸. لزلی مان و پل راد در «باردار» (Knocked Up) و «این است ۴۰» (This Is 40)
لزلی مان و پل راد چه شخصیتهای اصلی یک فیلم باشند و چه شخصیتهای مکمل، همواره موفق میشوند شیمی درخشانی بین خودشان ایجاد کنند و مخاطبان را شگفتزده نمایند. این دو بازیگر برای نخستینبار در فیلم «باردار» (Knocked Up) محصول سال ۲۰۰۷ با یکدیگر همبازی شدند. اگرچه مان و راد در این فیلم شخصیتهای اصلی نبودند، اما هربار روی پردهی نقرهای حضور پیدا میکردند میتوانستند مخاطبان را شگفتزده کنند. ۵ سال بعد، در فیلم «این است ۴۰» (This Is 40) این دو بازیگر اینبار به عنوان شخصیتهای نقش اصلی مقابل یکدیگر نقش آفرینی کردند و باز هم توانستند بدرخشند. این فیلم که جاد اپتو آن را ساخته بود، توانست در گیشه بیش از ۸۸ میلیون دلار بفروشد و این در حالی است که بودجهی این فیلم ۳۵ میلیون دلار بود.
«این است ۴۰» دنبالهای است برای فیلم «باردار» که داستان همان زوجی را روایت میکند که راد و مان در فیلم «باردار» نقش آنها را ایفا کرده بودند. در این فیلم این زوج وارد چهل سالگی شدهاند و حالا باید رابطهی پر استرس خود را پشت سر بگذارند و با موانعی که بر سر راهشان ظاهر میشوند کنار بیایند. این فیلم که برای نخستینبار در تاریخ ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ اکران شد، توانست امتیاز ۵۱ از ۱۰۰ را از وبسایت اینترنتی راتن تومیتوز دریافت کند. مجلهی اینترنتی متاکریتیک هم به این فیلم امتیاز ۵۹ از ۱۰۰ را داد. انرژی مان و راد به خوبی یکدیگر را کامل میکنند و تواناییهای فراوان آنها در کمدی باعث میشود تبدیل به یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک شوند.
۱۹. زوئی دزشانل و جوزف گوردون-لویت در «۵۰۰ روز سامر» (۵۰۰ Days of Summer)
حتی زوج هایی که شیمی بسیار درخشانی با یکدیگر دارند هم گاهی از یکدیگر جدا میشوند. بهترین نمونهی این جمله فیلم «۵۰۰ روز سامر» (۵۰۰ Days of Summer) است. این فیلم داستان زوجی را روایت میکند که اگرچه تمام تلاش خود را میکنند اما سرنوشت، آنها را برای یکدیگر در نظر نگرفته است. این فیلم اگرچه مانند سایر فیلمهای کمدی-رمانتیک پایان خوشی ندارد، اما به هیچ وجه نمیتوان شیمی درخشان بین این دو بازیگر که یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک هستند را انکار کرد. «۵۰۰ روز سامر» با بودجهی ۷.۵ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه بیش از ۶۰.۵ میلیون دلار بفروشد. این فیلم برای نخستینبار در تاریخ ۱۷ ژانویهی سال ۲۰۰۹ در جشنوارهی فیلم ساندنس اکران شد و سپس در هفتم آگوست همان سال به اکران عمومی رسید.
«۵۰۰ روز سامر» توانست خودش را وارد لیست ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۰۹ بسیاری از نشریهها کند. هالیوود ریپورتر این فیلم را به عنوان هفتمین فیلم برتر سال، شیکاگو ریدر آن را به عنوان هشتمین فیلم برتر سال و رولینگ استون این فیلم را به عنوان نهمین فیلم برتر سال انتخاب کردند. جوزف گوردون-لویت به دنبال درخششاش در این فیلم توانست نامزد دریافت جایزهی گلدن گلوب شود. وبسایت راتن تومیتوز به این فیلم امتیاز ۸۵ از ۱۰۰ را اختصاص داد و مجلهی اینترنتی متاکریتیک برای آن امتیاز ۷۶ از ۱۰۰ را در نظر گرفت. به عقیدهی کاربران بانک بینالمللی فیلم هم این فیلم امتیاز ۷.۶ از ۱۰ را به دست آورد.
۲۰. ریچل مکآدامز و دامنل گلیسون در «از موقعش گذشته» (About Time)
تنها همکاری این دو هنرمند که یکی از بهترین زوجهای هنری فیلمهای کمدی-رمانتیک هستند در فیلم «از موقعش گذشته» (About Time) به وقوع پیوست. این فیلم داستان مردی را روایت میکند که متوجه میشود میتواند در زمان سفر کند. این فیلم ریچارد کورتیس که با بودجهی ۱۲ میلیون دلاری ساخته شده بود، توانست در گیشه ۸۸.۵ میلیون دلار بفروشد. این فیلم برای نخستینبار در تاریخ ۲۷ ژوئن ۲۰۱۳ در جشنوارهی فیلم ادینبورگ به اکران رسید، سپس در ۴ سپتامبر همان سال در بریتانیا به اکران عمومی رسید و بالاخره در ۱ نوامبر همان سال در ایالات متحدهی آمریکا اکران شد. این فیلم در زمان اکران نقدهای متفاوتی از منتقدان سینمایی دریافت کرد. وبسایت راتن تومیتوز به این فیلم امتیاز ۷۰ از ۱۰۰ داد و مجلهی اینترنتی متاکریتیک امتیاز ۵۵ از ۱۰۰. توانایی فراوان ریچل مکآدامز و دامنل گلیسون در هنر بازیگری توانست موجب شکلگیری رابطهی هنریای جذاب بین این زوج شود که داستان فانتزی آن را برای مخاطب باورپذیر سازد. بیل نایتی، تام هالندر و مارگو رابی از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
منبع: yardbarker
source