فیلم‌ها و سریال‌های مارول و فاکس که باید پیش از «ددپول و ولورین» ببینید

حالا که فیلم «ددپول و ولورین» (Deadpool & Wolverine) به سینماها آمده، وقت آن رسیده که ما هم سر وقت مشق خودمان برویم و تمام فیلم‌ها و سریال‌های مارول و استودیوی فاکس قرن بیستم را که دیدن آن‌ها پیش از دیدن فیلم سوم ددپول لازم است تماشا کنیم. اگر نمی‌خواهید هیچ نکته‌ای را در فیلم «ددپول و ولورین» از دست بدهید، باید دانش خود نسبت به دنیای سینمایی مارول و مردان ایکس را تکمیل کنید؛ مخصوصا که به جز کاراکترهای اصلی، شخصیت‌های زیادی از دنیای سینمایی مارول و مردان ایکس به این فیلم آمده‌اند که اگر نسبت به فیلم و سریال‌های مارول و فاکس آشنا نباشید، متوجه ارتباط آن‌ها به «ددپول و ولورین» نخواهید شد.

البته نمی‌توان این را نادیده گرفت که تاکنون بیش از ۴۵ پروژه از دنیای سینمایی مارول بیرون آمده و تا به امروز حداقل ۱۳ فیلم مردان ایکس هم داریم که وقتی آن‌ها را کنار هم می‌گذارید، تشخیص اینکه از کدام فیلم یا سریال شروع کنید کمی دشوار است. البته فیلم‌ها و سریال‌هایی هم وجود دارند که شخصیت‌های ددپول و ولورین تنها در آن نقشی کوتاه ایفا می‌کنند، در نتیجه می‌توانید از دیدن آن‌ها فاکتور بگیرید؛ مثل فیلم «الکترا» (Elektra).

برای هر کسی که تازه به دنیای سینمایی مارول وارد شده، یا آشنایی چندانی با سری مردان ایکس ندارد، پیش از دیدن «ددپول و ولورین» زمینه‌سازی‌های زیادی لازم است تا داستان فیلم دستتان بیاید. اگر می‌خواهید تمام ارجاعات، نکات پنهان، انواع ابرقهرمان‌ها و نقاط عطف داستانی دو کاراکتر ددپول و ولورین را بدانید، در ادامه راهنمای مفیدی برایتان فراهم کرده‌ایم که دیدن هر یک از این فیلم و سریال‌ها می‌تواند تماشای «ددپول و ولورین» را مفرح‌تر کند. نکته‌ی خوب هم اینکه این فهرست هیچ اسپویلری برای فیلم سوم ددپول ندارد، پس می‌توانید با خیال راحت سراغ این فیلم‌ها و سریال‌ها بروید.

۱۳. مردان ایکس (X-Men)

• سال اکران: ۲۰۰۰
• کارگردان: برایان سینگر
• بازیگران: هیو جکمن، پاتریک استوارت، ایان مک‌کلن، فامکه یانسن
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
• امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۲ از ۱۰۰

«مردان ایکس» اولین فیلمی بود که فرنچایز معروف مردان ایکس را به پرده‌ی سینماها آورد و آغازگر یک سری طولانی متشکل از ۱۳ فیلم بود. بنابراین، شکی در آن نیست که برای شناخت برخی از شخصیت‌های محوری فیلم «ددپول و ولورین» نیاز دارید که سراغ اولین فیلم «مردان ایکس» بروید.

در این فیلم، که در سال ۲۰۰۰ میلادی اکران شد، پروفسور اکس یا همان چارلز اگزاویر (پاتریک استوارت) ولورین (هیو جکمن) را به استخدام مردان ایکس درمی‌آورد. این ابرقهرمان در طی این فیلم معشوقه‌اش جین گری (فامکه یانسن) را برای بار اول می‌بیند و دوستان جهش‌یافته‌ای پیدا می‌کند؛ مثل استورم (هلی بری) و سایکلاپس (جیمز مارسدن). همکاری این گروه ابرقهرمانی در فیلم «مردان ایکس» پایه‌ای قوی برای معرفی جهان گسترده‌ی کمیک‌های آن فراهم کرد.

ولورین یک جهش‌یافته‌ی دیگر به نام روگ (آنا پاکوین) را زیر پر و بال خود می‌گیرد که مثل ولورین از خانه و کاشانه جدا افتاده است. آن‌ها باید با یک گروه دیگر از جهش‌یافته‌ها مبارزه کنند که ایده‌ها و آرمان‌هایی کاملا متضاد از مردان ایکس پروفسور اگزاویر دارند و می‌خواهند گونه‌ی جهش‌یافته در جهان برتری پیدا کند. اگزاویر رهبری گروه ایکس را در برابر این گروه خشن بر عهده می‌گیرد و می‌کوشد از یک طریق مسالمت آمیز جنگ بین جهش‌یافته‌ها را خاتمه دهد و در عین حال، حقوق این گونه‌ی خاص را نیز تضمین کند. در مهم‌ترین اقدام او سراغ ساخت مدرسه‌ای برای پرورش استعدادهای خارق العاده‌ی جهش‌یافته‌ها می‌رود تا آموزش و امنیت بچه‌های جهش‌یافته‌ها تا نسل‌های بعدی تضمین شده باشد.

در مقابل او اما دوست سابق پروفسور اگزاویر، مگنیتو قرار دارد که برادری جهش‌یافته‌ها را رهبری می‌کند، یعنی همان گروهی که خواستار برتری جهش‌یافته‌ها بر انسان‌های عادی هستند. این گروه معتقدند جهش‌یافتگی یعنی مرحله‌ی بعدی تکامل و در نتیجه نژاد برتر. درگیری و مبارزه برای پذیرفته شدن از سوی مردم عادی، حقوق جهش‌یافته‌ها و ایجاد حس همذات‌پنداری در میان مردم از همین اولین فیلم «مردان ایکس» آغاز می‌شود و تا فیلم‌های بعدی این سری هم همچنان یکی از موضوعات محوری داستان این ابرقهرمانان است.

به جز اینکه «مردان ایکس» پس‌زمینه‌ی کاراکتر ولورین و چگونگی پیوستن او به مردان ایکس را نشان می‌دهد، دیدن این فیلم اهمیت ویژه‌ی دیگری برای «ددپول و ولورین» دارد. مارول تأیید کرده است که سیبرتوث یا دندان‌خنجری، دشمن ولورین که در فیلم به دست لیو شرایبر اجرا شده، در فیلم «ددپول و ولورین» نیز حضور خواهد داشت. علاوه بر او، کاراکتر تود با بازی ری پارک را هم داریم که فیلم «مردان ایکس» می‌تواند اطلاعات بیشتری درباره‌ی ماهیت آن‌ها، قدرت‌ها و اتحادهایی که با دیگر ابرقهرمانان برقرار می‌کنند به شما بدهند.

۱۲. ایکس ۲ (X2)

• سال اکران: ۲۰۰۳
• کارگردان: برایان سینگر
• بازیگران: هیو جکمن، ایان مک‌کلن، فامکه یانسن، الن کامینگ، آنا پاکوین
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
• امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۵ از ۱۰۰

در فیلم «اکس ۲: مردان ایکس متحد» ولورین در صف اول این گروه ابرقهرمانی قرار می‌گیرد. می‌توان گفت لوگان همیشه در صدد یافتن هویت خود و بازیابی خاطرات از دست رفته‌اش است؛ اما در «اکس ۲» این موضوع اهمیتی محوری پیدا می‌کند و به یکی از نقاط عطف داستان ولورین تبدیل می‌شود.

ولورین در این فیلم با خالق خود، سرهنگ ویلیام استرایکر ملاقات می‌کند که شبانه در یک حمله‌ی غافلگیرانه به مدرسه‌ی جهش‌یافته‌های پروفسور اگزاویر می‌خواهد بچه‌های این مدرسه را دزدیده و برای اهداف شوم و تمامیت‌خواه خودش استفاده کند. استرایکر می‌خواهد یک نسخه از ماشین تله‌کینتیک پروفسور اگزاویر، یعنی سیریبرو را بسازد تا بتواند دیگران را کنترل کند. با بالا گرفتن جنگ بین انسان‌ها و جهش یافته‌ها، لوگان تبدیل به یک شخصیت اصلی برای رهبری و هدایت نسل بعدی جهش یافته‌ها می‌شود. مواجهه‌ی لوگان با سرهنگ استرایکر برای درک بیشتر انگیزه‌های او در فیلم «ددپول و ولورین» اهمیت پیدا می‌کند.

دومین فیلم از سه‌گانه‌ی مردان ایکس فاکس همچنین دو شخصیت را معرفی کرده که در فیلم «ددپول و ولورین» بازگشته‌اند: پایرو و لیدی دث استرایک. البته لیدی دث استرایک در فیلم «اکس ۲» تنها حضوری کوتاه دارد و بیشتر او را در میدان نبرد و میانه‌ی مبارزات پیدا خواهید کرد. اما درباره‌ی پایرو این قضیه فرق می‌کند. در «اکس ۲» می‌توانید داستان پس‌زمینه‌ی پایرو را ببینید که از یک جوان و دانش‌آموز وفدار در مدرسه، به یک شورشی خشن تبدیل می‌شود که با مگنیتو همراهی می‌کند و تحول شخصیتی پایرو را نشان می‌دهد.

از فیلم «اکس ۲» اغلب به عنوان بهترین فیلم سه‌گانه‌ی «مردان ایکس» یاد می‌شود؛ چراکه این فیلم بیش از دو فیلم دیگر به پس‌زمینه‌ی کاراکترها نفوذ کرده و به کاوش در درگیری‌های درونی جهش‌یافته‌ها می‌پردازد؛ کسانی که تنها می‌خواهند در جامعه پذیرفته شوند و دیگران به آن‌ها احترام بگذارند؛ نه اینکه خانواده‌هایشان آن‌ها را طرد کرده و تنها به خاطر جهش‌یافته بودن این دانش‌آموزان را شرمسار کنند.

۱۱. مردان ایکس: آخرین ایستادگی (X-Men: The Last Stand)

• سال اکران: ۲۰۰۶
• کارگردان: برت رتنر
• بازیگران: هیو جکمن، ایان مک‌کلن، فامکه یانسن، الیوت پیج، پاتریک استوارت
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
• امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۷ از ۱۰۰

فیلم «مردان ایکس: آخرین ایستادگی» یکی از مهم‌ترین فیلم‌های این فرنچایز برای درک بهتر انگیزه‌ها و دغدغه‌های ولورین است که در «ددپول و ولورین» به آن ارجاع داده می‌شود. در پایان، ولورین مجبور است با سهمگین‌ترین دشمن خود، بجنگد که نه تنها قدرتش بسیار بیشتر از ولورین است، بلکه از نظر دیگری نیز بر او تسلط دارد: جین گری، معشوقه‌ی ولورین در «مردان ایکس: آخرین ایستادگی» در برابر جهش‌یافته‌های مردان ایکس قرار می‌گیرد و ولورین برای نجات دنیا، راه دیگری جز از میان برداشتن عشق خودش ندارد.

جین گری به تدریج به اندازه‌ی واقعی قدرت خود پی می‌برد که هنوز کنترل کردن آن برایش دشوار است. این قدرت رام‌نشده، روی دیگر جین گری را فعال می‌کند، یعنی دارک فینیکس. لوگان به عنوان تنها جهش‌یافته‌ای شناخته می‌شود که می‌تواند جلوی دارک فینیکس را بگیرد؛ از این رو هیچ چاره‌ی دیگری ندارد جز اینکه خودش جین گری را متوقف کند. با کمک پروفسور اگزاویر، جین مهار می‌شود، اما این پایان ماجرا نیست؛ بلکه قدرت بی‌پایان دارک فینیکس همه جا را فرا می‌گیرد و هیچ راه دیگری جز از بین بردن جین گری وجود ندارد.

در این فیلم لوگان در برابر احساسات و منطق خود قرار می‌گیرد. از یک سو معشوقه‌اش وجود دارد و از سوی دیگر تمام دنیا. اگر ولورین جلوی جین گری را نگیرد، تمام دنیا، از انسان گرفته تا جهش‌یافته‌ها نابود می‌شوند. اما از جهتی، با توجه به تجربه‌ی تلخی که ولورین از سر گذرانده، شاید پایان دنیا چیز چندان بدی هم به نظر نرسد؛ مخصوصا اگر بتواند به تمام دردها و رنج‌ها پایان دهد.

عواقب تصمیمی که ولورین می‌گیرد تا سال‌ها بعد و به ویژه در فیلم‌های بعدی خودشان را نشان می‌دهند و همیشه در کابوس‌ها به سراغش می‌آیند و مثل آنچه در فیلم «ددپول و ولورین» خواهید دید، خواب آرام را از او می‌گیرند. بنابراین، اگر تاکنون سراغ قسمت سوم سه‌گانه‌ی «مردان ایکس» نرفته‌اید، باید حتما دیدن این فیلم محصول سال ۲۰۰۶ میلادی را در لیست فیلم‌هایی که می‌خواهید ببینید قرار دهید.

۱۰. خاستگاه مردان ایکس: ولورین (X-Men Origins: Wolverine)

• سال اکران: ۲۰۰۹
• کارگردان: گوین هود
• بازیگران: هیو جکمن، رایان رینولدز، لیو شرایبر، تیلور کیچ، لین کالینز
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
• امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۳۸ از ۱۰۰

مدت‌ها پیش از آنکه فیلم «ددپول» (Deadpool) در سال ۲۰۱۶ میلادی منتشر شود، رایان رینولدز در فیلم «خاستگاه مردان ایکس: ولورین» با کاراکتر ولورین همبازی شده بود و البته هنوز آن ددپولی نبود که امروزه به خاطرش شناخته می‌شود. این اولین فیلم مستقل ولورین به حساب می‌آید که به داستان زندگی گذشته‌ی او و دوستی‌اش با ویکتور کرید (لیو شرایبر) می‌پردازد. کرید برادر ناتنی ولورین است که به مرور از دوست و همراه، به یکی از دشمنان اصلی او مبدل می‌شود. سربازان جهش‌یافته مجبورند طی قرن‌ها به جنگ بروند و لوگان از چرخه‌ی عبث و بی‌پایان مرگ، تولد دوباره و خشونت خسته شده است.

داستان فیلم از سال ۱۸۴۵ میلادی آغاز می‌شود که در آن جیمز هاولت جوان (که بعدها به عنوان لوگان یا ولورین شناخته خواهد شد) می‌فهمد که توانایی‌های ویژه‌ای دارد. او و ویکتور کرید طی سال‌های متوالی به جنگ‌های مختلفی می‌روند، چراکه نمی‌توانند پیر شوند و قدرت احیاگری دارند که باعث می‌شود بدنشان به سرعت از هر زخمی التیام پیدا کند. جیمز و ویکتور توسط ویلیام استرایکر استخدام می‌شوند تا به تیم ایکس بپیوندند که یک واحد عملیاتی ویژه از جهش‌یافته‌هاست. لوگان اما از روش‌هایی که استرایکر اتخاذ کرده راضی نیست و برای همین تیم را به مقصد کانادا ترک کرده و در آنجا با دوست‌دخترش کایلا سیلورفاکس مستقر می‌شود.

سال ها بعد، استرایکر به لوگان اطلاع می‌دهد که فردی در حال کشتن اعضای سابق تیم ایکس است. لوگان در ابتدا حاضر نیست به دنیایی که پشت سر گذاشته بازگردد و خود را دوباره قاطی ماجراهای ابرقهرمانی کند. اما وقتی کایلا به قتل می‌رسد، چاره‌ی دیگری پیش پایش نمی‌بیند، جز اینکه به دنیای جنگ و مبارزه بازگشته و موافقت کند که تحت یک روش آزمایشی قرار گیرد تا اسکلت بدن خود را با آدامانتیم بپوشاند.

ویکتور از اینکه لوگان به توانایی‌های خود به عنوان یک جهش‌یافته پشت کرده و همنوعانش را کنار گذاشته است، خشمگین شده و در قالب کاراکتری تازه خودنمایی می‌کند، یعنی دندان‌خنجری. دندان‌خنجری که به تملایلات روانی خود شناخته می‌شود، یک قاتل زنجیره‌ای تمام عیار است که از خون و خونریزی لذت می‌برد. او مثل گربه‌سانان یا گرگینه پنجه‌هایی دارد که قدرتی مافوق بشری به او می‌دهند و می‌تواند از آن‌ها برای نابودی هر کسی استفاده کند که سر راهش قرار می‌گیرد.

لوگان، که اکنون ولورین نامیده می‌شود، به دنبال انتقام از ویکتور می‌افتد تا انتقام خون کایلا را از او بگیرد. بازنمایی‌های مختلفی از کاراکتر سیبرتوث در دنیای مارول وجود دارد، اما به نظر می‌رسد این کاراکتر در فیلم «ددپول و ولورین» به شخصیت فیلم «خاستگاه مردان ایکس: ولورین» نزدیک‌تر باشد.

برای درک پیشینه‌ی لوگان و داستان روزهای آغازین او در دنیای ابرقهرمان‌ها باید حتما سری به این فیلم محصول ۲۰۰۹ میلادی بزنید که مسیر حرکت این سرباز تشنه به خون را تا تبدیل شدن به یک ابرقهرمان جهش‌یافته دنبال می‌کند.

۹. مردان ایکس: کلاس اول (X-Men: First Class)

• سال اکران: ۲۰۱۱
• کارگردان: متیو وان
• بازیگران: جیمز مک‌آووی، مایکل فاسبندر، کوین بیکن، جنیفر لارنس، نیکلاس هولت
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
• امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۶ از ۱۰۰

«مردان ایکس: کلاس اول» پیش‌درآمدی بر سه‌گانه‌ی «مردان ایکس» فاکس است که مقدمه‌ی چندین فیلم دیگر به حساب می‌آید که همه داستان‌های پیش از «مردان ایکس» را تعریف می‌کنند. اگرچه در فیلم «مردان ایکس: کلاس اول» نه ددپول و نه ولورین حضور ندارند، دوستی اولیه پروفسور اگزاویر و مگنیتو را از دهه‌ی شصت میلادی نشان می‌دهد و مجموعه رویدادهایی که این دو نفر را به دشمنان یکدیگر تبدیل کرد؛ البته می‌توانید منتظر یک حضور بسیار کوتاه از ولورین در «مردان ایکس: کلاس اول» باشید.

داستان فیلم در دهه‌ی شصت میلادی و در اوج جنگ سرد اتفاق می‌افتد. اریک لینشر جوان یک بازمانده‌ی هولوکاست است که قتل وحشیانه‌ی مادرش به دست دانشمند نازی سباستین شاو (کوین بیکن) زخمی عمیق بر روح او می‌گذارد. این رویداد ترامایی را در اریک برانگیخته و قدرت‌های مغناطیسی جهش‌یافته‌ی او را بیدار می‌کند و او مصمم می‌شود تا از شاو انتقام خون مادرش را بگیرد.

در همین زمان چارلز اگزاویر یک جهش‌یافته‌ی باهوش و ثروتمند است که در دانشگاه آکسفورد تحصیل می‌کند. او با یک جهش‌یافته‌ی دیگر، ریون دارکهولم (جنیفر لارنس) ملاقات کرده و آن‌ها به دوستان صمیمی هم تبدیل می‌شوند. چارلز می‌تواند از قدرت ذهنی خود برای کنترل اذهان دیگران استفاده کند و ریون توانایی تغییر شکل دارد.

به مرور مسیر چارلز و اریک به هم می‌خورد و این دو نفر گروهی از جهش‌یافته‌های جوان را گرد هم می‌آورند تا در برابر سباستین شاو و کلوب جهش‌یافته‌های خشن او مبارزه کنند. هنک مک‌کوی (نیکولاس هولت)، شان کسیدی (کیلب لندری جونز)، آرماندو مونوز (ادگار رامیرز) و آنجل سالوادور (زوئی کراویتز) این تیمی هستند که در مرکز مخفی CIA تحت آموزش قرار می‌گیرند و دوستی صمیمی چارلز و اریک از همین جا آغاز می‌شود.

این پیش‌درآمد به شما اطلاعات بیشتری درباره‌ی رقابت‌ها و تعصباتی می‌دهد که همیشه در این فرنچایز وجود داشته‌اند. از یک طرف جهش‌یافته‌ها می‌خواهند از حقوق برابر با آدم‌های معمولی برخودار باشند و مثل شهروندان عادی بتوانند از فرصت یک زندگی ایمن و آزادانه بهره ببرند، بدون آنکه مورد آزار و اذیت گروه‌های متخاصم و متعصب قرار بگیرند. این مقدمه‌ای است بر تمام مبارزاتی که گروه‌های آزادی‌خواه از جهش‌یافته‌ها در طول فرنچایز «مردان ایکس» از سر می‌گذرانند.

به جز این موضوعات، که از اساسی‌ترین موضوعات در دنیای ابرقهرمانی هستند، در فیلم «مردان ایکس: کلاس اول» حواستان به عزازیل باشد، یکی از جهش‌یافته‌ها که می‌تواند خودش را از جایی به جای دیگر منتقل کند و از قرار معلوم در «ددپول و ولورین» هم حضور خواهد داشت. پس‌زمینه و معرفی این شخصیت را می‌توانید در فیلم «مردان ایکس: کلاس اول» پیدا کنید.

۸. انتقام‌جویان (The Avengers)

• سال اکران: ۲۰۱۲
• کارگردان: جاس ویدون
• بازیگران: کریس اوانز، جرمی رنر، اسکارلت جوهانسون، مارک رافلو، کریس همسورث
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
• امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰

اگر تا به حال فیلم‌های دنیای سینمایی مارول را ندیده‌اید، دیدن اولین فیلم «انتقام‌جویان» خالی از لطف نیست. شاید هم خیلی وقت پیش آن را دیده‌اید که رجوع دوباره به آن می‌تواند نکاتی که شاید فراموش کرده‌اید را به شما یادآوری کند؛ به هر حال، در این فیلم است که برای اولین بار تمام انتقام‌جویان، بهترین ابرقهرمانان زمین دور هم جمع می‌شوند و یکی از مهم‌ترین فیلم‌های مارول، اگر نگوییم تاریخ سینما را می‌سازند. «انتقام‌جویان» نقطه شروع خوبی برای درک دنیای ابرقهرمانان در این جهان است.

فیلم «انتقام جویان» چندی از نمادین‌ترین و محبوب‌ترین ابرقهرمانان مارول را کنار هم می‌آورد؛ از جمله مرد آهنی (رابرت داونی جونیور)، کاپیتان آمریکا (کریس ایوانز)، ثور (کریس همسورث)، هالک (مارک رافالو)، بیوه سیاه (اسکارلت جوهانسون) و هاوکای (جرمی رنر).

خلاف فیلم‌های فاکس و فرنچایز «مردان ایکس»، «انتقام‌جویان» این ابرقهرمانان را به عنوان افرادی نشان می‌دهد که مردم آن‌ها را دوست دارند و حتی مورد ستایش و تمجید قرار می‌دهند. این قضیه به ویژه از زمانی پررنگ‌تر می‌شود که انتقام‌جویان نیویورک را از شر تهاجم بیگانگان به رهبری برادر کوچکتر ثور، یعنی لوکی (تام هیدلستون) نجات می‌دهند.

داستان از جایی شروع می‌شود که لوکی، برادرخوانده و دشمن ثور، به زمین می‌آید تا تزرکت (Tesseract) را بدزدد؛ یک منبع انرژی قدرتمند که می‌تواند برای تسخیر سیاره‌ی زمین مورد استفاده قرار گیرد. نقشه‌ی لوکی این است که از این وسیله برای باز کردن دریچه‌ای به زمین استفاده کند و به ارتش بیگانه اجازه دهد تا بشریت را تحت سلطه‌ی خود درآورد.

نیک فیوری (ساموئل ال جکسون) مدیر تیم شیلد (S.H.I.E.L.D)، انتقام‌جویان را جمع کرده و از آن‌ها می‌خواهد با شکست دادن لوکی تزرکت را بازیابی کنند. با این حال، هر یک از این قهرمانان برای خودشان کسی هستند و اجازه نمی‌دهند دیگری به آن‌ها زور بگوید. شخصیت‌های به شدت متفاوت آن‌ها در آغاز کار مقابله با لوکی را دشوار می‌کند. اما همانطور که انتظار دارید، آخرسر این قهرمانان مارول هستند که پیروز از این نبرد بیرون می‌آیند.

فیلم «انتقام‌جویان» یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های کل فرنچایز است و بهترین ورودی برای دنیای سینمایی مارول به حساب می‌آید که نیازی ندارد هیچ یک از کاراکترهای آن را از پیش بشناسید تا سراغش بروید. در فیلم «ددپول و ولورین» به وید ویلسون پیشنهاد می‌شود تا به تیم انتقام‌جویان بپیوندد و به قهرمانی در میان قهرمانان مبدل شود. بنابراین، خوب است با دیدن فیلم «انتقام‌جویان» بیشتر به پس‌زمینه‌ی این تیم ابرقهرمانی، قدرت مافوق بشری آن‌ها و مبارزاتشان پی ببرید.

۷. مردان ایکس: روزهای گذشته آینده (X-Men: Days of Future Past)

• سال اکران: ۲۰۱۴
• کارگردان: برایان سینگر
• بازیگران: هیو جکمن، پاتریک استوارت، جنیفر لارنس، اسکار آیزاک، جیمز مک‌آووی
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
• امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰

فیلم «مردان ایکس: روزهای گذشته آینده» کل جدول زمانی فیلم‌های مردان ایکس را بازنویسی می‌کند؛ یعنی با سفر در زمان سر و کار دارد. این فیلم پیچیده که همزمان در گذشته و حال اتفاق می‌افتد، هر دو نسل و دوره‌های مردان ایکس را از فیلم‌های پیش درآمد گرفته (با جیمز مک‌آووی و مایکل فاسبندر) تا سه‌گانه‌ی مردان ایکس (پاتریک استوارت و ایان مک‌کلن) گرد هم می‌آورد.

در این فیلم ولورین در مرکز روایت قرار می‌گیرد و به شخصیت اصلی داستان تبدیل می‌شود که باید رویدادهای گذشته را تغییر دهد تا از آینده‌ی وحشتناکی که در انتظار دنیاست جلوگیری کند. داستان فیلم در آینده‌ای دیستوپیایی اتفاق می‌افتد که در آن جهان به خاطر جنگ بین انسان‌ها و جهش یافته‌ها ویران شده است. سنتینل‌ها یا نگهابانان، یک سری از شکارچیان رباتیک هستند که جهان را تسخیر کرده‌اند و جهش‌یافته‌ها را شکار می‌کنند؛ به همین دلیل، گروه مردان ایکس در آستانه‌ی نابودی قرار گرفته است.

پروفسور چارلز اگزاویر و مگنیتو برای نجات دنیا از این مخصمه پیشنهاد می‌کنند تا ولورین به سال ۱۹۷۳ میلادی فرستاده شود، سالی که جرقه‌ی وقایع منجر به جنگ از آن خورد. مأموریت ولورین جلوگیری از ترور بولیوار تراسک (پیتر دینکلیج) به دست میستیک است؛ تراسک کسی است که سنتینل‌ها را خلق کرده. ولورین در سال ۱۹۷۳ چارلز اگزاویر جوان را پیدا می‌کند که پس از وقایع فیلم «مردان ایکس: کلاس اول» دیگر نمی‌خواهد به مسئولیت‌های خود به عنوان رهبر گروه ایکس عمل کند. چارلز قدرت‌های جهش‌یافته‌ی خود را رها کرده و در دام اعتیاد افتاده؛ اما ولورین موفق می‌شود او را متقاعد کند تا جلوی میستیک را گرفته و از جنگ جهانی جلوگیری کنند. در ادامه‌ی راه، مگنیتو نیز به آن‌ها می‌پیوندد، اما چالش‌ها و تهدیدهایی که پیش روی آن‌هاست بسیار بیشتر از آن چیزی است که تصورش را می‌کردند.

در فیلم «ددپول و ولورین» ولورین تمام دنیا را نجات داده است که به نظر می‌رسد اشاره‌ای به همین فیلم مردان ایکس داشته باشد. با این حال، این قهرمان‌بازی‌های ولورین هزینه‌ی زیادی داشته، چرا که حالا بیشتر مردان ایکس از بین رفته‌اند. اعتراض نکنید که این‌ها داستان فیلم را اسپویل می‌کنند که همه‌اش در تریلر فیلم «ددپول و ولورین» نشان داده شده است.

پس از تماشای سه‌گانه‌ی «مردان ایکس» و فیلم‌های پیش‌درآمد، یعنی «مردان ایکس: کلاس اول» و «روزهای گذشته آینده» می‌توانید ببینید که فرنچایز هر کدام از ابرقهرمان‌ها را چگونه بازنمایی کرده و هر کدام در کجای داستان قرار می‌گیرند؛ به ویژه پس از آنکه تاریخ به دست ولورین بازنویسی شد.

۶. ددپول (Deadpool)

• سال اکران: ۲۰۱۶
• کارگردان: تیم میلر
• بازیگران: رایان رینولدز، مورنا باکارین، جینا کارانو، برایانا هیلدبرند
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
• امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۵ از ۱۰۰

برای آنکه سومین فیلم مستقل ددپول را بیشتر درک کنیم و قدر آن را بدانیم، مشخصا نمی‌توانیم از اولین فیلم او غفلت کنیم. در سال ۲۰۱۶ میلادی بود که مارول کاراکتر وید ویلسون را بازنویسی کرده و آن را با شخصیت کمیک‌ها تطابق داد. نتیجه‌اش شد یک ابرقهرمان بددهان که همیشه ماسک می‌زند و بیشتر شبیه آدم‌بدها رفتار می‌کند تا قهرمان‌ها. فیلم نهایی نیز آن قدر از نظر لحن و جریان با فیلم‌های دیگر مارول تفاوت داشت که به سرعت ددپول را به یکی از محبوب‌ترین ابرقهرمان‌های مارول تبدیل کرد.

در فیلم «ددپول» داستان چگونگی تبدیل وید ویلسون به این ابرقهرمان را می‌بینیم؛ البته با شیرینی‌های خاص این کاراکتر که اغلب دیوار چهارم را می‌شکند و مستقیم با بیننده صحبت می‌کند. ددپول از زبان خود به شرح وقایعی می‌پردازد که منجر به تبدیل او به ددپول شد، از زمانی که در نیروهای ویژه گذرانده بود، تا تشخیص سرطان و آزمایش ژنتیکی که سلول‌های جهش‌یافته را در او بیدار کرد؛ اما از بدن‌اش یک موجود عجیب و غریب ساخت که با اینکه قدرت‌های فوق العاده‌ای دارد و می‌تواند خودش را احیا کند، چهره‌ی خرابی دارد.

علاوه بر این، فیلم همچنین رابطه‌ی وید با ونسا را ​​بررسی می‌کند که دزدیده شده و ددپول می‌خواهد نجاتش بدهد؛ حتی اگر این مسئله با درد و رنج زیادی هم برای ونسا و هم ددپول همراه باشد. این واقعه به یکی از نقاط عطف داستان ددپول تبدیل می‌شود که با خشونت و غم فراوانی همراه است.

داستان با وید شروع می‌شود که به خاطر سرطان دیگر از درمان خود ناامید شده و با نامزدش ونسا (مورنا باکارین) زندگی می‌کند. وید روزی به سازمانی مرموز می‌خورد که به او وعده‌ی بهبودی می‌دهد؛ آن هم از طریق توانایی‌های مافوق بشری که شفابخشی بدن او را تسریع می‌کند. این سازمان به ریاست آژاکس (اد اسکرین) و دستیارش انجل داست (جینا کارانو) وید را تحت آزمایشات وحشیانه‌ای قرار می‌دهند و آمپولی به او تزریق می‌کنند که قدرت شفابخشی او را بالاتر می‌برد. اما این آزمایش نتایج وحشتناکی هم در پی دارد که باعث می‌شود وید به شدت برآشفته و از سازمان آن‌ها فرار کند و بخواهد از آژاکس و تیم او انتقام بگیرد.

فیلم «ددپول» مقدمه‌ای عالی است برای وورد به دنیای این ابرقهرمان بددهان که در «ددپول و ولورین» قدرت بیشتری پیدا کرده و می‌خواهد به انتقام جویان بپیوندد؛ گروهی که ددپول همیشه مسخره‌اشان می‌کرد. وید در طول این فیلم یاد می‌گیرد که چگونه شخصیت ددپول خود را بپذیرد، شخصیتی که مرزهای یک فیلم ابرقهرمانی برایش اهمیتی ندارند و هر چه به ذهنش برسد به زبان می‌آورد.

۵. لوگان (Logan)

• سال اکران: ۲۰۱۷
• کارگردان: جیمز منگولد
• بازیگران: هیو جکمن، پاتریک استوارت، استیون مرچنت، دافنه کین، بوید هالبروک
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
• امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰

یکی از محوری‌ترین فیلم‌هایی که باید پیش از «ددپول و ولورین» ببینید فیلم ۲۰۱۷ «لوگان» است. این فیلم پایان تلخی بر دوران هیو جکمن به عنوان ولورین به حساب می‌آید. داستان «لوگان» ولورین را در برهه‌ای از زندگی‌اش نشان می‌دهد که دیگر خیلی ضعیف شده، توانایی‌های احیای خودش را تا حدود زیادی از دست داده و از قدرت فراطبیعی او نیز خبری نیست. لوگان دیگر شروع به پیر شدن کرده و به سرعت رو به زوال می‌رود. اما سالخوردگی خودش، تنها مسئله‌ای نیست که لوگان باید با آن دست و پنجه نرم کند.

لوگان باید مواظب پروفسور اگزاویر سالخورده هم باشد که دچار زوال عقل شده و دیگر خودش نمی‌تواند به تنهایی از پس کارهایش بربیاید. عدم توانایی اگزاویر در کنترل قدرت‌های ذهنی‌اش، نه تنها خودش که می‌تواند دنیایی را نابود کند و برای همین، هر روز که می‌گذرد، اگزاویر پیر به تهدید بزرگتری برای دنیا تبدیل می‌شود. اگر همین هم کافی نیست، حالا لوگان باید از یک بچه‌ی جهش‌یافته هم مراقبت کند که حرف هیچکس را گوش نمی‌دهد و با خشونت مضاعفش، حتی لوگان هم نمی‌تواند از پس او بربیاید.

بی‌شک «لوگان» یکی از بهترین فیلم‌های دنیای سینمایی مارول است و یک پایان احساسی و تأثیرگذار برای این کاراکتر رقم می‌زند؛ پایانی که قرار بود آخرین حضور هیو جکمن در فیلم‌های ابرقهرمانی به عنوان ولورین باشد. اما او خودش هم نمی‌دانست که روزی برای بازی در نقش ولورین باز خواهد گشت. جکمن پیش از اکران «ددپول و ولورین» اعلام کرده بود که وقایع فیلم «لوگان» و داستان‌های عاطفی که در پایان آن اتفاق می‌افتد با فیلم تازه‌ی ددپول خدشه‌دار نخواهد شد. بلکه همزمان با آن وجود دارد و شخصیت ولورین را از یک زاویه‌ی تازه مورد بررسی قرار می‌دهد.

حتی اگر تریلر فیلم «ددپول و ولورین» را دیده باشید، می‌دانید که صحنه‌هایی از قبر او نشان داده می‌شوند؛ برای همین بازگشت به فیلم «لوگان» برای درک چگونگی حضور ولورین در این فیلم تازه ضروری خواهد بود. فارغ از این، «لوگان» به اندازه‌ی کافی فیلم خوبی هست که حتی اگر آن را دیده باشید، بخواهید دوباره سری به آن بزنید.

۴. ددپول ۲ (Deadpool 2)

• سال اکران: ۲۰۱۸
• کارگردان: دیوید لیچ
• بازیگران: رایان رینولدز، جاش برولین، زاسی بیتس، جولین دنیسون، فرد سویج
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
• امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۴ از ۱۰۰

به نظر می‌رسد فیلم دوم ددپول نقش محوری در داستان «ددپول و ولورین» ایفا کند. این فیلم نه تنها پیش‌زمینه‌ی داستان فیلم سوم را فراهم کرده، بلکه رابطه‌ی وید و ونسا را به شکلی غیرمنتظره تغییر می‌دهد. یکی دیگر از نکات داستانی مهم «ددپول ۲» این است که در این فیلم اولین بار ددپول سفر در زمان را تجربه می‌کند. او می‌خواهد با تغییر در خط زمانی خودش و نجات جان کسی که بیش از همه دوست دارد، آینده را تغییر دهد و برای همین سراغ سفر در زمان می‌رود.

پس از حوادث فیلم اول ددپول، او توجه مردان ایکس را به خودش جلب می‌کند که می‌خواهند از یک جهش‌یافته به نام راسل کالینز (جولین دنیسن) محافظت کنند. یک قاتل حرفه‌ای که در زمان سفر کرده به نام کیبل (جاش برالین) می‌خواهد این راسل را از بین ببرد. کیبل در واقع یک سایبورگ است که از آینده آمده و به گذشته سفر کرده تا راسل را بکشد، زیرا طبق این خط زمانی، با بزرگ شدن راسل، او یک جهش‌یافته‌ی قدرتمند خواهد شد به نام فایرفیست که خانواده‌اش را کشته و دنیا را نابود خواهد کرد. کیبل هم می‌خواهد از این اتفاق جلوگیری کند.

ددپول اما می‌خواهد جلوی کیبل را گرفته و جان راسل را نجات دهد. از این رو یک گروه از افراد با قدرت‌های عجیب و غریب را کنار هم جمع می‌کند؛ شامل دومینو (ززی بیتز) که بخت همیشه یار اوست، بدلم (تری کروز) که جهش‌یافته‌ای است با قدرت تأثیرگذاری روی تکنولوژی و شتراستار (لوئیس تن) که می‌تواند تلپورت کرده و با شمشیر مبارزه کند. این تیم با همکاری یکدیگر با کیبل و متحدانش از جمله جاگرنات شرور (جک کیسی) روبرو می‌شوند.

مشخص است که تغییر گذشته، تأثیر شگرفی بر آینده خواهد گذاشت و بازتاب‌های آن را می‌توانید در فیلم «ددپول و ولورین» ببینید. بی‌شک سفر در زمان چشم سازمان مغایرت‌های زمانی (Time Variance Authority) را هم به سمت ددپول می‌کشاند که به خاطر سختگیری‌های خود در برابر هر کسی که بی‌اجازه سراغ این کار می‌رود معروف‌اند؛ همانطور که احتمالا در سریال «لوکی» (Loki) پیش از این دیده‌اید. بنابراین، «ددپول ۲» یکی از مهم‌ترین فیلم‌هایی است که باید پیش از «ددپول و ولورین» تماشا کنید، برای همین حتی اگر فرصت دیدن فیلم دیگری را ندارید، حداقل این یکی را از دست ندهید.

۳. انتقام‌جویان: جنگ ابدیت (Avengers: Infinity War)

• سال اکران: ۲۰۱۸
• کارگردان: آنتونی روسو، جوزف وی. روسو
• بازیگران: رابرت داونی جونیور، جاش برولین، اسکارلت جوهانسون، کریس اوانز
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
• امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۵ از ۱۰۰

اگر وقت آن را دارید، خوب است سراغ «انتقام‌جویان: جنگ ابدیت» بروید. این فیلم اولین قسمت از دوقسمتی حماسه‌ی بی‌نهایت (Infinity Saga) مارول است و شخصیت‌های بیشماری در آن حضور دارند که دانش شما درباره‌ی گذشته‌ی دنیای انتقام‌جویان را برای «ددپول و ولورین» تکمیل می‌کنند.

داستان «انتقام‌جویان: جنگ ابدیت» با تانوس شروع می‌شود. یکی از مهم‌ترین و قدرتمندترین شرورهای دنیای مارول که می‌خواهد نیمی از جمعیت جهان را با یک بشکن از بین ببرد؛ برای آنکه تعادل به جهان بازگردد و منابع کافی برای نسل‌های آینده وجود داشته باشد. او برای این کار نیاز دارد تا دستکش قدرتمندی را به کار ببرد که سنگ‌های بی‌نهایت روی آن کار گذاشته شده‌اند. تانوس کار خود را با تکمیل این سنگ‌ها آغاز می‌کند.

تانوس با فرقه‌ی سیاه خود به کشتی پناهجویان ازگارد حمله می‌کند که ثور و مردم او روی آن قرار دارند. تانوس که می‌خواهد هر شش سنگ بی‌نهایت را به دست بیاورد، لوکی را کشته و سنگ را برای خود برمی‌دارد. پس از آن ابرقهرمانان مارول به گروه‌های مختلف تقسیم می‌شوند تا جلوی تانوس را بگیرند.

مرد آهنی، مرد عنکبوتی (تام هالند) و دکتر استرنج (بندیکت کامبربچ) به نیویورک می‌روند تا مانع رسیدن نیروهای تانوس به سنگ زمان شوند. همزمان، ثور و نگهبانان کهکشان به هیچ‌کجا سفر می‌کنند تا سنگ واقعیت را از دست تانوس نجات دهند. با شدت گرفتن نبرد علیه تانوس، انتقام جویان و متحدانشان متحمل خسارات سنگینی می‌شوند. چکش ثور به نام میلونیر (Mjolnir) نابود می‌شود و بسیاری از انتقام جویان توسط عوامل تانوس دستگیر شده یا به قتل می‌رسند.

نقطه‌ی اوج فیلم نبردی است که در واکاندا اتفاق می‌افتد که در آن نیروهای انتقام‌جویان رخ به رخ به جنگ نیروهای تانوس می‌روند. اما حتی با وجود گرد هم آمدن قوی‌ترین ابرقهرمان‌ها، آن‌ها نمی‌توانند تانوس را شکست بدهند و در پایان «انتقام‌جویان: جنگ ابدیت» تانوس هر شش سنگ ابدیت را به چنگ آورده و ایده‌ی خود را عملی می‌کند و نیمی از مردم جهان به گرد و غبار تبدیل شده و از بین می‌روند. برای آنکه بتوانید هر فیلمی را در دنیای سینمایی مارول ببینید که پس از اکران دو فیلم «جنگ ابدیت» و «پایان بازی» منتشر شده‌اند، لازم است که حتما این فیلم‌ها را دیده باشید که هم پایانی بر دوره‌ی انتقام‌جویان به حساب می‌آیند و هم استارت فاز جدید مارول را می‌زنند.

۲. انتقام‌جویان: پایان بازی (Avengers: Endgame)

• سال اکران: ۲۰۱۹
• کارگردان: آنتونی روسو، جوزف وی. روسو
• بازیگران: رابرت داونی جونیور، جاش برولین، اسکارلت جوهانسون، کریس اوانز
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
• امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۴ از ۱۰۰

در میان فیلم‌های دنیای سینمایی مارول، «انتقام‌جویان: پایان بازی» اولین باری بود که ابرقهرمان‌ها به طور گسترده از سفر در زمان برای تغییر حال و آینده استفاده کردند. داستان «پایان بازی» پنج سال پس از وقایع فیلم قبلی اتفاق می‌افتد، یعنی پس از آنکه تانوس آن بشکن معروف را زد و نیمی از مردم جهان را کشت. انتقام‌جویان برای شکست تانوس به سفر در زمان رو می‌آورند و به عقب برمی‌گردند تا نگذارند تانوس نیمی از جهان را از بین ببرد.

پس از نابودی نیمی از مردم جهان، که شامل نیمی از ابرقهرمان‌ها نیز می‌شود، انتقام‌جویان باقیمانده تصمیم می‌گیرند راهی برای بازگشت جهان به حالت عادی خود پیش از حمله‌ی تانوس پیدا کنند. تیم انتقام‌جویان به زودی متوجه می‌شود که قلمروی کوانتومی، یک جهان زیراتمی است و ممکن است کلید معکوس کردن آسیب ناشی از تانوس در این قلمرو نهفته باشد. آن‌ها از قلمروی کوانتومی برای سفر به گذشته و جمع‌آوری سنگ‌های بی‌نهایت استفاده کرده و از آن برای بازگرداندن تعادل به جهان بهره می‌گیرند.

اعضای انتقام‌جویان با جدا شدن از یکدیگر به خطوط زمانی مختلف سفر می‌کنند که شامل وقایع فیلم اول «انتقام‌جویان» و «نگهبانان کهکشان» (Guardians of the Galaxy) نیز می‌شود. در طول سفر در زمان، آن‌ها با نسخه‌های قبلی خود و کاراکترهای دیگر مواجه می‌شوند، مثل لوکی که هنوز در آن زمان شرور بوده است. تیم در نهایت به زمان حال باز می‌گردد و از سنگ‌های بی نهایت برای بازگرداندن تعادل به جهان استفاده می‌کند، اما نه قبل از اینکه تانوس و ارتشش حمله نهایی را به انتقام‌جویان انجام دهند.

این فیلم درباره‌ی چگونگی سفر در زمان در دنیای مارول توضیح می‌دهد. در دنیای سینمایی مارول با استفاده از قلمرو کوانتومی مرد مورچه‌ای می‌توان در زمان سفر کرد. «انتقام‌جویان: پایان بازی» همچنین وضعیت جهان پس از بشکن تانوس را نشان می‌دهد. هم فیلم «پایان بازی» و هم «جنگ ابدیت» برای دیدن «ددپول و ولورین» ضروری‌اند؛ زیرا وجود انتقام‌جویان را بازنویسی کرده و دگرگونی تاریخ آن‌ها و جهان را نشان می‌دهند. اگر وید ویلسون می‌خواهد به این گروه ابرقهرمانی بپیوندد، احتمالا داستانش پس از ماجرای این دو فیلم را در بر می‌گیرد و البته، خیلی هم با سفر در زمان کار دارد.

۱. لوکی (Loki)

• سال پخش: ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳
• کارگردان: مایکل والدرون
• بازیگران: تام هیدلستون، سوفیا دی مارتینو، اوون ویلسون، جاناتان میجرز
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
• امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۷ از ۱۰۰

در همان تریلر فیلم «ددپول و ولورین» هم می‌توانید ببینید که سازمان مغایرت‌های زمانی نقش مهمی در داستان این فیلم خواهد داشت. این سازمان بوروکراتیک در فصل اول سریال «لوکی» معرفی شد که کارکنان آن وظیفه‌ی نگهداری از خطوط زمانی اصلی را دارند و مسائل مربوط به سفر در زمان و جهان‌های چندگانه را مدیریت و نظارت می‌کنند و هر کس که بخواهد تغییری در آن‌ها ایجاد کند، از سوی مأموران سازمان دستگیر و مهار می‌شوند. لوکی از حالا باید با این واقعیت کنار بیاید که سازمان مغایرت‌های زمانی وجود دارند و سرنوشت او را تعیین کرده‌اند.

سریال با فرار لوکی از دست انتقام جویان در جریان رویدادهای فیلم «انتقام‌جویان: پایان بازی» آغاز می‌شود. لوکی از تزرکت برای سفر در زمان و مکان استفاده می‌کند. با این حال، او خود را در صحرای گبی می‌یابد و همین جاست که سازمان مغایرت‌های زمانی سروقتش می‌آید. این سازمان لوکی را به جنایت علیه جریان زمان متهم می‌کند و حکم لوکی نیز محو شدن از عالم وجود است. با این حال، یک مأمور تی‌وی‌ای به نام موبیوس (اوون ویلسون) در جریان محاکمه‌ی لوکی مداخله کرده و به او فرصتی برای همکاری با سازمان می‌دهد تا درباره‌ی رفع ناهنجاری‌ها در جریان زمانی از او استفاده کنند.

لوکی، این ضدقهرمان پرطرفدار، تصمیم به همکاری با تی‌وی‌ای می‌گیرد و به مأموریتی فرستاده می‌شود تا با یک نسخه‌ی سرکش از خودش معروف به لیدی لوکی یا سیلوی (سوفیا دی مارتینو) مقابله کند که با ایجاد هرج و مرج در زمان، حالا از سوی سازمان مغایرت‌های زمانی مجرم شناخته می‌شود.

لوکی به سرعت متوجه می‌شود که تمام ویرانی‌هایی که بار آورده در واقع تقصیر خودش و حاصل اراده‌ی او نبوده است؛ برای همین تصمیم می‌گیرد علیه خط زمانی مقدس شورش کند و به دنیای چندجهانی وارد شود. لوکی و سیلوی به خاطر اتوریته‌ی سازمان، ماهیت اراده‌ی آزاد را زیر سوال می‌برند و با متحد شدن تصمیم به مقابله با آن‌ها می‌گیرند. واکنش وید در فیلم «ددپول و ولورین» بی‌شباهت به همین نخواهد بود؛ به ویژه که ددپول پیش از این هم در زمان سفر کرده و از این قابلیت برای تغییر آینده استفاده کرده است.

البته سر و کله‌ی خود لوکی در فیلم «ددپول و ولورین» پیدا نمی‌شود، اما سازمان مغایرت‌های زمانی نقشی پررنگ در این فیلم دارد و بهترین راه برای یاد گرفتن پیچ و خم این سازمان و آشنایی با تمام اصطلاحات آن‌ها، این است که سری به دو فصل سریال «لوکی» بزنید.

منبع: Games Radar